بازی های دوران کودکی ما
قدمت بازی بر روی کره زمین، به اندازه قدمت انسان است. از زمانی که با شاخ گوزنهای وحشی، بر دیواره غار نقاشی میکردیم تا امروز که با پلی استیشن و موبایل و تبلت، در دنیای مجازی سه بعدی، به جنگ شیاطین و جستجوی فرشتگان میرویم.
نسلی که امروز میانسالی خود را تجربه میکند، بازیها و سرگرمیهای بسیار متفاوت و متنوعی تجربه کرده است. زمانی که ابزارهای مدرن حوزه تکنولوژی کمتر بودند و گاه یک برگ کاغذ سفید، موظف بود یک روز کامل یک خانواده را سرگرم کند.
زنگ تفریح امروز را به بازیهای دوران کودکی اختصاص دادهایم. خوشحال میشویم اگر شما هم از دوران کودکی خود و بازیهایتان یا اسباببازیهایتان عکس و تصویری دارید، برای ما در زیر همین مطلب بگذارید.
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : سکینه شفیعی نژاد
سلام
من هم با خوندن اين مطلب ، خاطرات كودكي و شاديهاي اون روزها برام زنده شد. بيشتر اون بازيهاي رو كه بچه ها گفتند من هم بازي كردم و چه روزهاي خوبي رو گذرونديم بدون اينكه هيچ دغدغه اي داشته باشيم . يكي از كارهايي كه ما مي كرديم اين بود كه با قرقره نخ كه تموم مي شد و يك تيكه بادكنك پاره ، سوت درست مي كرديم كه صداي خيلي خوبي داشت و ما رو ساعتها سر گرم مي كرد . ديگه اينكه تو باغچه خونمون با خاك وگل خونه درست مي كرديم . گاهي هم ،حشراتي مثل مورچه و مگس و... رو كه مي كشتيم ( البته پسر ها بيشتر اين كار رو مي كردن نه ما) اونجا دفن مي كرديم و يك چوب روش مي گذاشتيم تا قبرش معلوم باشه . ديگه اينكه خونه هاي اون موقع مثل الان نبود حوض بزرگ آبي در وسط حياطمون داشتيم كه توش پر بود از ماهيهاي قرمز، من و بچه هاي همسايه ساعتها به اون نگاه مي كرديم و با چوبي كه داشتيم به همديگه نشون مي داديم كه كدوم يكي از ماهيها مال ماست و سر مالكيتش دعوامون مي شد، گاهي هم صبح پا مي شديم مي ديديم يكي از اونها رو گربه خورده و ماهيمون نيست و ما چقدر براش گريه مي كرديم . اون موقع مااجازه نداشتيم توي حوض آب بريم ، فقط تابستوها اونهم وسط ظهر ولي ما ساعتها اونجا بازي مي كرديم و ول كن ماجرا نبوديم و دست آخر با كتك ما رو از آب بيرون مي آوردن. هر روز هم مي گفتن كه اگه مثل امروز حرف مارو گوش نديد ديگه فردا آب بازي خبري نيست ولي ما با سرتق بازي هر روز همون كار رو تكرار مي كرديم و آب بازي تا آخر تابستون ادامه داشت.