چند نکته و تمرین برای سخنرانی و مهارت صحبت کردن در جمع
در مجموعه درسهای سخنرانی و فن بیان، تمرینهای متعدد و متنوعی برای خوب حرف زدن در جمع مطرح شده است.
از جمله این که در درس چند نکته و روش برای افزایش تسلط بر سخنرانی، تکنیکها و تمرینهای مختلفی را - با تمرکز بر نیازهای فردی که قرار است در آیندهی نزدیک یک سخنرانی مهم داشته باشد - مطرح کردهایم.
این درس، بیشتر بر روی چند نکته و تمرینِ اولیه متمرکز است و کمک میکند تا اثربخشی تمرینهای شما در طول مدتی که درسهای مربوط به مهارت های صحبت کردن در جمع را مطالعه میکنید، افزایش پیدا کند.
بنابراین نکات و تمرینهای مطرح شده در این درس، برای رفع نیاز فوری و لحظهای شما طراحی نشده و بیشتر بر روی بهبود بلندمدت مهارت سخنرانی در جمع متمرکز شده است.

مهارت سخنرانی و صحبت کردن در جمع، برای برخی از ما یک آرزو و برای بسیاری از ما یک دغدغه و نیاز جدی است.
گروهی از ما به عنوان یک علاقهی شخصی، دوست داریم در جمع دوستان، در جلسات کاری، در سمینارها و کلاسها، خوب حرف بزنیم و سخنرانی کنیم. گروه دیگری هم هستند که شاید علاقهای به این کار نداشته باشند، اما به تجربه دریافتهاند که فرار کردن از صحبت کردن در جمع در محیط کسب و کار و فضاهای اجتماعی امروز، تقریباً غیرممکن است:
یک فروشنده حرفه ای باید بتواند در کنار اسلایدهای معرفی محصول بایستد و برای جمع حرف بزند.
خصوصاً در فروش B2B که بسیاری از جلسات فروش، در قالب صحبت کردن برای چند نفر مخاطب (از واحدهای مختلف سازمان) اجرا و برگزار میشود.
مهم نیست که مدیرعامل شرکت چقدر توانمند است، اما همکاران او انتظار دارند در مناسبهای مهم، او با حرف زدن و سخنرانی خود، به بحثها و جلسات و مراسمها و مهمانیها رسمیت ببخشد.
در گذشته، به عنوان مثال کلاسیک از شغل مناسب برای یک فرد درونگرا به مدیر مالی اشاره میکردند و از این منظر، جایگاه او را در مقابل مدیر فروش (نیازمند به برونگرایی و تعامل اجتماعی گسترده) قرار میدادند.
اما این مثالها فقط برای کتابها و کلاسهاست. مدیر مالی هم میداند که خوب حرف زدن، برای او یک مهارت ضروری است و لازم است بتواند در حضور مدیران شرکت یا هیات مدیره و سهامداران، از تصمیمها و سیاستهای واحد خود دفاع کند.
ترس از صحبت کردن در جمع و سخنرانی
پیش از هر چیز، بهتر است با ترس از سخنرانی در جمع (یا به عبارت دقیقتر: گلاسوفوبیا) کنار بیایید. این ترس، در کنار ترس از بیماری، مرگ، ارتفاع، جانوران و شنا در آبهای عمیق، یکی از ترسهای اصلی انسان امروزی است و شما در این زمینه، تنها نیستید.
ترس از حرف زدن در مقابل جمع حتی در افراد حرفهای هم وجود دارد و با وجودی که با تمرین کمتر میشود، هرگز به صورت کامل از بین نمیرود.
اگر به سراغ سخنرانهای حرفهای – که بارها در مقابل جمعهای بزرگ سخنرانی کردهاند – بروید، عموم آنها صادقانه اعتراف میکنند که هنوز هم در شروع سخنرانی اضطراب دارند.
البته ممکن است این اضطراب – بسته به عوامل مختلف – برای یک نفر دو دقیقه، برای فرد دیگری پنج دقیقه و برای فرد دیگری تا پایان سخنرانی طول بکشد.
بنابراین آنچه شما باید به تدریج و با تمرین بیاموزید، مدیریتِ ترس از حرف زدن در میان جمع است و نه از بین بردن ترس.
ما در دو درس با عنوانهای شناخت استرس سخنرانی و نیز طبقه بندی علت های استرس هنگام سخنرانی تا حدی به این موضوع پرداختهایم.
اما مهم است قبل از همهی تمرینها، ترسیدن، اضطراب و هول شدن را به عنوان پیشامدهایی طبیعی در نظر بگیرید و با آنها راحت باشید. در غیر این صورت، ممکن است به سرعت و در نخستین تمرینها، از خودتان ناامید شوید.
طبیعی است تکرار، تمرین و تلاش، میتواند تسلط شما را بر سخنرانی افزایش دهد و این روند، در طول زمان طی خواهد شد.
اما فعلاً در حد نخستین توصیهها برای ابتدای مسیر، مناسب است بر یک توصیه کلیدی تأکید کنیم:
این را همواره به خاطر بسپارید که برای خوب حرف زدن در مقابل جمع، لازم نیست حرفها و سخنرانی خود را از قبل، حفظ کنید.
حفظ کردن دقیق متن سخنرانی و تلاش برای تکرار کلمه به کلمهی آن، باعث میشود که در طول سخنرانی، انرژی زیادی از شما گرفته شود.
همچنین این احتمال وجود دارد که با فراموش کردن یک کلمه یا جملهی خاص، احساس کنید که روند سخنرانی به کلی از اختیارتان خارج شده و اضطرابتان افزایش پیدا کند.
اضطراب، خودش را بازتولید میکند و لحظه به لحظه، تسلط شما بر خود و سخنرانیتان کاهش خواهد یافت.
به همین علت، بسیاری از مربیان سخنرانی، روش زیر را برای سخنرانی توصیه میکنند:
صرفاً نقشه و مسیر کلی حرفهای خودتان را ترسیم و ثبت کنید:
- اینکه چگونه سخنرانی را شروع کنید و جملات آغازین شما چه باشد.
- مرور و بررسی قصهها، داستانها و مثالهایی که احتمالاً در سخنرانی مطرح خواهید کرد.
- انتخاب آمارها و گزارشهایی که به آنها اشاره خواهید کرد.
- روند کلی سخنرانی و نکاتی که در پایان به عنوان جمع بندی سخنرانی مطرح خواهید کرد.
پس از مشخص شدن مسیر کلی و المانهای سخنرانی خود، اجازه دهید که جملات، آن طور که پیش میآید بر زبان شما جاری شوند.
برای تسلط بر روند سخنرانی، باید بتوانید انرژی خود را مدیریت کنید
توان ذهنی همهی ما محدود است.
در تعریف استرس هم آموختهایم که استرس یعنی اینکه در یک مقطع زمانی مشخص، منابع مورد نیاز ما بیشتر از منابع در دسترسمان باشد.
بنابراین – در حد یک نگاه ساده و ابتدایی – میتوانیم اضطراب و استرس سخنرانی را از این زاویه ببینیم که: «هرگاه توان ذهنی ما برای مدیریت کل فرایند سخنرانی و حواشی آن کافی نباشد، استرس را تجربه خواهیم کرد.»
اجازه بدهید این مسئله را با یک مثال عددی، که البته به هیچ وجه دقت علمی ندارد، بررسی کنیم:
استفاده از کلمات: فعالیتی با مصرف انرژی بالا
فرض کنید یک سخنران حرفهای روی سن میرود و برای لحظهای کوتاه، به جمعیتی که مشتاق و با هیجان و بعضاً با تردید به او خیره شدهاند، نگاه میکند.
احتمالاً او دچار اضطراب میشود و در عین حال، میخواهد سخنرانی را آغاز کند.
فرض کنید چنین فردی دارای تسلط کلامی نسبتاً بالایی است و مغز او، برای جملهسازی و جستجوی کلمات، نیاز به صرف انرژی چندانی نداشته باشد (مثلاً ۲۰٪ توانایی ذهنی او برای جمله سازی و یافتن کلمات مناسب کافی باشد).
چنین فردی میتواند با ۸۰٪ باقیماندهی توان ذهنی خود، حواشی سخنرانی (از جمله اضطراب درونی و حرکتها و بینظمیهایی را که در کنارههای سالن دیده میشوند) را مدیریت کند.
اما فرض کنید که این شخص مهارت کلامی چندانی ندارد و حتی در خلوت خود نیز، وقتی میخواهد چند جمله بسازد و حرف بزند، ۶۰ تا ۷۰ درصد توان ذهنیاش درگیر بازی با کلمات میشود.
میتوان حدس زد که انرژی باقیمانده در چنین فردی، برای مدیریت اضطراب و حواشی سخنرانی کافی نخواهد بود و کوچکترین اتفاق پیشبینینشده یا رفتار آزاردهنده، میتواند او را به کلی از مسیر سخنرانی منحرف کند.
البته جملهسازی و کنار هم چیدن کلمات، تنها فعالیت انرژیبر در یک سخنرانی نیست؛ اما بیتردید یکی از مهمترین آنهاست.
حرف زدن مدیریت شده؛ تمرینی برای انتخاب کلمات مناسب در سخنرانی
شاید اصطلاح Toastmaster را شنیده باشید. این اصطلاح برای کسانی به کار میرود که در انجام سخنرانی های کوتاه مهارت دارند.
Toastmaster الزاماً قرار نیست از توانایی سخنرانی مثلاً هشتساعته در یک سمینار آموزشی بهرهمند باشد. اما میتواند در شروع یک مهمانی، در جلسه معارفه و تودیع شرکت، در آغاز یک سمینار یا شرایطی مانند اینها، سخنرانی کوتاهی (مثلاً در حد پنج دقیقه) داشته باشد.
یا اینکه میتواند در میانهی سخنرانیهای متوالی در یک سمینار، چند دقیقهای صحبت کند و آنها را به هم ارتباط دهد.
مدیری که پس از شنیدن صحبتهای همکاران خود در جلسهای چند ساعتی، میایستد و در ده یا بیست دقیقه، حرفها را جمعبندی میکند نیز، در این جایگاه قرار دارد.
انجمنی هم به این نام وجود دارد و اعضای آن هم در نقاط مختلف جهان میکوشند به کسانی که به تازگی وارد حوزهی سخنرانی و سخنوری شدهاند، در طی کردن بهتر این مسیر کمک کنند.
جالب اینجاست که بخش قابل توجهی از تمرینهایی که در این نوع مجامع انجام میشود از جنس مهارت کلامی است.
از میان این تمرینها هم، تعداد قابلتوجهی، کمابیش ساختار مشابه دارند. ساختاری که به آن، حرف زدن مدیریت شده یا Self Moderated Speech گفته میشود.
ما در اینجا به دو نمونه از آنها اشاره میکنیم؛ اما طراحی و اجرای این تمرینها، تا حد زیادی به سلیقه و حالوهوای شما و دوستانتان باز میگردد.
بنابراین آنچه در ادامه میآید را صرفاً به عنوان ایدههایی برای طراحی تمرینهای مشابه در نظر بگیرید.
در جمع دوستانتان، یک موضوع مشخص را برای سخنرانی (یا صحبت کردن معمولی) انتخاب کنید.
پیش از شروع صحبت، با یکدیگر صحبت کنید و پنج کلمهی کلیدی بحث را روی یک کاغذ بنویسید. کلمههایی که به نظر میرسد حتماً برای چنین گفتگویی لازم باشند.
سپس پنج دقیقه دربارهی آن موضوع صحبت کنید؛ اما بکوشید از کلماتی که ممنوع کردهاید استفاده نکنید.
به عنوان مثال، میتوانید کلمات زیر را برای یک سخنرانی پنج دقیقهای دربارهی تکنولوژی ممنوع کنید:
اگر دوستانی در کنار خود ندارید که علاقهمند به اجرای چنین تمرینهایی باشند، میتوانید خودتان در خلوت خود صحبت کنید و حرفهایتان را ضبط کنید و سپس، تعداد خطاهایتان را بشمارید.
هر بار که یکی از کلمات ممنوعه را بهکار میبرید، یک خطا محسوب میشود.
حتی اگر اشتباه کردید و کلمهی ممنوعی را به کار بردید، صحبتها را هرگز قطع نکنید؛ صرفاً بکوشید که اشتباههای بیشتری انجام ندهید.
همین کار به شما یادآوری میکند که یک سخنرانی هرگز نباید به خاطر یک خطا متوقف شود.
کاهش قطعیت در یک جمله
در مورد یک موضوع یا شخص خاص، نظر خود را در قالب یک جمله روی کاغذ بنویسید.
سپس بکوشید با تکمیل کردن آن (تا رسیدن به یک پاراگراف)، قطعیت جملهی خود را کاهش دهید. عادت به این کار، ضمن افزایش تسلط کلامی شما، باعث میشود که در آینده بهانههای کمتری در اختیار مخاطبانی بدهید که با خود عهد کردهاند، به هر شیوهی ممکن از شما ایراد بگیرند و صحبتهایتان را به چالش بکشانند.
شازده کوچولو، قطعاً معروفترین داستان در جهان است.
حالا فکر کنید که آن مخاطب مشکوک و وسواسی، چه خواهد پرسید و چگونه شما را به چالش خواهش کشید.
او ممکن است بپرسد: از کجا مطمئنی که شازده کوچولو، معروفترین است؟
حالا میتوانید حرف خود را اصلاح کنید:
شازده کوچولو، یکی از معروفترین داستانهای جهان است.
اوضاع کمی بهتر شد. اما حالا ممکن است باز هم بگویند معیار تو از معروفیت چیست؟ فروش؟ تحقیقات انجام شده بین مردم و خوانندگان؟ یا شاخص دیگر؟
به نظر میرسد که معروفیت، صفت دردسرداری است. شاید بهتر باشد به جای آن، از صفت دوستداشتنی استفاده کنید:
شازده کوچولو، یکی از رمانهای دوست داشتنی جهان است.
بهتر شد. اما اوضاع هنوز خوب نیست. اگر طرف مقابل قصد کرده باشد که چالشی ایجاد کند، ممکن است بگوید: من که دوستش نداشتم!
پس باز هم میتوانید قطعیت جملهی خود را کاهش دهید و فرصت نقد کردن را از طرف مقابل بگیرید:
در صحبت با دوستان و آشنایانم، کمتر کسی را دیدهام که رمان شازده کوچولو را دوست نداشته باشد.
حالا خیلی بعید است که طرف مقابل بتواند حرفی بزند.
اگر هم حرفی زد میتوانید بگویید: «شاید سلیقهی دوستان و آشنایان من با دوستان و آشنایان شما تفاوت دارد.»
آیا واقعاً قرار است در سخنرانیها با چنین وسواسی حرف بزنیم؟ هرگز.
میدانیم که اغلب مخاطبانتان هم، تا این حد بیمار نیستند که با خود عهد کرده باشند تحت هر شرایطی از شما ایراد بگیرند.
این فقط یک بازی است. اما ما را عادت میدهد تا جملات خود را هوشمندانهتر انتخاب کنیم.
همینکه نگویید ما اولین تولیدکنندهی … یا بزرگترین و معتبرترین شرکت … در کشور هستیم، دستاورد خوبی است؛ ضمن اینکه با این شیوه، جملههای شما طولانیتر میشود.
مفاهیم مانند آجر هستند و برخی کلمات و اصطلاحات و عبارات و تعابیر، در میانهی آنها نقش ملات را ایفا میکنند. به این معنا که ساختاری زیباتر، منسجمتر و محکمتر به بنای حرفهایتان میدهند.
این را هم به خاطر داشته باشید که با چنین تمرینهایی، شما ذهن خود را وادار به تمرین و نرمش میکنید.
تکمیل کردن یک متن ناقص
یک کتاب را انتخاب کرده و صفحهای از آن را بهصورت تصادفی باز کنید.
سه کلمهی اولین جملهی صفحه را بخوانید و با آن جملهی دیگری بنویسید یا بگویید.
پس از مدتی که این تمرین را تکرار کردید، تعداد کلمات را به چهار و پنج و بیشتر افزایش دهید.
هدف نهایی این است که یک پاراگراف را بخوانید و پاراگراف بعدی را به سلیقه خود – و البته با حفظ پیوستگی – بگویید یا بنویسید.
میوهی مهارت در این بازی را روزی تجربه خواهید کرد که بعد از سخنران قبلی صحبتهای خودتان را آغاز کنید و مخاطبان ببینند که هنرمندانه بحث خود را به گفتههای او متصل میکنید.
حرف زدن مدیریت شده، صرفاً یکی از انواع تمرینهای کلامی است و تمرینهای بسیار متنوعی در این زمینه وجود دارد.
تسلط بر دنیای کلمات، هرگز شرط کافی برای مهارت سخنرانی نیست، اما شرط لازم آن است.
آنهایی که حرف زدن مدیریت شده را تمرین میکنند، پس از مدتی از آن به عنوان یک بازی لذت میبرند و میبینند که سخنرانی، شکل بسیار سادهتری از این بازی است.
البته انتخاب با شماست.
میتوانید برای این نوع تمرینها و بازیها وقت نگذارید و همیشه، با اضطراب و نگرانی، در انتظار لحظهای باشید که نوبت شما برای حرف زدن فرا میرسد.
تمرین و مشارکت در بحث
غیر از موارد فوق، چه تمرینهای دیگری دیدهاید یا شنیدهاید که از جنس حرف زدن مدیریت شده محسوب شوند؟
اگر بخواهید با خلاقیت خودتان یا به سلیقهی خودتان، تمرین دیگری طراحی و اجرا کنید، چه تمرینی پیشنهاد میکنید؟
میتوانید مسیر تعریفشدهی درس مهارت سخنرانی را ادامه دهید و درس استرس سخنرانی را مطالعه کنید.
اگر کمی شتابزده هستید، میتوانید مستقیماً به سراغ درس تمرین هایی برای افزایش تسلط بر سخنرانی بروید.
با ثبت نام رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهٔ عبور) میتوانید به حدود نیمی از هزاران درس متمم دسترسی داشته باشید.
همچنین در صورت تمایل با پرداخت هزینهٔ عضویت ویژه به همهٔ درسهای متمم از جمله درسهای زیر دسترسی خواهید داشت:
دوره MBA | مذاکره | کوچینگ | توسعه فردی
فنون مذاکره | تصمیم گیری | مشاوره مدیریت
تحلیل رفتار متقابل | تسلط کلامی | افزایش عزت نفس
چگونه شاد باشیم | هوش هیجانی | هدف گذاری
خودشناسی | شخصیت شناسی | فکر کردن با نوشتن
برای خرید محصولات صوتی هم میتوانید به صفحهٔ فروشگاه متمم سر بزنید.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مهارت ارائه و سخنرانی به شما پیشنهاد میکند:
- مهارت ارائه مطلب و سخنرانی (نقشه راه درس)
- برای تقویت فن بیان روی کدام مهارتها وقت بگذاریم؟ | آموزش فن بیان
- چند نکته و تمرین برای سخنرانی و مهارت صحبت کردن در جمع
- شناخت بهتر استرس سخنرانی و صحبت در مقابل جمع
- گام اول در غلبه بر استرس هنگام سخنرانی | طبقه بندی علتهای استرس
- فایل صوتی آموزشی | مهارت سخنرانی و فن بیان
- فایل صوتی آموزشی | برنامه ریزی برای سخنرانی در جمع
- مخاطب شناسی در سخنرانی | توجه به شرایط محیطی
- مخاطب شناسی در سخنرانی | موضع مخاطب نسبت به سخنران و سخنرانی چیست؟
- روش مدیریت کلاس و ارائه مطلب | تجربهی کارل راجرز
- نکات و تکنیکهای برقراری ارتباط چشمی در سخنرانی
- تله پرامپتر یا اتوکیو چیست؟ آیا سخنرانان حرفه ای از آن استفاده میکنند؟
- تنظیم متن سخنرانی | چند نمونه چارچوب و ساختار رایج
- یادداشت سخنرانی | آیا استفاده از یادداشت برای سخنرانی درست است؟
- نکاتی درباره سخنرانی معرفی ایده / محصول / کسب و کار
- چگونه از حرفها و ایدههایتان در سخنرانی پشتیبانی میکنید؟
- برای کاهش استرس سخنرانی باید “توهم شفافیت” را بشناسید
- تمرین سخنرانی | چند نکته و روش برای افزایش تسلط بر سخنرانی
- سخنرانی های تد (Ted Talks) | این سخنرانیها چقدر مفید هستند؟
- سایت تد TED | پیشنهاد چند سخنرانی
- رادیو متمم | ترکیب اطلاعات و سرگرمی در سخنرانی
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : سامان عزیزی
تمرين پيشنهادي اول:
يك جمله خاص انتخاب كنيم مثلاً "شازده کوچولو، یکی از رمانهای دوست داشتنی جهان است." بعد سعي كنيم حداقل ده جمله ديگه كه همون مفهوم رو ميرسونه بجاي جمله اصلي بكار ببريم-طبيعتاً اگه زمان محدودي هم براش در نظر بگيريم،شبيه سازي بيشتري با فضاهاي پر استرس انجام داده ايم
تمرين پيشنهادي دوم:
يك حوزه خاص مثلاً "تكنولوژي" انتخاب كنيم و همراه با يك يا چند نفر ديگه يك مكالمه راه بيندازيم-منظور من از مكالمه در اينجا مفهومي بر وزن مشاعره ست !-به اين صورت كه من يك كلمه توي اين حوزه به كار ميبرم و با حرف آخر اون كلمه نفر بعدي شروع به ساختن كلمه بعدي ميكنه .چيزي شبيه اين روند: كامپيوتر-ريستارت-تبلت-تكنسين-نمايشگر-رباتيك-كيس-سايت-تبادل اطلاعات-...
(شايد بهتر باشه كه حوزه هايي رو انتخاب كنيم كه با اونها آشنايي نسبي داريم تا بازي اثرگذارتري داشته باشيم)
تمرين پيشنهادي سوم:
همانند تمرين اول يك جمله انتخاب كنيم و سعي كنيم حداقل ده جمله نقيض اون رو بيان كنيم
سلام.
ضمن تشکر، من دو پیشنهاد دارم:
۱- تغییر اجزای جمله، این بار نه به خاطر «کاهش نقدپذیری» جمله، بلکه با این هدف که ببینیم یک یا چند جمله را به چندین ترتیب می توانیم مطرح کنیم که آسیبی به «ساختار» و «مفهوم» جمله ی ما وارد نشود.
معتقدم با این تمرین می توانیم به این مهارت هم برسیم که بسته به حال و هوای مخاطبان که ممکن است به دلایلی ناخواسته گاه خیلی ناگهانی تغییر کرده ،بتوانیم همان مفهوم و همان جمله را بگوییم ولی از کلماتی مناسب شرایط جدید مخاطبان استفاده کنیم.
۲- تمرین ِطراحی ِداستان های کوتاه از خودمان بر اساس داستانها و حکایت های موجود و شاید کهن، سپس تغییر ِمسیر ِداستان با پایان و نتیجه ای مشابه یا حتی متفاوت.
من از این تمرین اولا برای آموختن مهارت جمله یابی استفاده می کنم، ثانیا برای افزایش ِتواناییِ برقراری ارتباط بین جملاتی که فی البداهه به ذهنمان می رسند.
ثالثا ، این تمرین به ما کمک می کند خودمان را از الزام ِحفظ ِداستانها و حکایتها با همان جمله بندی های متن اصلی رها کنیم و ذهن مان بازتر خواهد بود.
بارها پیش آمده در لابلای جملات سخنران، یکی دو جمله شنیده ام که ظاهرا ارتباطی با بقیه ی محتوای سخنرانی او نداشته است. در صورتی که با این تمرین دیده ام که آن فرد می توانست از «برون ریز ناخواسته ی ذهن» خودش به شکل بهتری استفاده کند.
بسیار سپاسگزارم و امیدوارم این پیشنهادها به دوستانم کمک کند.
همان گونه که من از توصیه های شان استفاده خواهم کرد.
پاینده باشید و برقرار.
با سلام
در مورد انرژی ذهنی صحبت کردید اولین بار بود به این شکل استفاده شده چه طور میشه این انرژی زیاد کرد به نظر من آدم ها انرژی زیادی مخصوصا ذهنی صرف غبله بر ترس هاشون میکنند بعضی موقع کل ذهن درگیر غلبه بر ترس و اضطراب میشه و منطق آدم از کار می افته
سلام
نمی دونم تجربه خوبی می تونه باشه یا نه ولی من وهمسرم به عنوان تمرین سخنرانی سعی می کنیم بعد از صرف شام یک مطلبی که بعضاً از قبل آماده کردیم را در قالب یه سخنرانی ۵ تا ۷ دقیقه ای برای هم دیگه داشته باشیم و اگر عیبی وجود داشته باشه نیز به هم دیگه بگیم. برای من شخصاً تجربه جالبیه پیشنهاد می کنم شما هم یکبار امتحان کنید
با سلام
همه دوستان تجربیاتشون رو گفتن من میخوام مشکلم رو بگم
بنده یه مشکل اساسی که دارم اینه که زیاد اهل حرف زدن نبودم و نیستم.وابن در شغلم منو دجار عقب ماندگی کرده .ولی فکر میکنم برای اینه یه سخنور خوبی باشیم باید بداهه گوی خوبی باشیم( که من اصلا نیستم )چون حتی اگه موضوعی یا متنی رو از قبل اماده کنیم باز در یک جلسه سوالی میشه که ممکنه منتظر اون نباشیم یا با افرادی وارد جلسه بشیم که متقاعد کردن اون افراد خیلی سخت باشه یا انفدر موارد پراکنده میگن که من اصلا نمی فهمم کدوم جهت باید حرکت کنم و تمرکزم رو زود از دست میدم.حتی این موصوغ در زندگی شخصیم باعث شده من حرفی برای گفتن در جمع دوستان و اشنایان نداشته باشم و در یادگیری انگلیسی هم دچار مشکل بشم.
یکی از راه هایی که وجود داره خوندن کتاب های متنوع در زمینه های مختلف هست. کتاب هایی که تخصصی و حجیم نیستن(خوندنشون وقت زیادی نگیره). شما با خوندن این کتاب ها هر موقع یه بحث پیش اومد می تونی در موردش صحبت کنی.
البته می تونید به جای کتاب خوندن، به سایت هایی که مطلب های مختلف دارن مثلا سایت های خبری یا … مراجعه کنید.
شیوه من برای ارائه و سخنرانی به این صورت است که ابتدا موضوع و محور سخنرانی را برای خودم تعیین میکنم و بعد از آن شروع به نوشتن مطالب و کلمات کلیدی بر روی کاغد میکنم و سعی میکنم در مورد مطالب و کلماتی که مختص به سخنرانی است مطالب مفیدی جمع آوری کنم.
بعد از نوشتن مطالب آنها را حفظ نمیکنم بلکه مفاهیم را به خوبی یادمیگرم تا اگر در حین سخنرانی جمله ای فراموش کردم نگران ادامه سخنرانی نباشم چون میدانم مفاهیم در ذهنم جا گرفته است و شاید با کمی تاخیر سخنرانی را کنترل کنم.
در آخر گوشی موبایلم را روبروی خودم قرار میدم و ایستاده شروع به سخنرانی میکنم و از خودم فیلم میگرم بعد از ضبظ فیلم، سخنرانی خودم را نگاه میکنم و ضعفهای خودم رو برطرف میکنم
این روش بسیار به من کمک کرده شاید دوستان هم بتوانند این روش را امتحان کنند
با سلام
بنظرم دوستان آنچه که لازم به ذکر بود را بیان کردند ولی دونکته زیر در بیان گزارشات و جلسات آموزشی به بنده کمک شایانی کرده است
۱-تسلط بر موضوع واستفاده از جملاتی که در موضوع مورد نظر نشان از تبحر و توانایی بنده بوده است
۲-صداقت در بیان موضوع
سلام.
آیا میشه اسم این روش رو تمرین حرف زدن شده مدیریت شده لحاظ کرد؟
۱- شیوه من اینکه وقتی مطلبی رو یادمیگیرم سعی میکنم خلاصه اون رو به زبان انگلیسی بیان کنم، دایره لغات انگلیسیم به مراتب خیلی کمتر از فارسی هست، که سبب میشه وقتی کلمه و عباراتی رو نمیدونم، با بیان مفاهیم جایگزینی که بلدم، این محدودیت رو حل کنم.
۲- یه راه دیگه که سابقا به کار میگرفتم این بود که شعرهایی که به نظرم جالب بود از بر میکردم و سعی میکردم متناسب موقعیت به کار بگیرم.
در کل برام ارائه در محیط کلاسی راحت و دوست داشتنی بود و استرسم چندلحظه اول برطرف میشد. اما متاسفانه تاحالا تجربه سخنرانی در برابر جمعیت زیاد را نداشتم. اما اگر روزی شود که در برابر چشمهای خیره جمعی مشتاق جمعی منتقد و جمعی منتظر و در تردید، خیره شوم، من هم مثل دوستان از شیوه ضیط صدا و تصویر و نقشه ذهنی از نکات و مسائل اصلی و بازی جمله سازی (شازده کوچولو)، برای آمادگی حتما استفاده میکنم. به امید آن روز :)
درود بر همگی
تجربه خود من به عنوان کسی که به خاطر وظیفه شغلی حداقل ۲ هفته یکبار باید برای مدیر و همکارانم گزارشاتی رو بیان کنم نشون داده اگر ذهن شما خوب بتونه کلمات رو بریزه داخل جمله و از اون یه جمله قشنک بسازه فوق العاده بهتون آرامش میده و اظطراب تبدیل به اعتماد به نفس میشه.
تمرینی که من پیشنهاد میکنم مهارت بداهه گویی هست که خود من هم هنوز خیلی در اون ضعیفم، به عنوان مثال بدون اینکه اصلا قبلا فکر کرده باشیم در مورد اهمیت کاشت درخت در فضای ساختمان به مدت ۵ دقیقه بدون وقفه حرف بزنیم و این صحبت رو ضبط و دوباره اصلاح کنیم.
تمرین پیشنهادی اول:
یک جمله خاص انتخاب کنیم مثلاً “شازده کوچولو، یکی از رمانهای دوست داشتنی جهان است.” بعد سعی کنیم حداقل ده جمله دیگه که همون مفهوم رو میرسونه بجای جمله اصلی بکار ببریم-طبیعتاً اگه زمان محدودی هم براش در نظر بگیریم،شبیه سازی بیشتری با فضاهای پر استرس انجام داده ایم
تمرین پیشنهادی دوم:
یک حوزه خاص مثلاً “تکنولوژی” انتخاب کنیم و همراه با یک یا چند نفر دیگه یک مکالمه راه بیندازیم-منظور من از مکالمه در اینجا مفهومی بر وزن مشاعره ست !-به این صورت که من یک کلمه توی این حوزه به کار میبرم و با حرف آخر اون کلمه نفر بعدی شروع به ساختن کلمه بعدی میکنه .چیزی شبیه این روند: کامپیوتر-ریستارت-تبلت-تکنسین-نمایشگر-رباتیک-کیس-سایت-تبادل اطلاعات-…
(شاید بهتر باشه که حوزه هایی رو انتخاب کنیم که با اونها آشنایی نسبی داریم تا بازی اثرگذارتری داشته باشیم)
تمرین پیشنهادی سوم:
همانند تمرین اول یک جمله انتخاب کنیم و سعی کنیم حداقل ده جمله نقیض اون رو بیان کنیم
من بیشتر وقتها سعی می کنم که واژه ایی رو که کمتر به کار برده میشه اما توی دایره لغات ذهنی همه هست شناسایی کنم و به کار ببرم.
ضرب المثلها و اصطلاحات را به ذهن می سپارم تا بتونم توی مواقع لازم با استفاده از اونها منظورم رو راحت تر به دیگران برسونم.
سلام
تمرینات زیادی میشه در این رابطه انجام داد مثلا نوشتن داستانهای کوتاه یکی دو صفحهای، تلاش برای بازنویسی مفهوم قسمتی از کتابی که دوستش داریم با واژههایی که به ذهنمون میرسه،
یه تمرین دیگه میتونه- همونطور که در گفتگوی محمدرضا با آقای بهرامپور تو فایل رادیو سخنرانی اشاره شد- تلاش برای صحبت در مورد موضوعات عجیبی باشه که تا حالا در موردش فکر نکردیم مثل رابطه ج.ن.س.ی بین کلاغها
یا یه مطلبی که تو متمم منتشر شده و به نظرمون برای اطرافیان هم مفید و جذاب هست رو تو چند دقیقه براشون توضیح بدیم
با درود
علاوه بر ضبط صدا , گمان کنم ضبط تصویر هم می تواند خیلی موثر باشد. حین سخنرانی , میمک چهره , حرکات دست و بدن و نحوه ایستادن هم در جلب مخاطبان و نحوه قضاوت ایشان تاثیر گذار ست.
آکاه بودن از اخبار روز و مرور آخریناخبار در حوزه موضوع سخنرانی , و حتی دانستن لطیفه هایی در آن خصوص و یا موضوعات مرتبط , به نظرم می تواند کمک کند و در آرام شدن سخنران و برهم ریختن ذهن آن دسته از افرادی که به فکر ایراد گرفتن هستندو آماده برای حمله و کم اثر کردن حمله ایشان , موثر باشد.
از آنجایی که در اغلب مواقع , هیچ شناختکاملی از تک تک مخلاطبان , میزان تخپحصیلات , سوابق اجرایی ایشان , و… در دست نیست , به نظرم بهتر است تمرکز سخنران به طور کامل بر خودش , واژگانش و موضوع سخنرانی باشد.
به شخصه , تجربه زایدی از قرار گرفتن بر پشت تریبون و سخنرانی برای جمعیت زیاد را نداشته اما , هنگامی که در چنین جایگاهی ایستاده ام, فقط یادداشت کوچکی از سرفصل موضوعات با خود داشته ام . و این کار کمک بزرگی در سیال بودن واژه ها و چیرگی بر موضوع برایم بوده است.
تمرینهای ذکر شده در متن رو انجام دادم.
تمرین اولی سختتر بود. چون کلماتی که قراره ازشون استفاده نکنی، مدام در ذهنه! و اگه حواس پرتی باشه، ممکنه استفاده کنی!
این تمرینها برای افراد چپ-مغز، اونهایی که از سمت چپ مغز خود بهرهی بیشتری میبرند، آسونتر انجام میگیره؛ افرادی چون محمدرضا شعبانعلی که به حقیقت قهرمان دنیای کلمات هستند.
_______________________________________________________________________
حساسیت بیش از اندازهی من رو ببخشید.
مدتی پیش توجهم به این نکته جلب شد که چرا از سخنرانیهای سایت TED تحت عنوان Talks یاد میکنن و چرا نمیگن Speech ؟ در حالی که میدونیم Talk به معنی گفتگو و حرفزدنه.
نکتهی ساده اینجاست که Talk حالت غیر رسمی (informal) یک سخنرانی (Speech) هست.
اما بسته به موقعیت، برای حفظ الهامپذیری شنوندگان، لازمه ترکیبی از حالت Speech و Talk برقرار باشه.
پس میشه عبارت Self-Moderated Talk رو به عبارت قبلی (SMS) اضافه کرد (SMT).
و Self-Moderated Speech رو به صورت “سخنرانی مدیریت شده” و Self-Moderated Talk رو به صورت “حرف زدن مدیریت شده” معنا کرد.
جواب تمرین: بسیاری از شیوه ها برای تسلط بر سخنرانی وفن بیان ارائه شده از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد :
– با صدای بلند تمرین کردن متن سخنرانی باعث می شود که با کمک حس شنوایی خود را ارزیابی و اصلاح کنیم.
– رسم نقشه ذهنی برای سخنرانی،درواقع همان نموداری درختی که کلمات کلید سخنرانی در آن نوشته شده که هم دسته بندی دارد و هم ترتیب بیان آنها در برای پیوستگی مطالب سخنرانی درآن لحاظ شده است که به نوعی از حفظ کردن متن دقیق سخنرانی نیز پرهیز می گردد.
– مطلب دیگر در خصوص سخنرانی مدیریت شده،رعایت زمانبدی و مدیریت آن است که مستلزم ارائه سخنرانی برای دوستان یا برای خود در مدت زمان معین می باشد.
– همانطور که یک نوشته موضوع و متن و نتیجه گیری دارد ،سخنرانی هم طوری منظم شود که این اصول در آن به نحوی راعایت گردد ،اما نتیجه گیری می تواند در اکثر موارد حذف گردد و به نوعی در متن سخنرانی لحاظ شده است.
و موارد دیگر
تمرینی که به نظر من می رسد ،انتخاب یک موضوع، که درباره آن اطلاعات زیادی داریم (از جمله کار اختصاصی خود )، بصورت دقیق و با استفاده از کلمات تخصصی مربوطه شرح بدهیم.
اجازه دهید راه حل خود را با یک مثال توضیح دهم.
فرض کنید قرار است گروهی برای تبدیل تخته سیاه کلاس به وایت برد با مدیر دبیرستان صحبت کنند. سعی کنید خود را در گروه مذاکره کننده قرار دهید با این تفاوت که سعی کنید یکی از همان انسان های بیمار! فرد نذاکره کننده باشد. در این حالت اهداف و منافع شما و انسان بیمار یکی است. مادامی که شما در ذهن خود سعی در ساختن جملا مناسب دارید، فرد مذاکره کننده آن ها را به بهترین و کاربردی ترین نحوه ممکن به زبان می آورد. با این کار برای بیان یک مفهوم، جملات متعدد با میزان تاثیر متفاوت یاد می گیرید.
با عرض پوزش بابت برچسب زدن به جماعت نگوشیتور :)
باسلام
به نظر من یکی از تمرینهایی که میشود انجام داد. ضبط کردن صدای خود است.
و این کار را چند بار انجام داده ام.
با این کار متوجه میشود که آیا در حین سخنرانی و یا مذاکره تند صحبت می کند و یا اضطراب دارید و یا جمله بندی تان در حین صحبت کردن چگونه است.
و با اصلاح گفتار و تکرار و تمرین این میشود مهارت سخنرانی را بهبود داد.
باتشکر
سلام به همه ی دوستان:
چند سال پیش کتابی به اسم فن بیان و ایین سخنوری خوندم که یک سری مطالب از اون کتاب به خاطرم مونده براتون می نویسم. عذرمی خوام اگه کم و ناقص بود که اشکال از من نویسنده ست.
۱-نوشتن یک سری کلمات و پیدا کردن معادل انهابا کمک گرفتن ازدایرهالمعارف
۲-حل کردن جدول کلمات
۳-درست کردن پازل کلمه یعنی چند مربع خالی بکشید و بعضی از حروف ان را مشخص کنیدوسعی کنید کلماتی که می شود در این مربعات گذاشت پیدا کنید
۴-گوش کردن به رادیو و تلوزیون ونوشتن کلمات خوب و جالب گوینده که میشه در گفتگو استفاده کرد
پی نوشت: فکر می کنم درسته که توی این روشها ما جمله سازی نداریم ولی با تسلط روی کلمات,حین صحبت کلمات راحتتر به ذهن میرسه.
من اخیرا شروع کردم مسایل تکراری که ورد زبان بزرگترهاست و به عنوان تفریح در جمع خانوادگی در مورد جوانترها مطرح میکنند را به زبان خودم که هیچ حسی از سخنرانی را به آنها ندهد و در عین حال صمیمی هم باشد را آماده میکنم . یکبار تجربه هم به من نشان داده فضا به شدت آرام میشود و خودشان سریع حرف را عوض میکنند ولی چشم هایشان از خوشحالی برق میزند . برام خیلی عجیبه که حتما باید بتوانیم دلایل رفتارهای طبیعی خود را به آنها توضیح دهیم تا قانع شوند ، البته شاید میخواهند مطمءن شوند که از بی فکری کاری نمیکنیم حتی اگر اصل رفتار از نظر خودشان هم منطقی باشد ولی حاضر نیستند امتیاز چیزی را بدهند که از نظر خودشان آنرا درک نمیکنیم.
قبلا فکر میکردم آموزش زبان خارجی من را به درک بهتری از اطرافم میرساند زیرا وقتی حتی یک جمله را به زبان دیگری می آموزم انگار طور دیگری در من اثر میگذارد ولی با این حال فعلا با زبان مادریم خیلی کار دارم.
ضمن تشکر به خاطر اختصاص دادن مطلبی در این مورد.
میتوان برای تمرین بیشنر و بهتر شدن مهارت سخنرانی ،کتاب آیین سخنرانی دیل کارنگی را پیشنهاد داد که همانند کتاب آیین زندگی و آیین دوست یابی این نویسنده کتاب کامل و مفیدی است.
کاری که قبل از صحبت کردن در جمع یا جلسات انجام میدهم انتخاب موضوعات اصلی و محوری جلسه است .بعد از آن نوشتن تکس از روی اطلاعات قبلی ، کتاب ها وسایت هایی که خوانده ام و ومیخوانم .
و پس از آن کلیدی کردن موضوعات وپس و پیش کردن صحبت ها و موضوعات برای رسیدن به یک شیوه ی قابل قبول ، البته با “ضبط کردن صدا و یا تصویر” خودم به عنوان کسی که به عنوان سخنران در جلسه حضور دارد .
. شنیدن صدای ضبط شده باعث حذف و اضافه کردن یک سری از مطالب و تسلط ومدیریت بیشتر روی موضوع گفتگو میشود .تجربه ی ضبط کردن صدا و تکرار و انجام دادن چند باره ی این تمرین ، آرامش دهنده است ، چون کسی که در قالب سخنران و یا ارائه دهنده این کار را انجام میدهد ، اشتباهات خود را میشنود و آنها را اصلاح میکند .اینکه چه بحث هایی را مطرح نکنیم ، یا چه مثالی را کی و کجا به زبان بیاوریم تا تاثیر بیشتری داشته باشد و جذابیت و گیرایی حرف هایی که به زبان میاوریم کم نشود ،یا اگر هم کم شد باعث بی حوصله شدن و کلافه شدن مخاطب نشود .
اینکه خود ما اولین مخاطب حرف هایی باشیم که قرار است به زبان بیاوریم ،تجربه خیلی جذاب و تمرین خوبی است .
یک اعتراف : مدتیه نمیدونم چرا نمیتونم جواب تمرین ها رو بنویسم .یعنی مینویسم ، اما نمیتونم ارسال کنم .نوشته هام رو که میخونم حس میکنم ارزش چندانی نداره و نوع نگارشم برای خودم هم قابل قبول نیست .برای فرستادن جواب همین تمرین هم کلی شیر یا خط کردم !
از دوستان متمم عذر خواهی میکنم از اینکه اینجا رو شروع تازه ای برای تمرین کردن و یاد گرفتن در نظر گرفتم..
ممنونم :)
سلام
من هم گاهی برای فرستادن نظرم به همین مشکل بر میخورم. بعد میفهمم به خاطر اینه که نمیخوام جواب اشتباه یا پرتی بدم و میترسم دیگران قضاوتم کنن. اونجاست که میفهمم اتفاقا بهتره جواب رو بفرستم تا هم بر این ترسم غلبه کرده باشم هم خودمو در معرض قضاوت و نقد قرار داده باشم (البته اینجا خیلی وقتا نوشته های آدم خونده هم نمیشه، چه رسد به قضاوت!). من به خودم میگم اگر خودمو نشون ندم نه خوبی هام دیده میشه نه بدی هام، بذار نشون بدم تا اگر بدی هست اصلاح بشه و اگر خوبی هست تداوم پیدا کنه.