چالشهای محیط کار | مداخله مدیران هنگام بروز تعارض میان زیردستان
در بررسی نظرات، تجربهها و تمرینهایی که دوستان متممی در درسهای مختلف مطرح میکنند، با سوالات و چالشهایی مواجه میشویم که احتمالاً تجربهٔ مشترک بسیاری از ماست. اما به خاطر محدودیت فضای هر درس و نیز این که همه میکوشیم گفتگوها از موضوع اصلی دور نشود، این سوالات و چالشها بیپاسخ میمانند و گفتگویی بر سر آنها شکل نمیگیرد.
به همین علت تصمیم گرفتیم با الهام از محتوای تمرینها و تجربههای مطرح شده، به تدریج بحثهایی را با عنوان چالشهای محیط کار مطرح کنیم.
این نوع بحثها را میتوان مکملی بر درسهای مذاکره، رفتار سازمانی، مهارت ارتباطی، مدیریت منابع انسانی، کار تیمی و مدیریت تعارض در نظر گرفت.
همچنین اگر قصد دارید مسیر شغلی خود را با سرعت بیشتر و اصطکاک و تنش کمتر طی کنید، احتمالاً مطالعهٔ این بحثها و مشارکت در آنها برایتان مفید و آموزنده خواهد بود.
یکی از چالشهای جدی در محیط کار، تعارض میان همکاران است.
تصور کنید که دقیقاً در زمانی که باید تمام توان و فکر و ذهنتان را روی انجام وظایف و تحقق اهداف مجموعهتان متمرکز کنید، با یکی از همکاران به مشکل برمیخورید و بخش زیادی از ذهنتان درگیر این تعارض میشود. چنین تجربهای، چندان نادر نیست و حتی صرفاً با چند ماه سابقه کار هم بعید نیست چنین چالشی را تجربه کرده باشید و احتمالاً قبول دارید که این وضعیت، میتواند انگیزه و بهرهوری در محیط کار را به شکل محسوسی کاهش دهد.
ما در اینجا قصد نداریم از روشها و تکنیکهای مواجهه با تعارض حرف بزنیم. چون در درسهای مذاکره و مدیریت تعارض به شکلهای مختلف به این موضوع پرداختهایم. بلکه به طور خاص میخواهیم از شما دربارهٔ تجربهٔ «مداخلهٔ مدیران در تعارض میان زیردستان» بپرسیم.
مداخلهٔ مدیران در تعارض | توضیح صورت مسئله
تعارضهای محیط کار میتوانند در سطوح مختلفی روی دهند. مثلاً ممکن است میان یک کارمند و مدیرش تعارض به وجود بیاید. و یا این که میان عضو یک واحد با فردی از واحد دیگر مشکلی به وجود بیاید.
اما در این جا به طور خاص میخواهیم یک شکل خاص از تعارض را بررسی کنیم: تعارض میان اعضای یک واحد؛ یعنی میان دو نفر که هر دو به فرد یکسانی گزارش میدهند. به عنوان مثال:
- تعارض میان دو کارشناس فروش
- تعارض میان دو نفر از کارشناسان مرکز تماس
- تعارض میان گرافیست و کارشناس تولید محتوای متنی که هر دو زیر نظر مدیر دیجیتال مارکتینگ فعالیت میکنند
- تعارض میان مدیر بازاریابی و مدیر فروش که هر دو زیر نظر مدیرعامل کار میکنند
- …
در بحث تعارض میان اعضای یک واحد هم، صرفاً میخواهیم به موضوع مداخلهٔ مدیران اشاره کنیم. در واقع میخواهیم بر اساس تجربهها و خاطراتی که مطرح میشوند، تصویر بهتری از نقش مدیر در این شرایط پیدا کنیم و اگر خودمان نقش زیردست یا مدیر قرار گرفتیم، بتوانیم نقش سازندهای ایفا کنیم (یا لااقل با رفتارهای اشتباه خود، اوضاع را بدتر نکنیم).
«مداخلهٔ مدیر» در بحث مدیریت تعارض میتواند مصداقهای گوناگونی داشته باشد. مثلاً مدیر ممکن است از هر دو نفر بخواهد در دفتر او حاضر شوند و پیش روی او دربارهٔ مشکلشان حرف بزنند.
یا ممکن است جداگانه با هر یک از دو نفر صحبت کند و بکوشد مشکل آنها را درک کرده و نتیجه را به هر دو طرف بگوید.
همچنین ممکن است مدیر در نقش کوچ وارد میدان شود و بدون این که حکم مشخصی صادر کرده و یا از اقتدار خود استفاده کند، بکوشد به هر یک از دو طرف کمک کند که خودشان راهکار مدیریت تعارضشان را کشف کرده و تشخیص دهند.
استراتژیهای دیگری هم وجود دارند. مثلاً برخی مدیران ترجیح میدهند به جای این که مستقیم با طرفین تعارض صحبت کنند، با برخی از همکاران (همرده یا زیردست) مورد اعتماد خود حرف بزنند و رفتارها یا توصیههایی را مطرح کنند که فکر میکنند میتواند تعارض را کمرنگ کرده یا مهار کند.
بنابراین وقتی از تجربههای خود دربارهٔ مداخلهٔ یک مدیر حرف میزنید، مهم است توضیح دهید که استراتژی مداخلهٔ او چه بوده است.
مداخلهٔ سازنده یا مداخلهٔ مخرب؟
سوالات بسیاری را میتوان زیر بحث مداخلهٔ مدیران در تعارض مطرح کرد. اما تقریباً برای هیچیک از آنها نمیتوان حکم کلی صادر کرد. بنابراین پیشنهاد ما این است که اگر در مورد هر یک از سوالهای زیر، خاطره یا تجربهای دارید، با ارجاع به تجربهٔ خود توضیح دهید که شما به آن موضوع چگونه نگاه میکنید.
امید ما این است که سایر دوستان با خواندن تجربه و تحلیل شما و قرار دادن آن در کنار دانستههای خودشان، شناخت بیشتری از ابعاد این موضوع پیدا کنند.
مشارکت در بحث
سوالهایی را که در این درس مطرح شد صرفاً به عنوان «نمونه» در نظر بگیرید. هر تجربهٔ دیگری را که به نوعی به بحث «مداخلهٔ مدیر در تعارض میان زیردستان» مربوط است، میتوان زیر این درس مطرح کرد.
فقط به این قید توجه کنید که بحث ما به «تعارض میان همردهها» محدود است و فعلاً در این درس قصد نداریم دربارهٔ تعارض میان زیردست و بالادست گفتگو کنیم..
شما با عضویت ویژه در متمم، میتوانید به درسها و آموزشهای بسیاری از جمله موضوعات زیر دسترسی کامل داشته باشید:
موضوعات زیر، برخی از درسهایی هستند که در متمم آموزش داده میشوند:
دوره MBA (یادگیری منظم درسها)
استراتژی | کارآفرینی | مدل کسب و کار | برندسازی
فنون مذاکره | مهارت ارتباطی | هوش هیجانی |تسلط کلامی
توسعه فردی | مهارت یادگیری | تصمیم گیری | تفکر سیستمی
کوچینگ | مشاوره مدیریت | کار تیمی | کاریزما
عزت نفس | زندگی شاد | خودشناسی | شخصیت شناسی
مدیریت بازاریابی | دیجیتال مارکتینگ | سئو | ایمیل مارکتینگ
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری چالشهای محیط کار به شما پیشنهاد میکند:
- چالشهای محیط کار | دردسرهای کار با کسانی که تازه مدیر شدهاند
- چالشهای محیط کار | مداخله مدیران هنگام بروز تعارض میان زیردستان
- چالشهای محیط کار | گوستینگ در مصاحبهٔ استخدامی | داوطلب ناپدید میشود!
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
من فکر میکنم در بررسی مداخله یا عدم مداخلهٔ مدیران، علاوه بر نکاتی که در متن آمده باید یک دوگانهٔ دیگر را هم در نظر گرفت.
آن هم این است که طرفین تعارض نقش مدیر را در شکلگیری تعارض چگونه ارزیابی میکنند.
فرض کنید من و همکارم با یکدیگر رقابت میکنیم و من معتقدم که او برای کنار زدن من به هیچیک از اصول اخلاقی پایبند نیست و از هر ابزاری که در دسترس داشته باشد استفاده میکند.
این نمونهای از تعارضی است که مدیر در آن نقش ندارد.
اما حالا فرض کنید واحد ما با مشکلات مالی روبهروست. پروژهٔ من هم متوقف شده. اما مدیر واحدمان بخش زیادی از بودجه را به پروژهٔ همکار من اختصاص میدهد. پروژهای که من معتقدم همکارم با شلوغکاری و شیرینزبانی آن را مهم جلوه داده است.
در اینجا مدیر هم در تعارض میان من و همکارم نقش دارد. از نظر من (مستقل از این که برداشتم درست است یا نه) اگر مدیر من به اندازهٔ کافی دقت و هوشمندی به خرج میداد، در زمینِ همکار من بازی نمیکرد و بودجهها به سمت او سرازیر نمیشد. درست است که من الان با همکارم به مشکل خوردهام و در جلسات هم با انواع گوشه و کنایهها با هم حرف میزنیم، اما بخشی از ریشهٔ ماجرا هم - حداقل در ذهن من - به مدیرم برمیگردد.
به فرض که این تقسیمبندی من را بپذیرید، فکر میکنم در مواردی که مدیر خود در شکلگیری تعارض نقش داشته (حداقل از نظر یکی از دو طرف)، نمیتواند خودش را کامل کنار بکشد و بگوید: این مشکل خودتان است و باید خودتان سعی کنید با رفتار پخته این تعارض را حل کنید.
مدیر، دیر یا زود باید جایی وارد بازی شود و بکوشد این تعارض را مدیریت کند. شاید انتخاب او در «زمان درست ورود به تعارض» و «شیوهٔ مدیریت تعارض» باشد. اما در اصل ماجرا که «ورود به تعارض» است، به نظرم انتخابی ندارد و نمیتواند از آن فاصله بگیرد.
یادم هست زمانی در شرکتی که برای گذران روزمرگیها هم مشکل نقدینگی وجود داشت، مدیر - به هر علت که جای بحثش اینجا نیست - به یکی از همکاران به شکل پنهانی یک خودرو هدیه داده بوده بود. این اتفاق عجیب، منشاء تنشهای بسیاری شده بود و اگر چه هیچوقت در جلسات رسمی به ماجرای خودرو اشاره نمیشد، اما بحثها و گفتگوهایی درمیگرفت که میشد حدس زد در همان موضوع ریشه دارد.
بارها در آن جلسه دیدم که مدیر میگفت: «من نمیفهمم چرا بچهها اینقدر با هم کشکمشهای بیهوده دارند. واقعاً انتظار من از تیم این است که اختلافاتشان را بالغانه حل کنند. الان که در شرکت اینقدر مشکل داریم، نباید انرژی و توان شما صرف اختلاف و کشکمشهای بیمعنی شود و ذهن من را هم درگیر کنید.»