چند نکته و تمرین برای سخنرانی و مهارت صحبت کردن در جمع

مهارت سخنرانی و صحبت کردن در جمع، برای برخی از ما یک آرزو و برای بسیاری از ما یک دغدغه و نیاز جدی است.
گروهی از ما به عنوان یک علاقهی شخصی، دوست داریم در جمع دوستان، در جلسات کاری، در سمینارها و کلاسها، خوب حرف بزنیم و سخنرانی کنیم. گروه دیگری هم هستند که شاید علاقهای به این کار نداشته باشند، اما به تجربه دریافتهاند که فرار کردن از صحبت کردن در جمع در محیط کسب و کار و فضاهای اجتماعی امروز، تقریباً غیرممکن است:
یک فروشنده حرفه ای باید بتواند در کنار اسلایدهای معرفی محصول بایستد و برای جمع حرف بزند.
خصوصاً در فروش B2B که بسیاری از جلسات فروش، در قالب صحبت کردن برای چند نفر مخاطب (از واحدهای مختلف سازمان) اجرا و برگزار میشود.
مهم نیست که مدیرعامل شرکت چقدر توانمند است، اما همکاران او انتظار دارند در مناسبهای مهم، او با حرف زدن و سخنرانی خود، به بحثها و جلسات و مراسمها و مهمانیها رسمیت ببخشد.
در گذشته، به عنوان مثال کلاسیک از شغل مناسب برای یک فرد درونگرا به مدیر مالی اشاره میکردند و از این منظر، جایگاه او را در مقابل مدیر فروش (نیازمند به برونگرایی و تعامل اجتماعی گسترده) قرار میدادند.
اما این مثالها فقط برای کتابها و کلاسهاست. مدیر مالی هم میداند که خوب حرف زدن، برای او یک مهارت ضروری است و لازم است بتواند در حضور مدیران شرکت یا هیات مدیره و سهامداران، از تصمیمها و سیاستهای واحد خود دفاع کند.
ترس از صحبت کردن در جمع و سخنرانی
پیش از هر چیز، بهتر است با ترس از سخنرانی در جمع (یا به عبارت دقیقتر: گلاسوفوبیا) کنار بیایید. این ترس، در کنار ترس از بیماری، مرگ، ارتفاع، جانوران و شنا در آبهای عمیق، یکی از ترسهای اصلی انسان امروزی است و شما در این زمینه، تنها نیستید.
ترس از حرف زدن در مقابل جمع حتی در افراد حرفهای هم وجود دارد و با وجودی که با تمرین کمتر میشود، هرگز به صورت کامل از بین نمیرود.
اگر به سراغ سخنرانهای حرفهای – که بارها در مقابل جمعهای بزرگ سخنرانی کردهاند – بروید، عموم آنها صادقانه اعتراف میکنند که هنوز هم در شروع سخنرانی اضطراب دارند.
البته ممکن است این اضطراب – بسته به عوامل مختلف – برای یک نفر دو دقیقه، برای فرد دیگری پنج دقیقه و برای فرد دیگری تا پایان سخنرانی طول بکشد.
بنابراین آنچه شما باید به تدریج و با تمرین بیاموزید، مدیریتِ ترس از حرف زدن در میان جمع است و نه از بین بردن ترس.
ما در دو درس با عنوانهای شناخت استرس سخنرانی و نیز طبقه بندی علت های استرس هنگام سخنرانی تا حدی به این موضوع پرداختهایم.
اما مهم است قبل از همهی تمرینها، ترسیدن، اضطراب و هول شدن را به عنوان پیشامدهایی طبیعی در نظر بگیرید و با آنها راحت باشید. در غیر این صورت، ممکن است به سرعت و در نخستین تمرینها، از خودتان ناامید شوید.
طبیعی است تکرار، تمرین و تلاش، میتواند تسلط شما را بر سخنرانی افزایش دهد و این روند، در طول زمان طی خواهد شد.
اما فعلاً در حد نخستین توصیهها برای ابتدای مسیر، مناسب است بر یک توصیه کلیدی تأکید کنیم:
این را همواره به خاطر بسپارید که برای خوب حرف زدن در مقابل جمع، لازم نیست حرفها و سخنرانی خود را از قبل، حفظ کنید.
حفظ کردن دقیق متن سخنرانی و تلاش برای تکرار کلمه به کلمهی آن، باعث میشود که در طول سخنرانی، انرژی زیادی از شما گرفته شود.
همچنین این احتمال وجود دارد که با فراموش کردن یک کلمه یا جملهی خاص، احساس کنید که روند سخنرانی به کلی از اختیارتان خارج شده و اضطرابتان افزایش پیدا کند.
اضطراب، خودش را بازتولید میکند و لحظه به لحظه، تسلط شما بر خود و سخنرانیتان کاهش خواهد یافت.
به همین علت، بسیاری از مربیان سخنرانی، روش زیر را برای سخنرانی توصیه میکنند:
صرفاً نقشه و مسیر کلی حرفهای خودتان را ترسیم و ثبت کنید:
- اینکه چگونه سخنرانی را شروع کنید و جملات آغازین شما چه باشد.
- مرور و بررسی قصهها، داستانها و مثالهایی که احتمالاً در سخنرانی مطرح خواهید کرد.
- انتخاب آمارها و گزارشهایی که به آنها اشاره خواهید کرد.
- روند کلی سخنرانی و نکاتی که در پایان به عنوان جمع بندی سخنرانی مطرح خواهید کرد.
پس از مشخص شدن مسیر کلی و المانهای سخنرانی خود، اجازه دهید که جملات، آن طور که پیش میآید بر زبان شما جاری شوند.
برای تسلط بر روند سخنرانی، باید بتوانید انرژی خود را مدیریت کنید
توان ذهنی همهی ما محدود است.
در تعریف استرس هم آموختهایم که استرس یعنی اینکه در یک مقطع زمانی مشخص، منابع مورد نیاز ما بیشتر از منابع در دسترسمان باشد.
بنابراین – در حد یک نگاه ساده و ابتدایی – میتوانیم اضطراب و استرس سخنرانی را از این زاویه ببینیم که: «هرگاه توان ذهنی ما برای مدیریت کل فرایند سخنرانی و حواشی آن کافی نباشد، استرس را تجربه خواهیم کرد.»
اجازه بدهید این مسئله را با یک مثال عددی، که البته به هیچ وجه دقت علمی ندارد، بررسی کنیم:
استفاده از کلمات: فعالیتی با مصرف انرژی بالا
فرض کنید یک سخنران حرفهای روی سن میرود و برای لحظهای کوتاه، به جمعیتی که مشتاق و با هیجان و بعضاً با تردید به او خیره شدهاند، نگاه میکند.
احتمالاً او دچار اضطراب میشود و در عین حال، میخواهد سخنرانی را آغاز کند.
فرض کنید چنین فردی دارای تسلط کلامی نسبتاً بالایی است و مغز او، برای جملهسازی و جستجوی کلمات، نیاز به صرف انرژی چندانی نداشته باشد (مثلاً ۲۰٪ توانایی ذهنی او برای جمله سازی و یافتن کلمات مناسب کافی باشد).
چنین فردی میتواند با ۸۰٪ باقیماندهی توان ذهنی خود، حواشی سخنرانی (از جمله اضطراب درونی و حرکتها و بینظمیهایی را که در کنارههای سالن دیده میشوند) را مدیریت کند.
اما فرض کنید که این شخص مهارت کلامی چندانی ندارد و حتی در خلوت خود نیز، وقتی میخواهد چند جمله بسازد و حرف بزند، ۶۰ تا ۷۰ درصد توان ذهنیاش درگیر بازی با کلمات میشود.
میتوان حدس زد که انرژی باقیمانده در چنین فردی، برای مدیریت اضطراب و حواشی سخنرانی کافی نخواهد بود و کوچکترین اتفاق پیشبینینشده یا رفتار آزاردهنده، میتواند او را به کلی از مسیر سخنرانی منحرف کند.
البته جملهسازی و کنار هم چیدن کلمات، تنها فعالیت انرژیبر در یک سخنرانی نیست؛ اما بیتردید یکی از مهمترین آنهاست.
حرف زدن مدیریت شده؛ تمرینی برای انتخاب کلمات مناسب در سخنرانی
شاید اصطلاح Toastmaster را شنیده باشید. این اصطلاح برای کسانی به کار میرود که در انجام سخنرانی های کوتاه مهارت دارند.
Toastmaster الزاماً قرار نیست از توانایی سخنرانی مثلاً هشتساعته در یک سمینار آموزشی بهرهمند باشد. اما میتواند در شروع یک مهمانی، در جلسه معارفه و تودیع شرکت، در آغاز یک سمینار یا شرایطی مانند اینها، سخنرانی کوتاهی (مثلاً در حد پنج دقیقه) داشته باشد.
یا اینکه میتواند در میانهی سخنرانیهای متوالی در یک سمینار، چند دقیقهای صحبت کند و آنها را به هم ارتباط دهد.
مدیری که پس از شنیدن صحبتهای همکاران خود در جلسهای چند ساعتی، میایستد و در ده یا بیست دقیقه، حرفها را جمعبندی میکند نیز، در این جایگاه قرار دارد.
انجمنی هم به این نام وجود دارد و اعضای آن هم در نقاط مختلف جهان میکوشند به کسانی که به تازگی وارد حوزهی سخنرانی و سخنوری شدهاند، در طی کردن بهتر این مسیر کمک کنند.
جالب اینجاست که بخش قابل توجهی از تمرینهایی که در این نوع مجامع انجام میشود از جنس مهارت کلامی است.
از میان این تمرینها هم، تعداد قابلتوجهی، کمابیش ساختار مشابه دارند. ساختاری که به آن، حرف زدن مدیریت شده یا Self Moderated Speech گفته میشود.
ما در اینجا به دو نمونه از آنها اشاره میکنیم؛ اما طراحی و اجرای این تمرینها، تا حد زیادی به سلیقه و حالوهوای شما و دوستانتان باز میگردد.
بنابراین آنچه در ادامه میآید را صرفاً به عنوان ایدههایی برای طراحی تمرینهای مشابه در نظر بگیرید.
در جمع دوستانتان، یک موضوع مشخص را برای سخنرانی (یا صحبت کردن معمولی) انتخاب کنید.
پیش از شروع صحبت، با یکدیگر صحبت کنید و پنج کلمهی کلیدی بحث را روی یک کاغذ بنویسید. کلمههایی که به نظر میرسد حتماً برای چنین گفتگویی لازم باشند.
سپس پنج دقیقه دربارهی آن موضوع صحبت کنید؛ اما بکوشید از کلماتی که ممنوع کردهاید استفاده نکنید.
به عنوان مثال، میتوانید کلمات زیر را برای یک سخنرانی پنج دقیقهای دربارهی تکنولوژی ممنوع کنید:
اگر دوستانی در کنار خود ندارید که علاقهمند به اجرای چنین تمرینهایی باشند، میتوانید خودتان در خلوت خود صحبت کنید و حرفهایتان را ضبط کنید و سپس، تعداد خطاهایتان را بشمارید.
هر بار که یکی از کلمات ممنوعه را بهکار میبرید، یک خطا محسوب میشود.
حتی اگر اشتباه کردید و کلمهی ممنوعی را به کار بردید، صحبتها را هرگز قطع نکنید؛ صرفاً بکوشید که اشتباههای بیشتری انجام ندهید.
همین کار به شما یادآوری میکند که یک سخنرانی هرگز نباید به خاطر یک خطا متوقف شود.
کاهش قطعیت در یک جمله
در مورد یک موضوع یا شخص خاص، نظر خود را در قالب یک جمله روی کاغذ بنویسید.
سپس بکوشید با تکمیل کردن آن (تا رسیدن به یک پاراگراف)، قطعیت جملهی خود را کاهش دهید. عادت به این کار، ضمن افزایش تسلط کلامی شما، باعث میشود که در آینده بهانههای کمتری در اختیار مخاطبانی بدهید که با خود عهد کردهاند، به هر شیوهی ممکن از شما ایراد بگیرند و صحبتهایتان را به چالش بکشانند.
شازده کوچولو، قطعاً معروفترین داستان در جهان است.
حالا فکر کنید که آن مخاطب مشکوک و وسواسی، چه خواهد پرسید و چگونه شما را به چالش خواهش کشید.
او ممکن است بپرسد: از کجا مطمئنی که شازده کوچولو، معروفترین است؟
حالا میتوانید حرف خود را اصلاح کنید:
شازده کوچولو، یکی از معروفترین داستانهای جهان است.
اوضاع کمی بهتر شد. اما حالا ممکن است باز هم بگویند معیار تو از معروفیت چیست؟ فروش؟ تحقیقات انجام شده بین مردم و خوانندگان؟ یا شاخص دیگر؟
به نظر میرسد که معروفیت، صفت دردسرداری است. شاید بهتر باشد به جای آن، از صفت دوستداشتنی استفاده کنید:
شازده کوچولو، یکی از رمانهای دوست داشتنی جهان است.
بهتر شد. اما اوضاع هنوز خوب نیست. اگر طرف مقابل قصد کرده باشد که چالشی ایجاد کند، ممکن است بگوید: من که دوستش نداشتم!
پس باز هم میتوانید قطعیت جملهی خود را کاهش دهید و فرصت نقد کردن را از طرف مقابل بگیرید:
در صحبت با دوستان و آشنایانم، کمتر کسی را دیدهام که رمان شازده کوچولو را دوست نداشته باشد.
حالا خیلی بعید است که طرف مقابل بتواند حرفی بزند.
اگر هم حرفی زد میتوانید بگویید: «شاید سلیقهی دوستان و آشنایان من با دوستان و آشنایان شما تفاوت دارد.»
آیا واقعاً قرار است در سخنرانیها با چنین وسواسی حرف بزنیم؟ هرگز.
میدانیم که اغلب مخاطبانتان هم، تا این حد بیمار نیستند که با خود عهد کرده باشند تحت هر شرایطی از شما ایراد بگیرند.
این فقط یک بازی است. اما ما را عادت میدهد تا جملات خود را هوشمندانهتر انتخاب کنیم.
همینکه نگویید ما اولین تولیدکنندهی … یا بزرگترین و معتبرترین شرکت … در کشور هستیم، دستاورد خوبی است؛ ضمن اینکه با این شیوه، جملههای شما طولانیتر میشود.
مفاهیم مانند آجر هستند و برخی کلمات و اصطلاحات و عبارات و تعابیر، در میانهی آنها نقش ملات را ایفا میکنند. به این معنا که ساختاری زیباتر، منسجمتر و محکمتر به بنای حرفهایتان میدهند.
این را هم به خاطر داشته باشید که با چنین تمرینهایی، شما ذهن خود را وادار به تمرین و نرمش میکنید.
تکمیل کردن یک متن ناقص
یک کتاب را انتخاب کرده و صفحهای از آن را بهصورت تصادفی باز کنید.
سه کلمهی اولین جملهی صفحه را بخوانید و با آن جملهی دیگری بنویسید یا بگویید.
پس از مدتی که این تمرین را تکرار کردید، تعداد کلمات را به چهار و پنج و بیشتر افزایش دهید.
هدف نهایی این است که یک پاراگراف را بخوانید و پاراگراف بعدی را به سلیقه خود – و البته با حفظ پیوستگی – بگویید یا بنویسید.
میوهی مهارت در این بازی را روزی تجربه خواهید کرد که بعد از سخنران قبلی صحبتهای خودتان را آغاز کنید و مخاطبان ببینند که هنرمندانه بحث خود را به گفتههای او متصل میکنید.
حرف زدن مدیریت شده، صرفاً یکی از انواع تمرینهای کلامی است و تمرینهای بسیار متنوعی در این زمینه وجود دارد.
تسلط بر دنیای کلمات، هرگز شرط کافی برای مهارت سخنرانی نیست، اما شرط لازم آن است.
آنهایی که حرف زدن مدیریت شده را تمرین میکنند، پس از مدتی از آن به عنوان یک بازی لذت میبرند و میبینند که سخنرانی، شکل بسیار سادهتری از این بازی است.
البته انتخاب با شماست.
میتوانید برای این نوع تمرینها و بازیها وقت نگذارید و همیشه، با اضطراب و نگرانی، در انتظار لحظهای باشید که نوبت شما برای حرف زدن فرا میرسد.
تمرین و مشارکت در بحث
غیر از موارد فوق، چه تمرینهای دیگری دیدهاید یا شنیدهاید که از جنس حرف زدن مدیریت شده محسوب شوند؟
اگر بخواهید با خلاقیت خودتان یا به سلیقهی خودتان، تمرین دیگری طراحی و اجرا کنید، چه تمرینی پیشنهاد میکنید؟
میتوانید مسیر تعریفشدهی درس مهارت سخنرانی را ادامه دهید و درس استرس سخنرانی را مطالعه کنید.
اگر کمی شتابزده هستید، میتوانید مستقیماً به سراغ درس تمرین هایی برای افزایش تسلط بر سخنرانی بروید.
با ثبت نام رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهٔ عبور) میتوانید به حدود نیمی از هزاران درس متمم دسترسی داشته باشید.
همچنین در صورت تمایل با پرداخت هزینهٔ عضویت ویژه به همهٔ درسهای متمم از جمله درسهای زیر دسترسی خواهید داشت:
دوره MBA | مذاکره | کوچینگ | توسعه فردی
فنون مذاکره | تصمیم گیری | مشاوره مدیریت
تحلیل رفتار متقابل | تسلط کلامی | افزایش عزت نفس
چگونه شاد باشیم | هوش هیجانی | هدف گذاری
خودشناسی | شخصیت شناسی | فکر کردن با نوشتن
برای خرید محصولات صوتی هم میتوانید به صفحهٔ فروشگاه متمم سر بزنید.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مهارت ارائه و سخنرانی به شما پیشنهاد میکند:
- مهارت ارائه مطلب و سخنرانی (نقشه راه درس)
- برای تقویت فن بیان روی کدام مهارتها وقت بگذاریم؟ | آموزش فن بیان
- چند نکته و تمرین برای سخنرانی و مهارت صحبت کردن در جمع
- شناخت بهتر استرس سخنرانی و صحبت در مقابل جمع
- گام اول در غلبه بر استرس هنگام سخنرانی | طبقه بندی علتهای استرس
- فایل صوتی آموزشی | مهارت سخنرانی و فن بیان
- فایل صوتی آموزشی | برنامه ریزی برای سخنرانی در جمع
- مخاطب شناسی در سخنرانی | توجه به شرایط محیطی
- مخاطب شناسی در سخنرانی | موضع مخاطب نسبت به سخنران و سخنرانی چیست؟
- روش مدیریت کلاس و ارائه مطلب | تجربهی کارل راجرز
- نکات و تکنیکهای برقراری ارتباط چشمی در سخنرانی
- تله پرامپتر یا اتوکیو چیست؟ آیا سخنرانان حرفه ای از آن استفاده میکنند؟
- تنظیم متن سخنرانی | چند نمونه چارچوب و ساختار رایج
- یادداشت سخنرانی | آیا استفاده از یادداشت برای سخنرانی درست است؟
- نکاتی درباره سخنرانی معرفی ایده / محصول / کسب و کار
- چگونه از حرفها و ایدههایتان در سخنرانی پشتیبانی میکنید؟
- برای کاهش استرس سخنرانی باید “توهم شفافیت” را بشناسید
- تمرین سخنرانی | چند نکته و روش برای افزایش تسلط بر سخنرانی
- سخنرانی های تد (Ted Talks) | این سخنرانیها چقدر مفید هستند؟
- سایت تد TED | پیشنهاد چند سخنرانی
- رادیو متمم | ترکیب اطلاعات و سرگرمی در سخنرانی
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۲۴۰ هزار تومان)، فصلی (۶۱۰ هزار تومان)، نیمسال (یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : سامان عزیزی
تمرين پيشنهادي اول:
يك جمله خاص انتخاب كنيم مثلاً "شازده کوچولو، یکی از رمانهای دوست داشتنی جهان است." بعد سعي كنيم حداقل ده جمله ديگه كه همون مفهوم رو ميرسونه بجاي جمله اصلي بكار ببريم-طبيعتاً اگه زمان محدودي هم براش در نظر بگيريم،شبيه سازي بيشتري با فضاهاي پر استرس انجام داده ايم
تمرين پيشنهادي دوم:
يك حوزه خاص مثلاً "تكنولوژي" انتخاب كنيم و همراه با يك يا چند نفر ديگه يك مكالمه راه بيندازيم-منظور من از مكالمه در اينجا مفهومي بر وزن مشاعره ست !-به اين صورت كه من يك كلمه توي اين حوزه به كار ميبرم و با حرف آخر اون كلمه نفر بعدي شروع به ساختن كلمه بعدي ميكنه .چيزي شبيه اين روند: كامپيوتر-ريستارت-تبلت-تكنسين-نمايشگر-رباتيك-كيس-سايت-تبادل اطلاعات-...
(شايد بهتر باشه كه حوزه هايي رو انتخاب كنيم كه با اونها آشنايي نسبي داريم تا بازي اثرگذارتري داشته باشيم)
تمرين پيشنهادي سوم:
همانند تمرين اول يك جمله انتخاب كنيم و سعي كنيم حداقل ده جمله نقيض اون رو بيان كنيم
نگاهی به محیط اطراف می کنم و سعی میکنم درباره هرچیز که می بینم ۱ دقیقه صحبت کنم
محمد پیام بهرامپور در آموزش سخنرانی و فن بیانش تمرین سخنرانی سه دقیقه ای رو مطرح میکنه. یعنی درباره موضوع مشخصی به مدت ۳ دقیقه در مقابل دوستانتون سخنرانی کنید. و میگه اگه بتونید یه موضوع خاصی رو در طی ۳ دقیقه به مخاطب منتقل کنید..در زمان بیشتر کار براتون راحتتر خواهد بود. شما سخنرانی میکنید و بعد دوستانتون بهتون بگن چه ایراداتی در سخنرانی شما بنظرشون اومد. شروع و پایان مناسب از جمله ویژگیهای این سخنرانیه که باید سعی کنید رعایت کنید. حتا پیشنهاد میده اگه تنهایید از خودتون فیلم بگیرید که زبان بدنتون رو هم در حین صحبت کردن چک کنید.
سلام
تمرین پیشنهادی بنده برای پیشرفت در سخنرانی:
در جمع دوستان یا کسانی که مایل به تمرین سخنرانی هستند، به صورت دایره وار بنشینید، سپس در مرحله اول، یک کلمه انتخاب کرده، سپس از نفر اول که خودتان هستید، شروع به ساختن یک جمله با آن کلمه کنید و بلافاصله نفر بعد جمله بعد و همچنان این چرخش و ساختن جملات ادامه بیابد.
در مرحله بعد، یک موضوع انتخاب کرده و به صورت سریع در مورد موضوع صحبت کرده و نفر بعد بدون فوت وقت ادامه صحبت نفر قبل را ادامه می دهد و این چرخش همچنان ادامه می یابد.
در مرحله بعد، علاوه بر انتخاب موضوع، ۳ کلمه نیز به عنوان خط قرمز صحبت ها در نظر گرفته می شود و نباید در صحبت ها از آن استفاده کرد و با این شرایط تمرین را مثل حالت قبل انجام می دهیم
در مرحله بعد، علاوه صحبت کردن با شرایط مرحله قبل، حرکت دست در هنگام صحبت کردن به صورت آزاد، اضافه شده و تمرین انجام می شود
در مرحله بعد، چشمان خود را بسته و در این حالت تمرین را انجام دهید.
در مرحله بعد، هر کسی به نفر مقابل خود خیره شده و جملات خود را به صورت واضح بیان کند و تمرین بدون فوت وقت و سکته در بین نفرات ادامه پیدا می کند.
در مرحله بعد، از حالت دایره وار خارج شده، یک نفر به عنوان، سخنران جلوی بقیه ایستاده و شروع به صحبت کند، مابقی نفرات اجازه قطع صحبت سخنران را دارند، هر کسی که به هر دلیل حسی یا منطقی از سخنرانی خوشش نیامد دستش را بالا می آورد، سخنران فعلی نشسته و سریع خودش به جای سخنران ایستاده و شروع به صحبت می کند.
پیشنهاد من برای تمرین:
۱٫ یک یا چند بیت شعر یا یک متن کوتاه ادبی را انتخاب میکنیم.
(این انتخاب در ابتدای بازی میتواند توسط خود فرد و با توسعه مهارتهای کلامی توسط سایر افراد گروه صورت پذیرد.)
۲٫ با کمک زمینههای تخصصی دیگر (به جز ادبیات) پیرامون قطعهی انتخاب شده توضیحاتی در انداره یک یا چند پاراگراف بدهیم (انتخاب زمینه تخصصی نیز میتواند برعهده فرد مورد آزمون و یا سایر بازیگران باشد.)
مثال:
قطعه انتخابی:
“در کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژندهی خود را ؟! ” از نیما.
زمینه تخصصی انتخابی:
“مدل زندگی (Life Style)”
تفسیر شعر نیما از پنجره مدل زندگی:
در این پارهی ادبی، سردرگمی و بیچارگی انسان به خوبی آشکار شده. برای آدمی که یک زندگی تکراری و ملال آور دارد همهی روزهای زندگی یکسان است “قبای ژنده” این سکون و ملال را به خوبی برجسته میکند.
از طرفی روح، برای رشد و پویایی، به دنبال فضاهای تازه است. مولوی عامل افسردگی را، فضا نداشتن روح برای تجربیات نو و بالنده میداند، تاریکی شب تیره این مفهوم را میرساند. تمنای شاعر برای گریز از این فضای تنگ، در چارچوب پرسش، رنج او را مینمایاند.
راه رهایی را میتوان در عرفان و روانشناسی یافت: اقدام کردن برای نو شدن و گریز از کهنگی. به تعبیر مولوی: عید شدن.
به زبان واقعیت درمانی (ویلیام گلسر): بدست گرفتن کنترل زندگی با اقدام کردن.
باید از کهنگی گریخت و با انتخابهای تازی فضاهای نو را تجربه کرد، یا به زبان استعاره شعر، باید قبای کهنه را فرو گذاشت و دلیرانه از تاریکی به سوی روشنایی گام برداشت.
۱- سعی کنید به مدت یک ربع با سرعت بسیار کم روبروی آینه صحبت کنید
۲- تمرینی که خودم برای این درس در نظرم گرفتم این است که به مدت یک ربع مقاله بلندی که خواندید رو برای دوست خود تعریف کنید و مطمین شوید که مطلب و منظور شما را فهمیده است.
پیشنهاد:یک متن یک پاراگرافی رو بخونیم و اون متن رو با جملات و کلمات دیگری بنویسیم.
یک تیر و دو نشون !
میتونید وقتی یک کتاب رو یک یا چند بار مطالعه کردید نقشه ذهنی رو رسم کنید. حالاکلمات و عبارات کلیدی ای در دست دارید .
حالا سعی کنید اونو درسش بدیددر قالب سخنرانی ولی تمام تلاشتونو بکنید که جمله هاتون مثال هاتون شبیه کتاب نباشه ولی مفهوم های پایه اون کتاب رو برسونه .
با این تمرین هم تونستید یک کتاب رو برای خودتون بومی کنید که باعث میشه کاربرد بیشتری براتون داشته باشه هم می تونید تسلط کلامی رو افزایش بدین و اعتماد بیشتری به خودتون داشته باشید.
من بارها در جلساتی که قرار گرفته ام و مشارکتی نداشتم بعد از اتمام جلسه در مسیر برگشت و تنهایی خودم سعی کردم ادامه جلس رو من مدیریت کنم و ببینم چند دقیقه میتونم به جای اون شخص و در کنار اون شخص ادامه بدم و هندل کنم سخنرانی رو و اگر با تمرین مداوم نباشه قطعا دچار پرش ذهنی میشیم. یا نمونه دیگری که چندین بار تست کردم دیدن خبرنگارهایی بوده کهع داخل تلویزیون مصاحبه رو با فردی انجام دادن که این خیلی فکر میکنم کار سختی باشه وقتی شما در یک محیط باز در حال رفت و امد هستی و ذهنتون درگیر مسائل روزمره هست شخصی از شما میخواد در مصاحبه ی شرکت کنین که ذهن شما الان در همان لحظه درگیر نبوده و لحظه خودم رو جای شخص میزارم و پاسخگو سوال میشم.و با پیشنهاد اول اقای سامان عزیزی بسیار موافق هستم و تمرین زیادی در این حوزه انجام دادم البته نه به صورت سنرانی بلکه به صورت نوشتار در حتی کوتاه ترین پیامک چون شاید همین ارتباط پیامکی نیز خودش سخنرارنی و منش و شخصیت فردی یک شخص رو نشون میده وقتی میخوام با افراد بالاتر از رتبه خودم صحبتی داشته باشم بارها میخونم و کلمات بهتری استفاده میکنم
من از اون دسته آدمهایی هستم که اولِ صحبت، توی جمع، همیشه صدام میلرزه و چند دقیقه طول میکشه تا به خودم مسلط شم.
یکی از تمرینهایی که انجام میدم اینه که، توی جاهایی که باید از روی یک متن چیزی خونده بشه، داوطلب میشم. اینطوری چون بخاطر متن نگرانی ندارم، زودتر و راحتتر صدام رو کنترل میکنم و با تسلط کامل ادامه میدم.
در طولانیمدت، بهم کمک کرده که زمان لرزش صدام رو کمتر کنم.
پیشنهاد می کنم، متمم متنی آماده برای بارگذاری صوتهای دوستان از آن متن در اختیار قرار دهد و یا اینکه به اعضا اجازه دهد در همین کامنتها تجربه ها یا عوامل موفقیت خود در سخنرانی را به صورت صوت در پایان این فایل قرار دهند (حداکثر ۲ یا ۳ دقیقه). با ضبط صدا و بارگذاری آن توسط اعضای متمم، آنها مهارت خود را به بوته نقد می سپارند (امکان نقد نیز فراهم باشد)، با تجارب دیگران آشنا می شوند، با شیوه های مختلف صحبت کردن و سخنرانی آشنا می شوند و در نهایت اگر استعدادی در خود برای این کار یافتند برای پیشرفت خود بر درس مهارت ارائه سخنرانی تمرکز بیشتری می کنند.
به نظر من یکی از بهترین راه هایی که میشه باهاش مدیریت کلامی و دایره لغات را تقویت کرد، گوش کردن به سخنرانی سخنران های بزرگ و یاد گرفتن سبک اون ها برای جمع کردن اشتباهات و استفاده از کلمات تاثیرگذاره. یکی از این راه ها استفاده از اپلیکیشن و یا سایت تد تاک هست.
راه دیگه ای که به ذهنم می رسه اینه که همیشه چند تا شوخی آماده داشته باشیم تا بتونیم وقتی اوضاع نامناسب شد، فضای سخنرانی را به نفع خودمون تغییر بدیم.
آخرین موردی هم که به ذهنم می رسه اعتماد به نفس و ایمان به کلامی هست که قراره جاری کنیم.
چند صفحه کتاب، مجله، متمم یا هر نوشته دیگری را بخوانم بعد در مورد آن چند دقیقه ای صحبت کنم چه به صورت مستقیم به متن اشاره کنم چه غیر مستقیم در مورد متن باشد.
به نظر من این میتونه تمرین خوبی باشه. اول از همه ما یک موضوع انتخاب کنیم و بعد یکسری کلمه ممنوعه با توجه به موضوع مشخص کنیم، بعد که مشخص کردیم به طرف مقابلمون بگیم که با این کلمات ممنوعه یه جمله به ما بگه. جمله رو که گفت ما باید سعی کنیم با جایگزین کردن کلمات دیگه ای، همون منظور جمله رو برسونیم.
این تمرین میتونه شبیه سازی خوبی باشه برای حذف کردن کلمات و جملاتی که توی یک سخنرانی در مورد موضوعات مختلف به ذهنمون میاد تا ازشون کمتر استفاده کنیم.
یکی از بازی هایی که با دوستان انجام میدیم، اینه که نفر اول یک کلمه میگه و نفر بعد باید علاوه بر کلمه اول، یک کلمه جدید هم اضافه کنه، نفر سوم علاوه بر کلمات اول و دوم، کلمه جدیدی اضافه میکنه و همینطور بازی ادامه پیدا می کنه تا وقتی که یکی از نفرات، کلمات قبلی رو فراموش کنه و اشتباه بگه و از بازی خارج می شه.
به نظرم این بازی هم میتونه بر تسلط کلامی و هم تقویت حافظه کوتاه مدت موثر باشه.
تمرینی که من معمولا انجام میدم اینه که منو برادرم یه چالش میزاریم. چالش اینطوریه که برادرم یک کلمه میگه و من باید پنج دقیقه در مورد اون کلمه همون لحظه صحبت کنم.بدون تپق زدن و با هیجان و با تغییر لحن صدا
بالا بردن دایره لغات عمومی و تخصصی بسیار تاثیر گذاره..
اگر سخنرانی جنبه ی تخصصی داره حتما باید با کلمات تخصصی آن آشنا باشیم مثل سخنرانی در سمینار یا کنگره ی ریاضیات،ابسیلون..گاما..فاکتوریول..زیگما..
یا اگر جنبه ی عمومی داره حتما داشتن دایره ی لغات بالا بسیار لازم میباشد..یک تمرین برای بالا بردن دایره لغات خود اینست که مثلا یک کلمه انتخاب کنیم حال چندتا هم خانواده و چندتا متضادش را نام ببریم،و این کارا روزانه برای کلمات مختلف انجام دهیم..
مهارت در سخنرانی به دانش و تجربه در زمینه موضوع مورد نظر و تسلط به مبحث نیز بستگی زیادی دارد . وقتی تسلط به موضوعات مرتبط داشته باشیم می توانیم تمام سوالهای مخاطبان را جواب دهیم .
از نظر من به عنوان یک مجری و گوینده ,در صد بسیار بالایی از مهارت ارائه سخنرانی مقابل دیگران با مهارت کنترل استرس یا عادت دادن مغز در تسریع فرآیند مهار تنش, قابل دسترسی خواهد بود.
تمرین یشنهادی و بسیار تاثیر گذار از نظر بنده, تمرین دادن خود برای خواندن قطعات موسیقی در مقابل دیگران است, در توضیح علت می توانم به مواردی از این دست اشاره کنم,
اول اینکه تلاش برای درک صحیح یک قطعه موسیقی(تراک) جدا از اینکه شاید چندان خسته کننده نباشد, باعث درک تغییر لحن خواننده با احساس ترانه, استفاده از ریتم و سکوت در کلام میشود و گوش شنونده رو تا حد مناسبی تقویت میکند,
دوم اینکه, در صورتی که تمارین دیگر نیاز به درصدی از تلاش مغز در عرصه سخندانی و تبحر در ساخت جملات و پیوند کلمات دارند, اما اینجا با حفظ کردن قطعه موسیقی با توجه به ذات قابل دسترس تر بودن در مغز آدمی, اکثر توان ذهن در جهت بدست گرفتن اوضاع ناشی از ترشح و انتشار آدرنالین در بدن صرف می گردد و در دراز مدت, بدن به اصطلاح روغن کاری می گردد.
پس از نظر بنده, تمرین خوانندگی در مقابل دیگران و در معرض قضاوت قرار دادن خود با توجه به واکنش های اکثرا تند و همراه با خنده و تمسخر از سمت مخاطبان, شمار را ضد ضربه خواهد کرد, حالا شما ظرفی مناسب دارید , شکیل و در خشنده و آماده لبریز کردن از محتوایی بکر و گیرا.
یکی از راهکارهای درجه ۱ برای پروش فن سخنوری آن است که مطلب، موضوع و یا هر چیز دیگر(شیء، رنگ و…) را در ذهن بیاوریم و در مورد آن دو دقیقه صحبت کنیم.
در اوان اجرا هم ممکن است کلماتی را سرهم کنیم که مضحک به نظر بیایند اما بعد مدتی تمرین، خواهید دید که واقعا پیشرفت شگفت انگیزی داشته اید:)
این کار باعث می شود تا متوجه شویم چه میزان تسلط کلامی داریم و در عین حال کجا به اصطلاح کم می آوریم.
با عرض سلام
به قول یکی از اساتیدم، هنر سخنران این است که در مدت کوتاهی بتواند نکات اصلی مدنظر خود را به خوبی انتقال دهد.
اینکه کسی در سخنرانی ده دقیقه وقت داشته باشد و بعد از بیست دقیقه هنوز نتوانسته باشد مضامین اصلی را به شنونده منتقل کند ناشی از ضعف در مهارت سخنرانی است.
یک تمرین: بکوشیم بعد از خواندن یک مقاله، یک کتاب یا تماشای یک فیلم، محتوای آن را در قالب چند جمله و در مدت زمان کوتاهی برای شنونده ای بیان کنیم.
این شنونده، در پایان سخنرانی، باید یک تصویر کلی از محتوای مورد نظر به دست آورده باشد.
میزان ورود به جزئیات باید به اندازه ای باشد که جامعیت محتوا حفظ شود و حذف جزئیات لطمه ای به تصویر کلی نزند.
این تمرین کمک می کند که از حاشیه رفتن های بی مورد در سخنرانی پرهیز کنیم و تصویر کلی برای شنونده حفظ شود و روند کلی مخدوش نشود.