تهدیدهای تلاش برای پرورش دیگران
هنوز هم سرگرم سوال قدیمی خودمان هستیم و میخواهیم دفترچهی داشته های من را تکمیلتر کنیم. بعد از آغازگر بودن و آینده نگری و هنر مشارکت دادن دیگران در بازی، میخواهیم به کسانی بپردازیم که برای پرورش دادن دیگران و کمک به رشد و توسعهی توانمندیهای آنان، مستعد هستند.
حتماً میدانید که یکی از رایجترین بحثهای امروز مدیریت، بحث رهبری یا Leadership است و یکی از مهمترین ویژگیهای رهبر را، بسترسازی برای رشد و پرورش توانمندیهای دیگران (در محیط خانواده یا سازمان) میدانند.
اما همیشه این سوال وجود دارد که آیا همهی ما از توانمندی پرورش دیگران برخوردار هستیم؟
دوست عزیز.
درسهای مرتبط با استعدادیابی و پرورش استعدادها برای کاربران آزاد متمم در نظر گرفته شدهاند.
بنابراین دسترسی به آنها نیازمند پرداخت هزینه نیست و صرفاً لازم است نام کاربری و کلمهی عبور خود را تعریف کنید:البته مطالعهی درسهای استعدادیابی و انجام پروژه استعدادیابی برای دسترسی به درسهای پرورش استعداد ضروری است. پس:
- گام اول: ثبت نام
- گام دوم: مطالعه درسهای پایهی استعدادیابی
- گام سوم: انجام پروژه استعدادیابی
- گام چهارم: مطالعهی درسهای پرورش استعدادها (از جمله همین درس)
همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به جمع اعضای ویژهی متمم میپیوندید و به درسهای بسیاری از جمله درسهای زیر دسترسی پیدا میکنید:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مفاهیم پرورش استعدادها به شما پیشنهاد میکند:
- پرورش استعدادها | استعدادیابی پیشرفته
- عوامل و موانع پرورش و شکوفایی استعدادها
- دفتر یادداشت برای مدیریت استعدادها
- پرورش استعدادها – داشته های من چیست؟
- کتاب پنج نقطه قوت برتر خود را بشناسید | استعدادیاب کلیفتون (تست گالوپ)
- معنی ابتکار عمل چیست؟ چگونه ابتکار عمل را در خود پرورش دهیم؟
- آیا من آینده نگر هستم؟
- تو هم میتوانی در این بازی باشی
- تهدیدهای تلاش برای پرورش دیگران
- توانمندی در جلب دوستی و رابطه سازی با دیگران
- آیا رقابت جویی جزو توانمندیهای من است؟
- پرورش استعدادها: فهرستی الهام بخش از حدود هفتاد توانمندی متفاوت
- کتاب المنت و کتاب یافتن جوهر درون | کن رابینسون
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : سامان عزیزی
فکر میکنم در این زمینه تا حدی توانمند هستم.
شاید تجربه ای که در شرکت تازه تاسیس مون(9ساله) داشتیم بتونه تا حدی این موضوع رو شفاف کنه.
ما سه شریک بودیم که شروع کردیم. هیچ کدوم تجربه ی مناسبی(یا قابل اتکایی) در زمینه کارمون نداشتیم. در حوزه کسب و کار مطالعاتی انجام داده بودیم ولی اونم کم بود (خودمون همه کاره شرکت بودیم: مدیران ارشد شرکت،مدیران میانی،انباردارن،توزیع کننده گان،خدماتی و هر پستی که بتونین تصور کنین!). همون موقع هم برای آموزش وقت میزاشتم(یعنی هرچی رو بلد بودیم یا به تازگی یاد گرفته بودیم طی جلساتی برای همدیگه ارایه میدادم-هرچند خیلی کم بود و محدود)
بهد از مدتی بنا به دلایلی،مسولیت کار رو من به عهده گرفتم. واقعا نیاز به یادکیری رو برای هممون لازم میدیدم. همون موقع هم مطالعه زیاد میکردم ولی شاید 10درصدش در حوزه کسب و کار بود.بنابراین لازم بود در این زمینه متمرکز تر بشم.
اولین کاری که کردم این بود که بعد از بررسی مجدد کلیات کارمون، دو حوزه اصلی برای رشد و توسعه در نظر گرفتم و برای این دو حوزه سرفصل های آموزشی در آوردم وبا منابعی که در بازار بود شروع کردم.
دو روز در هفته رو برای هر سر فصل تعیین کردم و دوتا کارگاه آموزشی دوساعته رو در هفته برگزار میکردم،تقسیم کار کردیم و هر بخش از مطالعه رو به یکی از شریکام و نیروهای جدیدی که استخدام کرده بودیم واگذار کردم. اون موقع به برون سپاری آموزشی اعتقاد نداشتم! و هنوز هم ندارم، فقط کمی نظرم تعدیل شده.
یه بار سهیل رضایی حرف جالبی زد: میگفت من دست دوم فروشم. فکر میکنم منم همینجوری بودم (حتی توی متمم هم سعی کردم همینطوری عمل کنم،هرچند چیز زیادی برای دست دوم فروشی هم نداشتم ولی همونهایی هم که داشتم (نمیگم همش ولی قسمت زیادیش) دست دوم بوده-واسه همینه که از سرچ و تحقیق برای جواب تمرینات هم طفره رفتم تا الان(هر چند که گاهی فهمیدم که در برخی موارد کار احمقانه ای میکردم)
خلاصه اینکه بهد از دوسال در شرکت اتفاق خیلی خوبی رقم خورد. در حوزه هایی که مورد نیاز شرکت بود، نیروهایی داشتیم و داریم که سطح مهارت و دانششون از سطح متوسط بازار خیلی بالاتر رفته بود و من همش مشغول ذوق مرگ شدن بودم!
در موارد محدودی از برون سپاری آموزشی هم استفاده کردم که چون هدفمند بوده اونم تاثیر زیادی داشت. بعضی وقتها هم از منابع خوب آموزشی در کارگاه ها استفاده زیادی میکردیم-مثل کتاب مذاکره محمدرضا-این کتاب رو طی 12جلسه(یا بیشتر) در کارگاهها به بحث میگذاشتیم و خروجی های مفیدی برای کارمون استخراج میکردیم)
هنوز هم تمام تلاشمو میکنم تا این آموزش ها رو در همه سطوح سازمان انجام بدم و ...
ضمن عذرخواهی از این همه حرف بیخاصیت ،باید بگم که یکی از تهدیداتی که در درس بهش اشاره شد رو باهاش مواجه شدم(البته برخی دوستان هم تذکرش رو میدادند ولی گوش من زیاد بدهکار این حرفها نبود). چندبار پیش اومده که نیرویی رو که مدت خیلی زیادی برای آموزش و مهارت آموزیش وقت گذاشته بودیم از دست میدادیم(یعنی با پیشنهادات بهتر مالی میرفتن). ولی به این نتیجه رسیدم که از کارهایی که کردم اصلا پشیمون نیستم. (دوتا از نیروهایی که برای آموزششون خیلی وقت گذاشتم الان در نهادهای وابسته به ریاست جمهوری مشغولند.هر دو هم از یک پست سازمانی ما بودند ،یعنی یک جنس آموزش دیده بودند و به فاصله یک سال و نیم ازشون دعوت شد برن.بعضی دوستان به شوخی میگن که اون صندلی که مال اونها بود رو به ما بفروش! ولی خارج از این ادعاهای من که این موضوع رو به ذهن متبادر میکنه که دولت آقای روحانی رو ما داریم میچرخونیم! میخوام اینو بگم که خیلی از افراد و سازمانها به خاطر این تهدید ،برای آموزش و مهارت آموزی نیروهاشون از هیچ کدوم از منابعشون(وقتی-مالی و ...)هزینه نمیکنن.
نکته دیگری که به ذهنم میرسه اینه که :اگر کسی برای آموزش خودش وقت نگذاره و این ضرورت رو حس نکنه، ما با صرف تمام منابع سازمانمون هم نمیتونیم براش کاری بکنیم.
نکته دیگه اینکه ، وقتی هرچی میدونین رو به دیگران(هم در حوزه سازمانی و هم غیر اون) آموزش بدین،یک فایده بزرگ هم برای خودتون داره و اون اینه کار وادار میشین دنبال آموزه های تازه تر برین و...(البته این نکته آخر رو به این شکلی که گفتم از محمدرضا یاد گرفتم)
چیزی که بشه اسم تجربه رو هم گذاشت اینه که :نباید خیلی زود آموزش دادن رو شروع کرد، یعنی تا شناخت قالب قبولی از استعدادها و توانایی ها پیدا نکردیم،نباید آموزش دادن رو شروع کنیم چون ممکنه غیر موثر و غیر مفید باشه و هدفمند نبودن اون از نیروی خود فرد آموزش پذیر هم کم کنه
امیدوارم با این همه حرفی که زدم،حداقل چیز مفیدی برای کسی توش پیدا بشه