جملههای روزانه | بخش چهلونهم
در گذشته متمم به صورت روزانه جملههایی را منتشر میکرد و در اختیار دوستان متممی قرار میداد.
با توجه به این که امکان ذخیره شدن این جملهها و مرور دوبارهٔ آنها فراهم نبود، اکنون بعضی از این جملهها را در قالب #دعوت به گفتگو مطرح میکنیم و برخی دیگر را در قالب مجموعههایی از هفت جمله (مربوط به یک هفته) منتشر میکنیم.
با مراجعه به #جمله های روزانه متمم میتوانید جملههای قبلی را ببینید و بخوانید.
آنچه در ادامه میآید بخش چهلونهم آرشیو جملههای روزانه است:
دوست عزیز.
شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهی عبور) میتوانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.
همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همهی درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. فهرست برخی از درسهای مختص کاربران ویژه متمم را نیز میتوانید در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
از میان درسهایی که در فهرست بالا آمده است، درسهای زیر از جمله پرطرفدارترین موضوعات هستند:
دوره MBA | مذاکره | کوچینگ | توسعه فردی
فنون مذاکره | تصمیم گیری | مشاوره مدیریت
تحلیل رفتار متقابل | تسلط کلامی | افزایش عزت نفس
چگونه شاد باشیم | هوش هیجانی | رابطه عاطفی
خودشناسی | شخصیت شناسی | پرورش کودکان هوشمندتر
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : محمدعلی موسویموسوی
سوالی به تازگی مرا مشغول خود کرده است:
آیا کمبود منابع، نداری، کمبرخورداری، تحتفشار بودن و سختیراه میتوانند توجیهی برای موفق نبودن، شروع نکردن، نرسیدن یا رها کردن باشند؟
گاهی به خود نگاه میکنم که نبود چیزی را بهانهی شروع نکردن کاری میکنم:
«من بدون «...» اصلا نمی توانم فلان کار را انجام دهم.» / «مگر میشود در ۱ ساعت آن هم در این شلوغی کاری انجام داد» /« از صبح تا بعد از ظهر مشغول بودهام حالا دیگر حال مطالعه و یادگیری ندارم باید استراحت کنم» / « من چطور می توانم درس جدیدی از متمم بخوانم وقتی هنوز « ...» ذهن مرا مشغول خود کرده است»
بهراستی نداشتن(ذهن آزاد، پول، زمان کاملا در اختیار) میتواند توجیهی برای عمل نکردن باشد؟
یکی از پاسخ هایی که به خودم میدهم شبیه حرف پیتر دراکر است؛ داستان و روایت کسانی به ذهنم میرسد که در ابتدا - از نگاه بسیاری - شاید هیچ موفقیتی بهدست نمیآوردند اما آنها بودند که بالاترین بهرهوری را داشتند. آنها بودند که قدر یک لقمه نانی که میخوردند، یک ساعت زمان خود و یک کتابی که به سختی بهدست آورده بودند را میدانستند. آنها بودند که میدانستند هیچ ندارند و اگر هیج کاری نکنند و هیج به دست نیاورند هیج خواهند ماند.
آنها راز جاودانگی را میدانستند : باور به هیچ بودن و انگیزهای برای هیج نماندن.