متخصص‌ها (Specialists) و نقش آنها در کار تیمی

۴۱ نظر برای متخصص‌ها (Specialists) و نقش آنها در کار تیمی

پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

نویسنده‌ی دیدگاه : شاهد اشرفی



معمولا اگر همه ی همکارانم رو برای جلسه دعوت کنم، آخرین کسی که در اتاق حاضر می شه متخصص تیم ماست. نکته ی جالب اینه که در جلسات انفرادی به هیچ وجه علاقه ای به ادامه پیدا کردن بحث ندارند و به دنبال تمام شدن جلسه هستند. فکر می کنم خیلی اعتقادی به لزوم برگزاری جلسه جهت حل مشکلات  ندارند چون بارها از زبان متخصص ها شنیدم که جلسات رو بی فایده می دونن و می گن: بیخود نشستیم اینهمه  صحبت کردیم.

خیلی شاهد بودم که سوالی از یک متخصص پرسیده شده و اونوقت متخصص از سیر تا پیاز اون موضوع رو برای طرف شرح و بسط داده. فکر می کنم متخصص ها آموزش رو دوست دارند. اونها وقتی درحال آموزش هستند تشنگی و گشنگی و زمان رو فراموش می کنند.

بارها با متخصص تیم در خصوص این که چرا پس از کسب نشدن هدف تیم  به مسیر خود ادامه داده ای و مصر هستی که همچنان هم باید این مسیر ادامه پیدا کند بحث کرده ام. فکر می کنم ویژگی مطلوب تمام کننده بودن در متخصص ها خیلی کم یاب باشه. شاید شروع کردن خرده موضوعات جدید بدون به نتیجه رسیدن موضوع قبلی هم تکمیل کننده این ضعف در این افراد باشه.

گاهی از ارتباط دادن قسمت های پیچیده از ساختارهای نرم افزاریمان توسط متخصص تیم شگفت زده می شوم. چیزی که فهم آن در ابزار برای من خیلی سخت است توسط متخصص تیم خیلی عادی و راحت مطرح می شود. من با توانایی های بالای ذهنی این افراد که در متن اشاره شد کاملا موافقم.

خیلی از مواقع یا شاید با کمی اغراق بتونم بگم همیشه خودِ متخصص ما تصمیم می گیره یک کاری رو شروع کنه و ما هم وقتی متوجه می شیم که یک سوم کار انجام شده. این موضوع در کنار ارائه راه کارهایی در حضور کارفرما که کارِ تیم رو زیاد و سخت می کنه  بشدت در خلاف برنامه ریزی های تیمی هست. شاید این یکی از مهم ترین دلایلی باشه که این افراد علاقه ای به کار تیمی ندارند.

اینکه متخصص اصرار می کند شما را بالاخره برای مفید بودن کارش توجیه کند (مخصوصا آن کارهایی که در برنامه نبوده) خیلی آزار دهنده است و تقریبا زیاد هم پیش می آید. توجیه آنها این است که: ببین، این خیلی خوبه. و اگر شما با تعجب و ناراحتی از عدم اجرای برنامه به آنها نگاه کنید عنوان می کنند: خواب این کار که خلاصه باید انجام می شد، حالا من یکم زودتر انجامش دادم.

آرشیو بسیار کاملی از مراجع و استانداردهایی را دارند که شاید خود مؤلفین این استانداردها هم نداشته باشند. فکر می کنم بخش خیلی زیادی از این منابع رو هیچ وقت استفاده نمی کنند اما از آرشیو داشتن آنها واقعا لذت می برند و عطش خاصی هم برای افزایش آن دارند.

خیلی کم پیش اومده که با یک متخصص حرفه ای در خصوص یک موضوع حیاتی سازمانی صحبت کرده باشم و در چند ساعت اول یا حتی چند روز اول تونسته باشم کمی دید کلی رو در اونها ایجاد کنم. اگر بی حوصلگی کنم و زود بخوام به نتیجه برسم قطعا تنش شروع میشه. من هم فکر می کنم متخصص ها در اغلب مواقع به موضوعات کلی نگاه نمی کنند. این یکی از مشکلات من هست و تا الآن صبر و عقب نرفتن از مواضعم برای حل این مشکل بهم کمک زیادی کرده . در اغلب مواقع با دادن زمان به این افراد تغییرات زیادی رو در نوع نگاهشون نسبت به موضوعی که اخیرا مخالفش بودن دیدم. من هم در شرایطی که مدیر متخصص داشتم و هم در شرایطی که سرپرستی متخصص رو بر عهده داشتم از این روش نتیجه خوبی گرفتم.

 لذت بردن متخصص ها وقتی که دارن به کارشون با خیال راحت می رسند رو می شه به وضوح دید. چشمشون درشت میشه و خیلی متمرکز توی کار غرق می شن. حالا فکرشو بکنید شما گاهی برای ضایع نشدن اهداف تیم در این حالت باید متخصص رو متوجه این موضوع بکنید که کارش رو ادامه نده و با بقیه تیم همراه باشه. کار آسونی نیست. اصلا.

 
تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
.