Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره آموزشی هدف گذاری (کلیک کنید)


مشاوره کسب و کار | راه اندازی کسب و کار جدید و راهکارهای رشد و توسعه کسب و کار شما


مشاوره مدیریت و آغاز کسب و کار جدید

متمم در بحث‌هایی که تحت عنوان مشاوره کسب و کار یا مشاوره کارآفرینی مطرح می‌شوند، قصد ندارد مطالب و نکات جدیدی را مطرح کند.

بلکه مطالب مختلفی را که به یک حوزه و موضوع مربوط هستند، در کنار هم گرد می‌آورد.

آنچه در اینجا تحت عنوان مشاوره کسب و کار درباره راه اندازی کسب و کار جدید می‌خوانید، مطالبی است که به عناوین مختلف تحت عنوان موانع ایجاد کسب و کار، نکاتی در مورد کسب و کار اینترنتی، فرصتها و چالشهای کسب و کار خانگی، مدیریت کسب و کارهای کوچک و خلاصه هر آن چیزی که به یک کسب و کار موفق مربوط است، به صورت پراکنده در متمم مورد اشاره قرار گرفته است.

ما معتقد نیستیم که این مطالب، الزاماً می‌توانند جایگزین مشاور کسب و کار شوند؛ اما بر این باور هستیم که پاسخ بسیاری از سوالات و ابهام‌های مربوط به راه اندازی کسب و کارهای جدید را می‌توانید در این درس‌ها بیابید.

هدف شما مطالعاتی است یا قصد راه اندازی کسب و کار دارید؟

اگر بیشتر علاقمند به مطالعه در مورد جنبه های مختلف کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید دارید، مطالعه درس فعلی می‌تواند برای شما مفید باشد.

اما اگر قصد دارید واقعاً کسب و کاری راه بیندازید و مطالعه‌ی شما بیش از آنکه آکادمیک باشد، اجرایی است می‌توانید به درس نقشه راه کارآفرینی و مدیریت کسب و کارهای کوچک مراجعه کنید. در آن‌جا مجموعه‌‌ای از نکات مهم در راه اندازی کسب و کار گردآوری شده است:

انگیزه شما از راه اندازی یک کسب و کار جدید چیست؟

قبل از هر چیز، بیایید با خودمان صادق باشیم و ببینیم چرا می‌خواهیم کسب و کار جدید راه بیندازیم.

 این که فکر می‌کنم مدیر من بی‌شعور است، حتی به فرض درست بودن، دلیل منطقی برای کارآفرین شدن نیست.  

همچنین اینکه احساس کنم این همه زحمت می‌کشم و دیگران پولش و سودش را می‌خورند، نمی‌تواند به تنهایی برای اینکه یک کسب و کار جدید شروع کنم، کافی باشد.

به فرض اینکه واقعاً مصمم هستید که کاری را آغاز کنید، پیشنهاد می‌کنیم به سوالاتی که در اینجا مطرح شده است فکر کنید.

بهتر است کاغذی را کنار دست خود بگذارید و در زمینه‌‌ی هر یک از سوال‌ها،‌ هر چه به ذهن‌تان می‌رسد بر روی کاغذ بیاورید.

اگر چند دقیقه فرصت دارید، می‌توانید کلیپ ویدیویی نکاتی در ایجاد کسب و کار جدید را هم ببینید:

واقعاً می‌خواهید در این کسب و کار جدید چه کنید؟

نمی‌توانیم فعلاً یک شرکت تاسیس کنیم و بعد بنشینیم و فکر کنیم که با این شرکت چه می‌توان کرد. یا اساسنامه‌ای تنظیم کنیم و همه‌ی فعالیت‌های قابل تصور را در آن فهرست کنیم که اگر روزی تصمیم به کاری گرفتیم محدودیتی نداشته باشیم!

بنابراین اولین سوال مهم این است که  قرار است چه کنم؟

آیا می‌توانم داستانی از کسب و کارم تعریف کنم که ضمن جذاب بودن، اجرایی هم باشد؟

در این مرحله مناسب است بحث مدل کسب و کار و داستان آن را مطالعه کنید.

حالا تلاش کنید در چند سطر، داستانی از کسب و کار مد نظر خود بنویسید.

 جذاب بودن و هیجان انگیز بودن کافی نیست. مهم این است که این داستان اجرایی باشد. 

به خاطر داشته باشید که تا امروز، شما وجود نداشته‌اید و کار دنیا هم بدون شما لنگ نبوده.

کسی که فردا قرار است کالا یا خدمتی را از شما بخرد، امروز آن محصول یا خدمت را از جای دیگری تهیه می‌کند یا لااقل جایگزینی داشته است که باعث شده تا امروز بدون محصول و خدمت شما، به زندگی‌اش ادامه دهد.

پس شما باید به یک سوال مهم پاسخ دهید: «چرا من؟ چرا باید به سراغ من بیاید؟».

اینجا است که شما بر اساس همان چیزی که در داستان کسب و کار من خواندید، باید توجیهی داشته باشید و بتوانید لااقل به خودتان اثبات کنید که در حوزه محصول یا فرایند، نوآوری مهمی انجام داده‌اید.

بسیاری از افرادی که کسب و کار جدید ایجاد می‌کنند، اصرار دارند که هیچ کس در هیچ جا تاکنون محصول یا خدمتی مشابه آنها ارائه نکرده است.

این حرف اگر چه برای ایجاد روحیه خوب است،‌ اما ادعای ساده‌ای نیست.

دیر یا زود، درستی یا نادرستی این ادعا، توسط حساب بانکی شما اثبات خواهد شد.

پس بد نیست یک بار دیگر روی محصول خود فکر کنید.

با ایجاد کسب و کار جدید چه ارزشی ایجاد می‌کنید؟

در این‌جا، مناسب است که درس زیر را بخوانید:

شما در کسب و کار جدید خود، چه ارزشی ایجاد می‌کنید؟

پس از خواندن درس، پاسخ این سوال را روی همان کاغذی که در دست دارید بنویسید.

فراموش نکنید که  ارزش چیزی است که مشتری حاضر باشد به خاطر آن پول پرداخت کند. در غیر این صورت شاید شما یک کار خیر انجام داده باشید اما کسب و کاری بنا نکرده‌اید.  

فکر نکنید این‌ نوع سوال‌ها لوکس و تجملی است و صرفاً سازمان‌های بزرگ برای شعارهای تبلیغاتی‌شان به سراغ پاسخ آن‌ها می‌روند. حتی برای راه اندازی یک کسب و کار کوچک خانگی هم باید پاسخ این سوال را بدانید.

چه کسی قرار است به شما پول بدهد؟

این مطلب آن‌قدر مهم بوده که ما یک درس مستقل را به آن اختصاص داده‌ایم:

چه کسی قرار است برای محصول یا خدمت شما پول بدهد؟ یا هزینه کسب و کار شما را تامین کند؟

همه‌ی ما الزاماً از مشتریان خودمان کسب سود نمی‌کنیم.

شاید دیالوگ یکی از فیلم‌های قدیمی هالیوودی را به خاطر داشته باشید که در آن مسافر از راننده تاکسی می‌پرسد: من چقدر باید به شما پول بدهم؟ و راننده تاکسی پاسخ می‌دهد: هر چقدر راحت هستید. من سخت‌گیر نیستم. اصل پول را از کسی که جنازه‌ی شما را تحویلش می‌دهم خواهم گرفت!

یک نکته دیگر را هم مد نظر داشته باشید:

اینکه شما به عنوان کسی که علاقمند به کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید هستید، آیا واقعا توانایی ایجاد ارزش دارید و برای ایجاد ارزش برنامه ریزی کرده اید، یا صرفا با ایجاد یک شخصیت حقوقی، میخواهید قلابی در رودخانه فرصتها بیندازید و به انتظار یک ماهی راه گم کرده بنشینید؟

حتما قبول دارید که خروجی هر کسب و کاری، نهایتا توسط بازار آن، سنجیده میشود.

ما و شما نمیتوانیم یک کسب و کار جدید ایجاد کنیم و وقتی که دیدیم مردم حاضر نیستند خدمات را خریداری کنند، بگوییم ما تلاش کردیم، ولی جامعه قدر ما را نمیدانست!

بازار، معیار نهایی سنجش ارزشی است که ما برای مردم ایجاد میکنیم.

مردم با پرداخت پول، جدای از تامین هزینه اجرای کسب و کار، از میان فعالیتهای مختلف، به فعالیتهایی که آنها را راضی تر و خوشحالتر کرده است، رای میدهند.

برای درک بهتر این مطلب و تصمیم گیری دقیق‌تر در مورد جزئیات کسب و کار جدیدتان، بهتر است ابتدا این دو درس را مرور کنید:

بازار به عنوان معیار نهایی سنجش ارزش

تفاوت فرصت طلبی و ارزش آفرینی

آیا صنعتی را که می‌خواهید در آن فعالیت کنید، می‌شناسید؟

بد نیست قبل از اینکه در یک صنعت مشغول به فعالیت شوید، تحلیلی استراتژیک از آن صنعت هم داشته باشید.

فکر کردن به سوالاتی که در درس تحلیل استراتژیک صنعت مطرح شده، شرط لازم برای آغاز کسب و کار جدید است و نه شرط کافی.

اما مطمئن هستیم که با فکر کردن به این سوالات، سوالات بهتر و دقیق تری به ذهن شما خواهد رسید.

تا چه حد با مسائل مالی مرتبط با راه اندازی کسب و کار آشنا هستید؟

بسیاری از کارآفرینان، میانه‌ی خوبی با بحث‌های مالی ندارند.

آنها با خود فکر می‌کنند که برای شروع کار جدید، مهم ایده است که ما داریم. کسب و کارمان که راه افتاد و جان گرفت، حسابدار و مدیرمالی را هم به خدمت می‌گیریم تا به رشد کسب و کار ما کمک کنند.

شاید بتوان استفاده از نیروی مختصص مالی را کمی به تعویق انداخت، اما فکر کردن به مسائل مالی و چالش‌های مالی چیزی نیست که به دست فراموشی سپرده شود.

بحث مالی هم، صرفاً به تامین سرمایه محدود نیست. بلکه بیشتر به فهم درست از پول و سرمایه و مدیریت سرمایه باز می‌گردد.

اکثر کارآفرینانی که نمی‌توانند سرمایه گذاران خصوصی یا دولتی را جذب ایده‌ی خود کنند، به فرض جذاب بودن و عملی بودن ایده، احتمالاً از ناآشنایی با پول و سرمایه رنج می‌برند.

هر سرمایه گذاری، با چند جمله صحبت، می‌تواند درک کند که آنها، چاهی هستند که اگر چه تابلوی یک ایده‌ی زیبا بر بالای آن آویخته است، اما پولی که درون این چاه ریخته می‌شود، هرگز بازنخواهد گشت.

برخی از مفاهیمی که باید در ابتدای راه اندازی کسب و کار به خوبی و به شکل عمیق درک کنیم، موارد زیر هستند:

  • سرمایه در گردش
  • هزینه‌های جاری
  • مزایا و معایب واگذاری سهم به دیگران
  • تفاوت سود اسمی و سود واقعی
  • تفاوت مکانیزمهای مختلف رشد مالی
  • مزایا و معایب وام‌های کوتاه مدت و بلندمدت
  • ساختار هزینه
  • نقدینگی
  • مفروضات و ریسک های مالی

[توضیحات تکمیلی در زمینه موارد فوق: اشتباهات مالی در ایجاد کسب و کار]

آیا می‌توان همزمان با راه اندازی کسب و کار جدید به کار قبلی هم ادامه داد؟

اگر بخواهیم از لحاظ آماری به مسئله کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید نگاه کنیم، کسب و کارهای موفق زیادی را می‌توانیم بیابیم که بنیان‌گذاران آن‌ها، در زمان تاسیس، تا مدت‌ها به کار دیگری هم اشتغال داشته‌اند.

معمولاً در کسب و کار خانگی یا هر کسب و کار کوچک دیگری، تامین مالی از طریق کار کردن در محل دیگر، انتخابی رایج است.

اما به خاطر داشته باشیم که نهایتاً یک کار جدید زمانی ریشه می‌گیرد که شما تمام وقت خود را برای آن بگذارید و دیر یا زود به نقطه‌ای می‌رسید که نمی‌توانید وقت و انرژی و منابع خود را به صورت همزمان برای کار قبلی و کسب و کار جدید صرف کنید.

[توضیحات کامل‌تر: کسب و کارهای جدید و کارآفرینی پاره وقت]

در مورد حضور کسب و کار من در شبکه های اجتماعی چه توصیه‌ای دارد؟

متمم چند درس مستقل در زمینه‌ی اشتباهات کسب و کارها در شبکه های اجتماعی دارد که می‌توانید از طریق لینک زیر به آنها دسترسی پیدا کنید:

آیا متمم در مورد نکات مربوط به راه اندازی کسب و کار موفق فایل صوتی هم دارد؟

ما یک مجموعه فایل صوتی تحت عنوان پروژه کارآفرینی در ایران و دلایل شکست آن با در نظر گرفتن شرایط کسب و کارها در ایران و اشتباهات رایج در ماه‌ها و سالهای نخست آن، تولید کرده‌ایم.

اگر قصد راه اندازی یک کسب و کار جدید در ایران را دارید، احتمالاً این فایل صوتی می‌تواند برایتان مفید باشد.

می‌توانید آن را به صورت رایگان از طریق لینک زیر دانلود کنید:

دانلود فایل صوتی نکاتی درباره کارآفرینی در ایران

به مشاوره مدیریت علاقه دارید؟

همه‌ی کسانی که بحث‌های کارآفرینی و راه اندازی کسب و کار را دنبال می‌کنند، الزاماً قصد ندارند خودشان فعالیت تازه‌ای را آغاز کنند. بلکه گروهی از آن‌ها افرادی هستند که قصد دارند به عنوان مشاور مدیریت یا مشاور کسب و کار یا مشاوره توسعه کسب و کار (و عناوینی مانند این‌ها) مشغول به کار شوند و به دیگران مشورت دهند (یا به صورت فریلنسر یا در قالب شرکت های مشاوره کسب و کار).

اگر شما جزو این گروه از افراد هستید، پیشنهاد ما این است که حتماً درس مشاوره مدیریت را بخوانید تا بتوانید در ارائه‌ی خدمات مشاوره کسب و کار و مشاوره کارآفرینی بهتر عمل کنید:

مشاوره مدیریت (تعریف، ویژگی‌ها و چالش‌ها)

پیشنهاد عضویت در متمم

شما با عضویت ویژه در متمم، می‌توانید به درس‌ها و آموزش‌های بسیاری از جمله موضوعات زیر دسترسی کامل داشته باشید:

  فهرست درس‌های متمم

موضوعات زیر، برخی از درس‌هایی هستند که در متمم آموزش داده می‌شوند:

  دوره MBA (یادگیری منظم درس‌ها)

  استراتژی | کارآفرینی | مدل کسب و کار | برندسازی

  فنون مذاکره | مهارت ارتباطی | هوش هیجانی |تسلط کلامی

  توسعه فردی | مهارت یادگیری | تصمیم گیری | تفکر سیستمی

  کوچینگ | مشاوره مدیریت | کار تیمی | کاریزما

  عزت نفس | زندگی شاد | خودشناسی | شخصیت شناسی

  مدیریت بازاریابی | دیجیتال مارکتینگ | سئو | ایمیل مارکتینگ

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۳۴ نظر برای مشاوره کسب و کار | راه اندازی کسب و کار جدید و راهکارهای رشد و توسعه کسب و کار شما

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : آتبین مقصودی

    درود

    در گام نخست دو استراتژی کلی پیش روی ماست:
    1- استراتژی inside-out
    2- استراتژی outside-in

    اولی میگه به درون و چیزایی که تو دست داری (منابع خاص، قابلیت های خاص، ایده جدید، ...) و دیگران حاضرن براش پول بدن نگاه کن و انتخاب کن
    دومی میگه به نیازهای بیرون (بازار، نیازهای مردم اجتماع، شرکتی که داری توش کار می کنی، کسب و کارهای دیگه) نگاه کن و ببین چه کالا یا خدمتی برای پاسخ به اون نیاز می تونی ارایه کنی که طرف حاضر باشه به خاطرش پول بده

    حالا توی گام های بعدی کار کمی تخصصی تر میشه (هرچند انجامش واجب نیست ولی خوب مستحبه):
    تدوین استراتژی کسب و کار، تحلیل صنعت و استفاده از ابزارهای اون (۵ نیروی رقابتی پورتر، تحلیل محیط های میکرو و ماکرو، ...)، تحقیقات بازار، تدوین مدل کسب و کار و ...

    سپاس

  1. مهدی زارع پور گفت: (عضو ویژه)

    تجربه شخصی که ممکن است هیچ ارزش و اعتباری نداشته باشد:

    “اگر واقعاً قصد راه اندازی کسب و کار دارید، درگیر مطالعه نشوید! منظورم این نیست که مطالعه نکنید، درگیر آن نشوید. تا شروع نکنید، مفاهیم برای شما بی معناست و ممکن است شما را از یک فرصت عالی، دور کند.”

  2. عاطفه ترحمی گفت: (عضو ویژه)

    از وقتی که وارد بازار کار شدم شروع به کار آفرینی کردم
    من خارج از ایران شروع به کار کردم و تخصصم با کاری که میتوانستم ازش درآمد کسب کنم متفاوت بود و به علت علاقه زیادم به تخصصم شروع کردم در شرکت های مختلف به کارآموزی و در کنار اون از راه های دیگر شروع به کسب درآمد کردم بدون اینکه به ارزش کارم فکر کنم فقط دنبال راهی برای کسب درآمد بودم چون معتقد بودم فقط در راه کار تخصصیم میتونم ارزش آفرینی کنم نه هیچ جای دیگه  .
    بعد از چند سال متوجه شدم که من در مسیری قدم گذاشته ام و الان حرفه ام شده که در آن تجربه وتخصص زیاد دارم ولی  بدون فکر کردن به هیچ ارزشی و هیچ سیستمی و فقط به صورت پراکنده درآمد کسب میکنم و چون مشتری های خاص خودم رو دارم  بدون اینکه بخوام دارم ارزشی خلق میکنم پس باید با علم بیشتر این مسیرو ادامه بدم و شاید مسیر زندگی من از اول همین بوده .
    به عنوان کسی که بدون علم بر کار آفرینی چندین  کار فریلنسری در ۶ سال اخیر
    راه اندازی کردم طبق تجربه ام فکر میکنم مهم ترین موضوع همون خلق ارزش هست و اینکه واقعا برای اون ارزش جنگیدن .
     
     

  3. توصیه من ای کاش این توصیه ابتدای این درس قرار میگرفت نه انتها :)
    در ابتدای این درس عالی و مسئولانه اشاره شده:
    هدف شما مطالعاتی است یا قصد راه اندازی کسب و کار دارید؟
    به این دوراهی خوب دقت کنید، زمان ما مهم هستش اما ممکن در این مشاوره به چالش هایی کشیده بشید که الزاما برای آنها اماده نباشید.
    اساسا همه ما در متمم افراد تحصیلکرده و تحلیل گر های ناب و خوشه چین های بینظیر علمی نیستیم که در نهایت بگیم،  به به آنچه که به دردم نخورد را کنار گذاشتم و آنچه به دردم خورد را در توشه راهم قرار دادم.
    دوستان من: اگر صنعتی را پیدا کردید که کنجی از نیازهای آن انقدر بزرگ هست که شما هم میتوانید سهم خودتان را داشته باشید ابتدای درس مسیرتان را مشخص کنید و قید مشاوره را بزنید و در آینده به سراغ آن بیایید و احتمالا در این مسیر کارآفرینی و ایجاد کسب و کار جدید به درستی هدایت خواهید شد. 
    ارزش آفرینی در کلام بقدری بزرگ است که عالمانی میتوانند عالمی درباره اون کتاب بنویسند اما در عمل و ابتدای کار باید همانی را که دیگران در بازار  هدفتان ارائه میکنند را ارائه کنید حتی کوچکتر و پس از آن برای رشد و توسعه برای سهم بیشتر در دایره ای از انتخاب های محدود تری قرار میگیرید که ارزش ها وزن شما را مشخص میکنند و وجه تمایز شما خواهند شد
    من بعنوان یک فردی که شکست خوردم و همه زندگیم را باخته ام عرض میکنم.
    یکی از بزرگترین اشتباهاتم در آغاز کسب و کار درگیر شدنم با ارزش ها و وجه تمایزها بود
    قصه کسب و کار شما با ورژن یک  آغاز میشه و نه میتونید و نه باید بفکر ورود با ورژن ۱۰ از خدمات و سرویستان به عرصه رقابت باشید.
    اگر سعی کنید که تمام ارزش ها و تمام جاهای خالی بازار را در ایده خودتان خلق کنید و بعد از آن به بازار و عرصه کسب و کار وارد شوید، متاسفانه تمام فرصت هارو از دست داده اید،
    به قول بزرگواری که متاسفانه نام ایشان را به یاد ندارم، ایرادی نداره اگر نسخه اول شما برای بعضی ها پر از ایراد بود یا خنده دار بود اگر اینها را مشاهده نکردید بنظر کمی دیر آمده اید.
    من ۱۸ سال کارمند بودم تقریبا نیمی از این عمر را در سمت مدیریت و معاونت کار کردم و البته به خودم نمره قبولی هم میدهم.
    زمانی تصمیم گرفتم که برای خودم کسب و کاری راه بی اندازم چرا و چطور شکست خوردم در اینجا نمی گنجه اما پس از پشت سر گذاشتن طول درمان و بهبود کم و بیش اسیب هایم،
    این بار آمده ام که کار مطالعاتی را در کنار تجربیاتم قرار دهم و دوباره آغاز کنم امیدوارم اگر در جمع دوستان متممی کسی مانند من است بزودی در مسیر موفقیت قرار بگیرد و شادی این اتفاق را با ما در میان بگذارد.
    متشکرم
     

  4. سجاد رحیمی مدیسه گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۵ درس)

    در مشاوره‌های کسب‌وکاری که از طرق دیگه داشتم و دارم، متوجه شدم اشخاص و آژانس‌هایی که مشاوره می‌دهند، اشتباهات متعددی رو مرتکب می‌شوند و در نتیجه، آسیب‌های زیادی به کسب‌وکارها و حتی سازمان‌های متوسط و بزرگ وارد کردند که عمدتاً اثراتش رو بعد از رفتن اون فرد به اصطلاح مشاور/تیم مشاور! خودش رو نشون داده و متأسفانه دست فرد یا سازمان هم جایی بند نیست؛ چون جنس کار مشاوره، گفتگو کردن هست و این گفتگو کردن، ملاحظات متعدد زیادی رو داره.

    به عنوان مثال یکی از اشتباهات عمدۀ افرادی که اصطلاحاً عنوان مشاور کسب‌وکار رو یدک می‌کشند، این هست که بر روی توانایی و راه‌حل‌های خودشون(یا تیمشون) تکیه می‌کنند؛ نه درک مشکل مشتری.

    متأسفانه خیلی از این مشاوره‌ها، رویکرد کمک کردن به مردم و بنگاه اقتصادی رو نداره و رنگ و بوی منفعت‌طلبی‌اش به جنبه‌های اخلاقی، حرفه‌ای و انسانی کار غلبه داره؛ و نتیجه رو همه داریم می‌بینیم در سازمان‌ها و کسب‌وکارهای مختلف.

    فرهنگ‌های سازمانی غلط؛ روابط به ظاهر عالی(در برندهای مثلاً بزرگ و صاحب‌نام یا استارت‌آپ‌ها و کسب‌وکارهای نوین) اما از درون ویران شده؛ استانداردها و توسعه یافتگی‌های کاغذی، بازاریابی و فروش غلط و سیستم‌سازی‌های فاجعه‌بار و … آسیب‌های دیگری که در این مختصر فرصت پرداختن مبسوط بهشون نیست.

    وقتی در مشاوره‌ها، گوش دادن درست اتفاق نمی‌افته و سؤالات مناسب پرسیده نمی‌شه، چطور می‌شه انتظار داشت اون مشاورۀ کسب‌وکار، خروجی مؤثری برای صاحب بیزینس داشته باشه؟

    من در مشاوره‌های شخصیم هیچ وقت عجله نمی‌کنم؛ تلاش نمی‌کنم به هر قیمتی، مشاوره رو نهایی کنم و یا به جلسات متعدد بیهوده بکشونم؛ چون خدایی هم بالای سر ما هست و این اعتقاد من در همۀ جلسات مشاوره‌ام بوده و هست؛ چیزی که متأسفانه کمرنگ شده خصوصاً در سال‌های اخیر با بحران‌های اقتصادی که داشتیم.

    حالا حساب کنید در این بازار داغ مشاوره‌های ناکارآمد کسب‌وکار، افراد سودجو و یا بنگاه‌های تجاری منفعت‌طلب هم به میان بیان؛ چه اتفاقی می‌افته؟ تشخیص سره از ناسره ممکن نمی‌شه و خیلی‌ها آسیب می‌بینند و پولشون هم از جیبشون رفته!

    خیلی‌ها مشاورۀ کسب‌وکار رو فقط عدد و رقم می‌بینند! در حالی که کسب‌وکار از نظر من یعنی یک انسان اون رو به وجود اورده و هزار دغدغه و آرزو داره برای اون.

    هر انسانی منحصر به فرد هست؛ اگر من نتونم با یک انسان که مدیر یک کسب‌وکار یا سازمان بزرگ هست درست همدلی کنم، آیا پولش برکتی برای من داره؟

    وقتی نتونم یک انسان رو درست درک کنم، چطور می‌تونم بهش راه حل و پیشنهادهای ارزشمند برای رونق کسب‌وکار یا رفع مشکلات و چالش‌های سازمانش، بهش ارائه کنم؟

  5. سعید کمالی هستم چند روزی هست متمم رو رو دنبال میکنم خیلی عالی و پیشنهاد میکنم 

  6. سعید علی‌بخشی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۲ درس)

    بنظر من یه مشاور کسب و کار حتما بهتره خودش یه کسب و کار رو راه اندازی کرده باشه تا با ابعاد بیشتری از یه کسب و کار آشنا شده باشه، تا راهکارهای بهتری جهت بهبود هر کسب و کاری بدهند. 

  7. بعضی ها فکر می کنن تو کار آفرین اینها مهم هستند ؛ امکانات هست یا نه ،سرمایه هست یا نه ،ایده داریم یا نه ،بازار کجاست ،تکنولوژی در دسترس مون هست یا نه

    اما من فکر می کنم برای کارآفرین بودن باید بپرسیم که آیا من شخصیت کارآفرین دارم یا نه

    متاسفانه خیلی ها از جمله خود من فکر می کنیم مادر زادی کارآفرین بدنیا اومدیم ، اما وقتی اولین کارمونو استارت می زنیم و سختی های کار رو می بینیم به این نتیجه می رسیم که (حداقل پیش خودمون) من کارمند خوبی می تونم باشم.پس از کلی ضرر و زیان دوباره دنبال شغل کارمندی می ریم

  8. رحیم خورشیدی علی کردی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۶ درس)

    سلام

    امیدوارم همیشه در حال خودآفرینی باشید

    برای یادگیری ،چه قدر این متمم خوبه

    ۴سال پیش و در پی شاخه به شاخه کردن های مکرر جهت پیدا کردن شغل یا کسب وکار مورد علاقه با متمم و کلی کتاب و…آشنا شدم

    گر چه روزهای آخر کارمندی را سپری می کنم(چند بار درخواست بازنشستگی پیش از موعد را دادم و موافقت نشده)

    ولی توی این مدت کلی اتفاق مثبت توی زندگی ام افتاده

    چند نکته:

    ۱_تجارب کارهای قبلی می تونه درس های خوبی برای ادامه راه  باشه

    ۲_یافتن منابع درونی خیلی مهمه

    ۳_فهمیدن مقصد مهمه اما بخش زیادی از چیزها توی مسیر رخ می ده

    ۴_نترسید و نترسیم، شروع کنیم، هر چه شناخت مات از خودمان بیشتر باشه ،هزینه ها پایین تر میاد

    اما اما

    به ره بادیه رفتن

    به از نشستن باطل

    که گرد مراد نجوییم

    به قدر وسع کوشیم

    آرزوی خودآفرین شدن شماست

  9. من همیشه از اینک کارمند بوده ام و تمام ایده هایم را به مرحله ی اجرا نمی رساندم ناراحت بودم و همیشه شوق و علاقه ای به اجرای ایده ها و انجام کارهای جدید داشته ام و ازطرفی ریسک پذیری کمی رو در خودم حس می کردم که دلم میخواست در کنار کسی کار کنم که با این بجث ها تا به اینجا متوجه شدم که کارافرینی درون سازمانی متناسب

    علایقو روحیات من هست و من ابدا علی رغم نظر دیگران نباید از اینکه ایده هام رو با مدیر به اشتراک میذارم و دوست دارم کارها بهتر انجام شه یا کارهای جدیدی انجام بدهیم

    مردد باشم و می تونم با مذاکره درست این موضوع رو به نفع خودم پیش ببرم