موزه کرونا | منتخبی از آثار هنری درباره کرونا
دوران کرونا برای بسیاری از انسانهای روی این سیاره، تجربهای تازه بود. رویدادی که شاید هرگز فکر نمیکردیم در طول زندگی تجربه کنیم.
خانهنشینی، دورکاری، قرنطینه، ماسک، ضدعفونی و واکسن، کلماتی بودند که زندگیمان را تسخیر کردند و مدام از آنها حرف زدیم و میزنیم.
طی این دوران، عکاسان، مجسمهسازان و به طور کلی هنرمندان، با تناقض عجیبی روبهرو شدند. از یک سو، رویدادهای هنری کمتر برگزار شد و گالریها بسته ماند و موزهها از رونق افتادند. از سوی دیگر، سوژههایی بیسابقه یا کمسابقه پیش چشم هنرمندان قرار گرفت و فرصتی شد تا آنچه را که همهی ما دیدیم و میبینیم و نمیتوانیم توصیف کنیم، با زبان هنر بیان کنند.
یک اکانت اینستاگرامی با نام CovidArtMuseum در این میان ایدهای ساده اما ارزشمند را پیادهسازی کرده است. صاحبان این اکانت، مجموعهای از آثار مرتبط با کرونا را گردآوری کرده و عنوان «موزه هنری کووید» را برای آن انتخاب کردهاند.
این بار برای زنگ تفریح متمم تعدادی از کارهای بازنشر شده در این موزه هنری را برای شما انتخاب کردهایم:
تصویر چوبخطهایی از این دست، بیش از هر چیز برای ما زندان را تداعی میکند. تصویر چوبخط، همزمان ترکیبی از امید و ناامیدی است.
ناامیدی از این رو که به ما یادآوری میکند که «زندان، بیماری، قرنطینه و جدایی» برای مدتی طولانی بر سر ما سایه انداختهاند. و امید از آن رو که به پایان این تلخیها خوشبین هستیم. زمانی که یک زندانی روزهای زندانش را میشمارد، احتمالاً امید دارد که روزی آزادی را تجربه کند. چه آنکه اگر جز این باشد، شمردن روزهای سخت، کارکردی ندارد.
در این تصویر هم با یک تناقض روبهرو هستیم. نیمکت و صندلی ذاتاً برای نشستن طراحی شدهاند. طبیعتاً اگر نشان یا نمادی هم در اطرافشان نصب شود، پیام آن نمادها و نشانها باید «دعوت به نشستن» باشد.
اما حالا منظرهای متفاوت پیش چشم ما قرار گرفته: محل نشستن هست، اما نه برای نشستن. چنین چیدمانی بیشتر حس حضور در یک موزهی تاریخی را القا میکند: نمایش صندلیهایی که زمانی برای نشستن به کار میرفتهاند و اکنون ما صرفاً در حد ناظر، حق داریم آنها را نگاه کنیم. همین و نه بیشتر. نمادی از گذشتهای که دیگر وجود ندارد.
و البته در این میان، گربهای که با خیال راحت خود را رها کرده، به یادمان میآورد که ظاهراً طبیعت، به بهانهی کرونا توانسته بخشی از سهم خود را دوباره از انسان بستاند. پیامی که در کار بعدی هم آن را به شکل دیگری میبینیم.
هنوز زمان زیادی از دورانی که فریدون مشیری در شعر خوشه اشک کنایهوار به پرواز جتها اشاره میکرد نگذشته است:
«قفسی باید ساخت
هرچه در دنیا گنجشک و قناری هست،
با پرستوها،
و کبوترها
همه را باید یکجا به قفس انداخت!
روزگاری است که پرواز کبوترها
در فضا ممنوع است.
که چرا
به حریمِ حرمِ جت ها خصمانه تجاوز شده است!»
مشیری نبود که ببیند کرونا پرواز هواپیماها را چیزی در حدود ۶۰٪ کاهش میدهد (+). تولید گازهای گلخانهای کمتر میشود و برای مدتی کوتاه، پرندگان بخشی از آسمان خود را از پرندههای فولادی ما پس میگیرند.
البته که این تغییر، دیرپا نیست و چنانکه هنرمند آن را به تصویر کشیده، انسان به سرعت روند پیشین خود را پی میگیرد و چه بسا به جبران مافات، با حجم و سرعتی بیشتر به تسخیر هوا و فضا برخیزد.
هر قدر هم با هنر بیگانه باشیم، این دو انگشتی را که به سوی هم نشانه رفتهاند میشناسیم: بخشی از اثر «خلقت آدم» کار میکلآنژ.
اما این بار قرار نیست دو انگشت به هم برسند؛ هر یک از آنها با یک لایهی محافظ پوشانده شدهاند. این تصویر، تمام جداییها و فاصلههایی را که در دوران کرونا به ما تحمیل شد، پیش چشممان ترسیم میکند: دیدارها، آغوشها و بوسههایی که به «زمانی دیگر» موکول شدند و البته گاهی فرصت تجربهشان برای همیشه از دست رفت.
همین جدایی را به شکلی دیگر در کاری از chogiseok@ هم میبینیم:
شاید اگر قبل از دوران کرونا بود و سبک زندگی کرونایی را تجربه نکرده بودیم، چهرهای پوشانده شده با ماسک و غبار، یک کار هنری نامتعارف و حتی سورئال به نظر میرسید.
اما اکنون که تصویر ماسک بر چهره برایمان عادی شده، چنین تصویری چندان غیرمنتظره و شگفتانگیز به نظر نمیرسد. در عین حال، این عکس همچنان زیبایی بصری خود را دارد و میتواند در سالهای بعد، وضعیت این روزهای ما را برای کسانی که با چهرهی عریان و بدونپوشش به خیابانها میآیند روایت کند.
این کارت پستال زیبا هم برای کسانی که در ایام کرونا مجبور به دورکاری شدهاند، وضعیتی آشنا را به تصویر میکشد. موبایلها، لپتاپها و انواع وسایل برقی و الکترونیکی که در حالت عادی قرار نبوده در خانه تا این حد فشرده در کنار هم قرار بگیرند و یک دفتر کار کوچک را در گوشهای از اتاق یا سالن پذیرایی ایجاد کنند.
دورکاری نه فقط رابطهی ما با محیطهای کارمان را عوض کرد، بلکه چیدمان و کارکرد خانههایمان را هم تغییر داد. خانههایی که قرار نبود برای بسیاری از ما به دفتر کار تبدیل شوند.
موبایلها پیش از شروع کرونا هم به تدریج در حال فتح همهی جبههها در زندگی ما بودند و بخش قابلتوجهی از زندگی روزانهی ما – چه در خانه و چه در محل کار – به تماشای صفحهی نمایش آنها میگذشت.
اما قطعاً کرونا به نفع موبایلها به میدان آمد و سهم آنها را در زندگی ما افزایش داد. بسیاری از کارهای هنری که با موضوع تکنولوژی در دوران کرونا خلق شدند، به این موضوع توجه داشتهاند.
در دوران کرونا افراد بسیاری با آثار هنری کلاسیک شوخی کردند و یا آنها را کمی تغییر دادند.
بیشترین نمونهی این کارها را احتمالاً روی تابلوی مونالیزا دیدهاید. اما این بار یک نفر به سراغ اثر «زایش ونوس» از ساندرو بوتیچلی رفته و او را وادار کرده که تست پیسیآر بدهد.
تشویق کادر درمان یکی از کارهایی بود که در ایام اوج کرونا در بسیاری از شهرهای جهان رواج پیدا کرد.
افراد مختلف با خواندن سرود، نواختن ساز و یا کفزدن در بالکنها و کنار پنجرهها از زحمات کادر درمان تشکر میکردند.
در این تصویر، فردی را میبینیم که دستهای خود را از پنجره بیرون آورده و کادر درمان را تشویق میکند. چهرهی او در تاریکی و پشت کرکره پنهان شده است. شاید این ترکیب را بتوان یادآور این نکتهی مهم دانست که در شرایطی که ما برای حفظ جان خود، محافظهکارانه در خلوت خزیده و پنهان شده بودیم، کادر درمان در دل بحران حضور داشت و برای نجات بیماران تلاش میکرد.
اگر بخواهیم یک شیء را به عنوان نماد دوران کرونا انتخاب کنیم، بیتردید ماسک جزو نامزدها (و شاید شایستهترین نامزد) خواهد بود. ماسک را نه فقط بر چهرهها، که بر روی زمین هم بسیار دیدیم؛ افراد بیمبالاتی که ماسک خود را روی زمین میانداختند و برایشان مهم نبود که محیط را کثیف و آلوده میکنند.
کارهای هنری بسیاری با این موضوع انجام شد. در بالا تصویر سیارهای را میبینیم که با ماسک پوشانده شده و در پایین، هنرمندی را میبینیم که کوشیده انداختن ماسک بر روی زمین را در قالب یک جنایت به تصویر بکشد:
ما یک بار از دوستان متممی خواستیم که دربارهی دنیای پس از کرونا فکر کنند و ببینند پس از تمام شدن کرونا، فضای زندگی و کسب و کار چگونه خواهد شد. آیا ما دقیقاً به دوران پیش از کرونا باز خواهیم گشت؟ یا چیزهایی برای همیشه تغییر خواهد کرد؟ تا این لحظه ۱۱۸ نفر از دوستان متممی در این بحث شرکت کردهاند. میتوانید به آن مطلب سر بزنید و حرفهای دوستانتان را بخوانید: دنیای بدون کرونا
دوست عزیز.
شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهی عبور) میتوانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.
همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همهی درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. فهرست برخی از درسهای مختص کاربران ویژه متمم را نیز میتوانید در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
از میان درسهایی که در فهرست بالا آمده است، درسهای زیر از جمله پرطرفدارترین موضوعات هستند:
دوره MBA | مذاکره | کوچینگ | توسعه فردی
فنون مذاکره | تصمیم گیری | مشاوره مدیریت
تحلیل رفتار متقابل | تسلط کلامی | افزایش عزت نفس
چگونه شاد باشیم | هوش هیجانی | رابطه عاطفی
خودشناسی | شخصیت شناسی | پرورش کودکان هوشمندتر
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
به نظرم لازم نیست صبر کنیم تا طب سنتی جایگاه خود را «بعد از کرونا» پیدا کند.
طب سنتی همین اکنون هم جایگاه خود را مشخص کرده است: موزهی تاریخ.
ما در کرونا هم ناتوانی طب سنتی و تهیدستی آن را تجربه کردیم و هم بیسوادی و بیمنطقی و سطحیاندیشی طرفداران طب سنتی را متوجه شدیم.
البته لازم به تأکید است که مخالفت با طب سنتی به این معنا نیست که گیاهان یا داروهای گیاهی بیاثر هستند. چنانکه همین الان هم چیزی در حدود ۴۰٪ از داروهای رسمی جهان پایهی گیاهی دارند (منبع).
مشکل طب سنتی دقیقاً در همان واژهی زشت و بیمنطقی است که به عنوان صفت در آن به کار رفته است: «سنت» یعنی «کاری را میکنیم، چون سنت بوده و در گذشته میکردهاند.»
طرفداران طب سنتی، باید بپذیرند که اصالت با «نتیجه» است و نه «قدمت». اگر یک حماقت هزار سال هم قدمت داشته باشد، همچنان حماقت محسوب میشود.
دلدادگان طب سنتی اگر واقعاً به چیزی غیر از کاسبی میاندیشند و دغدغهی سلامت انسانها را دارند، باید روشهای علمی را به رسمیت بشناسند. به سراغ مطالعات آزمایشگاهی بروند. باید گروه مطالعه و گروه کنترل تعریف کنند. باید یاد بگیرند مقاله بنویسند. باید عادت کنند گزارش دهند. باید از «منبر» نصیحت و تجویز پایین آمده و به «آزمایشگاه» سنجش و تجربه پا بگذارند.
باید حاضر شوند باورهای خود را در آزمایشگاه بیازمایند.
و البته که اگر همهی اینها را بپذیرند. دیگر آنچه باقی میماند، طب سنتی نیست. بلکه دقیقاً همین طب و داروسازی مدرن خواهد بود و قطعاً هیچکس با آن مخالفتی ندارد.