آزمایش زندان استنفورد و خطاهای فیلیپ زیمباردو در طراحی آن
در میان آزمایشها و تجربههای کلاسیک روانشناسی اجتماعی، کمتر آزمایشی به اندازه آزمایش زندان استنفورد شهرت دارد.
این آزمایش توسط فیلیپ زیمباردو طراحی شد.
اگر چه زیمباردو در زمینههایی فردیت زدایی و خجالتی بودن و بسیاری حوزههای دیگر روانشناسی هم حرفها و تحلیلها و نظریههای ارزشمندی دارد، اما رویدادی که شهرت اولیهی او را رقم زد به تجربه زندان استنفورد بازمیگردد.
شاید بتوان گفت اگر زیمباردو شهرت شگفتانگیز خود را در اثر آن آزمایش به دست نمیآورد، راه برای دیدهشدن و شنیدهشدن حرفهای دیگرش هم هموار نمیشد.
طراحی آزمایش زندان استنفورد
بعید است جزئیات این آزمایش را نخوانده و نشنیده باشید.
حتی در سال ۲۰۱۵ فیلمی دو ساعته هم بر اساس آزمایش استنفورد ساخته شده است (Stanford Prison Experiment).
بنابراین از جزئیات آزمایش – که همه جا گفته و تکرار شده است – صرف نظر میکنیم و صرفاً به چند نکتهی کلیدی آن میپردازیم:
این آزمایش در سال ۱۹۷۱ و به سرپرستی فیلیپ زیمباردو انجام شده است.
کارفرمای آزمایش و پشتیبان مالی آن، مرکز تحقیقات دریایی ارتش آمریکا بوده است.
آزمایش بر روی ۲۴ نفر (همگی مرد) انجام شد که همگی از طریق آگهی در روزنامه جذب شدند.
در انتخاب افراد دقت شد که آنها هیچ نوع سوء سابقه نداشته باشند. همچنین آزمونی به عمل آمد تا مطمئن شوند این افراد، نرمال و طبیعی هستند.
به نیمی از افراد نقش زندانبان و به نیمی دیگر نقش زندانی داده شد و قرار بود آزمایش حدود دو هفته ادامه پیدا کند.
آزمایش به علت بروز خشونتهای زیاد از سوی زندانبانها در ششمین روز متوقف شد.
نتیجهگیریهای آزمایش زندان استنفورد
نخستین روایتهای نتیجه زندان استنفورد چنین بود: «پس از شش روز، به علت رفتارهای گستردهی خشونت آمیز توسط زندانبانها و نیز رفتارهای منفعل و پذیرش خشونت از سوی زندانیها، آزمایش متوقف شده است.»
یکی از مهمترین نتایج آزمایش این بود که: نیروی موقعیت بر نیروی ویژگیهای شخصیتی میچربد و غلبه میکند و میتوان از انسانهایی کاملاً نرمال، افرادی درست کرد که یا به شدت خشونتگرا باشند و یا به شدت خشونت پذیر.
با کمی جستجو میتوانید ببینید که بسیاری از رسانههای عمومی دنیا به نوعی به زندان استنفورد پرداختهاند.
اصطلاحاتی مثل خطر رئیس بودن یا قدرت موقعیت یا خطرات قدرت یا قدرت هنجارهای سازمانی از جمله اصطلاحاتی است که در توصیف این داستان به کار میرود.
حتی گاهی اوقات از این آزمایش به عنوان تأییدی بر تمایل ذاتی انسان به خشونت (در صورتی که به وسیلهی محیط، مهار نشود) استفاده میکنند.
زیمباردو در اجرای این آزمایش تأکید داشت که هر کس یک کد داشته باشد و همه زندانی یا زندانبان باشند. به عبارت دیگر کوشید هویت افراد را از آنها بگیرد و آنها را در نقششان غرق کند.
بر این اساس، یکی از نتایجی که زیمباردو از این مطالعه گرفت این بود که فردیت زدایی میتواند انسانها را به رفتارهای افراطی سوق دهد.
[ درس مرتبط: فردیت زدایی یا Deindividuation چیست؟ ]
خطاهای زیمباردو در طراحی و اجرای آزمایش استنفورد
ما همه میدانیم که بخشی از رفتار انسان تابع ویژگیها و صفات شخصیتی او و بخشی دیگر ناشی از شرایط محیطی است.
اما آیا بر اساس تجربهی زندان استنفورد باید بپذیریم که محیط بر صفات شخصیتی برتری دارد؟
واقعیت این است که این نتیجهگیری حداقل از آزمایش زندان استنفورد حاصل نمیشود.
خطاهای متعددی در آزمایش استنفورد وجود داشته که برخی از آنها را در اینجا با هم مرور میکنیم:
آگهی جذب با عنوان تجربه زندان
در عنوان آگهی زیمباردو آمده بود که در جستجوی تعدادی داوطلب برای شرکت در یک آزمایش روانشناسی درباره زندان هستند.
درست است که این افراد ناهنجار گزارش نشدهاند؛ اما بررسیها و مطالعات بعدی نشان داد که وقتی در عنوان آگهی از عبارت زندان استفاده میکنید، افرادی که تماس میگیرند و داوطلب میشوند، در مقایسه با متوسط جامعه تمایل بیشتری به نمایش و ظهور و بروز رفتارهای خشونت آمیز دارند.
[ مطالعه بیشتر: The real lesson of Stanford Prison Experiment ]
زیمباردو در دو نقش: محقق و سرپرست زندان
یک خطای مهم دیگر در طراحی تجربه این بود که زیمباردو خود نیز در بازی شرکت داشت.
ضمن اینکه شرکتکنندگان او و هویتش را میشناختند.
در اینجا دو مشکل به وجود میآید:
وقتی آزمایشگر خود وارد آزمایش – آن هم چنین آزمایشی – میشود، این احتمال که او آزمایش را ناخواسته به سمتی که میل دارد هدایت کند افزایش مییابد. چنانکه مشخصاً در بخشی از آزمایش چنین اتفاقی افتاده است (بدون طرح قبلی، جاسوسی در میان جمع زندانیان فرستاده شده تا مطمئن شوند که آیا آنها واقعاً قصد شلوغ کردن دارند؟).
مشکل دوم هم اینجاست که وقتی زندانبان در مقابل زیمباردو – که استاد دانشگاه استنفورد و طراح آزمایش است – خشونتی انجام میدهد و میبیند که زیمباردو شاهد است و چیزی نمیگوید، حس میکند که هنوز جا برای خشونت بیشتر هست و رفتار قبلی تایید شده است.
در واقع شاید اگر زیمباردو در آنجا نبود، زندانبانها بیشتر به منطق و چارچوبها و اصول خود مراجعه میکردند و دلگرمِ تأیید تلویحی زیمباردو نبودند.
[ مطالعه بیشتر: طرح کلی آزمایش (گزارش دانشگاه استنفورد) ]
استفاده نکردن از گروه کنترل
این یکی از واضحترین خطاهای آزمایش استنفورد است.
وقتی شما در چنین آزمایشی یک گروه کنترل داشته باشید، میتوانید مشخص کنید که چه متغیری روی چه متغیرهایی تأثیر گذاشته است.
این آزمایش بدون وجود گروه کنترل، به یک نمایش نزدیک شده است.
الان دقیقاً نمیدانیم که اثر چه چیزی اندازهگیری شده و چه اتفاقی افتاده و چه چیزی در مقایسه با چه چیز دیگری مهم یا کماهمیت است.
فقط میدانیم که در یک نمایش زندانی و زندانبان که کارگردان همزمان بازیگر هم بوده، یک خشونت اتفاق افتاده است.
وضعیت امروز آزمایش استنفورد
خود زیمباردو هم بعدها به بهانههای مختلف به نواقص آن آزمایش اشاره کرد. اگر چه کلیت آن را زیر سوال نبرد.
مطالعهی مشابه دیگری در سال ۲۰۰۱ توسط دو روانشناس به نامهای رایشر و هاسلام انجام شد که در آن سعی کردند خطاهای زیمباردو را حذف کنند.
جالب اینجاست که نتیجههای متفاوتی به وجود آمد. خشونت به آن شکل به وجود نیامد و ضمناً زندانیان هم چندان تابع خشونت نشدند و منفعل نماندند.
[ منبع مطالعه بیشتر: Rethinking the psychology of tyranny ]
به همین علت، امروز آزمایش استنفورد را بیشتر به این صورت تفسیر میکنند که: بخشی از رفتار ما انسانها بر اساس آنچه از ما انتظار میرود شکل میگیرد.
زیمباردو انتظار خشونت داشت و به آن شکل داد. دیگران در مطالعه مشابه، انتظار عصیان زندانیان را داشتند و همین اتفاق افتاد.
بنابراین باید انتظارهایی که در محیط شکل میگیرد را به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار بر رفتار در نظر بگیریم؛ اگر چه باز هم نمیتوانیم بگوییم محیط موثرتر است یا ویژگیهای شخصیتی.
آزمایش زیمباردو هنوز هم در کتابهای روانشناسی اجتماعی مطرح میشود.
اما معمولاً نتایج این داستان به آنچه زیمباردو در روزهای نخست میگفت نزدیک نیست.
البته این داستان همچنان نکات آموزنده بسیاری دارد. از جمله اینکه اثر مشاهدهگر بر روی آزمایشهای انسانی بسیار جدی است.
همچنین اینکه – مشابه حرف میلگرام – تبعیت از مافوق میتواند ما را به سمت رفتارهایی سوق دهد که در حالت عادی ممکن است حاضر به انجام آن نباشیم.
دوست عزیز.
شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهی عبور) میتوانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.
همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همهی درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. فهرست برخی از درسهای مختص کاربران ویژه متمم را نیز میتوانید در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
از میان درسهایی که در فهرست بالا آمده است، درسهای زیر از جمله پرطرفدارترین موضوعات هستند:
دوره MBA | مذاکره | کوچینگ | توسعه فردی
فنون مذاکره | تصمیم گیری | مشاوره مدیریت
تحلیل رفتار متقابل | تسلط کلامی | افزایش عزت نفس
چگونه شاد باشیم | هوش هیجانی | رابطه عاطفی
خودشناسی | شخصیت شناسی | پرورش کودکان هوشمندتر
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری روانشناسی محیطی به شما پیشنهاد میکند:
- روانشناسی محیطی چیست؟
- تعریف ارگونومی چیست؟
- نور محیط و اثرات نور طبیعی بر یادگیری
- اثر نور محیطی و بحث طراحی محیط کار
- نظریه پنجره شکسته و نقش محیط در رفتارهای نامطلوب اجتماعی
- آزمایش زندان استنفورد و خطاهای فیلیپ زیمباردو در طراحی آن
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : امیرحسین کامیابی
بخشی از رفتار ما انسانها براساس آنچه از ما انتظار میرود شکل میگیرد.
مطالعه این درس و خصوصا این جمله بار دیگر نقش مهم و حساس پدر و مادر در زندگی هر فرد را به من یادآوری کرد. اینکه خواستهها و انتظارات پدر یا مادر در صورتیکه مطابق با خواستهها یا استعدادهای حقیقی فرزندان نباشد، چقدر میتواند باعث بیراهه رفتن مسیر زندگی فرزندان شود. علاوه بر این جامعه و تفکرات جمعی نیز گاهی انتظارات و توقعاتی را بر افراد تحمیل میکند. یک نمونه ازین توقعات، توقعاتی است که به دلیل جنسیت بر افراد تحمیل میشود. مثل اینکه: مرد نباید گریه کنه، مرد باید محکم باشه، زن باید آشپزیش خوب باشه یا اینکه خانه داری بلد باشه و...
شاید بتوان گفت دلیل نارضایتی بسیاری از افراد در زندگی شخصی، شغلی و یا خانوادگی این باشد که در بسیاری از مواقع که خواست و ویژگیهای شخصیتیشان برخلاف انتظارات محیط بوده، برای انتظارات محیط اهمیت بیشتری قائل شدهاند.