Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
شرایط دریافت هدیه نوروزی متمم: دوره صوتی آموزش هدف‌گذاری (کلیک کنید)


آیا در تصمیم گیری‌ها به “شادی” توجه می‌کنیم؟


کارگاه زندگی شاد

تحقیقات نشان می‌دهد کسانی که از گام‌سنج برای سنجش تعداد قدم‌های روزانه‌ی خود استفاده می‌کنند، در مقایسه با کسانی که از چنین ابزاری استفاده نمی‌کنند، بیشتر راه می‌روند. هم‌چنین بررسی‌ها نشان داده کسانی که پیوسته فشار خون خود را کنترل می‌کنند در مقایسه با گروه مشابهی که فشار خون خود را کنترل نمی‌کنند، از نظر فشار خون در وضعیت بهتری قرار دارند (فصل پنجم کتاب طراحی شادمانی نوشته‌ی پاول دولان).

این را هم می‌دانیم که برای کنترل وزن، یکی از راه‌های رایج، کنترل میزان کالری غذاها و خوراکی‌هایی است که مصرف می‌کنیم.

حالا که به نظر می‌رسد بسیاری چیزها را می‌توان با کنترل و پایش دائمی به سطح مطلوب نزدیک‌تر کرد، آیا چنین کاری را نمی‌توان در مورد شادی و شادمانی انجام داد؟

چرا کنترل و پایش «شادمانی» دشوار است؟

حداقل دو علت وجود دارد که باعث می‌شود پایش شادمانی بر خلاف پایش کالری یا تعداد قدم‌های پیموده‌شده و یا فشار خون، ساده نباشد.

علت اول این است که ما معمولاً اولویت‌های دیگری داریم. مثلاً وقتی می‌خواهیم به رستوران برویم یا کتابی انتخاب کنیم و بخوانیم و یا خودروی خود را تعمیر کنیم، آن‌قدر فاکتورها و مولفه‌ها و اولویت‌های مختلف در تصمیم‌گیری و انتخاب گزینه‌ها داریم که دیگر فرصت به «بررسی شادمانی هر گزینه» نمی‌رسد.

علت دوم هم این است که ما باید میزان شادمانی را حدس بزنیم (بر خلاف کالری یا تعداد قدم‌ها که شاخص‌های شفاف و عینی هستند) و محققان مختلف از جمله دن گیلبرت، به درستی به ما آموخته‌اند که ما در حدس زدن میزان شادمانی چندان قوی نیستیم.

پس در عین این‌که می‌دانیم کنترل و پایش می‌تواند مفید باشد، به نظر می‌رسد که در عمل، انجام این کار چندان ساده و عملی نیست.

ما می‌توانیم نتیجه‌ی تصمیم‌ها را ثبت کنیم

پاول دولان در این زمینه یک پیشنهاد جایگزین دارد: حالا که قبل از انجام یک کار یا در حین تصمیم‌گیری، نمی‌توانیم برآوردی از میزان شادی و شادمانی داشته باشیم، حداقل می‌توانیم بعد از اقدام، نتیجه‌ی آن تصمیم را – از منظر شادمانی – ثبت کرده و به عنوان بازخورد استفاده کنیم.

شاید ثبت نتیجه بعد از تصمیم‌گیری، کمی دیر باشد و نوشداروی بعد از مرگ سهراب به نظر برسد، اما به مرور زمان، آگاهی ما از تبعات تصمیم‌هایمان افزایش پیدا می‌کند و به تدریج می‌توانیم تصمیم‌های بهتری بگیریم (از نظر شادی‌آفرینی).

به این مثال فکر کنید:

محدودیت در دسترسی کامل به این مجموعه درس

دسترسی کامل به این درس و ۲۸ درس دیگر دربارهٔ زندگی شاد برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است. تا کنون ۶۳۷۵ نفر از متممی‌ها مجموعاً ۶۶۸۸ تمرین در درس‌های زندگی شاد ثبت کرده‌اند.

با عضویت ویژهٔ متمم علاوه بر این ۲۸ درس به هزاران درس دیگر از جمله درس‌های زیر دسترسی خواهید داشت:

 فهرست درس‌های متمم

البته اگر به بحث زندگی شاد علاقه دارید، بهتر است ابتدا به درس‌های زیر سر بزنید و مطالعه‌ی آن‌ها را در اولویت قرار دهید:

  شخصیت شناسی | حمایت اجتماعی

  خودشناسی | عزت نفس | هوش هیجانی

  تحلیل رفتار متقابل | پرورش تسلط کلامی

  استرس | مدیریت انگیزه | کوچینگ

  دوره MBA (مطالعه‌ی منظم درس‌ها)

ثبت نام    تجربه‌ٔ متممی‌ها

      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     تعدادی از دوستان علاقه‌مند به این مطلب:    ازاده نمیرانیان ، سید حمید رضا صحفی ، لیلا آخوندی ، متین ، قهرمان عسکری

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری کارگاه زندگی شاد به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه کارگاه زندگی شاد
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۱۳۲ نظر برای آیا در تصمیم گیری‌ها به “شادی” توجه می‌کنیم؟

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : شهرزاد

    * چقدر عالی بود این متن... و پرسیدید :"واقعاً توجه به میزان شادی و لذت ما در تصمیم‌های کوچک زندگی هم مهم است؟"

    جواب من اینه: بله، صد در صد!

    وقتی توی کارگاه این هفته ی شادی شرکت کردم و این مطلب خیلی خوب رو خوندم، خیلی خوشحال شدم. چون یادم اومد که من کلاً تا حدود زیادی چنین آدمی هستم ... یعنی سعی می کنم بی تفاوت از شادیهای کوچک و بزرگ زندگیم نگذرم و با تمام وجودم لمس شون کنم و قدرشون رو بدونم. حتی اگه اون خوشی، یه شعله ی خیلی کوچیک و کم فروغ، در دل یک تاریکی بزرگ باشه.

    حتما تمرین خوب شما رو هم انجام میدم...

    * یاد قسمتی از متن کتاب دوست داشتنی «بابالنگ دراز» هم افتادم که احساس کردم به این بحث، بی ارتباط نیست. شاید شما هم دوست داشته باشید بخونینش. اونجا که «جودی ابوت» میگه:
    "...می خواهم وقتی که خوش هستم بدانم که خوش هستم. بعضی ها زندگی نمی کنند. مسابقه ی دو گذاشته اند. می خواهند به هدفی که در افق دوردست است برسند و در حالیکه نفسشان بشماره افتاده میدوند و زیباییهای اطراف خود را نمی بینند. آنوقت روزی می رسد که پیر و فرسوده هستند و دیگر رسیدن و نرسیدن به هدف برایشان بی تفاوت است. ولی من تصمیم گرفته ام که سر راه بنشینم و توده ای از خوشی های زندگی را ذخیره کنم."

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .