معرفی یک مستندساز: دیوید اتنبرو

دیوید اتنبرو (David Attenborough) جانورشناس، طبیعتشناس و مستندساز مشهور انگلیسی است که به خاطر مجموعه مستندهایش درباره زندگی گونه های مختلف حیوانات و گیاهان شهرت فراوان دارد.
دیوید از دههی ۱۹۵۰ کار خود را به عنوان راوی، نویسنده و مستندساز حیات وحش شروع کرد و در سال ۱۹۷۹ با ساختن مستند زندگی روی زمین (Life on Earth) توانست استاندارد و سطح جدیدی از فیلمسازی حیاتوحش را به نسل جدید فیلمسازان مستند معرفی کند.
اگرچه بیشترین شهرت اتنبرو بهخاطر مجموعه مستندی است که در سال ۲۰۰۹ تحت عنوان زندگی (Life) ساخت، ولی او تا کنون به خاطر مجموعه های مستند دیگرش هم جوایز متنوعی را دریافت کرده است(+).
اتنبرو از کودکی به جمعآوری فسیل، سنگ و انواع نمونههای طبیعی علاقمند بوده و معتقد است دانستن و درک جهان طبیعی یکی از ارزشمندترین نعمتهای زندگی انسان است و اگر ما ارتباطمان را با طبیعت از دست بدهیم، خودمان را از دست دادهایم (+).
با مروری بر مجموعه مستندهایی که تاکنون ساخته است میتوان دید که او همواره تلاش کرده تا با خلاقیت و نیز با بکارگیری تکنیکهای جدید فیلمسازی بتواند سبک های متفاوتی از زندگی را با جزئیات به تصویر بکشد و در مستندهایش به چگونگی حیات و بقاء موجودات گوناگون، از اعماق اقیانوسهای تاریک گرفته تا زندگی پرندگان در آسمان بپردازد (+).
این بار در زنگ تفریح متمم میخواهیم قسمتی کوتاه از مستند داستان زندگی (Life Story) را که در سال ۲۰۱۴ توسط این مستندساز حرفهای ساخته شده مرور کنیم.
این بخش از مستند به اولین پرواز جوجه غازها پرداخته است.
توضیح: این قطعه فیلم به پیشنهاد خانم طاهره خباری در زنگ تفریح قرار گرفته و متن فوق نیز توسط ایشان تهیه و تنظیم شده است.
خوشحال میشویم اگر جملات یا نکاتی از فیلم به نظرتان جذاب یا مفید بود و صلاح میدانستید آنها را مورد تاکید قرار دهید تا دوستان دیگرتان هم بیشتر و بهتر به آنها توجه کنند، آن جملات یا حرفها و بحثها را در زیر این مطلب با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : پیمان اکبرنیا
سلام به همه دوستان متممی و ممنونم از خانم خباری برای پیشنهاد این کلیپ آموزنده، دلهره آور و زیبا
در طول کلیپ هر بار که جوجه ها به صخره برخورد می کردند من به شدت ناراحت میشدم ولی به خودم یادآوری می کردم که تا الان، این مدل زندگی بهترین راه حل ممکن برای ادامه بقای این گونه خاص غاز در اون منطقه از گرین لند بوده.
این غازها در واقع برای در امان موندن جوجه ها از دست شکارچیان، مجبور به پرورش اونها بر فراز این صخره های بلند هستند. بعد از مدتی که جوجه ها گرسنه می شوند و باید غذا بخورند، چاره ای نیست جز پریدن از صخره ها.
اول پدر شروع می کنه به پرواز و بچه ها را تشویق به پریدن می کنه و بعد مادر همراه میشه و به پایین صخره ها میره و شروع می کنه به فرا خوندن بچه ها. بچه ها هم بنا به غریزه به پایین می پرند و سه تاشون از این پرش جان سالم به در می برند. سرنوشت دو جوجه دیگه معلوم نیست ولی مادر و پدر برای اینکه سریع تر جوجه های سالم رو به جای امن برسونن زمانی برای گشتن به دنبال دو جوجه دیگه ندارند.
نکاتی که به ذهنم می رسه اینهاست:
1- پدر و مادر خودشون از چنین پرشی جان سالم به در بردند. پس در واقع این گونه تونسته با همین روش تا الان در اون محیط دووم بیاره و به بقا خودش ادامه بده. یعنی حیات راه خودش رو پیدا کرده (هر چند که از دید ما شروع داستان خیلی ناراحت کننده است).
2- شاید برای ما انسانهای امروزی که گزینه های زیادی پیش رومون داریم و به غیر از غریزه، برای تصمیم گیری ابزار دیگری هم داریم (همون قابلیت فکر کردن) قابل درک نباشه ولی توی این بازی خطرناک غازها، اون چیزی که مهمه ادامه پیدا کردن نسله. بنابر این حفظ جون تک تک فرزندان مهم نیست، بلکه زنده موندن حداکثر تعداد ممکن مهمه. دو انتخاب بیشتر وجود نداره، مرگ همه جوجه ها از گرسنگی یا امتحان کردن شانس و زنده موندن حداقل دو جوجه از هر خانواده برای باقی موندن این گونه در طبیعت. و اینکه این غازها هنوز در طبیعت هستند نشون میده که تا حالا این روش جواب داده.
3- نمیدونم چه مدته این غازها در این منطقه و با این روش زندگی می کنند ولی هر چقدر زمان می گذره، جوجه هایی که زنده می مونند نسبت به نسل قبل مقاوم تر خواهند بود. در واقع جوجه هایی که می میرند آنهایی هستند که بدنشون کمتر با این شرایط تطبیق داره.
در زمان دیدن این کلیپ خیلی یاد درسهای مدیریت در شرایط بحران و مفهوم پاد شکنندگی افتادم. این جوجه ها شبیه اون جعبه ای هستند که روش نوشته لطفا بی احتیاط حمل شود و لطفا آن را به در و دیوار بکوبید. و همچنین اون جمله معروف که میگه "هر آنچه مرا نکشد، قوی تر خواهد کرد"