گوگل می‌گوید استخراج اطلاعات حقوق زنان برای‌مان گران است
شرکتهای حوزه تکنولوژی، سالهاست به برخورد تبعیض آمیز با زنان متهم هستند.
البته برخورد تبعیض آمیز با زنان، به شرکتهای تکنولوژی و به طور خاص، کالیفرنیای آمریکا محدود نیست.
اما به خاطر فضای خاص فرهنگی تکنولوژی و نیز ادعای دائمی بسیاری فعالان تکنولوژی در مورد عبور از مرز فرهنگ‌ها و ارزش‌های سنتی، پذیرش اینکه هنوز باورهای تبعیض‌آمیز در مورد زنان در این بخش از اقتصاد جهان نیز وجود داشته باشد، کمی دشوارتر است.
صنایع خودروسازی و برخی از صنایع قدیمی‌تر، معمولاً بر این نکته تاکید دارند که زنان بیشتر در بخش ستادی فعالیت می‌کنند و مردان در بخش عملیاتی و خط تولید.
بنابراین، اطلاعاتی که در مورد تفاوت حقوق زنان و مردان منتشر می‌شود، چندان قابل اتکا نیست؛ چون می‌توان ادعا کرد که اختلاف متوسط حقوق دو نوع شغل مختلف با هم مقایسه شده است.
اما این وضعیت در شرکتهای تکنولوژی تفاوت دارد. زنان در سطوح مختلف این شرکت‌ها فعال می‌کنند و موفقیت‌ها و دستاوردهایشان هم کاملاً از لحاظ شکل و ماهیت، قابل مقایسه است.
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبت‌نام | اطلاعات بیشتر فهرست درس‌های متمم
نویسنده‌ی دیدگاه : گروه متمم
سرکار خانم مقدم.
در مورد نکته‌ای که اشاره کردید، اینکه زنان سیلیکون ولی به طور متوسط کمتر از مردان سیلیکون ولی حقوق می‌گیرند، پدیده‌ای فراگیر است که سال‌ها مورد بحث بوده است.
البته طبیعتاً وقتی در این مورد نظر می‌دهیم، مهم است که «متوسط دریافتی کل زنان» با «متوسط دریافتی کل مردان» در رده‌های مشابه مقایسه شود.
قاعدتاً اگر قرار بود که از یک نفر، بپرسیم که به نظر شما در گوگل تفاوتی بین زن و مرد وجود دارد یا نه، قاعدتاً دست وزارت کار آمریکا به تعداد بیشتری از کارشناسان گوگل می‌رسد تا ما و شما که یک نفر از آنها را در یک سمینار دیده‌ایم.
ضمن اینکه «تفاوتی قائل نیست یا هست» یک عبارت کلی است.
منظور دقیقاً چیست؟
از نظر سن بازنشستگی؟ از نظر ابعاد اتاق؟ از نظر سرعت پیشرفت شغلی؟ از نظر حقوق؟ از نظر تعداد روزهای مرخصی استحقاقی یا استعلاجی؟ از نظر مرخصی پس از زایمان؟
بنابراین، ادعای اینکه «شرکت X بین زنان و مردان هیچ تفاوتی قائل نیست» مستقل از اینکه توسط چه شرکتی و توسط چه فردی در چه سمتی در آن شرکت بیان شود، یک جمله‌ی غیردقیق است.
همان‌طور که می‌بینید در اینجا بحث مشخصاً بین «متوسط حقوق در موقعیت‌های سازمانی مشابه» است و در چنین مواردی، تنها راه، داشتن آمار «تمام افراد» یک مجموعه است.
در یک شرکت چند ده هزار نفری (حدود شصت هزار نفر)، نه تنها نقل قول از یک نفر قابل استناد نیست، بلکه حتی نقل قول از ۹۰٪ کارکنان یک شرکت هم قابل استناد نیست.
دقیقاً باید ۱۰۰٪ کارکنان مورد مطالعه و بررسی قرار گیرند.
اگر هم دادگاه از گوگل می‌خواهد اطلاعات کل کارکنان را در اختیارش بگذارد به همین علت است. وگرنه سر همان کوچه‌ی دادگاه، اگر داد می‌زدند احتمالاً چند نفر «کارشناس ارشد» گوگل در حال عبور بودند تا «نظر شخصی و کلی» خود را مطرح کنند.
تمام تلاش ما در درس‌های مختلف متمم تثبیت این باور است که دیدگاه یک فرد، قابل نقل است. اما قابل استناد نیست. برای استناد باید روش‌های علمی و آماری به کار گرفته شوند.
ضمناً با وجودی که بر خلاف قواعد نگارش در ایران و جهان، دست و دلبازانه از دو علامت تعجب در پایان متن خود استفاده کرده‌اید، هنوز برای ما به عنوان خواننده مشخص نیست که دقیقاً گوینده از اینکه تفاوتی وجود ندارد تعجب کرده؟ یا اینکه شما از اینکه گوینده گفته تفاوتی وجود ندارد تعجب کرده‌اید؟ یا شاید از اینکه گوینده گفته تفاوتی وجود ندارد و متمم گفته تفاوتی وجود دارد تعجب کرده‌اید.
تکرار مکرر علامت‌های استفهامی، الزاماً به فهم مطلب کمک نمی‌کنند.