مهارت نوشتن: تشکیل زنجیرهی کلمات (پرورش تسلط کلامی)
امروزه کوتاه نویسی صرفاً یک سلیقه نیست. بلکه به تدریج به یک توصیه تبدیل شده است.
ناشران بزرگ در سراسر جهان، به نویسندگان و مترجمان کتابها توصیه میکنند که اگر جملهای را در ابتدای سطر آغاز کردند، آن جمله را قبل از رسیدن به میانهی دو سطر بعد به پایان برسانند.
در نگارش غیرتخیلی (Non-fiction) بعید نیست این محدودیت به جای دو سطر و نیم، حتی به یک سطر و نیم هم کاهش یابد و جملات طولانی جز در موارد خاص پذیرفته نشوند.
احتمالاً میتوانید حدس بزنید که فعالان باتجربه در تولید محتوای آنلاین هم به خاطر بیحوصلگی مخاطب و تمرکز پایین او و احتمال پرش فکری (Distraction)، توصیه میکنند که جملهها تا حد امکان کوتاهتر باشند.
این توصیه البته معقول و منطقی و قابل دفاع است. اما مناسب است که نکات دیگری را هم مد نظر داشته باشیم:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری پرورش تسلط کلامی به شما پیشنهاد میکند:
- هوش کلامی | مهارت های کلامی و پرورش تسلط کلامی
- در کدام حوزه تسلط کلامی نیازمند تمرین بیشتر هستیم؟
- هوش کلامی چیست؟ آیا تقویت هوش کلامی امکانپذیر است؟
- دایره لغات فارسی | صرفاً به کلمات پرکاربرد فارسی محدود نشویم
- تسلط کلامی شامل چه مهارتهایی است؟
- برخی از عادتها و اصول و باورهای مرتبط با تسلط کلامی
- یک تمرین کوتاه اما اثربخش برای تسلط کلامی
- آیا شما مجموعهای از عنوان مقالههای قابل نگارش دارید؟
- کلمات جایگزین در صحبتهای مکتوب و شفاهی
- مهارت نوشتن: تشکیل زنجیرهی کلمات (پرورش تسلط کلامی)
- چگونه ابر کلمات بسازیم (با کلمات فارسی)
- آیا ادعای اهل فکر بودن در عین ناتوانی در بیان اندیشهها قابل پذیرش است؟
- درباره اهمیت ترجمه و مترجمان | الکساندر پوشکین
- کتاب در باب زبان و زبانشناسی | ۶۰ گفتار مختصر و مفید
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : مینا صادق
شهر من ، در گذر از سالهای دور، روزهای جنگ، شبهای خمپاره و منورها، زهرتلخ خردل ، شط خون آلود، کوسه های گرسنه ، و پلاک های بی سر به آرامشی رسید تا بسازد تمام ویرانه ها را و روان شود رود زندگی در شریان های شهر ، اما امروز هم غبار سنگین ،نفس هایمان را بریده ،قلبهایمان شیمیایی شده ، چشمهایمان خون گرفته ، سر بر آسمان به دنبال خدائیم و تنها نشان او، ماهی است بر سقف آسمان ،اما دور .
اهواز نفس هایش به شماره افتاده.
پ.ن: ببخشید خیلی تلخ شد فقط یک تمرین بود.