اسکیومورفیسم | مفهومی که فراتر از طراحی وبسایتها و اپلیکیشنهاست
حتماً چوبپنبههایی را که برای بستن درب بطریهای شیشهای به کار میرود دیدهاید. این چوبپنبهها ویژگیهای مثبت بسیاری دارند. کمی انعطافپذیرند. از ورود و خروج هوا جلوگیری میکنند. عمر طولانی دارند و به محیطزیست هم آسیب نمیزنند. اما یک ویژگی دیگر هم دارند که ممکن است ندانید یا به آن توجه نکرده باشید: آنها چوبپنبه نیستند!
بخشی از چوبپنبههایی که در بازار یا روی شیشهها میبینید، مصنوعی هستند. اما جالب اینجاست که تولیدکنندگان همچنان میکوشند ظاهر چوبپنبههای مصنوعی را بسیار شبیه چوبپنبههای طبیعی درست کنند.
چرا؟ احتمالاً به این علت که مردم، با توجه به خاطرهای که از چوبپنبههای واقعی دارند، اگر چوبپنبهٔ مصنوعی شبیه همان نمونهٔ طبیعی باشد، راحتتر به آن اعتماد میکنند.
داستان چوبپنبه، مقدمهٔ بحث دربارهٔ مفهوم اسکیومورفیسم ( Skeuomorphism) است.
امروزه اگر از طراحان وبسایتها و اپلیکیشنها و کارشناسان UI و UX (طراحی واسطهٔ کاربری و تجربهٔ کاربری) دربارهٔ اسکیومورفیسم بپرسید، احتمالاً بیشتر آنها داستان این اصطلاح را با استیو جابز آغاز میکنند و اسکیومورفیسم را در برابر طراحی مسطح (فلت دیزاین) قرار میدهند.
اما در این درس متمم قصد داریم کمی عقبتر برویم و ببینیم این اصطلاح دقیقاً به چه مفهومی اشاره میکند و معنای عمیقتر آن چیست.
اسکیومورفیسم در باستانشناسی و معماری
باستانشناسان و معماران، هنگام بررسی آثار کهن باستانی، مثلاً معابد روم و یونان، با پدیدهٔ جالبی روبهرو بودهاند: اجزایی که هیچ کارکرد خاصی ندارند. حتی نمیشود وجود آنها را صرفاً با «زیبایی» توجیه کرد.
به عنوان مثال، به قطعات مکعبی که در تصویر پایین، زیر لبههای سقف قرار گرفته نگاه کنید:
امروز تقریباً مطمئن هستیم که علت وجود چنین قطعاتی چیست. چشم مردم سالهای سال به سازههای چوبی عادت کرده بوده و پس از این که چوب از سازهها حذف شد، معماران هنوز المانهایی شبیه المانهای سازههای چوبی را در بناها به کار میبردند. این مکعبها، شبیه انتهای تیرچههای چوبی ساخته شدهاند. این کار به بیننده «حس آشنایی» میداد و اطمینان او را بیشتر جلب میکرد (+).
مصداق دیگر اسکیومورفیسم را در طراحی خودروهای نخستین میبینید. این خودروها تا حد امکان شبیه کالسکههای قدیمی طراحی میشدند. این خودرو بنز را که در سال ۱۸۹۷ با توان شگفتانگیز ۱۰ اسب بخار طراحی و عرضه شده ببینید (+):
به زبان دیگر میتوان گفت اسکیومورفیسم نوعی محافظهکاری در طراحی بوده است: تلاش برای طراحی محصولی که مشتری (یا مخاطب) با آن بیگانه نباشد.
اسکیومورفیسم تقریباً همیشه یکی از جریانهای رایج در طراحی بوده است. کافی است به نخستین کتابهایی که پس از اختراع ماشین چاپ منتشر شدند نگاه کنید. شکل نگارش حروف (فونتها) بسیار شبیه چیزی است که پیش از آن با قلم نوشته میشد. میدانیم که هنگام نگارش با قلم، خطها ناگزیر ضخیم و نازک میشوند و ضخامتشان ثابت نمیماند. جالب است که در طراحی حروف چاپی هم همین تغییرات ضخامت تقلید شده است:
تمرین و مشارکت در بحث
به این سوال فکر کنید که اسکیومورفیسم را دیگر در کجا دیدهاید. آیا کارکرد مثبتی داشته؟ یا به نظرتان کارکرد محدودکننده داشته است؟ شاید هم به نتیجه برسید که در ابتدا کارکرد مثبت داشته و امروز کارکرد خود را از دست داده است.
قرار نیست لزوماً به چند مثالی که در درس مطرح شد، یا نمونههای آنلاین و دیجیتال محدود شوید. هر مثالی از هر جا به ذهنتان برسد، میتواند مفید و آموزنده باشد.
ما دنبال نمونههایی هستیم که طراحان، ترجیح دادهاند ابزار تازه را شبیه به ابزار قدیمی عرضه کنند؛ در هر جا و به هر شکل.
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : هدی
یکی از نمونه های اسکیومورفیسم به نظر من در قلم های دیجیتاله که بدون اینکه لازم باشه صدای خش خش کشیده شدن قلم رو کاغذ رو ایجاد کردن.
یا صدای چیلیک در دوربین گوشی ها و تبلت ها که یادآور صدای دوربین های فیزیکیه.
به نظر من کارکرد این دو مورد خیلی مثبت بوده. چون حس خیلی بهتری رو القا میکنه برای منی که در دورانی زندگی کردم که تجربه فرم فیزیکی رو هم داشتم.