جملاتی از کتاب اضطراب منزلت (اضطراب موقعیت) | آلن دو باتن
آیا هنوز هم با همکلاسیهای دوران دبیرستان خود ارتباط دارید؟ جایگاه شما نسبت به آنها چگونه است؟ در میان گروه دوستی آن دوران، چه کسی بیشتر از بقیه پیشرفت کرده و جایگاه بهتری دارد؟
موقعیت شما در مقایسه با همصنفهای خودتان چگونه است؟
در چه زمینههایی نسبت به همسن و سالهای خود، جلوتر هستید؟ در چه مواردی عقبتر ماندهاید؟
موضوع این نوع سوالات را میتوان با یک واژه توصیف کرد: جایگاه، وضعیت، موقعیت و یا منزلت.
آلن دو باتن نیز برای توصیف این دغدغهها، واژهی مشابهی را انتخاب کرده ( status) و بر این اساس، عنوان Status Anxiety را برای کتاب خود برگزیده است.
این کتاب در فارسی با عناوینی مانند اضطراب منزلت و اضطراب موقعیت ترجمه شده و به بازار عرضه شده است.
کتاب اضطراب منزلت را نمیتوان بهسادگی در ردههای رایج طبقهبندی کرد.
او در این کتاب به فلسفه و فلاسفه پرداخته، اما فضای کلی کتاب از جنس فلسفه نیست.
به طبقات اجتماعی و تعامل آنها و نقش آنها در تعریف و تثبیت جایگاه یا منزلت توجه داشته، اما نمیتوان کتاب اضطراب منزلت را یک کتاب جامعهشناسی دانست.
توجه او به مسائلی مثل رقابت و حسادت، از جنس روانشناسی اجتماعی است؛ اما در عین حال، به موضوعات فردیتر مانند عزت نفس نیز بیتوجه نبوده و به خوبی برای مخاطب خود شرح داده که تلاش ما بر کسب و حفظ منزلت، چگونه میتواند موجب کاهش عزت نفس شود.
اما همین نگاه چندوجهی به یک پدیدهی مهم مانند جایگاه باعث شده که خواندن کتاب اضطراب منزلت بتواند برای خواننده جذاب و الهامبخش باشد.
با این مقدمه، به سراغ چند جمله از کتاب اضطراب منزلت میرویم که این بار، موضوعِ پاراگراف فارسی ما در متمم است:
برخورداری از جایگاه رفیع اجتماعی پیامدهای خوشایندی دارد. این پیامدها شامل ثروت، آزادی، موقعیت، راحتی و فرصت میشود، همچنین حس مهم و ارزشمندبودن به فرد میدهد که به اندازهی موارد دیگر اهمیت دارد.
این حس با دعوتهایی که از فرد برای حضور در مکانهای مختلف میشود، چاپلوسیها، قهقههها (حتی وقتی جوکهایش بیمزه باشند)، احترام و توجه به او القا میشود.
از نظر بسیاری از افراد (که البته تعداد اندکی از آنها به آن اقرار میکنند) داشتن منزلت اجتماعی یکی از بهترین موهبتهای روی زمین است.
اضطراب منزلت:
نوعی نگرانی که آنقدری مخرب است که میتواند ابعاد گستردهای از زندگی ما را نابود کند. نگرانی از اینکه نتوانیم خودمان را با ایدهآلهایی که جامعه برای موفقیت تعیین کرده تطبیق داده و در نتیجه ممکن است شأن و احترام خود را از دست بدهیم؛ نگرانی از اینکه ردهی اجتماعی کنونیمان خیلی پایین است یا در شُرُف سقوط به ردهای پایینتر هستیم.
اگر موقعیت ما بر روی این نردبان اینقدر اهمیت دارد، دلیلش این است که تصورمان از خودمان تا حد زیادی به تصویری که دیگران از ما میسازند متکی است.
افراد استثنایی (مثل سقراط و مسیح) به کنار، ولی ما انسانهای غیراستثنایی برای اینکه بتوانیم خودمان را بپذیریم به نشانههای احترامآمیزی از سوی جهان متکی هستیم.
نظریه:
اضطراب منزلت، قابلیت فوقالعادهای در ایجاد اندوه دارد.
عطش شأن و منزلت اجتماعی، مانند تمام امیال دیگر، میتواند فوایدی داشته باشد
…البته مانند تمام امیال، افراط در آن میتواند موجب تباهی شود.
ما هرگز آزادانه دربارهی حد مناسب چیزی، مثلاً ثروت و احترام، تصمیم نمیگیریم.
این حس همیشه با مقایسهی شرایط خودمان با شرایط گروهی دیگر به وجود میآید، یعنی با شرایط افرادی که در نظرمان همردهی ما هستند.
ما نمیتوانیم در انزوا یا در مقایسه با زندگی نیاکان قرونوسطاییمان ارزش داراییمان را بدانیم و از آن لذت ببریم. شکوفایی و موفقیتمان در گذر تاریخ به هیچوجه تحت تأثیرمان قرار نمیدهد.
تنها زمانی خودمان را خوشبخت میپنداریم که به اندازهی یا بیشتر از آدمهایی که با آنها بزرگ شدهایم، دوشادوششان کار کردهایم، دوستمان هستند و در جامعه به هم مرتبط هستیم، دارایی داشته باشیم.
… هر چقدر تعداد کسانی که همتراز خود میپنداریم و خودمان را با آنها مقایسه میکنیم، بیشتر باشد، آدمهای بیشتری داریم تا به آنها حسادت کنیم.
در جوامع سنتی، شاید کسب منزلت اجتماعی بیش از حد دشوار بوده باشد؛ ولی خوبیاش این بود که از دست دادن آن هم سخت بود.
اگر لردی نمیخواست لرد باشد همانقدر کارش سخت بود که کارگری دیگر نخواهد کارگر باشد.
… حالا دیگر منزلت اجتماعی چندان ربطی به هویت تغییرناپذیری که نسلبهنسل منتقل میشود ندارد، بلکه به عملکرد فرد درون اقتصاد سرسختی که به سرعت در حال تغییر است، وابسته است.
ترجمه کتاب Status Anxiety
در حال حاضر، ترجمههای مختلفی از کتاب Status Anxiety در ایران عرضه شده که از جملهی آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اضطراب منزلت؛ ترجمهی زهرا باختری؛ نشر چترنگ
- اضطراب موقعیت؛ ترجمهی سید حسن رضوی (مترجم کتاب واقع نگری)؛ #نشر میلکان
- تشویش منزلت؛ ترجمهی فاطمه قربانپور؛ نشر شمشاد
- اضطراب منزلت؛ ترجمهی مهدی نمازیان؛ نشر نون (ناشر یکی از ترجمههای خوب مردی به نام اوه)
- اضطراب منزلت؛ ترجمهی مریم تقدیسی؛ #نشر ققنوس
از میان نسخههای مختلف، متمم ترجمهی زهرا باختری را تهیه کرده بود که متن روانی داشت و قسمتهای برگزیده از کتاب هم، از ترجمهی ایشان نقل شده است.
سپاسگزار خواهیم بود اگر ترجمههای دیگر را تهیه و مطالعه کردهاید، دیدگاه خود را در زیر همین مطلب بیان کنید تا راهنمایی برای سایر دوستان متممی باشد.
مطالب مرتبط با آلن دو باتن در متمم
- معرفی کتاب خبر (راهنمای کاربران) | آلن دو باتن
- جملاتی از کتاب اضطراب منزلت (اضطراب موقعیت) | آلن دو باتن
- کتاب هنر همچون درمان | هنر چگونه می تواند زندگی شما را دگرگون کند؟
- آلن دو باتن – درباره کارآفرینان و رویای کارآفرینی (خوشیها و مصائب کار)
- قسمتی از کتاب یک هفته در فرودگاه نوشته آلن دو باتن
- تسلی بخشی های فلسفه (آلن دو باتن)
کتاب اضطراب منزلت نوشته آلن دو باتن از جمله کتابهایی است که دوستان متممی در نظرسنجی سالانه متمم به عنوان یکی از کتابهای پیشنهادی برای مطالعه به سایر دوستانشان معرفی کردهاند.
چند تذکر دربارهٔ بخش معرفی کتاب متمم
متمم سایت فروش کتاب نیست. و جز کتاب «از کتاب» محمدرضا شعبانعلی - که خود متمم آن را منتشر کرده - صرفاً به معرفی، بررسی و نقد کتاب میپردازد.
صِرف معرفی کتاب در متمم لزوماً به معنای تأیید محتوای آن کتاب نیست. پس حتماً متن معرفی را کامل بخوانید. ممکن است نقاط ضعف برخی کتابها پررنگتر از نقاط قوتشان باشد. ضمن این که معرفی کتاب در متمم لزوماً به این معنا نیست که آن کتاب جزو منابع تدوین درسها بوده است. جز در مواردی که صریحاً به این نکته اشاره، در باقی موارد صرفاً ممکن است با هدف آشنایی کلی با موضوع یا نویسنده و یا نقد کتاب به آن پرداخته شده باشد.
متمم برای معرفی کتابها هیچ نوع هزینهای دریافت نمیکند و صرفاً اهداف آموزشی خود را مد نظر قرار میدهد.
دستهبندی کتاب های روانشناسی و توسعه فردی
کتابهایی در مورد یادگیری و مدل ذهنی
چند کتاب درباره بهبود مهارت های ارتباطی
مطالب، فایلها و کتابهای مربوط به کتابخوانی
خرید کتاب از کتاب نوشته محمدرضا شعبانعلی
راهنمای خواندن و خریدن کتاب (فایل صوتی)
کتابخوانی | چگونه کتابخوان شویم؟
فهرست کتابهای پیشنهادی برای ترجمه
پاراگراف فارسی | جملات منتخب کتابها
دوست عزیز.
شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهی عبور) میتوانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.
همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همهی درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. فهرست برخی از درسهای مختص کاربران ویژه متمم را نیز میتوانید در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
از میان درسهایی که در فهرست بالا آمده است، درسهای زیر از جمله پرطرفدارترین موضوعات هستند:
دوره MBA | مذاکره | کوچینگ | توسعه فردی
فنون مذاکره | تصمیم گیری | مشاوره مدیریت
تحلیل رفتار متقابل | تسلط کلامی | افزایش عزت نفس
چگونه شاد باشیم | هوش هیجانی | رابطه عاطفی
خودشناسی | شخصیت شناسی | پرورش کودکان هوشمندتر
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : باران
من آلن دو باتن رو خیلی دوست دارم. ولی ترجیح میدم کتابهاش رو با ترجمه گلیامامی بخونم. برای همین در مورد کتابهای جدیدش هنوز منتظر خانم امامیام.
و اما درباره اضطراب منزلت:
جملات گزیده کتاب و همه کامنتها رو که خوندم، دیدم خیلی عجیبه که در مورد من کاملن قضیه برعکسه.
به قول آقای شعبانعلی به اتفاقی، من در جایگاه اجتماعی نسبتن خوبی هستم و بین دوستانم، به جز یکی دو نفر، لابد منزلت اجتماعیم با این تعریفی که توی متن بالا شده و قبولش ندارم، از بقیه بالاتره.
خودم معتقدم نقش شانس در رسیدنم به این جایگاه بسیار پررنگ بوده. الله اعلم.
بگذریم.
منزلت اجتماعی با این تعریفی که کردین، همیشه مایه اضطرابم بوده. تا سالها بعد از اینکه مدیرعامل شدم، به کسی نگفته بودم ارتقا پیدا کردهام و جز خانواده درجه اولم کسی خبر نداشت. دوست نداشتم نسبت به من، تغییری در نظر مردم بهواسطه مرتبه شغلیم حاصل بشه. همیشه دوست داشتم خودمو برای خودم دوست داشتهباشن. غیر از خانواده درجه اولم، فقط داییم خبر داشت و همونم یه روز توی یک مهمونی فامیلی منو لو داد. هم خودم ناراحت شدم و هم بقیه که چرا سالها بهشون نگفته بودم.
نه که بخوام بگم خیلی متواضعم که نیستم. ولی دوست دارم بیشتر به سادهزیستی شناختهبشم. اگر چیزی در حد لاکچری می خرم به خاطر راحتی خودمه نه مردم و اگر گاهی یک فرآیند لاکچری رو به فرآیندی معمولی ترجیح میدم، بازم به خاطر راحتی خودمه نه نگاه مردم. اگر هم کسی ازم در موردش سوال کنه، درباره چیزایی که ممکنه فکر کنم طرف مقابلم نمیتونه ازش استفاده کنه، حرف نمیزنم و ساده و مختصر ازش عبور میکنم.
معذب میشم، هم از تصور حسرتی که ممکنه به دل کسی بمونه و هم از اینکه بقیه فکر کنن بیظرفیت و کمجنبهام.
داییم وقتی منو لو داد و ازش سوال کردم چرا اینو مطرح کرده، گفت عقل مردم به چشمشونه و وقتی بدونن چکارهای خیلی نگاهشون فرق خواهد داشت.
بهش گفتم درست به همین دلیل نمیخواستم کسی بدونه. گفت تو تجربهات از دنیا کمه و نمیفهمی. وقتی زحمت کشیدهای و جایگاهی رو بهدست آورده ای باید از مزایاش استفاده کنی. یکی از مزایاش هم همین منزلت بیشتره.
من کماکان عقیده قدیمم رو دارم. وقتی هم که خیلی معمولی (و در مواردی کمتر از معمولی) بودم، بازم هیچ احساس کمبودی نسبت به دوستانم که همه دکترای مهندسی از امریکا و کانادا داشتن و درآمدهای آنچنانی، نداشتم. برعکس.. بهخودم افتخار میکردم که میتونم با این آدمها معاشرت کنم. نه بیپولی من برای اونا مهم بود و نه مقام و مرتبه اونا برای من. ما بر اساس فکرهای مشترک هم منزلتی احساس میکردیم وبس.
به شماها هم که این مطلبو میخونین توصیه میکنم سعی کنین منزلت رو در چیزهایی پیدا کنین که به اتفاقی از شما پسگرفتنی نباشن.
ما از روی حادثه این ور میزیم و به برکتش وضع مالی بهتری داریم. به حادثه کوچکی هم ممکنه بریم اونور میز.
اتفاقا همه آدمهای با شعور و با فرهنگی که در زندگیم دیدهام، بدون استثنا، با وجود توانایی مالی، زندگیهای بسیار سادهای داشتن و در صدر منزلت اجتماعی هم بودن. بسیار هم آدمهای پولدار دیدهام که اگر روزی ثروتشون رو ازشون بگیری، گدایی کریه و بد منظر خواهندبود.
بستگی داره منزلت اجتماعی خودتون رو در حضور کدوم یک از دو جمع بالا بخواهید بسنجید؟
برای من؟ گروه دوم اصلا عددی نیستن که بخوام بهشون فکر کنم و گروه اول اون قدر شعور دارن که برای هممنزلتشدن با اونها باید شعورم رو ببرم بالا.