کتاب خواب آشفته نفت | محمدعلی موحد
محمدعلی موحد برای اهل ادب و تاریخ کشور ما نامی آشنا و پرافتخار است؛ اما شاید گروهی از نسل جوانتر که کمتر حوصلهی مطالعهی آثار فاخر زبان فارسی را دارند، جایگاه او را بیشتر به واسطهی عکسی که مدتی پیش از حضور استاد شفیعی کدکنی در مراسم نکوداشت وی منتشر شد، بشناسند.
استاد شفیعی کدکنی در آن مراسم، روی پلههای انتهای سالن نشسته بودند.
البته میدانیم که به درستی گفتهاند: «شرف المکان بالمکین» (اعتبار هر جایگاهی به این است که چه کسی در آن جایگاه نشسته باشد) و محل نشستن این بزرگان در مجالس است که بالا و پایین جمع را مشخص میکند و نه بالعکس؛ با این حال، تصویر یادشده پیام دیگری هم دارد و آن، گواهی دادن به زحمت ماندگاری است که محمدعلی موحد، برای تاریخ و ادبیات این مرز و بوم کشیده و متحمل شده است.
موحد تبریزیالاصل است و به تعبیر خودش، فارسی زبان دوم اوست که بعدها آموخته است و از این منظر، تسلط شگفتانگیز او بر زبان فارسی، رشکبرانگیزتر است.
او خود در اینباره چنین میگوید (+):
زبان مادری من فارسی نبوده است و من زبان فارسی را بعداً آموختم.
آدم وقتی زبانی را بیاموزد، با قواعدی یاد میگیرد و چون صاحبِ آن زبان نیست، خود را ملتزم به رعایت آن قواعد میداند.
کسی که صاحب زبان است، به خودش حق تصرف میدهد و بیباک راجع به زبان عمل کند؛ من این طور نبوده و نیستم.
همچنین من اشتغال خاطری با مولانا داشتم. از یکی از دکترهای ترک شنیدم که از مرحوم فروزانفر نقل میکرد که فروزانفر گفته من فارسی را از مولانا دوباره آموختم. اگر او دوباره آموخته باشد، وضعیت من روشن است!
کارهای تخصصی و ماندگار موحد فراوانند که ترجمهی سفرنامه ابن بطوطه و نیز تألیفات متعدد در ارتباط با مولوی از جملهی آنهاست. اما شاید کتاب خواب آشفته نفت (دکتر مصدق و نهضت ملی ایران) برای کسانی که علایق عمومی دارند، جذابتر باشد.
او در این کتاب، روایت دقیق و مستند تاریخ را با قدرت ادبیات خود در هم آمیخته و اثری ارزشمند خلق کرده است.
توجه به این نکته ضروری است که او دکترای حقوق و علوم سیاسی دارد و ضمناً خود در دوران مصدق، سردبیر روزنامه شرکت نفت بوده است. اینها را همچنین باید در کنار تجربهی عملی او در مقام معاونت اجرایی اوپک (در بدو تأسیس این نهاد) قرار دهید.
کتاب خواب آشفته نفت برای علاقهمندان به مذاکرههای بینالمللی هم میتواند بسیار آموزنده باشد؛ چرا که موحد به ریزترین جزئیات این مذاکرهها هم پرداخته است.
به عنوان نمونه این چند سطر را بخوانید:
دولت ایران از طرفهای مذاکره دو چیز اساسی میخواست: یکی آنکه مانند ونزوئلا از پنجاه درصد منافع برخوردار گردد، دوم آنکه توافق تازه – هر چه باشد – هر پانزدهسال یک بار مورد تجدیدنظر قرار گیرد.
تأکید بر اصل تنصیف منافع بر اساس توصیهای بود که از کارشناسان نفتی آمریکایی دریافت میشد و پیشنهاد تجدیدنظر در هر دورهی پانزدهساله چیزی بود که مشاورین حقوقی و بهویژه پروفسور ژیدل دربارهی آن تأکید میکردند.
حسین پیرنیا رئیس ادارهی نفت و امتیازات وزارت دارایی نیز که در مذاکرات در کنار گلشائیان جا داشت در باب بهکار گرفتن ایرانیان در پستهای فنی و اداری و تقلیل تعداد کارمندان خارجی نفت، اصرار میورزید.
اما جدای از جنبههای سیاسی و اجتماعی و تحلیلهای ارزشمند محمدعلی موحد، نباید وجه ادبی کتاب خواب آشفته نفت را فراموش کنیم.
دو پاراگراف از دیباچهی کتاب را در اینجا برای نمونه آوردهایم:
پیشینیان ما گفته بودند که نفت نشان از آشفتگیها و درگیریها دارد. هر که نفت در خواب بیند به مصیبتی گرفتار آید. نفت زن بیحفاظِ بلایهکار است که سر کردن با او دشوار است.
اگر از دست بگذاری و غفلت کنی چهها که نکند! نفت مال حرام بیسرانجام است. بدنامی دارد و عاقبت ندارد. خواب نفت خبر میدهد که گرفتاریِ سیاسی (نائبه من سلطان) در راه است!
ما میگفتیم که این حرفها خرافات است. میگفتیم که این مدعیان تعبیر خواب در دنیای قدیم گرفتار اوهام خویش بودهاند.
نفت و فساد و بدبختی؟ نفت و جنگ و زد و خورد؟ این حرفها یعنی چه؟ از آنگاه که در اوایل قرن بوی نفت از این منطقه برخاست دیدیم که پیران ما راست میگفتهاند و آنگاه که در اواخر قرن درهای دوزخ بر فراز خلیج فارس باز شد و غریو سهمگین آتشبارها و نهیب سقوط موشکها سایهی وحشت و مرگ بر آبهای نیلگون افکند، نهتنها مسافران هواپیمای ایرباس که همهی ماهیان دریا و اشتران صحرا و نخلستانهای بصره و نیزارهای بطایح نیز دریافتند که نفت چگونه ممکن است به جنگ و زد و خورد و آفت و بلا تعبیر شود!
نیست آن سوتر ز عبّادان دهی
سابقهی من با نفت برمیگردد به همان ایام که زمان آغاز و اوجگیری ماجراهای این دفتر است. سفری داشتم به آبادان، سفری که از بد حادثه بود و نه از سر شوق و رغبت.
… آبادان را من از سفرنامهی ناصر خسرو میشناختم. او در بصره به قایق نشسته و پس از سه روز راه از مسیر رودخانه به آبادان رسیده بود؛ راهی که میگوید هر دو سوی آن «باغ و بوستان و کوشک و منظر» بود. ناصر آبادان را جزیرهای تصویر میکند بر کنارِ دریا در میان دو شاخهی شط: «از هیچ جانب به عبّادان نتوان شد الّا به آب گذر کنند و جانب جنوبی عبّادان خود دریای محیط است که چون مدّ بالا باشد تا دیوار عبّادان آب بگیرد و چون جزر شود کمتر از دو فرسنگ دور شود.»
… عربها آبادان را آخرِ آبادانی میدانستند و منوچهری از قول آنها گفته است: «نیست آنسوتر ز عبّادان دهی.»
یک شاعر اسپانیایی که از اندلس به آبادان رفته است، به همشهریان خود پیام میفرستد که اینک پایش به آن سر دنیا رسیده است و آبادان را جایی معرفی میکند که در آن پارهنانی را باید هدیه تلقی کرد و جرعه آبی را باید به پول خرید.
معلوم است که به شاعر در آبادان بسیار بد گذشته است.
… در آبادانی که من دیدم از آن عوالم خبری نبود. از یک سو روی آب تا چشم کار میکرد کشتیهای نفتکش را میدیدی که پشت سر هم لنگر انداخته بودند و منتظر تا به نوبت پیش آیند و شکم خالی خود را از نفت پر کنند و باز در دریا ناپدید شوند.
و از سوی دیگر روی خاک، موسسهی عظیمی که بزرگترین پالایشگاه آن روز جهان بود، در چهار میلیون مترمربع مساحت، بیست و چهار ساعته بر خورد میپیچید و نفیر میکشید و دود و آتش و بوی غلیظ نفت در فضا میپراکند و اتومبیلها و اتوبوسها و کامیونهایی که دور و بر پالایشگاه در تکاپو بودند.
چند تذکر درباره بخش معرفی کتاب
متمم سایت فروش کتاب نیست. و جز کتاب «از کتاب» محمدرضا شعبانعلی - که خود متمم آن را منتشر کرده - صرفاً به معرفی، بررسی و نقد کتاب میپردازد.
صِرف معرفی کتاب در متمم لزوماً به معنای تأیید محتوای آن کتاب نیست. پس حتماً متن معرفی را کامل بخوانید. ممکن است نقاط ضعف برخی کتابها پررنکتر از نقاط قوتشان باشد.
معرفی کتاب در متمم لزوماً به این معنا نیست که آن کتاب جزو منابع تدوین درسها بوده است (مگر این که صریحاً به این نکته اشاره شده باشد). در باقی موارد صرفاً ممکن است با هدفی مشخص (نقل یک مطلب از کتاب، نقد کتاب، آشنایی با نویسنده و ...) به کتاب اشاره شده باشد.
متمم برای معرفی کتابها هیچ نوع هزینهای دریافت نمیکند و صرفاً اهداف آموزشی خود را مد نظر قرار میدهد.بنابراین اگر ناشر هستید و کتابی در متمم معرفی شده، کتاب مرتبط دیگری را که در آن حوزه ترجمه یا تألیف کردهاید (یا اگر ترجمه دیگری از همان کتاب را عرضه کردهاید) در کامنتها معرفی کنید. متمم ممکن است بعد از بررسی کتاب را به متن بیفزاید یا معرفی آن را در قالب مطلبی مستقل منتشر کند.
دستهبندی موضوعی کتاب های مدیریت
دستهبندی کتاب های روانشناسی و توسعه فردی
فهرست کامل کتاب های روانشناسی | نقد و خلاصه کتاب
کتابهایی در مورد یادگیری و مدل ذهنی
چند کتاب درباره بهبود مهارت های ارتباطی
مطالب، فایلها و کتابهای مربوط به کتابخوانی
خرید کتاب از کتاب نوشته محمدرضا شعبانعلی
راهنمای خواندن و خریدن کتاب (فایل صوتی)
کتابخوانی | چگونه کتابخوان شویم؟
فهرست کتابهای پیشنهادی برای ترجمه
پاراگراف فارسی | جملات منتخب کتابها
دوست عزیز.
شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهی عبور) میتوانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.
همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همهی درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. فهرست برخی از درسهای مختص کاربران ویژه متمم را نیز میتوانید در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
از میان درسهایی که در فهرست بالا آمده است، درسهای زیر از جمله پرطرفدارترین موضوعات هستند:
دوره MBA | مذاکره | کوچینگ | توسعه فردی
فنون مذاکره | تصمیم گیری | مشاوره مدیریت
تحلیل رفتار متقابل | تسلط کلامی | افزایش عزت نفس
چگونه شاد باشیم | هوش هیجانی | رابطه عاطفی
خودشناسی | شخصیت شناسی | پرورش کودکان هوشمندتر
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
فکر میکنم بحثی که در ادامهی موضوع «خواب آشفتهی نفت» تداعی میشه، چنانکه در دیدگاههای دوستان دیگر من هم زیر همین مطلب مشهوده، مسئلهی کلاسیکیه که سالهاست در اقتصاد مطرحه و همه دربارهاش شنیدیم و خوندیم: شومی منابع یا همون بحث معروف Resource Curse.
این بحث انقدر تابع پارامترهای مختلف هست که نتایج مطالعات دربارهاش قابل جمعبندی مطلق نیست و به تعبیر دانشگاهی، Inconclusive محسوب میشه (شبیه بحث گرمایش زمین که له و علیهش بحثهایی هست).
اگر مرور ادبیات تحقیق در این زمینه براتون جذابه، پیشنهاد میکنم مطلب زیر رو بخونید:
Resource Curse Revisited
همونطور که میتونید حدس بزنید ماجرای معروف مرغ و تخممرغ در اینجا وجود داره. اینکه مدیریت ضعیف باعث شده که منابع به درستی استفاده نشن، یا اینکه وجود منابع باعث شده که مدیریت ضعیفی شکل بگیره.
باتوجه به اینکه این بحث به جمعبندی مطلق نرسیده، قاعدتاً در این بحث کمی قضاوت شخصی دخیل میشه.
با توجه به این مقدمه، من جزو اون دستهای هستم که به شومی منابع فیزیکی (نه منابع انسانی و موارد مشابه) اعتقاد دارم و فکر میکنم که وجود منابع، باعث میشه دولتها از درآمد مالیات (که تنها روش اعمال فشار از سوی ملتهاست) مستقل بشن و در واقع، اگر هم کاری برای ملت میکنن فقط از سر لطف و بزرگواری (صدقه) باشه. چون اگر نیمی از ملت بمیرن، درآمد سرانه در چنین کشورهایی دوبرابر میشه (سریعترین روش قابل تصور رشد درآمد سرانه در جهان).
البته ملتها میتونن چند وقت یه بار ساختار کلی قدرت رو تغییر بدن تا گروه الیت متفاوتی از منابع زیرزمینی بهرهمند بشن.
اما باز هم تأکید میکنم در حدی که من بررسی کردم، نتیجهی تحقیقات به شکلی نیست که بشه نظر مطلق داد.
در چنین شرایطی، روشی که به نظرم میتونه کمک کنه، بحث ممکن (Possible) در مقابل محتمل (Probable) هست:
آیا ممکنه کشوری منابع فراوان زیرزمینی داشته باشه و توسعهی اقتصادی سالم و پایدار رو هم تجربه کنه؟
آیا محتمل هست که کشوری کشوری منابع فراوان زیرزمینی داشته باشه و توسعهی اقتصادی سالم و پایدار رو هم تجربه کنه؟
فکر میکنم جواب سوال اول، از نظر بسیاری از ما مثبته.
اما در مورد سوال دوم، نمیتونیم با یک یا دو یا سه یا سی مثال، جواب بدیم. باید یه جامعهی آماری بزرگ داشته باشیم و احتمال این پدیده رو حساب کنیم.
فکر میکنم یه تجربهی ذهنی ارزشمند، بتونه چنین سوالی باشه:
فرض کنید شما علاقه دارید به یک کارآفرین با کسب و کاری بزرگ و ارزشمند و ارزشآفرین تبدیل بشین (در واقع چنین وضعیتی رو یک ارزش و دستاورد مثبت میدونین).
به شما این فرصت رو میدن که قبل از تولد، تصمیم بگیرید که دوست دارید در دهک دوم جامعه یا در دهک ششم متولد بشید.
کدوم رو انتخاب میکنید؟
از نظر امکان، کاملاً ممکنه که منابع مالی زیادی در اختیار شما باشه و شما بتونید به این شیوه، سریعتر و بهتر یک کسب و کار قدرتمند رو تأسیس کنید. بنابراین شما انتخاب میکنید که در داخل دهک دوم جامعه قرار بگیرید (و با خودتون میگید من با همه فرق خواهم داشت و از منابع درست استفاده خواهم کرد).
اما فکر میکنم اگر واقعاً در شرایط انتخاب قرار بگیریم، باید به احتمال فکر کنیم. یعنی یه نمونهی آماری بزرگ از کارآفرینهای بزرگ کشور بگیریم و بعد تصمیم بگیریم که کدوم گروه رو انتخاب میکنیم.
فکر نمیکنم چنین آماری به شکل رسمی وجود داشته باشه، اما من بر اساس مشاهدات خودم، اگر وادار بشم الان انتخابی انجام بدم، دهک ششم رو انتخاب میکنم.