پیش نیاز مطالعه درس خوش بینی تست خوش بینی شییر و کارور (LOT) را مرور کنید. از دوستان عزیز متممی انتظار می‌رود پس از مطالعه این درس: خوش بینی سرشتی (در طبیعت همه‌ی ما) را درک کنند و بتوانند شرح دهند. تعریف خوش بینی از دیدگاه سلیگمن را به خاطر بسپارند. وقتی کسی در مورد اتفاق‌های بد زندگی‌اش

روانشناسی مثبت گرا را هم مانند هر حوزه‌ی علمی دیگری می‌توان به شیوه‌های متفاوت تقسیم‌بندی کرد. اما شیوه‌ای که می‌تواند برای ما مفید باشد، بررسی ابعاد روانشناسی مثبت گرا بر اساس موضوع مورد بررسی است. از این زاویه، روانشناسی مثبت گرا را می‌توان به سه سطح یا حوزه‌ی مختلف تقسیم کرد: حوزه‌ی ذهنی و درون‌فردی حوزه‌ی فردی

پیش نیاز مطالعه درس درماندگی آموخته شده مطالعه درس روانشناسی رفتارگرا مطالعه درس شرطی سازی کلاسیک از دوستان عزیز متممی انتظار می‌رود پس از مطالعه این درس: بتوانند مفهومِ درماندگی (Helplessness) را در زبان و ادبیات سلیگمن توضیح دهند. بتوانند توضیح دهند که چرا کار مارتین سلیگمن و استیو مایر، روانشناسی را یک گام از مرز رفتارگرایی

روانشناسی مثبت گرا (Positive Psychology) معمولاً به سادگی با مثبت اندیشی (Positive Thinking) اشتباه گرفته می‌شود. به همین علت، همواره معرفی روانشناسی مثبت گرا با این بحث آغاز می‌شود که مثبت نگری و مثبت اندیشی بحث‌های دیگری هستند و نباید آن‌ها را با روانشناسی مثبت گرا اشتباه بگیریم (به همین علت ما هم در متمم، از اصطلاح روانشناسی مثبت نگر استفاده نمی‌کنیم و

از دوستان عزیز متممی انتظار می‌رود پس از پایان این درس: بتوانند نام Mihaly Csikszentmihaly را بخوانند و به عنوان یکی از بزرگان روانشناسی مثبت گرا به خاطر بسپارند. بتوانند برخی از دستاوردهای میهای چیک سنت میهایی را فهرست کنند. اجازه بدهید قبل از ورود به این درس، تکلیف خودمان را با نام دانشمند مورد نظرمان (Mihaly Csikszentmihaly)

کریستوفر پترسون (Christopher Peterson) را از جمله نامهای بزرگ روانشناسی مثبت گرا می‌دانند. کسی که می‌تواند در رده‌ی بزرگانی مانند مارتین سلیگمن، چیک سنت میهالی و آبراهام مزلو قرار گیرد. او رساله‌ی دکترای خود را در دانشگاه کلرادو در زمینه‌ی روانشناسی اجتماعی و روانشناسی شخصیت ارائه کرد و سپس در دانشگاه پنسیلوانیا مطالعات و تحقیقات خود

این مقاله توسط کریستوفر پترسون در سال ۲۰۰۰ نوشته شده و از مقاله‌های کلاسیک روانشناسی مثبت گرا محسوب می‌شود. پترسون در این مقاله ابتدا به تعریف خوش بینی می‌پردازد و سعی می‌کند با مرور ادبیات این حوزه، تعریفهای مختلفی را که از خوش بینی وجود دارد جمع‌بندی کند. فروید، لازاروس و آرون بک از جمله دانشمندانی هستند که

در مورد روانشناسی مثبت گرا در متمم زیاد صحبت کرده‌ایم. ریچارد وایزمن را بدون تردید می‌توان در این گروه قرار داد. کسی که روانشناسی را نه فقط ابزاری برای خدمت به بیماران، بلکه وسیله‌ای برای بهبود کیفیت زندگی انسانها می‌داند: یا از طریق تحقیق روی رفتارهای کاربردی در زندگی و یا از طریق کمرنگ کردن توهماتی