تعریف کاریزما چیست؟ به چه کسانی کاریزماتیک میگوییم؟
پیشنیاز درسهای تعریف کاریزما و افزایش کاریزما
پیشنهاد میکنیم پیش از مطالعهٔ مجموعه درسهای کاریزما، تمرین ورود به بحث (زیر درس کاریزما چیست و ویژگی افراد کاریزماتیک چیست؟) را انجام دهید.
انجام این تمرین فرصت کوتاهی است تا ذهنیت و مفروضات خود را دربارهٔ کاریزما مرور کرده و دیدگاه خود را در زمینهٔ معنای کاریزما و شخصیت کاریزماتیک با سایر دوستانتان مقایسه کنید.
علاوه بر این، دسترسی به بعضی از درسهای کاریزما صرفاً برای کسانی امکانپذیر خواهد بود که تمرین ورود به بحث را انجام دادهاند.از دوستان متممی انتظار میرود پس از مطالعه این درس
◼️ بتوانند چند تعریف از کاریزما را بیان کرده و چند مورد از ویژگی های افراد کاریزماتیک را فهرست کنند.
◼️ نام ماکس وبر را به عنوان نخستین کسی که کاریزما را در مباحث اجتماعی مطرح کرد به خاطر بسپارند و بگویند کاریزماتیک بودن از نظر وبر چه معنایی داشت.
◼️ بتوانند توضیح دهند که در طول چند دههٔ اخیر، نگاه به کاریزما چگونه تغییر کرده و دانشمندان رشتههای مختلف چه مباحثی را به حوزهٔ کاریزما افزودهاند.
صفتها و ویژگیهای بسیاری وجود دارند که به سادگی میتوانیم مصداقهای آنها را تشخیص دهیم. اما اگر بخواهیم آن ویژگیها را تعریف کنیم، با مشکل مواجه میشویم. مثلاً اگر بگویند چند نمونه انسان زیبا، منظرهٔ زیبا یا کار هنری زیبا نشانمان بده، بدون مشکل میتوانیم این کار را انجام دهیم. اما اگر در ادامه بپرسند «تعریف زیبایی چیست؟» گرفتار میشویم. چگونه باید زیبایی را در چند کلمه تعریف کنیم؟
کاریزما و کاریزماتیک بودن هم همین وضعیت را دارد. همهٔ ما به سادگی میتوانیم چند نمونه از افراد کاریزماتیک را در عالم مدیریت یا سیاست مثال بزنیم. اما اگر بگویند «حالا که چند فرد کاریزماتیک را نام بردی، ویژگی های افراد کاریزماتیک را هم بگو» یا اینکه «بگو کاریزماتیک بودن یعنی چه؟» مشکل شروع میشود.
در این درس میخواهیم دربارهٔ این موضوعات حرف بزنیم. درس را با معنی کلمه کاریزما آغاز خواهیم کرد و سپس به سراغ شخصیت کاریزماتیک و تاریخچه تکامل دانش کاریزما میرویم.
آنچه در ادامه میخوانید
معنی کلمه کاریزما چیست؟
مانند بسیاری از کلمه های زبان انگلیسی برای آشنایی با ریشه کلمه کاریزما و معنی کاریزماتیک بودن باید به سراغ ادبیات یونان و روم برویم. اما جستجو در آنجا هم نمیتواند پاسخ مطمئنی دربارهٔ معنای کاریزما به ما ارائه دهد. اختلافنظر دربارهٔ معنی کلمه کاریزماتیک زیاد است و هیچکس نتوانسته به یک جمعبندی نهایی برسد.
ظاهراً کلمهٔ کاریزما تقریباً با همین تلفظ (البته به شکل χάρισμα) حداقل سههزار سال پیش هم در نوشتههای یونانی به کار میرفته و بهنظر میرسد ریشه لغوی آن ربطی به «هدیه» داشته است. بر اساس این فرض، کلمهٔ Charity به معنای کار خیر هم باید از همین ریشه باشد (+).
اگر این معنای کاریزما را بپذیریم، کسی که کاریزما دارد، هدیهای از خدایان دریافت کرده و استعدادها و تواناییهای ویژهای دارد. در زبان انگلیسی همین الان هم اصطلاح gifted به همین معنا بهکار میرود.
این معنای کاریزما با آنچه در اسطورهشناسی یونانی از «خاریس» (در انگلیسی با تلفظ Charis) روایت میشود همخوانی دارد: دختری زیبا و افسانهای که نماد زیبایی و جذابیت بوده و خدایان، این جذابیت را به او هدیه داده بودند.
بعد از گذشت چندهزار سال، آن داستانها و افسانهها فراموش شده، اما خود واژه زنده است و طیف گستردهای از مفاهیم را از ابهت، جذابیت، خاص بودن و جذبه داشتن تا معنویت، قدرت و تأثیرگذاری منتقل میکند.
همین گستردگی معنای واژه باعث شد که وقتی جان آنتوناکیس – از محققان مطرح در زمینه کاریزما – و همکارانش مقالهای درباره مفهوم کاریزما منتشر کردند، کاریزما را «موهبتی» دانستند که نه ماهیتش دقیقاً مشخص است و نه مشخصاتش چندان قابلسنجش است (+).
شخصیت کاریزماتیک یعنی چه؟
همانطور که گفتیم، محققان و صاحبنظران مختلف، کاریزما را به شکلهای گوناگون تعریف میکنند و شخصیت کاریزماتیک از نظر هر یک از آنها معنای متفاوتی دارد.
ما در ادامهٔ همین درس دربارهٔ نگاههای مختلف به کاریزما صحبت خواهیم کرد. اما برای اینکه قدم اول را برداریم، فعلاً بحثمان را با یک تعریف ساده کاریزما آغاز میکنیم تا در ادامه به نگاههای دیگر و جزئیات بیشتر برسیم. برای این منظور تعریف کاریزما از منظر رونالد ریجو (Ronald Riggio) را انتخاب کردهایم (+). نام او را در فارسی گاهی به شکل ریگیو هم مینویسند:
تعریف کاریزما
کاریزما یک ویژگی خاص است که افراد بهرهمند از آن میتوانند با تکیه بر این ویژگی با دیگران ارتباط برقرار کرده، بر روی آنها نفوذ داشته و الهامبخش آنها باشند.
این الهامبخشی و ارتباط صرفاً بر پایهٔ منطق نیست. بلکه در عمیقترین سطوح عاطفی و احساسی هم اتفاق میافتد.
انسانهای کاریزماتیک از نگاه دیگران جذاب به نظر میرسند و معمولاً در برقراری ارتباط اثربخش هم بسیار ماهرند.
کاریزما در طول تاریخ علاقهمندان ثابتی نداشته است. در هر دوره گروه متفاوتی جذب این بحث شدهاند و نگاهها و تفسیرهای خاص خود را به آن افزودهاند. حاصل این تنوع نگرشها، یک مجموعه دانش گسترده، چندوجهی، جذاب، و البته گاهی متناقض و متعارض است.
برای اینکه اصطلاح کاریزما و بحث افراد کاریزماتیک را بهتر درک کنید، در ادامه به مرور مختصر تاریخچه کاریزما میپردازیم و توضیح میدهیم (+).
◼️ کاریزما با رویکرد مذهبی و معنوی
از ابتدای تاریخ انسان تا اوایل قرن بیستم کاریزما تقریباً معنی یکسانی داشته است؛ نوعی جذبه و شکوه معنوی. معمولاً در کتابها توضیح میدهند که متکلمان مسیحی در قرن اول میلاد مسیح بحث کاریزمای معنوی را آغاز کردند. اما واقعیت این است که پادشاهان هم هر جا فرصتی بوده سعی میکردهاند زیر چتر مذهب و اعتقادات مذهبی قرار بگیرند و خود را نور آسمانها و زمین یا نمایندهٔ خداوند بر زمین معرفی کنند. احتمالاً همین نکته باعث شده است که کلمهٔ «فرهمندی» به عنوان معادل فارسی کاریزما انتخاب شود (فره ایزدی و …).
این نوع نگاه به کاریزما تا اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم ادامه داشت و کمتر کسی به تعریف علمی کاریزما فکر میکرد.
◼️ کاریزما از منظر جامعه شناسی و علوم سیاسی
بیش از یک قرن است که جامعهشناسان و نظریهپردازان علوم سیاسی علاقهٔ ویژهای به کاریزما و رهبران کاریزماتیک نشان دادهاند. این علاقه کاملاً قابلدرک است. با یک مرور ساده به تاریخ و بررسی رهبران بزرگ، کسانی را میبینیم که قدرت رسمی چندانی نداشتهاند (مثلاً گاندی و ماندلا). اما با جذبه شخصی و نفوذ در دیگران توانستهاند تحولات بزرگ اجتماعی و جنبش های اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار پدید آورند. علاوه بر این رهبران و سیاستمدارانی را میبینیم که بهطرز شگفتانگیزی بخش بزرگی از مردم را با خود همراه کرده و به کارهای دیوانهوار و غیرقابلدرک وادار کنند (مثلاً هیتلر و استالین). طبیعی است که جامعهشناسان و نظریهپردازان سیاست منشاء قدرت و مشروعیت این نوع افراد کاریزماتیک را بررسی کنند و ببینند چه رفتارها و ویژگیهایی باعث میشود چنین افرادی چنان ظرفیت عظیمی برای تغییر ساختارهای اجتماعی و سیاسی بهدست آورند.
در میان این طیف (جامعهشناسان و نظریهپردازان علوم سیاسی) اولین کسی که دربارهٔ کاریزما صحبت کرد، ماکس وبر بود (اوایل قرن بیستم). ماکس وبر سخنرانیای دربارهٔ حرفهٔ سیاست انجام داد که بعداً در قالب جستاری با نام Politics as a Vocation منتشر شد (جستار چیست؟). او در آن جستار توضیح میدهد که برای مشروعیتِ تسلط بر دیگران، سه منبع قدرت وجود دارد:
- تسلط و اقتدار مبتنی بر سنت
- تسلط و اقتدار مبتنی بر کاریزما
- تسلط و اقتدار مبتنی بر قانون
تسلط مبتنی بر سنت را میشناسیم: او «رئیس قبیله است» یا «او سلطان است.» قبیله همیشه رئیس رئیس داشته. مملکت همیشه سلطان داشته. پس الان هم باید او بالای سر ما باشد.
تسلط مبتنی بر قانون را هم درک میکنیم: بر اساس قانون، او الان رئیسجمهور یا نخستوزیر یا مدیرعامل منتخب هیئتمدیره است. من باید از او تبعیت کنم چون قانون از او حمایت میکند و اگر به حرف او و ترجیحات او توجه نکنم، ناگزیر باید به قانون پاسخگو باشم (تمکین به خاطر قانون).
اما آنچه در حرفهای وبر برای ما مهم است، تسلط مبتنی بر کاریزماست: او قهرمان است. او اعتمادبهنفس بسیار زیادی دارد. او توانمندتر از من، برتر از من و دارای استعدادهای خاص و فراتر از عرف انسانی است. موهبتی در او هست که در من نیست و من باید حرف او را بپذیرم. یا بهتر است برای رسیدن به هدف، مسیری را که او پیشنهاد میکند دنبال کنم:
به این نکته توجه کنید که وبر کاریزما را از نگاه مردم (به عنوان ناظر) تعریف میکند. به عبارتی از نگاه وبر وقتی میگوییم آن آقا یا خانم کاریزما دارد، لازم است بگوییم برای چه کسی و از دید چه کسانی کاریزما دارد.
وبر همچنین اشاره میکند که قدیمیترین نمونههای تاریخی کاریزما را در رهبران مذهبی سراغ داریم. و نیز به این نکته اشاره میکند که بخش مهمی از رابطه فرد کاریزماتیک با پیروان و طرفدارانش از جنس احساسی است. احساساتی که معمولاً در ترس و امید ریشه دارند. او همچنین به نقش شرایط اجتماعی هم توجه دارد. مثلاً اینکه در شرایط بحران اجتماعی بیشتر احتمال دارد که رهبران کاریزماتیک ظهور کنند.
هنوز هم تعریف کاریزما در علوم اجتماعی و میان جامعه شناسان کموبیش به تعریف وبر نزدیک است.
◼️ کاریزما در روانشناسی
بعد از جامعهشناسان، در نیمههای قرن بیستم، روانشناسان به سراغ کاریزما رفتند. بخش قابلتوجهی از مطالعات و نظریههای کاریزما که اکنون میخوانیم و میآموزیم، از سوی روانشناسان مطرح شدهاند.
روانشناسان بیش از هر چیز به ویژگی های افراد کاریزماتیک و تأثیر شرایط محیطی بر شکلگیری کاریزما توجه داشتهاند. مثلاً دربارهٔ این پرسش تحقیق کردهاند که آیا کاریزماتیک بودن یک ویژگی اکتسابی (حاصل یادگیری و تلاش و تمرین) است یا این که ویژگیهای دیگر (از میراث ژنتیکی یا بحرانهای محیطی) کاریزما را به وجود میآورند؟ از آنجا که موضوع رابطه میان انسانها برای روانشناسان جذاب است، در مقالات روانشناسی این سوال را هم زیاد میبینیم که رابطهٔ مخاطبان و پیروان با فرد کاریزماتیک چگونه است؟ مثلاً بر اساس چه معیارهایی کاریزما را ارزیابی میکنند و در چه شرایطی تصمیم میگیرند در برابر فرد کاریزماتیک کرنش کرده یا پیروی از او را بپذیرند؟
همانطور که میدانید، در روانشناسی رویکردهای مختلفی وجود دارد و طرفداران هر رویکرد، نگاه متفاوتی را برای تحلیل پدیدهها بهکار میگیرند.
برخی روانشناسان فرویدی معتقدند که نگاه مردم به افراد کاریزماتیک، مانند نگاه کودک به والدین است. انسانها پس از اینکه از ضعف خود آگاه میشوند، به جستجوی افراد کاریزماتیک برمیخیزند و سعی میکنند در آنها ویژگیهایی را بیابند که بتواند خلاءها و ضعفهایشان را پوشش دهد. گاهی از این روانشناسان میشنویم که حتی لهجه یا پوشش متفاوت و بهطور کلی هر تفاوت یا ابهامی که فرد کاریزماتیک را دورتر یا بالاتر از افراد عادی جلوه دهد، میتواند باور به کاریزمای فرد را افزایش دهد.
روانشناسان دیگری هم بوده و هستند که کاریزما را با تکیه بر رویکرد صفاتی بررسی میکنند. آنها بر این پرسش متمرکز هستند که «آیا مجموعهای از صفات شخصیتی وجود دارد که بگوییم افراد کاریزماتیک از آن بهرهمند هستند و هر کس از این صفات بهرهمند باشد میتواند به رهبری کاریزماتیک تبدیل شود؟»
تحلیل کاریزما از منظر روانشناسی همواره جذاب بوده و هنوز هم کتابها و مقالات متنوعی در حوزه روانشناسی کاریزما منتشر میشود.
◼️ کاریزما در مدیریت و رهبری سازمانی
بحث کاریزما در قلمرو مذهب، روانشناسی و جامعهشناسی محدود نماند و در دهههای آخر قرن بیستم به دنیای مدیریت کشیده شد.
مدیران و کارآفرینان به نتیجه رسیدند که آنها هم به چنین جاذبه و اقتداری نیاز دارند. به نظر میرسید قدرتی که با تکیه بر چارت سازمانی به دست میآید، برای برانگیختن کارکنان کافی نیست. شاید یک مدیر بتواند با تکیه بر قدرت رسمی کارمندان را مجبور کند که در ساعت رسمی بهتر کار کنند، اما نمیتواند به آنها آنقدر انرژی و انگیزه دهد که از چارچوب وظایف رسمی و شرح شغل خود فراتر روند.
به همین علت، این سوال در ذهن مدیران شکل گرفت که چگونه یک مدیر کاریزماتیک باشد و طبیعتاً در پاسخ به این سوال (که مخاطبان و در واقع مشتریان جدیدی برای موضوع کاریزما ایجاد کرده بود) بحث کاریزما و زیرشاخههای آن (افزایش کاریزما، رفتارهای کاریزماتیک، کاریزما برای رهبری تحول و …) به سرعت جای خود را در کتابهای مدیریت و رفتار سازمانی باز کردند.
نظریهپردازان مدیریت این اندیشه را جا انداختند که قرار نیست فقط در فضاهای اجتماعی و سیاسی به دنبال رهبران کاریزماتیک بگردیم. یک مدیر هم در داخل سازمان و کسب و کار خود میتواند نقش یک رهبر کاریزماتیک را بر عهده بگیرد.
◼️ کاریزما در عصر رسانه و شبکه های اجتماعی
از چند قرن پیش تا چند دهه قبل، شهرت میتوانست تا حدی بهشکل خودکار کاریزما را با خود به همراه بیاورد. فرض کنید در قرن هجدهم هستید و در اروپا زندگی میکنید. ناگهان میبینید که ولتر به رستورانی آمده که شما در آن نشستهاید. همین که چنین فرد نامداری پشت میز مجاور شما نشسته، نوعی کرنش ایجاد میکند. توجهتان به او جلب میشود و رفتارهایش را دنبال میکنید. معمولاً شهرت، حاصل شایستگی یا قدرت بوده و همینها میتوانسته نوعی جاذبه و جذبه ایجاد کند. در قرن بیستم، هنر و بازیگری هم به مسیرهای قبلی کسب شهرت اضافه شد.
در دوران دیجیتال و عصر شبکه های اجتماعی اتفاق جالبی افتاد. شهرت دموکراتیزه شد (+) و در اختیار کسانی قرار گرفت که در گذشته معمولاً سهمی از آن نداشتند. میانبرهایی برای تبدیل شدن به سلبریتی و اینفلوئنسر به وجود آمد (حتی راحتتر از مسیر ناهموار هنر و بازیگری). دسترسی راحتتر به شهرت، باعث شد که شهرت به خودی خود جاذبه و جذبه نداشته باشد. و حالا این سوال پیش آمد که یک سلبریتی یا اینفلوئنسر برای افزایش کاریزما باید چه کاری انجام دهد و چگونه رفتار کند؟ اینگونه بود که دانش کاریزما باز هم مشتریان تازهای پیدا کرد و در کنار مباحثی مثل برندسازی شخصی قرار گرفت.
بخش زیادی از مباحث کاریزمای دیجیتال تقریباً تکرار همان مباحث کلاسیک کاریزماست. اما کسانی هم بودهاند که در زمینهٔ کاریزما در شبکه های اجتماعی و فضای آنلاین حرفهای تازهای زدهاند و چیزهایی به مباحثی که قبلاً وجود داشته افزودهاند (+/+).
◼️ کاریزما از منظر اخلاق
کاریزما یک نوع قدرت است و مثل هر قدرت دیگر میتواند در مسیر اخلاقی، ضداخلاقی یا غیراخلاقی به کار گرفته شود. چنانکه ریچارد پرلوف میگوید (+): «کاریزما به همان اندازه که میتواند به کار مارتین لوتر کینگ بیاید، برای هیتلر هم مفید است و همانقدر که گاندی از کاریزما بهره میبرد، بن لادن هم آن را بهکار میگیرد.» پس طبیعی است که متخصصان و متفکران اخلاق به موضوع کاریزما علاقه داشته باشند و جنبههای اخلاقی کاریزما را بررسی کنند.
در سالهای اخیر علاقه به بحث اخلاق در بهکارگیری کاریزما بیشتر شده و از زوایای مختلف به آن پرداخته میشود؛ از کاریزما در خدمت جنبشهای سازنده اجتماعی تا کاریزمای رهبران فاشیست تا بهکارگیری کاریزما در کلاهبرداری.
تری پرایس (Terry Price) یکی از افراد مطرح در حوزهٔ اخلاق رهبری و کاریزما محسوب میشود.
کاریزمای فردی | آیا کاریزما در زندگی روزمره هم مصداق دارد؟
وقتی تعریف کاریزما و تاریخچه واژه کاریزما را میبینیم، بهنظر میرسد که بخش قابلتوجهی از علم کاریزما حول موضوع رهبری و جهت دادن به انسانها شکل گرفته و کلمه کاریزما بیشتر در کنار اصطلاحاتی مثل رهبری کاریزماتیک و رهبری تحولگرا بهکار میرود.
پس منطقی است این سوال به ذهنمان برسد که: آیا کاریزما در زندگی روزمره هم کاربرد دارد؟ آیا میشود در ارتباطات روزمره از کاریزما حرف زد؟ مثلاً «مادر من شخصیت کاریزماتیک دارد» یا «این دختر کاریزماتیک است» یا «آن پسر کاریزماتیک است» یا «در گروه کتابخوانیمان کسی را دیدم کاریزما داشت» یا «ما برای مدیریت شرکتمان به یک آدم کاریزماتیک نیاز داریم.»
یا اینکه آیا میتوان در مورد کسی که در یک شغل متعارف کار میکند و نوع کارش از جنس رهبری نیست از صفت کاریزماتیک استفاده کرد؟ مثلاً «انباردار کاریزماتیک» یا «مسئول دفتر کاریزماتیک» یا «فروشنده کاریزماتیک؟»
پاسخ کوتاه و مختصر این سوال یک کلمه است: «بله.»
اما این «بله» را میتوان از دو زاویهٔ مختلف توضیح داد و توجیه کرد. یک روش این است که مانند پاشن و دیسمایر در کتاب روانشناسی رهبری مفهوم رهبری را بزرگ و وسیع تعریف کنیم که شامل انسانهای عادی هم بشود. و روش دیگر – که این هم در میان دانشگاهیان طرفداران بسیار دارد – این است که کاریزما را آنقدر بزرگ و گسترده تعریف کنیم که در تعاملات و گفتگوهای روزمره هم مصداق پیدا کند (+/+/+).
پاشن و دیسمایر در کتاب روانشناسی رهبری خود مفهوم رهبری را بسیار گسترده در نظر میگیرند. آنها میگویند حتی تربیت فرزندان را هم میتوان یک پروژهٔ بلندمدت رهبری در نظر گرفت. چون پدر و مادر میخواهند زندگی فرزند خود را در مسیری که مناسب و مطلوب میدانند هدایت کنند. درست است که معمولاً مسیری که فرزندان طی میکنند با آنچه والدین مد نظر داشتهاند تفاوت دارد، اما این اتفاق در مورد بقیهٔ رهبران هم میافتد و پدیدهای کاملاً شناختهشده است.
با این نوع نگاه به رهبری، بسیاری از تعاملات روزمره را میتوان زیرمجموعهٔ رهبری دانست و طبیعتاً بسیاری از آنچه دربارهٔ رهبری کاریزماتیک گفته میشود، در تعاملات روزمره هم مصداق و معنا پیدا میکند.
کنستانتین تسکی (گاهی تسخای نوشته میشود) نمونهای از کسانی است که به جای بزرگ کردن قلمرو رهبری، مفهوم کاریزما را وسیع در نظر میگیرند. این گروه از محققان میگویند: کاریزما یعنی تأثیرگذاری خارقالعاده (بیشتر از حد عادی) و توانایی جلب نظر و توجه دیگران و برانگیختن آنها در راستای هدفی که فرد مد نظر دارد. هر کسی در یک تعامل روزمره با فرد دیگر هم این ویژگیها را داشته باشد، کاریزماتیک است و لازم نیست برای یافتن افراد کاریزماتیک جهان فقط به دنبال رهبران بزرگ سیاسی و مذهبی یا مدیران شرکتها باشیم.
با این تعریف، جملههایی مانند «به مطب پزشک رفتم و یک منشی کاریزماتیک داشت» یا اینکه «فلان بازیگر چهره کاریزماتیک دارد» قابلدفاع هستند و نادرست محسوب نمیشوند.
مستقل از این که کدام رویکرد را دنبال کنیم، یک ویژگی مشترک در هر دو آن ها وجود دارد: برخلاف نظریههای اولیه در مورد کاریزما که غالباً از مذهب و سیاست ریشه گرفته بودند، در اینجا کاریزما ریشهای غیرمذهبی و غیرسیاسی دارد. به همین علت در سادهترین تعاملات روزمره هم معنا پیدا میکند.
در نگاه قدیمیتر به محض اینکه از فرد کاریزماتیک حرف میزدند باید میگفتند که او برای کدام جامعه یا کدام قوم یا کدام گروه بزرگ از مخاطبان کاریزماتیک است. اما حالا یک نفر میتواند بگوید: «رفتم از فروشنده خواهش کنم این کیف را به خاطر خراش روی دستهاش پس بگیرد. اما آنقدر کاریزماتیک بود که با نخستین توضیحش، از درخواستم صرفنظر کردم و برگشتم.»
اگر کسی ایراد بگیرد که صفت کاریزماتیک مختص رهبران است، امثال پاشن میگویند: پیش بردن کار فروش هم نوعی رهبری است. امثال تسکی هم خواهند گفت: کاریزماتیک بودن یعنی جذبه، نفوذ و تأثیرگذاری و هر کسی میتواند نشانه های کاریزماتیک بودن را داشته باشد.
این شکل از کاریزما را گاهی «کاریزمای فردی» مینامند (+).
بهاینترتیب پس از جامعهشناسان و پژوهشگران سیاست و روانشناسی و متخصصان رسانه و اخلاق، مربیان توسعه فردی هم به سراغ کاریزما آمدند و به تدریج دوره های آموزش کاریزما و افزایش قدرت کاریزماتیک به عنوان بخشی از سرفصل برنامه های توسعه فردی رواج پیدا کرد.
یکی از دردسترسترین کاربردهای کاریزما به مهارت ارتباطی و مذاکره مربوط میشود. همهٔ ما بهتجربه درک کردهایم که کاریزما میتواند یکی از منابع قدرت در مذاکره باشد (فهرست کامل منابع قدرت در مذاکره). کسانی هستند که حتی وقتی همهٔ بازی به نفعشان نیست و همهٔ امتیازها در دستشان نیست، همچنان میتوانند با تکیه بر کاریزمای خود در مذاکره دست بالا را داشته باشند. یا اگر هم دست بالا را ندارند، در وضعیت ضعف و بیچارگی قرار نمیگیرند. نوعی ابهت و جذبه در وجود این افراد است که به سادگی به چشم میآید. محققان و پژوهشگران حوزهٔ متقاعدسازی هم این تجربه را تأیید میکنند و میگویند که عدهای میتوانند با تکیه بر کاریزمای شخصی کفهٔ مذاکره را تا حدی به سمت خود سنگینتر کنند (+).
در آخرین گام، شوق یادگیری کاریزما حتی از کاریزما در مذاکره هم عبور کرده و در فضاهای پیشپاافتادهتر مشتری پیدا کرده است: کسانی که دوست دارند در مهمانیها و گفتگوهای روزمره کاریزما داشته باشند و با تکیه بر کاریزما دیگران را به خود جذب کنند.
به همین علت، زیاد پیش میآید که ببینید کاریزما را در کنار جذابیت قرار میدهند (خصوصاً در کتابها و کلاسهایی که قصد کسب درآمد از این بحث دارند). چه بپسندیم و چه خوشمان نیاید، واقعیت این است که همین شوق جذاب بودن، نقش مهمی در رونق بحث کاریزما و حتی ترغیب پژوهشگران به بررسی بیشتر این موضوع داشته است.
پیشنهاد | دوره برندسازی شخصی (فایل صوتی آموزشی)
بیشتر درسهای متمم به صورت متنی تنظیم و منتشر میشوند. اگر به پرسونال برندینگ یا همان برندسازی شخصی علاقهمند هستید اما یادگیری صوتی را ترجیح میدهید میتوانید مجموعه فایلهای صوتی دوره پرسونال برندینگ را خریداری کرده و گوش دهید.
محمدرضا شعبانعلی در این دوره پرسونال برندینگ در قالب یک مجموعه فایل صوتی ۳۱۵ دقیقهای، جنبههای مختلف برندسازی شخصی از تعریف و تاریخچه تا نکات و تکنیک های پرسنال برندینگ را توضیح میدهد. همچنین اشتباهات برندسازی شخصی را مرور و بررسی میکند.
برای مشاهدهی سرفصل دوره برندینگ و فهرست موضوعات مطرح شده در دوره برندسازی شخصی و نیز گوش دادن به بخشهایی از آن میتوانید روی دکمهی زیر کلیک کنید:
شما با عضویت ویژه در متمم، میتوانید به درسها و آموزشهای بسیاری از جمله موضوعات زیر دسترسی کامل داشته باشید:
موضوعات زیر، برخی از درسهایی هستند که در متمم آموزش داده میشوند:
دوره MBA (یادگیری منظم درسها)
استراتژی | کارآفرینی | مدل کسب و کار | برندسازی
فنون مذاکره | مهارت ارتباطی | هوش هیجانی |تسلط کلامی
توسعه فردی | مهارت یادگیری | تصمیم گیری | تفکر سیستمی
کوچینگ | مشاوره مدیریت | کار تیمی | کاریزما
عزت نفس | زندگی شاد | خودشناسی | شخصیت شناسی
مدیریت بازاریابی | دیجیتال مارکتینگ | سئو | ایمیل مارکتینگ
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری پرورش کاریزما به شما پیشنهاد میکند:
- کاریزما چیست و ویژگی افراد کاریزماتیک چیست؟ (ورود به بحث)
- تعریف کاریزما چیست؟ به چه کسانی کاریزماتیک میگوییم؟
- چگونه کاریزماتیک باشیم؟ مهارتهای کلامی افراد کاریزماتیک
- چگونه کاریزماتیک باشیم؟ ویژگی های ذهنی و رفتاری
- اشتیاق به عنوان یکی از ویژگی های افراد کاریزماتیک
- چگونه کاریزماتیک شویم؟ اولویت اول، یکپارچگی، تمامیت و درستی است
- رابطه افراد کاریزماتیک با دو ابزار ترس و قدرت
- نقش اعتماد به نفس در افزایش کاریزما
- خوش بینی از جمله ویژگیهای افراد کاریزماتیک است
- کتاب افسانه کاریزما | چند نکته درباره داشتن شخصیت کاریزماتیک
- زندگی و اندیشه وارن بنیس (از متفکران حوزهی رهبری سازمانی)
- تفاوت مدیر و رهبر | رهبری سازمانی چگونه معنا پیدا میکند؟
- چند کتاب در مورد کاریزما
- کتاب قوانین کاریزما | چگونه کاریزماتیک باشیم؟ | توصیههایی برای افزایش کاریزما
- کتاب قبایل (قبیله ها) نوشته ست گادین
- معرفی کتاب روانشناسی رهبری | روش دستیابی به کاریزما و اقتدار
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : سپهر فریدی
ترتیب بسیار خوبی بود بین درس های پیرامون کاریزما
نمیدونم که آیا صلاح میدونید به بحثِ کمتر گفته شده ای در مورد کاریزما، دقیقتر بگم کاریزماتیک ها بپردازید
و اون هم هزینه ی کاریزماست.
افراد کاریزماتیک، در تمام جنبه هایی که بیان شد، همواره در حال پرداخت هزینه هایی هستند که عموما هزینه های کمی نیستن.
از صرف انرژی برای حفظ و ارتقا استاندارد های جذابیت گرفته، تا کنترل انسان های محیط، از خطرات فشار های روانی حاصل از زندگی پرفکشنیستی تا وحشت دایمی فروریختنِ پایه های رهبری احساسیِ اطرافیان و ده ها هزینه ی پنهان دیگری که عموما توسط این تیپ شخصیتی اعتراف و ابراز نمیشه. شاید به همین دلیل هم این بُعد، همواره برای اطرافیان پنهان میمونه.
درسته که قسمت عمده ای از خصوصیات کاریزماتیک یک انسان، نیاز به آموزش آکادمیک نداره، اما شاید، مراقبت این شخص از خودش، گاهی نیاز به آموزش داشته باشه...نیازی که احتمالا ابراز نخواهد شد
آدمها وقتی کاریزماتیک به نظر میرسند که اعتمادبهنفس بالایی داشته باشند و بتونن خوب با دیگران ارتباط بگیرن.
صداقت و انرژی مثبتی که از خودشون نشون میدن، بقیه رو به سمتشون جذب میکنه. زبان بدن، نگاه و حتی طرز حرف زدنشون طوریه که حضورشون دیده میشه. علاوه بر این، توانایی الهامبخشی دارن و میتونن دیگران رو برای رسیدن به هدفهای بزرگتر تشویق کنن.
میشه گفت کاریزما در واقع یه جور جذابیت ترکیبیه که با رفتار، احساسات و ارتباطات قوی ساخته میشه.
تعریف کاریزما از نگاه من:
افراد کاریزماتیکی که من دیدم معمولا جذبه دارند و گیرا هستند. باقی افراد دوست دارند با آنها همکاری کنند، چون میدانند این همکاری در نهایت دستاوردی خواهد داشت.
پنج ویژگی (صفت) افراد کاریزماتیک:
سخت کوش
دائم در حال یادگیری و درس گرفتن از شکستها و پیروزیها
مثبت اندیش
داشتن تفکر سیستمی
هدفمند بودن به خصوص در بلند مدت
رابطهی بین مخاطب و کاریزما:
افراد کاریزماتیکی که من در نظر دارم معمولا برای همه جذاب هستند. یعنی همه در گیرایی آنها هم نظر هستند.
انگیزانندهها:
به نظرم شناخته شدن به صفتی خوب در نظر سایر افراد (نیاز به تایید شدن) جذاب است.
همچنین توانایی درست انجام دادن کارها و ارائه آن (کاربلد بودن) یک ویژگی بسیار مهم است که باعث افزایش درخواست همکاری و موقعیتهای پیش رو میشود. معمولا افراد کاربلد کاریزماتیک هم هستند.
دوستان یک فرد کاریزماتیک:
طبق تجربه من افراد کاریزماتیک توانایی همکاری با طیف وسیعی از افراد را دارند. به عبارتی مهارت مذاکره، حل تعارض و همراه کردن سایرین با خود را در سطوح بالا دارند. همین امر باعث میشود خیلی از افراد تبدیل به دوستان خوب و نیروهای مفیدی برای آنها باشند.
کاریزما در طول تاریخ تغییرات بسیاری داشته . در گذشته شاید رهبرانی بودند که با یک صحبت و فرمان باعث میشدند مخاطب خود را در میدان جنگ روی مین بیاندازد و یا به خود بمب ببندد و عملیات انتحاری انجام دهد .( که به نظر من این قدرت کاریزما ترکیبی با سنت و یا مذهب بایست داشته باشد تا کارهایی مغایر با ارزش های انسانی صورت گیرد) . و آنچه امروزه باعث تغییر قدرت کاریزما شده بخشی میتواند دنیای دیجیتال و دسترسی عموم مردم باشد . امروزه بعد از سخنرانی فلان رئیس جمهور اگر یک جمله را درست بیان نکند و یا در پله هواپیما پایش بلغزد بلافاصله میم (Meme) های مختلفی برایش ساخته میشود . از صداگذاری های طنز بگیر تا استیکر های مختلف . اما در گذشته گاها تصویر رهبران را در ماه و ستاره های دیگر میدند (که همان ترکیب کاریزما با بعد معنوی مذهبی بود) و اگر آن زمان نیز دنیای دیجیتال وجود داشت به نظر من قدرت کمتری رهبران کاریزماتیک (آن زمان) داشتند.
در حوزه رهبری در سازمان ها انچه امروز به عنوان یک آفت مهم باید به آن توجه کرد تقلید رفتار کاریزماتیک توسط بعضی از مدیران است که مشکلات عدیده ای را در سازمان ها به دنبال دارد. علت آن رشد قارچ گونه این دست از مدیران بدون داشتن دانش تخصصی و ارتباطی و یک شبه جهش کردن است که از درون تهی بوده و سعی در رفتار گوساله سامری وار با کمک کردن از امر تقلید می باشد.
همانطور که ریشه ارتباط کاریزماتیک را در قلمرو مذهب را حول موضوع ترس و امید معرفی کرده اند و روانشناسان بر عبور از ضعف ها و ترس ها تکیه می کنند، به نظر می رسد کاریزما در مدیریت و رفتار سازمانی بر ریشه باور تکیه دارد که افراد سازمانی به رهبر خود دارند برای دستیابی به پیروزی و موفقیت سازمان به کمک تیم خود و اراده کاریزماتیک رهبر
کاریزما به بیان ساده قابلیت جلب اعتماد افراد بیش از خودشان است. یکی از خصوصیات کلیدی فرد کاریزماتیک این است که در معاشرت با افراد به آنها توجه میکند. فعالانه و همدلانه گفتگو میکند و از آنجا که اعتماد افراد را به خوبی جلب می نماید دیگران می توانند اختیار خود را به اراده رهبر کاریزماتیک واگذار نمایند چرا که به این باور میرسند که” او بیشتر خودم دلسوز من است و می تواند بهتر تصمیم گیری کند.” افراد کاریزماتیک نماد ۶ ویژگی . اعتماد به نفس ، خونگرمی ، تخصص ، دلسوزی ، پیشرو بودن و امیدبه آینده هستند . متاسفانه یا خوشبختانه تمامی این ویژگیها قابل یادگیری و نمایش هستند. پس کاریزما یک صفت صرفا ذاتی نیست و کاملا قابل هویت سازی است.
کاریزمای فردی بسیار برای من جالب بود. افرادی رو می شناسم که بدون ادا درآودن و تظاهر، ویژگی ها و صفت هایی رو دارند که مجموعهی آن صفت ها از آنها یک فرد کاریزماتیک ساخته. اون ها برای کاریزماتیک بودن انرژی مصرف نمی کنند، چون خود واقعی و اصیلشون هستند.
همونطور که در درس حاضر تاکید شده، یکی از فاکتورهای مهم برای شخصیت فرد کاریزماتیک اینه که مردم به اون باور دارند. این باور داشتن علتهای بسیاری داره که یکی از مهمترین دلایلش یکپارچگی رفتاری اون شخصه که باعث میشه اعتماد رو بیشتر جلب کنه.
نکته دیگه ای که به ذهنم رسید اینه که اکثر افرادی که به عنوان شخص کاریزماتیک تو ذهنم ثبت شدند کسانی بودند که ارزشها و اصولی داشتند که بهش پایبند بودند تا اونجا که حتی حاضر شدند هزینه تصمیمات و پایبندی به اصول و ارزشهایی که براشون خط قرمز هست رو بپردازند.
مرور تاریخچه کاریزما و اشنایی با انواع نگرش ها بسیار خواندنی و جذاب بود. بخصوص در سالهای اخیر که با پررنگ شدن شبکه های اجتماعی، تلاش برای کسب مخاطب بیشتر و افزایش رقابت برای کاریزماتیک دیده شدن بین اینفلوئنسر ها به شدت به چشم می خورد.
به نظر من کاریزما،یکی از مولفه های وجه تمایز در هر سطحی می باشد.
هر فردی در هر جایگاهی که باشد(رئیس جمهور،استاندار ، مدیر شرکت، پدر،مادر،فروشنده،نگهبان و….) میزان کاریزماتیک بودن آن فرد، در پیشبرد امور محوله تاثیر به سزایی دارد.
کاریزما موضوع جذابی است، اما به گمانم حداقل در جهان توسعه یافته در بسیاری از عرصهها دوران کاریزما به سر آمده. شاید بتوان گفت هر چه حاکمیت قانون بیشتر شود از میزان نیاز به کاریزما کاسته میشود. چه در سیاست چه در رهبری سازمان.
اگر جذابیت کاریزما را نتیجه کمبود چیزی در خود بدانیم چنانکه وبر و برخی روانتحلیلگران گفتهاند (برگرفته از متن)، جبران کمبودها جایگزین کاریزما خواهد شد.
افراد کاریزماتیک بدنشون و کلامشون و کل ظاهرشون باهم هماهنگ هست و اصلا نیازی به نمایش ندارند.افراد کاریزماتیک احترام را نه از سر ترس بلکه از احترام برای خود میخرند.
به نظرم فرائند شکل گیری و اثر گذاری کاریزما را میشه در یک فرآیند سه مرحله خلاصه کرد.
تضاد،نیاز و پاسخ
در مرحله اول فرد کاریزماتیک بین خودش و گروه تضاد ایجاد میکنه.
در محله دوم نیاز روانی فرد مقابل یا گروه هدف را پیدا میکنه و یا در صورت نیاز میسازه.
در مرحله سوم با استفاده از تضاد ایجاد شده و نیاز کشف شده ویا ایجاد شده به فرد مقابلش پاسخ میده.پاسخ میتونه احساسی باشه که گروه پیرو به آن نیاز داره و در این مرحله بیان و شکل و کیفیت ارتباط به نظرم خیلی مهم میتونه باشه.
به نظرم واژه مناسب تر به جای تضاد ، تمایز هست. کاریزماتیک بودن به ذات تمایزی در سطح روانشاختی است که گویا در بعضی موارد حتی به استوره سازی نزدیک میشه. البته تمایز فقط در سطح انرژی میتونه کاریزما خلق کنه ،تمایز در دیدگاه یا جهت فکری نتیجه عکس داره و منجر به ترد شدن فرد از گروه خواهد شد. همچنین این تمایز نباید رقابت ایجاد کنه بلکه فرد کاریزماتیک به عنوان پیشرو در یک گروه باید مراقب همه افراد هم باشه تا اعتماد حاصل بشه.
افراد کاریز ماتیک افرادی هستند که از همه لحاط روحی و اخلاقی جذاب و تاتیر گذارند
جمله اخر نوشته که
توجه دیگران را حلب کند
پیام را اثر بخش ارسال کند
و احساسات را درگیر کند
به نظرم قلب این جمله همان ارسال اثربخش پیام است و تمام اقدامات پیرامون ارسال پیام از قبیل لحن ، کلمه ، فضا ، قدرت بیان ، قدرت اجرای فرامین و …..
و یکی از بهترین اقدامات برای افزایش کاریزمای شخصی افزایش قدرت بیان شخص خواهد بود .
در تکمیل این درس، مشاهدۀ عینی خودم را برای دوستان متممی مینویسم:
مدیر بازاریابی در یک جلسه حضور داشت و من از ابتدا تا آخر جلسه، زیر نظرش داشتم. لباس خیلی گران قیمتی نداشت، اما فوق العاده مرتب بود؛ عطری رو استفاده کرده بود که بوش رو همه استشمام میکردند.
نوبت صحبتش که شد، به مسئول جلسه گفت سیستم و ارائه پاورپوینت رو براش فراهم کنند.
پاورپوینت باکفیتی رو ارائه داد که همیشه در ذهن من موند.
در آخر جلسه وقتی همه میخواستند بروند، با تک تک افراد دست داد.
به خاطر می آورم بعد از آن جلسه، دوستم گفت: عجب جذبهای داشت این مرد! کیف کردم!
در نگاه عامیانه، شاید همین جذابیت که به درستی اشاره داشتید، ملموس ترین وجه کاریزما بودن یک شخص باشد. جذابیتی که احساس فوق العاده در فرد ایجاد میکند.
به نظر من، کاریزماتیک بودن یک ترکیب جا افتاده و متناسب، از سیاستمداری در عین سادگی، اقتدار در عین انعطافپذیری، دقت در عین خلاقیت و مهربانی در عین جدیت هست. افرادی که بتوانند صفات شخصیتی مختلف(و متضاد) را در زمان و مکان متناسب در مواجهه با انسانهای مختلف به کار ببرند. (در کل انعطافپذیر باشند)
افراد کاریزماتیک کسانی هستند که خودشان تکلیفشان با خودشان و ارزشها و خواستههایشان معلوم است. خودشان میدانند که چه میخواهند و چه نمیخواهند، چه چیزی برایشان ارزشمند است و چه چیزی ارزشمند نیست؛ و به دلیل همین «خودآگاهی شخصی» است که آنها را از نظر دیگرانْ جذاب، کاریزماتیک و لایقِ پیروی کردن میکند.
به قول فروید، مردم چیزهایی را در دیگران دوست دارند و برایشان جذاب است که خودشان آن را نداشته باشند یا به دلایل اجتماعی و تربیتی و… برایشان «ارزش و اهمیت بالایی داشته » باشد.
شخصی که از «ترسِ» عواقب راستگویی، زیاد «دروغ» میگوید؛ به احتمال زیاد فردی که «راستگو» است و «شجاعانه» پای عواقبِ راست گفتنهایش میایستد را کاریزماتیک میداند.
شخصی که «خجالتی» است و از بودن در جمعهای تازه و ناشناخته فراری است، به احتمال زیاد فردی را که با دیگران در محیطهای جدید گرم میگیرد و «به خوبی ارتباط برقرار میکند» را کاریزماتیک میداند.
…..
به قولی ما به دنبال «کامل کردن» خودمان هستیم. افرادی برایمان کاریزماتیک و جذاب هستند که یک یا چند ویژگی شخصیتی تکمیلکنندهی ما را داشته باشند.