بشقابی پر از انواع غذاها – تکنیکهای تجربه شادی بیشتر

دوستی داریم که همیشه در مجالس و مهمانیها و عروسیها، از دیدن کسانی که بشقابی پر از غذاهای گوناگون دارند تعجب میکند.
او بر این باور است که این افراد، هنوز نمیدانند چه غذایی دوست دارند و چه غذایی دوست ندارند.
اگر واقعاً باقالی پلو با ماهیچه را بیشتر از همهی غذاها دوست دارند، چرا تمام بشقاب خود را با آن پر نمیکنند؟ چرا بخشی از فضای محدود بشقاب را به جوجه کباب یا کباب کوبیده یا غذاهای دیگر اختصاص میدهند؟
به هر حال، وقتی ده نوع غذا روی میز است؛ احتمالاً ما یکی از آنها را بیشتر از همه دوست داریم. چرا نباید تمام بشقاب با آن غذا پر شود؟
تنها فرضی که میتوان در نظر گرفت این است که شخصی با بشقاب غذاهای متنوع، آنقدر تجربهی خوردن غذاهای مختلف مجلسی را نداشته است که بتواند به صورت قطعی و مطمئن در مورد بهترین غذای روی میز تصمیم بگیرد.
آیا شما با این استدلال موافقید؟
پاول دولان در بحث مشابهی، با توجه به قانون نزولی بودن مطلوبیت نهایی به ما یادآوری میکند که این نوع تحلیل و استدلال درست نیست و اتفاقاً این نوع شیوهی تحلیل، از جمله دلایلی است که ما شادی را، آن قدر که باید و شاید، تجربه نمیکنیم.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری کارگاه زندگی شاد به شما پیشنهاد میکند:
- روانشناسی شادی و زندگی شاد | چگونه شاد باشیم و شاد زندگی کنیم؟
- شادی چیست؟ شادمانی و رضایت از زندگی چه تفاوتی دارند؟
- حرکت آونگی در زندگی | در پی دستیابی به اهدافتان هستید یا کسب لذت؟
- رابطه شادی و هدف گذاری | مدال نقره را ترجیح میدهید یا برنز؟
- دن گیلبرت و نگاهی به شادمانی و شاد زیستن
- رابطه شادمانی با شیوهی نگاه به گذشته، حال و آینده
- با خاطرات خوب و بد خود چه میکنید؟
- تجربه شادی و گاوداری زندگی
- آیا در تصمیم گیریها به “شادی” توجه میکنیم؟
- ما خیلی زود به رویدادهای خوب عادت میکنیم
- تو به جای من انتخاب کن!
- قدرت گزینه های پیش فرض در زندگی ما
- خریدن کالا یا خریدن تجربه؟
- بشقابی پر از انواع غذاها – تکنیکهای تجربه شادی بیشتر
- اثر موسیقی موتسارت روی هوش را فراموش کنید اما…
- اهمال کاری و به تعویق انداختن و نقش آن در ناشادی ما
- درباره توقعات بی جا و کاهش انتظار از دیگران
- نظریه مقایسه اجتماعی
- تأثیر مقایسه بر شادمانی | کبوتر با کبوتر، باز با باز؟
- شادن فرویده | خوشحال شدن از ناراحتی و شکست دیگران
- حسادت به داشته های دیگران
- حالِ دوستِ دوستِ شما چطور است؟
- ثروت زمانی شما چقدر است؟ یا اینکه گرفتار فقر زمانی هستید؟
- ویژگی های یک زندگی خوب
- مرور درسهای گذشته
- کتاب هنر ظریف بی خیالی | مارک منسون
- زندگی خود را طراحی کنید (معرفی کتاب + خلاصه)
- کتاب هنر خوب زندگی کردن | رولف دوبلی | عادل فردوسی پور
- کتاب طراحی شادمانی | نکاتی برای شاد بودن در زندگی
- کتاب افتان و خیزان به سوی شادمانی | چگونه زندگی شاد داشته باشیم؟
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : سامان عزیزی
چند سال پيش ميخواستم براي آزمون نظام مهندسي-براي اخذ پروانه نظارت و طراحي- آماده بشم. نميدونم منابع اين آزمون رو ميشناسيد يا نه، ولي كتاب هايي كه بايد ميخوندم به شدت خشك و خسته كننده بودن(بخصوص براي من كه مدتها بود از فضاي اين تيپ كتابها فاصله گرفته بودم). از طرفي يك بازه دو و حداكثر سه ماهه براي آماده شدن در نظر گرفته بودم (لابه لاي همه كارها!)
وقتي كه شروع كردم به خوندن ديدم كه اينطوري نميتونم ادامه بدم(بخصوص كه شب ها و بعد از كار روزانه ميتونستم وقتي براي اين كار بزارم). اومدم زمان خوندن اين كتابها رو چسپوندم به زمان اصلي مطالعه م(كتابهاي مورد علاقه م). به اينصورت كه كتاب مورد غلاقه م رو ميزاشتم كنار اين كتابها و با خودم عهد كردم! كه هر وقت دو ساعت از كتاب هاي نظام مهندسي خوندم اونوقت مجوز دارم تا نيم يا يكساعت از كتاب مورد علاقه م بخونم. در واقع يك سبد(يا بشقاب) از كار هدفمند و كار شادي آفرين به وجود آوردم-نتيجه ش هم لذتبخش بود!