Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره آموزشی هدف گذاری (کلیک کنید)


ذائقه چیست؟ | چند بند از کتاب دیدار اتفاقی با دوست خیالی (آدام گاپنیک)


آدام گاپنیک

آدام گاپنیک (Adam Gopnik) را می‌توان از جستارنویس‌های پرکار معاصر دانست. او بخش قابل‌توجهی از زندگی حرفه‌ای خود را با نیویورکر همراه بوده و معمولاً با نوشته‌هایش دربارهٔ هنر، فرهنگ و جزئیات زندگی روزمره شناخته می‌شود.

بسیاری از جستارهای گاپنیک در قالب کتاب منتشر شده‌اند و معمولاً از استقبال خوبی نیز بهره‌مند بوده‌اند. در ایران نیز #نشر اطراف منتخبی از جستارهای این نویسنده را با ترجمهٔ کیوان سررشته و با عنوان «دیدار اتفاقی با دوست خیالی» به بازار عرضه کرده است.

این بار قصد داریم در پاراگراف فارسی متمم بخش‌های کوتاهی از یکی از جستارهای این کتاب را بخوانیم: «ذائقه از کجا می‌آید؟»

لازم به تأکید است که در این‌جا نمی‌خواهیم تمام این جستار و جزئیات بحث و استدلال آن را مرور کنیم. بلکه صرفاً به نقل چند بخش اکتفا خواهیم کرد.

دیدار اتفاقی با دوست خیالی

گاپنیک بحث ذائقه را با یکی از ضرب‌المثل‌های لاتین که در زبان انگلیسی کاملاً شناخته‌شده است آغاز می‌کند: «De Gustibus non disputandum est»؛ به این معنا که «در ذائقه مجادله نیست.»

جمله ظاهراً ساده و منطقی است. چرا باید دربارهٔ چیزی که از جنس سلیقه است مجادله کنیم؟ اما او بلافاصله یادآوری می‌کند که این جمله، با وجودی که واضح به نظر می‌رسد، قاعده‌ای نیست که مبنای رفتار ما باشد:

اما خب، فکر که می‌کنیم بلافاصله می‌بینیم اتفاقاً همین ذائقه است که سرش مجادله می‌کنیم. تو از کی بیشتر خوشت می‌آید؟ باب دیلن یا جونی میچل؟ جدی؟ داری اشتباه می‌کنی! چرا؟ همه‌ٔ فروشگاه‌های محصولات فرهنگی فرض‌شان را بر وجود چنین مجادلاتی در ذائقه گذاشته‌اند و می‌گذارند. در واقع عاشقان موسیقی کاری جز مجادله ندارند: کدام را بیشتر می‌پسندی، بیتلز یا استونز؟ بلر یا اوئیسیز؟ دیکسی‌لند یا بیپاپ؟

این که به دختر یا پسری پانزده‌ساله بگویی این‌ها همه‌اش به ذائقه و سلیقه برمی‌گردد هیچ فایده‌ای ندارد و فقط حرص طرف را در می‌آورد. خب معلوم است که همه‌‌اش به ذائقه برمی‌گردد. مسئله این است که ذائقهٔ کی درست است.

او در ادامه به نمونه‌هایی از مجادله‌های مربوط به ذائقه اشاره می‌کند:

به غذا که می‌رسیم، مجادله‌های مربوط به ذائقه می‌توانند داغ‌ شوند و حتی باعث دعوا بشوند. گوشت‌خوارها برابر گیاه‌خوارها، مشتریان مغازه‌های محلی برابر مشتریان سوپرمارکت‌ها، یا حتی آن‌هایی که از ظاهر رنگ‌و‌رورفته و بافت نرم گوشت آ‌ب‌پز در کیسه‌های وکیوم خوش‌شان می‌آید برابر آن‌هایی که روز و شب‌شان را با تابه‌های چدنی می‌گذرانند.

گاپنیک سپس به این موضوع مهم می‌پردازد که ذائقه صرفاً به ذائقه در غذا محدود نیست و می‌تواند بسیاری از قلمروهای زندگی روزمره را پوشش دهد. او برای توصیف این بحث، از دو اصطلاح «ذائقهٔ خرد» و «ذائقهٔ کلان» استفاده می‌کند:

ذائقهٔ خُرد یعنی مزهٔ چیزی که در دهان‌مان می‌گذاریم و ذائقه‌ و سلیقهٔ کلان یعنی شکل آراستن دیوارها و لباس‌ها و زندگی‌هایمان.

در بقیهٔ این جستار، گاپنیک مدام در مورد سلیقهٔ غذایی حرف می‌زند و لابه‌لای حرف‌هایش، دوباره غذا را به سایر وجوه زندگی انسانی ربط می‌دهد تا یادآوری کند که مصداق‌های ذائقهٔ خرد را معمولاً می‌توان به فضای کلان زندگی هم تعمیم داد. او با اشاره به تغییرات سلیقهٔ انسان‌ها، دربارهٔ کتاب آشپزی محبوب دوران کودکی‌اش چنین می‌گوید:

غذاهای داخل کتاب هم، که دستور پخت‌شان را از سر‌آشپزهای بزرگ فرانسه نقل کرده، حالا نه‌تنها غیرقابل‌پخت، که غیرقابل‌هضم به نظر می‌رسند. قاعده همین است. غذاهای خوب بیست‌و‌پنج سال پیش همیشه ناسالم به نظر می‌ٰرسند؛ غذاهای خوب پنجاه سال پیش همیشه بدمزه و اشتهاکورکن؛ غذاهای خوب صدسال پیش هم همیشه غیرقابل خوردن.

[…] روزنوشت‌ها و یادداشت‌های برنارد لوین و کِنِت تاینن، دو روزنامه‌نگار بزرگ بریتانیایی در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، شهادتی است بر عشق بی‌حد‌و‌حصرشان به غذاهای فوق‌العادهٔ فرانسوی؛ و احساس بدحالی و سوء‌هاضمهٔ‌ مدامی که با خوردن آن همه خامه و کره دچارش می‌شدند. اما این حال بد بعد از غذا برای لوین و تاینن نشانهٔ وجود هیچ مشکلی در شیوهٔ خوردن غذا نبود. اتفاقاً دلیل قاطعی بود بر این‌که غذای خیلی خوبی خورده‌اند.

بحثی که گاپنیک در این جستار مطرح کرده، طولانی، چندوجهی و پیچیده است و حتی خود او هم نتوانسته همهٔ جنبه‌های بحث را به خوبی پوشش دهد. طبیعی است که گزیده‌ای از این جستار – که خود، با توجه به موضوع، مختصر محسوب می‌شود – نمی‌تواند گویای تمام بحث باشد. ضمن این که روش ما هم در پاراگراف فارسی، خلاصه کردن و طرح کل بحث نیست. بنابراین، صرفاً به عنوان نمونه‌ا‌ی دیگر از این جستار، یک بند آن را می‌آوریم.

گاپنیک در این‌جا به زیبایی توضیح می‌دهد که چگونه ذائقه و قضاوت ما در مورد «غذای فصل» تغییر کرده است:

در آرزوهای بربادرفتهٔ بالزاک، شخصیت لوسین که سر شام شب اول در پَله‌رویال همهٔ پولش را به باد می‌دهد مجبور می‌شود از آن به بعد در یکی از غذاخوری‌های ارزان ساحل جنوبی رود غذا بخورد.

فلیکوتو، اغذیه‌فروشی‌ای که لوسین بیچاره به‌اجبار مشتری دائمی‌اش می‌شود، فقط محصولات محلی و فصلی دارد. بالزاک با جزئیات فراوان توصیف می‌کند که صاحب‌ اغذیه‌فروشی، همان آقای فلیکوتو، چطور فقط چیزهایی را می‌خرد که تازه از مزرعه رسیده باشند؛ کلم در فصل کلم و شغلم در فصل شلغم و غیره. و با این کار قیمت‌ها را پایین نگه می‌دارد؛ و با همان آب‌و‌تاب توصیف می‌کند که مشتریان چقدر شرمنده‌اند و چه رنجی می‌کشند که مجبورند چنین غذای رعیت‌واری بخورند، آن هم درست وسط پاریس. اجبار آن‌ها به غذا خوردن در این مکان بخشی از سرنوشت غمبار‌شان در مقام شاعر است.

آن زمان، یکی از مشقت‌های فقر، خوردن غذاهای فصل بوده.

البته که امروز ما در رستوران الن‌پاسار، فقط چند خیابان آن‌ور‌تر از جایی که بالزاک توصیف کرده، سیصد دلار پول منوی مقطوع می‌دهیم تا یک بشقاب گوجه‌فرنگی ورقه‌ورقه جلویمان بگذارند، آن هم فقط و فقط در فصل گوجه‌فرنگی.

خرید کتاب دیدار اتفاقی با دوست خیالی (سایت نشر اطراف)

خرید و دانلود نسخه الکترونیکی کتاب (طاقچه)

پیشنهاد عضویت در متمم

دوست عزیز.

شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمه‌ی عبور) می‌توانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.

همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همه‌ی درس‌های متمم دسترسی خواهید داشت. فهرست برخی از درس‌های مختص کاربران ویژه متمم را نیز می‌توانید در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های مختص کاربران ویژه متمم

از میان درس‌هایی که در فهرست بالا آمده است، درس‌های زیر از جمله پرطرفدارترین‌ موضوعات هستند:

دوره MBA  |  مذاکره  |  کوچینگ  |  توسعه فردی

فنون مذاکره  |  تصمیم گیری  |  مشاوره مدیریت

تحلیل رفتار متقابل  |  تسلط کلامی  |  افزایش عزت نفس

چگونه شاد باشیم  |  هوش هیجانی  |  رابطه عاطفی

خودشناسی  |  شخصیت شناسی  |  پرورش کودکان هوشمندتر

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۸ نظر برای ذائقه چیست؟ | چند بند از کتاب دیدار اتفاقی با دوست خیالی (آدام گاپنیک)

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : محمدجواد یعقوبی

    در علم روانپزشکی و روانشناسی، مدت‌ها تصور می‌شد احساس درد و لذت، مفاهیم صرفا فیزیولوژیک و ژنتیکی هستند. اما این روزها با پیشرفت علم و انجام آزمایش‌های علمی، به این نتیجه رسیده‌اند که سیستم شناختی ما آنقدر چکش‌خوار و منعطف است که می‌تواند از یک درد بزرگ، لذتی بزرگ دریافت کند. 

    مثالش ساده است. 

    چرا برخی کشورها یا برخی شهرهای ایران، غذاهایشان آغشته به فلفل حداکثری است؟

    فلفل، دارای کاپساسین است و از طریق تحریک گیرنده‌های درد در زبان پستانداران، احساس تیز بودن را القا می‌کند.

    جالب بود برایم وقتی فهمیدم کودک هیچ پستانداری از جمله انسان، ذاتاً فلفل‌خور نیست و از سن ۸ سالگی به بعد، فلفل خوردن را بنا به رسم و رسوم و فرهنگ و حمایت اجتماعی در برخی جوامع بطور جدی شروع می‌کند. این مطالعه در مکزیک انجام شده و منبع آن را در ادامه بیان می‌کنم.

    ذائقه، هوش، هیجان، گرایشات، حس خوشبختی، اراده و توان کار کردن ما انسا‌ن‌ها، بیش از آنچه فکرش را می‌کنیم، تحت تأثیر فرهنگ است. تربیت شدنی‌ست.

    مواجهه‌ی بیشتر با یک پدیده، ذائقه را هم دستخوش تغییر می‌کند. 

    اینکه برخی‌ افراد از مواجهه با هنر غمگین یا فیلم‌های ترسناک یا خوردن فلفل (که نوعی حس دردناک سوزشی از نگاه بیولوژی است.) لذت می‌برند، همگی ریشه در محیط و فرهنگ ما دارد. این یک سؤال شیرین است که چطور ممکن است کسی از احساس غم و درد لذت ببرد. چه توجیهی زیباتر از تأثیر گرفتن ذائقه از محیط پیرامونی می‌توان بیان کرد؟

    نباید نقش عوامل خارجی در توضیح رفتارهای خودمان را نادیده بگیریم. ژنتیک، همه چیز نیست.

    منبع این حرف‌ها، از سخنرانی‌های استاد عزیز دکتر آذرخش مکری، روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. 

    +مرور کتاب:هنر چگونه اثر میکند؟

    +معمای فلفل

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .