تاریخچه پول در جهان | پول چگونه به وجود آمد؟

سالهاست که مردم عادت دارند در پی اتفاقات سیاسی و اقتصادی و طبیعی، قیمت طلا را بپرسند و پیگیری کنند.
طلا، نفت، شکر و قهوه از جمله کالاهایی هستند که مانند دماسنج اقتصاد و سیاست جهان عمل کردهاند و کمی زودتر یا دیرتر، نسبت به رویدادها و روندهای حاکم بر جهان عکسالعمل نشان دادهاند.
در شرایطی که سالهاست شکل بحث پول و پشتوانهی پولی در اقتصاد جهان تغییر کرده است، هنوز هم کم نیستند کسانی که در نقاط مختلف جهان به اشتباه فکر میکنند معادل سکهها و اسکناسهایی که در دست دارند، بانکی در نقطهای از جهان، طلا یا ملک یا پشتوانهی فیزیکی دیگری را نگهداری میکند.
در این میان که هنوز بسیاری از مردم جهان جدا شدن پول از پشتوانهی طلا را به خوبی درک نکرده بودند، پولهای رمزنگاری شده مثل بیت کوین (Bitcoin) و ایتریوم (Ethereum) و لایت کوین (Litecoin) و ریپل (Ripple) هم آمدند تا بانکداران هم به تدریج به جمع مردمی بپیوندند که نمیتوانستند فضای پولی جدید دنیا را درک و تحلیل کنند.
مجموعه درسهای تاریخچه پول میکوشند روند شکلگیری و رشد و تغییر نگاه انسان به پول را از پول کالایی تا پول رمزنگاری شده (Cryptocurrency) به زبانی بسیار ساده و به دور از اصطلاحات تکنیکی بررسی کنند.
درس حاضر به پول کالایی اختصاص دارد و در درسهای آتی، روند تکامل پول کالایی تا پول مجازی و رمزنگاری شده را به تدریج بررسی خواهیم کرد.
تذکر: در درسهای آینده خواهیم آموخت که اصطلاح ارز رمزنگاری شده دقیقتر و علمیتر از پول رمزنگاری شده است. فعلاً در این درس همان اصطلاح غیردقیق اما رایج پول رمزنگاری شده را به کار میبریم تا به تدریج تفاوت این دو را بهتر بیاموزیم و درک کنیم.
شاید شما هم شنیده باشید که در زندانهای جنگ جهانی و جاهایی که ورود و خروج کالا سخت و ملاقات با زندانیان عملاً غیر ممکن بود، سیگار به پول رایج تبدیل شد.
افراد حاضر میشدند به یکدیگر کمک کنند و کارهای یکدیگر را انجام دهند و در مقابل، چند نخ سیگار را – که به هر روش غیرقانونی وارد مجموعه شده است – به دست بیاورند.
دینامیک این رفتار بسیار جالب است.
در ابتدا سیگار را میگرفتند که آن را مصرف کنند، اما کم کم به چنان کالایی گرانبها تبدیل میشد که سیگاریها هم، آن را ذخیره میکردند تا در مواقع ضروری، خدمات و کالاهای مورد نیاز خود را با آن خریداری کنند.
غیرسیگاریها هم، در ازاء کارهایی که برای دیگران انجام میدادند، سیگار طلب میکردند! چون میدانستند که هر نخ سیگار، سرمایهای است که بعداً با آن میتوان فرصتها و خدمات دیگر را خریداری کرد.
میتوان گفت به این شیوه، در جامعهی بسته و محدود زندان، یک پول نوع جدید متولد شد؛ چیزی که به آن پول کالایی یا Commodity Money میگویند.
پول کالایی یا کالا به عنوان پول یا Commodity Money
در محیطهای بسته، هر چیز کمیابی میتواند به وسیلهای برای مبادله تبدیل شود.
اگر کمی از کرهی زمین دور شویم و آن را زندانی ببینیم که تمام ما در آن در حال زندگی هستیم و مانند یک سیستم بسته، راه به بیرون ندارد، میتوانیم بفهمیم که طلا و نقره، چگونه به پول کالایی تبدیل شدند.
مواد یا کالاهایی که فراوانی نداشته باشند، جای زیاد نگیرند، تقاضا برای آنها وجود داشته باشد و قابل وزن کردن یا قابل شمارش باشند، شانس این را دارند که به عنوان پول کالایی مورد استفاده قرار بگیرند.
طلا و نقره، تا حد خوبی از این ویژگیها برخوردار هستند.
اگر از فضاهای محدود مانند زندانهای جنگ جهانی بگذریم، در دوران معاصر عملاً تنها بازمانده از پولهای کالایی قدیم، همین سکههای طلاست که در اقتصادهای مختلف، نامهای متفاوتی دارد و ما به نام سکههای بهار آزادی میخریم و میفروشیم و هدیه میدهیم.
سکههای بهار آزادی، طلا با عیار ۹۰% هستند.
البته طلافروشها عادت دارند معیار خود را ۲۴ میگیرند. طلای ۱۸، یعنی آلیاژی از طلا که ۷۵ درصد آن طلاست و با عناصر دیگر ترکیب شده است. بنابراین، میتوانیم بگوییم عیار سکه های بهار آزادی، ۲۱٫۶ است.
در ادامهی مرور تاریخچه پول خواهیم دید که اگر چه پول کالایی هنوز هم کمابیش مبادله و نگهداری میشود، اما به تدریج سهم آن در اقتصاد جهان کاهش یافته و احتمالاً این روند کاهشی را همچنان ادامه خواهد داد تا طی چند دههی آتی، این سیستم سنتی پولی به تدریج کمرنگ و حذف شود.
دوست عزیز.
دسترسی کامل به این درس برای کاربران ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
با عضویت به عنوان کاربر ویژهی متمم، علاوه بر دسترسی به این مطلب، به سایر بحثهای مرتبط با تاریخچه پول هم دسترسی پیدا میکنید.
همچنین با فعال کردن اشتراک ویژه به درسهای بسیار بیشتری دسترسی پیدا میکنید که میتوانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
البته بررسیهای آماری ما نشان میدهد که علاقهمندان به تاریخچه پول معمولاً از میان درسها و مطالب مطرح شده در متمم، از درسهای زیر بیشتر استقبال میکنند:
روانشناسی پول | سواد مالی کودکان و نوجوانان
خودشناسی | شخصیت شناسی | کوچینگ
دوره فروش | دوره MBA | برندسازی شخصی
افزایش عزت نفس | مذاکره | تصمیم گیری
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
تمرین و مشارکت در بحث
آیا شما هم در محیط کار یا زندگی یا در جمع دوستان خود تجربهای از پول کالایی داشتهاید؟
اصلاً بحث کالا به عنوان پول چه تجربهها و ایدههایی را برای شما تداعی میکند؟
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تاریخچه پول و آینده آن به شما پیشنهاد میکند:
- تاریخچه پول در جهان | پول چگونه به وجود آمد؟
- تهاتر چیست؟ | معنی تهاتر در معامله و جایگاه معاملات تهاتری در اقتصاد امروز
- تفاوت تهاتر و پول کالایی در چیست؟
- تاریخچه پول | عصر فلزات و طلا به عنوان یک پول کالایی
- مرور چند آمار درباره طلا – ظاهراً طلا واقعاً در حال مصرف است
- در جستجوی طلا
- حواله چیست و چگونه به وجود آمد؟
- تعریف پول چیست؟ تفاوت پول و ارز چیست؟
- نشر نخستین اسکناسهای تاریخ توسط چینیها
- شکلگیری بانکهای مرکزی به عنوان یک نهاد نظارتی
- استاندارد طلا و پول فیات (پول بی پشتوانه یا دستوری)
- درباره علت تورم | از کتاب میلتون فریدمن درباره پول و سیاستهای پولی
- طراحی اسکناس یورو | چالشهای چاپ و انتشار پول جدید
- چالش همیشگی اسکناس تقلبی | صورت فلکی یوریون چیست؟
- تعریف پول مجازی چیست و آیا چنین اصطلاحی درست است؟
- پول پلاستیکی | کارت های بانکی و وضعیت «چوب بدون هویج»
- صندوق بین المللی پول (IMF) چیست و چه کار میکند؟
- معرفی کتابی درباره تاریخچه پول | پول – داستان واقعی یک چیز الکی
- کتاب دید اقتصادی | چگونگی رشد و فروپاشی اقتصاد | پیتر شیف
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : منصور سجاد
روش پول کالایی در بین ناشران بسیار متداول است.
به این روش در بین ناشران مبادله گفته میشود
یک ناشر کتابهایی که منتشر کرده به ناشر دیگر میدهد و معادل آن از کتابهای ناشر دیگر دریافت میکند
به این ترتیب سبد کالایی هر دو بزرگتر میشود و هر کدام میتوانند در مراکز عرضه خود کتابهای بیشتری را بدون اینکه نیاز به خرید کتاب باشد عرضه کنند
جالب است که معمولا دریافت کننده کتاب دوباره آن کتاب را با ناشر دیگر مبادله میکند و به این ترتیب میبینی کتابت سر از مراکزی برای فروش سر در آورده که خودت هم تعجب میکنی
مثلا کتاب های مجموعه کلید که ما منتشر میکنیم در همه فرودگاه های کشور و بعد از گیت بازرسی موجود است
اما من نمیدانم چگونه به آنجا رسیده است
ولی قطعا این مبادله ها موثر بوده است
مزیت این روش برای کسانی که یک کتاب چاپ کرده اند و نمیدانند آن را چگونه بفروشند هم زیاد است.
هر کس بالاخره شبکه ای در اطراف خود دارد،یا میتواند در اداره یا مدرسه ای نمایشگاه بگذارد یا به شرکتی بفروشد. و...
اگر کتاب خود را مبادله کنید و در این شبکه هایی که دارید کتاب های مبادله ای را بفروشید سریع کتاب به چاپ های بعد میرسد
البته ریزه کاری هایی هم دارد
مثلا مبادله با کتاب های نفیس و... روش متفاوتی دارد که در کلاسهای «خلق کتاب موفق»توضیح بیشتری میدهم
تمرین:
آیا شما هم در محیط کار یا زندگی یا در جمع دوستان خود تجربهای از پول کالایی داشتهاید؟
اصلاً بحث کالا به عنوان پول چه تجربهها و ایدههایی را برای شما تداعی میکند؟
—————————————————————–
پیشنوشت یک: راستش چند بار این متن رو ویرایش کردم تا در راستای قوانین کامنت گذاری در متمم قرار بگیره و خودم میدونم که در طول صحبت درباره موضوعهایی مرتبط با اقتصاد کشور، بهرحال قسمتی از بحث به یه کسی یا یه جایی برمیخوره (که گاهی راه گریزی براش نیست). بر این اساس، سعی میکنم با لینک به گفتههای آگاهان و کارشناسان این حوزه، ادب حضور رو حفظ کنم.
پیشنوشت دو: یه لیست از پولهای کالایی هست که صحبت درباره اونها برام جذاب نیست چون با اونها خاطره دارم و همه اونها بجز دو مورد آخر، الان کاربردی ندارن و بابتشون هزینه هم دادم. بنابراین اینجا فقط ازشون نام میبرم و در ادامه پول کالایی مورد نظرم رو براتون تشریح میکنم.
————————————————————
مصداقی از پول کالایی: صندلی مدیریت در برخی از سازمانهای مهم، بزرگ ویا تاثیرگذار مانند وزارتخانهها و زیرمجموعههای اونها (و حتا در سازمانی مانند شهرداری)
سکه رایج بازار سیاست این کرسیهاست.
این پول کالایی از قدیمیهاست و در گذر زمان بسبب وجود هدفهای سیاسی حفظ شده اما با بسته بندیهای مختلف توجیه شده است. و حالا هم، دست به دست شدن این پول غیرملموس در خیلی از کشورها رایج است و ابزاری برای تعامل میان مجلس، دولت و دیگر نهادهاست.
نشانههای وجود و تبادل این سکه در بازار سیاست
نشانههای تلاش برای حفظ این سکه و اهمیت آن
این بحث جزو معدود المانهایی است که همه دولتها (حتا پس از تغییر قدرت از یک حزب به حزب دیگر) بخوبی از آن مراقبت کردهاند. سه مصداق زیر در سه وزراتخانه مختلف (کار و رفاه، اقتصاد و ورزش و جوانان) شکل گرفت و با رویکردی مشابه به بهانه خصوصی سازی (بعنوان پوشش) به اجرا درآمد. در هر سه مورد دو هدف دنبال شد:
در عمل مردم مالک سهام شدند اما مدیریت آنها دولتی باقی ماند.
سه مصداق عبارتند از:
یک. خصوصی سازی شستا و برخی از شرکتهای زیرمجموعه شستا با عرضه سهام اونها در بورس در سال ۹۹ بطور جدی دنبال شد. در پی آن با ایجاد زنجیرهای از هلدینگها، سهام بیشینه واگذار شد و در ظاهر شرکتها خصوصی شدند اما سهامدار اصلی هلدینگ مادر (وزیر رفاه و دولت) با حداقل سهام، اختیارش در تعیین مدیر شرکتهای پایین دست رو همچنان در کنترل خودش نگهداشت.
دکتر مهدی حیدری (استاد فایننس دانشگاه خاتم) نخستین بار این بحث رو در قالب یه نوشته با عنوان عرضه سهام شستا: دمیدن سرنا از سر گشاد
مطرح کردند و دکتر امیر کرمانی استاد دانشگاه برکلی و حامد قدوسی این مقاله رو در کانالشون منتشر کردن. (کانالها: برگ سبز- امیر کرمانی و یک لیوان چای داغ، نوشتههای حامد قدوسی)
علی دینی ترکمانی در کانالش در پستی با عنوان عرضه سهام شستا: پیامدها در بازار بورس و اقتصاد به موضوع خصوصی سازی شستا پرداخته است.
دو. ETF بانک و بیمه
در سال ۹۹ وزارت اقتصاد (دولت) بنا کرد که در قالب ETF سهامش رو در سه بانک ملت، تجارت و صادرات و نیز در بیمه البرز و امین به بخش خصوصی واگذار کنه. اما وزیر اقتصاد (مانند وزیر رفاه) زیرساختی مثل هلدینگ رو در اختیار نداشت و باید راهحل دیگری پیدا میکرد تا بوسیله اون کنترلش بر این بانکها و بیمهها حفظ میشد. با کمی جستجو، گمشده رو در چیزی بنام ETF یا صندوق سرمایهگذاری قابل معامله در بورس، یافتند. و بنا شد که در گام نخست کل سهام دولت در این بانکها و بیمهها به این صندوق منتقل بشه و در ادامه ۱۰۰ درصد سهام این صندوق در بورس فروخته بشه.
خب اشکالش کجاست؟ اونجاست که:
پیشنهاد:
حامد قدوسی در کانالش در پستی با عنوان نقد ۵ اقتصاددان بر واگذاری سهام دولت در صندوق های قابل معامله به این موضوع بطور کامل پرداخته است.
پویا ناظزان (دوست داشتنی) در کانالش این موضوع (و دیگر بحثهای اقتصادی) رو بطور کامل با بیانی شیوا و شنیدنی واکاوی کرده که برای کسانیکه دغدغه یادگیری اقتصاد رو دارند بسیار آموزندهست.
پادکست سکه در اپیزود ۲۳ (عرضههای بحث برانگیز سهام شستا و ای تی اف بانکی در بازار بورس) با حضور مهدی حیدری به این موضوع پرداخته است.
سه. واگذاری سهام تیمهای پرسپولیس و استقلال در بورس به بخش خصوصی (پس از بن بست چند باره در فروش آنها)
این مورد به تنهایی برای تشریح کامل بحثم کافی بود. مدت زیادی است که صحبت از فروش این دو باشگاه میشه و اگه با عینک پول کالایی به موضوع واگذاری دو باشگاه نگاه کنیم و به المانهایی مانند:
نحوه انتصاب مدیران باشگاهها، شکل جذب بازیکن و مربی، زیان انباشته دو باشگاه، حضور دایمی در دادگاههای ورزشی و CAS، محکومیت چند باره مالی دو باشگاه، بسته شدن پرتکرار پنجره نقل و انتقالات، دلخوری هواداران، حذف از لیگ قهرمانان آسیا، حضور همیشگی دلالان در قراردادها، چند هزار ساعت اتلاف زمان برای یافتن راهحل و اجرایی نشدن آنها و دیگر موردها
دقت و توجه کنیم میبینیم که تلاش برای حفظ این سکه در بازار سیاست از بدیهیترین اما پرهزینهترین پیش فرضهاست.
و دو نشانه دیگر:
این موضوع یکی ازمانعهای جدی برای ورود بخش خصوصی به زنجیره تولید ارزش جهانی است.
———————————————–
تاریکترین قسمت داستان اونجاست که بیشتر این مدیران با انگیزههای سیاسی منصوب میشوند و اثربخشی مالی و سودآوری اقتصادی اولویت اصلی آنها نیست. مجموع این عاملها در کنار تعارض منافع، سبب کاهش درآمد یا زیانده شدن شرکتها شده است تاجاییکه دولت برای جبران کسری بودجه مجبور به فروش اصل سرمایه (سهام) شده است. و در ادامه با طراحی و اجرای این شکل از واگذاری سهام در بورس (هلدینگ تودرتو یا صندوق ETF)، سبب افت تولید ناخالص داخلی، کسری بودجه، بیکاری، کاهش رفاه (بجهت دوری از تولید تخصصی) و خروج پول از بازار سرمایه شدند که کاهش سرمایه اجتماعی (اعتماد) را در پی داشت و سهامداران بطور مستقیم ذیضرر آن بودند.
و همیشه پس از رشد قیمتها و نبود شفافیت، دولت با دخالت دستوری در قیمتها تکرار این لوپ خود تقویت کننده را قطعی میکنه.
———————————————————
پینوشتیک: اگه وجود زیرحسابی با عنوان صندلی مدیریت رو در حسابداریذهنی سیاستمداران بپذیریم حالا بهتر میتونیم دلیل برخی از تصمیمها، رویدادها و روندها رو درک کنیم.
پینوشت دو: پس از بحران اقتصادی ۲۰۰۷، پدیده کژمنشی Moral Hazard بطور جدی در دنیا مورد توجه قرار گرفت و در سیستمهای حسابداری بانکی مانند متمم نهم IFRS، راهکارهایی برای جلوگیری از آن در نظر گرفته شد تا با این سازوکار تعارض منافع رو در مدیران کنترل کنند. از مصداقهای کژمنشی این نمونه آشنا و پرتکرار است که یک مدیر در دوره مدیریت خودش، تصمیمی میگیرد و منافع کوتاه مدت (بطور عمده) ملموس و غیرملموس ناشی از آن تصمیم ابری میشود و در حسابها و زمینهای شخص مدیر (و اطرافیانش) میبارد و مدیران بعدی و مردم میراثدار هزینههای اون تصمیم در بلند مدت خواهند بود. و از آنجاییکه بسیاری از مدیران در کودکی بازی ماروپله (فایل صوتی درباره یادگیری کریستالی) رو انجام دادن ما امروز باور و تاثیرعمیق این جنس از بازیها رو در تصمیم، کودکان بزرگسال میبینیم.
—————————————————–
سپاسگزارم
از نمونه هایی به عنوان پول کالایی می توان به واگذاری زمین در خیلی از شهرستانها در برابر خودروهای لوکس اشاره کرد.
سلام
در فیلم In Time زمان دقیقا مصداق پول کالایی است . و افراد از زمان عمرشان برای مصارف مختلف خرج می کنند . زمان همه پارمتر های لازم برای پول کالایی شدن را دارد
قابل اندازه گیری ، کمیاب ، و بدون فضای اشغال کننده ….
لینک فیلم In Time
در پروژه های بزرگ ساختمانی خیلی از پیمانکارها بابت دستمزد و هزینه کارشان از واحد های همان پروژه که در آن مشغول به کار هستند دریافت میکنند
دوران خوابگاه برای من، یکی که جزو دوران فراموش نشدنی است. ۸ سال از ابتدای دوره لیسانس تا پایان دوره ارشد رو تو خوابگاه گذروندم.
تو اکوسیستم خوابگاه بعضی چیزها ارزش خاص (و بالاتری نسبت به محیط خارج) دارند. تو ایامی که ما گذروندیم نون، روغن، فندک، پاسور، دستهی بازی (Joypad) و بعضی چیزها از این جنس بودن.
هرچند هیچکدوم از اینها به معنای دقیق پول کالایی نبودن ولی داشتن این کالاها و امانت دادنشون (در موارد غیرمصرفی) باعث کسب اعتبار میشد. در واقع داشتن این کالاها سرمایهای بود که میشد باهاش چیزهای دیگهای مثل تمرین نوشتن، تقلب رسوندن(!)یا خرید کردن رو درخواست کرد.
مسئله پول کالایی مسئله ای نیست که به راحتی بتونیم بگیم در دهه های آتی و در ساختارهای مدرن اقتصادی روز به روز مهجور تر و کم رنگ تر میشه
بلکه برعکس به دو علت
اقبال مردمی و حتی حکومتی (افزایش ذخایر طلای کشورهایی مثل چین و روسیه برای مقابله با امپراطور ارزهای فیات یعنی دلار) به پول کالایی
و این که روز به روز آگاه تر شدن آحاد بشر به ناکارآمدی سیستم کارنسی و اعتباری و سواستفاده دولت ها و بانک ها ازین روش و تورم و…
جهان به سمت پول کالایی یا همان money میرود و از کارنسی دور تر میشود.
و البته کم تر بودن معادن نقره شناخته شده نسبت به طلا
ویا تقاضای زیاد فلز مس برای مصارف تکنولوژی خصوصا استفاده از انرژی های پاک و صنایع نظامی میتواند تا حدودی موازنه های موجود در باب ارزش گذاری عرفی درباره فلزات که سلاطین پول کالایی هستند رو تاحدودی جابه جا کنه و شاهد ترکیب جدیدی در پول کالایی باشیم
سلام در سنین نوجوانی توی محله ما تیله بازی بین بچه ها خیلی رواج داشت و بازی شرطی سر تیله انجام می شد و اکثر بچه ها حالا بر اساس حرفه ای بودن تو بازی یه ذخیره تیله داشتن.حالا اکثر مبادلات بین بچه ها با تیله انجام میشد مثلا یکی میخواست کبوترش و بفروش در مقابل ۱۰تا تیله و یا یکی خوراکی داشت یکی میخواست می گفت دو تا تیله بده بهت بدم و خیلی چیزای دیگه
یکی از مثال های پول کالایی به نظرم زمانی است که در یک مجموعه چند متخصص از حوزه دیجیتال مارکتینگ، بازارهای مالی و … در کنار هم مشغول فعالیت در حوزه های تخصصی هستند اما وقتی به تخصص دیگر متخصصان همکارشان نیاز دارند، بدون پرداخت پولی برای دستمزد، آن نیاز را برای خود رفع می کنند.
بریا مثال اگر مسئول بازارهای مالی، نیاز به طراحی سایت داشته باشد، تز مسئول دیجیتال مارکتینگ کمک می گیرد و مسئول دیجیتال مارکتینگ برای سرمایه گذاری سراغ مسئول بازارهای مالی می رود.
یکی از مواردی که در بین سیاست مداران رواج داره پول کالایی پست های دولتی است. به عنوان مثال نمایندگان مجلس به وزیر میگن به این شرط بهت رای اعتماد میدیم که چندتا از پست های وزارتت رو آدم های ما بذاری و یا برخی از سیاسیون یکسری کارها رو در قبال اینکه فرد مورد نظرشون در جای خاصی پست بگیره انجام میدن.
سلام
فکر کنم اکثر ما تجربه پول کالایی رو داشتیم چه در بچگی و چه اکنون ؛ مثلا نمونه پول کالایی در کودکی مان رد بدل اسباب بازی ها ، غذا یا لوازم تحریر و… با دوستانمان بود .
یا حتی الان هم معاملات ریز و درشت این نوعی در روابطمون به چشم میخورد ، برای نمونه معاوضه کالا ها که توسط افراد در شیپور و دیوار و یا هرجای دیگر صورت میگیرد .
حتی چیزی هم در رابطه با پول به ذهنم رسیده پول احساسی هست که تو روابط بین فردی مون شکل میگیره که ما احساس رو بعنوان پول بین خودمان رد و بدل و امتیازی کسب میکنیم .
از دلایل انتخاب سکه و طلا و اسکناس به عنوان پول بجای کالا : سهولت جابجایی ، کم حجم بودن ، فاسد نشدن، همیشه متقاضی داشتن ( ارزشمندی آنها نسبت کالا بدین علت هست که بعضی از نواحی یک کالا ارزشمند و در جایی دیگر به علت وفور ارزش درخور نداشت و صاحبان کالای مورد نظر حاضر به معاوضه کالای خود با آن نبودند ) و…. بوده است .
پس شاید هنوز پول کالایی صورت بگیرد اما خیلی کم و چون بشر در عصر حاضر بیش از نیم فعالیت هایش دیجیتال انجام میشود بنظر پول دیجیتال بهترین گزینه است .
با سلام
با توجه به مطالب درس بعدی دوس داشتم ی جواب دقیق تر برای این درس بنویسم
من تو گروه ها و گپ های به خصوصو تلگرام و واتساپ به کرات دیدم که از کارت شارژ موبایل به عنوان پول کالایی استفاده میشه
مثلا ی نفر شماره مجازی میخواد
ی نفر میخواد براش ی لوگو طراحی بشه
یکی براش ی عکس طراحی یا ادیت بشه
بعضیا سفارش استیکر میخوان بدن
ی نفر میخواد براش ممبر زده بشه به گروه یا کانالش
ی نفر دنبال خدماتی مثل لایک و کامنت و ویو و ممبر و … هستش
و چیزهایی مثل اینا
و در قبالش از طرف مقابل میخواد که براش شارژ بگیره و کارت شارژ بفرسته
و به نوعی کارت شارژ نقش پول کالایی رو بازی میکنه
موفق وشادکام باشید
با سلام
تو صنعت فولاد از شمش به عنوان پول کالایی به کرات استفاده میشه
تو این صنعت به این شکل هستش که یک سری شرکت های بزرگ و قدرتمند کار ریخته گری و تولید شمش رو به عهده دارند.
این شرکت ها به شرکت هایی که باهاشون در ارتباط هستند شمش ریخته گری شده رو به عنوان پول کالایی میدن.
شرکت ریخته گری شمش، مواد نسوز رو برای عایق سازی کوره هاشون مصرف میکنند و به شرکت های تولید نسوز شمش ریخته گری شده رو به عنوان پول کالایی میدن.
همچنین برای ریخته گری شمش، از سنگ معدن اهن به عنوان مواد اولیه و به همراه مواد دیگه ای به نام فرو الیاژها به همراه قراضه استفاده می شود و به شرکت هایی که این مواد رو برای شرکت های ریخته گری تامین میکنند، شمش ریخته گری شده رو به عنوان پول کالایی میدن.
و در کنار این منابع، شرکت های نورد، شرکت هایی هستند که از شمش ها استفاده میکنند و در عوض بخشی از قراضه خودشون رو با شمش های ریخته گری شده تبادل میکنند.
موفق و شادکام باشید.
پول به عنوان کالا هنوز در بین انسان بسیار رواج دارد و اگر بخواهیم جایی به صورت واضح ببینیم باید به کشورهایی که تورم خیلی بالایی دارند نگاه کنیم
جایی که پول ملی ارزش خودش رو از دست داده و اگر توررم ماهانه بالایی رو تجربه کنیم اکثرا ترجیح بر جابجایی کالا با کالا خواهند داشت و حتی در کشور خودمون زمانی که ارزش ملک و ساختمان نوسان بییار پیدا کنه اکثرا ترجیح میدن به سراغ معاوضه بروند که معاوضه به خاطر نوسانات بالا به نوعی کالای پولی محسوب میشه
امروزایلان ماسک توییتی زد با این عنوان که کالاها و خدمات اقتصاد واقعی هستند. هرنوع پول دیگری ساده سازی حسابداری آنهاست . (ترجمه خودمه لطفا برای ترجمه دقیقتر کمک کنید )
goods & services are the real economy, any form of money is simply the accounting thereof
مثلا وقتی میدونی یه حرفه ای خیلی تخصصیه و به شدت گرانبها و سودآور خواهد شد (یا هست) و روز به روز ارزشش بیشتر میشه ،پول میدی که اون حرفه ارزشمند تر از پول رایج رو یاد بگیری
شاید البته این تجربه، بار فرهنگی مثبتی نداشته باشد.
در واقع در زمان دانشجویی و اقامت در خوابگاه، با بعضی دوستان مسابقات خودمانی را انجام می دادیم که در آن، از سیگارهای بازنده، کم و به سیگارهای فرد برنده اضافه می شد.
در نهایت، تعداد سیگارهای هر فرد نشان دهنده برتری جایگاه او می بود.
سلام بر همه دوستان.
در زمان تعویض باطری ماشین، معمولا فروشنده باطری، به جای بخشی از پول، باطری قدیمی را می گیرد.
در مورد برخی دیگر از قطعات خودرو نیز، همین موضوع اتفاق میفتد.
برای مثال ایران اخیرا نفتش رو با طلای ونزوئلا مبادله کرد یا خودم نون خشکی رو با گندم عوض کردم و..
وقتی بچه بودیم یه کارت هایی وجود داشت که پشتشون عکس و مشخصات فوتبالیست ها بود و خیلی برای بچه ها جالب بود. ما بازی های مختلفی میکردیم و جایزه برنده تعداد مشخصی از همین کارت ها بود. بعضی وقت ها دمپایی بازی میکردیم که مستقیما تو بازی کارت ها مبادله میشد. خلاصه سعی میکردیم تا میتونیم کارت های بیشتری جمع کنیم. بعضی بچه ها که تو بازی ضعیف بودن حاضر میشدن در ازای کولی دادن یا مشت مال دادن کارت بگیرن. کارت های قدیمی تر ارزش بیشتری داشتن. با دادن ۵ کارت قدیمی میشد از بچه ها خوراکی گرفت. این کارت ها پول کالایی دوران بچگی ما بودن.
مثل زمانی که فردی ماشینش رو میده و زمین از یکی برمیداره
یا زمانی که یک شرکت ساختمانی زمین رو از یکی میگیره و مثلا ۶ واحد میسازه ۴ واحد برای صاحب زمین و ۲ واحد برای خودش، توی این شرایط پولی رد و بدل نمیشه ( یه جورایی زمین از تو کار از من به جای هزینه های ساخت و ساز دو تا واحد بیشتر برمیداره)