دورهٔ آموزش فکر کردن به کمک نوشتن
یکی از کارهایی که ما همیشه دوستان متممی را به آن تشویق کردهایم، نوشتن است: چه در قالب گزارشنویسی روزانه، چه به عنوان برونریزی احساسی و چه برای ثبت ایدهها، حل مسائل و نگهداری سابقهٔ اقدامها و تصمیمها.
بررسی حرفها و نظرات دوستان متممی در درسهای مختلف نشان میدهد که بسیاری از دوستان به این نوع نوشتن علاقه دارند. مثلاً ایدهٔ گزارشنویسی روزانه آنقدر جذاب بوده که بارها در کامنتها و پیامها دربارهٔ جزئیات آن سوال کردهاند. علاوه بر این، استفاده از کاغذ (یا فایل دیجیتال) برای فکر کردن هم کاری است که در جمع متممیها – و اساساً در میان طبقهای که فکر کردن و تحلیل کردن بخشی از زندگیاش است – رواج دارد.
نکتهای که در این میان وجود دارد این است که «فکر کردن روی کاغذ» و «ثبت افکار روی کاغذ» مانند هر مهارت دیگری جزئیات، اصول، تکنیکها و ترفندهای بسیاری دارد که دانستن آنها میتواند اثربخشی این کار را افزایش دهد.
به همین علت تصمیم گرفتیم یک سلسله درس را در متمم به «فکر کردن از طریق نوشتن» اختصاص دهیم. آنچه اکنون پیش روی شماست، نخستین مطلب از این مجموعه و در واقع معرفی بحث است.
مخاطبان دوره «فکر کردن با نوشتن» چه کسانی هستند؟
ما این سلسله بحث را از جمله «اَبَر-درسها»در متمم میبینیم؛ چیزی شبیه مهارت یادگیری که مناسب است هر کس که در مسیر رشد و توسعه فردی قراردارد با آن آشنا باشد. در واقع اگر یادگیری را به معنای گستردهٔ آن در نظر بگیریم، آنچه در قالب «فکر کردن با نوشتن» مطرح میشود، مکمل مهارت یادگیری و یا به نوعی بخشی از مهارت یادگیری است.
با دیدن نمونههای زیر بهتر میتوانید گستردگی کاربرد این مهارت را تصور کنید:
نوشتن در نقش حافظهٔ بیرونی
گاهی اوقات، هدف ما از نوشتن صرفاً ثبت رویدادها و وقایع است، یا ثبت هر آنچه که میخواهیم مطمئن شویم فراموش نمیشود. مثلاً:
دانشجوی مشغول پایاننامه، بعد از اتمام یک روز شلوغ، نکاتی دربارهٔ آنچه خوانده و تعدادی از سؤالاتی که بیپاسخ مانده را در دفترش ثبت میکند.
مشاور پس از جلسه با مشتری، نکات کلیدی بحث را برای بررسیهای بعدی یادداشت میکند.
کسی به یک سفر تفریحی رفته، مشاهداتش را در یک فایل متنی در گوشی موبایلش مینویسد.
نوشتن با هدف برونریزی احساسی
میدانید که یکی از تکنیکهای رایج در مدیریت هیجانات و عبور از تنشها و فشارها این است که احساسات و افکارمان را دربارهٔ آنها بنویسیم. به این مثالها توجه کنید:
کسی که با شریک عاطفیاش قهر کرده، کاغذی برمیدارد و تمام گلههایی را که نتوانسته به او بگوید، در آن مینویسد.
فرزندی که اخیراً پدر یا مادرش را از دست داده، حرفهایی را که فرصت نشد به آنها بگوید، روی کاغذ میآورد تا ذهنش سبک شود.
جوانی که آیندهٔ کشور را مبهم میبیند و ابهامها و تنشها برایش استرسآفرین شده، هر آنچه را در ذهنش میگذرد روی کاغذ میآورد تا شاید ذهنش کمی خالی شده و از فشار روانی نگرانیهایش کاسته شود.
نوشتن در نقش ابزاری برای ثبت ایده، حل مسئله و تصمیمگیری
حتی کسانی که چندان عادت به نوشتن و فکر کردن روی تخته و لپتاپ و کاغذ ندارند، اغلب برای ثبت ایده و حل مسئله به سراغ نوشتن میروند. حداقل در این مورد خاص، افراد بیشتری اهمیت و کارکرد نوشتن را تجربه کرده و پذیرفتهاند:
مسئول منابع انسانی که با چند نفر از همکاران جلسه داشته، خلاصهای از دغدغههای آنها و راهحلهایی را که به ذهنش میرسد در دفترش ثبت میکند.
مدیر بازاریابی که با چالش ریزش مشتریان روبهرو است، همهٔ علتها و راهحلهایی را که به ذهنش میرسد، روی وایتبورد اتاقش نوشته و پیش چشمش قرار داده است.
کسی که به مهاجرت فکر میکند اما هنوز تصمیمش نهایی نشده، مزیتها و معایب مهاجرت را روی برگهای نوشته و وزن آنها را میسنجد و ارزیابی میکند. همچنین نوشتهاش را به دوست و آشنا نشان میدهد و از آنها کمک میگیرد تا این فهرست را اصلاح و تکمیل کند.
نوشتن در خدمت خودآگاهی | بازاندیشی هیجانات، رفتارها و اقدامها
تقریباً هر نوع رشد و توسعه نیازمند خودآگاهی است. هر چقدر بیشتر خود را بشناسیم و آگاهانهتر با خودمان مواجه شویم، تسلط بیشتری بر خودمان و مسیر زندگیمان خواهیم داشت. کار کردن برای شناخت بیشتر خود و آگاهی از احوال درونی هیچوقت ساده نبوده. از قدیم هم این کار را با تمرینهای خاص و معمولاً با همراهی مربیان خردمند انجام میدادهاند.
اما خودآگاهی در سالهای اخیر سختتر هم شده است. گسترش تکنولوژی، افزایش سرعت زندگی و حواسپرتیهای دائمی باعث شده که گاهی حرکت ما در مسیر زندگی مانند قدم زدن فردی مست در خیابان باشد. در عین این که از نقطهای به نقطهٔ دیگر میرویم، گاهی اصلاً متوجه نمیشویم که چه شد این کار را کردیم یا آن انتخاب را انجام دادیم. یا چرا در نقطهای هستیم که هیچوقت فکر نمیکردیم در آنجا قرار بگیریم.
نوشتن میتواند نقش مهمی در رهایی از این مستی و افزایش آگاهی از خویشتن ایفا کند. کسانی که مفهوم هوش هیجانی را میپسندند، تأکید میکنند که افزایش خودآگاهی نقش مهمی در تقویت هوش هیجانی نیز ایفا میکند.
مثلاً وقتی به سوالهای زیر به شکل مکتوب پاسخ میدهید، عملاً نوشتن را برای افزایش خودآگاهی به خدمت گرفتهاید:
چرا به موفقیت دوستم حسادت کردم؟ چرا الان از این که حسادت کردم حس بدی دارم؟
چرا در مهمانیها اضطراب دارم؟ چه چیزهایی این اضطراب را تشدید میکنند؟
چرا امروز در برخورد با دوستم عصبانی شدم؟ چه عواملی در این عصبانیت نقش داشت؟
چرا هنگام فکر کردن به گذشته، نمیتوانم خودم را به خاطر برخی اشتباهاتم ببخشم؟
چرا وقتی همکارم مرا تحسین کرد، معذب شدم و احساس ناخوشایندی داشتم؟ در آن لحظه دقیقاً در ذهنم چه گذشت؟
پیگیری بهتر اهداف و تثبیت و تغییر عادتها
این مورد از جمله مواردی است که برای بسیاری از ما آشنا است و اغلب آن را – ولو برای مدتی کوتاه – تجربه کردهایم. تقریباً همهٔ کسانی که در زمینهٔ هدف گذاری مطالعه کرده و صاحبنظرند، تأکید میکنند که «نوشتن» و «ثبت رویدادها و اقدامها» یکی از ابزارهای مهم و بدون جایگزین در مسیر تعقیب اهداف است:
کسی که قصد دارد ورزش را به سبک زندگیاش اضافه کند، هر روز یا هر هفته، گزارشی از کارهایی که در این مسیر انجام داده مینویسد.
کسی که میخواهد هر روز مقدار مشخصی کتاب بخواند، یک جدول تهیه کرده و پیشرفت روزانهاش را در آن ثبت میکند. همچنین جایی در گزارشش در نظر گرفته که اگر نتوانست طبق برنامه پیش برود، علت را در آنجا شرح دهد.
کسی که میخواهد یک زبان جدید یاد بگیرد، دفترچه یا فایلی درست کرده و هر روز (یا هر هفته) به پیشرفت (یا تلاش) خودش در شاخههای مختلف امتیاز میدهد.
رشد اخلاقی
اگر اخلاق را در حد قوانین سادهای مثل دروغ نگفتن، دزدی نکردن و به قتل نرساندن دیگران خلاصه کنیم، قاعدتاً اخلاقی زندگی کردن صرفاً یک «انتخاب» است. یعنی کافی است صبح که از خواب بیدار میشوید تصمیم بگیرید که «امروز کسی را به قتل نمیرسانم.»
اما واقعیت این نیست. مسائل اخلاقی بسیار پیچیدهاند و تشخیص این که واقعاً چه زمانی از قلمرو اخلاق خارج شدهایم ساده نیست. در واقع بیشترین چالش در مباحث اخلاقی، قضاوت دربارهٔ مقیاسهاست.
نوشتن ابزار بسیار ارزشمندی است که میتواند به ما برای اندیشیدن دقیقتر دربارهٔ مسائل اخلاقی کمک کند.
حرفهای شدن
درست مانند موضوع اخلاق، توسعه حرفهای هم به اندیشیدن و بازاندیشی نیاز دارد.
قرار نیست ما همه چیز را در کلاسها و دورهها بیاموزیم. حتی تجربهٔ عملی هم به تنهایی کافی نیست. خصوصاً در دنیای پرشتاب ما که هنوز یک اتفاق را هضم نکرده، اتفاق بعدی به سراغمان میآید و یک کار تمام نشده، کار بعدی بر سرمان میریزد.
بخشی از حرفهای شدن به «هنر متوقف شدن» و «بازاندیشی رفتارها و رویدادها» مربوط میشود: گاهی باید با خودمان خلوت کنیم و دیدهها، شنیدهها، تجربهها و اتفاقات را تفسیر کنیم. کنار هم قرار دادن اینها نوعی «زایندگی» ایجاد میکند و دانش و بینشهای جدیدی در ذهنمان متولد میشود.
موارد زیر نمونهایی از بازاندیشی با هدف توسعه حرفهای هستند:
وقتی کلاس معلم به پایان میرسد، گوشهای مینشیند و یکی از مثالها را که باعث بحث و اختلافنظر شد، گوشهٔ دفترش مینویسد. هدف معلم این است که بعداً این مثال را بیشتر بررسی کند و ببیند آیا این بحثها طبیعی بوده؟ یا مثال نامناسبی را انتخاب کرده است؟
کارآفرینی که در جلسه با سرمایهگذاران موفق نشده، پس از جلسه سوار ماشین میشود. اما پیش از این که حرکت کند، همان جا چند لحظه متوقف میشود و همهٔ رفتارها و حرکتهایی را که فکر میکند اشتباه بوده، در موبایلش مینویسد تا بعداً بیشتر به آنها فکر کند.
یک وکیل که پس از هر جلسه دادگاه، رفتار و استدلالهای حقوقی خود را مرور میکند و در دفترش نقاط قوت و ضعف خود را مینویسد تا در آینده بهتر عمل کند.
هدف متمم از دوره «فکر کردن به کمک نوشتن» چیست؟
ما تا کنون دربارهٔ انواع مختلفی از فکر کردن صحبت کردهایم. از جمله تفکر سیستمی، تفکر استراتژیک و تفکر نقادانه. اما مسئله این است که فکر کردن هم، مثل بسیاری از کارهای دیگر به ابزار نیاز دارد و آن ابزار «نوشتن» است.
به یادگیری زبان فکر کنید. ما کلمات بسیاری را میشناسیم و اگر آنها را بخوانیم یا بشنویم، معنایشان را میدانیم. اما خودمان از آنها استفاده نمیکنیم. چون به دایرهٔ واژگان «فعال» ما اضافه نشدهاند.
ابزارهای فکری هم همینطور هستند. بسیاری از ما وقتی مباحث تفکر سیستمی را میشنویم، آنها را میفهمیم. وقتی دربارهٔ هوش هیجانی یا عزت نفس صحبت میشود، مباحث را کامل درک میکنیم. وقتی استراتژیهای موفق یا ناموفق را میبینیم، به خوبی تشخیص میدهیم. اما اینها به بخش «فعال» ذهنمان وارد نشدهاند. یعنی خودمان نمیتوانیم به همان خوبی که مصداقها را میبینیم و میفهمیم، از این ابزارها استفاده کنیم.
گاهی کاملاً متوجه میشویم که فردی دیگر، دانش و تجربهٔ مشابه ما را دارد، اما آن را بسیار بهتر از ما به کار میگیرد. بهتر از ما حرف میزند. بهتر از ما فکر میکند. بهتر از ما تصمیم میگیرد و در یک کلام آن مفاهیم، عمیقتر از آنچه در ذهن ماست، در ذهن او نشسته.
فکر کردن از طریق نوشتن، ابزاری است که این شکاف را کم میکند.
انگیزهٔ دیگری هم از طرح این بحث داریم. با افزایش تنش در محیط اجتماعی و اقتصادی، با زیاد شدن ابهامها و با پیچیده شدن تصمیمها، باید ابزاری باشد که ذهن ما را کمی سبکتر کند و نیز اجازه ندهد تسلطمان را بر خودمان از دست دهیم. درست است که در شرایط محیطی بد، چنین ابزاری معجزه نخواهد کرد. اما لااقل کمک میکند در شرایط طوفانی، سکاندار بهتری برای کشتی کار و زندگیمان باشیم.
دوره فکر کردن با نوشتن چگونه پیش خواهد رفت؟
ما تا کنون هم در فرصتهای مختلف به اهمیت فکر کردن مکتوب و مکتوب کردن افکار اشاره کردهایم. اما این نکات در درسهای مختلف پراکنده بودهاند. علاوه بر این، خود این بحث، گسترده است و محققان و اندیشمندان بسیاری جنبههای مختلف آن را بررسی کردهاند.
بحثهای فکر کردن از طریق نوشتن، طی چند ماه ادامه خواهد داشت و به تدریج بسط خواهد یافت. همچنین درسها و مطالبی هم که پیشتر در این زمینه به شکل پراکنده در متمم گفته شده، زیر همین عنوان سامان خواهد گرفت.
باور ما این است که کسانی که مهارت فکر کردن از طریق نوشتن را بیاموزند و در کار و زندگی به کار بگیرند، یک سر و گردن بالاتر از افراد دیگری خواهند بود که منفعلانه با خود، زندگی، آموزش و تکنولوژی روبهرو میشوند. به همین علت، مثل آن چه در تفکر سیستمی و برخی درسهای دیگر پیش رفته، به تدریج دوستان متممی را ترغیب و تشویق خواهیم کرد این بحث را جدی بگیرند تا فکر کردن با قلم (یا انگشت و صفحات دیجیتال) نیز به یکی از ابزارهای مشترک در جمع متممیها تبدیل شود.
آیا تا کنون تجربهٔ گزارشنویس روزانهٔ مستمر را داشتهاید؟ آیا هنوز هم این کار را انجام میدهید؟ اگر هیچوقت این کار را انجام ندادهاید، چه چیزی مانع شده؟ اگر مدت کوتاهی انجام داده و رها کردهاید، علت رها کردن چه بوده است؟
مستقل از گزارشنویسی، آیا از «فکر کردن به کمک نوشتن» استفاده میکنید؟ نمونههایی که در متن آمد، چقدر برایتان آشناست؟ کدام موارد را تجربه کردهاید؟ چه نوع تجربههای دیگری از این سبک دارید که در متن نیامده است؟
شما با عضویت ویژه در متمم، میتوانید به درسها و آموزشهای بسیاری از جمله موضوعات زیر دسترسی کامل داشته باشید:
موضوعات زیر، برخی از درسهایی هستند که در متمم آموزش داده میشوند:
دوره MBA (یادگیری منظم درسها)
استراتژی | کارآفرینی | مدل کسب و کار | برندسازی
فنون مذاکره | مهارت ارتباطی | هوش هیجانی |تسلط کلامی
توسعه فردی | مهارت یادگیری | تصمیم گیری | تفکر سیستمی
کوچینگ | مشاوره مدیریت | کار تیمی | کاریزما
عزت نفس | زندگی شاد | خودشناسی | شخصیت شناسی
مدیریت بازاریابی | دیجیتال مارکتینگ | سئو | ایمیل مارکتینگ
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری فکر کردن به کمک نوشتن به شما پیشنهاد میکند:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
آخرین کاربران ویژه متمم
ورود سهیل محمودکلایه و سید علی حسینی و علیرضا مهدوی به جمع کاربران ویژه متمم را خوشآمد میگوییم
دوستان برتر متممی در دو هفته اخیر
- محمدرضا ضامنی (۲۲۵ امتیاز)
- علی کریمی (۱۹۸ امتیاز)
- مرضيه رفعتي (۱۷۶ امتیاز)
- علی محمد افراسیابی (۱۶۴ امتیاز)
- چیمن (۱۵۳ امتیاز)
- هیوا (۱۲۳ امتیاز)
- پیمان احمدی (۱۱۵ امتیاز)
- صابر طهانی (۱۰۴ امتیاز)
- مائده طبائیان (۱۰۱ امتیاز)
- محسن شیروانی (۹۶ امتیاز)
آخرین دیدگاهها
- علی اسداله زاده در تعریف منحنی یادگیری چیست و برای ما چه کاربردی دارد؟
- رضا صالحی در تعریف گیمیفیکیشن چیست؟
- علی اسداله زاده در بهترین معلم ریاضی کیست؟
- محمدرضا شعبانعلی در جایگاه برند چیست؟ | جایگاه یابی برند چگونه انجام میشود؟
- محمدرضا شعبانعلی در جایگاه برند چیست؟ | جایگاه یابی برند چگونه انجام میشود؟
- پریسا صناعی نیا در کلمات جایگزین در صحبتهای مکتوب و شفاهی
- مهدی رستمی در یک کلیپ تصویری درباره تفکر سیستمی (بالانس)
- محمود جاويد در سئو در دوران هوش مصنوعی و مدلهای بزرگ زبانی (چت جی پی تی و …) | بخش اول
- محمد ایرجی راد در تکنیک های مذاکره | با پیشنهادهای خیلی تند و سرسختانه چه میکنید؟
- امین زمانی در یادداشت برداری – پیش نیاز مهارت گزارش نویسی
- مهدی پاشایی در دورهٔ آموزش فکر کردن به کمک نوشتن
- ماهان کاتبی در نگاهی دقیقتر به کلمات: توسعه و پیشرفت
- محمد صباغی در گرفتار کدامیک هستید: مشکل سیستمی یا مشکل در سیستم؟
- هلیا حسینی در رویکرد سیستمی در یک جمله | توجه به ترکیب (سنتز) به جای تجزیه (آنالیز)
- نیوشا زنده دلان در آیا هدفهای خود را به دیگران میگویید؟
- محمد صباغی در تعریف سیستم چیست؟ | سیستمهای باز و بسته | چند مثال از انواع سیستم
- پیمان احمدی در دیجیتال دیتاکس | سم زدایی دیجیتال چیست؟
- پوریـا پرهیـزکار در سئو در دوران هوش مصنوعی و مدلهای بزرگ زبانی (چت جی پی تی و …) | بخش اول
- مجتبی کرد در «تصمیم گیری منطقی» در برابر «تصمیم قابلدفاع»
- پیمان احمدی در چند کتاب مدیریت زمان | معرفی و اشاره به نکات کلیدی هر کتاب
- بهاره متقی در برندسازی درونی | خودتان را یک چرخدنده نبینید!
- محمدرضا نظرآهاری در پارادایم چیست ؟ پارادایم شیفت به چه معناست؟
- حمیدرضا پورسیامک در چالشها و سختی های کار فروش و فروشندگی
- پیمان احمدی در پارادوکس ایکاروس | همان چیزی که موفقمان کرده میتواند باعث شکستمان شود
- سجاد علیپور در آنچه در میان سر و صداها گم میشود
- پیمان احمدی در تعریف نگرش سیستمی با یک مثال از پیتر سنگه
- محسن خاوری در سئو در دوران هوش مصنوعی و مدلهای بزرگ زبانی (چت جی پی تی و …) | بخش اول
- سعید شهسواری در انضباط شخصی | نظم شخصی یا نظم درونی چیست؟
- محمد محسن حائری در نباید چنین میشد | دربارهٔ متناسب نبودن علت و معلول!
- فاطمه نظردخت در الگوی هاب و اسپوک در استراتژی محتوا
آخرین پروژههای ثبت شده
- نرجس نیکخو در پروژه پایانی تفکر سیستمی
- مهدی علی اکبریان در پروژه پایانی درس تصمیم گیری
- پگاه جوادی شریف در پروژه پایانی تفکر سیستمی
- نيما تیموری در پروژه پایانی ارزش آفرینی
- بهرام نیک خو در پروژه پایانی درس تصمیم گیری
- علی احمدی در پروژه پایانی درس تصمیم گیری
- امیر فریدونی در پروژه پایانی ارزش آفرینی
- صابر عباسزاده در پروژه پایانی ارزش آفرینی
۱۳۹ نظر برای دورهٔ آموزش فکر کردن به کمک نوشتن