کتاب بخشودن | با کسانی که با شما بد کردهاند چه میکنید؟
«همه متفقالقولند که بخشودن اندیشهای دوستداشتنی است، تا زمانی که خودشان با موردی مواجه شوند که باید ببخشایند.»
این آغاز آخرین فصل از کتاب بخشودن (Forgiveness) است. کتابی که ایو گارارد (Eve Garrard) و دیوید مکناتون (David McNaughton) نوشتهاند و کوشیدهاند در آن، بخشایش و بخشودن را از زوایای مختلف بررسی کنند.
قلمرو بخشودن گسترده است. چنانکه در کتاب اشاره میشود، موضوع میتواند بسیار ساده و پیشپاافتاده باشد: «دوستی را در نظر بگیرید که شما خیلی نرم از دیدگاههای سیاسیاش انتقاد کردهاید و او به شما پرخاش کرده است. بعداً میآید و عذرخواهی میکند؛ واقعاً از رفتار غیردوستانهاش پشیمان و خجلتزده است. شاید برای رفتارش عذر و بهانهای هم بیاورد. […] چقدر آدم باید حقیر باشد که عذرخواهی او را نپذیرد و او را نبخشد.»
اما گاهی مسئله میتواند به زخمی عمیق، کارا و ماندگار مربوط شود [خلاصهشده]: «دختر آن وست، زمانی که دهساله بوده ربوده میشود و پس از انواع آزارها به قتل میرسد. او را خفه کرده و در چالهای کمعمق دفن میکنند. خانم وست، عکسهایی را که قاتلان ثبت کردهاند میبیند و صدای ضبطشدهی التماس دخترش را نیز میشود.»
این اتفاق در سال ۱۹۶۴ میافتد و مادر، پس از سالها پیگیری در سال ۱۹۹۷ موفق میشود حکم حبس ابد قاتلان دخترش را بگیرد. نویسندگان در اینجا میپرسند: «چه کسی در میان ما این جسارت یا وقاحت را دارد که به چنین مادری بگوید که باید قاتل و شکنجهگر دخترش را ببخشد؟»
در کتاب، بارها و بارها با این دوگانهها روبهرو میشویم. گاهی اوقات به نتیجه میرسیم که واقعاً بخشودن غیرممکن است و گاهی هم حس میکنیم که ضروری و حتی شاید اجتنابناپذیر است.
اگر در همین لحظه از یک دوست گلهمند هستید و نمیتوانید در مورد بخشودن یا نبخشودن او تصمیم بگیرید، یا مثلاً رئیستان برخورد بدی با شما کرده و نمیتوانید او را ببخشید، انتظار نداشته باشید این کتاب بتواند کمکی سریع و موثر در اختیارتان قرار دهد.
کتاب پایهای کمابیش فلسفی دارد و اگرچه برای مخاطب عام نوشته شده، اما همچنان مسئلهی بخشودن را در سطحی عمیق بررسی کرده و کوشیده است این موضوع را به «چالشی فکری» برای خوانندهی خود تبدیل کند.
خلاصه کتاب بخشودن در چند جمله
عنوان «خلاصه کتاب» معمولاً میتواند گمراهکننده و فریبنده باشد. اما اتفاقاً در مورد این کتاب میتوان از چنین خلاصهای حرف زد. چون پیام نویسندگان نسبتاً شفاف و صریح است و بارها آن را مطرح کرده و تکرار کردهاند و واقعاً میتوان گفت یک مفهوم چندجملهای که در ذهن آنها بوده، شرح و بسط پیدا کرده و در قالب یک کتاب تدوین شده است:
طی سالهای اخیر، بخشایش و بخشودن به عنوان یک فضیلت تبلیغ شده است. کتابهای بسیاری به این موضوع پرداختهاند که همهی ما باید بخشودن را تمرین کنیم و به خاطر داشته باشیم که تا دیگران را نبخشیم، نمیتوانیم از اتفاقهای تلخ زندگیمان عبور کنیم.
همچنین آموختهایم که به کسانی که اشتباهات و خطاها و ظلمهای دیگران را میبخشند، احترام بگذاریم و آنها را به عنوان انسانهایی والا و بزرگمنش تحسین کنیم.
نویسندگان در این نگاه به بخشودن تردید دارند. آنها معتقدند که چنین نگرشی، الزاماً درست نیست و نمیتوان همیشه و همهجا از آن دفاع کرد. «باید به چنین ادعاهایی کلّی و همهجانبه و اغراقآمیز جداً به دیدهی شک و تردید نگریست.»
بخشش یک انتخاب است و مثل هر انتخاب دیگری، میتواند درست یا غلط باشد. در حدی که نمیتوانیم بگوییم «کسی که میبخشد نسبت به کسی که نمیخواهد یا نمیتواند ببخشد، در مرتبهی بالاتری از اخلاق قرار دارد.»
نویسندگان کتاب برای شرح دیدگاه خود، مسیری چندمرحلهای را طی میکنند.
آنها ابتدا توضیح میدهند که چالشهای بسیاری در بحث بخشش وجود دارد و بر خلاف آنچه کتابهای خودیاری به شکلی ساده و سطحی مطرح میکنند، نکات بسیاری له و علیه بخشیدن وجود دارد.
آنها در اوایل کتاب میکوشند تا حد امکان، موضع بیطرف خود را حفظ کنند. هر جا از بخشودن دفاع میشود، کمی آنسوتر ضعفها و ایرادهای بخشودن هم مطرح میشود.
سپس به شکلی صریح و شفاف، در یک فصل به تمام نقدهایی که به بخشودن وجود دارد میپردازند و توضیح میدهند که علتهای متعددی وجود دارد که باعث شود بخشودن گزینهی مناسبی نباشد.
به عنوان یک نمونه، گاهی اوقات ما در جایگاه بخشیدن یا نبخشیدن فردی قرار میگیریم که ظلمی را نسبت به فرد دیگری – که امروز دیگر در میان ما نیست – انجام داده است. مثلاً فرض کنید مادر یا پدری که میخواهد قاتل فرزندش را ببخشد:
تجربهی قربانیان جنگ را در جهان در نظر آورید: آنهایی که مورد حمله قرار گرفتهاند، شکنجه شدهاند، به بچههایشان تجاوز شده یا به قتل رسیدهاند، و همهی زندگیشان به نحوی بازگشتناپذیر و غیرقابلجبران نیست و نابود شده است.
… بسیاری از قربانیان احساس میکنند که این بخشودن نهتنها به لحاظ عاطفی فوق طاقت آنهاست، بلکه به معنای صرفنظر کردن از گرفتن هر تاوان، و حتی مهمتر از آن، نادیده گرفتن آنهایی است که وحشیانه و به طرزی فجیع جانشان را از دست دادهاند.
در چنین شرایطی بخشودن بیشتر نوعی به فراموشی سپردن رنجها و آلام قربانیان به نظر میآید، نوعی خیانت در حق قربانیان، خصوصاً آنهایی که جانشان را از دست دادهاند و دیگر دستشان از این دنیا کوتاه شده و نمیتوانند فریاد اعتراضی علیه شکنجهگرانشان برآورند.
نکتهی دیگری هم هست که نباید فراموش کنیم. نمیشود همهی فکر و ذهن افراد را روی این نکته متمرکز کرد که: «ببخشید تا شفا یابید.» این نگرش، تمام موضوع را در بررسی وضعیت فردی که آسیبدیده خلاصه میکند. اما در سمت دیگر ماجرا، فرد دیگری هم وجود دارد: «بخشودن هدیهای است که بخشاینده، یعنی قربانی، عطا میکند، و به چه کسی؟ به آن خطاکار.»
ما افراد را چنان به بخشودن تشویق میکنیم که گویی «فرد خطاکار عملاً از صحنهی ماجرا غیب شده است. […] چرا باید به افراد چیزی را ارزانی داریم که استحقاقش را ندارند؟ خصوصاً که افراد بیگناه بیشماری در جهان هستند که بسی بیشتر میتوانند هدف مناسب بلندنظری و سخاوت و شفقت ما باشند. […] شاید بتوان گفت انصاف حکم میکند که ما دوستی و خیرخواهیمان را برای کسانی نگه داریم که رفتار خوبی با همنوعانشان داشتهاند. […] در اکثر موارد، افراد اخلاقاً مکلف نیستند که کسی را که به آنها صدمه زده است ببخشند.»
بخشودن میتواند در سطح اجتماعی هم تبعات نامطلوب داشته باشد:
پس از کشمکشهای اجتماعی دهشتبار، با فجایعی که به بار آورده است، حفظ احساس انزجار در میان قربانیان شاید همان چیز ضروری است که میتواند ما را از آن فراموشکاری سهل و آسان، که میتواند منجر به تکرار همان وحشتها در آینده شود، در امان نگه دارد.
آنچه جامعهای آشفته و زخمخورده لازم دارد، شاید عدالت باشد و نه بخشودن (یا دستکم پبش از بخشودن نیازمند اجرای عدالت است).
[حتی اگر فکر کنیم بخشودن به نفع اعصاب و ذهن و روان قربانی است] قربانیان نباید در اینگونه مسائل آسودگی ذهنی خودشان را در مرتبهی اول اهمیت قرار دهند.
نویسندگان بعد از اینکه دلایلی علیه بخشودن را مرور میکنند، به مسئلهی «فراموش کردن و عبور از رویداد» میپردازند. سپس در ادامه به بحث دلایلی به نفع بخشودن میرسند.
در دفاع از بخشودن، انواع دلایل مطرح میشود. از دلایل کاملاً فردی تا دلایل اجتماعی. مثلاً در سطح فردی به این نکته توجه میشود که شاید بسیاری از ما اگر در جای فرد خطاکار باشیم، رفتاری شبیه او را انجام دهیم:
اگر احیاناً روزی ممکن بود، امروزه دیگر ممکن نیست که فرض را بر این بگذاریم که ما در اعماق دلمان موجوداتی مطلقاً خیرخواه و نیکوکار و آمیزگار هستیم؛ یک تیرگی خاموش در اعماق روان ما هست که کراراً تقریباً همهی ما را به سوی رفتارها و کردارهایی سوق میدهد که میدانیم غلط هستند، و در برخی موارد منجر به سر زدن اعمال دهشتناک شرارتبار میشود.
در سطح اجتماعی هم به نکات متعددی اشاره میشود. از جمله اینکه اگر بعد از یک انقلاب یا تحول اجتماعی نتوانیم افراد سابق را ببخشیم، چرخهای از خشونت به راه میافتد که قابل متوقف کردن نیست. ضمن اینکه همراهان سیاسیون سابق، بخشی از همین جامعهی امروز را تشکیل میدهند و مجازات آنهایی که ظلم کردهاند میتواند تضاد و تعارض را به لایههایی میانی و پایین جامعه هم بکشاند.
آنها همچنان در تمام طول کتاب میکوشند به شکلی زیرکانه، لحن بیطرفانهی خود را حفظ کنند و در انتخاب کلمات هم بهگونهای رفتار میکنند که به قول معروف، دُم به تلهی خواننده ندهند: «در انتقام معمولاً (و البته نه همیشه) کیفر بیش از حد معمول و نامتناسب است.» (همین قیدها و اما و اگرها باعث میشود ضمن اینکه نویسنده نهایتاً موضع و روایت خودش را پیش میبرد، جایی برای اعتراض یا همراهنشدن خواننده هم باقی نماند).
نویسندگان که هر دو در زمینهی فلسفه کار میکنند، از جنبههای روانشناسی بخشش هم غافل نشدهاند. آنها فصلی را به بررسی دیدگاه روانشناسان به بحث بخشش اختصاص دادهاند. اما تقریباً به شکلی نرم و آرام و ملایم، توضیح دادهاند که روانشناسان نمیتوانند در این موضوع اظهارنظر کنند و اگر هم حرفی زدهاند اشتباه کردهاند و خطاهای زیادی در مطالعات و تحقیقات خود دارند و به شکل ضمنی نتیجه میگیرند که نهایتاً خودشان و همکاران فیلسوفشان هستند که باید در این حوزه اظهارنظر کنند.
مجموعهی تحلیلهای مربوط به بخشش و بخشودن در کتاب ادامه پیدا میکند و در فصل پایانی، نکاتی در دفاع از بخشودن مطرح میشود. اگر مقالهای را که این نویسندگان چند سال قبل از نگارش این کتاب نوشتهاند خوانده باشید (یا حتی عنوان آن را بدانید: In Defense of Unconditional Forgiveness) میتوانید حدس بزنید کتاب چگونه به پایان میرسد.
نویسندگان در نهایت، جملاتی را در دفاع از بخشودن میآورند:
این همبستگی، همبستگی با اعمال دهشتناک خطاکاران نیست، بلکه همبستگی با آنان در مقام انسانیتشان است، هر قدر این انسانیت آنان کج و معوج و بیریخت شده باشد، حتی بدترین خطاکاران باز جزو ما و یکی از ما هستند؛ آنها عضو خانواده بشری هستند، و ما، چه بخواهیم و چه نخواهیم، و چه خوب باشد چه بد، سهمی در آیندهی آنان داریم.
[…] به هر روی، ما هنوز باید در این باره فکر کنیم و تصمیم بگیریم که در پیش گرفتن چه رفتاری با خطاکاران بهتر است. اگر انتخابمان بخشودن آنان باشد در واقع به ماهیت آنچه آنان کردهاند، که بعضاً هم وحشتناک است، اذعان میکنیم، اما در عین حال راه را برای این امید باز میگذاریم که به آیندهای بهتر برسیم: امیدی که اغلب اوقات کاملاً نومید میشود، اما به هر حال دوباره دوباره و دوباره در دلمان زنده میشود و بازمیگردد.
چند نکتهی پایانی دربارهی کتاب بخشودن
همانطور که در ابتدای این مطلب گفتیم، این کتاب یک دستورالعمل برای بخشودن (یا نبخشودن) نیست. اگر شریک عاطفیتان شما را رها کرده یا رئیستان به وعدههایش عمل نکرده، با مطالعهی این کتاب احتمالاً به پاسخ یا راهکاری نخواهید رسید.
اما اگر موضوعاتی مثل بخشش و انتقام و مجازات دغدغهی فلسفی شماست و دوست دارید ذهنتان را با چالشهای این موضوع درگیر کنید، کتاب بخشودن برایتان جذاب خواهد بود.
البته نکات تکراری هم در کتاب زیاد است و نویسندگان بعضی موضوعات را بارها و بارها توضیح دادهاند. به همین علت، ممکن است گاهی خواندن کتاب برایتان خستهکننده شود و مجبور شوید آن را کنار بگذارید و دوباره ادامه دهید.
نکتهی دیگری هم هست که باید به آن اشاره کنیم. در این کتاب، بخشش کمی سختتر و پیچیدهتر از آنچه معمولاً در ذهن داریم تعریف شده است. نویسندگان اصرار دارند که تا زمانی که «طلب خیر» و نیکبختی برای طرف مقابل نکنید او را نبخشیدهاند. میتوان گفت آنها با این تعریف سخت و دشوار، عملاً دایرهی بخشش را چنان تنگ کردهاند که بسیاری از کسانی که تا کنون خود را اهل عفو و بخشودن میدانستهاند، از دایرهی شمول بخشندگان خارج خواهند شد.
البته نویسندگان، احتمالاً همانطور که روانشناسان را شایستهی اظهارنظر در این حوزه نمیدانند، ما خوانندگان معمولی را هم لایق اظهارنظر نخواهند دانست. اما به هر حال، شاید بتوان گفت نگاه سختگیرانه و تنگ کردن دایرهی تعریف این نوع رفتارها الزاماً مثبت و اثربخش نخواهد بود.
در پایان باید اشاره کنیم که کتاب بخشودن توسط آقای خشایار دیهیمی ترجمه شده و #نشر گمان آن را به بازار عرضه کرده است. با توجه به ظرافتهای بسیاری که در متن این کتاب و موضوع مورد بحث وجود دارد، باید گفت که ترجمه بسیار زیبا و روان بوده و از دقت بالایی بهرهمند است.
چند تذکر دربارهٔ بخش معرفی کتاب متمم
متمم سایت فروش کتاب نیست. و جز کتاب «از کتاب» محمدرضا شعبانعلی - که خود متمم آن را منتشر کرده - صرفاً به معرفی، بررسی و نقد کتاب میپردازد.
صِرف معرفی کتاب در متمم لزوماً به معنای تأیید محتوای آن کتاب نیست. پس حتماً متن معرفی را کامل بخوانید. ممکن است نقاط ضعف برخی کتابها پررنگتر از نقاط قوتشان باشد. ضمن این که معرفی کتاب در متمم لزوماً به این معنا نیست که آن کتاب جزو منابع تدوین درسها بوده است. جز در مواردی که صریحاً به این نکته اشاره، در باقی موارد صرفاً ممکن است با هدف آشنایی کلی با موضوع یا نویسنده و یا نقد کتاب به آن پرداخته شده باشد.
متمم برای معرفی کتابها هیچ نوع هزینهای دریافت نمیکند و صرفاً اهداف آموزشی خود را مد نظر قرار میدهد.
دستهبندی کتاب های روانشناسی و توسعه فردی
کتابهایی در مورد یادگیری و مدل ذهنی
چند کتاب درباره بهبود مهارت های ارتباطی
مطالب، فایلها و کتابهای مربوط به کتابخوانی
خرید کتاب از کتاب نوشته محمدرضا شعبانعلی
راهنمای خواندن و خریدن کتاب (فایل صوتی)
کتابخوانی | چگونه کتابخوان شویم؟
فهرست کتابهای پیشنهادی برای ترجمه
پاراگراف فارسی | جملات منتخب کتابها
دوست عزیز.
شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهی عبور) میتوانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.
همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همهی درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. فهرست برخی از درسهای مختص کاربران ویژه متمم را نیز میتوانید در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
از میان درسهایی که در فهرست بالا آمده است، درسهای زیر از جمله پرطرفدارترین موضوعات هستند:
دوره MBA | مذاکره | کوچینگ | توسعه فردی
فنون مذاکره | تصمیم گیری | مشاوره مدیریت
تحلیل رفتار متقابل | تسلط کلامی | افزایش عزت نفس
چگونه شاد باشیم | هوش هیجانی | رابطه عاطفی
خودشناسی | شخصیت شناسی | پرورش کودکان هوشمندتر
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدیریت تعارض به شما پیشنهاد میکند:
- مدیریت تعارض | تعریف تعارض چیست؟
- حل تعارض | شما کدامیک از این اشتباهات را انجام میدهید؟
- انواع تعارض | آشنایی با ریشههای تعارض
- سبک های رفتاری | آشنایی با سبک های مدیریت تعارض
- پرسشنامه توماس کیلمن در مدیریت تعارض
- آیا در ارتباطات و مذاکره رفتار انفعالی تهاجمی دارید؟
- مواجهه با رفتار انفعالی تهاجمی
- از میان تکنیک های مدیریت تعارض کدام بهتر و مناسبتر است؟
- در تعارضها و مذاکرهها، باختن هم میتواند یک انتخاب درست باشد
- حکمیت چه تفاوتی با میانجیگری دارد؟
- نقش مدیران در ایجاد و افزایش تنش و تعارض در محیط کار
- انواع سوال و شیوه سوال پرسیدن در تعارضها و اختلافنظرها
- کفشهایم کو؟ (بررسی روش های حل تعارض)
- مشکل ما با دیگران معمولاً چندبعدی است
- رابطهی خشونت و هویت فردی انسانها
- کتاب بخشودن | با کسانی که با شما بد کردهاند چه میکنید؟
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : فاطمه خالقی
گاهی بخشیدن نابخشودنی ترین کارِ ممکن است. جایی که مرزِ بخشیدن و غیرقابلِ بخشش بودن را گم میکنیم.
و جناب یالوم در این مورد نوشته اند: نبخشیدن و غیرقابل بخشش بودن دو مطلب متفاوت است. غیرقابل بخشش بودن مسئولیت را خارج از اختیار شخص نگه می دارد، در حالی که در مورد نبخشیدن خود فرد مسئولیت خودداری از گذشت را به عهده دارد.