درسهای اجباری دانشگاهها
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
متمم مخففِ محل توسعه مهارتهای من است؛ یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهی درباره متمم مراجعه کنید.
ما برای هر یک از درسهای متمم، یک نقشه راه داریم که به یادگیری آن درس کمک میکند.
میتوانید با مراجعه به صفحه نقشه راه یادگیری، عنوان درسهای مختلف متمم را ببینید.
همچنین میتوانید دوره MBA متمم را ببینید.
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به چیزی در حدود نصف درسهای متمم دسترسی خواهید داشت.
پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به کاربر ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۳۰ هزار تومان)، فصلی (۳۴۵ هزار تومان)، نیمسال (۶۵۰ هزار تومان) و یکساله ( یک میلیون تومان) بخرید.
برای اطلاعات بیشتر لطفاً به صفحهی ثبت نام مراجعه کنید.
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
۳۰ نظر برای درسهای اجباری دانشگاهها
آخرین کاربران ویژه متمم
ورود حمید حسین نسب و محمد رضایی و وحید کریمی به جمع کاربران ویژه متمم را خوشآمد میگوییم
دوستان برتر متممی در دو هفته اخیر
- علی کریمی (۱۲۱ امتیاز)
- علی محمد افراسیابی (۱۱۶ امتیاز)
- پوریـا پرهیـزکار (۸۲ امتیاز)
- محسن شیروانی (۸۱ امتیاز)
- شهرزاد (۷۴ امتیاز)
- مرضيه رفعتي (۷۱ امتیاز)
- فاطمه نظردخت (۶۷ امتیاز)
- مونا رضایی (۶۷ امتیاز)
- محمد خدادادی (۶۰ امتیاز)
- علیرضا کریمی دیندارلو (۵۷ امتیاز)
آخرین دیدگاهها
- علی رضا افشارنژاد در هر یک از اینها از کدام سیاره آمدهاند؟
- علیرضا میرزائی در انواع محتوا | محتوای حمایت شده یا دارای اسپانسر چیست؟
- علی رضا افشارنژاد در مکان سوم چیست؟ | مسئلهٔ مکان را جدی بگیریم
- امین محمدی در ساختار شخصیت | مفهوم بالغ در تحلیل رفتار متقابل
- جلال الدین بهروزیان در آنتوان دو سنت اگزوپری | تمرین یادگیری کریستالی
- مهدی نعمتی در انضباط شخصی | نظم شخصی یا نظم درونی چیست؟
- فریبا در آموزش CRM | مدیریت ارتباط با مشتری
- روح الله یعسوبی در زبان برند چیست؟ | آیا به لحن برند و هویت کلامی برند خود توجه میکنید؟
- لیلا امینی در گرفتار کدامیک هستید: مشکل سیستمی یا مشکل در سیستم؟
- محمد مهدی جلیلی در نقاط اهرمی، نقاط کلیدی و نقاط مرزی در سیستمها
- محمدرضا سعیدنیا در کتابخوانی و توصیه هایی برای آن | چگونه کتابخوان شویم؟
- محمدرضا در اثر مار کبرا | کاربرد تفکر سیستمی در سیاست گذاری
- شهرام در گرفتار کدامیک هستید: مشکل سیستمی یا مشکل در سیستم؟
- محمدرضا رضائی در تعریف هدف چیست؟ | انواع هدف و چند مثال برای آنها
- محمدرضا در راهکارها را با توجه به محدوده اثر و افق زمانی آنها تحلیل کنید
- محسن شیروانی در حسرتی که برایم باقی میماند
- محمد زمانی در ارزش پیشنهادی برند | Brand Value Proposition
- علی کریمی در روتین چیست؟ شما چند روتین روزانه دارید؟
- علی کریمی در روتین چیست؟ شما چند روتین روزانه دارید؟
- علی کریمی در روتین چیست؟ شما چند روتین روزانه دارید؟
- زینب مسلمی در تحلیل رفتار – عطش و گرسنگی برای محرک های حسی
- مهدی در آیا دوستانتان هنگام حمایت عاطفی از شما، اصول اولیه را رعایت میکنند؟
- محمدعلی مهدی پور در اثر مار کبرا | کاربرد تفکر سیستمی در سیاست گذاری
- محمدعلی مهدی پور در مشاوره مدیریت | انتظار شما از آموزش مشاوره مدیریت چیست؟
- شکوفه قاسمی در کتاب درباره مسیر شغلی و استعدادیابی
- Seyed Aliakbar Taghavi در مدل کوه یخ در تفکر سیستمی | آیا به تفاوت رویداد و روند توجه دارید؟
- محمد مهدی تقی پور در معرفی کتاب | متمم – سایت معرفی کتاب و نقد کتاب
- محمد مهدی پناهی در مدل ذهنی مبتنی بر حذف | «نوکاهی» هم به اندازهٔ «نوآوری» مهم است!
- محمدرضا شعبانعلی در تعریف هدف چیست؟ | انواع هدف و چند مثال برای آنها
- محمدرضا شعبانعلی در مدل ذهنی مبتنی بر حذف | «نوکاهی» هم به اندازهٔ «نوآوری» مهم است!
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
احساس و تجربهی من این بوده که هر جا از «رقابت» فاصله میگیریم، احتمال اینکه «کیفیت» قربانی شود، افزایش مییابد.
استادهایی که درسهای اختیاری را آموزش میدهند، میدانند که اگر کیفیت درس پایین باشد، ممکن است تقاضای درس (و عملاً جایگاه شغلی آنها) از بین برود.
اما استادانی که درسهای اجباری را آموزش میدهند، احساس امنیت بیشتری دارند.
البته فکر کنم راهکار مشخص این باشد که چند استاد برای چنین درسهایی وجود داشته باشند تا حداقل اگر رقابتِ درس با درس وجود ندارد، رقابت استاد با استاد وجود داشته باشد.
البته در اینجا دو نکتهی دیگر هم به ذهنم میرسد:
یادم میآید که در دانشگاه ما، برخی از اساتید چندان رغبتی به ارائهی درسهای اجباری و درسهای پایه نداشتند و این درسها را نوعی کسر شأن میدانستند. به همین علت، تدریس این درسها نوعی فداکاری و از خودگذشتگی محسوب میشد و رقابت یا تلاش به کیفیت چندان معنایی نداشت (جوری برخورد میشد که انگار باری بر زمین مانده و به هر حال باید کسی آن را از زمین بردارد).
ضمن اینکه دانشجو هم به نظرم در درسهای انتخابی و اختیاری، نگاه نقادانهتری دارد. اما درسهای اجباری را به عنوان «منزلگاهی که به هر حال باید از آن عبور کرد» نگاه میکند.
شاید بتوان کم ارج بودن درسهای پایه را (به فرض اینکه این قضاوت را بپذیریم) به کم ارج بودن دبستان نسبت به راهنمایی و دبیرستان تشبیه کرد. در حالی که این درسها میتوانند نگرش ما را به شکلی جدی و عمیق متحول کنند.