Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


آیا حالات صورت روی احساسات‌ و هیجانات ما تأثیر می‌گذارند؟


علائم چهره و تأثیر روی احساسات

شاید شما هم شنیده باشید که می‌گویند: «اگر غمگین هستی سعی کن چهره‌ی خودت را شاد نشان بدهی. چون با این کار به تدریج احساس شادمانی در تو به وجود خواهد آمد.»

یا این‌که: «کسی که علائم عصبانیت و خشم را در چهره‌ی خود نمایش می‌دهد، واقعاً چنین احساسی را هم تجربه خواهد کرد. بنابراین حتی اگر خشمگین هستی سعی کن که چهره‌ات این خشم را نشان ندهد.»

این نوع توصیه‌ها بر پایه‌ی این فرض بنا شده‌اند که حالات صورت و علائم چهره‌ی ما روی احوال درون و احساسات و هیجانات ما تأثیر می‌گذارند. اما آیا تا به حال از خود پرسیده‌اید که آیا چنین فرضی درست است؟ و این‌که تا چه حد می‌توان به این توصیه‌ها متکی بود؟

چنین سوال‌هایی برای کسانی که در زمینه‌ی هوش هیجانی مطالعه می‌کنند یا می‌خواهند هوش هیجانی خود را افزایش دهند، بسیار کلیدی است. چون یکی از مولفه‌های هوش هیجانی،‌ قدرت کنترل و تنظیم و مدیریت احساسات است و اگر بتوان با کنترل علائم چهره روی احساسات و هیجانات تأثیر گذاشت، طبیعتاً چنین تکنیکی بسیار مهم و ارزشمند خواهد بود.

ریشه‌ی این بحث‌ از کجاست؟

موضوع «تأثیر حالت چهره بر احساسات و هیجانات» بیش از یک قرن قدمت دارد. می‌توان گفت نخستین کسی که این بحث را به شکل صریح و شفاف در یک کتاب علمی مطرح کرده، چارلز داروین است (در کتاب نمایش عواطف در انسان و حیوانات):

داروین بر این باور بود که اگر به شکل آگاهانه و عامدانه، یک احساس خاص (مثلاً غم یا شادی یا خشم) را در چهره‌ی خود نمایش دهیم، شدت این احساس در ما افزایش پیدا خواهد کرد.

او متناسب با همین فرض می‌گفت که اگر بکوشید علائم یک احساس خاص را در چهره‌ی خود نشان ندهید، آن احساس را در درون خود کمرنگ خواهید کرد.

اما داروین تنها کسی نبود که چنین فرضی را مطرح می‌کرد. دو دانشمند بزرگ دیگر به نام‌های ویلیام جیمز (William James) و کارل لانگه (Carl Lange) هم تقریباً هم‌زمان با داروین، نظریه‌ای درباره‌ی هیجانات ارائه کرده بودند. بر اساس این دیدگاه که امروزه آن را به عنوان تئوری جیمز-لانگه می‌شناسند: «هیجانات ابتدا خودشان را در بدن نشان می‌دهند و سپس مغز با توجه به تغییراتی که در بدن به وجود آمده، آن احساس را تجربه می‌کند.»

مثلاً مغز شما ابتدا می‌بیند ضربان قلب بالا رفته و تنفس تند شده و رطوبت سطح بدن بالا رفته و بر این اساس شما حس می‌کنید که دچار استرس شده‌اید. یا به زبان روزمره، ابتدا احساس می‌کنید حال‌تان آشوب است و انگار چیزی در شکم‌تان به هم ریخته و سپس نتیجه می‌گیرید که استرس و اضطراب به سراغ‌تان آمده است.

محدودیت در دسترسی کامل به درس‌های هوش هیجانی

دسترسی کامل به درس‌های هوش هیجانی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.

  تعداد درس‌ها: ۳۱ عدد

  دانشجویان این درس: ۴۸۰۹ نفر

  تمرین‌های ثبت‌شده: ۳۳۷۰ مورد

اعضای ویژه‌ی متمم، علاوه بر دسترسی به درس‌های هوش هیجانی به درس‌های بسیار بیشتری دسترسی پیدا می‌کنند که می‌توانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های متمم

البته از میان درس‌ها و مطالب مطرح شده، ما فکر می‌کنیم شاید بهتر باشد ابتدا مطالعه‌ی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:

  فنون مذاکره | مهارت ارتباطی  | کار تیمی

  خودشناسی | شخصیت شناسی  |  تحلیل رفتار متقابل

  کوچینگ  |  مدیریت تعارض  | رابطه عاطفی

  افزایش عزت نفس  |  زندگی شاد

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری هوش هیجانی به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه هوش هیجانی
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۲۷ نظر برای آیا حالات صورت روی احساسات‌ و هیجانات ما تأثیر می‌گذارند؟

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : مریم رئیسی

    این درس من رو به یاد مثالی که در درسِ «فرمول موفقیت چیست؟» بیان شده، انداخت.

    درس فرمول موفقیت به معرفی کتاب فرمول از آقای آلبرت باراباشی پرداخته و در موردش صحبت می‌کنه؛ و مثالی که گفتم هم از همون کتاب نقل شده.

    در درس مذکور، اشاره شده که آقای باراباشی به اهمیت نمایش بصریِ شور و شوق و موفقیت تأکید کرده و در این مورد مثالی مطرح می‌کنه؛

    مثال در مورد رقابت بین چند پیانیست هست که قرار بوده هیأت داوران، بهترین پیانیست رو از بین اون‌ها انتخاب کنه.

    بعد از اون، دو گروه دیگر رو میارن و برای یک گروه فقط صدای پیانو و برای گروه دیگه فقط تصویر پیانیست‌ رو پخش کرده و ازشون خواستن که برنده رو حدس بزنند.

    و جالب اینکه گروهی که فقط تصویر رو دیدند، تونستند بهتر از گروه دیگه که فقط صدا رو شنیدن برنده رو حدس بزنند.

    و این مسأله نشون میده که کارشناسان هم، تحت تأثیر حرکات نمایشی و شور و شوقی که نوازنده از خودش نشون میده قرار می‌گیرند.

    و البته در ادامه‌ی این مثال توضیح داده شده که مثال باراباشی در مورد چند حرفه‌ای هست که در یک سطح قرار دارند، و نمایش بصری و حالت بدن صرفاً مکمل توانمندی و عملکردشون هست.

    و نباید این اشتباه رو مرتکب بشیم که در زمینه‌ای که هیچ توانمندی‌ای نداریم ژست یک توانمند رو بگیریم و جوری رفتار کنیم که انگار خیلی حرفه‌ای هستیم؛

    چراکه همونطور که در درس هم عنوان شد، این حالات فیزیکی و ژست‌ها صرفاً میتونه به عنوان یک مکمل عمل کنه و روی مخاطب تأثیر بذاره؛ و باعث نمیشه که ما واقعاً و فقط با یک ژست، به آدم توانمندی تبدیل بشیم.

    و مهمتر از همه، عملکرد، توانایی و مهارت ما هست و آنچه که در ذهنمون می‌گذره.

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .