Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


برخی اشتباهات رایج در نگارش فارسی | چند پیشنهاد نگارشی


درست نویسی

نگارش و ویرایش دو تخصص مهم با قلمرو گسترده‌اند که تسلط بر آن‌ها نیازمند سال‌ها تلاش و تمرین و تجربه است. کتاب‌ها و شیوه‌نامه‌های بسیاری هم در این زمینه تألیف شده‌اند و علاقه‌مندان نوشتن برای بهبود نگارش خود به آن‌ها مراجعه می‌‌کنند.

هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که بی‌غلط می‌نویسد. به‌ویژه این‌که در پاره‌ای موارد، اختلاف‌‌نظر و تفاوت سلیقه میان صاحب‌نظران نیز بسیار است و چه بسا اگر رعایت ادب و احترام نبود، صریحاً می‌گفتند که منش و روش و عقل و منطق یکدیگر را هم قبول ندارند.

در عین حال نمی‌توان این تنوع نظرات و سلیقه‌ها را بهانه کرد و تلاش برای بهتر‌نویسی و درست‌نویسی را کنار گذاشت. چرا که در بسیاری از مبانی، مانند شکل نگارش کلمات، اختلاف‌نظر نیست و در موضوعات سلیقه‌ای هم، حداقل می‌توان ناآگاهانه رفتار نکرد. سلیقه‌ها و توصیه‌ها را دید و آن‌چه را زیباتر و چشم‌نواز‌تر و دل‌پذیرتر است، پسندید و به‌کار گرفت.

در این درس کمی دربارهٔ بهترنویسی – البته به عنوان پیشنهاد و بر اساس سلیقهٔ متمم – حرف می‌زنیم و در پایان به تعدادی از غلط‌های دیکته‌ای پرتکرار در نوشته‌های دوستان متممی اشاره می‌‌کنیم. امیدوارم این تأکیدها باعث شود دوستان متممی بیش‌از‌پیش به طرز صحیح نوشتن کلمات فارسی توجه کنند.

اگرچه واضح است، اما باز هم تکرار می‌کنیم که هیچ‌وقت از صرف زمان برای بهترنویسی پشیمان نخواهید شد. چون انسان‌ها گرفتار خطای هاله‌ای هستند. به عنوان یک مثال بزرگنمایی‌شده، فرض کنید کسی در مکالمه با شما از «سختی ذندگی» نوشته است. سخت است باور کنید چنین فردی از بهرهٔ هوشی بالایی بهره‌مند است یا مهارت‌های کلامی خوبی دارد (در حالی که این دو لزوماً به هم ربط ندارند). بر همین پایه، وقتی کسی در نگارش ضعیف است، ممکن است بسیاری از خوانندگان نتوانند درستیِ منطق و استدلال و پیام نوشتهٔ او را هم به سادگی بپذیرند.

فهرست پیشنهاد‌ها و اشتباهات می‌تواند بسیار طولانی باشد. چنان که کتاب‌هایی هم، نظیر غلط ننویسم ابوالحسن نجفی، صرفاً به این موضوع پرداخته‌اند. ولی ما در این‌جا صرفاً به موارد پرتکراری که در دیدگاه‌های دوستان متممی وجود داشته می‌پردازیم.

چند اشتباه دیکته‌ای رایج

علاوه بر پیشنهادهای نگارشی بالا، برخی اشتباهات دیکته‌ای هم بارها در کامنت‌های دوستان متممی تکرار شده‌‌اند. در ادامه به این اشتباه‌های پرتکرار اشاره می‌کنیم. لطفاً بکوشید تا حد امکان این واژه‌ها و اصطلاحات را اشتباه ننویسید:

خُرد / خورد

یکی از اشتباهات رایج در زبان فارسی متأسفانه که در دیدگاه‌های دوستان متممی به چشم می‌خورد، این است که به جای خُرد (کوچک) از کلمه‌ی خورد (خوردن) استفاده می‌کنند.

مثلاً خرده‌مهارت را به اشتباه به صورت «خورده مهارت» و یا پول خرد به شکل «پول خورد» می‌نویسند. به این نکته توجه داشته باشیم که هر جا که منظور ما کوچک بودن است، باید از خرد استفاده کنیم:

خردسال / خرده‌فروشی / خرده‌مهارت / پول خرد

بُرهه / برحه

برهه هم به معنای «مقطع زمانی» از جمله واژگان دیگری است که گاهی به اشتباه، در دیدگاه‌های دوستان‌مان به صورت برحه ثبت شده است.

منسوب / منتسب

وقتی چیزی به کسی نسبت داده می‌شود از واژه‌‌های منسوب یا منتسب استفاده می‌کنیم (مثلاً: این جمله منسوب به کنفوسیوس است).

اما وقتی فردی را در یک موقعیت سازمانی قرار می‌دهند (درست مثلِ یک تابلو که در جایی نصب می‌شود) باید از واژه‌های منصوب و انتصاب استفاده کنیم.

گاهاً / ناچاراً / خواهشاً

همه‌ی ما می‌دانیم که تنوین عربی به واژه‌های فارسی نمی‌چسبد. اما هم‌چنان از سر عادت، برخی از این ترکیب‌ها را به‌کار می‌بریم و این کلمات به یکی از اشتباهات رایج در فارسی تبدیل شده‌اند.

پیشنهاد ما این است که تا حد امکان، از به‌کار بردن این نوع ترکیب‌ها اجتناب کرده و از عبارات جایگزین، نظیرِ «گاهی»، «به ناچار» و «خواهش می‌کنم» استفاده کنید.

معضل

معضل به معنای مشکلِ دشوار و سخت هم واژه‌ای است که گاهی اوقات به اشتباه به صورت «معزل» (از ریشه‌ی عزل و برکناری) نوشته می‌شود. پس بهتر است شکل درست آن،‌ یعنی معضل را به‌خاطر بسپاریم.

مطمئن / آیا / …

بعید است کسی از روی بیسوادی یا بی‌دقتی کلماتی مانند مطمئن و آیا را به صورت مطمعن یا عایا بنویسد. بنابراین اجازه بدهید این نوع نوشتن را نوعی «لوس‌نویسی» بدانیم که ریشه‌های آن را احتمالاً باید در شبکه‌های اجتماعی جستجو کرد.

غالب / قالب

هر دو واژه‌ی غالب و قالب در زبان فارسی به‌صورت گسترده به‌کار می‌روند.

غالب به مفهومِ «بیشتر / اکثریت» نزدیک است. اما قالب، به فُرم و شکل ظاهری اشاره دارد. جابه‌جا نوشتن غالب و قالب یکی از اشتباهات رایج املایی در فارسی است:

  • اجازه بدهید حرفم را در قالب [ فُرم / شکل ] دیگری بیان کنم: ….
  • غالبِ [ بیشتر / اکثر ] دوستانی که این نوشته را می‌خوانند، …

سَلب / صُلب

اگر در دیدگاه‌ها بگردید، موارد متعددی از سَلب و صُلب را هم می‌بینید که به اشتباه به کار رفته‌اند.

صلب به معنای Rigid و سخت و محکم و غیرقابل‌انعطاف است. در حالی که سلب به معنای رفع کردن و نفی کردن به کار می‌رود. مثلاً سلب مسئولیت

توجیه

توجیه به معنای «موجه جلوه دادن» است و طبیعی است که باید مانند وجه و موجه نوشته شود. اما بعضی از دوستان متممی آن را به صورت توجیح می‌نویسند.

صوری یا سوری؟

واژه‌ی صوری به معنای «ظاهری» و «سطحی» را هم نباید به صورت سوری (منسوب به سوریه) بنویسیم. پس ترکیب‌های زیر درست هستند:

قرارداد صوری، اجاره‌نامه‌ی صوری، موافقت صوری و …

روبات / روباط

واژهٔ Robot از واژه‌های پرتکرار در نوشته‌های جدید است. در گذشته آن را در فارسی به صورت روبوت هم می‌نوشتند. اما اخیراً روبات رایج‌تر شده و از آن‌جا که به تلفظ انگلیسی هم نزدیک‌تر است، انتخاب مناسب‌تری محسوب می‌شود.

عرف نوشتن چنین واژه‌هایی که از زبان‌هایی غیر از عربی آمده‌اند این است که به جای ط با ت نوشته می‌شوند.

سپاسگزاری / قیمت‌گذاری / اضطراب

این واژه‌ها هم نیاز به توضیح بیشتر ندارند.

بذاریم / نذاریم / راجبِ / فِک کردن

ما در متمم منعی نداریم که سبک نگارش دیدگاه‌ها، به لحن محاوره‌ای نزدیک باشد. اما محاوره‌ای نوشتن نباید باعث بی‌دقتی در نگارش شود.

مثلاً بگذاریم حتی به فرضِ حذفِ گ نباید به بزاریم تبدیل شود.

ضمن این‌که برخی ترکیب‌های خلاصه‌شده هم، اساساً غلط هستند و نمی‌شود با توجیهِ نگارش محاوره‌ای از آن‌ها استفاده کرد (راجع به را نمی‌توانیم به صورت راجبِ بنویسیم و فکر کردن را نباید به شکل «فک کردن» نوشت).

مال من / کتاب خودم / بدون ماشین

گاهی اوقات بعضی دوستان، کسره‌‌ی اضافه را به صورت «ـه» می‌نویسند: ماله من / کتابه خودم / بدونه ماشین

واضح است که این شیوه‌ی نگارش هم نادرست است و باید از آن اجتناب کنیم.

بِ / کِ

در مقابل عزیزانی که کسره‌ را به ـه تبدیل می‌کنند، کسانی هم هستند که به نیت خلاصه‌نویسی، «به» و «که» را به صورت «ب» و «ک» می‌نویسند: «ب مادرم گفتم ک نباید این حرف را می‌زد.»

این هم از مواردی است که ممکن است احساس خوبی در خواننده ایجاد نکند (کسی که برای نوشتن یک ـه حوصله و فرصت نداشته، بعید است برای محتوای حرفش هم وقت و حوصله‌ی چندانی صرف کرده باشد).

بیفتد / بیندیشد / نینداخت / …

اگر فعلی با الف شروع شود و بخواهیم به ابتدای آن «ب» یا «ن» اضافه کنیم، الف حذف می‌شود. بنابراین بهتر است به جای بیافتد، بیاندیشد و نیانداخت از شکلِ بیفتد و بیندیشد و نینداخت استفاده کنیم.

لطفاً توجه داشته باشید که بیوفتد هم اشتباه است و از آن استفاده نکنید.

حوزه / حوضه

گاهی دوستان‌مان به علت شتاب‌زدگی در نوشتن، دو کلمه‌ی حوزه و حوضه را با هم اشتباه می‌گیرند. فراموش نکنیم که حوض، جایی است که در آن ماهی‌ها زندگی می‌کنند و در گذشته هم هندوانه و سایر میوه‌ها را در آن می‌انداختند تا خنک شوند. پس نباید بنویسیم حوضه روانشناسی و حتماً توجه داشته باشیم که از شکل حوزه استفاده کنیم.

لپ‌تاپ

همه می‌دانیم که Laptop از ترکیب Lap (ران پا در حالت نشسته) و Top تشکیل شده و نام‌گذاری لپ‌تاپ به این نکته اشاره دارد که این وسیله آن‌قدر کوچک است که می‌توان روی پا گذاشت و با آن کار کرد. بنابراین ترکیب‌هایی مثل لپ‌تاب و لب‌تاپ و لب‌تاب نه در فارسی و نه در انگلیسی معنا ندارند.

جالب این‌جاست که بعضی دوستان متممی در کامنت‌های خود، از نگارش انگلیسی Laptop استفاده می‌کنند، اما چند جمله پیش‌تر یا پس از آن، شکل فارسی لپ‌تاپ را اشتباه می‌نویسند.

اصطکاک / اصطحکاک

این مورد هم نسبتاً واضح به نظر می‌رسد. اما چون چند بار در کامنت‌های دوستان متممی تکرار شده، مناسب دیدیم یادآوری کنیم که اصطکاک حرف «ح» ندارد و لازم نیست برای تأکید بر زیاد بودن اصطکاک، آن را به شکل اصطحکاک تلفظ کنیم یا بنویسم.

اولویت / الویت

کلمهٔ اولویت هم – هم‌خانواده با اول و اولیٰ – با «و» نوشته می‌شود. اما گاهی بعضی دوستان بی‌دقتی می‌کنند و آن را به شکل الویت می‌نویسند.

مکث / مکس

کلمهٔ مکث به معنی توقف کردن، درنگ کردن، ایستادن و مانند این‌هاست. بعضی دوستان این کلمه را به اشتباه به شکل مکس می‌نویسند.

می‌خواممی‌خام

کلمهٔ خواستن با خاستن تفاوت دارد:

  • خواستن (نیاز، درخواست و …): من آب می‌خواهم. من حقوق بیشتر می‌خواهم.
  • خاستن (برخاستن و بلندشدن): روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست.

در سال‌های اخیر در شبکه‌های اجتماعی زیاد می‌بینیم که خواستن را اشتباه می‌نویسند: «می‌خام امروز براتون یه خاطره بگم…»

این که «می‌خواهم» را به شکل محاوره‌ایِ «می‌خوام» بنویسیم، اشتباه نیست. اما حذف «و» کلمه را از شکل اصلی آن خارج می‌کند.

ائتلاف / اعتلاف

ائتلاف به معنای همراه شدن و همسو شدن است (البته با اتحاد فرق دارد).

این کلمه را در ترکیب‌هایی مثل دولت ائتلافی و ائتلاف سیاسی می‌بینیم. متأسفانه برخی این واژه را به اشتباه به شکل اعتلاف می‌نویسند که به معنای جستجوی علف است. لطفاً به نگارش درست این کلمه دقت کنید و اگر با معنای دقیق ائتلاف و ظرافت‌های کلامی آن آشنا نیستید، درس معنی ائتلاف را بخوانید.

اَسرار / اِصرار

هم اصرار و هم اسرار واژه‌هایی هستند که در فارسی به کار می‌روند. اما معنای آن‌ها با هم فرق دارد. اَسرار، رازهایی است که در ذهن و دل داریم و به دیگران نگفته‌ایم یا از آن‌ها پنهان می‌کنیم.

چنان‌که حافظ می‌گوید: نکته‌ها هست بسی، محرم اسرار کجاست؟

یا این که: با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی / تا بی‌خبر بمیرد در درد خودپرسی.

اصرار به معنای پافشاری است و با این که قرن‌هاست در فارسی رایج است، در اشعار کهن ما کمتر به کار رفته و کاربردهای متأخر آن بیشتر است. مثلاً ملک‌الشعرای بهار می‌گوید:

در دست کسانی است نگهبانی ایران / کاصرار نمودند به ویرانی ایران (کاصرار = که + اصرار)

محدودیت در دسترسی کامل به این مطلب

برای مشاهدهٔ متن کامل این مطلب کافی است (بدون پرداخت هرگونه هزینه) در سایت متمم ثبت نام کنید. پس از ثبت‌نام به تعداد قابل‌توجهی از درس‌‌های متمم دسترسی پیدا می‌کنید:

نمونه درس‌های کاربر آزاد

البته اگر بخواهید به همهٔ درس‌های متمم دسترسی از جمله درس‌های زیر دسترسی داشته باشید لازم است حق اشتراک بپردازید:

مدیریت کسب و کار (MBA) | توسعه فردی

خودشناسی | شخصیت شناسی | هدف گذاری

مسیر شغلی | کوچینگ | مشاوره مدیریت

تصمیم گیریعزت نفس | زندگی شاد

تسلط کلامی | مهارت ارتباطی | فنون مذاکره

ثبت نام رایگان    تجربه‌ٔ متممی‌ها

برای خرید دوره های صوتی هم می‌‌توانید به صفحهٔ فروشگاه متمم سر بزنید.

لازم به توضیح است که توجه به حجم بسیار زیاد محتوای متمم و این که درس‌ها طی بیش از یک دهه نوشته و ارائه شده‌اند، احتمال دارد در برخی مطالب – به ویژه مطالب قدیمی‌تر – خطاهای نگارشی متعدد ببینید. از آن‌جا که ما همواره در تلاشیم استاندارد محتوای متمم را ارتقاء دهیم، همواره مطالبی در متمم وجود دارند که از متوسط کیفیت درس‌های دیگر ضعیف‌ترند. با این حال، همان‌طور که قطعاً مشاهده کرده‌اید، ما پیوسته در حال ویرایش و بازآفرینی درس‌های متمم هستیم و می‌کوشیم فاصلهٔ متوسطِ کیفیتِ درس‌ها را با استانداردی که توصیه و تجویز می‌کنیم کاهش دهیم.

پیشنهاد مشارکت در بحث

خوشحال می‌شویم اگر شما هم هنگام مطالعهٔ دیدگاه‌ها و نظرهای دوستان‌تان، به نمونه‌های دیگری از اشتباهات دیکته‌ای در نگارش کلمات برخورده‌اید، زیر همین مطلب آن‌ها را ذکر کنید تا همهٔ ما بتوانیم از این به بعد، تعداد اشتباه‌های موجود در نوشته‌هایمان را کاهش دهیم.

البته پیشنهاد ما این است که صرفاً روی اشتباه‌های پایه متمرکز شویم و سخت‌گیری‌های بی‌حد و حصر در درست نویسی کلمات و جمله‌ها نداشته باشیم.

مثلاً درست است که «نمایان‌گر» واژه‌ای نادرست است و پسوند «گر» به «نمایان» نمی‌چسبد؛ و درست است که «لازم به ذکر است» اشتباه است چون «لازم» با حرف اضافه‌ی «به» نمی‌آید؛ و این هم درست است که «شباهت» واژه‌ی اصیلی نیست و باید به جای آن از «مشابهت» استفاده شود؛ و نیز منطقی است که «سوال پرسیدن» دارای حشو است و یک مفهوم دو بار در آن تکرار شده و باید از «سوال کردن» یا «پرسیدن» استفاده کنیم، اما تأکید ما بر اشتباهات ساده‌تر و پایه‌ای‌تر است و از شما هم می‌خواهیم که تذکرات خود را به سطوح ابتدایی و غیرتخصصی محدود کنید. چون بحث درباره‌ی درست‌نویسی، حد و مرزی ندارد و نگاه افراطی به جزئیات، ممکن است شوق ما را به نوشتن کاهش داده و سرکوب کند.

توضیح و تشکر: برخی از مواردی که در این مطلب به آن‌ها اشاره شده، از کامنت‌هایی که زیر همین مطلب می‌بینید اقتباس شده‌اند. بنابراین ضمن تشکر از دوستانی که به کامل‌تر شدن این فهرست کمک کرده‌اند، لازم است یادآوری کنیم که اگر می‌بینید نکته‌ای در متن هست و کسی آن را در کامنت گفته، به این معنا نیست که وی بی‌توجه بوده و متن را نخوانده است. بلکه اغلب به این معناست که ما پس از دیدن کامنت، آن را به فهرست افزوده‌ایم.

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری آشنایی با کلمات و ظرافت‌های کلامی به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه آشنایی با کلمات و ظرافت‌های کلامی

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.

توجه داشته باشید که خرید شش‌ماهه و یک‌ساله به‌ترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یک‌ماهه) محسوب می‌شوند.

برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۱۱۱ نظر برای برخی اشتباهات رایج در نگارش فارسی | چند پیشنهاد نگارشی

  1. مریم مرزبان گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۲ درس)

    اول اینکه من بیفتد و بیندیشد را به اشتباه بیافتد و بیاندیشد می‌نوشتم که حالا به اشتباهم پی بردم.

    دوم در مورد اشتباهاتی که من در نوشته‌های شبکه‌های مجازی دیده‌ام:

    حاظر به جای حاضر: کلمه حاضر از حضور می‌آید و معنی حاظر را هم اصلاً نمی‌دانم، البته اگر بامعنا باشد.

    بارگذاری یا بارگزاری که متمم به نمونه‌هایش اشاره کرده.

     و یک نکته دیگر که دوستان هم اشاره کرده‌اند، عدم استفاده از علائم نگارشی است. به عنوان مثال، از دوستم چنین پیامی دریافت می‌کنم: «سفارشت امروز می‌رسه» و حالا من بلاتکیلف می‌مانم که این جمله خبری است یا سؤالی.

  2. چقدر این درس مفید بود. ممنون از متمم و دوستان متممی که نکات خیلی خوبی را برای پاسداشت و نگهداری زبان فارسی بیان کردند.

  3. چقدر خوشحالم می‌بینم به قواعد نگارش فارسی بها داده‌اید جای قدردانی و سپاسگزاری دارد.

    به خصوص تکرار علامت‌ها که نه تنها نازیباست بار عاطفی‌هیجانی منفی نیز به جمله می‌دهد.

  4. ناهيد گفت: (عضو ویژه)

    یکی دیگر از موارد اشتباهات  رایج در نگارش هم این است که: 
    بجای حرف "ه" از حرف "ع" استفاده میشود 
    مثلا
    میشع بجای میشه 
    بلع بجای بله 
    آرع بجای آره 
    رفتع بجای رفته 
    میگع بجای میگه
    و…………………….
    البته من فکر میکنم بدلیل اینکه در کیبورد این دو حرف در کنار یکدیگر هستد یکبار کسی این اشتباه را مرتکب شده و یه اصطلاح وایرال شده و همه استفاده کردند 
     

  5. در کمک به کامل تر کردن مطالب این درس، نوشته ای از آقای محمدرضا نصیری را که در قالب درست نویسی منتشر کرده بودند، با کمی تغییرات می نویسم.

    • تصحیح روزنامه‌ای که کار می‌کنیم، تو بخش جمله‌های محاوره‌ای «می» قبل از فعل‌ها رو ای نیم‌فاصله خارج می‌کنه و می‌چسبونه به فعل. اگه «می» رو جدا از فعل می‌ذاریم پس نباید برای مخفف «می‌آید» بنویسیم «میاد» یا به‌جای می‌شود بزنیم میشه.
    • وقتی تو رسمی‌نویسی می‌نویسیم «علی دوست خوب من است»، موقع تبدیل به محاوره می‌شه «علی دوسته خوبه منِ»؟ چی باعث می‌شه دوست خوب منه تبدیل بشه به دوسته خوبه؟ یا منه، بشه منِ؟ ما اصلا تو فارسی کسره و فتحه نداریم مگر در مواقع ضروری و برای پرهیز از اشتباه گرفتن کلمه‌ای با کلمه‌ای دیگه که دیکته مشابه داره.
    • کلمه‌هایی که آخرشون ه غیرملفوظ داره، نباید مخفف بشه. اون ه آخر کلمه جزو اصلی اون کلمه است. مثلا خونه وقتی بچسبه به ضمیر متصل، اون «ه» مادرمرده نمی‌افته. خانه‌اش نمی‌شه خونش چون اصلا معنی لغت عوض می‌شه و خون با خونه فرق داره. بعضیا می‌خوان بنویسن «بچه است» می‌گن «بچس» که آدم بهش برمی‌خوره.
    • تو فارسی همزه نداریم غیر از مواردی که داریم اسم خارجی رو می‌نویسیم؛ مثل لئوناردو. یا به‌جای «شبیه تو است»، می‌گیم «شبیه توئه» که اونم عاریتیه. حرف همزه عربی تو فارسی بسته به حرکت اون حرف یا حرف قبلش به واو و الف و ی تغییر می‌کنه:
    • مسئول: مسوول
    • هیئت: هیات
    • قائم (دائم): قایم (دایم)
    • جزء: جزو
    • ه در محاوره در دو حالت به ته کلمه اضافه می‌شه؛ اول: به‌جای است «او شبیه دوستم است= اون شبیه دوستمه»، دوم: استفاده از ه برای اشاره به فرد یا چیزی یا به نشانه معرفه «آن دختر= اون دختره»
    • حرف «را» تو نگارش محاوره ای به صورت رو نوشته می شود و اگه ضمه بذاری با به صورت «و» بنویسی غلطه.
    • بچگانه و بچگی درسته؛ بچه گانه و بچه گی غلطه و «گ» در اصل همون «ه» بوده که مدتی با گل نشسته و قلب به گاف شده.
    • استقلالیم یا پرسپولیسیم یا ایرانیم غلطه و اصلا یه معنی دیگه میده. بهتره بنویسیم پرسپولیسی ام یا استقلالی ام یا ایرانی ام.

    لینک مطلب منتشر شده در اینستاگرام

  6. من در نگارش کلمات جای حروف (س ث ص) اشنباهی به جای یکدیگر استفاده میکنم

    و خوشحال میشم بقیه هم این مشکل رو دارن یا نه؟ 

  7. آخ! سری به توییتر و سایر شبکه‌های مجازی بزنید. آدم زخمی می‌شود. لامصب‌ها (لامذهب‌ها.) چنان واژگان را غلط می‌نویسند و غلطشان را با اعتماد به نفس تکرار می‌کنند که آدم فکر می‌کند رسم الخط عوض شده به ما نگفته‌اند
    البته بعد که کمی غور کردم متوجه شدم بخشی از این غلط نویسی مبداَش هوشمندی بوده. یعنی برای دور زدن فیلترینگ، کاربران در یک اقدام خودجوش، دیکته‌ی واژگان را تغییر داده‌اند و جالب این که بدون آموزش و تبلیغ زبان هم را فهمیده و استمرار داده‌اند. مثلا آلت زنانه را با «ص» می‌نوشتند! و این مانده به یادگار برای نسل‌های بعدی.

    چیزی که من فهمیده‌ام ایران بعد از دهه‌ی ۶۰ دیگر ایران نیست.

  8. خیلی عالی بود .از این به بعد بیشتر دقت می کنم که صحیح بنویسم.با تشکر از گروه متمم عزیز.

    غالب مواقع یا اکثر مواقع بی دقتی میکنیم در نوشتن وتوقع داریم که مخاطب ما منظور ما را به طور کامل متوجه بشود 

  9. محمدصادق رستمی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    یکی از کارهایی که در زمان نگارش یک متن انجام می‌دم، اینه که اگر به املای یک کلمه شک داشته باشم، معمولا گوگل می‌کنم. حس خیلی خوبیه که متنی که می‌نویسی، بدون غلط املایی باشه. چون همون‌طوری که در متن درس گفته شده، ما بر اساس متنی که می‌نویسیم، (احتمالا) قضاوت می‌شیم.

  10. علی طاعتی مرفه گفت: (عضو ویژه)

    واقعا بعضی از محاوره نویسی‌های غلط حس بدی در من ایجاد می‌کند؛ و همیشه سعی می‌کنم رعایت کنم.

    یکی از مواردی که باعث رواج پیدا کردن دُم‌بریده کردن بعضی کلمات مثل «که» به شکل «ک» و…، محدودیت کاراکترها در نوشتن پیامک و توییتر هست.

    بدترین حالتی که دیدم، خلاصه نوشتن فینگلیش هست! به عنوان مثال «Salam رو «Slm» می‌نویسن! که حس خیلی بدی به آدم میده.

  11. آفاق رحمانی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۴ درس)

    استفاده از متمم ولو اینکه مدام در فعالیتهایش مشارکت نداشته باشیم، توقع برانگیز است.

    چه توقعى؟ و از که؟ توقع اینکه با جملاتى آموزنده، عمیق  و دور از تعصب و کوته اندیشى هاى سایر رسانه ها و شبکه هاى اجتماعى روبرو باشیم و از کسانیکه همه عزیزان متممى هستند و لطف مى کنند و با نظر خود موجب دلگرمى دیگران مى شوند.

    براى تهیه هر کدام از پستهاى متمم، ساعتها وقت صرف شده و مشخص است که منابع متفاوت و نه اندکى مطالعه شده، به شور گذاشته شده و بابت نتیجه اى که ما در صفحه نخست مى بینیم، بارها متن موشکافى شده لذا، دیدن اینگونه خطاهاى املایى که اتفاقا این اواخر بیشتر دیده مى شد، تا حدودى به خواننده کامنتها برخورده و گاهى حتى ایجاد دلسردى مى کرد.

    به درستى وقتش بود که آموزشى در این رابطه مى دیدیم.

    باید اذعان داشت که مشکلات ادبى و تحریرى چه از نظر املا و چه اشتباهات انشایى در سایر شبکه هاى اجتماعى میتونه در واقعیت امر بر سبک نگارش همه تاثیر بگذاره و چه بهتر که کمتر یا هرگز شاهد خطاهایى از این دست در متمم نباشیم و متممى هاى عزیز اینجا با دقت بیشترى کامنتهاى آموزنده خود را ثبت بفرمایند.

    شاید وضوح این جمله آزارنده باشه ولى در نظر نداشتن اصول تحریر صحیح منجر به صفحه ها کامنت با رتبه هاى پایینى از امتیاز خواهد شد که صاحب محتوا و مغز کافى متن هستند ولى از بابت مسامحه در صحیح نگارى جملات، رغبت برانگیز در دادن امتیاز نیستند.

  12. الميرا خزاعی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۴ درس)

    اول می خواستم دو تا خاطره از دوران تحصیلم تعریف کنم: اول این که کلاس اول که بودم "بر می دارد" رو نوشتم "ور می دارد". و دیکته ام ۱۹٫۵ شد و خیلی گریه کردم. اون روز بود که فهمیدم زبان محاوره با ربان نوشتاری متفاوت هست.

    خاطره ی دیگه مربوط به معلم دیکته م بود زمانی که اول راهنمایی بودم. من با ایشون در مورد سرهم و جدا نوشتن "می" در فعل ها خیلی مشکل داشتم. ایشون بین "بر میخیزد" و "بر می خیزد" فرق می گذاشت و می گفت باید به نحوه ی گفتار من دقت کنید تا بفهمید سرهم بنویسید یا جدا. من به نحوه ی حرف زدنشون دقت می کردم ولی بازهم برام این مشکل پیش میومد و بعضی دیکته هام رو بدون هیچ اشتباهی ۱۸ می شدم و واقعا احساس سرخوردگی می کردم. گاهی با خودم فکر می کنم این کارش چه ارزشی داشت و جوابی پیدا نمی کنم. در ضمن همیشه فعل هام رو جدا از هم می نویسم.

    یادم هست دوران دبیرستان درسی به نام "زبان فارسی" داشتیم. من ارتباط بدی با این درس نداشتم. اما نمی دونم چرا بیشتر بچه ها با این درس مشکل داشتند. هنوز هم در اطرافم کسانی رو می بینم که توانایی نوشتن یک نامه ی رسمی بدون اشکال رو ندارند حتی با این که تحصیلات بالایی دارند و از توانایی های خوبی برخوردار هستن. شاید واقعا یک جور استعداد برای درست نویسی لازم هست!

    در پایان هم می خوام چندتا از کلمه هایی که دیده م اشتباه نوشته می شن تذکر بدم:

    مضنه یا مذنه به جای "مظنه" .

    نگذاشتن نقطه و استفاده نکردن از ویرگول. خیلی وقت ها معنی جملات واقعا عوض می شن و همین طور خوندنشون سخت می شه.

    همین طور تفاوت بین "گزاردن" با "گذاردن" که خیلی ها رعایت نمی کنند. "گزاردن" به معنای انجام دادن و "گذاردن" به معنای در جایی قرار دادن.

    امروز که محتوانویسی تبدل به یک شغل شده اشتباهات سهوی زیادی رو در متن های سایت ها می بینم. به نظرم باید بیشتر به  موضوع  درست نویسی توجه کنیم.

     نوشتن نسل جدید که به جای سلام می نویسن "س" یا به جای حرفهای ربط به و که می نویسن "بع " و "کع" یا "عاغا" به جای آقا هم همیشه برای من جای سوال داره. واقعا دلیل این سبک نوشتاری چی می تونه باشه. آیا با اشتباه نویسی می خوان برای خودشون هویت جدید درست کنن یا نشونه ی یک جور سرکشی و طغیان هست؟!

     

     

  13. علی محمد افراسیابی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۷ درس)

    علاوه بر مواردی که دوستان متممی اشاره کرده اند نکاتی به ذهنم رسید:

    ۱- من معنای واژه اصن یه وضعی (با همین تلفظ) را نمیدانم بیشتر فکر میکنم با هدف صرف نظر کردن از تعریف بقیه ماجرا (ماستمالی کردن )برای مخاطبین استفاده میشود.

    ۲- به کار بردن حرف ربط " ویا " نادرست است . یا را باید بدون" و" به کاربرد.

    ۳- اگر جمله با"اگرچه ، گرچه ، با این که ، با آن که ،باوجود این که ، با وجود آن که " آغاز می شود ،در جمله ی وابسته ی بعدی نباید از واژه ی" اما" استفاده کرد .

    نمونه "گرچه این موضوع به او گوشزد شده بود ، توجهی به آن نکرد."

    دوست دارم به مطلبی اشاره کنم هر چند با موضوع درس  مرتبط نیست . خوشبختانه در زبان فارسی مذکر و مونث نداریم.( مشابه آنجه که  به عنوان نمونه در عربی و انگلیسی شاهد هستیم)  شاید برای فارسی زبانان دورانهای پیشین تفاوتی بین زن و مرد وجود نداشته و به خاطر همین ضمایر هم یکسان هستند.

  14. همانطور که اهمیت دادن به لباس و ظاهر برای معرفی مثبت خودمان به دیگران لازم است و شخصیت ما را نمایان میکند،سبک و ادبیات نوشتن ما نیز بیان کننده ی شخصیت و سبک فکری،رفتاری ماست.

    از متمم برای پرداختن به این مسائل مهم تشکر میکنم.

  15. سلام، در این حوزه موردی که من رو خیلی اذیت می کنه و در عین حال برام عجیب و غیر قابل درک هم هست اینه که بعضی ها "حسن خوبی" و "حسن بدی" رو به عنوان متضاد هم به کار می برند.

    یکی دیگه هم که دیدم دوستان در کامنتهاشون بهش اشاره کردند عدم توجه به تفاوت بین دو پسوند "گزار" و "گذار" هست و نمونه ای که الان در ذهنم هست "بارگذاری" به عنوان مترادف "آپلود" هست که در بعضی سایتها دیدم که "بارگزاری" نوشته بودن.

  16. زل ، ذل ، ظل ، ضل (با تکرار ل)

    حدود بیست سال پیش دبیر ادبیاتم نکته ای کنکوری را آموزش داد که بعد از کنکور هم بارها در درست نویسی مورد استفاده ام قرار گرفت. این مطلب را برای دوستان عزیز می‌نویسم تا شاید مورد استفاده قرار گیرد:

    در کل چهار نوع ریشه زل (با تکرار ل) داریم که هر کدام معنی جداگانه دارند:

    *ریشه زل: به معنی لغزش. کلماتی مانند زلالت، زلزله __

    *ریشه ذل: به معنی خواری. کلماتی مانند ذلیل، ذلت __

    *ریشه ضل: به معنی گمراهی. کلماتی مانند ضلالت __

    *ریشه ظل: به معنی سایه. عباراتی مانند ظل الله، مد ظله عالی __

    ….

    ضمناً کلیه نام های خانوادگی دارای پسوند نسب به همین شکل و نه به صورت نصب نوشته می‌شوند. (این جمله را برای دل خودم نوشتم چون نام خانوادگی ام این پسوند را دارد و بارها اشتباه دیگران را در نوشتن آن دیده ام و حرص خورده ام.?)

  17. زهـرا محمودی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    چند نکته از "غلط ننویسیم" ابوالحسن نجفی:

    “✅کَنْکاش را به صورت کَنْگاش، کَنکاج، کَنگاج هم می‌نویسند این کلمه در اصلْ مغولی است و معنای آن «مشورت» است. در اغلب نوشته‌های امروز این کلمه را به معنای کاوش یا کندوکاو  و حتی به معنای تکاپو به کار می‌برند و غلط است.

    ✅گلایه
    لفظ عامیانه‌ای است که ظاهراً از روی گِلِه ساخته شده‌ است و به همان معنی به کار می‌رود. استعمال آن دور از فصاحت است. به جای آن می‌توان گفت: گِلِه‌گزاری یا همان گِلِه را به کار برد.

    ✅ماده / مادّه
    در تلفظ این دو کلمه نباید اشتباه کرد. مادِه بر وزن سادِه، واژه فارسی و به معنای «از جنس مؤنث» (در مقابل نَر) است. اما مادّه، به تشدید دال، بر وزن «قارّه»، کلمه عربی و به معنای «جوهر تشکیل‌دهنده اجسام» است (در جمع: مواد).
     

    ✅غیظ به معنای خشم شدید است و هم در گفتار و هم در نوشتار ( خاصه در ترکیب کظمِ غیظ به معنای فرو خوردن خشم) فراوان به کار می‌رود. بعضی اشتباها این کلمه را به صورت غیض می‌نویسند.
    اما غیض که در گفتار مطلقا به کار نمی‌رود و در متون ادبی فارسی به ندرت دیده می‌شود، در عربی به معنای کاهش آب و نیز به معنای اندک است.”

     

     

  18. من هم بعضی از مواردی رو که هم دیدم و شنیدم و هم بعضا خودم یه زمانی به اشتباه می‌نوشتم رو در ادامه میارم، هر چند تهیه همچین لیستی انتها نداره و شاید هنوز کتاب «غلط ننویسیم» آقای ابوالحسن نجفی کامل‌ترین مرجع برای این قبیل غلط‌نویسی‌ها باشه.

     

    × لپ مطلب ← √ لب مطب

    × ترجیه دادن ← √ ترجیح دادن

    × توجیح کردن ← √ توجیه کردن

    × وقف مراد ← √ وفق مراد

    × لب‌تاب/لب‌تاپ← √ لپ‌تاپ

    × پهباد ← √ پهپاد

    ×  برای مواجهِ با این موضوع ← √  برای مواجهه با این موضوع

    × الویت ← √ اولویت

    × ضرب‌العجل ← √ ضرب‌الاجل

    × حد‌الامکان ← √ حتی‌الامکان

    × اَد/عهد در همان لحظه ← √ عدل در همان لحظه

    × ملالغطی ← √ ملانقطی

    × اسرار کردن ← √ اصرار کردن

    × در وحله اول ← √  در وهله اول

    × پارسال پیارسال ← √ پارسال پیرارسال

    × در این معقوله ← √  در این مقوله

    × کج‌دار و مریض ← √ کج‌دار و مریز

    × دست مریضاد ← √ دست مریزاد

    × در حالی از ابهام ← √ در هاله‌ای از ابهام

    × بسمه‌ تعالی ← √ باسمه‌ تعالی

    × خبرگذاری ← √ خبرگزاری

     

  19. یک بار در استوری یک مشاور حرفه ای دیدم که کلمه " ترجیح" رو "ترجیه" نوشته بود و در پست اینستاگرامی یک دکترای مترجمی زبان انگلیسی دیدم که کلمه "الیم" به معنی دردناک رو " علیم" نوشته بود. راستش خیلی جا خوردم. از مواردی که ذکر کرده بودید، من از تکرار حروف برای تاکید (چشممم) و تکرار علائم سجاوندی (!!!!!! و ؟؟؟؟) در پیام ها و پیامک هایم استفاده می کردم، از تذکرتان ممنونم.

  20. سجاد رحیمی مدیسه گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۶ درس)

    زغال یا ذغال؟

    هیچ وقت یادم نمی رود به خاطر نوشتن ذغال 20مسلم من تبدیل به ۱۹ شد؛ و هنوز ذغال را در بسیاری جاها در جاده و بازار می بینم!