تفکر طراحی چیست؟ آشنایی با تعریف طراحی و مفهوم طراحی در حل مسئله
- به اصطلاح طراحی حساس شوند و بیش از پیش به معنا و کاربرد کلمهٔ طراحی در جملهها و حرفها توجه کنند.
- بتوانند طراحی و تفکر طراحی را تعریف کنند و بگویند ویژگی های تفکر طراحی چیست.
- بتوانند توضیح دهند که قلمرو طراحی چگونه از فضای مهندسی به سایر حوزههای زندگی انسانی گسترش یافته است.
![تفکر طراحی](https://motamem.org/wp-content/uploads/2018/04/Design-Thinking-Definition.jpg)
طراحی یا design از اصطلاحات پرکاربرد در زندگی و کسب و کارهای امروزی است. به این ترکیبها توجه کنید: طراحی محصول، طراحی صنعتی، طراحی شهری، طراحی تجربه کاربری، طراحی مسیر شغلی، طراحی وب، طراحی خدمات، طراحی بازی، طراحی پژوهش، طراحی دوره آموزشی، طراحی سیستم، طراحی خانه، طراحی چارت سازمانی و …
آیا تا به حال فکر کردهاید که منظور از کلمه دیزاین یا طراحی چیست؟ چرا ما اینقدر این کلمه را به کار میبریم؟ چند دهه قبل محصول را «میساختند.» دورههای آموزشی را «اجرا» میکردند. مسیر شغلی «انتخاب» میشد. شهرها «بنا» میشدند. چارت سازمانی «چیده» میشد یا حفرههایش (موقعیتهای سازمانی) «پُر» میشد. وبسایت را هم «راهاندازی» میکردند.
اما در چند دههٔ اخیر مدام اصطلاح «طراحی» را میبینیم و میشنویم و به کار میبریم.
نگاهی ساده و سریع به Ngram و بررسی آمار بهکارگیری چند ترکیب با واژهٔ «دیزاین / طراحی» هم ما را بیشازپیش قانع میکند که توجه به «طراحی» موج جدیدی است که طی دهههای اخیر راه افتاده و برخاسته است (+):
در ادامهٔ این درس کمی درباره معنی اصطلاح طراحی حرف میزنیم و سپس به سراغ مفهوم تفکر طراحی میرویم. البته مکاتب و رویکردهای بسیار متنوعی در تفکر طراحی وجود دارد و نمیتوان همهٔ آنها را در یک درس گنجاند. اما این درس میتواند مقدمهای برای ورود به دنیای بزرگ تفکر طراحی محسوب شود.
طراحی یعنی چه؟
«طراحی» اصطلاحی است که همه کموبیش آن را میفهمیم. اما وقتی میخواهیم طراحی را تعریف کنیم، میبینیم که کار به این سادگیها نیست. صاحبنظران مختلف تعاریف بسیار متنوعی از طراحی ارائه کردهاند.
صرفاً برای این که یکی از این تعریفها را دیده باشید، تعریف طراحی از نظر رابرت مککیم (Robert McKim) را با هم میخوانیم (+):
تعریف طراحی رابرت مککیم
«طراحی» ظرفیت منحصربهفرد گونهٔ انسان است که به واسطهٔ آن مواد و انرژی را بر اساس نیازهای فکری، فیزیکی و عاطفی خود دستکاری میکند [و در اختیار میگیرد.]
خودِ این نیازهای انسانی تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله محیط طبیعی و فرهنگی شکل میگیرند و تغییر میکنند.
احتمالاً این تعریف از طراحی کمک چندانی به شفاف شدن مفهوم طراحی در ذهن شما نکرده است. بهویژه اگر بدانید دهها تعریف دیگر هم وجود دارند که جنبههای دیگری از طراحی را برجسته کردهاند.
بنابراین بیایید در حد این درس متمم به تعریف سادهتری اکتفا کنیم:
تعریف طراحی در متمم
طراحی وقتی معنا پیدا میکند که برای مسئلهٔ پیش روی خود بیش از یک راهحل داشته باشیم.
علاوه بر این، طراحی زمانی به پلههای بالاتر ارتقاء پیدا میکند و ارزشمندتر میشود که چیزی فراتر از «کارکرد / function» و «هدف پایه / basic goal» را تأمین کند.
سومین ویژگی طراحی هم این است که هرگز به نقطهٔ پایان نمیرسد.
تاریخچه طراحی (بسیار کوتاه و مختصر)
دربارهٔ تاریخچه طراحی اتفاقنظر وجود ندارد. امروزه ما دو اصطلاح «طراحی و مهندسی» را معمولاً کنار هم به کار میبریم. اما به نظر میرسد از آغاز انقلاب صنعتی تا نیمههای قرن بیستم کلمهٔ مهندسی به تنهایی به کار میرفته و مهندسان مدعی طراحی نبودهاند. حتی زیاد پیش میآمده که خود اصطلاح «مهندس» به عنوان فعل و صفت هم به کار رود (engineered product یا engineered environment). در کتابها و مقالاتی که در چند دهه قبل نوشته شدهاند اصطلاح «مهندسی محصول» بسیار بیشتر از «طراحی محصول» به چشم میخورد. هنوز هم در فارسی «مهندسی» به شکل فعل به کار میرود و اصطلاح «مهندسی کردن» برای همهٔ ما آشناست.
مهندسان چه میکردند (میکنند)؟
وقت مهندسان – به فرض اینکه مشغول اختراع نباشند – اغلب به بهینهسازی میگذرد.
مثلاً دغدغهٔ کلیدی در مهندسی محصول، استفاده از دستاوردهای علم برای «کاهش هزینهٔ تولید» و یا «افزایش ظرفیت، قابلیت و کارایی» محصول است. وقتی هم از خلاقیت در مهندسی حرف میزنیم، اغلب در همین راستاست.
بنابراین مهندس در مهندسی محصول معمولاً کارکرد پایهٔ محصول را زیر سوال نمیبرد. بلکه صرفاً سعی میکند آن را با هزینهٔ کمتر و به شکل بهینهتر عرضه کند.
با وجودی که نمیتوان نقطهٔ شروع دقیقی را مشخص کرد، میتوان گفت از نیمهٔ قرن بیستم به تدریج رقابت در بازارها سنگینتر شد. تکنولوژی آنقدر گسترش یافته و ارزان شده بود که دیگر محصولات بسیاری از تولیدکنندگان کموبیش شبیه شده یا لااقل از حداقل کیفیت بهرهمند بودند. کمرنگ شدن روشهای سنتی و رواج یافتن تولید انبوه باعث شده بود قدرت چانه زنی مشتریان افزایش پیدا کند و عرضهکنندگان دیگر نتوانند محصولات خود را به سادگی قبل بفروشند.
به نظر میرسید که ساخت و تولید و بهینهسازی محصول برای موفق شدن در بازار کافی نیست. محصول باید «طراحی» داشته باشد. اینجاست که به تعریف طراحی – مطابق آنچه کمی بالاتر گفتیم – میرسیم:
همین نیاز به طراحی بود که باعث شد دانشگاههای فنی و مهندسی به تدریج به نتیجه برسند که باید مدل ذهنی و مهارتهای دیگری را هم به دانشجویان مهندسی بیاموزند.
دانشگاه استنفورد – که از پیشگامان تفکر طراحی محسوب میشود – ابتدا سرفصلهای درسی را به شکلی تغییر داد که دانشجویان به رویکرد فنی و مهندسی محدود نشوند و مفهوم طراحی را هم در کارهایشان جدی بگیرند. البته بحث طراحی به طراحی محصول محدود نماند و طی سالهای بعد از «طراحی خلاقانهٔ محصول» به «تفکر طراحانه» تبدیل شد (+).
مفهوم طراحی در بیرون از فضای مهندسی
بیشتر آنچه تا اینجا درباره طراحی و دیزاین گفتیم، به فضای مهندسی و محصولات مهندسی محدود بود. اما امروزه طراحی به مهندسی و مهندسان محدود نیست. اصطلاحات طراحی سازمان، طراحی در معماری، طراحی کسب و کار، طراحی شهری، طراحی تجربه کاربری و طراحی در سیستمهای هوش مصنوعی نشان میدهند که طراحی در مفهومی گستردهتر و به شکلی فراگیرتر به کار میرود.
اما معنای گستردهتر طراحی چیست و چه کسی گفتگو دربارهٔ آن را آغاز کرد؟ هربرت سایمون یکی از صاحبنظرانی است که نقش مهمی در تعریف، توصیف و گسترش مفهوم طراحی ایفا کرده است. یکی از کتابهایی که سایمون در آن به این بحث پرداخته کتاب علوم مصنوعی است:
سایمون به جای اینکه به «محصولات انسانی» محدود شود به «مصنوعات انسانی» نگاه کرد. از نظر او جامعه، شهر، روستا، مزرعه، نظام آموزشی، پول و سیستم بانکی، کامپیوترها و خلاصه هر آنچه طبیعی و جزئی از طبیعت نیست، باید با رویکرد طراحی بررسی شود.
وقتی طراحی را اینقدر گسترده تعریف میکنیم، باید این واقعیت را هم بپذیریم که بسیاری از اوقات حتی صورت مسئله هم برایمان مشخص نیست. ما میدانیم که چرا کیف یا کفش را ساختهایم. اما نمیتوانیم به سادگی توضیح دهیم که هدف از ساختن شهر چه بوده است (لااقل یک نظر واحد در این باره وجود ندارد). طبیعتاً در ادامه اگر از «شهر بهتر» یا «بهتر شدن شهر» هم حرف بزنیم، نمیتوانیم به سادگی به توافق برسیم که شهر بهتر چیست و چه ویژگیهایی دارد. شبیه همین وضعیت در طراحی نظام سلامت، طراحی دوره های آموزشی، طراحی سیستم بانکی و دیگر ساختههای بشری هم هست.
بنابراین بر اساس رویکرد سایمون میتوان گفت:
با این نوع نگاه عملاً سایمون طراحی را از یک مسئله مهندسی به یک مسئله انسانی تبدیل کرد: انسانها طبیعت و محیط طبیعی را نمیپذیرند، بلکه محیط مطلوب و ابزارهای مطلوب خود را «خلق» میکنند. انسانها هیچوقت نمیدانند و نخواهند دانست که دقیقاً از محیط اطراف خود چه میخواهند. اما در مسیری طولانی و ابدی برای بهتر کردن جهان اطراف خود (و تطبیق دادن آن با خواستهها و نیازهایشان) تلاش میکنند. رویکرد طراحی از این منظر به انسانها، جامعه، صنعت، اقتصاد و جهان نگاه میکند.
ویژگی های تفکر طراحی چیست؟
حالا که به این نقطه رسیدیم، میتوانیم برخی از ویژگی های تفکر طراحی را فهرست کنیم. حتماً برایتان واضح است که هیچوقت نمیتوان فهرستی جامع و مانع تنظیم کرد و گفت «اینها ویژگی های تفکر طراحی است و همهٔ صاحبنظران آن را قبول دارند.» اما موارد زیر از جمله ویژگیهایی هستند که مخالفان کمی دارند و در اکثر منابع به عنوان ویژگی های رویکرد طراحانه پذیرفته شدهاند (+/+):
دسترسی کامل به این درس و ۷۶ درس دیگر دربارهٔ تصمیم گیری و حل مسئله برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است. تا کنون ۱۲۳۰۱ نفر از متممیها مجموعاً ۲۴۰۷۰ تمرین در درسهای تصمیم گیری و حل مسئله ثبت کردهاند.
با عضویت ویژهٔ متمم علاوه بر این ۷۶ درس به هزاران درس دیگر از جمله درسهای زیر دسترسی پیدا میکنید. درسهای زیر صرفاً چند نمونه هستند:
تفکر سیستمی | تفکر استراتژیک | مهارت یادگیری
دوره MBA | توسعه فردی | سبک زندگی
مشاوره مدیریت | کوچینگ | مدیریت جلسه
مذاکره | مدیریت تعارض | مهارت های ارتباطی
فرایند طراحی
معمولاً هر جا از تفکر طراحی صحبت میشود، بلافاصله از فرایند طراحی هم حرف میزنند.
نویسندگان مختلف بسته به موضوع بحث و نوع نگاه خود به طراحی، فرایندهایی را برای تفکر طراحانه پیشنهاد میکنند. یکی از فرایند سه مرحلهای تفکر طراحی و دیگری از پنج مرحله در تفکر طراحانه صحبت میکند. یکی شروع تفکر طراحی را تعریف مسئله و دیگری همدلی با صاحب مسئله میداند. یکی فرایند را خطی و دیگری غیرخطی در نظر میگیرد.
با توجه به اهمیت این بحث ما فرایند طراحی را در درس جداگانهای بررسی خواهیم کرد.
هدف ما تا اینجا – چنانکه در ابتدای درس گفتیم – این بوده که شما به اصطلاح «طراحی / دیزاین» حساس شوید و آن را آگاهانهتر از قبل بهکار ببرید.
مرور کتاب علوم مصنوعی
همانطور که در متن درس اشاره شد، کتاب علوم مصنوعی هربرت سایمون یکی از کتابهای جریانساز در زمینه فلسفه دیزاین و اهمیت طراحی بوده است. پیشنهاد میکنیم پس از مطالعهٔ این درس، معرفی کتاب علوم مصنوعی را هم در متمم بخوانید.
لطفاً توجه کنید که ما در متمم بر اساس تعداد دوستان علاقهمند به هر درس و موضوع، دربارهٔ تعداد، ترتیب و اولویت بهروزرسانی مطالب تصمیم میگیریم.
بنابراین لطفاً اگر به این مطلب (یا هر مطلب و درس دیگری در متمم) علاقهمندید، حتماً زیر درس کنار عبارت «به این موضوع علاقه دارم» علامت بگذارید.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مهارت حل مسئله به شما پیشنهاد میکند:
- مسئله چیست؟ روشها و تکنیکهای حل مسئله چه هستند؟
- تفاوت مشکل و مسئله چیست؟ منظور از تبدیل مشکل به مسئله چیست؟
- انواع مسئلهها بر اساس سطح پیچیدگی
- تشخیص مسئله و تعریف مسئله | مسئله یابی گام اول حل مسئله است
- آموزش سوال پرسیدن | مهم است اما چگونه؟
- مدیران هجده ثانیهای – نقش شنیدن در تشخیص مسئله
- یک استراتژی متفاوت برای رقابت پپسی و کوکاکولا
- تفکر واگرا و تفکر همگرا
- خلاقیت چیست؟ | خلاقیت را میتوان مانند سرمایه گذاری دید
- دیدن به شکلی دیگر | تمرینی برای خلاقیت
- طوفان فکری چیست؟ | چند قانون اساسی طوفان فکری (بارش فکری)
- منظور از ریلکس کردن یک مسئله چیست؟
- معمای انتخاب وزنه برای ترازو | زنگ تفریح
- اهمیت وقفه و خوابیدن روی یک مسئله
- رسم نمودار استخوان ماهی | نمودار ایشیکاوا
- استعداد واقعی، تسلط بر فرایند حل مسئله است
- تعریف Trade-off یا داد و ستد (تصمیم گیری های چند معیاره)
- مدل ذهنی مبتنی بر حذف | «نوکاهی» هم به اندازهٔ «نوآوری» مهم است!
- هزینه فرصت از دست رفته و روش محاسبه آن
- خطاهای رایج در تعیین فهرست گزینهها و آلترناتیوها
- تفکر طراحی چیست؟ آشنایی با تعریف طراحی و مفهوم طراحی در حل مسئله
- کتاب علوم مصنوعی هربرت سایمون | کتابی درباره تفکر طراحی (و بسیاری چیزهای دیگر)
- تفاوت تفکر مهندسی و تفکر طراحانه در فرایند حل مسئله چیست؟
- طراحی رفتار و طراحی برای تغییر رفتار
- درس گرفتن از شکست برای موفقیت | چیپ هیث
- برون ریزی ذهنی
- برای مشورت در تصمیم گیری به چه کسانی مراجعه میکنید؟
- کتاب مهارت حل مسئله
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : امین خُرمی
زمانی که مجموعه درسهای مهارت یادگیری رو مطالعه میکردم به دلیل ایدهها و راهکارهای زیادی که گفته شده بود، چهارچوب و قواعد زیادی برای خودم طراحی میکردم. با اهداف مختلفی مثل ساده و سریعتر شدن یادگیری و یا بهبود کیفیت یادگیری.
و طبق تعریف این درس میتونم بگم که کاری که انجام میدادم مصداق طراحی کردن بود. با اینکه هدف پایه بهتر یادگرفتن و مثلا حفظ شدن و فهمیدن بود و میشد با ساختن یک نقشهی ذهنی بهش رسید، اما به خودم میگفتم که چطور میشه که سادهتر و کاربردیتر اینکار رو انجام داد؟
و بعدش کاری که کردم این بودش که در قالب یادداشت برداری اطلاعات رو ثبت میکردم و بخشیهایی از مطالب (مثل بعضی از کلید واژهها و تیتر و عناوین) رو که حس میکردم میشه مطالب مرتبط دیگه رو به شکل شاخهای بهشون متصل کرد به همدیگه وصل میکردم و یک نقشهی ذهنی کوچیک در کنار یادداشت برداریهام میکشیدم.
و جالبه که بعد از این موضوع دوباره برمیگشتم به صورت مسئله. و دوباره درش تغییری میدادم و بعدش روش و ایدهی دیگهای به فکرم میرسید و اونها رو تست میکردم که ببینم همونی که میخوام میشه یا نه.