کتاب زیر این هفت آسمان | باستانی پاریزی
پیش از این هم یک بار به سراغ نوشتههای باستانی پاریزی رفتهایم و بخشهایی از کتاب از پاریز تا پاریس را خواندهایم.
چون در آنجا مختصری دربارهی دکتر باستانی پاریزی صحبت کردهایم، بیمقدمه و معرفی به سراغ بخشهایی از کتاب زیر این هفت آسمان میرویم که این بار، برای پاراگراف فارسی انتخاب کردهایم.
نوشتهها و مقالههای کتاب زیر این هفت آسمان، اغلب در محدودهی تاریخی ۱۳۲۸ تا ۱۳۵۷ نوشته شدهاند. بنابراین مطالعهی آنها بیشتر برای کسانی جالب خواهد بود که میخواهند با فضا و ادبیات و دغدغههای آن دوران آشنا شوند.
مطلبی که ما برای شما انتخاب کردهایم، بخشهایی از مقالهی آرزوی شیر است که حدود نیم قرن پیش (پنجشنبه اول خرداد ۱۳۴۸) در روزنامه اطلاعات به چاپ رسیده است:
در جزء اخبار گوناگون هفتهی قبل، در حالی که جمعی نگران سرنوشت ویتنام بودند و گروهی از خاورمیانه وحشت داشتند؛
و فرقهای منتظر کَر و فَر [ستیز و گریز و جنگ و جدال] طرفداران دوگل و مخالفین او و انتخاب رئیسجمهور جدید ماندند؛
و تنی چند اخبار مسافرت جدید فضانوردان را بررسی میکردند؛
یک خبر کوتاه چندسطری نیز توجه دنیا را به خود جلب کرد.
خبر این بود که در تانزانیا، چهل شیر بهطور دستهجمعی، به قریهای حمله بردند و آناً یازده نفر را خوردند و جمعی را زخمی کردند و از دِه خارج شدند – و هماکنون ژاندارمری تانزانیا، تفنگ به دست، اعلام بسیج عمومی کرده و «رد پای شیر» را میجوید که آنان را به سزای خود برساند.
گمان بنده این است که در مناسبات میان آدمیزاد و شیر، این آخرین حملهی برقآسای شیران به آدمیزاد باشد، زیرا همانطور که اطلاع داریم، نسل شیر در اروپا و آسیا و آمریکا تقریباً قطع شده است و آنچه مانده فعلاً در آفریقاست و گمان میرود با توسعهی تعلیمات عمومی در قارهی آسیا و رسیدن منشور ملل متحد و پیدا شدن جمعیتهای طرفداران محیط زیست در آن دیار و ریشهکنشدن بیسوادی، و مراجعه به آراء عمومی و حق رأی، و بدتر از همه، راه یافتن آزادی و مساوات و دموکراسی شرقی و غربی در این قارهی تاریک، کمکم مجال نفس کشیدن برای «سلطان جنگل» و «پادشاه وحوش» نیز تنگ شود و همچنان که در ایران نیز، از زمان ظلالسلطان نسل شیر مقطوع شد و بهقول پژمان بختیاری «آخرین شیر بختیاری مرد» در آفریقا هم با ورود بمبهای آتشزا و تفنگهای دور زن [برای شلیک از فاصلهی دور] – که لازمه و همراه و همزاد آزادیها و دموکراسیهای قرن اخیر است – دیگر امکان حیات حتی برای قویترین درندگان نیز در جنگلها باقی نماند.
دلیل آن، مبارزه و کوشش همهجانبهای است که ژاندارمهای تانزانیا با تفنگهای آخرین سیستم علیه این حیوان پر حشمت پیش گرفتهاند و طبق گزارشهای خبرگزاریها در همان روزهای اول، سی چهل شیر را نابود کردهاند.
از روباه پرسیدند: ناجوانمردترین کسی را که در تاریخ تمدن میشناسی کیست؟ جواب داد: مخترع باروت! زیرا این آدم باعث شد که مقتول، بعد از اختراع تفنگ، دیگر نتواند قاتل خود را لااقل در برابر چشمان خود ببیند.
او گوشهای کمین میکند و از هزاران متر دورتر قلب طرف را نشانه میگیرد و شکار بیچاره به خاک میغلتد، در حالی که نمیداند تیر از کجا و تیرزن که بود! تا لااقل روز قیامت بتواند در برابر عدل الهی دامن قاتل خود را بگیرد و به پای میز محاکمه ببرد!
نخستین نکتهای که مناسب است پس از نقل این چند جمله از باستانی پاریزی به آن اشاره کنیم این است که هنگام صحبت از جستار و جستارنویسان، صرفاً به چند نمونهی رایج که همه آنها را مثال میزنند محدود نشویم و جستارنویسان کارکشتهای مانند باستانی پاریزی را به فراموشی نسپاریم.
نکتهی دوم، چند سطر اول این مقاله است و شگفت اینکه پس از نیم قرن، نوع دغدغهها و خبرهایی که سرگرمکنندهی مخاطبان روزنامهها بوده، تفاوت چندانی نکرده است. به خوبی میتوان نیم قرن بعد را تصور کرد که بسیاری از خبرهایی که ما امروز، با هیجان و جدیت، آنها را دنبال میکنیم، در چند جملهی کهنهی قدیمی در صدر و ذیل مقالههای آرشیو شده خلاصه شوند و از وقت و دغدغه و انرژی صرف شده برای آنها هم، چندان اثری بهجا نماند.
اما شاید ظریفترین نکتهی این جملههای نقل شده از باستانی پاریزی، اشاره به اختراع باروت باشد. مصداقهای مسئلهی باروت، در دنیای امروزی ما، از آنچه در تصور باستانی پاریزی نیز میگنجیده، بیشتر شده است.
سیستم و سیستمسازی، فرایندهای پیچیدهی اداری و سازمانی، نظام بانکداری، اینترنت و شبکههای گستردهی ارتباطی، فاصله و رابطهی نقطهی اقدام و نقطهی اثر را چنان دور و پیچیده کرده است که نهتنها بسیاری از قربانیان خطاها و فسادها، چهرهی فرد خاطی و فاسد را نمیبینند، بلکه حتی فرد خاطی و فاسد هم نمیتواند به سادگی تشخیص دهد که تیری که از کمانش جَسته، بر دل و جان و زندگی چه کسانی نشسته است.
[ مطلب مرتبط: باستانی پاریزی – از پاریز تا پاریس ]
چند مطلب مرتبط | برای علاقهمندان به کتابخوانی
راهنمای خواندن و خریدن کتاب (فایل صوتی)
کتاب های مدیریت | کتاب های بازاریابی و فروش
کتاب های استراتژی | کتاب های بازاریابی دیجیتال
کتاب های روانشناسی | مرور، نقد و خلاصه کتاب
کتاب های توسعه فردی | کتاب های مدیریت زمان
پاراگراف فارسی | جملات منتخب کتابها
کتابخوانی | چگونه کتابخوان شویم؟
دوست عزیز.
شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهی عبور) میتوانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.
همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همهی درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. فهرست برخی از درسهای مختص کاربران ویژه متمم را نیز میتوانید در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
از میان درسهایی که در فهرست بالا آمده است، درسهای زیر از جمله پرطرفدارترین موضوعات هستند:
دوره MBA | مذاکره | کوچینگ | توسعه فردی
فنون مذاکره | تصمیم گیری | مشاوره مدیریت
تحلیل رفتار متقابل | تسلط کلامی | افزایش عزت نفس
چگونه شاد باشیم | هوش هیجانی | رابطه عاطفی
خودشناسی | شخصیت شناسی | پرورش کودکان هوشمندتر
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : محمد بهشتی زواره
مسئله اشاره باستانی پاریزی به اختراع باروت و اینکه مقتول بعد از این اختراع دیگر نمیتواند چهره قاتل را ببیند ، این روزها دقیقا در مورد هدایت کنندگان پهپادها و موشک های کروز مصداق دارد . بحث های فلسفی مختلفی در مورد این افراد بوجود آمده است و فیلمهایی مانند Eye in the sky ، هم به همین مسئله میپردازند که دقیقا دغدغه چندین دهه قبل باستانی پاریزی است.
در حقیقت فردی با یک پهپاد ، افرادی را در یک قاره دیگر هدف قرار می دهد و سپس برای شام به خانه اش میرود بدون اینکه مفهوم سنتی حضور در میدان جنگ را درک کرده باشد.