بحث و گفتگو در مورد حاشیه یادگیری شماره (۳): پسماندههای خاطرات
سومین شماره از حاشیه یادگیری، این بار با موضوع پسماندههای خاطرات از طریق ایمیل برای دوستان متممی ارسال شد.
حاشیه یادگیری از این به بعد، هر چند وقت یکبار، برای دوستان متممی که حداقل یک تمرین در متمم حل کردهاند ارسال میشود.
[مطالعه بیشتر: حاشیه یادگیری چیست؟]
با توجه به اینکه این بار در حاشیه یادگیری، پیشنهاد شده بود که فکر کنیم و مثالهای بیشتر و تکمیلی در زمینهی خطاهای به خاطر سپردن و به یادآوردن پیدا کنیم و تجربههای خودمان در این زمینه را مرور کنیم، این مطلب برای بحثهای حاشیهای مربوط به حاشیهی یادگیری شماره ۳ در نظر گرفته شده است.
توضیح: دوستانی که تمرین انجام ندادهاند و حاشیه یادگیری را دریافت نکردهاند، در آینده و پس از انجام تمرینها، به تدریج در پیام اختصاصی خودشان، این نسخه و نسخههای قبلی حاشیه یادگیری را دریافت خواهند کرد.
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : پیمان اکبرنیا
سلام به همه دوستان متممی
بعد از خوندن فایل، کنجکاو شدم که بدونم چرا مغز انسان چنین کاری رو انجام میده و بعد از هر بار بازخوانی، کمی خاطرات رو عوض میکنه. بعد از کمی جست و جو به مقاله زیر رسیدم که البته سال 2010 نوشته شده ولی توصیه میکنم اگر به بخث علاقه دارید مطالعه بفرمایید:
How Our Brains Make Memories
جواب سوالی که داشتم به طور قطعی در مقاله نبود و فقط توی پاراگراف آخر این حدس نوشته شده بود:
داره میگه این بازسازی و تغییر دادن خاطرات، شاید یه راهی برای یادگیری از تجربه باشه. مثلا اگر خاطرات شیرین یه عشق زودهنگام بعد از کسب دانش از یک جدایی فاجعه آمیز تغییر نمیکردند، شاید ما از این درس زندگی که به سختی یادش گرفتیم، خوب بهره نمیبردیم. محقق میگه این شاید مکانیزمیه برای قالب ریزی جدید خاطرات قدیمی با توجه به تمام اتفاقاتی که از اون زمان تا به حال افتاده.
نکته جالب دیگری که در مقاله خوندم این بود که نتایج یک تحقیق نشون داده که میشه از این ویژگی مغز، برای درمان اختلال استرسی پس از ضایعه روانی استفاده کرد. یعنی کسانی که بعد از یک سانحه یا واقعه بسیار دردناک، دچار مشکل روانی میشن و احساس ترس و درماندگی دارند، با روش خاصی که از همین ویژگی مغز بهره میبره، میتونن با عوض کردن اون خاطرات تلخ کمی بهبود پیدا کنند.
باز هم جست و جو کردم و به یک مقاله دیگه رسیدم که هنوز با شک درباره این روش صحبت میکنه و یک مشکل اخلاقی رو هم مطرح میکنه:
آیا از نظر اخلاقی درسته که برای درمان یک فرد، خاطرات گذشته اون رو عمدا دستکاری کنیم و تغییر بدیم؟ به نظر میرسه سوال خیلی مهمی باشه.
خلاصه اینکه در جستجو برای یافتن پاسخ سوالم، هنوز به جواب قطعی نرسیدم و کلی سوال جدید هم ایجاد شد!