Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


بازار کار رشته MBA | آینده شغلی رشته مدیریت کسب و کار چگونه است؟


بازار کار رشته MBA

این درس به بازار کار رشته MBA (مدیریت کسب و کار) و آینده شغلی آن اختصاص دارد.

اما باید ابتدا تأکید کنیم که «بازار کار» و «آینده شغلی» یک مفهوم نیستند. کسانی که می‌خواهند برای دانشگاه انتخاب رشته انجام داده یا در یک دوره مدیریتی ثبت‌نام کنند، معمولاً به بازار کار فکر می‌کنند. اما سوال‌شان را این‌گونه می‌پرسند که «آینده شغلی رشته مدیریت کسب و کار چیست؟»

تا چند دهه قبل که بازارها و اقتصادها ثبات بیشتری داشت،‌ این دو سوال کم‌و‌بیش یکسان بود. اما اکنون که هر روز تحولات تازه‌ای در بازار، اقتصاد و صنعت به وجود می‌آید، بهتر است «بازار کار» و «آینده شغلی» را تفکیک کنیم.

بازار کار یک رشته یعنی این که امروز تقاضا برای آن رشته چقدر است. در حالی که آینده شغلی یعنی این که وضعیت بازار کار این رشته در سال‌ها و دهه‌های بعد چگونه است؟

همه دیده‌ایم که تحولاتی مانند افزایش دسترسی به اینترنت، گسترش شبکه های اجتماعی و رواج سرویس‌های مبتنی بر هوش مصنوعی باعث شده آینده شغلی بسیاری از رشته‌هایی که بازار کار خوبی داشته یا دارند، به شدت تغییر کند.

بازار کار رشته MBA (مدیریت کسب و کار)

برای بررسی بازار کار رشته مدیریت کسب و کار و رشته‌های مشابه آن (مانند رشته MBA، مدیریت بازرگانی و مدیریت اجرایی) بهتر است بازار کار ایران و سایر کشورهای جهان را جدا از یکدیگر بررسی کنیم. چون انگیزاننده‌های اصلی برای تحصیل در این رشته‌ها و نیز بستر فرهنگی و تحولات اجتماعی در ایران با کشورهای توسعه‌یافته تفاوت دارد و حتی بعضاً فرصت های شغلی رشته مدیریت در خارج از کشور لزوماً با فرصت های شغلی داخل کشورمان یکسان نیست (حتی وقتی عناوین شغلی مشابه است).

بازار کار پررونق MBA در کشورهای توسعه‌یافته مانند آمریکا، کانادا، فرانسه و آلمان کاملاً طبیعی است. چون این خود کشورهای توسعه‌یافته بودند که حدود یک قرن قبل به نتیجه رسیدند در دوران پس از انقلاب صنعتی نمی‌توان سازمان‌ها و کسب و کارها را با شیوه‌های سنتی اداره کرد. رشته MBA و دوره‌های آموزش مدیریت کسب و کار در پاسخ به این نیاز به وجود آمدند و طبیعی است با روند روزافزون صنعتی شدن، نیاز به دانش تخصصی مدیریت کسب و کار هم بیشتر حس شد و این رشته‌ها بیشتر جا افتادند.

علل رونق رشته مدیریت کسب و کار در ایران

مهم است به این نکته توجه کنیم که رشته مدیریت و رشته مدیریت کسب و کار در اروپا و آمریکا تقریباً موازی با هم به وجود آمدند و در کنار هم رشد کردند. اما در کشور رونق MBA و مدیریت کسب و کار به دو دهه اخیر بازمی‌گردد. در حالی که رشته مدیریت از دهه‌ها قبل و حتی پیش از انقلاب وجود داشت. به بیان دیگر، ما در عین این که پذیرفته بودیم رشته مدیریت یک رشته ضروری و پایه‌ای است، نزدیک به یک قرن بعد از آمریکا و اروپا به نتیجه رسیدیم که مدیریت کسب و کار را به شکل مستقل در نظام آموزشی خود بگنجانیم.

علل زیر را می‌توان از جمله انگیزاننده‌هایی دانست که نهایتاً ما را - پس از یک قرن - ترغیب کرد تخصص MBA و مدیریت کسب و کار را جدی بگیریم:

گسترش بخش خصوصی و شبه‌خصوصی: با گسترش بخش خصوصی، چارت مدیریتی کشور از انحصار دولت خارج شد. تصور رایج در بخش دولتی از مدیر کسی بود که «تعهد» و «دانش تخصصی» داشته باشد. بنابراین دانش مهندسی برای مدیریت سازمان‌های مهندسی کافی به نظر می‌رسید و دانش پزشکی برای مدیریت سازمان‌ها و ساختارهای حوزه بهداشت و سلامت کافی بود. در سطوح کلان هم مدیریت بیشتر با سیاستگذاری سر و کار داشت و این نیاز را مدیریت دولتی تأمین می‌کرد. «کسب سود» هم تقریباً اصطلاحی ممنوعه و کم‌کاربرد بود. چون انتظار می‌رفت همهٔ سازمان‌ها و شرکت‌ها حول مفهوم «خدمت» شکل بگیرند. با افزایش زیان‌دهی دولت و روند دائمی افزایش کسر بودجه، به تدریج مفهوم «سود» پذیرفته‌ شد و با برونسپاری بخش‌های مختلف، عملاً سودآوری و زیان‌ده بودن وارد ادبیات مدیریت کشور شد. وقتی بخش خصوصی حتی در کارهای زیربنایی نظیر تأمین انرژی وارد شد، مدیران و سیاست‌گذاران یاد گرفتند به فعالیت‌ها با عینک «کسب و کار» نگاه کنند و طبیعتاً مدیریت کسب و کار هم معنا پیدا کرد. این نگاه جدید هزاران فرصت شغلی برای فارغ‌التحصیلان مدیریت کسب و کار ایجاد کرد. حقوق و مزایای این مشاغل هم اغلب جذاب بود.

رونق کارآفرینی و کار پروژه‌ای: تا همین چند دهه قبل «شغل دولتی» اعتبارآور بود. به این معنا که تصور می‌شد فرد هم جایگاه اجتماعی و هم درآمد شغلی پایدار دارد و زندگی‌اش تا پایان عمر تأمین است. ناامید شدن از پایداری و درآمد شغل‌های دولتی و نیز ناتوانی دولت از ایجاد شغل در مقیاس وسیع باعث شد کارآفرینی ترویج شود. گسترش تکنولوژی هم زمینهٔ گسترده‌ای برای کار فریلنسری فراهم کرد. وقتی افراد بیشتری به جمع «کارآفرینان و مالکان کسب و کار» پیوستند، تقاضا برای یادگیری مدیریت کسب و کار هم بیشتر شد. درس‌های سنتی رشته مدیریت برای نیازهای این گروه‌های جدید مناسب نبود و رشته MBA و مشتقات آن (مدیریت کسب و کار، مدیریت اجرایی و ...) پاسخ مناسبی به این نیاز بودند.

تلاش کسب و کارهای ایرانی برای حفظ و توسعه بازار و رقابت با واردات: با پایان جنگ و باز شدن مرزهای کشور به روی محصولات خارجی، نیاز به تخصص مدیریت کسب و کار بیش از پیش حس شد. محصولات خارجی گاه با قیمت بهتر (چینی‌ها)‌ و گاه با کیفیت بهتر (مثلاً محصولات اروپایی) عرصه را بر کسب و کارهای داخلی تنگ کردند و مشخص شد که با شیوهٔ سنتی مدیریت کسب و کار دیگر نمی‌توان در بازارها باقی ماند.

بزرگ شدن کسب و کارهای خانوادگی: در دهه‌های اخیر - با محرک‌های مختلفی که خارج از بحث ماست - کسب و کارهای خانوادگی بزرگی در کشور شکل گرفتند. مقیاس تعدادی از کسب و کارهای خانوادگی قدیمی هم افزایش یافت. تبدیل کسب و کارهای خانوادگی و سنتی به سازمانهای بزرگ اقتصادی و هلدینگ آن‌ها را مجبور کرد سراغ مفاهیم مدرن مدیریت و ساختارهای سازمانی با استانداردهای روز جهان بروند. مدیران ارشد سراغ مدیریت اجرایی رفتند و بدنهٔ میانی مدیریت و حتی بدنه کارشناسی هم به جذب فارغ‌التحصیلان رشته MBA و مدیریت کسب و کار پرداخت.

رواج فعالیت‌های استارتاپی و گسترش پلتفرمها: بی‌تریکی نمی‌شود از رونق رشته MBA و مدیریت کسب و کار بگوییم و به موج راه‌اندازی استارتاپ و شکل‌گیری انواع پلتفرمها در کشور اشاره نکنیم. در کنار همهٔ عواملی که بالاتر گفتیم، فعال شدن پلتفرمهایی مثل دیجی کالا، دیوار، اسنپ، تپسی، آپارات و ... باعث شد فرصت های شغلی فراوانی برای فارغ التحصیلان مدیریت کسب و کار به وجود بیاید. علاوه بر این، حتی بسیاری از اصطلاحات رایج در MBA و رشته مدیریت کسب و کار به گفتگوهای روزمره هم راه پیدا کردند. بزرگ شدن این پلتفرم‌ها مشوقی شد تا کسب و کارهای کوچک‌تر بسیاری هم شکل بگیرند و یادگیری مدیریت و مهارت های مدیریتی را دنبال کنند.

آینده شغلی رشته مدیریت کسب و کار در ایران

در نخستین سال‌هایی که رشته MBA و بعداً رشته مدیریت کسب و کار در ایران رایج شد، عده‌ای آن را تبی زودگذر می‌دانستند. چون به نظر می‌رسید صرفاً قرار است همان مباحث کلاسیک رشته مدیریت صرفاً با نامی تازه عرضه شود.

حتی وقتی بهترین دانشگاه های ایران رشته مدیریت کسب و کار را در مقطع کارشناسی ارشد راه‌اندازی کردند، هم‌چنان تصور بر این بود که این تأسیس MBA صرفاً روشی برای تسهیل ورود غیرمدیریتی‌ها به رشته مدیریت بوده است.

اما به تدریج مشخص شد که رشته های MBA و مدیریت کسب و کار تقاضای چشمگیر و باثباتی دارند و احتمالاً سال‌های سال در کنار سایر رشته های مرتبط با مدیریت باقی می‌مانند و باید این رشته‌های نو-رسیده را در کنار رشته‌ها و گرایشهای قدیمی‌تر مدیریت جدی گرفت و به رسمیت شناخت.

فعال شدن موسسات آموزشی عالی خصوصی هم جایگاه و اهمیت رشته مدیریت کسب و کار را بیش از پیش نشان داد. به تدریج بسیاری از مدیرانی که تجربهٔ کافی در مدیریت داشتند و حتی تحصیلات رسمی‌شان در رشته مدیریت بود، دوباره به دانشگاه‌ها و موسسات آموزشی برگشتند تا دانش خود را به‌روز کنند. چون باور کرده بودند که آموزش‌های رشته مدیریت کسب و کار می‌تواند مهارتهای مدیریتی و رهبری‌شان را تقویت کنند.

«تقاضای زیاد تحصیل» یا «بازار کار خوب؟»

آن‌چه تا این‌جا گفتیم بیشتر دربارهٔ استقبال از رشته مدیریت کسب و کار بود. اما استقبال از رشته لزوماً به معنای آینده شغلی جذاب نیست. رشته‌های بسیاری وجود دارند که متقاضیان‌شان با تلاش و زحمت فراوان تحصیل آن‌ها را آغاز کرده و به پایان می‌رسانند،‌ اما در نهایت فرصت‌های شغلی چندانی برایشان وجود ندارد و یا اگر هست، از نظر حقوق و مزایا و فرصت پیشرفت چندان جذاب نیست.

بنابراین ضمن پذیرفتن این واقعیت که بازار ایران سال‌هاست تشنهٔ آموزش مدیریت و دوره های مدیریتی است و رشته مدیریت کسب و کار از استقبال فراوان بهره‌مند بوده و هست، لازم است آينده شغلی رشته مدیریت کسب و کار را با دقت بیشتری بررسی کنیم.

در ادامه چند عامل مثبت (که نویدبخش آينده شغلی جذاب است) و چند عامل منفی (که ممکن است جذابیت رشته مدیریت کسب و کار را در آينده کاهش دهد) با هم مرور می‌کنیم. دربارهٔ وزن این عوامل نمی‌شود نظر قطعی داد. ضمن این که ممکن است بسته به دانش و تخصص هر فرد،‌ بعضی از این عوامل کمرنگ‌تر یا پررنگ‌تر شوند. بنابراین پیشنهاد می‌کنیم آن‌ها را بخوانید و با در نظر گرفتن عوامل فردی و ویژگی‌های خود، وزن نسبی آن‌ها را برای خودتان بسنجید.

آینده رشته مدیریت کسب و کار (عوامل مثبت)

افزایش تعداد مشاغل مدیریتی و سرپرستی

این استدلال یکی از استدلال‌هایی بود که آقای دکتر علینقی مشایخی در نخستین سال‌های راه اندازی MBA دانشگاه شریف بارها تکرار می‌کردند. ایشان با ترسیم ساختار سلسله‌مراتبی در سازمان‌ها توضیح می‌دادند که اگر از کف هرم صرف‌نظر کنید، هر کس دیگری در این هرم، زیردستانی دارد و کسی که به هر شکل، وظیفهٔ مدیریت یا سرپرستی را دارد لازم است با مبانی مدیریت آشنا باشد.

نمودار چارت سازمانی - همهٔ بخش‌های چارت به مهارت های مدیریت کسب و کار نیاز دارند

با این منطق، که البته عملاً تقاضا را بسیار دست‌بالا فرض می‌کند، همهٔ سازمان‌ها، شرکت‌ها و کسب و کارها دیر یا زود به نتیجه می‌رسند که بهتر است در سمت‌های مدیریتی و سرپرستی خود از کسانی استفاده کنند که با دانش مدیریت کسب و کار آشنا باشند و این یعنی یک بازار کار خوب و جذاب برای فارغ‌التحصیلان دوره های مدیریتی و رشته MBA.

آینده شغلی بهتر به خاطر شبکه ارتباطی قوی‌تر

عامل دیگری هم وجود دارد که بر آینده شغلی رشته مدیریت کسب و کار تأثیر مثبت می‌گذارد. کسانی که به سراغ رشته مدیریت و دوره های مدیریتی می‌روند، یا همان زمان در جایگاه مدیریتی هستند و یا مصمم هستند به سرعت رشد کنند و در رده‌های مدیریتی قرار بگیرند. بنابراین شکل‌گیری شبکه ارتباطی با چنین افرادی باعث می‌شود دسترسی فرد به سازمان‌ها، کسب و کارها و موقعیت‌های شغلی جذاب افزایش پیدا کند.

چه در گذشته و چه اکنون، شبکه ارتباطی افراد - چه در دنیای فیزیکی و چه دنیای دیجیتال - نقش مهمی در یافتن فرصت‌های شغلی داشته و دارد.

علاوه بر این، کسانی که در زمینه مدیریت درس می‌خوانند، فرصت‌ها و بهانه‌های بیشتری برای حضور در شرکت‌ها و کسب و کارها دارند (حتی به عنوان کارآموز یا با هر تعریف و جایگاه دیگر). کارشناس رشته مهندسی بعید است در روزهای اول ورود به یک سازمان بتواند به جلسات بالاترین رده‌ها راه پیدا کند. اما کسی که حتی صرفاً در حد گزارش نویسی و اسلایدسازی برای جلسه برنامه ریزی استراتژیک مهارت دارد،‌ سریع‌تر ممکن است به اتاق مدیران ارشد راه پیدا کند.

فرصت کارآفرینی و تجاری‌سازی ایده‌ها

آینده شغلی را نباید صرفاً بر اساس بازار کار (یعنی عواملی مثل فرصت برای استخدام و حقوق و مزایا) ارزیابی و برآورد کرد. در رشته های مرتبط با مدیریت - بپسندید یا نه - بخشی از چشم انداز شغلی به کارآفرینی و راه اندازی کسب و کار مربوط می‌شود.

حتی بسیاری از کسانی که مدیریت و مهارتهای اداره کسب و کار را با هدف استخدام در یک شرکت بزرگ می‌آموزند، به علل مختلف به سمت کارآفرینی رانده می‌شوند (مدیر بد، حقوق کم، ناامیدی از بهبود ساختار شرکت، ایده‌های تازهٔ پذیرفته‌نشده و ...).

هر کس ممکن است در هر بخش از مسیر شغلی خود تصمیم بگیرد وارد دنیای کارآفرینی شود. اما طبعاً اگر در این زمینه آموزش دیده باشید،‌ چنین گزینه‌ای برایتان پررنگ‌تر است. همین که در حوزه‌ای متخصص شوید که «در شرایط نامطلوب و در مواجهه با چالش های بازار کار، یک راه به راه‌های پیش پایتان اضافه می‌کند» اتفاق ارزشمندی است و باید آن را عاملی مثبت در نظر گرفت.

آینده رشته مدیریت کسب و کار (عوامل منفی)

صلاحیت بیش از حد نیاز (overqualification)

معمولاً کسانی که در رشته MBA و مدیریت کسب و کار تحصیل می‌کنند، انتظار دارند حقوق و مزایای بیشتری دریافت کنند. حتی اگر چنین پیش‌فرضی نداشته باشند، عرف بازار چنین تصوری را به وجود می‌آورد. به همین علت گاهی ممکن است هنگام درخواست شغل، اگر کارفرما اصراری بر مدرک MBA نداشته باشد، همین تحصیلات به نکته‌ای منفی تبدیل شود.

فرض کنید کارفرمایی می‌خواهد یک مهندس الکترونیک برای سرپرستی یک واحد فنی استخدام کند، این کارفرما ممکن است به نتیجه برسد که یک مهندس الکترونیک با دو یا سه سال سابقهٔ سرپرستی بهتر از فرد دیگری با «همین مشخصات به‌علاوهٔ مدرک MBA» است. چون فرد اول «احتمالاً» تجربهٔ مشابه دارد، بی‌ آن‌که انتظارات مشابه داشته باشد.

اشباع بازار

واقعیت دیگری که باید در ارزیابی آينده شغلی رشته مدیریت کسب و کار در نظر گرفت، اشباع بازار است. درست است که می‌شود ادعا کرد که «غیر از پایین‌ترین ردهٔ‌ سازمان، همه نیازمند آشنایی با مهارتهای مدیریتی» هستند و از این منظر تقاضا برای فارغ‌التحصیلان MBA همیشه زیاد است، بسیاری از مدیران چنین چیزی را باور ندارند. یعنی فارغ‌التحصیلان مدیریت را صرفاً برای چند موقعیت محدود در سازمان‌شان می‌خواهند. بنابراین تعداد موقعیت‌های شغلیِ واقعیِ موجود برای درس‌خوانده‌های مدیریت، کمتر از چیزی است که در نگاه اول به چشم می‌آید.

دوره‌های کوچک‌تر و تخصصی‌تر

چند سال اخیر را می‌توان دورهٔ‌ انفجار صنعت آموزش دانست. در بسیاری از حوزه‌های تخصصی، عرضهٔ آموزش بیشتر از تقاضا است. ضمن این که دسترسی آنلاین باعث شده تقریباً هر کس از هر جای کشور (و جهان) به هر دوره‌ای در هر جای دیگر کشور (و جهان) دسترسی داشته باشد.

فرض کنید کارشناس واحد ارتباط با مشتریان بخواهد پیشرفت کند و یک جایگاه مدیریتی به دست بیاورد. چنین کسی می‌تواند به عنوان مکمل تجربه عملی خود، ده‌ها دوره مدیریتی آنلاین و فیزیکی در زمینه‌های شناخت مشتری، ارزیابی و ارزش گذاری مشتری، مدیریت ارتباط با مشتری، نحوه مذاکره با مشتریان ناراضی و ... بگذراند. و حالا اگر فرد دیگری بدون این آموزش‌ها و صرفاً با مدرک MBA یا مدیریت کسب و کار بخواهد با او برای مدیریت دپارتمان ارتباط با مشتری رقابت کند، احتمالاً شانس چندانی نخواهد داشت.

رکودهای اقتصادی

موضوع دیگری که باید در ارزیابی آينده شغلی رشته مدیریت در نظر گرفت، دوره‌های رکود اقتصادی است. جدا از سیکل‌های رونق و رکود در سطح جهان - که ما هم از آن تأثیر می‌پذیریم - دوره های متعدد رکودهای داخلی ناشی از سوء‌مدیریت، سیاست‌گذاری‌های نادرست و ناآشنایی مسئولان با اقتصاد هم وجود دارد که به رکودهای جهانی اضافه می‌شوند.

با وجودی که در دوران رکود، مهارت های مدیریتی بیش از پیش مهم می‌شوند، در عمل زیاد می‌بینیم که جذب مدیران کمتر شده و مدیران مشغول به کار هم تعدیل می‌شوند. شاید یکی از علت‌ها این باشد که که برخی سازمانها هزینه برای نیروهای مدیریتی را هزینه لوکس می‌دانند. علت دیگر هم این است که عده‌ای از مدیران ارشد و صاحبان کسب و کار معتقدند برخی رکودها و بحران‌ها عمیق‌تر و فراگیرتر از آن هستند که توانمندی مدیران بتواند آن‌ها را مهار کند. بنابراین با حذف یا کاهش تحصیل‌کردگان مدیریت می‌شود هزینهٔ حفظ نیروهای عملیاتی را تأمین کرد.

بنابراین، با وجودی که ضد شهود اولیه به نظر می‌رسد، بخشی از تقاضا برای تحصیل‌کردگان مدیریت «فصلی» است. به ویژه اگر فرد صرفاً‌ به مدرک و گواهینامه MBA خود اتکا کرده و توانمندی‌ها و تخصص‌ ویژه و متمایزکننده‌ای نداشته باشد.

نیازمند ذهن تطبیقی خوب و قدرت آنالوژی

آخرین نکته‌ای که باید مد نظر قرار دهید این است که دانش مدیریت کسب و کار به شکل خام قابل‌استفاده نیست. کسی با خواندن کتابهای مدیریتی و کتابهای استراتژی نمی‌تواند ادعا کند که به مدیر و استراتژیست تبدیل شده است. حتی سابقه کار مدیریتی هم لزوماً از کسی مدیر نمی‌سازد. مدیران بسیاری هستند که سال‌های سال اشتباهات خود را تکرار کرده‌اند. سابقه کار طولانی‌تر صرفاً اعتماد به نفس آن‌ها را در نادانی‌هایشان افزایش داده و از آن‌ها مدیر خطرناک‌تری ساخته است.

مدیریت، به شدت نیازمند مهارت یادگیری، تفکر انتزاعی، درک آنالوژی و تفکر نقادانه است. فرد باید بتواند رفتار و تصمیم‌های خود را تحلیل و ارزیابی کند. هم‌چنین باید تشخیص دهد در هر یک از مسائل، بحران‌ها و چالش‌ها،‌ از میان مدلهای مدیریتی کدامیک واقعاً به کار او می‌آیند. و نیز بتواند از میان داستان های کسب و کار نکته‌های درستی را بیرون بکشد و تجربه‌های خود و مدیران دیگر را به درستی تفسیر کند. در غیر این صورت، پس از آشنایی با مدیریت و ادبیات مدیریتی،‌ صرفاً به زبانی تازه برای توجیه بهتر تصمیم‌های نادرست و خطاها و اشتباهات خود مجهز خواهد شد.

حتی اگر آينده تخصص مدیریت کسب و کار درخشان باشد، کسانی که از مهارت‌های فوق بی‌بهره‌اند، بهرهٔ چندانی از آن آینده درخشان نخواهند داشت. و متأسفانه باید بپذیریم که - حداقل در حال حاضر - تعداد کسانی که دوره های مدیریتی را گذرانده‌اند و هم‌چنان در حوزه‌های فوق ضعیفند، اصلاً‌ کم نیست.

ثبت نام در دوره MBA متمم

متمم مجموعه‌ای از درس‌های مدیریتی را با عنوان دوره MBA به صورت آنلاین ارائه می‌کند. پیشنهاد ما این است که درس‌های دوره MBA را ببینید و تصمیم بگیرید که آیا این درس‌ها می‌توانند نیاز آموزشی شما را برطرف کنند یا نه.

اگر تصمیم گرفتید در MBA متمم ثبت نام کنید، با توجه به اینکه مطالعه‌ تدریجی دوره MBA با تمرین‌ها و حاشیه‌ها و درس‌های جانبی، حداقل یک سال از وقت شما را خواهد گرفت، پیشنهاد ما این است که یک اعتبار یک‌ساله (یک میلیون و دویست‌هزار تومان) یا دوازده اعتبار یک‌ماهه (هر ماه  ۱۶۰ هزار تومان) خریداری کنید.

طی این یک سال، علاوه بر دوره MBA به سایر درس های متمم (از جمله توسعه فردی) هم دسترسی خواهید داشت.

ثبت نام می‌کنم    تجربهٔ متممی‌ها

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری معرفی رشته MBA به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه معرفی رشته MBA

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۲ نظر برای بازار کار رشته MBA | آینده شغلی رشته مدیریت کسب و کار چگونه است؟

  1. سیدمهدی حسینی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۳ درس)

    با وجودی که در مقدمه به هوش مصنوعی اشاره شد، در عوامل (مثبت یا منفی) به آن اشاره‌ای نشد. آیا هوش مصنوعی مولد می‌تواند روزی جای برخی از مشاوران مدیریت کسب و کار را پر کند، به جای آنها پیشنهاد دهد و یا به جای مدیران کسب و کار تصمیم بگیرد و اجرا کند؟ (دانشمندان به شدت روی این موضوع کار می‌کنند)
    البته جدای از بحث اصلی این درس که درباره آینده شغلی رشته مدیریت کسب و کار است، لذت دانستن در حوزه مدیریت کسب و کار و درک بیشتر مسائل پیرامون‌مان، همچنین تاثیر غیرمستقیم این رشته بر زندگی شخصی و نیز هر شغلی که داشته باشیم، چیزی است که فکر میکنم جذابیت این رشته را حفظ کند. حتی اگر افراد کمتری به صورت مستقیم در این رشته فعالیت داشته باشند.
    به چت‌جی‌پی‌تی گفتم درباره تاثیر هوش مصنوعی بر آینده شغلی رشته مدیریت کسب و کار بنویسد و مطالب زیر توسط آن تولید شده است:
    به صورت عامل منفی: «هوش مصنوعی می‌تواند وظایف مدیریتی مانند تحلیل داده‌ها، تصمیم‌گیری‌های استراتژیک و مدیریت منابع انسانی را با سرعت و دقت بیشتری انجام دهد و در نتیجه، فرصت‌های شغلی برای فارغ‌التحصیلان مدیریت کسب‌ و کار کاهش می‌یابد. همچنین، هوش مصنوعی مولد قادر به تولید محتوا، ایجاد گزارش‌های مدیریتی و تدوین استراتژی‌های بازاریابی خواهد بود، که این امر نیاز به برخی مهارت‌های مدیریتی انسانی را کم‌رنگ کرده و رقابت در بازار کار را برای فارغ‌التحصیلان این رشته دشوارتر می‌سازد.»
    به صورت عامل مثبت: «هوش مصنوعی نیاز به نوآوری در مدیریت کسب‌ و کار را افزایش می‌دهد و فارغ‌التحصیلان این رشته می‌توانند در طراحی استراتژی‌های نوین برای ترکیب این فناوری با فرآیندهای مدیریتی یا مشاوره در زمینه پیاده‌سازی آن در سازمان‌ها نقش ایفا کنند، که در نهایت منجر به ایجاد فرصت‌های شغلی جدید در زمینه‌های مدیریت تحول دیجیتال، نوآوری و توسعه کسب‌ و کارهای مبتنی بر فناوری خواهد شد.»

  2. علیرضا موثق گفت: (عضو ویژه)

    با این جمله به شدت موافقم.

    “اما استقبال از رشته لزوماً به معنای آینده شغلی جذاب نیست.
    فکر میکنم با این روند رو به رشد MBA، باید منتظر عناوینی مانند MBD هم باشیم.
    Master of Business Doers.
    واقعا، کننده کار کم است و فکر کنم این روند با شدت بیشتری ادامه پیدا کنه. بنظر من، اتفاقی که داره میفته، همزمان با روند استارت آپها، سازمانهای غیر متمرکز و …، فاصله بین رده های مختلف سازمانی کم خواهد شد. یعنی طرف باید مثلا همزمان به استراتژی محتوا فکر کنه، تحلیل رقیبان رو انجام بده و برنامه ریزی کنه و بخشی از اون کار رو هم خودش انجام بده. در صورتیکه MBA بخش اول رو قراره به ما یاد بده. (البته اگر درست یاد بده و ما هم درست یاد بگیریم).