Menu


نوشتن بلافاصله | نمونه‌برداری از افکار و لحظه‌ها


نوشتن بلافاصله

معمولاً بین فکر کردن و نوشتن، بین تجربه کردن و نوشتن، بین حس کردن و نوشتن فاصله‌ای هست.

وقتی گزارش روزانه یا هفتگی می‌نویسیم، مدتی از زمانی که اتفاق‌ها افتاده و کارها را انجام داده‌ایم گذشته است. وقتی پس از سفر، دربارهٔ سفر می‌نویسیم، وقتی دربارهٔ یک دوستی از دست رفته، یک پیاده‌روی در خیابان، و خاطرات‌مان از راه‌اندازی یک کسب‌و‌کار می‌نویسیم، باز هم آن فاصله وجود دارد.

شاید برای ما مهم نباشد، اما عده‌ای هستند که این فاصله،‌ همهٔ حساب‌و‌کتابهایشان را به هم می‌ریزد: پژوهشگران.

آن‌ها معمولاً دوست دارند وقتی دربارهٔ احساسات، افکار و تجربه‌های ما سوال می‌پرسند، «داده‌هایی نزدیک‌تر به واقعیت» را به دست بیاورند و نه «خاطره‌ای از واقعیت» را.

برای این کار، یک ابزار ساده هم پیدا کرده‌اند و بسیار به آن دل بسته‌اند: دستگاه بوق‌زن (beeper). بوق‌زن‌ها شکل ساده‌ای از پیجر هستند که در فواصل زمانی مشخص (یا نامشخص)‌ بوق می‌زنند و ما را ترغیب می‌کنند در همان لحظه به خودمان و حال‌و‌هوایمان (یا هر چیزی پژوهشگران از ما خواسته باشند) فکر کنیم.

نویسندگان و پژوهشگران بسیاری عاشق این بوق‌زن‌ها هستند. از میان‌شان احتمالاً چیک‌سنت‌میهایی نویسندهٔ کتاب غرقگی و پاول دولان نویسندهٔ کتاب طراحی شادمانی را بیشتر از بقیه می‌شناسید. ما در درس هوش هیجانی هم به استفاده از این بوق‌زن‌ها برای تقویت هوش هیجانی اشاره کرده‌ایم.

با وجودی که این ابزار ساده به‌نظر می‌رسد، دربارهٔ نقاط قوت و ضعف و کاربردهایش بحث‌های بسیاری وجود دارد. آن‌قدر که راسل هرلبرت و کریستوفر هیوی، از صاحب‌نظران خودآگاهی روانی، یک فصل از یکی از کتاب‌هایشان را به این موضوع اختصاص داده‌ و با الهام از جملهٔ معروف شکسپیر، چنین عنوانی را برایش انتخاب کرده‌‌اند (+):

To beep or not to beep?

دربارهٔ رابطهٔ بوق و نوشتن

تمرینی که می‌خواهیم در این‌جا پیشنهاد کنیم، ظاهر ساده‌ای دارد و در قالب همین کارهایی می‌گنجد که به آن اشاره کردیم؛ اصطلاحاً Experience Sampling یا نمونه‌برداری از تجربه.

این تمرین را نمی‌شود هر روز و به شکل پیوسته انجام داد. چون ممکن است فعالیت‌های روزانه‌تان را تا حدی مختل کند. اما همین که گاهی، در حد چند ساعت یا یک روز کامل آن را انجام دهید، تجربه‌ای بسیار ارزشمند است و قلم‌تان را با ذهن‌تان آشناتر می‌کند.

محدودیت در دسترسی به مجموعه‌ درس‌های فکر کردن با نوشتن

دسترسی کامل به مجموعه درس‌های فکر کردن با نوشتن برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.

اعضای ویژه‌ی متمم علاوه بر دسترسی به این درس‌ها به مجموعه‌ی گسترده‌ای از درس‌ها به شرح زیر دسترسی پیدا می‌کنند:

 فهرست درس‌های متمم

البته بررسی‌های ما نشان داده که علاقه‌مندان به درس‌های فکر کردن با نوشتن از میان فهرست فوق، معمولاً برای مطالعه‌ی درس‌های زیر وقت می‌گذارند:

  خودشناسی | شخصیت شناسی | کوچینگ

  تصمیم گیری | مهارت ارتباطی | زندگی شاد | عزت نفس

  تفکر سیستمی | مشاوره مدیریت | مدیریت زمان

  دوره MBA (مطالعه‌ی منظم همه‌ی درس‌ها)

تذکر: برای دسترسی به محتوای درسی که مشاهده می‌کنید، صرفاً‌ عضو شدن و پرداخت عضویت کافی نیست و باید تمرین ورود به بحث را هم انجام دهید. انجام این تمرین بسیار ساده باعث می‌شود یادگیری شما افزایش پیدا کند و صرفاً حدود ۵ تا ۱۰ دقیقه از وقت شما را می‌گیرد.

اگر دوست داشتید، حاصل این تجربه را در این‌جا برای دوستان‌تان هم بنویسید.

قرار نیست مورد به مورد بگویید چه نوشته‌اید. البته اگر هم این کار را انجام دهید هیچ اشکالی ندارد. مهم این است که بگویید چنین تجربه‌ای برای شما چه حسی داشته و چه شهودی نسبت به خودتان یا محیط‌تان پیدا کرده‌اید.

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری فکر کردن به کمک نوشتن به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه فکر کردن به کمک نوشتن

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۲۷ نظر برای نوشتن بلافاصله | نمونه‌برداری از افکار و لحظه‌ها

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : صدیقه پوراسترآبادی

    بعد از انتشار این درس، روز اول این تمرین رو می خواستم هر نیم ساعت یک بار انجام بدم اما این کار برام راحت نبود و برام مثل یک عامل مزاحم بود که باعث مقاومت در برابر انجام تمرین می شد.
    پس تصمیم گرفتم نمونه برداری از افکارم رو با بازه های سه ساعتی شروع کردم:
    شش صبح | نه صبح | ۱۲ ظهر | ۳ عصر ‌‌| ۶ عصر  | ۹ شب
    و کم کم این فاصله ها رو کم کردم تا بالاخره به نیم ساعت رسیدم.
    اما خودآگاهی حاصل از این تمرین هم مفید بود و هم دردناک
    اینکه یکدفعه به خودت بیایی ببینی وسط این جمع چیکار داری؟ چرا باید اصلا اینجا باشی وقتی تنش حاصل از تحمل این فضا باعث شده تمام بدنت گرفته باشه، چهره ت درهم رفته باشه و فکرت اینقدر آشفته باشه. پس جای تو اینجا نیست! چرا داری تحمل می کنی؟ قراره در قبالش چی گیرت بیاد؟ ارزشش رو داره؟...
    به خود آمدن در لحظه یک طرف و سوالاتی که بعدش برات پیش میاد یک طرف (سوالاتی که بهتره به خاطر خودمون هم شده بهشون فکر کنیم).
     
    از طرفی دیگر، صبح ها که از خواب بیدار میشم سرحال و پرانرژی هستم اما این چندین بار به خود برگشتن در طول روز و بررسی حس و حال، یک پیش آگاهی بهت می ده از حس و حالت در پایان روز
    بعضی روزها داری می بینی که اتفاقات و افکار داره ذره ذره تو رو فرسایش می ده و وقتی شب میرسی خونه دیگه برات روشنه که چرا اینقدر خسته و کوفته هستی. اما بعضی روزها تا آخر شب همچنان سرپا هستی چون روز رو به طریق دیگری سپری کردی.
    قبل از انجام این تمرین، اصطلاح "نمی دونم" در جملات مربوط به حس و حالم زیاد به کار می رفت مثلا:
    "نمی دونم چرا امروز اینقدر خسته ام کاش امروز زود تموم می شد."
    "نمی دونم با اینکه از صبح اینقدر بدوبدو داشتم اما هنوز دلم می خواد بیدار بمونم فلان کار رو هم انجام بدم."
    اما الان "می دونم"
    نمی خوام بگم حال خوب و بد ما یا سرحال بودن و نبودن یا پر انرژی و خسته بودم، همه ی سهمش مربوط به اتفاقات روزانه یا افکار در طول روز است اما بخش قابل توجهی از این حس و حال با نمونه برداری از افکار در طول روز قابل شفاف سازی  و قابل پیش بینی است. و فرصتی برای تمرکز بر لحظه از طریق نوشتن.

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .
Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content