آقای دونالد ترامپ! اپل به آمریکا مهاجرت نمیکند
مستقل از اینکه دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا بشود یا نشود، وجودش برای رسانه ها یک غنیمت است و همراه با برکت (پر از خبرهای جالب و خواندنی) بوده است.
در میان کاندیداهای ریاست جمهوری دهه های اخیر، به غیر از جورج بوش پسر، هیچکس تا این حد اظهارات عجیب و غریب در مورد سیاست و اقتصاد و مدیریت نداشته است.
این بار، دونالد ترامپ، در دانشگاه لیبرتی در ایالت ویرجینیا، در میان طرفدارانش فریاد زد: اپل باید این کامپیوترهای لعنتیاش را در آمریکا بسازد و نه در چین!
و حرفهای او در میان صدای تشویق جمعیت انبوه دانشجویان، گم میشد.
میتوان حدس زد که دانشجویان، چنین حرکتی را دوست دارند و فکر میکنند چنین تغییری، میتواند انبوهی فرصتهای شغلی در آمریکا به وجود بیاورد و طبیعتاً کارمند اپل بودن موقعیت شغلی بدی نیست و میتواند آرزوی خیلی از جوانان آمریکایی باشد.
اما طبیعتاً اقتصاد و مدیریت و صنعت، ملاحظات و محاسبات خود را دارند و نمیتواند دل به خواستههای عامهی مردم بسپارند.
نشریات مختلف، بعد از آن تاریخ، در مورد غیرعملی بودن این حرفهای ترامپ مطالب زیادی را مطرح کردند که مطالعهی آنها، میتواند برای ما نیز، آموزههای زیادی در حوزهی اقتصاد جهانی و چالشها و محدودیتها و فرصتهای آن به همراه داشته باشد:
به هر حال، میتوان حدس زد که دونالد ترامپ نیز، میداند که این وعده، به دهها دلیل اقتصادی و مدیریتی غیرعملی است. اما حیف است از هیجانی که چنین رویایی ایجاد میکند، استفاده نکند!
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : پیمان اکبرنیا
سلام به همه دوستان
سیاستمداری مثل ترامپ حرفهایی میزنه که برای قشر روشنفکر و آگاه جامعه حیرت آور و خندهداره (از نژادپرستی آشکار و مسلمان ستیزی و مهاجر ستیزی بگیرید تا انکار پدیده گرمایش جهانی و خیلی از نظرهای عجیب دیگه) اما برای کسانی که زیاد اهل تفکر و مطالعه نیستند و سطحی نگرند هیجان انگیزه. اون در واقع داره از این طریق یک برند سیاسی متفاوت برای خودش میسازه و هدفش اینه که آرای بخش خاصی از جامعه رو جذب کنه و روی اونها حساب کرده. نمیدونم چنین آدمی واقعا از ته قلب به حرفهایی که میزنه اعتقاد داره یا نه ولی هرچی هست شومن(Showman) خوبیه. البته حتی اگر کسی به کاری اعتقاد نداشته باشه ولی هی تکرارش کنه و قول انجامش رو بده، احتمالا بعد از مدتی خواسته یا ناخواسته بهش عمل هم خواهد کرد.
نکته تاسف بار اینکه هم جورج دبلیو بوش و هم ایشون مدارک دانشگاهی معتبر در زمینه مدیریت و اقتصاد دارند. جورج بوش که فکر کنم از مدرسه کسب و کار هاروارد MBA گرفته بود و ایشون هم از مدرسه کسب و کار وارتون لیسانس اقتصاد گرفتند. باز هم با مصداقی از پدیده عدم همبستگی مدرک و شعور مواجهیم.
در مورد ترامپ و دوستان میفرمایند که:
"ما عادت داشتیم که به کمدینها بخندیم و به سیاستمداران گوش کنیم. حالا به سیاستمداران میخندیم و به کمدینها گوش میکنیم."
(شبکههای تلوزیونی آمریکا چند شوی طنز پخش میکنند که بینندگان بسیاری دارد و کمدینهای آن نیز با ظرافت در قالب طنز، سیاستمداران را نقد میکنند. این برنامهها به منبع اطلاعات سیاسی بسیاری از جوانان تبدیل شدهاند)