مهارت چیست؟ | تعریف مهارت و انواع مهارت

«مهارت» از کلیدواژههای پرتکرار دوران ماست و مدام اصطلاحات مختلفی از جنس مهارت به گوشمان میخورد: مهارت فردی، مهارت سازمانی، مهارت مدیریتی، برنامه ریزی برای توسعه مهارت، مهارت پولساز و مانند اینها.
مدارس و دانشگاهها ادعا میکنند که آموزشهایشان مهارت محور است و برای تکتک دورههایشان اهداف مهارتی تعریف کردهاند. دولتها دنبال نیروی کار ماهر هستند و با سیاستهای مهاجرتی، جذب افراد ماهر را تسهیل میکنند. مدیران کسب و کارها هم پیوسته از اهمیت مهارت حرف میزنند و تأکید میکنند که مهارت داشتن از مدرک داشتن مهمتر است.
سازمانهای بینالمللی هم مدام فهرستهای مختلفی از مهارتهای مفید را پیشنهاد میدهند. مجمع جهانی اقتصاد از مهارتهای شغلی پرتقاضا میگوید (+). انجمن مدیریت آمریکا مهارتهایی را فهرست میکند که کارمند را غیرقابلجایگزین میسازد (+). سازمان بهداشت جهانی هم فهرست دهگانه مهارتهای زندگی را با هدف ارتقاء سلامت عمومی تبلیغ میکند. متمم هم چنان که میدانید در نام خود از کلمهٔ مهارت استفاده کرده است (متمم = محل توسعهٔ مهارتهای من).
طبیعی است با این حجم از کاربرد اصطلاح مهارت کمی درباره مفهوم مهارت و تعریف مهارت صحبت کنیم تا مطمئن شویم همهٔ ما معنی مهارت را کموبیش به یک شکل میفهمیم و درک میکنیم.
یک تمرین ساده: تصور شما از مهارت چیست؟
آیا به نظر شما رانندگی یک مهارت است؟ گزارش نویسی و مدیریت زمان چطور؟ نظرتان دربارهٔ کاریزما چیست؟ دربارهٔ صدای خوش و قد بلند چه فکر میکنید؟ آیا آنها را هم مصداق مهارت میدانید؟
احتمالاً همهٔ ما قبول داریم که رانندگی یک مهارت است. همچنین قبول داریم که قد بلند یک مهارت نیست و صرفاً یک ویژگی فیزیکی محسوب میشود. اما قضاوت دربارهٔ موارد دیگری که گفتیم، کمی سختتر است. مثلاً ممکن است یک نفر کاریزما را جایی در میانهٔ رانندگی و قد بلند قرار دهد: کاریزما را نه به اندازهٔ رانندگی میتوان یاد گرفت و نه به اندازهٔ قد بلند، ذاتی و ژنتیکی است.
فرض کنیم شاخصی داریم که نشان میدهد هر چیزی چقدر از جنس مهارت است. مقدار این شاخص برای رانندگی «صد» و برای قد بلند «صفر» است. در موارد دیگر قرار است شما تصمیم بگیرید. مثلاً ممکن است برای کاریزما عدد ۳۰ را فرض کنید (یعنی بیشتر شبیه قد بلند است تا رانندگی). همچنین ممکن است بگویید کاریزما به کاریزما ۷۰ یا ۸۰ امتیاز میدهید (یعنی فکر میکنید کاریزما مهارتی است که تا حد زیادی به رانندگی شبیه است و میشود آن را یاد داد و یاد گرفت).
حالا به تعدادی از کلاسها و دورههایی که تا کنون در آنها شرکت کرده یا نامشان را شنیدهاید فکر کنید. میتوانید به صفحهٔ نقشه راه یادگیری هم سر بزنید و عنوانهایی را که در آنجا آمده ببینید. سعی کنید به هر موضوع، امتیازی بین صفر تا صد بدهید و مشخص کنید آن را تا چه حد از جنس مهارت میدانید.
واضح است که در اغلب موارد، نظر و قضاوت ما سلیقهای است. مثلاً اگر بخواهیم دربارهٔ صدای خوش نظر بدهیم، بسته به اینکه در آن لحظه چه مصداقهایی در ذهنمان باشد (همایون شجریان یا سیاوش قمیشی؟) ممکن است عدد متفاوتی اعلام کنیم.
با وجودی که پرسشهای «معنی مهارت چیست؟» و «چه چیزهایی را از جنس مهارت میدانیم؟» جواب شفاف و مشخصی ندارند، فکر کردن به آنها میتواند ذهن ما را برای درک بهتر تعریف مهارت آماده کند. ضمن این که پیچیدگیهای مفهوم مهارت را بهتر درک میکنیم و متوجه میشویم که چرا دربارهٔ تعریف مهارت اتفاقنظر وجود ندارد.
معنی مهارت در گفتگوهای روزمره
مهارت و ماهر واژگانی قدیمی هستند و قرنها در نوشتههای فارسی به کار رفتهاند (مهارت از عربی وارد فارسی شده است). اما معنی مهارت طی دهههای اخیر به تدریج تغییر کرده است. این تغییر مختص زبان فارسی نیست و کلمه skill در زبان انگلیسی هم تحولات مشابهی را تجربه کرده است.
ما معمولاً هر کس را که بتواند یک فعالیت خاص را با کیفیت مطلوب انجام دهد، ماهر مینامیم. چنانکه همهٔ ما اصطلاحات استادکار ماهر و نقاش ماهر را بهکار بردهایم.
مهارت در گفتگوهای روزمره بیشتر برای فنون و فعالیتهایی به کار میرود که فیزیکی و مکانیکی هستند. حتی در برخی مقاله های قدیمی که حدود یک قرن پیش درباره مهارت نوشته شدهاند میبینیم که فرد ماهر را کسی دانستهاند که بر ماهیچههایش تسلط دارد و میتواند آنها را در راستای هدف خود به کار گیرد (+).
خود ما هم با وجودی که اصطلاح نجار ماهر و تعمیرکار ماهر را به راحتی به کار میبریم، از اصطلاح حسابدار ماهر و نویسندهٔ ماهر کمتر استفاده میکنیم.
کلمه چیرهدست هم که در زبان فارسی تقریباً معادل ماهر در زبان عربی است، نشان میدهد که مهارت در نگاه ما به نوعی به دست و پا و فعالیتهای فیزیکی (و نه ذهنی) ربط دارد.
تعریف مهارت در اقتصاد و سیاستگذاری
اقتصاددانها و سیاستگذاران معمولاً بر سر تعریف مهارت توافق ندارند. کافی است چند گزارش و مقاله درباره مهارت را ورق بزنید تا تنوع دیدگاهها را ببینید (+/+/+).
صفت ماهر برای کسی به کار میرفت که با یک یا چند فن آشناست و بر آن تسلط دارد. هنوز هم وقتی سیاستمداران میگویند «ترجیح میدهیم نیروی کار ماهر (skilled worker) به کشور ما مهاجرت کند» منظورشان چنین چیزی است. آنها کارگر جوشکار و تراشکار، تکنسین برق، تعمیرکار ماشینآلات، پزشک، برنامهنویس و مانند اینها را نیروی کار ماهر در نظر میگیرند.
کارگر غیرماهر کاری را انجام میدهد که تقریباً به هیچ نوع آموزش و یادگیری جدی نیاز ندارد: جابهجایی وسایل و مصالح ساختمانی، جابهجایی بار (با موتور یا خودرو)، و شستشو و نظافت از جمله کارهایی هستند که به مهارت چندانی نیاز ندارند.
کشورهای مختلف، بسته به این که از سنجش و اندازه گیری مهارت چه هدفی داشته باشند، کارگر غیرماهر را به شکلهای متفاوتی تعریف میکنند. مثلاً گاهی میگویند کارگر غیرماهر کسی است که جایگزین او را بتوان در کمتر از یک ماه (یا یک هفته) آموزش داد.
با چنین تعریفی اگر کار یا کارهایی بلد باشید که یاد گرفتنش کمی طول بکشد، میتوانید خوشحال باشید که از نظر اقتصاددانها ماهر محسوب میشوید.
تعریف مهارت در مدیریت و توسعه فردی
در دهههای اخیر که به تعبیر پیتر دراکر اقتصاد دانشبنیان رواج یافت و بسیاری از انسانها به کارگران دانشمحور تبدیل شدند، مهارت هم به تدریج معنای گستردهتری پیدا کرد و تواناییهای ذهنی را هم شامل شد.
همهٔ ما امروز به راحتی از مهارت تصمیم گیری، مهارت حل مسئله و مهارت ارتباطی حرف میزنیم و برایمان کاملاً عادی است که کاری مثل تصمیم گیری را هم درست مثل آهنگری و نجاری یک مهارت بنامیم.
جالبتر این است که «مهارت» دیگر به فعالیتهای حرفهای و مسیر شغلی محدود نیست و قرار نیست صرفاً برای استخدام به کار بیاید. مهارت در زندگی روزمره هم معنا پیدا کرده و هر کس به فراخور نیاز خود برای پرورش مهارتهایش تلاش میکند. به همین علت اصطلاح مهارت های زندگی هم رایج شده و به کار میرود.
طی نیمقرن گذشته که مفهوم مهارت گستردهتر شده و پای آن به فضای توسعه فردی باز شد، تعریف مهارت هم کمی دشوارتر شده است. در حدی که ویلیام هارت در سال ۱۹۷۸ عنوان «علیه مهارت» را برای مقاله خود درباره مهارت انتخاب کرد و در آن به نقد مهارت و آموزشهای مهارتی پرداخت (+). او در مقالهاش توضیح داد که من مخالف اهمیت مهارت و کسب مهارت نیستم. اما این اشتباه است که اول هر چیزی یک «مهارت» اضافه میکنیم تا علمیتر، عمیقتر و جدیتری به نظر برسد. مثلاً عشق ورزیدن به خودی خود مهم است و معنای عمیق و گستردهای دارد. چرا باید بگوییم مهارت عشق ورزیدن؟ اخلاق هم اصطلاحی کاملاً معنادار است. چرا به جای آموزش اخلاق باید از آموزش مهارتهای اخلاقی حرف بزنیم؟
تذکر هارت، اخطاری جدی و درست است. خود ما هم که حرف هارت را نقل میکنیم، از آنجا که در متمم مدام با اصطلاح مهارت سروکار داریم، گاهی گرفتار همین افراط میشویم.
امیدواریم با توافق بر یک تعریف مشخص از مهارت (چنانکه کمی پایینتر آمده است) بتوانیم تا حدی این خطا را کاهش دهیم. همچنین کمک کنیم که هر جا از مهارت و مهارت آموزی حرف میزنیم، مفهوم مشترکی در ذهن همهٔ ما تداعی شود.
با تکیه بر چند منبع معتبر مرتبط با مهارت و جمعبندی نکات مطرح شده در آنها، ما چیزی را «مهارت» مینامیم که ویژگیهای زیر را داشته باشد (+/+):
برای مشاهدهٔ متن کامل این مطلب کافی است (بدون پرداخت هرگونه هزینه) در سایت متمم ثبت نام کنید. پس از ثبتنام به تعداد قابلتوجهی از درسهای متمم دسترسی پیدا میکنید:
البته اگر بخواهید به همهٔ درسهای متمم دسترسی از جمله درسهای زیر دسترسی داشته باشید لازم است حق اشتراک بپردازید:
مدیریت کسب و کار (MBA) | توسعه فردی
خودشناسی | شخصیت شناسی | هدف گذاری
مسیر شغلی | کوچینگ | مشاوره مدیریت
تصمیم گیری | عزت نفس | زندگی شاد
تسلط کلامی | مهارت ارتباطی | فنون مذاکره
ثبت نام رایگان تجربهٔ متممیها
برای خرید دوره های صوتی هم میتوانید به صفحهٔ فروشگاه متمم سر بزنید.
تمرین درس تعریف مهارت
اگر تمرین ابتدای درس را انجام دادهاید (طیف مهارت از صفر تا صد)، چند نمونه از عناوینی را که انتخاب کردید و امتیازی را که به آنها دادید زیر همین درس بنویسید.
برای خودتان (روی یک برگ کاغذ یا فایل دیجیتال) فهرستی از مهارتهایتان تهیه کنید. بهتر است به جای یک یا دو کلمه، از یک عبارت یا جمله استفاده کنید تا بهتر بتوانید تشخیص دهید که آیا چیزی که نوشتهاید واقعاً مهارت هست یا نه؟ اگر دوست داشتید (اجباری نیست) دو مورد از آن مهارتها را زیر این درس بنویسید.
یکی از افرادی را که در زندگی یا کسبوکار الگوی شماست انتخاب کنید. مهم نیست که این فرد نامدار، ثروتمند یا دارای موقعیت اجتماعی ویژه باشد. فقط مهم است که شما او را جلوتر از خود ببینید و در برخی حوزهها الگوی خود فرض کنید. بدون اینکه به نام او اشاره کنید، فهرستی از پنج مهارت را که به او نسبت میدهید در اینجا بنویسید.
تفاوت مهارت های نرم و مهارت های سخت
طی سه دههٔ اخیر دو اصطلاح مهارت نرم و مهارت سخت بسیار رواج یافتهاند و هرجا بحث به انواع مهارتها کشیده میشود، نخستین دستهبندیای که به ذهن میرسد، مهارت نرم و سخت است. از آنجا که موضوع مهارت نرم و مهارت سخت کمی طولانی میشد و جزئیات زیادی داشت، آن را در قالب یک درس جداگانه مطرح کردهایم. اما حتماً پس از مطالعهٔ این درس و انجام تمرین، درس مهارت های نرم را هم بخوانید:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری توسعه مهارتهای فردی به شما پیشنهاد میکند: چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
سربازی که سایه ای به بزرگی وزیر داره
فکر میکنم یه زن همچین نقشی رو باید تو زندگی داشته باشه البته نه اینکه مارمولک باشه
مصداقی که گفتی بی نظیر بود! فکر می کنم تو فرهنگ ما زنها اساسا اینطوریند, خیلی بیشتر از اون چیزی که به نظر میاد, تأثیرگذار و تصمیم سازند. ظاهرشون نشون نمیده, اما ستون فقرات خانواده و به تبع اون فرهنگ ما هستند و فقط یک زن می تونه اینطور مدیر در سایه باشه! تو ظاهر, مردها شاهند, اما سایه مردها تو فرهنگ ما خیلی مواقع یه سربازه و برعکس در مورد خانم ها! ظاهر سرباز, سایه شاه!
امیدوارم این شاه یا وزیر یا هر مقام عالیرتبه دیگه, دادگر و عادل باشه. چه شود…!
با سلام و وقت بخیر به تمامی دوستان
پاسخ بند اول تمرین:
– مهارت قدرت تصمیم گیری
-مهارت حل اختلاف
-مهارت کنترل هیجانات بخصوص خشم و عصبانیت
– مهارت نگارش
– مهارت تحلیل منطقی
– مهارت عملگرا بودن
– مهارت تمرکز داشتن
– مهارت نحوه صحیح بیان احساسات و عقاید
– مهارت حفظ تعادل و رعایت حد و مرزها در روابط
– مهارت نحوه صحیح فرزند پروری برای والدین
سه مورد آخر بیشتر دغدغه ذهنی خودم می باشد و دقیقا نمی دونم مهارت محسوب می شوند یا نه
پاسخ بند دوم:
– مهارت پشتکار داشتن و پیگیر بودن
– مهارت خوش بینی و مثبت نگری
– مهارت ریسک پذیر بودن
– مهارت اعتماد به نفس
– مهارت کمال گرا بودن
با سلام و عرض خسته نباشید
جواب ۱- مهارت در کلیه فنون ارتباطی.مهارت در عشق ورزی و دوست داشتن دیگران.
جواب ۲- اگر طبق محور مختصات که یک طرف صفر و طرف دیگه ۱۰۰ محاسبه کنیم درجه ۱۰ در تمام مهارتها به قولی اقیانوسی از علم به عمق یک وجب
جواب ۳- اول سخت کوشی و مداومت برای رسیدن به نتایج فرضیه های علمی.دوم نظم در تمام اوقات شبانه روز به طوری که حتی خوابیدن ایشان هم مقررات خاصی داشت. سوم درزندگی به هیچ چیز به اندازه کاری که انجام می داد و خانواده اش عشق نمی ورزید .چهارم در طول عمر خود تا آخرین لحظه برای یادگیری اصرار داشت حتی در بستر بیمارستان و دقایقی قبل از مرگ .پنجم تسلط ایشان به ۵ زبان زتده دنیا که از خصوصیات بارز در ارتباط با دیگر ملل بود.
از اینها بگذریم به قول خدابیامرز گل آقا دو کلمه حرف حساب بزنیم ،به نظر بنده اول از هر چیزی باید بفهمم چی دوست دارم شاید در کاری مهارتی بدست بیارم ولی از روی اجبار یا برای بدست آوردن یه لقمه نون حلال ولی تا به اون کار علاقه ای نداشته باشم مهارت داشتن در اون کار چه فایده ای می تونه داشته باشه. نمیتونه از لحاظ روتنی میزونم کنه ، مثل مهارت در مسافرکشی نمیگم شغل بدیه ولی کدوم مسافر کشی رو میشناسین که از کارش راضی باشه؟
تمرین اول :
مهارت خواندن و نوشتن: مهارت خواندن یعنی بتونیم واضح و رسا و بدون اشتباه متن و یا شعر بخونیم. مهارت نوشتن یعنی استفاده درست از کلمات و رعایت اصول نگارشی.
مهارت گوش دادن
مهارت ساز زدن و یا کلا مهارت داشتن در یکی از شاخه های هنر.
مهارت دفاع شخصی
عزت نفس
مهارت کار با کامپیوتر
تمرین دوم :
مهارت تطبیق خود با شرایط جدید و یا سخت.
تواناییهای دیگه هم هست, اما نمیدونم جزو مهارت محسوب میشه و یا استعداد. باید بیشتر فکر کنم.
تمرین سوم:
یکی از مهمترین مهارتهایی که من در بیشتر افراد موفق دیدم مهارت ارتباط با دیگرانه.
به نظر من در کشور ما مهارتهای ارتباط با دیگران خیلی ضعیفه. با اینکه متمم به این موضوع خیلی پرداخته, اما میخوام پیشنهاد بدم خیلی بیشتر روی این موضوع کار بشه. فکر میکنم اگه یاد بگیریم بدون خشونتهای کلامی و رفتاری با دیگران صحبت کنیم, خوب گوش بدیم, خواسته هامون رو واضح و شفاف مطرح کنیم و .. خیلی تو کار و زندگی پیشرفت کنیم. البته به نظرم تبدیل شدن این آموزشها به رفتار آهسته صورت میگیره, بنابراین اگر وقت بیشتری بهش اختصاص داده بشه شاید اثرگذاری بیشتری داشته باشه.
۱-ارائه یک محصول جدید به صنعت و بازار
۲-گزارش نویسی-نوشتن نامه-تهیه مدارک فنی و مهندسی-سازش با محیط کار و زندگی
۳-فن بیان و مذاکره – تولید محتوا
۱٫
حداقل نصف مهارتهایی که در زیر میارمشون به درد مطرح شدن در اینجا نمیخورند، ولی نمیدونم کدومش جز این نصف هست و کدومش نیست. برای همین سعی میکنم بیشتر مهارتهایی که الان به ذهنم میرسه و احتمال میدم ارزشمند باشند(حتی اگر با اهداف متمم همخوانی نداشته باشند) رو بنویسم:
مهارت یاد دادن و آموزش
کار تیمی
یه سری مهارتهای هنری که عمق زندگی رو بیشتر میکنه. مثلاً نواختن یک ساز، عکاسی یا نقاشی
یوگا و مدیتیشن
مهارت نوشتن
سخنرانی در جمع
مهارت سوال پرسیدن و گوش دادن
یه سری مهارتهای کامپیوتری مثل کار با برخی ابزارها، برنامه نویسی با یه زبان ساده و قدرتمند مثل پایتون یا حتی js، کار با عکس و فیلم و صدا
مهارت وفق دادن خود با شرایط جدید محیطی یا نیازهای جدید خودمون
کمک به بقیه، مشاوره دادن به بقیه(کاری که همهمون انجام میدیم، اما در ۹۰% مواقع اشتباه!)
مهارتهای مربوط به خواب مثل lucid dreaming، سریع به خواب رفتن(زیر سه ثانیه) که مدتیه دارم روشون کار میکنم!
storytelling و قصه گویی (+طنز)
کاشتن گل و گیاه
مهارت سفر کردن!
ارتباط با خانمها
تفکر انتقادی
۲٫اینو بعداً انجام میدم. چون دوست دارم بیشتر براش وقت بگذارم..
۳٫
شخص مورد نظر من (اروین یالوم):
-خوب قصه میگه(هم داستانهای واقعی میگه هم رمان مینویسه)
-خوب مینویسه(نویسنده ست).
-خوب ارتباط برقرار میکنه با مخاطبش میدونه چطوری به بقیه کمک بکنه(درمانگره).
-نگاه متفاوتی به مسائل انسانها داره و خوب حلشون میکنه.
-تفسیر رویا و خواب!
جواب تمرین اولم چقدر عجیب غریبه! (مربوط به چند هفته پیشه)
جواب تمرین دوم:
۱٫
فعلاً در مورد یکی از مهارتهایی که اخیراً کسب کردم مینویسم.
مهارت polyphasic sleep یا خواب چند قسمته:
من تقریباً چهل روز است که روزی ۲-۳ساعت میخوابم، آن هم نه پشت سر هم بلکه به صورت ۶ چرت ۲۰ دقیقه ای. قبل از آن هر شب ۸ ساعت میخوابیدم.
انرژی و تمرکزم دو برابر شده، روزانه ۵-۶ ساعت وقت بیشتر دارم، تاثیر خیلی مثبتی رو حس و حال و همینطور کاراییام گذاشته، کیفیت خواب و بیداریم خیلی بیشتر شده، تجربیات ذهنی عجیب و جالبی هم داشتم که اصلاً قادر به توصیفش نیستم چون تا قبل از این تجربه ش نکرده بودم ولی مطمئنم که در لحظاتی تغییرات شیمیایی خیلی خاصی در مغزم صورت میگیره…
پ.ن: یه دوره خیلی سخت برای عادت دادن مغز و ذهن به این مدل خوابیدن، آن هم طبق برنامه و زمانبندی خاصی لازم هست.
پ.ن۲: برای اینکه کامنتم طولانی نشه و به حاشیه نره، بیشتر از این توضیح نمیدم. در این مدت حدود ۶۰ صفحه در مورد کل تجربیاتم در این فرآیند ۴۰روزه نوشتم. شاید یه روزی یک سایت در این مورد راهاندازی کردم یا یک ebook در موردش نوشتم ;) .
پ.ن۳: داوینچی، ادیسون، تسلا، موسس وردپرس و تعداد دیگری از افراد مشهور خواب polyphasic داشته اند. به علاوه بعضی از حیوانات، بسیاری از کودکان در ماه های اول زندگی و هزاران نفر آدم معمولی دیگر .
_____________________________
۲٫ یکی دیگر از مهارتهایم که احتمالاً اسم هم نداره و به نظرم یکی از مفیدترین مهارتهام بوده، مهارت جستجو کردن و یافتن بوده!، یافتن آدمهای خاص، کتابهای خوب، محلها، سایتها و خیلی چیزهای دیگه. فکر میکنم اگه این مهارت را نداشتم، زندگی خیلی بدی داشم!
سلام
برام خیلی جالب بود
تا اونجایی که اطلاع دارم چرخه خواب در انسان هر ۲ ساعت تکمیل میشه چون اتفاقات خاصی توی مغز بایست بیافته
این لینک را هم ببینید شاید بدرد بخوره(مغز خفته)
http://soshians.ir/fa/?page_id=37
سلام هیوا
بنظرم مهارت هایی که از اون ها نام بردی ، یک سری از مهارت هایی هستن که نمیشه از سبد مهارتی ما حذف بشه ، لااقل من ، بنابر تیپ شخصیتی خودم ، به سختی میتونم یک یا دو مورد از مهارت هایی که ازشون نام بردی رو از سبد مهارتیم حذف کنم . اما در کنار همه ی اون ها تلاشم اینه که دو ، سه مورد رو عمیق تر و حرفه ای تر یاد بگیرم و تقویت کنم .
شاید این کار خلاف قوانین متمم باشه که بخوام جواب تمرینم رو عین کامنت شما بنوسیم،(اما یادمه یکی از اصول یادگیریه، بر خلاف آنچه در دنیای واقعی مرسومه و نباید از رو دست دیگری نگاه کرد و تقلب محسوب میشه :) )
اما در مورد خواب :
قبل تر فکر میکردم کسانی که خواب چند مرحله ای رو تجربه کردن ، خیلی کم باشن . اما تعداد کسانی که خواب polyphasic رو تجربه کردن و میکنن کم نیستن .
استیو پاولینا نویسنده کتاب personal Development هم که در سری نوشته های مدیریت زمان ازایشون یاد شده،تجربه ی این نوع خواب رو داره و در وبلاگ خودش از این تجربه نوشته .
__________
در مورد جستجو گر بودن هم قطعا یک نوع مهارته
دوران دانشگاه یه همکلاسی داشتیم که شماره بیشتر اساتید و دانشجو ها و کارمندان دانشگاه رو داشت ، اگر هم نداشت ، کافی بود بهش اشاره میکردیم ، بعد از چند دقیقه شماره رو تحویل میداد !
هیوا جان سلام
مرسی بابت کامنت جالب و بیان تجربه ی جدیدی که کسب کردی.
ممنون می شم منابعی رو که برای این نوع خواب بررسی کردی اینجا بنویسی تا هر شخصی مثل من که علاقه داره بتونه در موردش مطالعه کنه
سلام هیوا جان
کامنتت بیشترین بازخورد رو داشته و طبیعتا اولین نظری که خوندم مال تو بود و این قضیه polyphasic sleep که گفتی برام جالب بود و رفتم راجع بهش تحقیق کردم ولی با توجه به مطالبی که خوندم بنظر کار سالمی نمیاد و ریسک بالایی داره امیدوارم قبل اینکه امتحانش کنی به اندازه کافی تحقیق کرده باشی
تو این لینک خیلی کامل و جامع راجع بهش صحبت کرده:
https://www.supermemo.com/en/articles/polyphasic
در مورد مشاهیری هم که میگن این کارو میکردن مدارک قابل استنادی وجود نداره
رحمان الان خودم به این شیوه نمی خوابم. به این دلیل که دیگه امکانش رو ندارم. چند سال پیش درگیر این موضوع بودم. این کامنت هم مربوط به همون موقع است (اگه اشتباه نکنم ۳٫۵ سال پیش)
لینکی هم که گذاشته بودی رو همون موقع خونده بودم
و مطالب متعدد دیگه
و دو کتاب
یک مستند هم در این زمینه ساخته شده که اون رو هم دیدم
بنابراین با جنبه های مختلف این موضوع آشنایی مقدماتی دارم هر چند بسیاری از اونهارو فراموش کردم
ایراد اصلی که وارد میکنن اینه که اثرات و آسیب های احتمالی درازمدت این نوع خوابیدن رو نمیدونیم که حرف درستیه
یه نگرانی دیگه هم وجود داره و اون هم کارکرد خواب به ویژه از نظر روانیه. به جز سم زدایی و فعالیت های مربوط به حافظه بلند مدت و غیره، یک اتفاق مهمی که در هنگام خواب میفته نوعی دفع و تخلیه روانی هست (به ویژه در سیکلهای آخر) که در جریان اون یه سری اضافات و زوائد از صحنه ذهن پاک میشن. ما بخشی از اون رو به شکل خواب دیدن تجربه میکنیم. یادم نیست دقیقا کجا خوندم ولی ظاهرا ۳-۴ روز خواب ندیدن میتونه منجر به افسردگی major بشه و بیشتر از اون میتونه خیلی خطرناک باشه.
نکته دیگه اینکه به طور کلی بعضی تجربیات غیر عادی که عده کمی دنبالش میرن خیلی کم در تحقیقات علمی بهش پرداخته میشه. هم براشون احتمالا براشون جذاب نیست هم کار علمی انجام دادن روی اونها سخته به نظر من.
اما طبق تجربه شخصی من این نوع خوابیدن برای من یکی از بهترین تجربیاتی هست که داشته ام و یکی از جالبترین کارهایی بود که انجام داده ام (از این نوع کارهای غیر عادی نسبتاً زیاد انجام داده ام)
یادم نیست در چند تا کامنتی که درباره ش گذاشتم چقدرش رو توضیح دادم ولی در این رابطه تجربیاتی داشتم که حتی قادر به بیانش نیستم از جمله تجربه خواب بودن جسم و بیدار بودن کامل ذهن و آگاه بودن نسبت به خودم و زمان و مکان یا حس مطبوع عجیبی که اونقدر قوی بود انگار اثر یک داروی مخدره یا سطح انرژی و تمرکز بسیار بالایی که داشتم یا نداشتن احساس خواب آلودگی و خمیازه و … (که برای ۱-۲ سال تجربه ش نکردم)
اما به طور کلی الان به کسی توصیه ش نمیکنم
یه علتش اینه که چند روز اولش بسیار سخته و احتمال شکست بسیار بالاست ( به نظرم ۹۹%). کارهایی که من اون موقع انجام دادم تا این چند روز رو طی کنم الان فکر کنم دیگه از توانم خارجه.
و به قول محمدرضا که یه بار بهم گفت تلاش میکنم از بیداریم بهتر استفاده کنم تا اینکه تعداد ساعات بیداریمو زیاد کنم
موضوع مفصلیه
الان اتفاقی این کامنت رو دیدم گفتم سریع جواب بدم
ممنون از پاسخت. جالب و البته عجیب بود :)
سلام. داشتن مهارت در خواب چند مرحله ای برای استفاده در مواقع ضروری خیلی ارزشمند است،
من از این روش در پروژه هایی که نیاز به کار ممتد در یکی دو روز دارد ، بهره میبرم. هم از منافعش سود میبرم و هم از مضراتش پرهیز می کنم.
توانایی مدیریت خواب، یک مهارت است.
با سلام و خسته نباشید.
من فکر می کنم که بد نیست از زوایه دیگری هم به موضوع مهارت نگاه کرد و آن قبول انسانها به همان شکلی که هستند و با هر توانمندی و مهارت ، بدون اینکه بر روی آنها قضاوتی صورت گیرد.
همچنین مهارت انعطاف پذیری در هر شرایط
با سلام خدمت همه دوستان متممی
درپاسخ به سوال اول به نظر من ارائه مطالب و اموزه هایی مربوط به روانشناسی در حوزه های کاربردی مثل رفتار شناسی یا همان تحلیل رفتارمتقابل ۲- آموزش مهارتهای مراقبه و خود شناسی ۳-ارائه مطالب و پیامهای عرفای ایرانی و خارجی ،میتواند بسیار موثر باشد.
درپاسخ به سوال دوم؛مهارت برنامه ریزی تحصیلی و اجرای خوب آن ۲- رانندگی ۳-مدیریت اجرایی ۴- ورزش فوتبال و خود شناسی
پاسخ سوال سوم؛مراقبه و موفقیت اقتصادی و اجتماعی
سوال اول:
مدیریت و پس انداز پول
آموزش زبان از پایه
مهارت تندخوانی
سوال دوم:
استفاده از نرم افزارها
نحوه چیدمان دکوراسیون
سوال سوم:
متقاعد سازی
سخنوری
بادرودخدمت متمی های عزیز ومحمدرضای مهربان
۱:مهارت مدیریت پول و روشهای کارافرینی
سوال ۲: ۱_ توانایی خواندن فکر افراد مقابل درجلسه مذاکره(بدون اعتنا و اتکا به زبان بدن)
۲_توانایی متقاعد سازی درشرایط سخت بحرانی
۳-توانایی برنامه ریزی
۴_توانایی تحلیل و بررسی موقعیت های مختلف
۵_توانایی مذاکره
سوال اخر
۱:توانایی اجرایی کردن دانسته ها
۲:توانایی ریسک کردن و نگرش بلند مدت
۳:پیگیری
با سپاس
با سلام
سوال یک :
مهارت های : ارتباط موثر ، ثروت آفرینی ، توانایی کار در شرایط استرس زا و بحرانی ، چابکی و آمادگی برای تغییر
با سلام:
۱-وبلاگ نویسی
۲-آموزش مقدماتی طراحی صفحات وب
۳- آشنایی با فرابورس و بورس کالا
۴-آشنایی با چگونگی رشد و توسعه کسب و کار در کشورهای مختلف
۵-معرفی فناوری های نوین مرتبط با کسب وکار
۶-آشنایی با بانکداری
۷-مهارت سیاسی کاری در سازمان ها
۱_مدیریت بحران.رفتار متعادل در محل کار
۲_پشتکار داشتن در یادگیری، مطالعه کردن
۳_گرفتن تصمیم های منطقی و پیشبرد انها، تعیین هدف،قرار گرفتن در دایره اشخاص موفق، مطالعه فراوان، کنترل هدفمند احساست منفی مثل خشم و …
باسلام
سوال اول:
– تفکر خلاق
– تفکر انتقادی
– قدرت تجسم
– رفتن به حالت الفای مغزی
– مطالعه و یادگیری
(در کل شناخت کارکردهای مختلف مغز و کسب مهارت در آن)
– ارتباطات (ابراز وجود-احترام- صمیمیت-درک دیگران-محبت و حس همدلی و…)
با تشکر فراوان
سلام
جواب سوال اول:
– تمام رشته های هنری مثل موسیقی، نقاشی، قالیبافی ، سفالگری، نویسندگی ،شاعری و بازیگری،رقصیدن و….
– تمام رشته های فنی
بنظرم کلا هر کاری که باعث خلق اثر بشه می تونه مهارت محسوب بشه
جواب سوال دوم:
– هنری که اغلب خانمها دارند مثل خیاطی، بافتنی، گلدوری
– مهارت سازش با محیط های اجتماعی و کاری و خانوادگی و کنترل خشم
جواب سوال سوم:
– مشاور و سخنور خوبیه
-مهارت ارتباطی عالیی داره، خوش اخلاق و شوخ طبعه و همه دوستش دارند
– اعتماد بنفس داره
– به هرجیزی نیاز داشته باشه تا اونو بدست نیاره بیکار نمیشینه (اراده قوی داره) تلاشگر و پیگیر
سوال اول :
-مهارت ها و نکته های کسب و کار
-کارآفرینی
-مدیریت پول
-ترفندهای نرم افزار های آفیس
سوال دوم:
هوش هیجانی بالا – خلاق و ایده پرداز
مسلط بودن به اکثر نرم افزار های گرافیکی
طبیعت گرد
سوال سوم :
دقت – تمرکز و پیگیری امور – نبوغ مالی
۱- عناوینی که اضافه کردم:
– یادگیری زبان خارجی
– انواع تعمیرات و کارهای فنی
– انواع بازی ها و ورزش های فکری یا بدنی
– آشپزی، خیاطی، بازی با کودکان (کلا مادرها بنظرم مهارتهای زیادی دارن D: )
– کار با کامپیوتر و انواع نرم افزارها
– رانندگی
۲- دو مهارت برتر من (از نظر خودم):
– کلی نگری، دسته بندی و طبقه بندی و ساده سازی مفاهیم مختلف و حتا عینی کردن مفاهیم انتزاعی
– صحبت در جمع، سخنرانی، ارائه مطلب، تدریس و آموزش، مشاوره دادن، متقاعد سازی
۳- پنج مهارت برتر الگوی موردنظر من:
(نکته: به این سوال خیلی فکر کردم. در کل الگوی خاصی که در همه امور الگوی من باشه ندارم. معمولا هرکس در زمینه ای میتونه برام الگو باشه. اما عجالتا اینجا یک نفر خاص رو در نظر گرفتم)
– مهارت تبدیل امکانات(مهارتهای) موجود به درآمد: خلق ثروت، فکر اقتصادی
– جستجوگری و یافتن راههای جدید
– رقابت جویی
– اعتماد به نفس
– همراه کردن دیگران با خود
این مطلب واقعا برام جالب و آموزنده بود طوری که نتونستم این مطالب رو ننویسم. فکر می کنم برای خودم و شاید دیگران مفید باشه. ببخشید اگه بی ربط و خیلی شخصی بنظر می رسه:
وقتی داشتم این بحث رو می خوندم یاد تمام دوران تحصیلم افتادم که فقط کارم دریافت دانش بود. با اینکه معمولا شاگرد اول بودم(فقط تو مدرسه البته) اما هرگز ارضای درونی نمی شدم و از مدرسه و دانشگاه بیزار بودم همیشه (ولی نه از درس).
بعد از فارغ التحصیلی که به انتخاب خودم تصمیم گرفتم فعلا ادامه ندم، وارد یک فضای کاری شدم که هم غیرمرتبط به تحصیلاتم بود و هم ظاهرا کاری کاملا مهارتی بود. دلیل ورودم به این حوزه هم شاید وجود نوعی مهارت یا استعداد ذاتی در اون رشته بود. با آموزشی مختصر و چندتجربه متوجه شدم این کار صرفا یک کار مهارتی نیست و بشدت به دانش هم نیازمنده. تا اینکه حالا به این نتیجه رسیدم که به هردو مورد به شدت نیاز داره. یعنی نقش دانش و مهارت در اون ۵۰-۵۰ هست. ولی متاسفانه افراد مشغول در این حوزه نگاه تک بعدی دارن و اونهایی که مهارتهاشون بالاست دانش کمی دارن و اونهایی که دانش بالایی دارن مهارت چندانی ندارن. نتیجه این شده که مهارتی ها به سمت فضای کسب و کار رفتن و دانشی ها در فضای آموزشی فعالند و افرادی که همزمان از هردو اینهابهره مند باشن خیلی کم هستن و فقط این عده معدودن که خروجی خوبی دارن. (البته اگه از دید متمم بخوام نگاه کنم باید بگم که عده ای که این کارو صرفا مهارتی می دونن تعریف درستی از مهارت ندارن و مهارت رو مطلقا از دانش جدا می دونن..همینطور دانشی ها)
نتیجه گیری ای که برای خودم از این بحث دارم اینه که اگه بخوام در همین زمینه ادامه بدم و متمایز باشم باید در هردو بخش (دانش و مهارت) خودم رو تقویت کنم. این موضوع منو کمی سردرگم کرده. احساس می کنم فرصت برای کسب هردو اینها کمه.
شاید “هوشمندی و انتخاب روش مناسب” اینجا معنا پیدا می کنه. شاید اگه تعریف متمم از مهارت رو بپذیرم بتونم به راه حل مناسبی برسم.
خوشحالم حداقل تونستم بخشی از ریشه مشکل تحصیلی – شغلی خودم رو کشف کنم! (شایدم میدونستم ولی اینقدر واضح نه)
ببخشید طولانی شد.
تقریباً می تونم بگم دید منم نسبت به دانشگاه همینه. همیشه دوست داشتم تو دانشگاه کارای عملی بکنم و یه جوری توو اون زمینه ای که علاقه دارم بهش مهارت پیدا کنم. ولی خب به قول شما فقط مهارت داشتن یا فقط دانش داشتن جواب نمیده. باید هر دوتاشو داشت.
قشنگ گفتین. ممنون
درود
مهارت کلی نگری (دید ۳۶۰ درجه داشتن)، نظم دهی به مفاهیم و توان طبقه بندی، ساده سازی، عینیت بخشیدن به مفاهیم انتزاعی !
این مهارت ها محشرند.
مهارت تفکر انتقادی و تفکر سیستماتیک رو هم به اون ها اضافه کنیم. حالا تبدیل میشیم به یه تحلیلگر حرفه ای که می تونه در هر حوزه ای علی الخصوص کسب و کار محتوی محور حرفی برای گفتن داشته باشه. میشه حتی نظریه پرداز شد.
من اعتقاد دارم مهارت های فوق از عوامل موفقیت محمدرضا شعبانعلی هستند و می خوام ازش خواهش کنم با سخاوت فوق العاده ای که داره دریچه ای به آشنایی با این مهارت ها هم برامون باز کنه.
سپاس
سلام
دقیقا همون موقع که این کامنت رو نوشتم دچار تردید شدم که آیا این مهارتهایی که در مورد خودم نوشتم واقعا مهارت هستن یا استعداد؟ این تردید و درواقع ناراحتی از بی دقتی خودم درپاسخ ب تمرین، باعث شد تا ب امروز _که شاید یک ماه گذشته باشه_ نتونم ادامه این بحث رو پیگیری کنم و همچنان با خودم درگیر بودم. تا اینکه همین الان فایل صوتی استعدادیابی رو گوش کردم و متوجه شدم اینهایی که من گفتم بیشتر استعدادم هستن و نه مهارت. من فکر میکنم مهارت با تلاش حاصل میشه ولی من برای کسب اینها تمرین خاصی نداشتم.
حالا برام سوالی پیش اومده: رابطه مهارت و استعداد و علاقه و نیاز چیه؟ و میزان تاثیر و نقش اونها در آینده شغلی و زندگی ما چقدره؟ منظورم اینه گاهی ما مهارتی رو کسب کردیم که علاقه یا استعدادشو نداشتیم و فقط موردنیازمون بوده، یا ب چیزی علاقه مندیم ولی استعدادشو نداریم یا به مهارتی هم نیاز داریم هم استعداد، ولی علاقه ای نداریم..با اینها چطور کنار بیایم؟ اولویتهامون چی باید باشه؟
اگر بخوام پاسخ سوال دومو اصلاح کنم: دو مهارت برتر من
_ یادگیری زبان انگلیسی در حد متوسط
_ تایپ سریع
کاش یه سوال هم بود به این مضمون که: چه مهارتهایی رو دوست دارید داشته باشید ..که البته فکر کنم سوال سوم منظورش همین بوده.
و من در جواب علاوه بر پاسخ سوال سوم میگم: مهارت طراحی سریع، تسلط بالا به زبان انگلیسی، مهارت نویسندگی.
سلام
همونطور که تو درس اول هم گفتم بحث مهارت ها خیلی مبتونه کمک کننده و تاثیرگذار باشه و بازم ممنونم به خاطر راه اندازی این بخش
اما پاسخ تمرین ها:
۱٫ مهارت عزت نفس و راه های درونی و بیرونی ایجاد آن
۲٫ مهارت رانندگی به صورت حرفه ای
مهارت ارائه مشاوره و کمک به دیگران
۳٫ من یکی از دوستانم رو به عنوان فرد تاثیرگذار در نظر گرفتم.
اول: مهارت مطالعه و تسلط روی دروس و مباحث رشته ی خودش
دوم: مهارت جذب بقیه افراد به دلیل نگرش خوبش
سوم: مهارت کنترل احساسات و هیجانات (مخرب)
چهارم: مهارت تفکر و برنامه ریزی برای آینده
پنجم: مهارت عزت نفس بالا
یه سوال خارج از بحث تمرینا داشتم و اونم اینه که “توسعه ی مهارت های فردی” به کدوم بخش سایت اضافه شده؟ برای دیدن دروس این قسمت باید به کدوم بخش مراجعه کنیم؟
با تشکر از زحمات شما و خدا قوت به تیم متمم
سلام
من جواب تمرین اول رو ننوشته بودم که الان جواب رو اضافه می کنم:
تقشی ذهنی ، نمره ۸۰
سخنرانی ، نمره ۹۰
ارتباط با خود ، نمره ۱۰۰
سلام میلاد عزیز . برای کسب اطلاع در مورد مهارت عزت نفس به فایل صوتی مسیر اصلی مراجعه کن . من هزار بار گوشش دادم http://www.shabanali.com/?p=1764
سوال اول:
۱-مهارت حرفهای مجموعه نرم افزار آفیس و ارائه نکات و ترفندها
۲-مهارت برنامه نویسی مقدماتی
۳-مهارت آموزش زبان بصورت جدی تر(مطالب ارائه شده به زبان انگلیسی نیز ارائه شود)
۴-مهارت تحلیل سری های زمانی
با سلام
سوال اول : ۱-مهارت فن بیان و سخنوری ۲- مهارت خودشناسی
سوال دوم: ۱- کارکردن با نرم افزار ها ( یادگیری نرم افزار ها بودن رفتن به کلاس) ۲- اجرایی بودن ( بیشتر به عنوان یک دستیار در اجرای خواسته های مدیر موفق می باشم)
سوال سوم: ۱- مهارت مذاکره
۲- مهارت تعادل بین کار و زندگی
۳- مهارت منظم بودن و ایجاد نظم در محل کار
۴- مهارت تصمیم گیری به موقع و درست
۵- مهارت متقاعد سازی
باسلام
۱-جواب سوال یک محل کاربردی کردن مهارتهای من -تجسم خلاق
۲جواب سوال دو قدرت تجسم خلاف دارم روابط عمومی بالا
۳جواب سوال سه قدرت تدریس بالا-مهارت ارتباط سازی-مهارت فن بیان
با سلام
پیمان عزیز گروه متمم مبحث خود شناسی را در زیر شاخه ی توسعه ی فردی مد نظر قرار داده .