مدیریت احساسات و ایفای نقش در محل کار

۶۲ نظر برای مدیریت احساسات و ایفای نقش در محل کار

پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

نویسنده‌ی دیدگاه : محمد مقیمی



در خصوص رول پلی من یه نکته اضافه کنم

به تجربه دریافتم که خیلی وقتها فشار روانی، ناشی از تحمل رفتارهایی هست که به اصطلاح غرور ما رو جریحه دار میکنه. این مساله بیشتر متوجه افرادی هست که به شغل ویزیتوری مشغول هستند و مرتب باید جواب های منفی از دیگران بشنوند که تاثیر بدی روی روحیه شون میذاره. یا خیلی وقتها شخص موظفه کاری رو انجام بده که از انجام دادنش خجالت می کشه که یا منجر به انصراف از انجام اون کار میشه یا منجر به انجام دادن با تحمل فشار خیلی زیاد. اما همین افراد اگه قرار باشه توی یک نمایش یا تئاتر ، همون کار رو انجام بدن، خیلی راحت باهاش کنار میان. من با در نظر گرفتن همین موضوع مدتی کارگاههای افزایش اعتماد به نفس با متد تئاتر رو اجرا می کردم. که خیلی خیلی بازدهی خوبی داشت. به فرض کسی که با فروشندگی راحت نبود و از این کار خجالت می کشید، بهش میگفتم توی سناریوی امروز قرار ه نقش یه فروشنده رو اجرا کنی، متن دیالوگت هم اینه. صرفنظر از این که طرف چقدر نقشش رو خوب اجرا کنه، می دیدم که با نقشش راحته و مشکلی هم نداره. طبیعی هم هست. یک هنرپیشه محبوب مثل آقای شهاب حسینی شاید هرگز حاظر نباشه توی خیابون داد و بیداد کنه و با سنگ شیشه ماشینمردم رو بشکنه؛ ولی وقتی توی فیلمنامه همچین نقشی براش در نظر گرفتن، به نحو احسن اونو انجام میده و تشویق هم میشه. بنابراین کافیه من تصور کنم قرار ه جلوی دوربین یا روی صحنه نمایش ، یه رول رو اجرا کنم، این تنها یه رول هست و لطمه ای به شخصیت من نمیزنه. همین کافیه تا استرس و فشار ناشی از کم رویی و سایر عوامل کم بشه و من بهتر اون نقش رو ایفا کنم. وقتی مراحل اولیه آموزش رو توی کارگاهها طی چند جلسه انجام میدادم ؛ برای بالا بردن مهارت بداهه گویی و چانه زنی داوطلبان، اونها رو با خودم توی خیابون و اماکن عمومی میبردم و اینبار بایستی رول رو در شرایطی اجرا می کردن که طرف مقابل یه شخص رهگذره و اطلاعی از ماجرای آموزش ما نداره. مثلا" به یکی بچه ها میگفتم ده دقیقه وقت داری، برو ساعتت رو به اون آقا که اونجا نشسته بفروش و مذاکره رو با گوشی موبایلت رکورد کن. یا برو به فلان آقا بگو یه نخ سیگار بهت بده (رایگان).

بچه هایی که اون دوره رو با من میگذروندن، نیروهای بسیار مفیدی برای شرکتشون می شدن و اونقدر راحت تر با محیط کار کنار میومدن که گاها" شرکت درخواست میکرد تا اون دوره رو برای سایر پرسنلش هم برگذار کنم.

فکر میکنم رول پلی کردن و اینکه با خودمون این قرار رو بذاریم که قوانین مطلوب کارفرما، سناریوییه که قرار من اجراش بکنم و محیط کار هم صحنه تئاتره. صرف نظر از این که مخاطب من چه برخوردی با من میکنه، من نقشم اینه که فلان دیالوگ رو بگم و فلان حس رو بگیرم. طرف مقابل هم یه هنرپیشه ست که دوست منه ولی قراره مثلا نقش یه آدم عصبی رو بازی کنه. قراداد کردن جمیع شرایط فوق با خودم باعث می شه که تا حد زیادی از فشار روانی محیط کار بر روی من کم بشه دیرتر فرسوده بشم. گرچه این کار در ابتدا سخت به نظر میرسه، ولی به مرور ما تبدیل به کسی میشیم که نقشش رو بازی میکنیم و دیگه رول یه آدم آروم و خوشرو رو اجرا نمیکنیم، بلکه یک آدم واقعا آروم و خوشرو میشیم.

 
تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
.