اما او را دوست بدار

شاید تو اولین عشق او نباشی،
همچنانکه شاید آخرین عشق او.
اما آیا مهم است؟ وقتی که میدانی اکنون تو را دوست دارد؟
بله! او کامل نیست.
همچنانکه تو هم کامل نیستی.
همچنانکه تو و او هم کنار هم، هرگز کامل نخواهید بود.
همچنانکه هیچکس و هیچ چیز در هیچ جا و هیچ زمانی، کامل نبوده است.
اما، اگر در تلخی لحظهها، میتواند شیرینی لبخند را بر لبانت پدیدار کند،
یا تو را به مرور دوباره شادیها و زیباییها، دعوت کند،
چرا او را دوست نداشته باشی؟
کنارش باش و هر چه میتوانی نثارش کن.
شاید تمام احساسش مال تو نیست،
شاید تمام لحظههای روز به فکرت نیست،
اما یادت باشد که او، بخشی از وجودش را در اختیار تو قرار داده است،
که میداند در شکستن آن، بسیار توانمندی:
او قلبش را به تو داده است.
پس مراقب باش تا به او آسیبی نزنی.
تلاش نکن تغییرش دهی، یا تحلیلش کنی
یا بیش از آنکه میتواند در اختیار تو قرار دهد، از او انتظار داشته باشی
دوستی و رابطه، میتواند دشوار نباشد.
کافی است
وقتی تو را خوشحال میکند، لبخند بزنی
وقتی تو را ناراحت میکند، به او بگویی
و وقتی که پیش تو نیست، دلتنگش باشی…
رابطه، قرار است به ما بیاموزد که هیچکس کامل نیست و قرار نیست باشد.
باب مارلی
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : سیمین ابراهیمی
سلام دوست همراه، شاید این نامه منظورتون باشه. (همسفر، نامهء 34)
کمی از آن را برایتان می نویسم.
در این راه طولانی- که ما بی خبریم و چون باد می گذرد- بگذار خرده اختلافهایمان با هم، باقی بماند. خواهش می کنم!
مخواه که یکی شویم؛ مطلقا یکی.
مخواه که هر چه تو دوست داری، من همان را ، به همان شدت دوست داشته باشم و هر چه من دوست دارم، به همان گونه ، مورد دوست داشتن تو نیز باشد.
مخواه که هر دو یک آواز را بپسندیم، یک ساز را، یک کتاب را، یک طعم را، یک رنگ را، یک شیوه نگاه کردن را.
...
عزیزمن!
اگر زاویه دید مان، نسبت به چیزی، یکی نیست، بگذار یکی نباشد. بگذار فرق داشته باشیم. بگذار، در عین وحدت، مستقل باشیم. بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم. بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید.
تو نباید سایهء کم رنگ من باشی.
من نباید سایهء کمرنگ تو باشم.
بگذار صبورانه و مهرمندانه در باب هر چیز که مورد اختلاف ماست بحث کنیم؛ اما نخواهیم که بحث، ما را به نقطهء مطلقا واحدی برساند.
...
و فرصت بدهیم که خرده اختلافها، و حتی اختلاف های اساسی مان، باقی بماند.
و هرگز، اختلاف نظر را وسیلهء تهاجم قرار ندهیم...
عزیزمن! بیا متفاوت باشیم!