شناخت مشتریان | نخستین گام در استقرار سیستم CRM
پیش نیاز مطالعه درس شناخت مشتریان
- مطالعه درس مدل IDIC در مدیریت ارتباط با مشتری
- مطالعه درس پایگاه مشتریان
از دوستان عزیز متممی انتظار میرود پس از مطالعه این درس:
- درک بهتری از مولفهی I (حرف اول در نامِ مدل IDIC و یکی از بخشهای چهارگانهی این مدل) داشته باشند.
- بتوانند مفهوم رابطه با مشتری را توضیح داده و مراحل آن را فهرست کنند.
- بتوانند توضیح دهند که شناخت مشتری در سیستم CRM دقیقاً به چه معناست.
- با مرور شیوهی فعالیت کسب و کارهای مختلف، بتوانند مکانیزمهای شناخت مشتری آنها را تشخیص داده یا حدس بزنند.
پای حرف هر یک از متخصصان CRM که بنشینید، نخستین نکتهای که به شما یادآوری میکنند این است که CRM بر پایهی Relationship بنا شده است.
با توجه به این نکته، اگر میخواهید رابطه با مشتری بهدرستی شکل بگیرد و بهخوبی حفظ شود، لازم است برای شناخت مشتری وقت بگذارید و مکانیزمها و فرایندهای مناسب را پیشبینی و طراحی کنید.
فرانسیس باتل در کتاب مدیریت ارتباط با مشتری خود، تأکید میکند که رابطه با مشتری را درست مانند رابطهی میان دو انسان ببینید و بر همان اساس، برای ایجاد، حفظ و تقویتش تلاش کنید.
به عبارت دیگر، همهی آن چیزی که به عنوان مراحل روابط میان فردی مطرح میشوند، در رابطهی میان کسب و کار و مشتری نیز مصداق دارند.
در شکلگیری رابطه میان کسب و کار و مشتری نیز، درست مانند هر رابطهی دیگر:
- ما نخستین برخورد را با او داریم و متوجه میشویم که اساساً چنین فردی وجود دارد.
- طی مراحل مختلف تعامل و گفتگو، یکدیگر را بیشتر و بهتر کشف میکنیم.
- رابطهی ما با یکدیگر بیشتر گره میخورد و بهتدریج با افزایش تعاملها و بده-بستانها، رابطه توسعه پیدا میکند.
- دو طرف نسبت به یکدیگر متعهدتر میشوند (به این معنا که منافع بلندمدت رابطه را جدیتر میگیرند و از مشکلات کوچکتر راحتتر عبور میکنند)
- در اثر مشکلات، یا تأمین نکردن خواست دیگری، فرسایش به وجود میآید.
- در ادامهی این فرسایش، بسته به تمایل و تلاش طرفین رابطه میتواند به سمت از بین رفتن یا ترمیم حرکت کند.
با این مقدمه، دیگر لازم نیست بیش از این دربارهی اهمیت شناخت مشتری در CRM صحبت کنیم.
منظور از شناخت مشتری در این بحث، همان چیزی است که پپرز و راجرز در مدل IDIC با حرف I (حرف نخست کلمهی Identify) نمایش میدهند.
همانطور که در یک رابطه دو طرفه، همه چیز با شناختن طرف مقابل آغاز میشود و در تمام رابطه هم این شناخت، تکمیل میشود و توسعه مییابد، مدیریت رابطه با مشتری هم جز با شناخت مشتری امکانپذیر نیست.
در اینجا به جزئیات بیشتری دربارهی شناخت مشتری در سیستم CRM میپردازیم:
مجموعه درسهای مدیریت ارتباط با مشتری برای اعضای ویژهی متمم در نظر گرفته شده است.
تعداد درسها: ۳۰ عدد
دانشجویان این درس: ۳۴۸۳ نفر
تمرینهای ثبتشده: ۱۶۷۱ مورد
با فعال کردن اشتراک ویژه متمم علاوه بر درس CRM به درسهای بسیار بیشتری دسترسی پیدا میکنید که میتوانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:
البته بررسیهای آماری ما نشان داده که علاقهمندان به مدیریت ارتباط با مشتری معمولاً از درسهای زیر بیشتر استقبال میکنند:
ارزش آفرینی | بازاریابی | گیمیفیکیشن
مذاکره | مهارت فروش | مهارت ارتباطی
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
به این نکته توجه داشته باشید که دو مورد بالا (بانک و شبکههای مخابراتی)، هر دو دسترسی بسیار بالایی به شما دارند و در واقع اگر بخواهند به سمت استقرار سیستم CRM حرکت کنند، بیشترِ کارشان از جنس اصلاح فرایندهای داخل سازمانی و پردازش اطلاعات در دسترس خواهند بود.
اما حالا به کسب و کارهایی فکر کنید که جنبهی فیزیکی آنها پررنگتر است. مثلاً:
- شرکتی که چای بستهبندی شده یا لامپ برای مصرف خانگی میفروشد.
- یا شرکتی که مسواک و خمیردندان عرضه میکند.
- یک سوپرمارکت
- یک ناشر که کتابهای کاغذی عرضه میکند
- یک خودروساز
در اینجا ماجرا بسیار پیچیدهتر میشود و شناخت فرد به فردِ مشتریان، نیازمند ایدهپردازی و خلاقیت هم خواهد بود.
یکی از کارکردهای تأسیس باشگاه مشتریان یا استفاده از برنامه های وفاداری مشتری، جمعآوری و پردازش و شناختِ فرد به فردِ مشتریان است و اگر چنین کاری هوشمندانه انجام شود، به سادگی میتواند هزینهی پیادهسازی این سیستمها را فراهم کند.
اما همچنان این کار ساده نیست و چالشهای فراوان دارد.
کافی است به این فکر کنید که یک شرکت تولیدکنندهی لپتاپ، چند درصد از کسانی را که امروز از لپتاپش استفاده میکنند دقیقاً میشناسد؟
تمرینی که ما در پایانِ درس پایگاه مشتریان مطرح کردیم (ولی متاسفانه شما هنوز آن را انجام ندادهاید) مقدمهای برای همین بحث بود که اکنون در حال مطالعهاش هستید.
در درسهای آتی، باز هم دربارهی شناسایی بیشتر مشتریان صحبت خواهیم کرد.
تمرین
به یکی از کسب و کارهایی که اکنون مشتریاش هستید فکر کنید.
آیا آن کسب و کار شما را به عنوان یک فردِ مشتری میشناسد؟ یا اینکه هر تعامل شما با آن، به عنوان یک فعالیت مستقل محسوب میشود؟
کسب و کار مد نظرتان، چه شیوههایی را برای شناخت شما به عنوان یک مشتری به کار میگیرد؟
نقاط ضعف و قوت شیوه و مکانیزمهای فعلی چیست؟
اگر کسب و کار مد نظرتان مشتریانش را نمیشناسد، آیا این کار به علت بیتوجهی به CRM بوده یا بهنظرتان توجیه اقتصادی نداشته است؟ (قرار نیست همه جا شناختن تک تک مشتریان مفید باشد. به فلافل فروشی کنار ترمینال اتوبوسرانی فکر کنید).
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدیریت ارتباط با مشتری به شما پیشنهاد میکند:
- آموزش CRM | مدیریت ارتباط با مشتری
- مدیریت ارتباط با مشتری | به زبان ساده
- تعریف دقیق مدیریت ارتباط با مشتری یا CRM چیست؟
- تاریخچه بازاریابی و مدیریت ارتباط با مشتری
- تعریف مشتری مداری چیست؟ آشنایی با اصول مشتری مداری
- بازاریابی رابطه مند چیست؟ (بازاریابی رابطه ای)
- انواع CRM | سیستم CRM عملیاتی (اتوماسیون فرایندها)
- انواع CRM | سیستم CRM تحلیلی (پردازش داده ها)
- منظور از پایگاه مشتریان چیست؟ تا چه حد پایگاه مشتریان خود را میشناسید؟
- نکتهای از ست گادین دربارهی بازاریابی، فروش و ارتباط با مشتری
- انواع مدل های CRM | مدل مدیریت ارتباط با مشتری IDIC
- شناخت مشتریان | نخستین گام در استقرار سیستم CRM
- آیا سیستم مدیریت ارتباط با مشتری برای کسب و کار شما مفید است؟
- فرایندهای نرم افزار CRM | چک لیست ارزیابی توانایی شناخت مشتری
- همهی مشتریان خود را به یک چشم نبینید | گام دوم در استقرار سیستم CRM
- افزایش تعامل با مشتری | گام سوم در استقرار سیستم CRM
- شاخص های کلیدی عملکرد در بازاریابی و ارتباط با مشتری
- NPS چیست؟ شاخص NPS (خالص ترویج کنندگان) چه چیزی را میسنجد؟
- نرخ ریزش مشتری چیست و چگونه محاسبه میشود؟
- حفظ مشتری | استراتژی افزایش هزینه جابهجایی مشتری
- رضایت مشتری چگونه اندازه گیری میشود؟
- نظرات مشتریان | جایگاه Testimonial در اعتبارسازی برای کسب و کار چیست؟
- وفاداری مشتری | مشتریان وفادار چه کسانی هستند؟
- برنامه وفاداری مشتری چیست؟ باشگاه مشتریان چه ویژگیهایی دارد؟
- دو قانون برای استفاده از تکنولوژی در کسب و کار
- اتوماسیون بازاریابی و فروش
- کتاب مدیریت ارتباط با مشتری | فرانسیس باتل
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
من به جای یک کسب و کار مشخص، یک دسته از کسب و کارها را در ذهن دارم: هایپرمارکتها.
معمولاً بخش قابلتوجهی از خریدهای روزانهام را از هایپرمارکتها انجام میدهم.
نامشان را دقیق بلد نیستم. اما بیشتر شهروند، رفاه، هایپر می و بعضی از هایپرهایی که در مراکز خرید تأسیس شدهاند.
تا چند سال پیش، تقریباً تمام تعاملات با این کسب و کارها، کاملاً تراکنشمحور بود. صرفاً بارکد کالا اسکن میشد و فاکتور صادر میشد و هر بار که شما به آنجا مراجعه میکردید، دوباره مانند یک مشتری جدید محسوب میشدید.
طی سالهای اخیر با مُد شدنِ باشگاه مشتریان، تقریباً تمام هایپرهایی که به آنها مراجعه میکنم، سیستمهایی برای شناسایی مشتریان در نظر گرفتهاند.
اما با هر کدام مشکلی داشتهام.
در یکی از اینها (فکر کنم شهروند) همیشه وقتی میخواهم پول را پرداخت کنم از من میپرسند: شما کارت اشتراک دارید؟ من میگویم: متأسفانه خیر. متصدی هم میگوید: آهان.
این تمام ماجراست و طی شاید دهها مرتبه خرید و میلیونها تومان هزینه، همیشه همین را شنیدهام. گاهی فکر میکنم برای این پرسش و پاسخ، آموزش هم دیدهاند که همگی یکشکل برخورد میکنند.
در یک مجموعهی زنجیرهای دیگر، همین مسئله تکرار میشود؛ فقط به جای آهان به من میگویند: حیف. این همه خرید تخفیف داشت.
در این میان، هایپر پایینِ پالادیوم یک مرحله بهتر است. چون شماره موبایل میگیرند و فاکتور صادر میکنند و به هر حال، من فکر میکنم همهی اینها حتماً جایی ثبت شده است.
آنجا هم تا دو سال هر بار پس از محاسبهی قیمتها میگویند: کارت اشتراک دارید؟
من هم میگفتم نه. متصدی هم میگفت: بگیرید.
بعد از دو سال، کار ارزشمندی کردند و یکی از کارکنان CRM، کنار صندوق به تک تک ما مشتریان پیشنهاد میکرد که کارت اشتراک بگیرند. یک بار به زحمت و اصرار، دو طبقه بالاتر رفتم و مشخصات را گرفتند و گفتند بعداً کارت صادر میشود. کارت هم بعداً صادر شد و یک بار دیگر هم گرفتم و بعد هم هر بار روبروی پالادیوم میرسم یادم میافتد کارت ندارم (طبیعتاً همیشه کارت پالادیوم رو کنار گواهینامه و کارت ماشین و کارت ملی جابجا نمیکنم).
حالا دیالوگ جدید این است: کارت دارید؟ میگویم: یادم رفته.
متصدی صندوق هم میگوید: حیف.
در کل، به نتیجه رسیدهام که برای اکثر هایپرمارکتهای کشور، درست مانند نکتهای که در این درس گفته شده، مهم است که فرد به فرد مشتریها شناخته شوند.
سیستمهایی هم برای این کار در نظر گرفته شده. اما حیف.
در طول این مدت، به نتیجه رسیدهام که شاید بخش مهمی از مسئله، اصرار بر دادن کارتِ فیزیکی باشد.
اگر معیار همان شماره موبایل بود یا مثلاً شمارهی کارت بانکی که با آن پرداخت میکنم، ماجرا حل شده بود. اما علاقهی این مجموعهها به اینکه حتماً یک کارت به شما بدهند (و انتظار داشته باشند همیشه در کیف پولتان کنار صد کارت دیگر که جاهای دیگر هم میل دارند به شما بدهند، نگه دارید) یک مشکل جدی است.