کفش‌هایم کو؟ (بررسی روش های حل تعارض)

۱۶۰ نظر برای کفش‌هایم کو؟ (بررسی روش های حل تعارض)

پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

نویسنده‌ی دیدگاه : معصومه شیخ مرادی



من زمانی که در دانشگاه تدریس می کردم رییس حراست آن دانشگاه با من تماس گرفت و گفت خواهر زاده من دانشجوی شماست خواستم بگم هواشو داشته باشین، من پاسخ دادم من معمولا هوای همه دانشجوها رو دارم خودشم باید یه چیزایی جواب بده من هم  سعی می کنم کمکش کنم. یکی دو بار دیگه حضوری به من سفارش دانشجوی مذکور رو کرد.

عملی که او انجام داد تکیه بر قدرت بود.

بازخورد همکارانم نسبت به این شخص: همکارانم به من توصیه کردند به این دانشجو نمره بده و گرنه برات شر می شه تا حالا هم که به اینجا رسیده ما کمکش کردیم که بالا اومده بازخورد آنها تکیه بر منافع بود.

و اما واکنش من: خوب تا حدودی برای من استرس ایجاد شد چون طرف رییس حراست بود و تعریفش را هم زیاد شنیده بودم و برای مدتی برای من تعارض پیش آمد که چه کاری را انجام بدهم هر چند من در این زمینه کاملا خودم را می شناختم و قانونم این بود که به شرایط دانشجویان توجه نکنم و همه آنها را یکسان فرض کنم و با تکیه بر مشکلات آنها مرگ مادربزرگ مشکل شوهر مریضی بچه و چیزهایی از این قبیل نمره ندهم چون من شرایط همه را که نمی دانم. تعارض برای مدت کوتاهی گریبانگیرم بود و در نهایت قاطعانه تصمیمم را گرفتم  و با خودم گفتم توکل می کنم تصمیم درست را می گیرم و اگر مشکلی هم پیش آمد تاوانش را هم پس می دهم. بهتر است که شرمنده وجدانم نشوم(با این توضیح که حتی در برگه آن دانشجو هم کاملا مشهود بود یکی دو سوالی که جواب داده با تقلب و اینها بوده)

من نمره برگه او را وارد لیست کردم یعنی تکیه بر حق و خوب با همه اضطرابی که داشتم و توصیه های بیش از حد همکارانم هیچ اتفاقی هم نیفتاد اما خوب ممکن بود بیفتد.

این هم داستان تعارض من

 

 
تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
.