جملاتی از کتاب ما ایرانیان | دکتر مقصود فراستخواه
اگر از گفتگوها و گلایههای رایج در گوشه و کنار خیابان و تحلیلهای سرگرمکنندهی غیرمستند در جمعهای عمومی و خصوصی صرفنظر کنیم، بهنظر میرسد صحبت از خلقیات ما ایرانیان و زمینههای اجتماعی و تاریخی شکلگیری آن، در گفتگوهای امروز ما مردم ساکن این سرزمین، جایگاه چندانی ندارد.
در چنین شرایطی، کتاب ما ایرانیان نوشتهی دکتر مقصود فراستخواه جامعه شناس عزیز کشورمان، قطعاً اثر ارزشمندی است که بررسی و مطالعهی آن، میتواند محرکی برای اندیشیدن بیشتر به وضع موجود و درک عمیقتر از روند شکلگیری آن باشد.
به همین علت، تصمیم گرفتیم این بار، چند سطر از فصل هشتم کتاب ایشان را در قالب پاراگراف فارسی بخوانیم و مرور کنیم.
دکتر فراستخواه، دکترای خود را در رشتهی برنامهریزی توسعهی آموزش عالی به پایان رساندهاند و علاوه بر آموزش در دانشگاه، آثار مکتوب ارزشمندی را به جامعهی علمی کشور ارائه کردهاند.
فهرست عناوین مطرح شده در کتاب ما ایرانیان به شرح زیر است:
فصل اول – طرح مسئله و مفروضات
فصل دوم – مدخلها و پیشینهی بحث
فصل سوم- رویکردهای نظری اولیه
فصل چهارم- مدلهای تحلیلی (الگوهای اسناد درونی و بیرونی و نیز تحلیل نهادی و نگاه کلنگر)
فصل پنجم- نظریات مرجع پایه (شامل مفاهیم نهاد، اقتضا، نظریه بازی ها، مفهوم شبکه، نظریه مم ها)
فصل ششم- زیست تاریخی و تأثیر آن بر خلقیات اجتماعی (با تأکید خاص بر کشمکش نخبگان و تبعات آن)
فصل هفتم- تاریخ معاصر (مشروطه و تلاش برای نوسازی، طبقه متوسط و مباحثی مانند سایه انداختن امر سیاسی بر همهی وجوه زندگی)
فصل هشتم- جمع بندی و تأملی در شخصیت و منش ایرانی
آنچه در ادامه میخوانید، چند سطرِ نخستِ فصلِ هشتمِ کتاب ما ایرانیان است؛ فصلی که به نتیجهگیری از مباحث کتاب پرداخته است.
آسمان ادبیات و فرهنگ ما پر از ستارههایی است که چشمک میزنند، پر است از ارزشهای انسانی و معنوی.
اما زمین ما سنگلاخ، ناامن، پرتعارض و ناهموار است.
در جامعهی ما رویای اخلاقی هست. در زیر پوست این جامعه، یک حس اخلاقی هست. میل به فضیلت هست.
اما شرایط بیرونی ما چندان با آن رویاها و حسهای درونی، همساز و همداستان نیست.
متن زیست ما و موقعیتهای جغرافیایی و اجتماعی و سیاسی و مناسبات اقتصادی ما برای فضیلت مساعد نیست.
راستی و انصاف برای ایرانی حقیقتاً بسیار باارزش و خواستنی و ستودنی است. اما میدان بازی، گِلآلود است. بازی منصفانه در عمل دشوار میشود.
خطری که در اینجا در کمین ما نشسته است و خطر کوچکی نیست، آن است که بهطور ضمنی نتیجه بگیریم، ارزشهای تابناک را فقط باید گذاشت در آسمانها چشمک بزنند. ولی در زمین باید راه را در پیش گرفت و زرنگی کرد و رفاقتبازی کرد و تملق کرد و از هر نمدی، کلاهی برای خویش دوخت. دروغ گفت و گلیم خود را از آب بیرون کشید و مابقی قضایای مقتضیه!
اگر بیشتر مردم یک چنین نتیجهای را ولو به شکل ضمنی بگیرند، من اسم این شکست را «شکست اخلاقی» جامعه میگذارم.
مرادم شکستِ نهادِ اخلاق است. یعنی باورها و ارزشها و هنجارهایی که در طول تاریخ، مردمان در زیست اجتماعی خود، آثار نیک آن را تجربه کردهاند و آزمودهاند و از ترجیحات کلی آنها، این ارزشها با عملکردهای تکرارشونده نهادینه شدهاند و اعمال و روابط متقابل اجتماعی مردم را از درون و بدون هزینههای پلیس و دادگستری و دولت و بروکراسی و موعظه و مانند آن تنظیم میکنند و به صورت گرامر اجتماعی در میآیند.
همانطور که اقتصاددانان نئوکلاسیک از شکست بازار به معنای آدام اسمیتی کلمه سخن میگویند، یا همانطور که اینگلهارت از شکست دولتهای مجری پروژهی مدرنیزاسیون در بخشی از جوامع در حال توسعه (از جمله ایران) سخن میگوید، اجازه بدهید در چیزی هم به نام شکست اخلاق تأمل کنیم.
و آن وقتی است که گروههای اجتماعی به نتیجه برسند اخلاق خوب است و زیباست، اما به درد نمیخورد و کارایی ندارد و در عمل نمیتوان آن را بهکار بست و چندان نتیجهای گرفت!
این به معنای نابود شدن امید اخلاقی یک جامعه است و به گمان بنده در جامعهی ایران چنین اتفاقی دور از تصور نیست.
توضیح پایانی اینکه کتاب ما ایرانیان، به همت نشر نی به بازار عرضه شده و میتوانید برای خرید آن به سایت نشر نی یا یکی از لینکهای زیر مراجعه کنید.
[ لینک مرتبط: خرید و دانلود کتاب صوتی ما ایرانیان (فیدیبو) ]
[ لینک مرتبط: خرید و دانلود کتاب صوتی ما ایرانیان (نوار) ]
[ لینک مرتبط: خرید کتاب ما ایرانیان (شهر کتاب آنلاین) ]
چند تذکر درباره بخش معرفی کتاب
متمم سایت فروش کتاب نیست. و جز کتاب «از کتاب» محمدرضا شعبانعلی - که خود متمم آن را منتشر کرده - صرفاً به معرفی، بررسی و نقد کتاب میپردازد.
صِرف معرفی کتاب در متمم لزوماً به معنای تأیید محتوای آن کتاب نیست. پس حتماً متن معرفی را کامل بخوانید. ممکن است نقاط ضعف برخی کتابها پررنکتر از نقاط قوتشان باشد.
معرفی کتاب در متمم لزوماً به این معنا نیست که آن کتاب جزو منابع تدوین درسها بوده است (مگر این که صریحاً به این نکته اشاره شده باشد). در باقی موارد صرفاً ممکن است با هدفی مشخص (نقل یک مطلب از کتاب، نقد کتاب، آشنایی با نویسنده و ...) به کتاب اشاره شده باشد.
متمم برای معرفی کتابها هیچ نوع هزینهای دریافت نمیکند و صرفاً اهداف آموزشی خود را مد نظر قرار میدهد.بنابراین اگر ناشر هستید و کتابی در متمم معرفی شده، کتاب مرتبط دیگری را که در آن حوزه ترجمه یا تألیف کردهاید (یا اگر ترجمه دیگری از همان کتاب را عرضه کردهاید) در کامنتها معرفی کنید. متمم ممکن است بعد از بررسی کتاب را به متن بیفزاید یا معرفی آن را در قالب مطلبی مستقل منتشر کند.
دستهبندی موضوعی کتاب های مدیریت
دستهبندی کتاب های روانشناسی و توسعه فردی
فهرست کامل کتاب های روانشناسی | نقد و خلاصه کتاب
کتابهایی در مورد یادگیری و مدل ذهنی
چند کتاب درباره بهبود مهارت های ارتباطی
مطالب، فایلها و کتابهای مربوط به کتابخوانی
خرید کتاب از کتاب نوشته محمدرضا شعبانعلی
راهنمای خواندن و خریدن کتاب (فایل صوتی)
کتابخوانی | چگونه کتابخوان شویم؟
فهرست کتابهای پیشنهادی برای ترجمه
پاراگراف فارسی | جملات منتخب کتابها
دوست عزیز.
شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهی عبور) میتوانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.
همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همهی درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. فهرست برخی از درسهای مختص کاربران ویژه متمم را نیز میتوانید در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
از میان درسهایی که در فهرست بالا آمده است، درسهای زیر از جمله پرطرفدارترین موضوعات هستند:
دوره MBA | مذاکره | کوچینگ | توسعه فردی
فنون مذاکره | تصمیم گیری | مشاوره مدیریت
تحلیل رفتار متقابل | تسلط کلامی | افزایش عزت نفس
چگونه شاد باشیم | هوش هیجانی | رابطه عاطفی
خودشناسی | شخصیت شناسی | پرورش کودکان هوشمندتر
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : یاور مشیرفر
دکتر سریعالقلم - ابعاد خُلقی توسعهنیافتگی ایران - فصلنامه مطالعات بینالملل، بهار 1392
ویژگی مهم این کتاب البته در یک مزیت مهم است: تنها کتابی است (تقریبا بعد از کتابهای دکتر سریعالقلم) که با دید سیستمی و سیستم پیچیده به مسئله توسعهنیافتگی نگریستهاست.
من در این مورد خیلی سخن گفتهام. دفعات متعددی از «توسعهنیافتگی» ایران نوشتهام و بارها کتابهای خوب این حوزه را معرفی کردهام. اما آنچه امروز مینویسم، با جنس نوشتههای «توسعۀ پایدار» من متفاوت است.
به بهانۀ اثر ارزشمند دکتر فراستخواه که پنج ماه پیش افتخار حضور در جشن امضای کتابشان در تبریز و دستبوسی شان را داشتهام، مایلم اندکی در این باب سر شما را به درد بیاورم.
من دوست دارم به بحث ایدئولوژی در پایینترین سطوح آن بپردازم و اینکه چرا ما توسعه نمییابیم؟ چرا با وجود همۀ تلاشها، صرف منابع و حتی داشتن برنامه و استراتژی و چشمانداز توسعه و آیندۀ کشور، همچنان درجا میزنیم.
قبل از همهچیز اما میخواهم کمی حاشیه بروم.
اخیرا در سلسله کتابهای «پیشگامان نوسازی آسیا» که به بررسی روند توسعهیافتگی پنج کشور آسیایی (کرۀ جنوبی - سنگاپور - چین - تایوان و مالزی) میپردازد، یک جملۀ کلیدی خواندم.
مترجم و ویراستار ارشد این مجموعه معتقد است رمز و راز توسعه در کشورهایی که از جریان توسعۀ ترتیبی (مدل امواج توسعه) باز ماندهاند، بر حسب تجربۀ جهانی از شرق آسیا بر دو جبهۀ عمده استوار شدهاست:
الف) مزیت نسبی. این کشورها تصمیم گرفتند «از سوزن تا فضاپیما» نسازند. بخشی نادیده از بازار را که در آن میتوانند قوی شوند، یا به قولی fat-tail شوند را ببینند، رویش سرمایهگذاری کنند و به طور کامل تصرفش کنند. کرۀ جنوبی این بخش را در الکترونیک و دیوایسهای دیجیتال دیدهاست و هماکنون با «سامسونگ» در حال حکومت مطلق بر این بخش است. حکومتی که برندی همچون اپل را نیز به مخاطره انداختهاست.
ب) قطار توسعه روی ریل ایدئولوژی راه نمیرود.
چینیها به خصوص به سرعت به این نتیجه رسیدند که برای توسعهیافتگی لازم نیست همۀ افراد یکشکل و یکفکر و یکرنگ باشند. اساسا نیاز است «کار» افراد برای توسعه فراتر و ارزشمندتر از «عقیده» باشد. هر چقدر عقیده کمرنگتر و شخصیتر شد، به همان میزان نسبت توسعهیافتگی و پیشرفت در شرق آسیا نیز افزایش یافت.
در نتیجۀ این دو عامل ساده، شرق آسیا امروز برابر با جهان غرب، در مدارهای توسعهای جهان جای خودش را باز کردهاست. امروز عمدۀ تجارت جهانی بین اروپا و آمریکا نیست، بلکه سهم عمدهای از آن در اختیار چین و کره قرار گرفتهاست. به نظرم اینکه بتوانی به رقیبی با چهارصد سال سابقۀ توسعهیافتگی صرفا در 30 سال غلبه کنی، یک گام بسیار بزرگ بودهاست.
اما این مقدمه را نوشتم تا حرف اصلیترم را بیان کنم.
من فکر میکنم ما همچنان هنوز درگیر جناحبندی و ایدئولوژی هستیم. نه امروز که از عهد دقیانوس ما درگیر این مسئله بودهایم و هستیم. ما همچنان درگیر توجیه خودمان برای برداشتن یا برنداشتن «سیبزمینی از کامیون واژگون شده» ایم.
من مسئله توسعهنیافتگی را با توجه به این 5 سالی که درگیر مطالعه و بررسیاش بودهام، خیلی سادهتر میبینم. به سادگی میتوان علل توسعهنیافتگی ملتی را حتی از روی فرهنگ غذایی و ساختار و معماری محل دفعش تخمین زد و دید.
این البته تئوری من نیست. دو تئوری معتبر از کلود لوی اشتراوس مردم شناس و اسلاوی ژیژک فیلسوف بر مثلث غذایی و مثلث دفعی در بررسی ایدئولوژی سیاسی و اجتماعی (که به زعم من بر توسعهیافتگی تأثیر مستقیم دارند) در ترکیب با یکدیگر میتوانند جنبههایی از توسعهنیافتگی را برایمان آشکار کنند که کمتر به آنها دقت میکردیم. حتی میتوان رفتارهای سیاسی-اجتماعی یک جامعه را با آنها پیشبینی کرد. (مثلث غذایی اشتراوس - مثلث دفعی ژیژک)
باری بیایید یکبار عمیقتر به فرهنگ غذایی و دفعی ایرانیان بپردازیم.
محبوبترین و پرفرکانسترین و خاصترین غذای گرم در نزد ایرانیان که در گذشتههای دور و در زمانهای قحطی جنبۀ تجمل داشتهاست «آش» است. ساختار غذایی آش یک ترکیب بغرنج از همهچیز است: مزهها در هم آمیخته، مواد غذایی حلشده و شناور در کنار یکدیگر. حتی گاهی مواد غذایی که با همدیگر ناسازگاری مزاجی هم دارند در آش کنار همدیگر یافت میشوند.
بیایید توسعهنیافتگی را از همین منظر بکاویم:
ما ایرانیان میدانیم چه نمیخواهیم، اما نمیدانیم چه میخواهیم. (نقل قول معروف در مورد خلقیات ایرانیان)
در واقع تلقی ما از آینده و توسعه در غذای ما انعکاس مییابد: آش. همهچیز در هم آمیخته، بدون برنامه و صرفا برای بلع راحتتر «شناور در هم»
هم خودکفایی هستهای میخواهیم، هم بینیازی به جهان، هم رسیدن به خودکفایی کشاورزی و هم توسعۀ زیستمحیطی. در یک کلام تلقی ما از توسعهیافتگی دقیقا و دقیقا «افسانۀ پیل و پراید» است. دقیقا همانند آش شله قلمکار که هیچچیزی در آن معلوم نیست. از هر بخشی از توسعهیافتگی کمی در آن وجود دارد و البته لهشده، مسخشده و بیتوازن.
مرض ایرانیزه کردن داریم. مرضی داریم که برای همهچیز نسخۀ ایرانی بپیچیم. چنان بر باور خودمان از مزۀ آش پافشاری میکنیم که حاضریم در مورد «دیفرانسیل نیروی اخلاقی و کار اخلاقی» بنویسیم و ترمودینامیک انسانی ارائه کنیم و بر تمام اصول علمی شناختهشدۀ جهانی به یکباره خط بطلان بکشیم.
آش شله قلمکاری از همهچیز هستیم: تاریخ پرشکوه که شبانهروز بر سر جهانیان بکوبیمش و بگوییم در گذشته اگر ما نبودیم شما همچنان در غارها میزیستید، خودپرستی افسار گسیخته که غیر از خودمان و چشمآبیها کسی را آدم حساب نمیکنیم، دورویی و خنجر از پشت زدن و تخصصی عظیم در بهانهجویی برای «انجام ندادن». فردگرایی منفی و ذرهای شده. به هر صورت تمامی این خلقیات در پرتوی آموزش انسانی قابل رفع است و البته یادگاری است «علت و معلولی و پیچیده» از رفتار ما با تاریخ و رفتار تاریخ با ما.
باری تلقی ما از توسعه همانند آش است. اما رفتار ما با حاکمان و سیستمسازی ما چگونه بودهاست؟
صراحتا و بیپرده اگر بنویسم دقیقا همانند رفتارمان با چاه فاضلاب: اجازه میدهیم پُر شود، وقتی که لبریز شد و بوی تعفنش ما را آزرد، چاه دیگری میکَنیم یا چاه قبلی را دوباره خالی میکنیم؛ اما همچنان به ساختار چاه دست نمیزنیم، برای رفعش فکری هم نمیکنیم. مثلا به عقلمان نمیرسد سیستم فاضلابی بسازیم و به طور دائمی مسئله را حل کنیم.
اجازه میدهیم یک نظام سیاسی به اوج خرابکاریهایش برسد. تا آن زمان هیچ گامی برای اصلاحش برنمیداریم و البته چون حاکم از میان ما و همچون خود ماست، او هم نمیپذیرد.
آنقدر این چرخۀ تباهی پیش میرود و آنقدر منابع کشور برایش مصرف میشود که بوی تعفنش دنیا را بردارد. سپس با دست خودمان پادشاه حاکم را میکُشیم و بیآنکه بر بقیۀ اجزای سیستم دست بزنیم، به امید اینکه حاکم بعدی صالحتر باشد، او را جایش مینشانیم. این چرخه را هر چهل سال یکبار در تاریخ ایران تکرار کردهایم. دقیقا همانند رفتارمان با چاه فاضلاب و هرگز عقلمان نرسیدهاست که خب این چاه فاضلاب را به چیزی بهتر تبدیل کنیم. البته که تبدیل به چیزی بهتر نیازمند عزم ملی و «دردآور» است.
چرا که توسعه پروسهای دردآور، زجرآور، نیازمند عزم ملی و حداقل از خودگذشتگی چهار نسل متوالی است.