فروشگاهی برای همه چیز: ماجرای پاورپوینت و مدیریت جلسات در آمازون
پارکینگ مجانی نداریم.
هر کس پارکینگ میخواهد باید اجارهاش را بدهد.
تنقلات رایگان هم نداریم. هر کس باید پول تنقلاتش را خودش بدهد.
اما اگر با سگ وارد مجموعه شدید، حتماً فراموش نکنید از آن بیسکوییتهای سگ که دم در گذاشته شده و کاملاً مجانی است به سگتان بدهید.
این تنها یکی از سنتهای عجیبی است که بر آمازون حاکم است.
این نوشته هم، نزدیک آسانسورها روی یک صفحهی فلزی سیاه رنگ با حروف سفید حک شده است:
چیزهای بسیاری هستند که هنوز اختراع نشدهاند.
اتفاقهای جدید بسیاری قرار است بیفتند.
مردم هنوز هیچ ایدهای ندارند که اینترنت چگونه بر زندگی آنها تاثیر خواهد گذاشت.
ما هنوز در روز اول این راه طولانی هستیم.
نوشتن در مورد آمازون چندان ساده نیست.
شاید بخشی از فعالیتها و برنامههای آمازون، به صورت گسترده در رسانهها مورد توجه قرار بگیرد، اما بخش مهمی از فعالیتهای این شرکت، مانند هر شرکت دیگری که در زمینهی تکنولوژی فعالیت میکند، کاملاً داخلی و پنهان است؛ همان چیزی که گاهی از آن به عنوان Know-how یا چگونگی انجام کار یاد میشود.
ضمناً نباید فراموش کنیم که آمازون آماده است به هر بهانهای برای هر کسی که فعالیتی بر علیه این شرکت انجام دهد، نامههای حقوقی تهدیدآمیز بنویسد و با این کار، هم منافع خود را حفظ کند و هم کاری برای وکیلهای شرکت پیدا کند.
برای جف بزوس مهم است که هیچ کس در شرکت بیکار نباشد و هیچ منبعی بدون استفاده باقی نماند؛ وکیلهای شرکت هم از این قاعده مستثنی نیستند.
برد استون (Brad Stone) با وجود سختیهای نوشتن در مورد یک شرکت بزرگ سرسخت، این کار را با کیفیت خوبی انجام داده است.
او برای تالیف کتاب The everything store به سراغ سیصد نفر از کارمندان و مدیران آمازون رفته. بخشی از آنها هنوز در آمازون هستند و برخی دیگر، هرگز قصد ندارند دوباره به آمازون برگردند.
با خانوادهی جف بزوس هم صحبت کرده و خلاصه به هر شکلی که امکان داشته، سعی کرده از زوایای مختلف به آمازون نگاه کند.
در این درس و چند درس آتی، بخشهایی از کتاب The everything store یا فروشگاهی برای همه چیز را با هم مرور میکنیم.
این درس را به بحث اسلاید و اسلایدسازی و استفاده از پاورپوینت اختصاص دادهایم.
از پاورپوینت استفاده نکنید
با کمی جستجو در وب، با این روایت مواجه میشوید که استفاده از اسلاید در شرکت آمازون ممنوع است.
اگر چه ظاهراً تا به حال کسی به خاطر استفاده از پاورپوینت در جلسات مهم مجازات نشده است، اما به هر حال استفاده از پاورپوینت و اسلاید در جلسات مهم رسماً ممنوع است.
تاکید جف بزوس این است که تا حد امکان به جای اسلایدسازی، حرفها و خواستهها و استدلالها در قالب یک متن حداکثر شش صفحهای نوشته شده و در جلسه خوانده شوند.
باور او بر این است که این شیوه میتواند به پرورش تفکر نقادانه کمک کند.
اجازه بدهید یک روایت مرتبط با این بحث را از کتاب برد استون انتخاب کنیم و با هم بخوانیم:
دوست عزیز.
درس داستان های شرکت آمازون (مرور کتاب فروشگاه همه چیز) برای کاربران ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
با عضویت به عنوان کاربر ویژهی متمم، علاوه بر دسترسی به این درس، به سایر درسهای مرتبط با کارآفرینی و به طور خاص درسهای مربوط به شرکت آمازون هم دسترسی پیدا میکنید که میتوانند به شما بیشتر کمک کنند.
همچنین با فعال کردن اشتراک ویژه به درسهای بسیار بیشتری دسترسی پیدا میکنید که میتوانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
البته از میان درسهای مطرح شده، ما فکر میکنیم با توجه به علاقمندی شما به این موضوع، شاید بهتر باشد ابتدا مطالعهی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:
تمرین:
تجربهی شما در استفاده از اسلاید و پاورپوینت در محیط شرکت و سازمان چیست؟
تا چه حد با جف بزوس موافقید؟
اگر فکر میکنید هنوز میتوان از اسلاید استفاده کرد، چگونه میتوانیم جنبههای منفی این کار را کاهش دهیم؟
[ قسمت دوم این بحث: تاریخچه آمازون – در هاروارد گفتند آمازون را بفروش ]
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری شرکت آمازون به شما پیشنهاد میکند:
- شرکت آمازون
- مصاحبه جف بزوس با فایننشال تایمز | سرگذشت آمازون
- فروشگاهی برای همه چیز: ماجرای پاورپوینت و مدیریت جلسات در آمازون
- بخشی از تاریخچه آمازون – پیشنهاد هاروارد: آمازون را بفروش و خلاص شو
- کتابفروشی آمازون | درسی در تبلیغات یا در تکنولوژی؟
- فروشگاه آمازون – چهار ستارهها
- آمازون و ایجاد رقابت بین شهرها برای دفتر مرکزی جدید
- فروشگاه اینترنتی آمازون از نگاه جف بزوس
- فهرست کتابهای پیشنهادی جف بزوس
- شکست گوشی آمازون فایر فون چه چیزی را به ما میآموزد؟
- کتاب پیشگام | جملات و سخنان جف بزوس
- حرفهای جف بزوس درباره استارت آپها و کسب و کارهای نوپا
- نکاتی درباره مدیریت کسب و کار
- نکاتی درباره مشتری مداری
- توجه به مشتری – یکی از مهمترین کلیدهای موفقیت کسب و کار
- جملاتی درباره کارآفرینی و نوآوری از جف بزوس
- آمازون اسمایل | مسئولیت اجتماعی شرکتی یا ترفند برندسازی و افزایش فروش؟
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : شهرزاد راسخ
فکر می کنم همه ی ما به نوعی، تجربه ی استفاده از اسلاید و پاور پوینت و شاید Prezi رو - چه در محیط سازمان، چه در مراکزی آموزشی یا برای یک سخنرانی و ... - داشتیم و داریم.
اما دیدگاه جف بزوس، برام خیلی جالب و قابل تأمل بود و فکر می کنم من هم باهاش تا حد زیادی موافق هستم. خیلی وقت ها این موضوع ذهنم رو مشغول کرده که حس می کنم یک ارائه به کمک پاورپوینت، میتونه چیزی در حد یک رفع تکلیف شتابزده و سطحی در ارائه اطلاعات به دیگران باشه.
و اگر واقعاً در جایی لازم باشه، به گمانم میشه اثرات منفی اش رو همونطور که در متن این نوشته هم اشاره شده، با پیدا کردن روشهای تکمیلی و به کارگیری بیشترِ تفکر نقادانه کم کرد و به حداقل رسوند.
پی نوشت: در این مورد بیشتر کنجکاو شدم و تحقیق کوچیکی توی اینترنت انجام دادم و جالب بود برام وقتی متوجه شدم تصمیم «جف بزوس» در مورد ممنوع کردن استفاده از اسلاید و پاورپوینت در شرکت آمازون، میتونه پیش فرضها و پیش زمینه ها و سابقه های ذهنی زیادی داشته باشه که منجر به این تصمیم شده.
در مطالب زیادی از جمله: این مقاله در گاردین و همچنین این مقاله، ادعا شده که: پاورپوینت، ما رو سخیف و مسئولیت-گریز می کنه. ("PowerPoint makes us stupid")
همانطور که ادوارد توفت، کارشناس نمایش بصری هم میگه: "اسلایدهای پاورپوینت، به طور فعال، ساختن ارائه های ضعیف و سخیف را تسهیل می کنند."
گفته میشه که بولت های پاورپوینت، یک قدرت سلسله مراتبی صُلب و سرسختانه ای رو به اجرا میذارن که لزوماً در محتوای اونها وجود نداره. و مخاطب رو به این سمت سوق میدن که یا همه ی موارد رو بپذیره، یا کلاً هیچکدوم رو نپذیره.
(شاید برای همین هست که جف بزوس، این شیوه رو برای پرورش تفکر نقادانه مناسب نمی دونه.)
در مقاله ی اول، میگه این تصادفی نیست که دو تا از معروف ترین پاورپوینت هایی که تاکنون در جهان ارائه شده اند هم دارای ضعف های بسیاری بودند:
1) ارائه ای که توسط مهندسان ناسا برای مدیریان ناسا ارائه شد و گزارشی غیر منطقی در خصوص کاشی های آسیب دیده ی شاتل فضایی کلمبیا ارائه دادند.
2) ارائه ی کالین پاول در توجیه جنگ با عراق
و حرف جالبی میزنه. میگه: البته اکنون، سرزنش کردن پاورپوینت بخاطر جنگ با عراق یا افغانستان، میتونه کمی شبیه به این باشه که داروین رو بخاطر دونالد ترامپ سرزنش کنیم؛ اما واقعیت اینه که این نوع ارائه، بررسی موشکافانه و دقیق اون وضعیت های مهم رو بسیار سخت تر و پیچیده تر کرد.
شاید این موضوع هم براتون جالب باشه (که توسط ژنرال جیمز نات ماتیس از نیروی دریایی آمریکا در یک کنفرانس نظامی نقل شد (و البته بدون پاورپوینت!) ) و اون اینکه ژنرال مک مایستر (در ارتش امریکا) زمانی که در عراق، به عنوان سرهنگ خدمت میکرد، پاورپوینت رو به طور کلی ممنوع کرده بود و حتی اون رو به "تهدید داخلی" تشبیه کرده بود. (+)
مک مایستر در مصاحبه ی تلفنی پس از کنفرانس میگه:
نویسنده ی مقاله ی گاردین هم در پایان مقاله اش (+)، دیدگاه جالبی رو با ما در میون میذاره. لذت بردم از خوندنش. او میگه:
"به نظر من، در قرن حاضر، دشمنِ ما دیگه هواپیماهای جنگی بدون سرنشین یا گروههای تروریستی یا شاید حتی تغییرات اقلیمی نیست؛ بزرگترین دشمن ما، راحت طلبی، خواهد بود.