Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره آموزشی هدف گذاری (کلیک کنید)


عامل خوش شانسی چیست؟ چرا من بدشانس هستم؟


عامل خوش شانسی و دلیل بدشانسی من

عامل خوش شانسی چیست؟ آیا واقعاً کسانی هستند که خوش شانس باشند؟

اگر کسانی هستند که خوش شانس باشند (که من فکر می‌کنم هستند) چرا من بدشانس هستم؟

دغدغه‌ی خوش شانسی و بدشانسی آنقدر جدی هست که سوال در مورد خوش شانسی به وال استریت هم راه پیدا کرده است. البته بهتر است بگوییم بررسی دلیل بدشانسی. چون هیچکس به خوش شانسی اعتراضی ندارد!

از دن اریلی خواسته شده که در این مورد توضیح دهد.

اجازه بدهید به سبک همیشه، پاسخ سوال خوش شانسی و بدشانسی را بخوانیم و بعد با یکدیگر در موردش صحبت کنیم:

دسترسی کامل به این مطلب برای اعضای ویژهٔ متمم امکان‌پذیر است.
 سایر پرسش‌ و پاسخ‌های دن اریلی

      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     تعدادی از دوستان علاقه‌مند به این مطلب:    طاهره خباری ، محمد_خرمی ، سیما لبیبی ، آرش ، حمید

 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۱۰۲ نظر برای عامل خوش شانسی چیست؟ چرا من بدشانس هستم؟

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : هیوا

    "اگر تلاش کنی و گزینه‌های بیشتری را امتحان کنی، می‌توانی شانس بیشتری داشته باشی".

    چند وقت پیش، یک مصداق جالب برای این حرف دن اریلی از زندگی خود او خوانده بودم که بد نیست اینجا تعریف کنم:

    دن اریلی یک بار بر اثر انفجار منزیم هفتاد درصد بدنش دچار سوختگی درجه سه شد و به قول خودش در چند ثانیه تمام آرزوها و امیدهاش بر باد رفت.

    بعداً به خاطر دریافت خون آلوده به یک نوع ناشناخته هپاتیت، بعضی از عملهای پیوند پوست توسط بدنش پس زده می‌شد و پروسه بهبودیش هم به علت ابتلای به این بیماری به کندی پیش می رفت. پس از چند سال تعویض پانسمانهای دردناک روزانه و پیوندهای پوست مکرر کم کم خوب شد و روانشناسی خواند که ببیند چرا پرستارها و دکترها در بعضی موارد ساده انقدر غیرعاقلانه رفتار می کنند.

    پس از چند سال دوباره متوجه شدند که به هپاتیت سی دچار شده و احتمالاً به زودی به شکل دردناکی خواهد مرد. اما یک پرتکل آزمایشی را هم به او پیشنهاد کردند که احتمال داشت موثر باشه. لازمه اجرای این روش درمانی این بود که هر هفته سه بار سرنگی رو در ران خودش تزریق کنه و 16 ساعت پس از آن تهوع و لرزش و درد وحشتناکی رو تجربه کنه. به مدت 18 ماه.

    نتیجه اینکه سوختگی او و تجربیاتش در بیمارستان او را به مسیری کشاند که باعث شد لبه‌های علم را در آن حوزه جلو ببرد و به یکی از بزرگترین‌های آن حوزه شود.

    و جالب اینکه دن اریلی تنها موردی بود که توانست آن پرتکل درمانی آزمایشی را 18 ماه انجام دهد و زنده بماند.

    پ.ن: البته از این مثال قاعده خاصی نمیشه درآورد چون بسیاری از پارامترهای مهم رو درنظر نگرفتیم ولی برای خیلی از ماها می‌تواند الهام بخش باشد. اینکه من هر لحظه چه گزینه هایی پیش روبم داریم، چه گزینه‌های دیگری رو خلق می‌کنم و چه گزینه‌ای را انتخاب می‌کنم. چکار می‌توانم بکنم و چکار میکنم.

    یاد حرف نیچه افتادم که میگفت اگر دو گزینه را به من بدهند، انتخاب من گزینه سه است.

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .