درسهای اجباری دانشگاهها
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
متمم مخففِ محل توسعه مهارتهای من است؛ یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهی درباره متمم مراجعه کنید.
ما برای هر یک از درسهای متمم، یک نقشه راه داریم که به یادگیری آن درس کمک میکند.
میتوانید با مراجعه به صفحه نقشه راه یادگیری، عنوان درسهای مختلف متمم را ببینید.
همچنین میتوانید دوره MBA متمم را ببینید.
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به چیزی در حدود نصف درسهای متمم دسترسی خواهید داشت.
پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به کاربر ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۳۰ هزار تومان)، فصلی (۳۴۵ هزار تومان)، نیمسال (۶۵۰ هزار تومان) و یکساله ( یک میلیون تومان) بخرید.
برای اطلاعات بیشتر لطفاً به صفحهی ثبت نام مراجعه کنید.
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
۳۰ نظر برای درسهای اجباری دانشگاهها
آخرین کاربران ویژه متمم
ورود حسام نصری و مهدی میرمحمدی و رضا پورمحمدی به جمع کاربران ویژه متمم را خوشآمد میگوییم
دوستان برتر متممی در دو هفته اخیر
- علی کریمی (۱۳۸ امتیاز)
- مونا رضایی (۸۸ امتیاز)
- پـوریا پرهیـزکار (۷۸ امتیاز)
- علی محمد افراسیابی (۷۳ امتیاز)
- علی فتحیان (۷۰ امتیاز)
- محمد خدادادی (۶۷ امتیاز)
- روح الله یعسوبی (۶۳ امتیاز)
- الميرا خزاعی (۶۱ امتیاز)
- امیرحسین حسن زاده (۶۱ امتیاز)
- باران (۵۶ امتیاز)
آخرین دیدگاهها
- مهدی فتحی پور در اولویت بندی کارها و فعالیت ها | ماتریس آیزنهاور
- بهاره در معرفی کتاب چرا به یاد میآوریم؟ | دربارهٔ حافظه، به خاطر سپردن و فراموش کردن
- زهرا فتح الهی در گاوین اشمیت: فاصله بین خبرها و فهم ما
- علیرضا صفرزاده در خودنظارتی چیست؟ آیا شما هم یک آفتابپرست اجتماعی هستید؟
- روح الله یعسوبی در انواع اهداف تبلیغاتی | آشنایی با چند نمونه از اهداف تبلیغات تجاری
- امین رجب زاده در راسل اکاف (راسل ایکاف) | تدوینگر تفکر سیستمی
- زهرا فتح الهی در مدل کوه یخ در تفکر سیستمی | آیا به تفاوت رویداد و روند توجه دارید؟
- نیکو م در سواد چیست؟ | تعریف سواد از نظر یونسکو
- محمد مهدی داورزنی در منابع قدرت در مذاکره و سازمان
- حمید رحمانی در مشاوره مدیریت | انتظار شما از آموزش مشاوره مدیریت چیست؟
- محمدرضا سعیدنیا در سه نوع گفتگو | از کتاب ارتباط برتر چارلز دوهیگ
- ایمان عقیلی در تعریف نگرش سیستمی با یک مثال از پیتر سنگه
- فاطمه دوستی در افکار منفی | ذهن ما چگونه واقعیت را تحریف میکند؟
- محمد منصوری در نقش فرهنگ در مذاکره | فرهنگ چگونه بر روند مذاکره تأثیر میگذارد؟
- مرضيه رفعتي در انواع رسانه | انتخاب رسانه مناسب (مدل POEM)
- علیرضا صفرزاده در اشتباهات تکراری زندگی | تکرار اشتباه یک اتفاق ساده نیست
- پـوریا پرهیـزکار در نشانه های عزت نفس پایین | حساس بودن بیش از حد به حرف و نظر دیگران
- وحید شکران در ده صفت مثبت من – هفته سوم برنامه افزایش عزت نفس
- علیرضا صفرزاده در تعریف ریسک پذیری چیست؟ آیا شما یک فرد ریسک پذیر هستید؟
- حسین آزادیان در رویکرد سیستمی | نگاه چندبعدی در برابر تکبعدی
- مهدی نعمتی در مهارت یادگیری، تکنیکها و روشهای یادگیری بهتر
- فائزه شهبازی در تعریف سیستم چیست؟ | سیستمهای باز و بسته | چند مثال از انواع سیستم
- عرفان دانشمند در هدف گذاری و تنظیم لیست اهداف در یادگیری (+ نمونه هدف گذاری)
- امیرحسین زهدی در کوچینگ | مقدمه و ورود به دوره کوچینگ متمم
- مانی نیک روشن در تعریف سیستمهای پیچیده (۲): چند تفاوت سیستمهای پیچیده و سیستمهای مکانیکی
- احمد در پنج نیروی رقابتی پورتر و تحلیل صنعت به کمک آنها
- محمد جواد عباسی در ارزش چیست؟ | تعریف ارزش و ارزش آفرینی در کسب و کارها
- مهدی فیاضی بارجین در هورمسیس: گاهی اوقات، کمی زهر میتواند پادزهر باشد
- فرهاد قائمی در آداب مهمانی رفتن و برگزاری مهمانی | اتیکت مهمانی
- سیدجمال کاظمی در دوره صوتی آموزش هدف گذاری
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
احساس و تجربهی من این بوده که هر جا از «رقابت» فاصله میگیریم، احتمال اینکه «کیفیت» قربانی شود، افزایش مییابد.
استادهایی که درسهای اختیاری را آموزش میدهند، میدانند که اگر کیفیت درس پایین باشد، ممکن است تقاضای درس (و عملاً جایگاه شغلی آنها) از بین برود.
اما استادانی که درسهای اجباری را آموزش میدهند، احساس امنیت بیشتری دارند.
البته فکر کنم راهکار مشخص این باشد که چند استاد برای چنین درسهایی وجود داشته باشند تا حداقل اگر رقابتِ درس با درس وجود ندارد، رقابت استاد با استاد وجود داشته باشد.
البته در اینجا دو نکتهی دیگر هم به ذهنم میرسد:
یادم میآید که در دانشگاه ما، برخی از اساتید چندان رغبتی به ارائهی درسهای اجباری و درسهای پایه نداشتند و این درسها را نوعی کسر شأن میدانستند. به همین علت، تدریس این درسها نوعی فداکاری و از خودگذشتگی محسوب میشد و رقابت یا تلاش به کیفیت چندان معنایی نداشت (جوری برخورد میشد که انگار باری بر زمین مانده و به هر حال باید کسی آن را از زمین بردارد).
ضمن اینکه دانشجو هم به نظرم در درسهای انتخابی و اختیاری، نگاه نقادانهتری دارد. اما درسهای اجباری را به عنوان «منزلگاهی که به هر حال باید از آن عبور کرد» نگاه میکند.
شاید بتوان کم ارج بودن درسهای پایه را (به فرض اینکه این قضاوت را بپذیریم) به کم ارج بودن دبستان نسبت به راهنمایی و دبیرستان تشبیه کرد. در حالی که این درسها میتوانند نگرش ما را به شکلی جدی و عمیق متحول کنند.