اسم رمز پروژه شما چیست؟ (یک تفریحِ جدی در مدیریت پروژه‌ها)

۷۹ نظر برای اسم رمز پروژه شما چیست؟ (یک تفریحِ جدی در مدیریت پروژه‌ها)

پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

نویسنده‌ی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی



پروژه‌‌ی نَفیر

قاعدتاً نام‌گذاری‌های یک کلمه‌ای مخفف برای پروژه‌ها در کشور ما کم نیستند. اما فکر می‌کنم چندان مصداق موضوع این درس نباشند. چون نام‌گذاری‌های رسمی هستند که در جلسات کارشناسی انجام می‌شوند و صرفاً بیانِ نامِ پروژه را ساده‌تر می‌کنند.

مثل همین پروژه‌ی شتاب (شبکه تبادل اطلاعات بین بانکی) که البته امروز از مرحله‌ی پروژه‌ عبور کرده و به یک کار عملیاتی تبدیل شده است.

اما مثالی که من در ذهن دارم، پروژه‌ای به اسم نَفیر است.

ما دوست دوری داریم که در حوزه‌ی آموزش فعالیت می‌کند و کم و بیش سرشناس هم هست.

ایشان سال‌هاست که به هر بهانه‌ای به سراغ مولوی می‌رود و مدام هم تأکید می‌کند که پیوسته مشغول مولوی‌خوانی است.

اما هر وقت می‌خواهد حرف حکیمانه‌ای بزند، صرفاً یک بیت از نی‌نامه‌ی مولوی را به خاطر دارد و نقل می‌کند:

کز نیستان تا مرا ببریده‌‌اند / از نفیرم مرد و زن نالیده‌اند

جالب اینجاست که با همین اطلاعات محدود و تکرار دائمی آن، ثروت و موفقیت نسبتاً خوبی هم داشته و مخاطبانشان هم، هر بار که این بیت را می‌شنوند دوباره تعجب می‌کنند و ایشان را تحسین می‌کنند و هزار خاطره و حرف جدید برایشان تداعی می‌شود.

شرکت یکی از دوستان من در زمینه‌ی آموزش الکترونیک محصولات امنیت شبکه فعالیت می‌کند و گهگاه که به آنها سر می‌زنم در جلسه‌هایشان شرکت می‌کنم.

یکی از مشکلات آنها این بود که هر وقت محصولی را معرفی می‌کردند و مدتی آن را تبلیغ می‌کردند، به سراغ محصول بعدی می‌رفتند و دیگر محصول قبلی را معرفی یا تبلیغ نمی‌کردند.

همیشه توی جلسات به آنها می‌گفتم که چرا محصولات قدیمی خودتان را فراموش می‌کنید؟ محصول قدیمی برای شما قدیمی است؛ برایِ منِ مخاطب جدید است.

بعد هم مثال می‌زدم که ما آدم داریم که با تکرار دائمی یک بیتِ نفیرِ مولوی، خانه و ماشین و شغل و زندگی به دست آورده. چرا شما باید از یک بار اشاره به محصولی که سه ماه قبل فروخته‌اید، غافل باشید؟

چنین کارهایی معمولاً در ادبیات رسمی بازاریابی به نام Product relaunch مطرح می‌شوند. اما به خاطر اینکه من همیشه دوستم را مثال می‌زدم، نهایتاً یک شوخی بین ما شکل گرفت و آن پروژه‌ی نفیر بود.

چند ماه یک بار، پروژه‌ی نفیر تعریف می‌شود و یکی از بچه‌های‌ آن شرکت هم مدیریت پروژه را بر عهده می‌گیرد.

شاید ظاهراً ماجرا در حد یک نام باشد؛ اما هر بار که مدیرِ پروژه‌ی نفیر درباره‌ی این پروژه حرف می‌زند، همه به خاطر می‌آورند که یه بسته‌ی آموزشی پنج ساعته درباره‌ی امنیت،‌ اگر به درستی بازاریابی شود، باید بتواند موفقیت مالی زیادی به دست بیاورد و نباید از کسی که یک بیت نفیر مولوی را با کیمیاگری به طلا تبدیل کرده عقب بمانند.

به عبارتی، پیامِ تلاش، رقابت‌جویی و استفاده‌ی مجدد از ظرفیت‌های محصول قدیمی در این نام نهفته است.

 
تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
.