چند نکته و تمرین برای سخنرانی و مهارت صحبت کردن در جمع
در مجموعه درسهای سخنرانی و فن بیان، تمرینهای متعدد و متنوعی برای خوب حرف زدن در جمع مطرح شده است.
از جمله این که در درس چند نکته و روش برای افزایش تسلط بر سخنرانی، تکنیکها و تمرینهای مختلفی را - با تمرکز بر نیازهای فردی که قرار است در آیندهی نزدیک یک سخنرانی مهم داشته باشد - مطرح کردهایم.
این درس، بیشتر بر روی چند نکته و تمرینِ اولیه متمرکز است و کمک میکند تا اثربخشی تمرینهای شما در طول مدتی که درسهای مربوط به مهارت های صحبت کردن در جمع را مطالعه میکنید، افزایش پیدا کند.
بنابراین نکات و تمرینهای مطرح شده در این درس، برای رفع نیاز فوری و لحظهای شما طراحی نشده و بیشتر بر روی بهبود بلندمدت مهارت سخنرانی در جمع متمرکز شده است.

مهارت سخنرانی و صحبت کردن در جمع، برای برخی از ما یک آرزو و برای بسیاری از ما یک دغدغه و نیاز جدی است.
گروهی از ما به عنوان یک علاقهی شخصی، دوست داریم در جمع دوستان، در جلسات کاری، در سمینارها و کلاسها، خوب حرف بزنیم و سخنرانی کنیم. گروه دیگری هم هستند که شاید علاقهای به این کار نداشته باشند، اما به تجربه دریافتهاند که فرار کردن از صحبت کردن در جمع در محیط کسب و کار و فضاهای اجتماعی امروز، تقریباً غیرممکن است:
یک فروشنده حرفه ای باید بتواند در کنار اسلایدهای معرفی محصول بایستد و برای جمع حرف بزند.
خصوصاً در فروش B2B که بسیاری از جلسات فروش، در قالب صحبت کردن برای چند نفر مخاطب (از واحدهای مختلف سازمان) اجرا و برگزار میشود.
مهم نیست که مدیرعامل شرکت چقدر توانمند است، اما همکاران او انتظار دارند در مناسبهای مهم، او با حرف زدن و سخنرانی خود، به بحثها و جلسات و مراسمها و مهمانیها رسمیت ببخشد.
در گذشته، به عنوان مثال کلاسیک از شغل مناسب برای یک فرد درونگرا به مدیر مالی اشاره میکردند و از این منظر، جایگاه او را در مقابل مدیر فروش (نیازمند به برونگرایی و تعامل اجتماعی گسترده) قرار میدادند.
اما این مثالها فقط برای کتابها و کلاسهاست. مدیر مالی هم میداند که خوب حرف زدن، برای او یک مهارت ضروری است و لازم است بتواند در حضور مدیران شرکت یا هیات مدیره و سهامداران، از تصمیمها و سیاستهای واحد خود دفاع کند.
ترس از صحبت کردن در جمع و سخنرانی
پیش از هر چیز، بهتر است با ترس از سخنرانی در جمع (یا به عبارت دقیقتر: گلاسوفوبیا) کنار بیایید. این ترس، در کنار ترس از بیماری، مرگ، ارتفاع، جانوران و شنا در آبهای عمیق، یکی از ترسهای اصلی انسان امروزی است و شما در این زمینه، تنها نیستید.
ترس از حرف زدن در مقابل جمع حتی در افراد حرفهای هم وجود دارد و با وجودی که با تمرین کمتر میشود، هرگز به صورت کامل از بین نمیرود.
اگر به سراغ سخنرانهای حرفهای – که بارها در مقابل جمعهای بزرگ سخنرانی کردهاند – بروید، عموم آنها صادقانه اعتراف میکنند که هنوز هم در شروع سخنرانی اضطراب دارند.
البته ممکن است این اضطراب – بسته به عوامل مختلف – برای یک نفر دو دقیقه، برای فرد دیگری پنج دقیقه و برای فرد دیگری تا پایان سخنرانی طول بکشد.
بنابراین آنچه شما باید به تدریج و با تمرین بیاموزید، مدیریتِ ترس از حرف زدن در میان جمع است و نه از بین بردن ترس.
ما در دو درس با عنوانهای شناخت استرس سخنرانی و نیز طبقه بندی علت های استرس هنگام سخنرانی تا حدی به این موضوع پرداختهایم.
اما مهم است قبل از همهی تمرینها، ترسیدن، اضطراب و هول شدن را به عنوان پیشامدهایی طبیعی در نظر بگیرید و با آنها راحت باشید. در غیر این صورت، ممکن است به سرعت و در نخستین تمرینها، از خودتان ناامید شوید.
طبیعی است تکرار، تمرین و تلاش، میتواند تسلط شما را بر سخنرانی افزایش دهد و این روند، در طول زمان طی خواهد شد.
اما فعلاً در حد نخستین توصیهها برای ابتدای مسیر، مناسب است بر یک توصیه کلیدی تأکید کنیم:
این را همواره به خاطر بسپارید که برای خوب حرف زدن در مقابل جمع، لازم نیست حرفها و سخنرانی خود را از قبل، حفظ کنید.
حفظ کردن دقیق متن سخنرانی و تلاش برای تکرار کلمه به کلمهی آن، باعث میشود که در طول سخنرانی، انرژی زیادی از شما گرفته شود.
همچنین این احتمال وجود دارد که با فراموش کردن یک کلمه یا جملهی خاص، احساس کنید که روند سخنرانی به کلی از اختیارتان خارج شده و اضطرابتان افزایش پیدا کند.
اضطراب، خودش را بازتولید میکند و لحظه به لحظه، تسلط شما بر خود و سخنرانیتان کاهش خواهد یافت.
به همین علت، بسیاری از مربیان سخنرانی، روش زیر را برای سخنرانی توصیه میکنند:
صرفاً نقشه و مسیر کلی حرفهای خودتان را ترسیم و ثبت کنید:
- اینکه چگونه سخنرانی را شروع کنید و جملات آغازین شما چه باشد.
- مرور و بررسی قصهها، داستانها و مثالهایی که احتمالاً در سخنرانی مطرح خواهید کرد.
- انتخاب آمارها و گزارشهایی که به آنها اشاره خواهید کرد.
- روند کلی سخنرانی و نکاتی که در پایان به عنوان جمع بندی سخنرانی مطرح خواهید کرد.
پس از مشخص شدن مسیر کلی و المانهای سخنرانی خود، اجازه دهید که جملات، آن طور که پیش میآید بر زبان شما جاری شوند.
برای تسلط بر روند سخنرانی، باید بتوانید انرژی خود را مدیریت کنید
توان ذهنی همهی ما محدود است.
در تعریف استرس هم آموختهایم که استرس یعنی اینکه در یک مقطع زمانی مشخص، منابع مورد نیاز ما بیشتر از منابع در دسترسمان باشد.
بنابراین – در حد یک نگاه ساده و ابتدایی – میتوانیم اضطراب و استرس سخنرانی را از این زاویه ببینیم که: «هرگاه توان ذهنی ما برای مدیریت کل فرایند سخنرانی و حواشی آن کافی نباشد، استرس را تجربه خواهیم کرد.»
اجازه بدهید این مسئله را با یک مثال عددی، که البته به هیچ وجه دقت علمی ندارد، بررسی کنیم:
استفاده از کلمات: فعالیتی با مصرف انرژی بالا
فرض کنید یک سخنران حرفهای روی سن میرود و برای لحظهای کوتاه، به جمعیتی که مشتاق و با هیجان و بعضاً با تردید به او خیره شدهاند، نگاه میکند.
احتمالاً او دچار اضطراب میشود و در عین حال، میخواهد سخنرانی را آغاز کند.
فرض کنید چنین فردی دارای تسلط کلامی نسبتاً بالایی است و مغز او، برای جملهسازی و جستجوی کلمات، نیاز به صرف انرژی چندانی نداشته باشد (مثلاً ۲۰٪ توانایی ذهنی او برای جمله سازی و یافتن کلمات مناسب کافی باشد).
چنین فردی میتواند با ۸۰٪ باقیماندهی توان ذهنی خود، حواشی سخنرانی (از جمله اضطراب درونی و حرکتها و بینظمیهایی را که در کنارههای سالن دیده میشوند) را مدیریت کند.
اما فرض کنید که این شخص مهارت کلامی چندانی ندارد و حتی در خلوت خود نیز، وقتی میخواهد چند جمله بسازد و حرف بزند، ۶۰ تا ۷۰ درصد توان ذهنیاش درگیر بازی با کلمات میشود.
میتوان حدس زد که انرژی باقیمانده در چنین فردی، برای مدیریت اضطراب و حواشی سخنرانی کافی نخواهد بود و کوچکترین اتفاق پیشبینینشده یا رفتار آزاردهنده، میتواند او را به کلی از مسیر سخنرانی منحرف کند.
البته جملهسازی و کنار هم چیدن کلمات، تنها فعالیت انرژیبر در یک سخنرانی نیست؛ اما بیتردید یکی از مهمترین آنهاست.
حرف زدن مدیریت شده؛ تمرینی برای انتخاب کلمات مناسب در سخنرانی
شاید اصطلاح Toastmaster را شنیده باشید. این اصطلاح برای کسانی به کار میرود که در انجام سخنرانی های کوتاه مهارت دارند.
Toastmaster الزاماً قرار نیست از توانایی سخنرانی مثلاً هشتساعته در یک سمینار آموزشی بهرهمند باشد. اما میتواند در شروع یک مهمانی، در جلسه معارفه و تودیع شرکت، در آغاز یک سمینار یا شرایطی مانند اینها، سخنرانی کوتاهی (مثلاً در حد پنج دقیقه) داشته باشد.
یا اینکه میتواند در میانهی سخنرانیهای متوالی در یک سمینار، چند دقیقهای صحبت کند و آنها را به هم ارتباط دهد.
مدیری که پس از شنیدن صحبتهای همکاران خود در جلسهای چند ساعتی، میایستد و در ده یا بیست دقیقه، حرفها را جمعبندی میکند نیز، در این جایگاه قرار دارد.
انجمنی هم به این نام وجود دارد و اعضای آن هم در نقاط مختلف جهان میکوشند به کسانی که به تازگی وارد حوزهی سخنرانی و سخنوری شدهاند، در طی کردن بهتر این مسیر کمک کنند.
جالب اینجاست که بخش قابل توجهی از تمرینهایی که در این نوع مجامع انجام میشود از جنس مهارت کلامی است.
از میان این تمرینها هم، تعداد قابلتوجهی، کمابیش ساختار مشابه دارند. ساختاری که به آن، حرف زدن مدیریت شده یا Self Moderated Speech گفته میشود.
ما در اینجا به دو نمونه از آنها اشاره میکنیم؛ اما طراحی و اجرای این تمرینها، تا حد زیادی به سلیقه و حالوهوای شما و دوستانتان باز میگردد.
بنابراین آنچه در ادامه میآید را صرفاً به عنوان ایدههایی برای طراحی تمرینهای مشابه در نظر بگیرید.
در جمع دوستانتان، یک موضوع مشخص را برای سخنرانی (یا صحبت کردن معمولی) انتخاب کنید.
پیش از شروع صحبت، با یکدیگر صحبت کنید و پنج کلمهی کلیدی بحث را روی یک کاغذ بنویسید. کلمههایی که به نظر میرسد حتماً برای چنین گفتگویی لازم باشند.
سپس پنج دقیقه دربارهی آن موضوع صحبت کنید؛ اما بکوشید از کلماتی که ممنوع کردهاید استفاده نکنید.
به عنوان مثال، میتوانید کلمات زیر را برای یک سخنرانی پنج دقیقهای دربارهی تکنولوژی ممنوع کنید:
اگر دوستانی در کنار خود ندارید که علاقهمند به اجرای چنین تمرینهایی باشند، میتوانید خودتان در خلوت خود صحبت کنید و حرفهایتان را ضبط کنید و سپس، تعداد خطاهایتان را بشمارید.
هر بار که یکی از کلمات ممنوعه را بهکار میبرید، یک خطا محسوب میشود.
حتی اگر اشتباه کردید و کلمهی ممنوعی را به کار بردید، صحبتها را هرگز قطع نکنید؛ صرفاً بکوشید که اشتباههای بیشتری انجام ندهید.
همین کار به شما یادآوری میکند که یک سخنرانی هرگز نباید به خاطر یک خطا متوقف شود.
کاهش قطعیت در یک جمله
در مورد یک موضوع یا شخص خاص، نظر خود را در قالب یک جمله روی کاغذ بنویسید.
سپس بکوشید با تکمیل کردن آن (تا رسیدن به یک پاراگراف)، قطعیت جملهی خود را کاهش دهید. عادت به این کار، ضمن افزایش تسلط کلامی شما، باعث میشود که در آینده بهانههای کمتری در اختیار مخاطبانی بدهید که با خود عهد کردهاند، به هر شیوهی ممکن از شما ایراد بگیرند و صحبتهایتان را به چالش بکشانند.
شازده کوچولو، قطعاً معروفترین داستان در جهان است.
حالا فکر کنید که آن مخاطب مشکوک و وسواسی، چه خواهد پرسید و چگونه شما را به چالش خواهش کشید.
او ممکن است بپرسد: از کجا مطمئنی که شازده کوچولو، معروفترین است؟
حالا میتوانید حرف خود را اصلاح کنید:
شازده کوچولو، یکی از معروفترین داستانهای جهان است.
اوضاع کمی بهتر شد. اما حالا ممکن است باز هم بگویند معیار تو از معروفیت چیست؟ فروش؟ تحقیقات انجام شده بین مردم و خوانندگان؟ یا شاخص دیگر؟
به نظر میرسد که معروفیت، صفت دردسرداری است. شاید بهتر باشد به جای آن، از صفت دوستداشتنی استفاده کنید:
شازده کوچولو، یکی از رمانهای دوست داشتنی جهان است.
بهتر شد. اما اوضاع هنوز خوب نیست. اگر طرف مقابل قصد کرده باشد که چالشی ایجاد کند، ممکن است بگوید: من که دوستش نداشتم!
پس باز هم میتوانید قطعیت جملهی خود را کاهش دهید و فرصت نقد کردن را از طرف مقابل بگیرید:
در صحبت با دوستان و آشنایانم، کمتر کسی را دیدهام که رمان شازده کوچولو را دوست نداشته باشد.
حالا خیلی بعید است که طرف مقابل بتواند حرفی بزند.
اگر هم حرفی زد میتوانید بگویید: «شاید سلیقهی دوستان و آشنایان من با دوستان و آشنایان شما تفاوت دارد.»
آیا واقعاً قرار است در سخنرانیها با چنین وسواسی حرف بزنیم؟ هرگز.
میدانیم که اغلب مخاطبانتان هم، تا این حد بیمار نیستند که با خود عهد کرده باشند تحت هر شرایطی از شما ایراد بگیرند.
این فقط یک بازی است. اما ما را عادت میدهد تا جملات خود را هوشمندانهتر انتخاب کنیم.
همینکه نگویید ما اولین تولیدکنندهی … یا بزرگترین و معتبرترین شرکت … در کشور هستیم، دستاورد خوبی است؛ ضمن اینکه با این شیوه، جملههای شما طولانیتر میشود.
مفاهیم مانند آجر هستند و برخی کلمات و اصطلاحات و عبارات و تعابیر، در میانهی آنها نقش ملات را ایفا میکنند. به این معنا که ساختاری زیباتر، منسجمتر و محکمتر به بنای حرفهایتان میدهند.
این را هم به خاطر داشته باشید که با چنین تمرینهایی، شما ذهن خود را وادار به تمرین و نرمش میکنید.
تکمیل کردن یک متن ناقص
یک کتاب را انتخاب کرده و صفحهای از آن را بهصورت تصادفی باز کنید.
سه کلمهی اولین جملهی صفحه را بخوانید و با آن جملهی دیگری بنویسید یا بگویید.
پس از مدتی که این تمرین را تکرار کردید، تعداد کلمات را به چهار و پنج و بیشتر افزایش دهید.
هدف نهایی این است که یک پاراگراف را بخوانید و پاراگراف بعدی را به سلیقه خود – و البته با حفظ پیوستگی – بگویید یا بنویسید.
میوهی مهارت در این بازی را روزی تجربه خواهید کرد که بعد از سخنران قبلی صحبتهای خودتان را آغاز کنید و مخاطبان ببینند که هنرمندانه بحث خود را به گفتههای او متصل میکنید.
حرف زدن مدیریت شده، صرفاً یکی از انواع تمرینهای کلامی است و تمرینهای بسیار متنوعی در این زمینه وجود دارد.
تسلط بر دنیای کلمات، هرگز شرط کافی برای مهارت سخنرانی نیست، اما شرط لازم آن است.
آنهایی که حرف زدن مدیریت شده را تمرین میکنند، پس از مدتی از آن به عنوان یک بازی لذت میبرند و میبینند که سخنرانی، شکل بسیار سادهتری از این بازی است.
البته انتخاب با شماست.
میتوانید برای این نوع تمرینها و بازیها وقت نگذارید و همیشه، با اضطراب و نگرانی، در انتظار لحظهای باشید که نوبت شما برای حرف زدن فرا میرسد.
تمرین و مشارکت در بحث
غیر از موارد فوق، چه تمرینهای دیگری دیدهاید یا شنیدهاید که از جنس حرف زدن مدیریت شده محسوب شوند؟
اگر بخواهید با خلاقیت خودتان یا به سلیقهی خودتان، تمرین دیگری طراحی و اجرا کنید، چه تمرینی پیشنهاد میکنید؟
میتوانید مسیر تعریفشدهی درس مهارت سخنرانی را ادامه دهید و درس استرس سخنرانی را مطالعه کنید.
اگر کمی شتابزده هستید، میتوانید مستقیماً به سراغ درس تمرین هایی برای افزایش تسلط بر سخنرانی بروید.
با ثبت نام رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهٔ عبور) میتوانید به حدود نیمی از هزاران درس متمم دسترسی داشته باشید.
همچنین در صورت تمایل با پرداخت هزینهٔ عضویت ویژه به همهٔ درسهای متمم از جمله درسهای زیر دسترسی خواهید داشت:
دوره MBA | مذاکره | کوچینگ | توسعه فردی
فنون مذاکره | تصمیم گیری | مشاوره مدیریت
تحلیل رفتار متقابل | تسلط کلامی | افزایش عزت نفس
چگونه شاد باشیم | هوش هیجانی | هدف گذاری
خودشناسی | شخصیت شناسی | فکر کردن با نوشتن
برای خرید محصولات صوتی هم میتوانید به صفحهٔ فروشگاه متمم سر بزنید.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مهارت ارائه و سخنرانی به شما پیشنهاد میکند:
- مهارت ارائه مطلب و سخنرانی (نقشه راه درس)
- برای تقویت فن بیان روی کدام مهارتها وقت بگذاریم؟ | آموزش فن بیان
- چند نکته و تمرین برای سخنرانی و مهارت صحبت کردن در جمع
- شناخت بهتر استرس سخنرانی و صحبت در مقابل جمع
- گام اول در غلبه بر استرس هنگام سخنرانی | طبقه بندی علتهای استرس
- فایل صوتی آموزشی | مهارت سخنرانی و فن بیان
- فایل صوتی آموزشی | برنامه ریزی برای سخنرانی در جمع
- مخاطب شناسی در سخنرانی | توجه به شرایط محیطی
- مخاطب شناسی در سخنرانی | موضع مخاطب نسبت به سخنران و سخنرانی چیست؟
- روش مدیریت کلاس و ارائه مطلب | تجربهی کارل راجرز
- نکات و تکنیکهای برقراری ارتباط چشمی در سخنرانی
- تله پرامپتر یا اتوکیو چیست؟ آیا سخنرانان حرفه ای از آن استفاده میکنند؟
- تنظیم متن سخنرانی | چند نمونه چارچوب و ساختار رایج
- یادداشت سخنرانی | آیا استفاده از یادداشت برای سخنرانی درست است؟
- نکاتی درباره سخنرانی معرفی ایده / محصول / کسب و کار
- چگونه از حرفها و ایدههایتان در سخنرانی پشتیبانی میکنید؟
- برای کاهش استرس سخنرانی باید “توهم شفافیت” را بشناسید
- تمرین سخنرانی | چند نکته و روش برای افزایش تسلط بر سخنرانی
- سخنرانی های تد (Ted Talks) | این سخنرانیها چقدر مفید هستند؟
- سایت تد TED | پیشنهاد چند سخنرانی
- رادیو متمم | ترکیب اطلاعات و سرگرمی در سخنرانی
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : سامان عزیزی
تمرين پيشنهادي اول:
يك جمله خاص انتخاب كنيم مثلاً "شازده کوچولو، یکی از رمانهای دوست داشتنی جهان است." بعد سعي كنيم حداقل ده جمله ديگه كه همون مفهوم رو ميرسونه بجاي جمله اصلي بكار ببريم-طبيعتاً اگه زمان محدودي هم براش در نظر بگيريم،شبيه سازي بيشتري با فضاهاي پر استرس انجام داده ايم
تمرين پيشنهادي دوم:
يك حوزه خاص مثلاً "تكنولوژي" انتخاب كنيم و همراه با يك يا چند نفر ديگه يك مكالمه راه بيندازيم-منظور من از مكالمه در اينجا مفهومي بر وزن مشاعره ست !-به اين صورت كه من يك كلمه توي اين حوزه به كار ميبرم و با حرف آخر اون كلمه نفر بعدي شروع به ساختن كلمه بعدي ميكنه .چيزي شبيه اين روند: كامپيوتر-ريستارت-تبلت-تكنسين-نمايشگر-رباتيك-كيس-سايت-تبادل اطلاعات-...
(شايد بهتر باشه كه حوزه هايي رو انتخاب كنيم كه با اونها آشنايي نسبي داريم تا بازي اثرگذارتري داشته باشيم)
تمرين پيشنهادي سوم:
همانند تمرين اول يك جمله انتخاب كنيم و سعي كنيم حداقل ده جمله نقيض اون رو بيان كنيم
تمرینی که من پیشنهاد میدم اینه که متنی رو که خونده میشه رو با صدای بلند بخونیم تا به طور نامحسوس مقاومت به کار بردن کلمات جدید از بین بره…حتی امتحان این که پا به پای محمدرضا با رادیو حرف بزنیم هم، لذت بخش و آموزنده هست.
و به نظر من خواندن کتاب اگرچه دایره لغات ذهنی افراد را وسیع تر میکند اما به کار بردن آنها با لحن و آهنگ مناسب بحث جدایی است.(شرط لازم و نه کافی)
درود
من خودم همیشه وقتی جمله ای یا موضوعی رامیخوونم و میخواهم یادداشت برداری کنم.دقیقا جمله را کپی نمیکنم بلکه جمله باهمان مفهوم وباکلماتی که درحوزه ذهنم هس مینویسم
پیشنهادمیکنم این تمرین رو به متممی های عزیز
سلام
با اجازه دوستان من میخواهم دو مورد از شیوه هایی که تجربه شخصیم هستند و اثر بخش بوده براتون بگم امیدوارم برای شما هم مفید باشه.
۱٫تنها به چکیده ای از عناوینی که میخواهید راجع به اون صحبت کنید قناعت کنید و از خلاصه برداری های غیر ضرور پرهیز کنید، بعضی وقتها پیدا کردن جمله ای که لازم دارین در متن شلوغ سخت میشه.
۲٫یک روش خوب برای کاهش اضطراب اول سخنرانی استفاده از جملات روتین و احوالپرسی و خوشامدگویی های اول برنامه است با این نکته که کوتاه باشه و تا حد ممکن شمرده و آرام بیان بشه تا ضربان قلب و اضطراب رو کاهش بده.این کار رو با شروع آرام صحبت اصلیتون ادامه بدین.
یه تمرین خوب تمرین شمرده حرف زدنه.
کتاب: بازاریابی بین المللی
نویسندگان: فیلیپ کاتورا ,جان گراهام و مری گیلی
بخش۳: ارزیابی بازارهای جهانی صفحه ۱۸۸ اولین سطر
رشد بین المللی استفاده از اینترنت تقریباً دو برابر سریع تر از رشد آن در امریکاست.
– رشد استفاده از اینترنت در امریکا تقریباً نصف رشد بین المللی آن است
– رشد بین المللی استفاده از اینترنت بیشتر از رشد آن در بعضی کشورهای افریقایی است.
– رشد استفاده از اینترنت در بعضی از کشورهای آسیایی بیشتر از رشد بین المللی آن است.
– استفاده از اینترنت در کشورهای توسعه نیافته رشد مطلوبی نسبت به استانداردهای بین المللی ندارد.
– شاخص های بین المللی سنجش میزان رشد استفاده از اینترنت در جهان نیاز به باز نگری دارند.
یادم میاد که در درس فارسی یکی از سخت ترین تمرینات مربوط به جمله سازی بود که متاسفانه خیلی جدی گرفته نمی شد و در کلاس هم کمتر کسی می توانست سریع یک جمله مناسب بسازد. نه آن موقع که خودم مدرسه ای بودم تونستم از بزرگتری کمک بگیرم نه به بچه هام تونستم کمک زیادی کنم و گاهی در ساختن بعضی جملات به یک بن بست می رسیدم. و جالب تر اینکه روی این ناتوانی حساس هم نشدم و
اهمیت هم ندادم. و البته کسی هم اهمیت آن را نگفت. حالا که درمتمم این مطرح شد. متوجه شدم که در کتاب درسی ابتدایی هم بگونه ای برای تقویت این مهارت تمریناتی بوده ولی کسی جدی نگرفت. یعنی در اجرا ضعف اساسی وجود داشت.
با سلام و تشکر بابت مطالب آموزنده
من برای سخنرانی در جمع همکارام و دوستان، یه روز قبل سخنرانی موضوع وهدف از تشکیل این جلسه رو دقیقاً مشخص میکنم. سپس رو یه کاغذ عناوین سخنرانی و ترتیب ارائه و پرسش های احتمالی مطرح شده و وقت اختصاصی جهت هر موضوع رو می نویسم. نحوه ارائه رو با خودم مرور می کنم و سعی میکنم برنامه ریزی جهت رفع عوامل مخل احتمالی و سوالات غیرمرتبط رو انجام بدم. به شخصه در مورد موضوعاتی که تسلط و اطلاعات کافی دارم مشکلی در سخنرانیام ندارم البته شایدم یکی از عللش تعداد کم افرادیه که براشون سخنرانی میکنم.
۱-چند واژه، چند دوست و چند تکه کاغذ:
تاحدودی به تمرین اول همین درس شباهت دارد. واژه ها را رو تکه کاغذ ها یی می نویسیم و به تصادف به هر نفر می دهیم. من به عنوان مثال باید ۵ دقیقه در مورد آباژور و ۵ دقیقه در مورد ماشین حساب حرف بزنم. البته می توانیم این تمرین را تنهایی هم انجام دهیم و صدای خودمان را ضبط کنیم.
۲-ایجاد حساسیت بیشتر در انتشار کامنت ها و دیدگاه ها، کمی صرف وقت بیشتر برای نگارش آن ها و انتخاب واژه های بهتر در هر وبسایت یا وبلاگی که فکر می کنیم برایمان مهم است یا ارزش صرف وقت دارد.
تمرین ها به مرور زمان میزان نقد پذیری گفته هایمان را کاهش و تسلط کلامی ما را افزایش می دهد.
من هم با نظر شهرزاد و علیرضا ی عزیز درباره داستانهای مینیمالیستی (داستان های خیلی کوتاه) موافقم ، حتی میشه داستانهایی با تعداد مشخصی کلمه را بنویسیم مثل داستانهای ۵۰ کلمه ای که دنیل پینک هم در کتاب ذهن کامل نو به عنوان تمرین داستان سرایی عنوان میکنه .
و دو تا تمرین دیگه :
– بجای اینکه از روی کلمه ها جمله بسازیم به یه تصویر نگاه کنیم و در موردش چند جمله یا یه پاراگراف صحبت کنیم ( فکر میکنم وقتی داریم یه اسلاید رو نمایش میدیم میتونه مفید باشه) .
با یکی از دوستانم که گاه گداری در رادیو صحبت میکنه گپ میزدم ایشون هم یه تمرین پیشنهاد دادند که من اسمش را میگذارم مصاحبه با خود :
– درباره یه موضوع با خودت مصاحبه میکنی و سئوالاتت را ادامه میدی تا یه جایی که میبینی جواب بعضی سئوالها را نداری ، جواب سئوالاتت را پیدا میکنی حالا با اطلاعات تکمیل شده دوباره باخودت مصاحبه میکنی
دوستان فکر میکنم باید یه جای خلوت برای این تمرین ها پیدا کنیم وگرنه قطعا خانواده و اطرافیانمون ماها رو تحویل تیمارستان میدن ;)
می توانیم همان طور که تمرینی در درس مذاکره را انجام میدادیم که برای جملات هر چقدر که می توانستیم جمله متضاد می نوشتیم در این جا هم می توان با الهام از آن تمرین جمله هایی بسازیم با قالب و کلمات دیگر اما به همان مفهوم(مترادف) یا می توانیم به صحبت های دیگران و کلماتی که به کار میبرنند توجه کنیم و از خودمان بپرسیم اگر من جای اون در اون موقعیت قرار داشتم از چه کلمه ای یا از چه جمله ای استفاده میکردم؟ یا می توانیم برای تعریف یک مفهوم از عبارات سلبی متعددی استفاده کنیم
از خوندن این پست خیلی لذت بردم … ممنون.
در این پست و در کامنت دوستان، نکته های خیلی خوبی وجود داشت.
من هم اگر بخوام چند مورد برای تمرین در زمینه حرف زدن مدیریت شده رو پیشنهاد بدم، میتونم به موارد زیر اشاره کنم:
۱- با مطالعه ی هر چه بیشتر میتونیم دامنه ی لغات مون رو بالاتر ببریم و ازشون در حرف زدن بهره ببریم.
۲- به صحبت ها و سخنرانی های افراد، با دقت و توجه کافی گوش بکنیم و سعی کنیم کلمات و لغات جالبی که در بین جملات اونها گفته میشه رو به خاطر بسپاریم و خودمون با اونها جملات جدیدی بسازیم و برای خودمون یادداشت کنیم.
۳- یک کتاب رو باز کنیم و به طور رندوم یا اتفاقی، سه کلمه رو از داخل متن انتخاب کنیم و بر روی کاغذ یادداشت کنیم. حالا سعی کنیم یک کلمه پیدا کنیم که بیشترین ارتباط رو با هر سه تای این کلمه داشته باشه. مثلا کلماتی که از داخل کتاب انتخاب کردیم می تونن اینها باشن: خانه – میوه – باغچه و کلمه ای ای که می تونیم انتخاب کنیم مثلا می تونه درخت باشه. حالا با اینها می تونیم یک جمله هم بسازیم.
۴- از توفان مغزی استفاده کنیم و سعی کنیم به سرعت، ۱۰ تا کلمه رو که میتونن به طریقی به هم ارتباط داشته باشن بر روی کاغذ بنویسیم. مثلا: شنا – استخر- ورزش – آب – کلر – خیس- بلیط – حوله – سونا – بخار (این کلمات رو بدون هیچ پیش زمینه، خودم به عنوان این تمرین اینجا نوشتم) :) ( البته میشه به عنوان تمرین دیگری هم سعی کرد باهاش یک جمله نوشت)
۵- می تونیم جملاتی رو که ممکنه از دیگران بشنویم و به نظرمون ناخوشایند باشه، خودمون به صورت جمله ی خوشایندی که مد نظر خودمون هست بازسازی کنیم و بر روی کاغذ بنویسیم. ( من این موضوع رو همیشه به عنوان “کدام سکانس بهتر است؟” توی ذهنم دارم! …)
۵- قصه گویی … به نظر من نوشتن قصه های کوتاه خیلی میتونه به این نرمش و ورزش فکری و بازی با کلمات و جمله ها و پیوستگی جمله ها به یکدیگر و تلاش برای روان و گویا بودن متن و اینکه متن چگونه شروع بشه و چگونه در میانه به اوج برسه و چگونه با بهترین و جذاب ترین نتیجه گیری به پایان برسه، می تونه کمک کنه. من تا وقتی اینکار رو انجام نداده بودم واقعا فکر نمی کردم به این جذابی باشه و البته نیاز به تمرین و ممارست و تمرکز زیادی داشته باشه و وقتی تموم میشه بسیارحس لذتبخشی داره …
۶- تجربه دیگری هم که خود من داشتم اینه که قدم زدن یا نشستن در طبیعت سرسبز و هوای آزاد و در صورت امکان قدم زدن یا نشستن کنار رودخانه و آب جاری خیلی میتونه به نظم فکری و خلاقیت در این زمینه کمک کنه.
درضمن، وقتی این پست رو میخوندم، مدام به یاد حرف ها و توصیه های خوب محمدرضای عزیز در فایل : «رادیو مذاکره: ترفندهای مذاکره » هم می افتادم که میتونه در کنار خواندن این پست، شنیده بشه و از نکات آموزنده ش استفاده بشه …
… به نظرم واقعا چقدر لذتبخشه که آدم بتونه با انجام تمرین های لازم به جایی برسه که حرف زدن و نوشتن براش مثل یک بازی جذاب، راحت، سرگرم کننده و دوست داشتنی باشه و وقتی اینطور باشه مطمئنا دیگران هم همین حس رو از نوشته ها و صحبت های ما می گیرند.
پی نوشت:
دو نکته در مورد تمرین بالا:
۱) بعد از اینکه متن تمرین خودم رو خوندم، متوجه شدم که بهتر بود در جمله ی آخربه جای «مطمئنا» مثلا می گفتم «به احتمال زیاد» یا «احتمالا» یا «احتمالش زیاد خواهد بود که» یا «ممکنه» یا «انتظار میره» یا …
اصلاح شده ی جمله ی بالا:
…”وقتی اینطور باشه «به احتمال زیاد»، دیگران هم همین حس رو از نوشته ها و صحبت های ما می گیرند.”
۲) مورد دیگر اینکه در مورد Toastmasters که برای اولین بار در این پست با مفهومش آشنا شدم و خیلی هم برام جالب بود، در جستجویی که د راینترنت انجام دادم به سایت Business Toastmasters برخوردم که به نظرم چقدر خوب میشد اگر یک چنین club ای هم در کشور ما وجود داشت.
تمرین پیشنهادی:
به دو گروه تقسیم بشیم. به هر گروه به عنوان دارایی، تعداد محدودی :”توقف”، “حالا برعکس” و “کلمه جدید” تعلق بگیره.
*”توقف”: به این معنا که سخنران باید ظرف مدت ۳۰ ثانیه سخنرانی خود را جمع بندی کرده و خاتمه دهد. (استفاده از این دارایی حداقل یک دقیقه بعد از شروع سخنرانی امکان پذیر است).
*”حالا برعکس”: به این معنا که سخنران باید در نقد سخنان گفته شده خود ادامه سخن بدهد.
*”کلمه جدید”: به این معنا که سخنران باید نهایتاً بعد از ۲ جمله از کلمه جدید در سخنان خود استفاده کند.
موضوع سخنرانی از طرف گروه مقابل تعیین میشه و سخنران گروه ما باید بدون وقفه برای مدت زمانی محدود (زمان توافقی بین دو گروه) سخنرانی خود رو ادامه بده. گروه مقابل از دارایی های خود در طول سخنرانی استفاده میکنه.
هرکجا سخنران رشته کلام رو از دست بده، امتیاز به نفع گروه مقابل ثبت میشه.
——————————————–
خدا قوت.
کلمه جدید از طرف گروه مقابل تعیین میشه. .p.s
سلام دوستان برای گیر نیفتادن در دام بعضی از ادمهای بعظا ناراحت که با نوع پرسششان بلافاصله مشخص میشود که قصدشان روشن شدن ابهامات است یا چیز دیگری
بهتر است دامنه مطالعات خود را بیشتر وبیشتر کردوچنانچه این مطالعات با ذهنی
پرسشگر از خود ویافتن پاسخهای ان باشید. در مواجه با چنین رفتارهاحتما کم نخواهید اورد
یه چیز خیلی جالب برای من اینه که مهارت سخنرانی تا حدی شبیه به مهارت نوازندگی موسیقی برای جمع هستش.
یعنی شما در حالی که باید یاد بگیرید استرس رو کنترل کنید، باید تلاش کنید مهارت نوازندگی تون رو هم بالا ببرید.چون درست مثل مهارت سخنرانی، نداشتن تسلط کافی رابطه مستقیمی با از دست دادن کنترل در حین اجرا یا سخنرانی داره.
دوششی که توصیه ی اون برای من جالب بود این بود که در جاهای مختلف وقتی افراد صحبت میکنن، فکر کنم ببینم اگر من به جای اون فرد بودم از چه لحنی و چه کلماتی استفاده میکردم. مزیت این کار اینه که اگر فردی از نظر شما بخوبی از کلمات استفاده میکنه به دایره ی لغات خوداگاهتون اضافه میشه و اگر اشکالی در نوع ارسال پیغامش میبینین، با تصحیحش برای خودتون، کلمات جدیدی رو از قسمت کمتر قابل دسترس ذهنتون به بخش قابل دسترس میارید. چون این تمرین زمانی صورت میگیره که ما مضطرب نیستیم کلمات بیشتری رو مرور میکنیم.
به نظرم مطالعه زیاد می تونه راهی مناسب برای بهبود مهارت کلامی و بانک کلماتی و توان ایجاد ارتباط در صحبت محسوب بشه.
سلام، پیشنهاد من تعریف کردن یک داستان ساده، عنوانی مربوط به اخبار روز، موضوعی در حوزه ی علم یا موارد مشابه است، ترجیحا برای دیگران ، یا برای خودمان در حالی که صدای خود را ضبط می کنیم. برای موثرتر بودن تمرین، در مرحله ی بعد می توانیم برای قسمت هایی از داستان یا مطلب مورد نظر وارد جزئیات بیشتری شویم.
به نظر من روش ۱۸۰ درجه! را که عموما برای افزایش خلاقیت بکار می برند, می توان در بخش مهارت کلامی نیز به کار برد.
این روش به این صورت است که یک موضوع را انتخاب کرده سپس ۱۸۰ درجه مخالف ان موضوع را در نظر می گیریم و شروع به تحلیل و صحبت کردن در مورد ان می کنیم!
سلام
من مدتی است که مشغول تمرین برای بهتر صحبت کردن هستم ، بعد از ضبط صدا و شنیدن مجدد متوجه شدم که سرعت صحبت کردنم بالاست و زمانیکه تصمیم می گیرم اهسته صحبت کنم سر رشته کلام از دستم خارج می شه ! راه حلی برای کاهش سرعت صحبت کردن سراغ دارید ؟
۱- به سخنرانیهای خوب در زمینه های مختلف گوش کنیم و به آنچه از توانایی سخنران ( ادبیات به کار برده شده توسط سخنران، لحن سخنران، به کار گیری درست و مناسب کلمات و …) که برای ما جالب است توجه کنیم. در بسیاری از موارد آنچه برای ما جالب است نقطه ضعف خود ما در صحبت کردن می باشد.
۲- از شخصی بخواهیم در زمینه ای عمومی که خود میخواهد از ما سوال بپرسد و به ما فرصتی چند دقیقه ای بدهد تا راجع به آن موضوع صحبت کنیم. صحبت کردن درباره موضوعی که از قبل آن را نمیدانیم تمرین خوبی است تا اطلاعات انباشته شده در ذهن خود را بازیابی کنیم و حضور ذهن خود را افزایش دهیم.
۳- زیاد مطالعه کنیم.
سلام
اگه تمرینی که خودم بیشتر مواقع انجام میدم و بشه اسمش رو گذاشت مدیریت کلمات این هستش که کلمه یا کلمه هایی که به کار میبرم تکرار نمیکنم ،از کلمه های مترادف به جای به کار بردن یک کلمه که مدام تکرار میشود استفاده میکنم
هدفم از این طریق افزایش دادن دایره لغاتم بوده ،پیدا کردن کلمه های جدید و مترادف و متضاد …
سلام و سپاس بسیار از نظرات دوستان
بهترین تمرین من زمانی بود که میخواستم از پایان نامه دفاع کنم. تجربه ضعیف تر ارائه درس برای دانشجویانم بود.
به نظر من یه تمرین مناسب اینه که یکی از مشکلات اخیر خودمان را که به دلیل ضعف در مهارت کلامی برایمان ایجاد شده است، مرور نماییم و با بهبود مسیر ذهنی خودمان، شرایط مذکور را متصور شده و به حالت مطلوب برسیم.
روشی که دوستان هم اشاره کردند برای خود من خیلی خوب بوده:
نوشتن مسیر کلی سخنرانی و سپس اطمینان از حجم اطلاعاتی که در این رابطه داریم. ودرنهایت یک تمرین برای مدیریت زمان