Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره صوتی آموزشی نکته‌هایی برای مدیران (کلیک کنید)


توسعه فردی چیست؟ | آشنایی با انواع برنامه ریزی توسعه فردی


توسعه فردی چیست

توسعه فردی (personal development) از اصطلاحات رایج دهه‌های اخیر است و به تبع آن اصطلاح «برنامه ریزی توسعه فردی» یا «personal development planning» را هم زیاد می‌خوانیم و می‌شنویم.

این را می‌دانیم که با توجه به نوع درس‌های متمم و خود کلمهٔ‌ متمم (= محل توسعه مهارتهای من) بسیاری از دوستان متممی هم با انگیزهٔ توسعه فردی به جمع متممی‌ها پیوسته‌اند.

بنابراین کاملاً طبیعی است درسی را به اصطلاح «توسعه فردی» اختصاص دهیم و دربارهٔ‌ معنی توسعه فردی و انواع رویکردها در برنامه ریزی توسعه فردی صحبت کنیم.

لازم به تأکید است که این درس صرفاً یک مقدمهٔ مختصر است و در درس‌های آتی به تاریخچه توسعه فردی، علت افزایش توجه به توسعه فردی و روش درست تنظیم برنامه توسعه فردی خواهیم پرداخت.

قصد ما این است که پس از آشنایی با این موضوعات،‌ اثربخشی یادگیری شما بیشتر شود و با مشخص کردن مسیر توسعه فردی خود بهتر بتوانید از درس‌های متمم استفاده کنید.

تعریف توسعه فردی

برای این که بدانیم برنامه ریزی توسعه فردی چیست و برای توسعه فردی چه کنیم، ابتدا باید تعریف توسعه فردی را مشخص کنیم و بدانیم دقیقاً از چه چیزی حرف می‌زنیم. ما در متمم توسعه فردی را به شکل زیر تعریف می‌کنیم:

توسعه فردی فرایندی آگاهانه، سیستماتیک و پیوسته است که هر فرد با تکیه بر آن، مهارت‌ها، دانش، نگرش و رفتارهای خود را بهبود می‌دهد تا بهتر بتواند از ظرفیت‌های خود استفاده کرده و به هدف‌هایی که در زندگی برای خود انتخاب کرده دست‌ پیدا کند.

توجه کنید که توسعه فردی، چنان‌که نام آن نشان می‌دهد، فردی (اختصاصی) است. یعنی قرار نیست مسیری که شما برای رشد و ارتقاء فردی انتخاب می‌کنید،‌ با مسیری که دوستان و نزدیکان یا همکاران شما انتخاب می‌کنند مشابه یا یکسان باشد. چون هم اهداف و نیازها و هم ارزش های فردی شما لزوماً با دیگران یکسان نیست. پاول ویلیس این نکته را مختصر و زیبا بیان می‌کند (+):

نیازهای امروز من برای رشد فردی نه‌تنها با آن‌چه دیگران برای رشد خود نیاز دارند متفاوت است، بلکه قاعدتاً با نیازهای سال گذشتهٔ خودم، و قطعاً با نیازهایم در ده سال قبل فرق دارد.

برنامه توسعه فردی چیست؟ (به زبان ساده)

بهتر است قبل از این‌که وارد جزئیات تخصصی شویم و به تعریف دقیق برنامه توسعه فردی بپردازیم، به زبان ساده بگوییم که برنامه توسعه فردی چیست:

برنامه توسعه فردی

برنامه توسعه فردی برنامه‌ای است که هر کس برای خودش تنظیم می‌کند و بر اساس آن مشخص می‌کند که در آیندهٔ پیش رو می‌خواهد کدام توانمندی‌ها، شایستگی‌ها و مهارت‌ها را در خود تقویت کند.

این برنامه می‌تواند با هدف‌های مختلفی از جمله اهداف زیر تدوین شود:

بهبود کیفیت زندگی با تقویت مهارت های زندگی (هر کس در هر سن)

یافتن فرصت‌های استخدامی بهتر پس از فارغ‌التحصیلی (برای دانشجویان و دانش‌آموزان)

بهبود جایگاه حرفه‌ای یا پیشبرد مسیر شغلی (برای افراد شاغل؛ چه مدیر و کارمند و چه فریلنسر)

اگر حوصله یا وقت کافی برای مطالعهٔ دقیق‌تر ندارید و فقط می‌خواهید با مفهوم توسعه فردی آشنا شوید، می‌توانید به همین تعریف اکتفا کنید. اما اگر این درس را با هدف برنامه ریزی توسعه فردی برای خودتان می‌خوانید، لازم است تا پایان درس همراه ما بمانید.

انواع برنامه های توسعه فردی

اگر کتابها و مقاله های مختلفی را که درباره توسعه فردی نوشته شده‌اند ورق بزنید و با افراد و سازمان‌هایی که به برنامه ریزی توسعه فردی توجه می‌کنند صحبت کنید، نهایتاً به نتیجه خواهید رسید که حداقل سه نوع برنامه توسعه فردی (یا توسعه شخصی) وجود دارد (+). البته معمولاً همهٔ‌ آن‌ها را به یک اسم صدا می‌کنند و توسعه فردی می‌نامند. ولی ما در این‌جا برای تفکیک بهترشان از سه عنوان متفاوت استفاده می‌کنیم:

توسعه فردی

◼️ توسعه فردی با رویکرد استخدام‌پذیری (Employability Development Plan)

بیشتر مردم معمولاً وقتی از برنامه توسعه فردی حرف می‌زنند به این رویکرد از توسعه فردی فکر می‌کنند. یعنی می‌خواهند برای افزایش دانش، توسعه نگرش و ارتقاء مهارتهای خود وقت صرف کنند تا جایگاه شغلی‌شان تقویت شده یا جذابیت‌شان برای استخدام بیشتر شود. به این مثال‌ها توجه کنید:

فرض کنید شما یکی از چند کارشناس فروش در شرکت خود هستید و می‌دانید که در آینده قرار است جایگاه یکی از کارشناسان به مدیر فروش ارتقاء پیدا کند. برای این‌که شانس خود را – به عنوان یک گزینه – افزایش دهید چه می‌کنید؟ احتمالاً یکی از کارها این است که بر توسعه توانایی‌های خود متمرکز شوید.

حالا فرض کنید از موقعیت شغلی خود راضی نیستید و دوست دارید شغل‌تان را تغییر دهید. باز هم یکی از کارهایی که باید انجام دهید، آماده شدن برای شغل جدید است. قطعاً لازم است مهارتهای تازه‌ای را یاد بگیرید یا برخی از مهارتهای فعلی‌تان را تقویت کنید.

توسعه فردی در سازمان | برنامه توسعه فردی با هدف ارزیابی سازمانی

وقتی از منظر کارمند و کارجو به برنامه توسعه فردی نگاه می‌کنیم، می‌گوییم که این برنامه‌ها به استخدام‌پذیری و ارتقاء شغلی کمک می‌کنند.

اما این برنامه‌ها را از زاویهٔ نگاه مدیران شرکت‌ها و سازمان‌ها هم می‌شود دید. بسیاری از سازمان‌ها توسعه فردی را بسیار جدی می‌گیرند و به عنوان بخشی از فرایند ارزیابی کارکنان لحاظ می‌کنند (+).

یعنی این که برنامه ریزی برای توسعه فردی را یک انتخاب آزاد در نظر نمی‌گیرند. بلکه معتقدند که کارمند یا باید برنامه توسعه فردی داشته باشد و یا اساساً در سازمان ما نباشد. این نوع سازمان‌ها از کارکنان خود می‌خواهند که برنامه توسعه شخصی خود را با هماهنگی مدیران‌شان تنظیم کنند و هر فصل یا هر سال گزارش دهند که چه پیشرفت‌هایی در تحقق اهداف‌شان داشته‌اند.

برنامه توسعه فردی کارکنان در برخی سازمان‌ها آن‌قدر جدی است که دستیابی به اهداف توسعه فردی هم مانند عوامل دیگر در ارزیابی عملکرد و محاسبهٔ حقوق و پاداش کارکنان لحاظ می‌شود.

سناریوی سوم هم این است که هم‌اکنون دانشجو هستید و به زودی فارغ‌التحصیل می‌شوید و قرار است وارد بازار کار شوید؛ مثلاً به عنوان مهندس، وکیل، برنامه‌نویس، حسابدار یا چیزی از این دست. از آن‌جا که می‌دانید در مصاحبهٔ استخدامی تنها نخواهید بود و افراد دیگری هم علاوه بر شما برای موقعیت شغلی مطلوب‌تان رزومه می‌فرستند، منطقی است در پی مزیت رقابتی باشید. برنامه ریزی برای توسعه فردی در چنین موقعیتی معنا پیدا می‌کند. امروزه بسیاری از دانشگاه‌ها این خدمت را به دانشجویان خود ارائه می‌دهند و کمک‌شان می‌کنند تا علاوه بر مسیر رسمی آموزش عمومی، برای توسعه شخصی خود نیز برنامه ریزی کنند:

فرم برنامه ریزی توسعه فردی دانشگاه پردو برای دانشجویان مکانیک (فایل PDF)

سناریوی چهارمی هم برای رویکرد استخدام‌پذیری وجود دارد و آن مهاجرت است. کسانی که می‌خواهند به کشور دیگری مهاجرت کنند (مستقل از این‌که انگیزه‌شان کار یا تحصیل باشد) لازم است مهارتهای تازه‌ای را به سبد مهارتهای خود بیفزایند یا برخی مهارتهای فعلی‌شان را تقویت کنند تا بهتر بتوانند در جامعهٔ مقصد جذب شوند. با وجودی که این سناریو اختلاف‌هایی با استخدام‌پذیری دارد، اما به هر حال در مقایسه با رویکردهای دیگر به استخدام‌پذیری شبیه‌تر است.

◼️ توسعه فردی با رویکرد حرفه ای (Professional Development Plan)

حرفه‌های بسیاری هستند که یادگیری آن‌ها در دانشگاه آغاز می‌شود، اما با دانشگاه به پایان نمی‌رسد. فعالان حوزهٔ سلامت و صنعت بهداشت و درمان، مشهورترین نمونهٔ این حرفه‌ها هستند.

توسعه فردی برای متخصصان حوزهٔ سلامت

پزشکان، داروسازان، روانشناسان و درمان‌گرها و و پرستاران هرگز نمی‌توانند بگویند به نقطهٔ پایان یادگیری رسیده‌اند. آن‌ها باید پیوسته در زمینهٔ تخصصی خود و نیز در مهارتهای نرم آموزش ببینند. به‌روزرسانی مادام‌العمر دانش تخصصی به علت تحولات دائمی دانش است. یادگیری مهارتهای نرم هم از آن جهت لازم است که معمولاً در دوره‌های آموزش رسمی فرصت کافی برای پرداختن به این مهارتها وجود ندارد.

جالب این‌جاست که با وجودی که اصطلاح توسعه فردی در بسیاری از رشته‌ها از جمله مدیریت و کسب و کار نسبتاً تازه است، برای فعالان حوزهٔ سلامت، جاافتاده و قدیمی محسوب می‌شود و مثلاً در میان کتاب‌های دهه نود میلادی هم می‌توانید عناوینی را در زمینه آموزش توسعه فردی به درمانگران بیابید. در همان‌جا هم نویسنده می‌گوید می‌دانید که داشتن برنامه رشد شخصی یک کار قدیمی و جاافتاده است (+).

این ویژگی‌های حوزهٔ درمان و سلامت در بسیاری از حرفه‌های دیگر هم صادق است؛ از وکیل و کوچ و مشاور مدیریت تا روزنامه‌نگار و متخصص فناوری اطلاعات و توسعه‌دهندهٔ نرم‌افزار.

بنابراین در این‌جا بر خلاف رویکرد پیشین در توسعه فردی که هدف خود را استخدام‌پذیری قرار می‌داد، توسعه فردی به حفظ موقعیت شغلی کمک می‌کند. و می‌توان گفت کسی که برای توسعه فردی برنامه ریزی نکند، احتمالاً به تدریج به گوشه‌ای رانده شده و از صنف خود حذف خواهد شد.

◼️ توسعه فردی برای پژوهشگران (Academic Development Plan)

سومین رویکردی که در توسعه فردی وجود دارد، توسعه فردی برای پژوهشگران است. تا چند دهه قبل، تعداد کسانی که تحصیلات عالی در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری داشتند، زیاد نبود و بسیاری از این افراد می‌توانستند عضو هیئت علمی دانشگاه‌ها شوند.

شاید این کار در مقطع کارشناسی ارشد کمی دشوار بود، اما تقریباً هر کس که مدرک دکتری در دست داشت می‌توانست جایی برای تدریس پیدا کند.

در دهه‌های اخیر تعداد فارغ‌التحصیلان دکترا و حتی پست‌دکترا در بسیاری از مراکز آموزش عالی جهان آن‌قدر زیاد شده که دانشگاه‌ها توان جذب آن‌ها را ندارند.

این روند از یک سو برای دانشگاه‌ها مفید است. چون دست‌شان در انتخاب هیئت علمی باز است و می‌توانند در بین گزینه‌های فراوان در دسترس، افراد بهتر و مناسب‌تری را انتخاب کنند. اما از سوی دیگر برای اعتبار دانشگاه‌ها خوب نیست که فارغ‌التحصیلان آن‌ها در بالاترین سطح، کار پیدا نکنند و مجبور شوند مسئولیت‌هایی را بر عهده بگیرند که یک کارشناس هم در همان رشته هم می‌تواند به خوبی از پس آن برآید.

راه‌حلی که دانشگاه‌ها به آن رسیده‌اند، مجبور کردن دانشجویان تحصیلات عالی به برنامه ریزی توسعه فردی است. به این شکل که دانشگاه‌ها از دانشجویان خود می‌خواهند در کنار مسیر آموزشی، برنامه توسعه شخصی خود را نیز تدوین کرده و به دانشگاه ارائه کنند و به صورت منظم به دانشگاه گزارش دهند که چه کارهایی برای توسعه مهارتهای خود و آماده شدن برای گام‌های بعدی مسیر شغلی برداشته‌اند. برای آشنایی بیشتر با این رویکرد می‌توانید نمونه‌های زیر را ببینید:

فرم برنامه ریزی توسعه شخصی دانشگاه ایالتی کارولینای شمالی (دانلود فایل PDF)

فرم توسعه فردی دانشجویان پست‌دکترا دانشگاه استنفورد (دانلود فایل PDF)

سرویس آنلاین برنامه ریزی توسعه فردی برای پژوهشگران

برخی از موضوعات مورد توجه در توسعه فردی

همان‌طور که در ابتدای این درس گفتیم، هر کس باید خودش برنامه توسعه شخصی خود را تعریف و تدوین کند و هیچ‌کس بهتر از خود فرد نمی‌تواند در این باره تصمیم بگیرد.

با این حال به نظر می‌رسد موضوعات و مهارتهای زیر از جمله موضوعات پرتکرار در برنامه های توسعه فردی هستند و افراد بسیاری آن‌ها را در فهرست مهارت های توسعه فردی می‌گنجانند:

چرا از اصطلاح‌های فردی و شخصی استفاده می‌کنیم؟

وقتی از اصطلاح توسعه فردی یا توسعه شخصی استفاده می‌کنیم، منطقی است این سوال در ذهن شما ایجاد شود که: «مگر توسعهٔ غیرفردی یا غیرشخصی هم داریم؟» دانشگاه‌ها و سازمان‌ها برای این سوال،‌ پاسخی ساده و شفاف دارند:

◼️ وقتی دانشجو وارد دانشگاه می‌شود، یک برنامهٔ عمومی برای رشد و یادگیری او و همهٔ هم‌دوره‌ای‌هایش وجود دارد: همان واحدهای درسی که به تدریج آن‌ها را ترم به ترم می‌خوانند و جلو می‌روند. دانشگاه‌ها با اصطلاح توسعه شخصی می‌خواهند به دانشجو یادآوری کنند که صرفاً‌ به آموزش‌های عمومی اکتفا نکنند و هر یک بر اساس نقاط قوت و ضعف، اهداف، آرزوها و تصویری که از مسیر شغلی خود در ذهن دارند، یک برنامه توسعه فردی هم برای خود تعریف کنند و در نظر بگیرند.

◼️ شرکت‌ها و سازمان‌ها هم همیشه برنامه‌هایی برای آموزش و توسعه توانمندی‌های کارکنان خود تدوین می‌کنند. کلاس‌ها، سمینارهای آموزشی که در شرکتها برگزار می‌شوند، اغلب در همین راستا هستند. اما این آموزش‌ها جمعی هستند و لزوماً با نیازهای فردی کارکنان تطبیق ندارند. به همین علت سازمان‌ها و کسب‌و‌کارها از کارکنان خود انتظار دارند که هر کدام برای توسعه فردی خود برنامه ریزی کرده و برای یادگیری و رشد فردی تلاش کنند.

توسعه شخصی یا توسعه فردی؟ کدام درست است؟

در زبان فارسی هر دو اصطلاح توسعه فردی (معادل انگلیسی: Individual Development) و توسعه شخصی (معادل انگلیسی: Personal Development) به کار می‌روند. طبیعتاً واژهٔ برنامه ریزی هم به هر دو آن‌ها افزوده می‌شود و «برنامه ریزی توسعه فردی» و «برنامه ریزی توسعه شخصی» هر دو رایج هستند.

حتی در دقیق‌ترین متن های آکادمیک انگلیسی هم این دو اصطلاح تقریباً مترادف یکدیگر فرض می‌شوند و نمی‌شود بگوییم یکی درست و دیگری نادرست است.

اما اگر اصرار دارید بین آن‌ها تفاوتی پیدا کنید، می‌توانیم چنین بگوییم:

فرق توسعه فردی و توسعه شخصی

معمولاً در سازمان‌ها و شرکت‌ها و کتابها و منابع مرتبط با رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی استفاده از اصطلاح توسعه شخصی یا personal development رایج‌تر است (و به تبع آن: pdp یا برنامه توسعه شخصی).

در مقابل در فضای آکادمیک و دانشگاهی، مثلاً زمانی که از دانشجویان می‌خواهند برای گسترش دانش و یادگیری مهارتهای تازه برنامه ریزی کنند، بیشتر اصطلاح توسعه فردی یا individual development (و به تبع آن idp یا برنامه توسعه فردی) را به کار می‌برند.

فایل صوتی آموزشی | هدف گذاری

فایل صوتی هدف گذاریدر فروشگاه متمم یک فایل صوتی آموزشی ۸ ساعته با عنوان هدف گذاری عرضه شده است.

محمدرضا شعبانعلی در این فایل صوتی توضیح می‌دهد که هدف و هدف گذاری بحثی گسترده است که اغلب ما صرفاً‌ با گوشه‌هایی از آن آشنا هستیم.

تعریف هدف، انواع اهداف، مدلهای مختلف هدف گذاری، تکنیکهای هدف گذاری، علت رها کردن اهداف و روش افزایش تعهد به اهداف از جمله موضوعاتی است که در دوره آموزش هدف گذاری به آن‌ها پرداخته می‌شود.

اگر موضوع هدف گذاری برایتان اهمیت دارد و میل دارید آن را عمیق‌تر و بهتر بیاموزید، ممکن است این فایل برایتان مفید و مناسب باشد.

اطلاعات بیشتر... ]

پیشنهاد عضویت در متمم

با ثبت نام رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهٔ عبور) می‌توانید به حدود نیمی از هزاران درس متمم دسترسی داشته باشید.

همچنین در صورت تمایل با پرداخت هزینهٔ عضویت ویژه به همهٔ درس‌های متمم از جمله درس‌های زیر دسترسی خواهید داشت:

دوره MBA  |  مذاکره  |  کوچینگ  |  توسعه فردی

فنون مذاکره  |  تصمیم گیری  |  مشاوره مدیریت

تحلیل رفتار متقابل  |  تسلط کلامی  |  افزایش عزت نفس

چگونه شاد باشیم  |  هوش هیجانی  | هدف گذاری

خودشناسی  |  شخصیت شناسی  |  فکر کردن با نوشتن

ثبت نام    تجربه‌ٔ متممی‌ها

برای خرید محصولات صوتی هم می‌توانید به صفحهٔ فروشگاه متمم سر بزنید.

بعد از خواندن این درس چه کار کنم؟

توسعه فردی یک مد زودگذر نیست؟

یکی از مباحث مهم در توسعه فردی این است که چه شد که توسعه فردی رونق پیدا کرد و افراد بسیاری به سراغ برنامه رشد فردی رفتند؟ آیا این‌ همه اقبال به انواع برنامه ریزی شخصی برای یادگیری و رشد را باید یک تب زودگذر در نظر گرفت؟ یا در بلندمدت هم هم‌چنان از آن استقبال خواهد شد؟ ما در درس بعدی به این پرسش‌ها پاسخ داده‌ایم و پیشنهاد می‌کنیم حتماً آن را هم در ادامهٔ این درس بخوانید:

اهمیت رشد شخصی و توسعه فردی

آشنایی با درس های توسعه فردی در متمم

می‌توانید به صفحهٔ معرفی درس‌های توسعه هم سر بزنید و عناوین دوره توسعه فردی متمم را ببینید. دوره های توسعه فردی متمم بسیار متنوع‌اند و بعضی از موضوعات انتخاب شده آن‌قدر گسترده‌اند که به تنهایی می‌توانند موضوع چند جلسه کلاس توسعه فردی باشند:

دوره توسعه فردی

روش تدوین برنامه رشد شخصی

اگر از همین الان می‌دانید که در کدام مهارتها ضعف دارید و می‌خواهید برای تقویت آن مهارتها برنامه ریزی کنید، می‌توانید درس شناسنامه مهارت را بخوانید. در این درس روش نوشتن برنامه رشد شخصی با مثال توضیح داده شده و می‌توانید ببینید یک نمونه برنامه توسعه فردی چگونه نوشته می‌شود. در آن درس یک فایل PDF هم برای تدوین برنامه رشد فردی – به عنوان الگو – پیشنهاد شده که می‌توانید دانلود و استفاده کنید:

برنامه رشد شخصی

آشنایی با چند کتاب توسعه فردی

اگر قصد دارید برای توسعه فردی بیشتر وقت صرف کنید و تلاش برای بهبود فردی را در زندگی‌تان بگنجانید، بد نیست به تدریج مطالعهٔ کتاب‌های توسعه فردی را هم در برنامه خود بگنجانید. بیشتر این کتاب‌ها مستقیماً به آموزش توسعه فردی نپرداخته‌اند. اما دربارهٔ موضوعاتی هستند که پایه توسعه فردی محسوب می‌شوند. ما در متمم تعدادی از این کتابها را معرفی کرده‌ایم (البته بعضی را نقد کرده‌ایم و هدف‌مان از معرفی این بوده که آن‌ها را نخرید):

کتاب های توسعه فردی

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری توسعه مهارتهای فردی به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه توسعه مهارتهای فردی

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۲۴۰ هزار تومان)، فصلی (۶۱۰ هزار تومان)، نیم‌سال (یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان) بخرید.

توجه داشته باشید که خرید شش‌ماهه و یک‌ساله به‌ترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یک‌ماهه) محسوب می‌شوند.

برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۲۱۵ نظر برای توسعه فردی چیست؟ | آشنایی با انواع برنامه ریزی توسعه فردی

  1. سلام

    من استاژر پزشکی ام و به نظر میرسه توی دنیای امروز برای بقا توی این رشته به یادگیری پیوسته و ادامه دار نیاز داریم. چیزی که بهش میگیم lifelong learning.

    برای این یادگیری هم مهارت هایی نیازه که ظاهرا باید از مسیر individual development به دست بیاد.

    من از  وبلاگ امیرمحمد قربانی به اینجا ارجاع شدم:) و امیدوارم جواب سوالامو پیدا کنم.

  2. با سلام  :)  فکر می کنم توسعه ی فردی هم همانند مسیر رشد مرحله به مرحله صورت می گیرد و همانطور که بدن به آب وغذا و هوا نیاز دارد روح وجان نیز باید به رشدش ادامه دهد توسعه فردی یا به عبارتی گسترش یافتن آدم ها حتما به یک برنامه ریزی صحیح و دقیق نیاز دارد به یک مربی توانمد و آگاه که همواره انسان را در هر مرحله هدایت کند یکی از الگوهای مناسب توسعه فردی هیمن متمم و گروه فعال و عزیز متمم می باشد که هر کدام با تجارب  خودشان و دوستان همراه نیز با پیگیری مطالب و به اشتراک گذاشتن نظرات ضمن اینکه موضوعات با اهداف مشخص و تنوعی در نظر گرفته شده من نوعی را در این امر رهنمون می شود و فقط چیزی که باید همواره باشد ممارست و تداوم و مشارکت ودر یک کلام عزم راسخ می خواهد تا خودم را بتوانم گسترش بدهم .با تشکر از عوامل متمم 

  3. محمود سیف اللهی گفت: (عضو ویژه)

    مایلم الان که در اول درس توسعه فردی هستم نکته ای را به خودم و سایر دوستان یادآوری کنم: سالها پیش و تقریبا بعد از اتمام دوره کارشناسی، خیلی حال هوای مباحث مدیریت و موضوعات دور بر آن ذهن مرا به خود مشغول کرده بود، خاطرم هست کتابی خواندم با نام بزرگترین اصل مدیریت در دنیا به ترجمه آقای پاریزی، جمله‌ای در مقدمه کتاب بود که به نظرم هنوز هم بسیار صحیح، به روز و  کاربردی است، آن هم این بود که (نقل به مضمون ) " مدیریت تا آنجا که به دانستن مربوط است علم است و آنجا که به بکار بستن مربوط می‌شود هنر".

    در خصوص این جمله می‌توان خیلی حرف زد، اما  در حال حاضر موضوع "بکار بستن" مد نظر من می‌باشد، قصد ومنظور واضحم این است که اگر هریک از موضوعات توسعه فردی را فقط بدانیم، احتمالا سطح دانش مان افزایش پیدا کرده که ممکن است خوب هم باشد، ولی اگر هر یک از آنها را بکار ببندیم( حتی بخش کوچکی از هریک از موارد و مهارت های توسعه فردی را ) توسعه واقعی برای ما اتفاق افتاده است.

  4. سجاد سلیمانی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۲ درس)

    چیزی که من در زندگی شخصی خودم (با توجه ویژگی های فردی ام) درکش کردم اینه که رشد و توسعه فردی، بسیار وابسته به مسیر هست و هر قدمی که برمیداریم، قدم های بعدی را تازه کشف میکنیم.

    من به شخصه نتوانستم برنامه ریزی دقیقی داشته باشم، موفقیت و شکست همزمانی هم داشته ام، اما در کل، بودن در این مسیر تحول آفرین بود و شخصیت تازه و مهارتهای متنوعی را برایم ساخت.

    متمم و معلم عزیز محمدرضا شعبانعلی هم راهبر اصلی این سالها بودند و هستند.

    البته که این مسیر همچنان ادامه داره، مسائلی تازه، کشفی تازه از خود، برآیندی نو از مهارتها و تجربیات نوید بخش پیوسته بودن این مسیر است.

  5. حمید وجدانی گفت: (عضو ویژه)

    راستش من اومدم که دوره MBA رو بگذرونم. چرا؟ چون کافه داشتم، ورشکست شدم وارد حوزه مارکتینگ شدم و و الان به عنوان مدیر مارکتینگ می‌خوام مسیرمو ادامه بدم.

    خب متمم رو هم از قبل میشناختم. تک و توک برای پروژه‌ها یا مصاحبه‌ها مطالبشو خونده بودم ولی هیچ‌وقت به‌چشم یه مدرسه یا کوچ بهش نگاه نمی‌کردم.

    فکر می‌کردم یه سایت مثل بقیه سایتاست که فقط محتواهای بهتر و معتبرتری داره.

    تا اینکه برای شروع دوره MBA به پیشنهاد خود متمم هی اومدم عقب‌تر و پیش‌نیازاشو دیدم. تا رسیدم به یادگیری کریستالی. وویسش رو گوش دادم و تازه فهمیدم که عه!… حمید تو اول باید یاد بگیری که یادبگیری! 

    بعد از چندروز فهمیدم که تو برنامه‌ریزی برای یادگیری مشکل دارم. فهمیدم که باید اول بتونم برنامه‌ریزی کنم برای یادگرفتن و دیدم چقدر پرش ذهن دارم و نامنظمم. اومدم سمت مطالب مدیریت زمان و برنامه‌ریزی متمم. چشمم خورد به فهرست مهارت‌ها.

    اینجا بود که فهمیدم کلی مهارت پایه‌ایه که باید یادبگیرم. پس اومدم به نقطه صفر یادگیری.

    الان بسیار خوشحالم که فهمیدم از کجا باید شروع کنم. این یکی از بزرگ‌ترین کشف‌هاییه که تو زندگیم داشتم و از متمم تشکر می‌کنم که منو رسوند به این نقطه.

  6. سحر گلکاری حق گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    سلام
    همیشه اغاز ماه مهر برای من یک اجبار یا تمایل ذاتی برای برنامه ریزی و کشف وسلوکهای جدید بوده شاید به رسم کودکی و اینکه ماه مهر سراسر امید بود و تحقق این امید با جلد کردن کتابهامون با کاغذهای رنگی شروع میشد.. دلم برای دوره کودکی تنگ شده .دوره ای که همه چیز دنیا به خودمون بستگی داشت و کلید به دست آوردن ارزوها خوش خط تر نوشتن مشقها و تکالیف و استمرار در گرفتن نمره بیست بود..وقتی باز هم نمره ۲۰ گرفته بودیم مدام از خودمون سوال میکردیم حالا باید دیگه چه کار کنیم… ۳۳ سال از اول مهر کلاس اول من گذشته..
    امروز با انبوهی از خوانده ها فکر میکنم بیشترمون دچار یک سرگشتگی و حیرانی در دنیا شدیم ترکیبی از الیس در سرزمین عجایب و شازده کوچولو
    اما باز اعتقاد دارم که همه چیز از خودمون شروع میشه و ادامه پیدا میکنه 
    برای من مهرماه ۱۴۰۲ با کمک متمم تمرکز دقیقتر بر معنای توسعه فردی شروع شده
    ممنونم

  7. گفت:

    به نظرم این درس هم زیر مجموعه چیزی است که ما آن را تحت عنوان Meta-cognition یا فراشناخت می شناسیم. همه به ما می گویند فکر کن اما کسی به ما نمی گوید چطور فکر کن (درس تفکر نقادانه متمم). همه به ما می گویند یاد بگیر اما کسی به ما نمی گوید چطور یاد بگیر (درس یادگیری متمم). همه به ما می گویند مهارت کسب کن اما کسی به ما نمی گوید چگونه مهارت کسب کن (درس برنامه ریزی توسعه مهارت). 

    بنابراین فراشناخت با این که زیر بنای تمام مهارت های ماست اما غالبا از چشم پنهان می ماند. مرسی از متمم که بستر مناسبی فراهم کرده تا بتوانیم از بالا به آن چه روی می دهد بنگریم.

  8. سجاد رحیمی مدیسه گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۶ درس)

    این درس منو یاد یک تجربه انداخت:

    مدیرانی که (با هر نیتی) مسئولیتِ توسعه‌ی فردیِ همکارانشان را می‌پذیرند و در نقشِ ناجیِ افسانه‌ای و قهرمانِ سازمانی ظاهر می‌شوند، ظلمِ بزرگی به افراد و در نگاهِ کلان‌تر، به سازمان می‌کنند.

    آنها، افراد و سازمان‌ها را به خودشان وابسته می‌کنند. به نحوی که با خروجِ آنها از سازمان، فرایند رشد و توسعه‌ی کارکنان، اگر متوقف نشود، با یک سکته‌ی جدی مواجه می‌شود.

    مسئولیتِ توسعه‌ی فردیِ من، با من است. مدیرم و سازمان، نقشِ حامی/همراه/راهنما را می‌توانند داشته باشند.

  9. فاطمه گفت:

    کارگاه زندگی شاد را قبلا مطالعه کرده ام و بسیار برایم جذاب بود به هدف مطالعه دوباره آمدم که با این تیتر برخورد کردم و وارد شدم  . روزی یک سرفصل رو برنامه ریزی کرده ام برای مطالعه امیدوارم در کنار دوستان متممی کلی مطالب یاد بگیریم

  10. ممنون از تیم متمم که فضایی کم هزینه، قابل انعطاف و در دسترس در هر زمان ومکان فراهم کرده اند تا بتوان از منابع و دروس مناسبی که تهیه کرده اند استفاده کنیم. من شخصا لذت میبرم و به دوستانم نیز توصیه میکنم از این سایت استفاده کنند.

    انجام تمرین ها نیز واقعا به یادگیری کمک میکند ، فکر کردن و نوشتن در ارتباط با موضوع درس موتور ذهن را روشن میکند.

  11. رضا سلیمی گفت: (عضو ویژه)

    سلام

    من هم از تازه واردهای متمم  هستم به نظرم مهمترین چیزی که برای شروع توسعه مهارت های فردی نیاز دارم برنامه ریزی درست و عمل کردن به اون هست یاداشت برداری های ‍ براکنده و بدون جهت سرک کشیدن به همه درس های جذاب متمم از  مشکالات استفاده چند روز اخیر من در متمم است.

    امیدوارم با دنبال کردن مطالب و سرفصل های این اموزش استفاده بهینه از وقت و سایت متمم نسیبم بشه

    خوشحال می شم اگه راهنمایی و تجربه تون رو به اشتراک بذارید

    و من الله توفیق

    • علی کریمی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۶ درس)

      سلام رضا جان

      در رابطه با جذابیت بالای دروس متمم که گفتی،
      واقعا درست هست.

      تجربه شخصی استفاده از متمم

      تجربه شخصی خودم درباره استفاده از متمم را در این دیدگاه نوشتم
      به نظرم مطلب خوبی هم شده است.
      اگه علاقه داشتید یه نگاهی کنید، شاید برای شما مفید باشه.

      روز و روزگار خوش

  12. با توجه به اینکه به تازگی شروع کرده ام که مطالب را بخوانم ولی واقعا گیج شده ام که از کجا شروع کنم. آن هم در نقطه ای که به بن‌بست شغلی برخوردم آن هم در سن ۳۷ سالگی و از طرفی مشکلات برنامه ریزی و مدیریت زمان کنترل خشم و نداشتن عزت نفس و احساس پوچی.

    در حال حاضر کدام مبحث اولویت بنده به حساب می آید کاملا گنگم

    • علی کریمی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۶ درس)

      با سلام

      در رابطه با سوالی که مطرح کردید
      یک مطلبی را قبلا نوشته بودم که در ادامه معرفی می‌کنم.

      تجربه شخصی استفاده از متمم

      تجربه شخصی خودم درباره استفاده از متمم را در این دیدگاه نوشتم
      به نظرم مطلب خوبی هم شده است.
      اگه علاقه داشتید یه نگاهی کنید، شاید برای شما مفید باشه.

      یک موضوع مهمی هم بگویم
      به این تجربه شخصی من که لینک کردم
      یک مطلب شخصی مهم دیگر را اضافه کنید.
      عزت نفس شاید مهم‌ترین سرمایه یک فرد در زندگی باشد.
      اگر من جای شما بودم اول درس روشهای نادرست متمم‌خوانی! را می‌خواندم و سعی می‌کردم که به آن عمل کنم.(تا بتوانم متمم و چه سایر منابع آموزشی خارج از متمم را به خوبی درک کنم)
      بعد از آن دروس عزت نفس چیست؟ بررسی راهکارهای افزایش عزت نفس (نقشه راه درس) را شروع می‌کردم.

      در رابطه با احساس پوچی هم من دو مطلب به ذهنم می‌رسد
      چون قصد ندارم که جواب شما را زیاد شلوغ کنم
      بعدا اگر این دروس را مطالعه کردید و تمایل داشتید در اینجا ریپلای بزنید تا علت پوچی از نظر خودم را بگویم

      روز و روزگار خوش

  13. منصوره زارع گفت: (عضو ویژه)

    با سلام به دوستان متممی عزیز

    واقعا داشتن مهارت و توسعه مهارت فردی کمک بزرگی به افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس انسان می کند. ادم احساسی خوشحالی میکنه وقتی میبینه کلی کار بلده یا توانایی برخورد با مشکلات رو داره و این مهارت با درس و دانشگاه و چیزهایی که در مدرسه آموختیم زمین تا آسمون فرق داردن ای کاش در مدرسه و دانشگاه هم بهمون مهارت یاد میدادند تا اینکه فقط تئوری یاد میدادن. دانشی که تو نتونی گلیم خودتو از آب بیرون بکشی و هشتت گرو نهت باشه به چه دردت میخوره آموزش و تحصیل باید درکنار ارتقاو توسعه مهارت های فردی باشه

  14. پری ناز گفت: (عضو ویژه)

    یکی از بهترین انتخاب های زندگی من همین وارد شدن در مسیر توسعه و رشد فردیم بود ، چرا که همه حوزه های زندگی منو ارتقا میده ، به قول یکی از اساتید گرامی : " می آموزم پس هستم"

  15. سلام به همه متممی های عزیز و گرامی

     

    برداشت شخصی من از مهارت‌ورزی

    روش زندگی من و بسیاری از سایرین مبتنی بر کسب داده‌ها و اطلاعات و پردازش آنها و درنهایت جذب دانش بوده است. تا آنجا که دیدم، انگار روش آموزش ما در مدارس و جامعه بیشتر دانش‌محور است و بسیار کمتر به مهارت‌ورزی توجه می‌کند و حدس من این است که همین موضوع نظام آموزشی را در ایران و بسیاری از جوامع کم‌طرفدار کرده است.

    تمرکز بر ارزشمند بودن دانش (اولی بر مهارت)، به گونه‌ای مطرح است، که اگر در یک جمعی بدانیم که سازنده پل ورسک چه کسی بوده، و یا فرمول حل معادله جبری درجه ۲ را که مثلا ۲۰ سال پیش یاد گرفتیم از حفظ بیان کنیم، کارمان درست هست و مقبول عام و خاص خواهیم بود. نکته مهمی که با آن مواجه هستم این است که صرفا خود دانش هرگز منجر به مهارت نمی‌شود و صد البته می‌تواند کسب مهارت را سهل‌تر، با کیفیت‌تر و هدفمندتر نماید.

    اما مهارت مقوله دیگری است. اگر دانش را در مدرسه و دانشگاه و کلاس کسب می‌کنیم و بابت آن مدرک تحصیلی و گواهی شرکت در دوره دریافت می‌کنیم و می‌توانیم ساعت‌ها در مورد محتوای آن درس و کلاس صحبت کنیم، مهارت را نمی‌توان در کلاس که محدود به صندلی و استاد و مدرس می‌باشد، کسب کرد بلکه باید آستین بالا زد و در فضای واقعی با تلاش و تعامل با واقعه و پدیده به مهارت مربوطه نائل گردید. از همین رو می‌توان اینچنین فرض کرد که دانش و مهارت دو امر مجزا هستند که می‌توانند گاهی مکمل (و گاهی حتی مخرب) برای یکدیگر باشند.

    تعمیر کار ماهری را در نظر بگیرید که می‌تواند یک جارو برقی را به اشاره‌ای تعمیر کند. در مقابل مهندس دانشگاه رفته‌ای را در نظر بگیرید که تمام اجزاء جارو برقی را می‌شناسد اما تاکنون حتی یک پیچ آن را نیز باز نکرده است. در چنین وضعی اگر جارو برقی ما خراب شده و نیازمند تعمیر باشد، قطع به یقین به تعمیر کار مجرب و مهارت‌آموخته مراجعه می‌کنیم، چرا که او می‌تواند مسئله ما را حل کند، جارو برقی را تعمیر کند، حتی بدون مدرک درسی و دانش مرتبط. و صد البته آن مهندس کلاس رفته و مدرک به دست چنین تواناییی ندارد. اما می‌تواند تمام جاربرقی را طی دو ساعت برای ما تشریح کند، حتی با بالاترین مدارج علمی.

    حال نفر سومی را در نظر بگیرید که هم مهندس مربوطه هست و دانش جارو برقی را فراگرفته و هم در محیط واقعی در حوزه تعمیر جارو برقی مهارت لازم را کسب کرده است. این نفر سوم می‌تواند دلیل خرابی را دقیق‌تر از فرد ماهری که فقط تجربه دارد بیان کند و برای همین می‌تواند هم جارو برقی را تعمیر کند و هم علت خرابی را مرتفع نماید. در این مثال سعی کردم نسبت دانش و مهارت را توضیح بدهم و این که این دو واقعا مجزا هستند اما می‌توانند مکمل بسیار مهم و موثری برای یکدیگر باشند.

    از این منظر خواندن مطالبی در حوزه مهارت‌ورزی خود به تنهایی کارآئی ندارد (مگر در سمینارهای رایج انگیزشی و عمومی)، بلکه مهم روش کسب مهارت به صورت عملی و مواجه با واقعیت می‌باشد. کسب دانش به تنهایی، فقط درصد کمی از کل کار است، اصل موضوع کسب مهارت در آن حوزه مورد نظر می‌باشد و کسب مهارت یعنی به کارگیری فیزیک و ذهن همزمان برای مواجهه با موضوعی که با آن درگیر هستیم. برای حل مسئله باید روش‌ها را بدانیم (دانش) اما برای اینکه واقعا مسئله حل کنیم، لازم است که مهارت حل مسئله داشته باشیم و بارها خودمان را در برابر مسائل مختلف دیده باشیم و سعی عملی برای حل آن مسئله کرده باشیم. تنها با تکرار اعمال ما و مواجه شدن با واقعیت عینی امکان کسب و مهارت فراهم میگردد.

    نتیجه اینکه تصور می‌کنم مهمترین قسمت کار گام عملی است. برای مهارت‌ورزی، اگرچه دنیای ذهنی بسیار راهگشا  خواهد بود، اما در نهایت مهارت در سپهر عینیت و واقعیت شکل می‌گیرد.

    تصور میکنم که این درس برای من بسیار جذاب خواهد بود و امیدوارم به قدری خوب باشد که با عمل به آن بتوانم مهارت‌های فردی را خلق و یا توسعه بدهم

     

    سپاس

  16. برای من اینطوره که فقط به مهارت های مختلف فکر میکنم و میگم این چه باحاله، وای این یکی چه خوبه، کاش اینو منم بلد بودم ولی همه ی اینها توی مغزم میچرخه و به عمل تبدیل نمیشه. انگار همیشه یه ترسی از شروع دارم که احتمالا به خاطر کمال گرایی و ترس از شکست هست، با خودم میگم خوب اگه انجام بدم و نشه چی؟! یا من که نمی‌تونم؟ (هیچوقت نفهمیدم چرا من نمی‌تونم!) 

    توی ذهنم آدم هایی که چیزهای مختلف و امتحان میکنن و تحسین میکنم و خودم رو سرزنش.

    • علی کریمی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۶ درس)

      با سلام

      به نظرم ترس از شکست و کمال‌گرایی می‌توانند مانع از شروع باشند
      ولی چیزی که شخصا برای من خیلی مفید بوده و برای اطرافیانم که دیده‌ام
      موضوعی است که در ادامه می‌گویم.

      دنیای میکرواکشن‌ها
      من خودم در رشد فردی، قصد داشتم که در همه ابعاد رشد کنم.
      نتیجه آن، فرسودگی در همه ابعاد بود:)!

      همانطور که در از دروس عرت نفس و درس عوامل و موانع پرورش و شکوفایی استعدادها و درس پارادایم چیست ؟ پارادایم شیفت به چه معناست؟ آموختم
      یا دیگر شنیده‌ها و تجربیات خودم هم تایید کننده آن است.
      اصولا راهی جز استفاده از  میکرواکشن‌ها برای تغییر نیست.
      حداکثر چند میکرواکشن در یک زمان استفاده بشود.

      اگر کلید واژه میکرواکشن را در سایت متمم و روزنوشته، سرچ کنید.
      تعدا مطالب فراوانی را می‌آرود.

  17. نمیدونم فقط من این مشکلو دارم یا شما هم دارید که البته امیدوارم نداشته باشید اینکه هی از این شاخه میپرم به اون شاخه، هنوز این مهارتو یاد نگرفتم میرم سراغ مهارت دیگه و ناقص میمونه برام

    امیدوارم از امروز که ۱۴۰۱/۰۱/۰۸هست بتونم با یرنامه منظمتری پیش برم و مهارتهای لازمی رو که باید یاد بگیرم رو یاد بگیرم

  18. غزال گفت:

    این مبحث برای من خیلی جذاب هست ولی همیشه قدم هایی که براش برداشتم خیلی پراکنده و نامنسجم بوده. امیدوارم این مطلب بتونه بهم کمک بکنه که توسعه فردی رو منسجم تر پیش ببرم و احساس کارآمدی و  رضایت بیشتری رو تجربه بکنم :)

  19. در یک سازمان کار میکنم و نظر من این هست که توسعه مهارت های فردی در سازمانهای امروز چندان نقش اساسی ایفا نمیکند، شاید توانایی هایی مانند ایجاد گروه(یا باند!) و سوار بر موج شدن و به طور کلی آنچه مهارتهای منفی شاید نام داشته باشد اهمیت بیشتری پیدا میکند. اما یک نکته مهم هست، توسعه مهارت های فردی هیچ بد نیست که درست و به جا است، آنچه امروزه در سازمانها به غلط رایج شده اشتباه هست و نیاز به اصلاح دارد. بنابراین دلسرد نشویم و حرکت را آهسته و پیوسته یا در هر حالت با مداومت و پیوستگی پی بگیریم.

  20. سجاد رحیمی مدیسه گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۶ درس)

    در این هفته، با زندگی دو آدم بیش از هر زمان دیگر ارتباط برقرار کردم و متوجه یک آسیب مشترک شدم: عدم توجه به توسعۀ فردی به معنی واقعی کلمه.

    اینکه چطور آدم‌ها بدون توجه اصولی به یاد گرفتن مسائل اولویت‌دار، آسیب‌های جزئی یا حتی بزرگی رو دارند به زندگی‌های شخصی خودشون می‌زنند که بعضاً جبران اونها بسیار پرهزینه و شاید غیرممکن هست.

    بغض و اشک‌های پدری رو دیدم که امروز از من خواهش می‌کرد روز جمعه واسطۀ امین بشم و با پسرشون حرف بزنم.

    با زندگی پدری که فرزند دو بچۀ خردسال هست و کلی دغدغه برای آیندشون داره، بیشتر از قبل آشنا شدم.

    چرا واقعاً آدم‌ها هنوز ارزشی که برای یک پرس شام بیشتر قائل هستند، برای یادگیری و نسخۀ بهتر شدن خودشون قائل نیستند؟

    مسیر توسعۀ فردی چیدن، دانشی به دست آوردنی و خیلی تخصصی هست که باید ازش در زندگی، روابط کاری و تعاملات اجتماعی به شدت بهره برد.

    اینکه فکر کنیم زندگی همین طوری جلو می‌ره و بعد همه چیز رو گردن خدا و تقدیر و سرنوشت بسپاریم، به اعتقاد و ملموس‌تر از اون: تجربۀ من، درست نیست. گول زدن خودمون هست.

    این دنیا قانون داره. هر چیزی که به دست بیاری، باید چیزی رو از دست بدی. وقتی برای دقایق خودت برنامه ریزی نداشته باشی، چیزهای دیگر یا آدم‌های دیگر، برایت برنامه می‌ریزند و زمان رو می‌گیرند ازت.

    یاد گرفتن درد داره. رشد کردن به این راحتی نیست؛ همون طور که ققنوس از دل خاکستر بلند می‌شه، به اعتقاد من انسانی که خودش رو باور کنه، می‌تونه به سمت تعالی و موفقیت حرکت کنه و هیچ وقت دیر نیست.

    امروز با دغدغه‌های دو انسان شریف روبرو شدم و اُمیدوارم بتونم کمکشون کنم به معنی واقعی کلمه.

    در مسیر توسعۀ فردی، خیلی وقت‌ها ما زیاد برخی مسائل رو جدی نمی‌گیریم و بعد در زندگی و آیندۀ، ضربۀ همین جدی نگرفتن‌ها رو می‌خوریم.

    مثلاً شخصی که نمی‌تونه در محیط کاری با همکار یا مدیری ارتباط مؤثر برقرار کنه، ضربه می‌خوره و بهتر بگم: ضربه‌های زیادی می‌خوره و خیلی اوقات هم متوجه نمی‌شه از کجا خورده. و اگر هم متوجه بشه، زمانی هست که متحمل هزینه شده؛ هزینه‌هایی که بعضاً جبرانش یا سخت هست و یا عملاً غیرممکن.

    موفقیت یک شبه اتفاق نمی‌افته. شکست و بیچارگی هم یک شبه رخ نمی‌ده. این انتخاب و تصمیم‌های ماست که زندگی کنونی ما رو رقم می‌زنه.

    مرغ‌فروشی رو می‌شناختم که در چند جای کلان‌شهر، فروشگاه و شعبه داشت؛ ماشین‌هایی سوار می‌شد و خانواده‌اش چنان می‌خوردند و می‌پوشیدند که از بیرون هر آدمی، حسرت زندگیش را می‌خورد.

    یکبار با این مرغ‌فروش به واسطۀ یک کاری، هم‌کلام و هم‌صحبت شدم؛ در یک مجلس. در یک جا، ناخودآگاه درونش را لو داد و فهمیدم از درون نابود هست و فقط حفظ ظاهر می‌کند.

    از آن مجلس گذاشتم تا اینکه چند روز پیش، آگهی فوتش را دیدم و امروز متوجه شدم با چیزی حدود ده میلیارد تومان، زن و فرزندانش به خاک سیاه به معنی واقعی نشسته‌اند؛ وحشتناک است!

    چرا باید این اتفاق بیفتد؟ چرا تصمیمات و حرکت‌های ما درست نمی‌شود؟ توسعۀ فردی شاید همین را می‌خواهد به ما بگوید که چطور حرکت کنیم تا آسیب نبینیم؛ یا حداقل اگر آسیب قطعی است، حداقلی باشد.

    • گفت:

      با تشکر از شما بابت این نوشته راهگشا
      من هم همیشه این دیدگاه شما را در ذهن داشتم که برای رسیدن به مقاصد ارزشمند باید بسیار زحمت بکشیم و این سختی ها هست که انسان رو صیقل می ده تا به یک مروارید گرانبها بدل شه. اما به مرور که با امثال کارل راجرز و مازلو (پیشگامان روانشناسی انسان گرایانه) آشنا شدم دیدم شاید آنها حتی نسخه کارآمد تری برای ما پیچیده باشند. با خودم فکر می کنم که واقعا نمی شود به زور به کسی مهارت یاد داد، این که به یک شخص بگوییم سخت تلاش کن و تسلیم نشو تا به سر منزل مقصود برسی شاید بیشتر باعث سرخوردگی شود تا رشد شخصی. راجرز به ما می آموزد که انسان ذاتا گرایش به رشد و تعالی دارد، او ذاتا دست به انتخاب هایی میزند که خود را به تحقق ذات نزدیک کند. لذا یک فرد اصولا نباید از توسعه مهارت های خود که معادل با خودشکوفایی اوست سختی بکشد. این راه پر از شور و هیجان است نه دردسر و مصیبت. اما چرا افراد گاه به بی راهه می روند یا نمی توانند توانایی های ذاتی خود را شکوفا کنند؟ به نظرم اگر راجرز اینجا بود، جواب را  نبود Unconditional positive regard یا توجه مثبت بی قید و شرط می دانست. ما اگر افراد را در هر جایگاهی بپذیریم و پا از روی آنها برداریم ، خود از این رابطه سازنده با دیگران استفاده می کنند و در جهت self-actualization حرکت می کنند. بنابراین از نظر انسان گرا ها، خود شکوفایی نه تنها سخت نیست بلکه بسیار لذت بخش است، اگر و تنها اگر helping relationships بین یک فرد با اطرافیان شکل بگیرد. به جای اینکه از دیگران توقع داشته باشیم مهارت های فردی خاصی را کسب کنند تا به مزایای آن دست یابد کافی آن ها را همانگونه که هستند بپذیریم، آنها خود در زیباترین شکل ممکن راه خود را پیدا خواهند کرد.
      با تشکر