Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


مهارت چیست؟ | تعریف مهارت و انواع مهارت


مهارت چیست

«مهارت» از کلیدواژه‌های پرتکرار دوران ماست و مدام اصطلاحات مختلفی از جنس مهارت به گوش‌مان می‌خورد: مهارت فردی، مهارت سازمانی، مهارت مدیریتی، برنامه ریزی برای توسعه مهارت، مهارت پولساز و مانند این‌ها.

مدارس و دانشگاه‌ها ادعا می‌کنند که آموزش‌هایشان مهارت محور است و برای تک‌تک دوره‌هایشان اهداف مهارتی تعریف کرده‌اند. دولت‌ها دنبال نیروی کار ماهر هستند و با سیاست‌های مهاجرتی، جذب افراد ماهر را تسهیل می‌کنند. مدیران کسب و کارها هم پیوسته از اهمیت مهارت حرف می‌زنند و تأکید می‌کنند که مهارت داشتن از مدرک داشتن مهم‌تر است.

سازمان‌های بین‌المللی هم مدام فهرستهای مختلفی از مهارتهای مفید را پیشنهاد می‌دهند. مجمع جهانی اقتصاد از مهارتهای شغلی پرتقاضا می‌گوید (+). انجمن مدیریت آمریکا مهارتهایی را فهرست می‌‌کند که کارمند را غیرقابل‌جایگزین می‌سازد (+). سازمان بهداشت جهانی هم فهرست ده‌گانه مهارتهای زندگی را با هدف ارتقاء سلامت عمومی تبلیغ می‌کند. متمم هم چنان‌ که می‌دانید در نام خود از کلمهٔ مهارت استفاده کرده است (متمم = محل توسعهٔ مهارتهای من).

طبیعی است با این حجم از کاربرد اصطلاح مهارت کمی درباره مفهوم مهارت و تعریف مهارت صحبت کنیم تا مطمئن شویم همهٔ ما معنی مهارت را کم‌و‌بیش به یک شکل می‌فهمیم و درک می‌کنیم.

یک تمرین ساده: تصور شما از مهارت چیست؟

آیا به نظر شما رانندگی یک مهارت است؟ گزارش نویسی و مدیریت زمان چطور؟‌ نظرتان دربارهٔ کاریزما چیست؟ دربارهٔ صدای خوش و قد بلند چه فکر می‌کنید؟ آیا آن‌ها را هم مصداق مهارت می‌دانید؟

احتمالاً همهٔ ما قبول داریم که رانندگی یک مهارت است. هم‌چنین قبول داریم که قد بلند یک مهارت نیست و صرفاً یک ویژگی فیزیکی محسوب می‌شود. اما قضاوت دربارهٔ موارد دیگری که گفتیم، کمی سخت‌تر است. مثلاً ممکن است یک نفر کاریزما را جایی در میانهٔ رانندگی و قد بلند قرار دهد: کاریزما را نه به اندازهٔ رانندگی می‌توان یاد گرفت و نه به اندازهٔ قد بلند، ذاتی و ژنتیکی است.

فرض کنیم شاخصی داریم که نشان می‌دهد هر چیزی چقدر از جنس مهارت است. مقدار این شاخص برای رانندگی «صد» و برای قد بلند «صفر» است. در موارد دیگر قرار است شما تصمیم بگیرید. مثلاً ممکن است برای کاریزما عدد ۳۰ را فرض کنید (یعنی بیشتر شبیه قد بلند است تا رانندگی). هم‌چنین ممکن است بگویید کاریزما به کاریزما ۷۰ یا ۸۰ امتیاز می‌دهید (یعنی فکر می‌کنید کاریزما مهارتی است که تا حد زیادی به رانندگی شبیه است و می‌شود آن را یاد داد و یاد گرفت).

حالا به تعدادی از کلاس‌ها و دوره‌هایی که تا کنون در آن‌ها شرکت کرده یا نام‌شان را شنیده‌اید فکر کنید. می‌توانید به صفحهٔ نقشه راه یادگیری هم سر بزنید و عنوان‌هایی را که در آن‌جا آمده ببینید. سعی کنید به هر موضوع، امتیازی بین صفر تا صد بدهید و مشخص کنید آن را تا چه حد از جنس مهارت می‌دانید.

اندازه گیری مهارت

واضح است که در اغلب موارد، نظر و قضاوت ما سلیقه‌ای است. مثلاً اگر بخواهیم دربارهٔ صدای خوش نظر بدهیم، بسته به این‌‌که در‌ آن لحظه چه مصداق‌هایی در ذهن‌مان باشد (همایون شجریان یا سیاوش قمیشی؟) ممکن است عدد متفاوتی اعلام کنیم.

با وجودی که پرسش‌های «معنی مهارت چیست؟» و «چه چیزهایی را از جنس مهارت می‌دانیم؟» جواب شفاف و مشخصی ندارند، فکر کردن به آن‌ها می‌تواند ذهن ما را برای درک بهتر تعریف مهارت آماده کند. ضمن این که پیچیدگی‌های مفهوم مهارت را بهتر درک می‌کنیم و متوجه می‌شویم که چرا دربارهٔ تعریف مهارت اتفاق‌نظر وجود ندارد.

معنی مهارت در گفتگوهای روزمره

مهارت و ماهر واژگانی قدیمی هستند و قرن‌ها در نوشته‌های فارسی به کار رفته‌اند (مهارت از عربی وارد فارسی شده است). اما معنی مهارت طی دهه‌های اخیر به تدریج تغییر کرده است. این تغییر مختص زبان فارسی نیست و کلمه skill در زبان انگلیسی هم تحولات مشابهی را تجربه کرده است.

ما معمولاً‌ هر کس را که بتواند یک فعالیت خاص را با کیفیت مطلوب انجام دهد، ماهر می‌نامیم. چنان‌که همهٔ ما اصطلاحات استادکار ماهر و نقاش ماهر را به‌کار برده‌ایم.

مهارت در گفتگوهای روزمره بیشتر برای فنون و فعالیت‌هایی به کار می‌رود که فیزیکی و مکانیکی هستند. حتی در برخی مقاله های قدیمی که حدود یک قرن پیش درباره مهارت نوشته‌ شده‌اند می‌بینیم که فرد ماهر را کسی دانسته‌اند که بر ماهیچه‌هایش تسلط دارد و می‌تواند آن‌ها را در راستای هدف خود به کار گیرد (+).

خود ما هم با وجودی که اصطلاح نجار ماهر و تعمیرکار ماهر را به راحتی به کار می‌بریم، از اصطلاح حسابدار ماهر و نویسندهٔ ماهر کمتر استفاده می‌کنیم.

کلمه چیره‌دست هم که در زبان فارسی تقریباً معادل ماهر در زبان عربی است، نشان می‌دهد که مهارت در نگاه ما به نوعی به دست و پا و فعالیت‌های فیزیکی (و نه ذهنی) ربط دارد.

تعریف مهارت در اقتصاد و سیاستگذاری

اقتصاددان‌ها و سیاست‌گذاران معمولاً بر سر تعریف مهارت توافق ندارند. کافی است چند گزارش و مقاله درباره مهارت را ورق بزنید تا تنوع دیدگاه‌ها را ببینید (+/+/+).

صفت ماهر برای کسی به کار می‌رفت که با یک یا چند فن آشناست و بر آن تسلط دارد. هنوز هم وقتی سیاستمداران می‌گویند «ترجیح می‌دهیم نیروی کار ماهر (skilled worker) به کشور ما مهاجرت کند» منظورشان چنین چیزی است. آن‌ها کارگر جوشکار و تراشکار، تکنسین برق، تعمیرکار ماشین‌آلات، پزشک، برنامه‌نویس و مانند این‌ها را نیروی کار ماهر در نظر می‌گیرند.

کارگر غیرماهر کاری را انجام می‌دهد که تقریباً به هیچ نوع آموزش و یادگیری جدی نیاز ندارد: جابه‌جایی وسایل و مصالح ساختمانی، جابه‌جایی بار (با موتور یا خودرو)، و شستشو و نظافت از جمله کارهایی هستند که به مهارت چندانی نیاز ندارند.

کشورهای مختلف، بسته به این که از سنجش و اندازه گیری مهارت چه هدفی داشته باشند، کارگر غیرماهر را به شکل‌های متفاوتی تعریف می‌کنند. مثلاً گاهی می‌گویند کارگر غیرماهر کسی است که جایگزین او را بتوان در کمتر از یک ماه (یا یک هفته) آموزش داد.

با چنین تعریفی اگر کار یا کارهایی بلد باشید که یاد گرفتنش کمی طول بکشد، می‌توانید خوشحال باشید که از نظر اقتصاددان‌ها ماهر محسوب می‌شوید.

تعریف مهارت در مدیریت و توسعه فردی

در دهه‌های اخیر که به تعبیر پیتر دراکر اقتصاد دانش‌بنیان رواج یافت و بسیاری از انسان‌ها به کارگران دانش‌محور تبدیل شدند، مهارت هم به تدریج معنای گسترده‌تری پیدا کرد و توانایی‌های ذهنی را هم شامل شد.

همهٔ ما امروز به راحتی از مهارت تصمیم گیری، مهارت حل مسئله و مهارت ارتباطی حرف می‌زنیم و برایمان کاملاً عادی است که کاری مثل تصمیم گیری را هم درست مثل آهنگری و نجاری یک مهارت بنامیم.

جالب‌تر این است که «مهارت» دیگر به فعالیت‌های حرفه‌ای و مسیر شغلی محدود نیست و قرار نیست صرفاً برای استخدام به کار بیاید. مهارت در زندگی روزمره هم معنا پیدا کرده و هر کس به فراخور نیاز خود برای پرورش مهارتهایش تلاش می‌کند. به همین علت اصطلاح مهارت های زندگی هم رایج شده و به کار می‌رود.

مهارت چیست

طی نیم‌قرن گذشته که مفهوم مهارت گسترده‌تر شده و پای آن به فضای توسعه فردی باز شد، تعریف مهارت هم کمی دشوارتر شده است. در حدی که ویلیام هارت در سال ۱۹۷۸ عنوان «علیه مهارت» را برای مقاله خود درباره مهارت انتخاب کرد و در آن به نقد مهارت و آموزشهای مهارتی پرداخت (+). او در مقاله‌اش توضیح داد که من مخالف اهمیت مهارت و کسب مهارت نیستم. اما این اشتباه است که اول هر چیزی یک «مهارت» اضافه می‌کنیم تا علمی‌تر، عمیق‌تر و جدی‌تری به نظر برسد. مثلاً عشق ورزیدن به خودی خود مهم است و معنای عمیق و گسترده‌ای دارد. چرا باید بگوییم مهارت عشق ورزیدن؟ اخلاق هم اصطلاحی کاملاً معنادار است. چرا به جای آموزش اخلاق باید از آموزش مهارتهای اخلاقی حرف بزنیم؟

تذکر هارت، اخطاری جدی و درست است. خود ما هم که حرف هارت را نقل می‌کنیم، از آن‌جا که در متمم مدام با اصطلاح مهارت سر‌و‌کار داریم، گاهی گرفتار همین افراط می‌شویم.

امیدواریم با توافق بر یک تعریف مشخص از مهارت (چنان‌که کمی پایین‌تر آمده است) بتوانیم تا حدی این خطا را کاهش دهیم. هم‌چنین کمک کنیم که هر جا از مهارت و مهارت آموزی حرف می‌زنیم، مفهوم مشترکی در ذهن همهٔ ما تداعی شود.

با تکیه بر چند منبع معتبر مرتبط با مهارت و جمع‌بندی نکات مطرح شده در آن‌ها، ما چیزی را «مهارت» می‌نامیم که ویژگی‌های زیر را داشته باشد (+/+):

محدودیت در دسترسی کامل به این مطلب

برای مشاهدهٔ متن کامل این مطلب کافی است (بدون پرداخت هرگونه هزینه) در سایت متمم ثبت نام کنید. پس از ثبت‌نام به تعداد قابل‌توجهی از درس‌‌های متمم دسترسی پیدا خواهید کرد نمونهٔ آن‌ها را می‌توانید از طریق لینک زیر ببینید:

نمونه درس‌های کاربر آزاد متمم

البته اگر بخواهید به همهٔ درس‌های متمم دسترسی داشته باشید، لازم است حق اشتراک بپردازید.

ثبت نام رایگان    تجربه‌ٔ متممی‌ها

تمرین درس تعریف مهارت

اگر تمرین ابتدای درس را انجام داده‌اید (طیف مهارت از صفر تا صد)، چند نمونه از عناوینی را که انتخاب کردید و امتیازی را که به آن‌ها دادید زیر همین درس بنویسید.

برای خودتان (روی یک برگ کاغذ یا فایل دیجیتال) فهرستی از مهارت‌هایتان تهیه کنید. بهتر است به جای یک یا دو کلمه، از یک عبارت یا جمله استفاده کنید تا بهتر بتوانید تشخیص دهید که آیا چیزی که نوشته‌اید واقعاً مهارت هست یا نه؟ اگر دوست داشتید (اجباری نیست) دو مورد از آن مهارت‌ها را زیر این درس بنویسید.

یکی از افرادی را که در زندگی یا کسب‌وکار الگوی شماست انتخاب کنید. مهم نیست که این فرد نامدار، ثروتمند یا دارای موقعیت اجتماعی ویژه باشد. فقط مهم است که شما او را جلوتر از خود ببینید و در برخی حوزه‌ها الگوی خود فرض کنید. بدون اینکه به نام او اشاره کنید، فهرستی از پنج مهارت را که به او نسبت می‌دهید در این‌جا بنویسید.

بعد از خواندن این درس چه کار کنم؟

تفاوت مهارت های نرم و مهارت های سخت

  طی سه دههٔ اخیر دو اصطلاح مهارت نرم و مهارت سخت بسیار رواج یافته‌اند و هرجا بحث به انواع مهارتها کشیده می‌شود، نخستین دسته‌بندی‌ای که به ذهن می‌رسد، مهارت نرم و سخت است. از آن‌جا که موضوع مهارت نرم و مهارت سخت کمی طولانی می‌شد و جزئیات زیادی داشت، آن را در قالب یک درس جداگانه مطرح کرده‌ایم. اما حتماً پس از مطالعهٔ این درس و انجام تمرین، درس مهارت های نرم را هم بخوانید:

مهارت نرم چیست؟

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری توسعه مهارتهای فردی به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه توسعه مهارتهای فردی
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۹۶۷ نظر برای مهارت چیست؟ | تعریف مهارت و انواع مهارت

  1. جواد فیاضی گفت: (عضو ویژه)

    سلام ودرود

    درباره مهارت باید انگونه مطرح نمود که مهارت ذاتی نیست هرچند استعداد  وتوانایی اولیه یک مهارت خاص در بین برخی افرادیا جامعه ای بصورت ذاتی وجود دارد اما قطعا برای تبدیل شدن به یک مهارت کامل نیازمند آموزش ،یادگیری ،تمرین و ممارست هست تا فرد را در آن زمینه ماهر بنامیم . در مورد یک مهارت خاص دوره زمان یادگیری واکتساب آن مهرات برای افراد مختلف ،متفاوت ومتغیر است . که این موضوع باز به همان استعداد ذاتی افراد برمی گردد.

    پس مهارت در دنیای امروز علاوه بر فعالیتها وکارهای فیزیکی که در گذشته مهارت نامیده میشدند در دنیای امروز توانایی برخی از امور مهارت محسوب می شوند که باید به عناوین ودوره های مهارتی آن مباحث توجه ویژه داشت .

    مثلا مهرات تایپ،مهارت تصمیم گیری قاطع وصحیح، مهارت شخنرانی ،مهارت مدیریت  و انواع مهارت دیگر که نمیتوان در این موقعیت وارد اینکونه مباحث شد .

    مهارت در حقیقت دانش کار گاهی هست که افراد با توجه به نیاز ، علاقه یا انگیزه ویا هر عامل فردی درونی وبیرونی که بر زندگی شان تاثیر دارد ، به سراغ یادگیری آن می روند تا سطح خود را بیشتر از الان نمایند و در  حقیقت ،تربیت استعدادهای ذاتی و توانایی بالقوه افراد جهت بالفعل شدن را در برمیگیرد

    البته قطعا در حوزه مهارت وافزودن مهارت های فردی در جهت ایجا د توانایی های بهتر وقویتر با ید التفاط ویژه ای داشت .

    شما نمیتوانید موهای نرم و بلند یکفرد یا قد بلند و یا چشمان ابروان سیاه او را یک مهارت بدانید اما نحوه تعامل وایجاد ارتباط اجتماعی او با افراد دیگر را قطعا مهارت آن فرد در صحبت نمودن و بیان مطالب در جهت جذب بیشتر عموم مردم میدانید.

    پس زیبایی جاذبه کاریزماتیک دارد اما مهارت نیست در حالیکه سخنرانی و صحبت  و معاشرت ، یک فرد با دو یا چند فرد دیگر نیازمند مهارت های خاصی هست که فرد با آموزش آنها وتمرین میتواندبراحتی آنها را بانجام برساند و عامل جذب دیگران در زمان معاشرت و یا عمل ورفتار خاصی باشد .که در حقیقت به این ویژگی مهارت می گوییم . نمونه هایی از ذمهارت هایی که در سطح جامعه امروز با آنها روبرو هستیم و آنهارا مهارت فردی می دانیم

    آشپز با سابقه ،سخنران مشهور درحوزه علوم دینی و علوم اجتماعی وغیره ، بازیگر تئاتر وصحنه ،نجار ودرودگر با سابقه ، معماربا سابقه  ساختمانی که طراحی ونقشه ساختمان تهیه مینماید وهرروز به آموختن علوم روز مشغول است ، همسری که در زمینه ارتباط با فرزندانو تربیت آنها  ،ارتباط با  همسر و اطرافیان دارای معاشرت های قوی و سازنده است و یا ارتباط مدیر مجموعه با سازمان ومشتریان وغیره در جهت بهبود کیفی وکمی سازمان که به آن توانایی مدیریت میگوییم همه وهمه مثالهایی از این قبیل اند .

    مهارت اکتسابی هست و به توانایی انجام کاری و یا رفتاری که یک فرد دارای آن هست مهارت آن فرد درآن زمینه میگوییم ،هرچند که شایددر برخی افراد استعداد ذاتی باشد که باید با آموزش قویتر گردد.

  2. حسین گفت: (عضو ویژه)

    پاسخ تمرین اول:

    مهارت شخصیت‌شناسی: ۸۰٪

    مهارت یادگیری: ۵۰٪

    مهارت تحلیل رفتار متقابل: ۹۰٪

    پاسخ تمرین دوم:

    مهارت یادگیری سریع در سطوح بالاتر از سطح اول مدل یادگیری بلوم

    مهارت‌های ورزشی مختلف

    پاسخ پرسش سوم:

    ۱) مهارت ارتباطی

    ۲) مهارت همدلی

    ۳) مهارت مذاکره

    ۴) مهارت جلب اعتماد دیگران

    ۵) مهارت کنترل هیجان و استرس

  3. حسین گفت: (عضو ویژه)

    پاسخ تمرین دوم: مهارت سرچ کردن در اینترنت، مهارت کار با چت باتهای هوش مصنوعی به زبان انگلیسی و پیدا کردن بهترین منابع اطلاعاتی مرتبط با نیازم، مهارت آموزش شیمی، مهارت تولید محتوا در زمینه های گوناگون، مهارت متقاعد سازی، مهارت معاشرت با افراد همراستا با اهدافم، مهارت ارتباط بدون خشونت و کنترل خشم/ این رو در دوران خدمت سربازیم فهمیدم : مهارت دوزندگی و ترمیم لباس ها:)

    پاسخ تمرین دوم: مهارت در خواندن منابع دست اول و فهم آن و تعریف آن برای دیگران، توانایی در پیدا کردن موضوعات جذاب و توانایی قصه گویی (storytelling) (مهارت تولید محتوای با کیفیت)، داشتن بینش اقتصادی بالا، مهارت در یادگیری سازهای  مختلف ، مهارت کنترل هیجانات

     

  4. سعید کیانی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    تمرین ۱

    کاریزماتیک بودن : ۸۰%

    رواداری : ۹۰%

    بکارگیری دست مخالف : ۶۰%

     

    تمرین ۲

    به واسطه شغلم در طی چند سال اخیر توانستم مهارت ارائه مطلبم رو گسترش بدم و در ارائه مباحث تخصصی به افراد با تحصیلات عالی تسلط داشته باشم.
    با پیگیری ورزش دو استقامت و انجام تمرین های مربوط به اون به سطح بالایی از هماهنگی عصب و عضله رسیده ام.
    با گذراندن درس عزت نفس تونستم اون رو بهبود بدم البته که همانطور که در متمم گفته شده است نقطه پایانی برای این موضوع وجود ندارد و توجه به عزت نفس موضوعی است که بایستی تبدیل به سبک زندگی شود

    تمرین ۳

    البته که فردی را نمیتوان پیدا کرد که تمام ابعاد شخصیتی اون رو مثبت ارزیابی کنیم و برا خود الگو قرار بدهیم با این حال یکی از همکاران که قسمتی از مهارت های اون رو سعی میکنم یاد بگیرم عبارتند از :

    مهارت همدلی – مهارت ارتباطی – مهارت کنترل هیجان و استرس

  5. محمد رضا ناصح گفت: (عضو ویژه)

    مهارت حل مساله، تصمیم گیری، کنترل هیجانات و خشم، کنترل احساسات، مذاکره، اقناع و گفتگو، شنیدن!، تخمین و برآورد، یادگیری، یادگیری آدرس، حل اختلاف، نگارش، تولید محتوا، فهم اعداد و محاسبات کمّی، تحلیل منطقی و مهارتهای تحلیلی، عملگرا بودن، تمرکز داشتن و دقت، نحوه صحیح بیان عقاید و احساسات، حفظ تعادل و مرزها در روابط، پروش فرزند، مهارت پشتکار داشتن و سخت کوشی (یا حتی مداومت)!، ریسک پذیری، اعتماد به نفس و بازیابی عزت نفس، دفاع شخصی، یادگیری زبان خارجی، ساز زدن و موسیقی، فهم نت و سولفاژ و دقت به آواها، خواندن، سازگارپذیری و تطبیق، گزارش نویسی، یاددادن و آموزش، سخنرانی، قصه و بذله گویی، تفکر انتقادی، تفکر سیستمی، کار با رایانه و تکنولوژی جدید، سریع به خواب رفتن، تندخوانی، مدیریت مالی، چیدمان، نظم و انضباط شخصی، دسته بندی، برنامه ریزی، مدیریت بحران، تغییر!، مطالعه، تجسم و تخیل فضایی، مهارت های سخت در هر حوزه ای (ورزش، هنر، فن و شغل و…)، رهبری و کاریزما، رانندگی، کار با ابزار، اولویت بندی، جذابیت و جذب دیگران، روش تحقیق و ارائه نقشه راه

     

  6. حسن عابدین پور گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۲ درس)

    تمرین ۲ : یادگیری جودو از سن نوجوانی تا بزرگسالی – یادگیری آواز و سلفژ طی ۶ سال آموزش زیر نظر اساتید خوب کشور –

    تمرین ۳ : یکی از استادام

    معلم خیلی خوبی بودن – حمایت اجتماعی – مهارت ارتباطی – مدیریت استرس – خودآگاهی

  7. آیدا گفت: (عضو ویژه)

    تمرین ۲ : مهارت ورزشی که طی ۸-۹ سال تمرین تکواندو به دست اومده؛ هم در زمینه پومسه و هم کیوروگی

    مهارت شنونده خوبی بودن که به نظرم در طی دوران دانشجویی از مواجهه با مراجعین مختلف به دست اومده

    تمرین ۳:  الگو یکی از دوستان که به نظرم تسلط خوبی در مهارتهای زیر داشته

    مهارتهای ارتباطی، رهبری و لیدرشیپ، مدیریت زمان، مذاکره و سخنوری، مدیریت مالی

     

  8. زینب جلیلیان گفت: (عضو ویژه)

    سلام و درود

    پاسخ تمرین دوم:

    پزشک بودن و طبابت کردن

    که در دل همین پزشکی کلی مهارت لازم بوده که یاد بگیرم مثل مدیریت بحران و تصمیم گیری، مدیریت زمان، برقراری ارتباط مناسب با افراد مختلف از استاد گرفته تا بیمار و همراه بیمار، خودآگاهی و مدیریت خودم در شرایط سنگین کاری، مهارت حل مسئله و…

    البته ذکر این نکته رو ضروری میدونم که مهارت هایی که تو اشاره کردم هنوز خیلی جای کار و پیشرفت داره واسه من

    ۲٫ خطاطی کردن

    ۳٫ شنونده خوبی بودن

    ۴٫ مستقیم و بی حاشیه صحبت کردن

    ۵٫ توانایی نه گفتن که در طی چند سال اخیر تونستم تا ۷۰ درصد بهتر بشم

    ۶٫ توانایی نه شنیدن که به تازگی متوجهش شدم و دارم رو خودم کار میکنم و بنظرم حدود ۳۰ درصد پیشرفت داشتم

     

    پاسخ تمرین سوم:

    شخصی که یکی از الگو های من بوده و میخوام اینجا از مهارت هاش بگم، دوستم هست:

    مهارت مدیریت و رهبری

    مهارت خودآگاهی

    مهارت برقراری ارتباط

    مهارت حل مسئله و بررسی موضوع با نگاهی وسیع تر

    مهارت سخنرانی

  9. حسین فصدی گفت: (عضو ویژه)

    تمرین ۱    : مهارت سلامتی ۵۰    مهارت شادی ۹۰    مهارت زنده بودن ۲۰

    تمرین ۲ : مهارت توجیه مشتریان ناراضی از شرایط

    مهارت ترغیب همکاران کم انگیزه به کار

    تمرین ۳ : اطمینان به برنامه ریزی انجام گرفته

    عدم یاس و دلسردی از شماتت همکاران

    جدیت در مسیر انتخابی

    توجیه همکاران برای هم کاری در راستای نیل به اهداف انتخابی

    شاد نگه داشتن خویش برای حفظ روحیه گروه