مهارت چیست؟ | تعریف مهارت و انواع مهارت

«مهارت» از کلیدواژههای پرتکرار دوران ماست و مدام اصطلاحات مختلفی از جنس مهارت به گوشمان میخورد: مهارت فردی، مهارت سازمانی، مهارت مدیریتی، برنامه ریزی برای توسعه مهارت، مهارت پولساز و مانند اینها.
مدارس و دانشگاهها ادعا میکنند که آموزشهایشان مهارت محور است و برای تکتک دورههایشان اهداف مهارتی تعریف کردهاند. دولتها دنبال نیروی کار ماهر هستند و با سیاستهای مهاجرتی، جذب افراد ماهر را تسهیل میکنند. مدیران کسب و کارها هم پیوسته از اهمیت مهارت حرف میزنند و تأکید میکنند که مهارت داشتن از مدرک داشتن مهمتر است.
سازمانهای بینالمللی هم مدام فهرستهای مختلفی از مهارتهای مفید را پیشنهاد میدهند. مجمع جهانی اقتصاد از مهارتهای شغلی پرتقاضا میگوید (+). انجمن مدیریت آمریکا مهارتهایی را فهرست میکند که کارمند را غیرقابلجایگزین میسازد (+). سازمان بهداشت جهانی هم فهرست دهگانه مهارتهای زندگی را با هدف ارتقاء سلامت عمومی تبلیغ میکند. متمم هم چنان که میدانید در نام خود از کلمهٔ مهارت استفاده کرده است (متمم = محل توسعهٔ مهارتهای من).
طبیعی است با این حجم از کاربرد اصطلاح مهارت کمی درباره مفهوم مهارت و تعریف مهارت صحبت کنیم تا مطمئن شویم همهٔ ما معنی مهارت را کموبیش به یک شکل میفهمیم و درک میکنیم.
یک تمرین ساده: تصور شما از مهارت چیست؟
آیا به نظر شما رانندگی یک مهارت است؟ گزارش نویسی و مدیریت زمان چطور؟ نظرتان دربارهٔ کاریزما چیست؟ دربارهٔ صدای خوش و قد بلند چه فکر میکنید؟ آیا آنها را هم مصداق مهارت میدانید؟
احتمالاً همهٔ ما قبول داریم که رانندگی یک مهارت است. همچنین قبول داریم که قد بلند یک مهارت نیست و صرفاً یک ویژگی فیزیکی محسوب میشود. اما قضاوت دربارهٔ موارد دیگری که گفتیم، کمی سختتر است. مثلاً ممکن است یک نفر کاریزما را جایی در میانهٔ رانندگی و قد بلند قرار دهد: کاریزما را نه به اندازهٔ رانندگی میتوان یاد گرفت و نه به اندازهٔ قد بلند، ذاتی و ژنتیکی است.
فرض کنیم شاخصی داریم که نشان میدهد هر چیزی چقدر از جنس مهارت است. مقدار این شاخص برای رانندگی «صد» و برای قد بلند «صفر» است. در موارد دیگر قرار است شما تصمیم بگیرید. مثلاً ممکن است برای کاریزما عدد ۳۰ را فرض کنید (یعنی بیشتر شبیه قد بلند است تا رانندگی). همچنین ممکن است بگویید کاریزما به کاریزما ۷۰ یا ۸۰ امتیاز میدهید (یعنی فکر میکنید کاریزما مهارتی است که تا حد زیادی به رانندگی شبیه است و میشود آن را یاد داد و یاد گرفت).
حالا به تعدادی از کلاسها و دورههایی که تا کنون در آنها شرکت کرده یا نامشان را شنیدهاید فکر کنید. میتوانید به صفحهٔ نقشه راه یادگیری هم سر بزنید و عنوانهایی را که در آنجا آمده ببینید. سعی کنید به هر موضوع، امتیازی بین صفر تا صد بدهید و مشخص کنید آن را تا چه حد از جنس مهارت میدانید.
واضح است که در اغلب موارد، نظر و قضاوت ما سلیقهای است. مثلاً اگر بخواهیم دربارهٔ صدای خوش نظر بدهیم، بسته به اینکه در آن لحظه چه مصداقهایی در ذهنمان باشد (همایون شجریان یا سیاوش قمیشی؟) ممکن است عدد متفاوتی اعلام کنیم.
با وجودی که پرسشهای «معنی مهارت چیست؟» و «چه چیزهایی را از جنس مهارت میدانیم؟» جواب شفاف و مشخصی ندارند، فکر کردن به آنها میتواند ذهن ما را برای درک بهتر تعریف مهارت آماده کند. ضمن این که پیچیدگیهای مفهوم مهارت را بهتر درک میکنیم و متوجه میشویم که چرا دربارهٔ تعریف مهارت اتفاقنظر وجود ندارد.
معنی مهارت در گفتگوهای روزمره
مهارت و ماهر واژگانی قدیمی هستند و قرنها در نوشتههای فارسی به کار رفتهاند (مهارت از عربی وارد فارسی شده است). اما معنی مهارت طی دهههای اخیر به تدریج تغییر کرده است. این تغییر مختص زبان فارسی نیست و کلمه skill در زبان انگلیسی هم تحولات مشابهی را تجربه کرده است.
ما معمولاً هر کس را که بتواند یک فعالیت خاص را با کیفیت مطلوب انجام دهد، ماهر مینامیم. چنانکه همهٔ ما اصطلاحات استادکار ماهر و نقاش ماهر را بهکار بردهایم.
مهارت در گفتگوهای روزمره بیشتر برای فنون و فعالیتهایی به کار میرود که فیزیکی و مکانیکی هستند. حتی در برخی مقاله های قدیمی که حدود یک قرن پیش درباره مهارت نوشته شدهاند میبینیم که فرد ماهر را کسی دانستهاند که بر ماهیچههایش تسلط دارد و میتواند آنها را در راستای هدف خود به کار گیرد (+).
خود ما هم با وجودی که اصطلاح نجار ماهر و تعمیرکار ماهر را به راحتی به کار میبریم، از اصطلاح حسابدار ماهر و نویسندهٔ ماهر کمتر استفاده میکنیم.
کلمه چیرهدست هم که در زبان فارسی تقریباً معادل ماهر در زبان عربی است، نشان میدهد که مهارت در نگاه ما به نوعی به دست و پا و فعالیتهای فیزیکی (و نه ذهنی) ربط دارد.
تعریف مهارت در اقتصاد و سیاستگذاری
اقتصاددانها و سیاستگذاران معمولاً بر سر تعریف مهارت توافق ندارند. کافی است چند گزارش و مقاله درباره مهارت را ورق بزنید تا تنوع دیدگاهها را ببینید (+/+/+).
صفت ماهر برای کسی به کار میرفت که با یک یا چند فن آشناست و بر آن تسلط دارد. هنوز هم وقتی سیاستمداران میگویند «ترجیح میدهیم نیروی کار ماهر (skilled worker) به کشور ما مهاجرت کند» منظورشان چنین چیزی است. آنها کارگر جوشکار و تراشکار، تکنسین برق، تعمیرکار ماشینآلات، پزشک، برنامهنویس و مانند اینها را نیروی کار ماهر در نظر میگیرند.
کارگر غیرماهر کاری را انجام میدهد که تقریباً به هیچ نوع آموزش و یادگیری جدی نیاز ندارد: جابهجایی وسایل و مصالح ساختمانی، جابهجایی بار (با موتور یا خودرو)، و شستشو و نظافت از جمله کارهایی هستند که به مهارت چندانی نیاز ندارند.
کشورهای مختلف، بسته به این که از سنجش و اندازه گیری مهارت چه هدفی داشته باشند، کارگر غیرماهر را به شکلهای متفاوتی تعریف میکنند. مثلاً گاهی میگویند کارگر غیرماهر کسی است که جایگزین او را بتوان در کمتر از یک ماه (یا یک هفته) آموزش داد.
با چنین تعریفی اگر کار یا کارهایی بلد باشید که یاد گرفتنش کمی طول بکشد، میتوانید خوشحال باشید که از نظر اقتصاددانها ماهر محسوب میشوید.
تعریف مهارت در مدیریت و توسعه فردی
در دهههای اخیر که به تعبیر پیتر دراکر اقتصاد دانشبنیان رواج یافت و بسیاری از انسانها به کارگران دانشمحور تبدیل شدند، مهارت هم به تدریج معنای گستردهتری پیدا کرد و تواناییهای ذهنی را هم شامل شد.
همهٔ ما امروز به راحتی از مهارت تصمیم گیری، مهارت حل مسئله و مهارت ارتباطی حرف میزنیم و برایمان کاملاً عادی است که کاری مثل تصمیم گیری را هم درست مثل آهنگری و نجاری یک مهارت بنامیم.
جالبتر این است که «مهارت» دیگر به فعالیتهای حرفهای و مسیر شغلی محدود نیست و قرار نیست صرفاً برای استخدام به کار بیاید. مهارت در زندگی روزمره هم معنا پیدا کرده و هر کس به فراخور نیاز خود برای پرورش مهارتهایش تلاش میکند. به همین علت اصطلاح مهارت های زندگی هم رایج شده و به کار میرود.
طی نیمقرن گذشته که مفهوم مهارت گستردهتر شده و پای آن به فضای توسعه فردی باز شد، تعریف مهارت هم کمی دشوارتر شده است. در حدی که ویلیام هارت در سال ۱۹۷۸ عنوان «علیه مهارت» را برای مقاله خود درباره مهارت انتخاب کرد و در آن به نقد مهارت و آموزشهای مهارتی پرداخت (+). او در مقالهاش توضیح داد که من مخالف اهمیت مهارت و کسب مهارت نیستم. اما این اشتباه است که اول هر چیزی یک «مهارت» اضافه میکنیم تا علمیتر، عمیقتر و جدیتری به نظر برسد. مثلاً عشق ورزیدن به خودی خود مهم است و معنای عمیق و گستردهای دارد. چرا باید بگوییم مهارت عشق ورزیدن؟ اخلاق هم اصطلاحی کاملاً معنادار است. چرا به جای آموزش اخلاق باید از آموزش مهارتهای اخلاقی حرف بزنیم؟
تذکر هارت، اخطاری جدی و درست است. خود ما هم که حرف هارت را نقل میکنیم، از آنجا که در متمم مدام با اصطلاح مهارت سروکار داریم، گاهی گرفتار همین افراط میشویم.
امیدواریم با توافق بر یک تعریف مشخص از مهارت (چنانکه کمی پایینتر آمده است) بتوانیم تا حدی این خطا را کاهش دهیم. همچنین کمک کنیم که هر جا از مهارت و مهارت آموزی حرف میزنیم، مفهوم مشترکی در ذهن همهٔ ما تداعی شود.
با تکیه بر چند منبع معتبر مرتبط با مهارت و جمعبندی نکات مطرح شده در آنها، ما چیزی را «مهارت» مینامیم که ویژگیهای زیر را داشته باشد (+/+):
برای مشاهدهٔ متن کامل این مطلب کافی است (بدون پرداخت هرگونه هزینه) در سایت متمم ثبت نام کنید. پس از ثبتنام به تعداد قابلتوجهی از درسهای متمم دسترسی پیدا میکنید:
البته اگر بخواهید به همهٔ درسهای متمم دسترسی از جمله درسهای زیر دسترسی داشته باشید لازم است حق اشتراک بپردازید:
مدیریت کسب و کار (MBA) | توسعه فردی
خودشناسی | شخصیت شناسی | هدف گذاری
مسیر شغلی | کوچینگ | مشاوره مدیریت
تصمیم گیری | عزت نفس | زندگی شاد
تسلط کلامی | مهارت ارتباطی | فنون مذاکره
ثبت نام رایگان تجربهٔ متممیها
برای خرید دوره های صوتی هم میتوانید به صفحهٔ فروشگاه متمم سر بزنید.
تمرین درس تعریف مهارت
اگر تمرین ابتدای درس را انجام دادهاید (طیف مهارت از صفر تا صد)، چند نمونه از عناوینی را که انتخاب کردید و امتیازی را که به آنها دادید زیر همین درس بنویسید.
برای خودتان (روی یک برگ کاغذ یا فایل دیجیتال) فهرستی از مهارتهایتان تهیه کنید. بهتر است به جای یک یا دو کلمه، از یک عبارت یا جمله استفاده کنید تا بهتر بتوانید تشخیص دهید که آیا چیزی که نوشتهاید واقعاً مهارت هست یا نه؟ اگر دوست داشتید (اجباری نیست) دو مورد از آن مهارتها را زیر این درس بنویسید.
یکی از افرادی را که در زندگی یا کسبوکار الگوی شماست انتخاب کنید. مهم نیست که این فرد نامدار، ثروتمند یا دارای موقعیت اجتماعی ویژه باشد. فقط مهم است که شما او را جلوتر از خود ببینید و در برخی حوزهها الگوی خود فرض کنید. بدون اینکه به نام او اشاره کنید، فهرستی از پنج مهارت را که به او نسبت میدهید در اینجا بنویسید.
تفاوت مهارت های نرم و مهارت های سخت
طی سه دههٔ اخیر دو اصطلاح مهارت نرم و مهارت سخت بسیار رواج یافتهاند و هرجا بحث به انواع مهارتها کشیده میشود، نخستین دستهبندیای که به ذهن میرسد، مهارت نرم و سخت است. از آنجا که موضوع مهارت نرم و مهارت سخت کمی طولانی میشد و جزئیات زیادی داشت، آن را در قالب یک درس جداگانه مطرح کردهایم. اما حتماً پس از مطالعهٔ این درس و انجام تمرین، درس مهارت های نرم را هم بخوانید:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری توسعه مهارتهای فردی به شما پیشنهاد میکند: چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۲۴۰ هزار تومان)، فصلی (۶۱۰ هزار تومان)، نیمسال (یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
با سلام و وقت بخیر
ج۱ ـ در سری درس های دورهMBA ، جای مهارت فن بیان خالی است و روی نمودار دروس مذاکره در سمت راست و در نقطه ۱۰۰ جای داری ، ارزش آفرینی ، تصمیم گیری و سایر درس های آورده شده در نقطه بالای ۵۰ قرار دارند و همگی مهارت هایی هستند که به نظر من برای هر فردی مورد نیاز است
ج۲٫
مهارت خوب ارتباط برقرار کردن با دیگران
مهارت بسیار دقیق و نکته بین بودن در تمام مسائل
مهارت خوش بیان ئ شیرین زبان بودن ـ البته از دید دیگران
مهارت بسیار پیگر بودن و پشتکار زیاد
مهارت انجام کاری هنری دستی ـ نقاشی روی چرم ، نقاشی روی سفال ، سراجی دوزی
ج۳٫
مذاکره کننده قوی ،
باد سواد و دانش بالا
تسلط کامل بر زبان انگلیسی
مهربان بودن و توجه به دیگران
۲٫
مهارت خوب گوش دادن
مهارت مثبت اندیشیدن
مهارت کنترل عصبانیت
مهارت تشخیص ستاره ها در آسمان
مهارت استفاده از ابزار های نجومی ( البته کم)
مهارت نواختن تار( این هم کم)
مهارت رانندگی !!
۳٫
شجاع بودن
صادق بودن و دروغ نگفتن در مسایل کاری و زندگی
حفظ خط قرمز های خود در طول زندگی و کار
کنترل عصبانیت
آرام بودن
صبر در برابر مشکلات
۲٫
مهارت خوب گوش دادن
مهارت مثبت اندیشیدن
مهارت کنترل عصبانیت
مهارت تشخیص ستاره ها
۱٫مهارت افزایش اعتماد به نفس.(باور دید درست از نیمه خالی و پر لیوان)
۲٫مهارت برنامه ریزی و الویتبندی کردن مسائل
شناخت انسانها
زبان(البته نه به طور کامل)
مسئولیت پذیری در مقابل کار به عهده گرفته
۳٫یکی از اعضای خانواده:
اعتماد بنفس بالا
مدیریت زمان و مکان
تلاش کافی برای رسیدن به هدف
مثیت نگری
مهارت عشق ورزی
مهارت سرمایه گذاری
مهارت دانش مالی
مهارت ایجاد کسب و کاری موفق
مهارت تعهد پذیری
مهارت …….
ارتباط عمومی قوی
نویسندگی
دانش کافی در زمینه کاری
سخنران عالی
مهارت عشق ورزی
مهارت سرمایه گذاری
مهارب ایجاد کسب و کار
مهارت دانش مالی
مهارت تعهد پذیری
مهارت ——–
ارتباط عمومی بالا و قوی وی
دانش بالا وی در زمینه کاری خود
نویسنده ای خوب
تمرین اول : مهارت خوب نوشتن مطالب حتی تکراری
مهارت تاثیرگیذاربودن به دلیل همان خوب نوشتن
معارت تجزیه تحلیل درست مطالب
مهارت ارتباط خوب بامخاطبین سایت برقرارکردن
مهارت داشتن یک سایت عالی
مهارت های استراتژیکی جالب مثل همین جداکردن انواع مخاطبین ازادو گذزی و ویژه.
تمرین دوم : مهارت دف نوازی
مهارت نقاشی کشیدن البته هنوز خیلی عالی نیستم.
مهارت ترجمه انگلیسی
مهارت بداهه گویی .
فعلاهمینا یادمه و خیلی جالبه که من ازونجایی که عاشق تحصیل و درس خوندنم همیشه فکرمیکردم بادرس و شاگرداول شدن نیتونم تو رشته خودم موفق باشم درصورتی که بعد فارغ التحصیلی بیشتر پیشنهادای کاری برلساس مهارت دف نوازی من بود، نه رشتم، چون تو رشته خودم مهارت کاری خاصی نداشتم و تصمیم گرفتم شروع به کسب مهارت تو رشتم کنم.
تمرین سوم : یکی ازدوستانم که مهارت حرف زدن به پنج زبان دنیارو داره که خیلی دوس دارم منم چندزبان دیگه یادبگیرم.
توانایی تحلیل فلفسه و تاریخ و سیاست و داره که من مطالعم اونقدر کمه هنوز که نمیتونم به تحلیل بپردازم.
مهارت تبدیل ایده هاش رو به عمل داره که من روزی هزاران ایده میاد تو ذهنم اماهیچوقت دنبالشون نمیکنم.
امیدوارم روزی به اینها دست پیدلکنم که البته دور نیست!
مهارت هایی که می توان به متمم اضافه کرد:
مهارت لذت بردن از لحظات خیلی کوچک و معمولی زندگی؛
مهارت همراه کردن دیگران با خود برای کارهای خیر و عام المنفعه؛
مهارت های خود:
مهارت کم کردن سختی های تنها زندگی کردن
مهارت کنار آمدن با انسان های نسبتا بی نزاکت
مهارت های الگوی من:
مهارت ارتباطی بسیار قوی
مهارت نوشتاری و تحلیل بسیار بالا
مهارت شناخت نسبی آدمها از روی رفتار
مهارت سخنرانی بسیار قوی
تسلط به زبان انگلیسی
مهارت تشویق دیگران
مهارت احترام به دیگران
مهارت تقویت انگیزه در دیگران
مهارت پژوهشی و مطالعاتی
مهارت ارتباط گیری
مهارت تسلط کلامی در دوستان
مهارت تفکر بنیادین و تولید اندیشه موثر
۱٫مهارت کنترل ذهن
مهارت شادزیستن
مهارت دل کندن به موقع از اطرافیان(منظورم اگه قراره به جایی دور برای همیشه سفر کنیم یا با از دست دادن عزیزمون راحت کنار بیایم خیلی کار دشواریه)
۲٫مهارت مسئولیت پذیری
مهارت جلب اعتماد
مهارت همسطح کردن خودم با افراد دیگه
مهارت داشتن در انجام کارای گرافیکی و طراحی
مهارت انعطاف پذیری زیاد
۳٫مهارت در سخنوری(خیلی دوست داشتم که این مهارتو داشتم)
مهارت در داشتن تفکرات مثبت در همه حال
مهارت در حال و لحظه زندگی کردن(که به این هم واقعا نیاز دارم)
مهارت گوش دادن به دردل های دیگران
مهارت انرژی مثبت دادن در کارها و شوخ طبعی در آنها.
مهارت صبور بودن در کارها و در نتیجه مهارت به تعویق انداختن کارها
در مورد افراد دیگر
مهارت به انجام دادن کارها در هر شرایطی و توجه نکردن به حرف دیگران و در نتیجه گاهی انجام شدن کار به قیمت نارضایتی دیگران
مهارت کمک گرفتن از دیگران
مهارت ایجاد ارتباط با افراد غریبه
مهارت ارتباط با بعد مثبت افراد
۱-
مهارت لذت بردن
مهارت مشاهده
مهارت ایجاد عادت های خوب
مهارت همکاری و هم فکری کردن
۲-
مهارت رابطه جدید برقرار کردن
مهارت تعامل با خود
۳-
مهارت استفاده حداکثری از ظرفیت ها
مهارت مدیریت زمان
مهارت آموزش دادن
مهارت کاربردی ساختن دانش
مهارت شناسایی اولویت ها
جواب تمرین ۲-
استعداد در استخراج گنج اطلاعاتی از دریای بیکران اطلاعات بدرد نخور را دارم.
از مطالب سایت ها، از مطالب رادیوی در حال پخش در تاکسی، از روزنامه باطله ای که تو مطب دکتر پیدا میشه .
دو عنوان برتر از حداقل سی و سه مهارتی که دارم و نوشتم، عبارته از مهارت پژوهش و نویسندگی. بهعبارت دیگه در جستجو، یافتن و گردآوری و طبقه بندی درباره موضوعی خاص و نیز ارائه نتایج آن بهشکل فهرست و گزارش نویسی، نوشتن مقاله، نوشتن کتاب و مانند آن مهارت دارم. از مهارتهای متعددی که برای خودم یادداشت کردم میتونم به این مهارتها اشاره کنم: مهارت حل مسئله در موضوعی که درموردش اطلاعات کافی دارم، انگیزه دهی به افراد، نقشه خوانی و تفسیر و تهیه و ترسیم نقشه های موضوعی، تفسیر عکس های هوایی و ماهوارهای، عکاسی، تدریس و گویندگی مراسم و اجرا و دکلمه و …
در مورد سؤال سوم، فهرست پنج تا از مهارتهای یکی از افرادی که در خصوص شغل الگو قرار دادهام، عبارته از: مهارت مدیریت و حل مسائل در هنگام بحران، مهارت انگیزه دهی به افراد، مهارت سازمان دهی نیروها بر اساس توانایی شان، مهارت بسیار عالی در مذاکره و مهارت در تدریس.
۱
۱٫رویاپردازی هوشمندانه و هدفمند۲٫طفره نرفتن از کار۳٫پیاده روی آرام و خلاقانه
۲
۱٫پشتکار و پیگیری اهداف،تکمیل و اصلاح دائم آن ها با استفاده از آموخته های تازه۲٫نوشتن سه صفحه یادداشت صبحگاهی به محض بیدار شدن،بی وقفه و در تمام روزهای سال۳٫تنظیم و ترکیب دقیق و خلاقانه مطالب و تصاویر برای یک نشریه۴٫گشتن توی کتابفروشی های انقلاب و خرید کتاب هایی که حسابی سر ذوق می آورندم!
۳
۱٫نظم ذهنی،مطالعه دقیق و کریستالی۲٫خواندن دقیق متون کلاسیک زبان فارسی،درک و فهم شعر۳٫مهارت تدریس هدفمند(هر جلسه کلاس مثل یک فیلم جذاب و میخکوب کننده و منسجم)
۱-
مهارت شنونده خوب بودن
مهارت نخوه صحیح ارتباط با دیگران یا آیین دوست یابی و ارتباطات در محیط بیرو
۲-
مهارت خوبی در زمینه شنونده خوب بودن را دارم و این مهارت را از وقتی که یادم میاد و کوچک که بودم استفاده می کردم.
مهارت اعتماد سازی در روابط چه کاری چه خانوادگی و چه در دوستان
۳-
مهارت مذاکره بسیار بالا مخصوصا در امر فروش
مهارت در رهبری
مهارت بالا در امر آموزش
سیاست کاری قوی
مهارت تفکیک روابط کاری .و روابط دوستانه در محیط کار
تمرین ۱:۱- مهارت مدیریت مالی ۲- مهارت خوب سخن گفتن ۳-مهارت تصمیم گیری درست
تمرین ۲: ۱-خوب گوش دادن ۲-مسئولیت پذیری
تمرین ۳: ۱: واکنش مناسب در لحظه ۲-برنامه ریزی دقیق برای شروع
تمرین ۱-
۱- اخلاق و کنترل درون
۲- مهارت ارتباط با دیگران ( شروع)
۳- مهرت استفاده از مینیک ها ( بازیگری )
۴- مدیریت زمان
تمرین ۲-
۱- تعمیر دستگاه ها
۲- انگیزه به دیگران
۳- تنبلی در کار !!!
۴- اعتیاد به چیزهای مزخرف و وقت گیر
تمرین ۳-
۱- سخت کوش
۲- همت بالا
۳- استفاده از زمان
۴- در راستا بودن اهداف
۵- استفاده از دیگران
۶- نظم نسبی
تمرین ۱ –
مهارت تجزیه و تحلیل صورتهای مالی
مهارت تنظیم درست رزومه و آمادگی برای مصاحبه شغلی
مهارت درک مسائل حقوقی بازار کار
مهارت انجام فعالیتهای گروهی (جذب شدن در گروه، تشکیل گروه دادن، کمک به پایداری گروه و…)
مهارت درست نوشتن (متون رسمس و اداری و غیر اداری) به ویژه به زبان فارسی!
تمرین ۲-
مهارت شنیدن فعال
مهارت انگیزش دیگران
مهارت حل تعارضات گروهی یا سازمانی
مهارت نگاه کردن کلی به مسائل و شناخت ابعاد آن که در نتیجه آن توان بالای مشاوره دادن حاصل می شود
تمرین ۳-
مهارت تمرکز بر هدف
مهارت کارایی بالا (به خصوص در مورد مسائل حرفه ای)
مهارت مذاکره
مهارت نظم شخصی
مهارت دیدن و به یاد داشتن جزئیات موضوع بدون استفاده از ابزار خاصی
سلام
مهارت کنش و واکنش در برابر حوادث و اتفاقات پیش بینی نشده