دوره صوتی آموزشی نکتههایی برای مدیران
ایدهٔ شکلگیری دورهٔ آموزشی نکتههایی برای مدیران
طی حدود دو دهه که بهعنوان مدیر، معلم، مشاور و همراه با مدیران در سازمانها و کسبوکارهای مختلف کار کردهام، همیشه بعد از جلسات، گزارشهایی از رویدادها، تجربهها، مسئلهها، راهحلهای موفق و ناموفق، و نیز نکاتی که برای خودم درسآموز بوده یا تداعی شده نوشتهام.
از بین صدها یادداشت و گزارش که در این سالها ثبت شده، تعدادی را انتخاب کرده و شرح دادهام.
محمدرضا شعبانعلی
محتوای دورهٔ آموزشی نکتههایی برای مدیران
این دورهٔ آموزشی، چنانکه از شیوهٔ شکلگیری آن برمیآید، مجموعهای از تجربههای پراکنده است.
هر یک از این نکتهها میتوانند جرقهای برای فکر کردن، ایدهای برای مطالعه و بررسی بیشتر، و حتی شاید زمینهای برای بحث و گفتگوهای دوستانه در محیط کار و شرکتها باشند.
موارد زیر نمونههایی از موضوعاتی هستند که در این دوره آموزشی صوتی به آنها پرداخته میشود:
- چالشهایی که مدام تکرار میشوند
- اهمیت تأمل، بازنگری و بازاندیشی برای مدیران
- حاشیههای کار و کارهای حاشیهای در نقش مدیر
- مدهای مدیریتی و مواجهه با ابزارها، ایدهها و سیستمهای جدید
- دردسرهای کار تیمی
- دربارهٔ مدیریت و رهبری
- مواجهه با دادهها و شاخصها
- تفاوت راهحل مسئله و ریشهٔ مسئله؛ ذینفعان ناپیدا
- تنشهای قرار گرفتن در فشار بین زیردست و بالادست
- کارهای درست و نادرست در کپی کردن و تقلید از رقبا
- اخلاق دشمنی؛ اخلاق حرفهای در روابط کاری
- اهمیت آیینها (بیشتر از آییننامهها)
- اهمیت و کارکرد منتورینگ معکوس
- سوال مهم پیتر دراکر از مدیران
مدت زمان فایل صوتی: حدود ۳۴۰ دقیقه
مخاطب این دورهٔ آموزشی
مخاطب اصلی این دوره، چنانکه از نامش پیداست، مدیران هستند (کسانی که بخشی از وظایفشان این است که ظرفیت دیگران را به خروجی ملموس برای مجموعه، شرکت یا سازمان تبدیل کنند).
با توجه به اینکه سطح مدیریتی و حوزهٔ مدیریت مدیران متفاوت است، تلاشم کردهام تنوع موضوعات به گونهای باشد که هر کس به فراخور نیاز خود نکات مفیدی در آنها بیابد.
کسانی هم که در موقعیت مدیریتی نیستند، احتمالاً با گوش دادن به این نکات، زبان مشترکی برای صحبت با مدیران پیدا خواهند کرد و امیدوارم بتوانند در متقاعد کردن مدیران به تغییر رفتار، اصلاح نگرش و پیشبرد بهتر اهداف سازمان و کسبوکارشان موفقتر باشند.
محتوای دوره آموزشی نکتههایی برای مدیران
ردیف | موضوع | زمان تقریبی |
---|---|---|
۱ | مقدمه – این دوره صوتی دربارهٔ چیست؟ | ۱۵ دقیقه |
۲ | منابع و مراجع این دورهٔ صوتی | ۲۰ دقیقه |
۳ | مسائل و مشکلاتی که تکرار میشوند | ۱۲ دقیقه |
۴ | اهمیت تأمل و بازنگری (reflection) | ۲۱ دقیقه |
۵ | بازاندیشی گروهی | ۱۱ دقیقه |
۶ | مدهای مدیریتی | ۲۶ دقیقه |
۷ | کار تیمی | ۲۲ دقیقه |
۸ | دربارهٔ شاخصها (KPIs) | ۲۱ دقیقه |
۹ | قانون گودهارت | ۲۳ دقیقه |
۱۰ | دوگانهٔ رهبر – مدیر | ۲۸ دقیقه |
۱۱ | مدیر در نقش ضربهگیر (و قدرت ناشی از آن) | ۲۲ دقیقه |
۱۲ | کپی کردن از دیگران (و مفهوم Intelligence) | ۲۶ دقیقه |
۱۳ | راهحل مشکل نشاندهندهٔ ریشهٔ مشکل نیست | ۲۳ دقیقه |
۱۴ | منتورینگ معکوس | ۳۱ دقیقه |
۱۵ | اخلاق دشمنی | ۲۱ دقیقه |
۱۶ | نکات پایانی | ۱۵ دقیقه |
مجموعاً ۳۴۰ دقیقه
خرید دورهٔ صوتی نکتههایی برای مدیران
هزینه دوره نکتههایی برای مدیران ۹۱۰ هزارتومان است که با کلیک بر روی دکمهی زیر میتوانید آن را پرداخت کرده و فایلهای صوتی را دریافت کنید.
فایلها در قالب mp3 هستند و روی تمام سیستمهای پخش صوتی قابلاستفادهاند. پس از خرید محصول، همهٔ گزینههای زیر برای دریافت فایلها همزمان در اختیار شما قرار میگیرند:
◼️ نمایش لینک دانلود
بلافاصله پس از پرداخت، لینک دانلود فایلها برایتان نمایش داده میشود. میتوانید آنها را روی گوشی یا لپتاپ خود ذخیره کنید.
◼️ دریافت لینک دانلود از طریق ایمیل اعلامشده
لینک دانلود فایلها به ایمیل شما هم ارسال میشود. بسته به ترافیک سرور ممکن است ایمیل را چند دقیقه دیرتر دریافت کنید. ضمناً به علت تعداد زیاد لینکها در ایمیل احتمال دارد که ایمیل متمم اسپم شود. بنابراین حتماً شاخهٔ Junk یا Spam ایمیل خود را چک کنید.
امکان دانلود فایلها و گوش دادن به آنها در صفحهٔ دانلود
شما در متمم عضو نیستید (یا اگر هستید، الان لاگین نکردهاید). اعضای متمم که در حالت لاگینکرده خرید میکنند، پس از خرید در صفحهٔ پروفایل خود همواره به لینک دانلود دسترسی دارند و میتوانند فایلها را دانلود کرده یا آنلاین گوش دهند. برای استفاده از این سرویس لازم نیست کاربر ویژه باشید و همین که عضو رایگان متمم (کاربر آزاد) باشید کافی است: ثبت نام کاربر آزاد
اگر لینک فایلها را دریافت نکردید به آدرس trust at motamem.org ایمیل بزنید تا همکاران ما به سرعت این مسئله را پیگیری کنند.
بخش اول | معرفی دوره
اصطلاحات
- بازاندیشی و تأمل – Reflection
- داشبورد مدیریتی – Managerial Dashboard
- سازمان – Organization
درسهای مرتبط در متمم
برای آشنایی بیشتر با استعارهٔ داشبورد (داشبورد مدیریتی) میتوانید درس شاخص چیست؟ را بخوانید. در این درس استعارهٔ داشبورد توضیح داده شده است.
معمولاً تصور ما از سازمان یک مجموعهٔ رسمی، ساختمان بزرگ و تشکیلات گستردهٔ بوروکراتیک و اداری است. اما کلمهٔ سازمان در مدیریت مفهوم گستردهتری دارد. درس تعریف سازمان به این موضوع پرداخته است.
بخش دوم | منابع، مراجع، مآخذ
اصطلاحات
- پدیدار شدن – Emergence
اشخاصی که از آنها نام برده شده
هنری مینتزبرگ – Henry Mintzberg آدرین فرنهام – Adrian Furnham مایکل پورتر – Michael Porter ایلین شاپیرو – Eileen C. Shapiroکتابها و مقالات
Mintzberg, H. (1994). The rise and fall of strategic planning. Free Press.
Shapiro, E. C. (1996). Fad surfing in the boardroom: Reclaiming the courage to manage in the age of instant answers. Addison-Wesley.
Mintzberg, H. (2004). Managers not MBAs: A hard look at the soft practice of managing and management development. Berrett-Koehler Publishers.
Mintzberg, H. (2009). Managing. Berrett-Koehler Publishers.
Mintzberg, H. (2013). Simply managing: What managers do—and can do better. Berrett-Koehler Publishers.
Furnham, A. (2014). The psychology of money (۲nd ed.). Routledge.
Housel, M. (2020). The psychology of money: Timeless lessons on wealth, greed, and happiness. Harriman House.
کتاب جنگل استراتژی (هنری مینتزبرگ)
درسهای مرتبط در متمم
تفاوت نگاه پورتر و مینتزبرگ به استراتژی در درس «استراتژی به روایت پورتر یا مینتزبرگ؟» شرح داده شده است.
سلام و خداقوت به محمدرضای عزیز و تیم پرتلاش متمم
من هم، مثل بسیاری از دوستان متممی چندسالی ست که بی صبرانه، منتظر گرفتن این عیدی گرانبها از محمدرضا هستم تا با تمام وجود آن را گوش دهم و البته بکوشم تا، با یادگیری و بکارگیری آموخته هایم -به مرور- فاصله ی بین حرف تا عمل ام را کم کنم.
خوشحال ام که خداوند به ما لطف بزرگی داشته است تا بتوانیم، در مسیر زندگی خود از وجود و آفرینش انسانی شریف، بی همتا و بزرگ مثل محمدرضا بهره مند شویم.
از صمیم قلب برای محمدرضای عزیز آرزوی سلامتی می کنم و امیدوارم همیشه خداوندِ بزرگ پشت و پناهش باشد.
عرض ادب و احترام.
اینکه در این برنامه طبق فرمایشات جناب شعبانعلی کاملا سعی شده مطالب ارائه شده علاوه بر موثق بودن و علمی بودن،حاصل از تجربیات و مسیر های رفته ایشان باشه بنظرم خیلی تونسته کارآمد باشه و بطور کلی همین امر باعث شده تا از چارچوب کلیشه ای بودن در بیاد و مطالبی ارائه بشه ک واقعا در جهت رفع مشکلات مخاطب عمل بکنه.
سلام و عرض ادب و احترام
فایلهای ارسالی بسیار پرمغز و ارزشمند هستند. ممنونم که وقت گذاشتید و احساس میکنم همچنان هم در حال تکمیل هستید و از این بابت بسیار جای قدردانی دارد.
موضوع شاخصها و قانون گودهارت برای بنده خیلی جذاب و همراه با فهم عمیق بود. به نظر میرسه همین موضوع، موجب انحرافات زیادی در سازمانها شده و شاید علت اصلی آن هم نداشتن فهم درست و عمیق از این مباحث باشد.
امیدوارم مانا و پاینده باشید
سلام
در روزگار ناساز ما هدیه نوروزی متمم شاید از معدود بارقه های امیدی باشد که در آسمان امروز ما میدرخشد. سپاس فراوان از آقا معلم عزیز بابت روشن نگاه داشتن این بارقه.
در فایل سوم (مسائل و مشکلاتی که تکرار میشوند)، حرف هایی بود که توجه من رو به خودشون جلب کرد.
جایی که محمدرضا شعبانعلی اشاره می کنه گاهی وقت ها، وضعیت هایی این قدر طولانی هستند و تکرار شده اند که اصلاً، طبیعی فرض میشن؛ درست فرض میشن.
برای من یادآوری و تلنگری بود که ببینم در زندگی شخصی ام، کدوم وضعیت ها هستند که این قدر طولانی شده اند و تکرار شده اند که من اون ها رو، درست و طبیعی تلقی می کنم.
“الگوی تکراری در روش حل مسئله”
عبارت بالا و توضیحاتش هم، برای من بسیار جالب توجه بود.
اتفاقاً یکی از درس هایی که در سال جدید(۱۴۰۴) روی اون وقت خواهم گذاشت، سری درس های مربوط به مهارت حل مسئله خواهد بود.
دوست عزیز سلام.
موضوعات متمم انقد جذاب و راهگشا هستند که آدم در انتخاب دوره بعدی یا مطلب آموزشی بعدی واقعا دچار تردید میشه از کدام موضوع شروع کنه.حقیقتا انقد متن تنظیمی شما جذاب بود و بخصوص اون جمله برگرفته از فرمایشات جناب شعبانعلی که بنده موضوع بعدی رو با قاطعیت انتخاب کردم و چیزی جز مهارت حل مسئله نیست.
وقت بخیر جناب ابهری گرامی.
پیشنهاد می کنم حتماً حین خوندن سری درس های حل مسئله، تمرین های مرتبطش رو هم انجام بدین.
ضمناً. خوندن این مطلب سایت “با متمم” هم، به گمانم بتونه بهتون انگیزه بده که با جدیت بیشتری روی مهارت حل مسئله وقت و انرژی بذارید.
سلام خدمت جناب محمدرضا شعبانعلی عزیز
به عنوان یکی از شاگردان کوچک شما که الان نزدیک به هفت سالی میشه در کنار شما رشد کردم، میخواستم از صمیم قلب بابت تمام تلاشهای خستگی ناپذیر، دانش بیپایان، و انرژی سرشارتون از شما تشکر کنم.
من فقط از طریق سایتهای متمم و روزنوشته، فایلهای صوتی، و خیلی کمتر در شبکههای اجتماعی افتخار بهرهگیری از دانش شما رو داشتم. همهی این کانالهای ارتباطی مثل یک چراغ، مسیر زندگی من رو روشن کرد. اما اون چیزی که در این مسیر بینظیر بود، روحیهی معلمی شماست. روحیهای که در هر درس، هر جمله، و حتی هر سکوت فایلهای صوتی شما پیداست.
هر سال، با اشتیاق منتظر هدیهی نوروزی شما هستم. فایلهایی که با دقتی مثال زدنی تهیه میشن. و انگار بارقهای از مهربانی شما رو در هر ثانیهشون جا دادن. میدونم که پشت هر دقیقه از این آموزشهای رایگان، ساعتها تلاش و عشق خوابیده. و این سخاوت، خودش برای من درس بزرگیه.
سال نو رو براتون سرشار از سلامتی، شادی و انرژی ادامهی این راه روشن آرزو میکنم. امیدوارم همچنان هزاران نفر در سایهی دانش و مهربانیتون رشد کنند.
سلام ممنون از آقای شعبانعلی و تیم متمم
سلام دوستان عزیز، چه نیکو شبی است امشب شب قدر است و شب عید بزرگ نوروز و شبی که از طرف مجموعه ی وزین متمم دوره ی پرارزش نکته های برای مدیران را هدیه می گیریم. چقدر خوشحالم از این تلاقی و امیدوارم در این شب عزیز با این هدیه ی زیبا و ارزنده تک تک اعضای مجموعه ی متمم سالی نیکو، توٱم با درایت، موفقیت و سلامتی را در پیش رو داشته و خداوند متعال بهترین لحظات را برای شأن به ارمغان آورد، آری سالی که نکوست از ۲۹ اسفندش پیداست!
سلام،
شاید باورتان نشود، عین بچه ها، از دیروز هر از چند دقیقه یا چند ساعت، هی صفحه “شرایط دریافت هدیه نوروزی متمم” را رفرش میکنم، به امید اینکه یکی از فایل ها بارگزاری شده باشه. تا اینکه چند ساعت پیش دیدم متمم گفته در ساعات پایانی ۲۹ اسفند فایل ها رو بارگزاری میکنه. الان که در ساعات پایانی ۲۹ ام هستیم، وقتی که من این کامنت رو یادداشت میکنم، شاید هدیه نوروزی متمم بارگزاری شده باشه و بعد از ارسال کامنتم بتونم برم و ببینمش.
نمیدونم چرا به شکل عجیبی حالم ناخوش شده. شاید بخاطر کامنت آخر خانم المیرا خزاعی که در انتهای کامنتش، دعا کرده کاش سال آینده در هوای آزاد نفس بکشیم. آخرش هم با یه قلب سبز سال نو رو پیشاپیش تبریک گفته. شایدم به این خاطره که وقتی فاصله خودمون رو با خیلی از کشور ها مقایسه میکنم (هرچند مقایسه مبتنی بر اطلاعات دقیق نیست و شاید خیلی هم مقایسه درستی نباشه، ولی به هر حال احساسی در من ایجاد میکنه.)، هیچ کاری جز آه کشیدن نصیبم نمیشه.
شاید به این خاطره که هر چی با متمم بیشتر یاد میگیرم، دردهامون رو بیشتر حس میکنم و بیشتر حسرت میخورم.
ولی بذارید بیش از این ناله نکنم. بذارید از محمدرضا یکم یاد بگیرم که در عین دانایی و توانایی، ایستاده و رنج میکشه و تلاش میکنه. همین که ماها رو دور هم جمع کرده. همین که با هم میتونیم از یه چیزی خوشحال بشیم و با هم میتونیم از یه چیزی ناراحت. همین که با هم تلاشی می کنیم برای بهتر زیستن. همین که فایل صوتی اتیکت رو داریم و میتونیم گوش بدیم و ازش یاد بگیرم. همین که محمدرضا اتیکت رو به ” چیکار کنیم که دیگران راحت تر باشند” ترجمه کرد برامون. همین که “فایل صوتی حرفه ای گری در محیط کار” رو محمدرضا برامون تهیه کرده. همین که متمم رو داریم. و همین که محمدرضا بیش از ۱۰ ساله که داره یه استاندارد جدید برامون میسازه.
منم به نوبه خودم، سال نو رو پیشاپیش به همه ایرانی ها، متممی ها و به تیم متمم و محمدرضای عزیز تبریک میگم.
امیدوارم بتونم از هدیه امسال متمم بسیار یاد بگیرم و بتونم از اونا توی زندگی و کار استفاده کنم؛ برای بهتر زیستن.
من مدیر نیستم ولی از هدیه متمم هم نمی توانستم بگذرم.می دانم چه مدیر باشی یا نه اگر گوش جان بسپری به محمدرضا آن چند ساعت ما در زمره نقاط عطف زندگیمان قرار می گیرد.خوشحالم که توانستم اشتراکم را تمدید کنم.خوشحالم که عضوی از این خانواده بزرگ هستم. خوشحالم که محمدرضا و متمم را میشناسم.الان هم به نوبه خودم پیشاپیش سال نو را به دوستان متممی عزیزم ،متمم و علی الخصوص محمدرضای عزیز تبریک می گویم.ان شاالله سال خوب و پربرکتی برای همه عزیزان باشه.
بالاخره در پایانی ترین ساعات ۲۹ اسفند اشتراکم رو در متمم تمدید کردم و ستاره ی طلایی رو هم آوردم کنار اسمم. امیدوارم مشمول گرفتن عیدی هم بشم. راستش اولش با خودم گفتم من که مدیر نیستم. حالا عیدی متمم به چه درد من میخوره؟ اما دلم آروم نمی گرفت امسال رو بدون عیدی از متمم شروع کنم. سالی که هنوز نیومده می دونم سال سختی هست و امیدوارم تغییرات مهم هم با خودش بیاره.
با گوش دادن به این فایل می تونم رفتار رییس هایی که تا به حال داشتم رو بهتر بفهمم. من که یک متممی هستم می دونم که یادگیری در حوزه های مختلف به من اعتماد به نفس بیشتری می ده. شاید خودم رو بهتر مدیریت کردم.
کسی چه میدونه؟ شاید یک مدیر از من مشاوره خواست و من تونستم با مطالب این فایل بهش کمک کنم.
تصمیم دارم امسال رو به رسم مسؤولین “سال مطالعه ی درس های روانشناسی متمم” قرار بدم. البته با امیدواری به این که به سرنوشت آن نام ها وسال ها مبتلا نشود.
باشد که سال دیگر در هوای آزادی نفس بکشیم.
به امید روزهای بهتر
سال نو پیشاپیش مبارک💚
سلام به محمدرضای دوستداشتنی و تمامی متممیهای عزیز و تبریک سال جدید.
چون هنوز زمان ایمیل شدن فایلها نرسیده، من میخوام چند تا از حدسیات خودم رو در مورد این فایل بگم و البته ممکنه همهشون غلط باشن. یه پیشنهاد هم دارم.
حدسم اینه که هدیهی نوروزی امسال، با هدیههای قبلی تفاوتهایی داشته باشه. با توجه به اینکه احتمالا بخش قابل توجهی از مخاطبان دائمی متمم، در کنار توسعهی شخصی به راهاندازی یا تقویت یک کسب و کار فکر میکنن و یا میخوان در نقش مدیریتی خودشون اثربخشتر باشن، به همین دلیل، جامعیت و همسویی این فایلها با اون هدف، از نظر من، به نسبت فایلهای قبلی بیشتره.
همینطور بخش نسبتا زیادی از فایلهای قبلی بر اساس مطالعات و منابع خارجی بوده، که با وجود اهمیتشون شاید در بعضی موارد با فضای کشور ما در تعارض یا تضاد باشه و ممکنه مثل بسیاری از گیاهان که در هر اقلیمی قابل کشت نیستن، در خاک ما نتونن بهخوبی رشد کنن. در این جا هم -باز- حدسم اینه که مثالها و توضیحات این فایلها ایرانیزهتر هستن.
از لحاظ فرم هم با اینکه شبیه به فایل مذاکره است، اما به نظرم این فایل تا اون حد یک لقمهی آماده نیست و نیاز به کمی جویدن هم داره.
***
راستی، نمیدونم که تِرکهای این مجموعه فایل اونطوری که برای فایل صوتی هدفگذاری شاهد بودیم، با فاصله زمانی بارگذاری میشه یا نه، ولی حتی اگه یکجا قابل شنیدن باشه، من میخوام در برابر وسوسهی شنیدن متوالی قسمتها مقاومت کنم. یعنی هر قسمت رو که شنیدم دو سه روز صبر کنم و خوب هضمش کنم، مصداقهاش رو پیدا کنم، منابع مرتبط با اون موضوع رو بررسی کنم و وقتی تقریبا کامل درکش کردم برم سراغ قسمت بعدی. توصیه میکنم دوستان دیگه هم به این پیشنهاد فکر کنن.
و در آخر با اینکه طبق عنوان فرعی، این فایلها یه جور یادآوریه، مطمئنم حرفهای زیادی رو برای من داره که بار اوله که میشنوم یا بهشون فکر میکنم.
سلام محسن جان.
الان که دارم برات این پیام رو مینویسم، فایلها هم داره آپلود میشه. این بار هم فایلها رو در چند بخش آپلود میکنیم. اما نه مثل پارسال و با فاصلهٔ خیلی زیاد. جنسش هم شبیه هدفگذاری نیست که این کار بتونه خیلی کمککننده باشه. اما بازخوردی که گرفتیم اینه که واقعاً انتشار تدریجی فایلها مفیده. دقیقاً شبیه حرفی که تو گفتی.
اگر قرار باشه من پیشنهاد خاصی داشته باشم (کاملاً شخصیه). اولین نقطهٔ توقف مناسب توی گوش دادن به این حرفها، بعد از بحث مدهای مدیریتیه. یعنی «مقدمه / منابع / مدهای مدیریتی» رو میشه با هم گوش داد. اما بعدش متوقف بشیم و فرض کنیم اگر میخواستیم خودمون این بحثها رو ادامه بدیم، چهجوری جلو میرفتیم و به چه نکاتی میپرداختیم (حداقل در زمینهٔ مد).
جلوتر هم چند نقطهٔ توقف خوب میتونه وجود داشته باشه. مثلاً بعد از کار تیمی (که خودش حتی میشد یه دورهٔ صوتی مستقل باشه).
در مورد فضای کشور ما من خیلی توی ذهنم نیست که توی حرفهای من چه مواردی توی ذهنته. قطعاً میشه مواردی پیدا کرد که بگیم فلان چیز با فضای کشور ما همخوان نیست. اما این موارد، اغلب انقدر کم و انقدر تخصصی هستن که بعیده کسی راحت بتونه فهرستی طولانی ازش درست کنه. اگر مورد خاصی توی ذهنته به منم بگی خوبه. واقعاً ممکنه الان حضور ذهن نداشته باشم.
اما در کل، اگر هم جایی احساس میکنیم چنین تفاوتهایی وجود داره، خیلی وقتها وظیفهٔ ماست که سعی کنیم مدلها یا ایدهها رو تطبیق بدیم یا با الهام از اونها، سعی کنیم راهکارهای مناسب خودمون رو پیدا کنیم.
مثال خوبش مطالعات دینیه. دیگه ما متعصبتر از تفکر دینی که نداریم. چون داره رسماً دربارهٔ هستیشناسی حرف میزنه. مسلمانها رو ببین. فلسفه رو از یونان گرفتن اومدن استفاده کردن (آثار ابن سینا رو ببین و با ارسطو مقایسه کن. یا دوگانهگرایی در فلسفه اسلامی رو با نگاه افلاطون مقایسه کن و …). توی الهیات هم حوزه نگاه بسیار جدی به الهیات مسیحی داشته. یعنی نگاه کردن ببینن الهیات مسیحی به «شبههها» (به تعبیر خودشون) چهجوری جواب میده. از همون روش الهام گرفتهان (مثلاً در موضوعاتی مثل فلسفهٔ شر). این کار غلط هم نیست. همین امروز هم کسانی مثل راجر پنروز و دیوید چالمرز الهامبخش نسل جدید علاقهمندان الهیات هستند.
میخوام بگم این که بگیم فلان موضوع با شرایط ما تطبیق نداره، کار سادهای نیست. خیلی پایهٔ استدلالی قوی میخواد. نه اینکه نیست. اما راحت نیست. و اگر هم تطبیق نداشته باشه، اینکه دربارهٔ تفاوتها حرف بزنی و بگی «مدل X برای ما مفید نیست چون ما فلان ویژگی رو داریم» خیلی وقتها مفیدتر از اینه که بگی «من مدل Y رو پیدا کردم که با شرایط ما تطبیق داره». در تعارضها بیشتر میشه یاد گرفت تا تطبیقها. به خاطر همین همیشه ابزار compare & contrast رو یکی از ابزارهای مهم یادگیری میدونن.
بقیهٔ بحثها رو بذاریم بعداً که فایلها منتشر شد، تو یا بچهها حتماً نکات و حرفها و نظرات زیادی دارید که میشه همینجا در موردشون حرف زد یا در مورد بعضیهاشون درسهای جداگانهٔ اختصاصی منتشر کرد (یا درسهای قبلی رو کامل کرد).
واقعا ممنون، کاملا روشن شدم.
من یک جمله توی ذهنم بود و انصافا اون «تعارض یا تضاد» که توی کامنت نوشتم برای یک مورد، واژههای سنگین و مطمئنا نادرستی بود. اتفاقا بعد از اینکه کامنت رو فرستادم و مهلت ویرایشش تموم شد به خودم گفتم انتخاب واژگانم بهشکل تاسفآوری اشتباه بوده. اون مورد مدنظرم هم البته یک جمله بود که توی یکی از فایلها -اگر اشتباه نکنم فایل مذاکره- شنیدم. در اون بخشی که میگفت اینکه بگیم ما اولیم و بهترینیم گارد ایجاد میکنه، اون جمله که حتی رقیب هم نمیگه ما کیفیتمون بده، میگه متوسطه. این جمله توی صحبتهای من و برای من نتایج دلخواهی نداشته؛ البته طرز گفتن و جملههای قبل و بعد و گیرایی شنونده و عوامل دیگه هم تاثیر داره ولی من دیگه کلا به کارش نبردم.
از جواب سراسر لطف و آموزندهت واقعا ممنونم و بابت تکتک مطالبی که ازت یاد گرفتم به تو و تیم بزرگت مدیونم.
درود به همهی متممی های عزیز و فرهیخته
امیدوارم همگی نوروز خوبی داشته باشیم و ضمن اینکه این اولین کامنت من هست که در متمم ثبت میکنم، خواستم فقط از حس خوبی که با تمدید اشتراک ۶ماههام دارم و همچنین اینکه با تورق سررسید جدیدم به این نتیجهگیری رسیدم که حتما باید ثبتهای خیلی بیشتری از متمم درون این سررسید مربوط به ۱۴۰۴ داشته باشم اینجا بنویسم و حقیقت امر اینکه به دو دلیل این کار رو انجام دادم: اول اینکه تابو کامنت گذاشتن رو برای خودم بشکنم و دوم هم اینکه با این کار خودم رو متعهد کنم به فعالیت بیشتر در متمم در سال پیش رو.
ایام به کام و نوروز مبارک
من موقعی که یه نفر یه موزیکی، پادکستی، فیلمی، دوره آموزشی یا هر چیز دیگه ای به من معرفی میکنه، معمولا خیلی کم پیش میاد که برم دنبالش و وقت بزارم ببینم که چه چیزی بهم معرفی شده، چون یا معمولا یادم میره یا اینکه به اون موضوع علاقه ای نداشتم که دنبالش برم. اما شاید براتون جالب باشه که معرفی متمم و محمدرضا، در صف انتظار طولانی سرسره های پارک آبی بود :) منو دوست عزیزم حسین طاهری فر بودیم و حسین راجب متمم و محمدرضا برای من صحبت میکرد و انقدری برای من جذاب بود که وقتی با اون همه خستگی رسیدم خونه رفتم سریع متمم رو باز کردم و اینطوری شد که سال ۱۴۰۳ من خیلی با متمم قشنگ تر شد و تا الان که ۲۵۲ روز همراه متمم هستم، مطمئنم الان من با ۲۵۲ روز پیش من، زمین تا آسمون فرق میکنه. به خاطراین اتفاق خوب تشکر میکنم از دوستم حسین که شما رو به من معرفی کرد، و بعد تشکر میکنم از محمدرضا و تیم بی نظیرش که این بستر آموزشی رو برای ما فراهم کردن.
از عیدی شما بسیار سپاسگذارم، مشتاقم که هر چه زودتر صدای دوست داشتنی محمدرضا و مطالب بی نظیر و آموزندش رو بشنوم.
ارادتمندم
باسلام خدمت همه دوستان
به عنوان عضوی از متمم که متمم رو بخشی از زندگیم و علاقه مندی شخصیم میدونم و استاد شعبانعلی رو که صحبتاها و نظراتشون برام ارزشمنده و ایشون رو یکی از ذخایر و سرمایه های علمی کشورم میدونم
دوست داشتم نظرم رو در مورد خرید اشتراک چند ساله و کوتاه مدت با دوستان به اشتراک بزارم
بنظر من ایجاد سایتی به اسم متمم بیشتر جنبه معنوی ،خیر خواهانه وکمک به بنیان های علمی کشور داره تا جنبه مالی، ومیزان افزایش قیمت سالیانه اشتراک اصلا بر مبنای تورم واقعی نیست و خیلی کمتر می باشد،از نظر من اتفاقا شاید امکان خرید اشتراک چند ساله، هم به نفع دوستان متممی و هم به نفع سایت متمم باشه
از این نظر به موضوع نگاه میکنم که با توجه به اقتصاد تورمی که باهاش ناخواسته مواجه هستیم خرید اشتراک چند ساله میتونه برای مشترکان متمم اقتصادی تر باشه و از طرف دیگر برای سایت متمم هم همچنین چون با خرید اشتراک طولانی مدت از سمت کاربران پیشرفت های متمم البته بخشی که به موارد مالی مرتبط هست با سرعت بیشتری انجام میشه،وقتی من الان اشتراک ۵ساله ام رو با هزینه۶میلیون تومان بگیرم شاید این عدد الان بیشتر مفید واقع بشه تا وقتی که من اشتراکم رو سالانه و با افزایش قیمت کم اشتراک و تورم بالا از سایت متمم خریداری کنم
البته این نظر شخصی بنده بود
باز هم سایت متمم و استاد عزیز امکان هر نوع انتخاب خرید اشتراک رو برای ما فراهم کردند
چرا به عید نوروز، نیاز داریم؟
هشدار: این متن، یک ساعت ابتدایی فیلم Gogre 2025 را اندکی اسپویل میکند.
در فیلم Gorge 2025 میدیدم که دو نفر در طبیعت بدور از تمدن و با یکدیگر زندگی میکردند. این دو نفر، زندگی سخت و مشقت باری داشتند تا اینکه تصمیم گرفتند از هنر و فرهنگ، کمک بگیرند.
با لامپهای کوچک ساده، محیط خود را زیباتر کردند.
با موسیقی و رقص، اوقات خوشی را برای هم فراهم کردند.
با بهانههایی به اسم جشن تولد و جشن کریسمس فرصتی را فراهم کردند که کمی بیشتر و ((بدون دلیل)) شاد باشند.
رنگها به زندگی آنها، تنفس دادند(+)
مزههای مختلف غذا، به آنها زندگی میداد
و…
این ما هستیم که به این مراسمات، به فرهنگ و به هنر نیاز داریم تا دمی خوشتر زندگی کنیم وگرنه که برای طبیعت، ۲۸ اسفند با ۲ فروردین چه فرقی دارد؟ برای طبیعت، شنبه صبح با سه شنبه صبح چه فرقی دارد؟ برای طبیعت، جمعه با چهارشنبه چه تفاوتی دارد؟ آیا کسی از نداشتن یک تابلو هنری بر دیوار خود، گشنه شده است؟ آیا کسی از نشنیدن موسیقی، بیمار شده است؟
هنر، فرهنگ و علایق شخصی، ما را به سطحی فراتر از زنده بودن بیولوژیک میبرند، سطحی که به آن زندگی کردن میگوییم. سعی کردم از نگاه خودم و تجربیات شخصی خودم در این دیدگاه توضیح بدهم.
زمان از نگاه طبیعت
نابغهای بود آن که
به بخشبخش کردنِ زمان اندیشید
و هر بخش را سالی نامید.
فکر خوبی بود
برای کشاندن امید ساختگی تا آخر راه.
دوازده ماه برای هر کس کافی است
تا خسته و تسلیم شود.
بعد، دوباره، معجزهٔ نو شدن میآید و
تغییر سرنوشت.
عدد دیگری انتخاب میکنیم
با این امید که از حالا به بعد، همهچیز فرق خواهد کرد. (برگرفته شده از درس شعر رقص چوبی | از کتاب اوهام یک مهاجر | کارلوس دروموند د آندراده)
راه ساختن دنیای بهتر در سال آینده
«دنیا را چگونه باید عوض کرد؟ اتاق به اتاق.
از کدام اتاق شروع کنیم؟ اتاق خودمان.» (برگرفته شده از درس چگونه دنیا را تغییر دهیم؟ از با متمم)
از همینجا از متمم کمال تشکر را دارم که این خانه دیجیتال را ایجاد کرد که در کنار دوستان متممی بیاموزیم.
عید نوروز را به متمم و متممیها تبریک میگویم.
از محمدرضا شعبانعلی عزیز بابت زحمات خود برای این خانه دیجیتال، کمال تشکر را دارم.
با عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما دوست گرامی.
فرمایشات بسیار آموزنده و تاثیر گذار بود.امیدوارم هر چه سریع تر بجای اندیشیدن به چگونه بهتر کردن یک آیتم یا شرایط،بتوانیم عملکرد خود را بی آنکه به خوب پیش رفتن آن فکر کنیم بگونه ای پیش ببریم که در اواسط هر اقدام با دیدن نتایج حاصل برای خود کف بزنیم.
درود بر شما، هر حرکتی برای تعالی بخشیدن به دوستان و یا افرادی که بهر دلیلی ما را بعنوان یک فرد فعال در حوزه ای خاص می شناسند صورت می گیرد قطعا مورد ستایش و قدردانی خواهد بود. در خصوص فایل نوروزی امسال شاید یکی از چالش های اصلی مدیران در ایران فعالیت در حوزه بازار سرمایه و بورس می باشد . شرکت های که بعنوان خصولتی شناخته می شوند بعضا به دلیل تصویب هیات مدیره که از ارگان های دولتی هستند مجبورند به بازار سرمایه وارد شوند تا شرکت های دولتی با واگذاری بخشی عمده ای از سهامشان در بورس نقدینگی برای خود جذب کنند اگر در این فایل به دغدغه مندی های مدیران میانی و مدیران مالی برای حضور شرکت های تازه وارد در بورس مطالبی یکپارچه تدوین گردد قطعا راهگشا مدیران شرکت های بورسی و افراد علاقمند به فعالیت در بازار سهام را فراهم می نماید. لذا امیدوارم به طور غیر مستقیم در این فایل با توجه به بخشی از سرفصل های ارائه شده نکات کلیدی اشاره شود . یا اینکه در فایل صوتی جداگانه به این مهم پرداخته گردد.
من بیشتر می خواهم به اهمیت این کار ویژه ومهمی که محمدرضا درمتمم تحت عنوان دوره صوتی آموزشی نکته هایی برای مدیران مبتنی برتجربیات برای شب عید صحبت کنم.
ارزش اصلی این کار را در این می بینم که تجربیات نابی که درمدیران وکارشناسان مجموعه های مختلف وجود دارد وبا نگاههای متفاوت به مسایل و تحلیل های عمیقی که محمدرضا به جمع آوری وبررسی همه جانبه موارد دارد بسیاربسیارمورد نیاز امروز ما می باشد.
به هرحال ما امروز داریم از منابع درسی و آموزشی متمم وهمچنین مطالعه کتاب های مختلف استفاده می کنیم اما مساله اول طبقه بندی و الویت بندی بکارگیری همه این موارد در کارمان هست که بسیار سخت شده و دوم اینکه همه ما داریم دراین اوضاع واحوال مسیر های مختلفی برای کسب وکارمان می سازیم وقطعا تحلیل وشنیدن تجربیات ناب و مسیرهای رفته می تواند کمک بسیار خوبی به همه ما باشد.
در پایان یک پیشنهاد به محمدرضا وتیم متمم دارم که علاوه بر اهمیت تک تک مسایل مدیریتی در سازمان ها ، معتقدم عارضه ای که بیشتر سازمان ها و کسب وکارهای ما با آن مواجه ایم ، مواجه شدن با فرسودگی نیروها و انسان ها در کارمان است. بسیار دغدغه شده برای همه ما که نیروها ، انسان ها ، فریلنسرهای سازمانی وهمکارانمان دچار فرسودگی شد ه اند
لطفا محمدرضای عزیز روی این موضوع و تحلیل های آن و راهکارهای بهبود در این زمینه هم وقت بگذارید و اکرامکانش هست و وقت اجازه می دهد در نکته هایی برای مدیران قرار دهید.
یکی از چالشهای اساسی که بسیاری از شرکتهای ایرانی با آن مواجه هستند، فرسایشهای شدید بینواحدی است که بهویژه در زمان رکود بازار، بهطور چشمگیری تشدید میشود. این تنشها معمولاً میان واحدهای کلیدی مانند مالی، بازاریابی و فروش به وجود میآید و میتواند توازن و همافزایی سازمانی را بهشدت تحت تأثیر قرار دهد.
در این ارتباط برخی از موضوعات فوق کمک شایانی به نظر خواهد کرد اما خوشحال میشم اگر راهکارهای دیگری هم هست به فایل ها اضافه کنید
سهیل جان. سلام.
این موضوع «فرسایش بینواحدی» رو که بهش اشاره کردی، تا حدی میفهمم و من هم مثل تو در جاهای مختلف تجربه کردهام.
یکی از پیچیدگیهای این نوع فرسایشها – که امیدوارم تو هم با من موافق باشی – اینه که میتونن ناشی از طیف گستردهای از مشکلات باشن که نهایتاً به شکل فرسایش بینواحدی خودش رو نشون میده.
یعنی از تارگت غیرواقعبینانهٔ فروش گرفته تا انتخاب بازار نامناسب و از مشکل در تأمین مالی فعالیتها تا رکود در بازار به خاطر بحرانهای مالی مشتریها، نهایتاً خودش رو در قالب فرسایش بینواحدها نشون میده. و همین باعث میشه که حرف زدن از این فرسایشها خودش به یک موضوع فرسایندهٔ جدید تبدیل بشه (هر کسی میخواد بقیه رو قانع کنه که ریشهٔ این مشکل در فرد یا واحد دیگهایه.
چیزی که من توی این مدت بهشدت دنبالش بودهام و با جاهای مختلفی هم دربارهاش حرف زدهام اینه که یک مدل عارضهیابی قابلاتکا (که در کشور خودمون هم بهکار بیاد) رو انتخاب کنیم و توی متمم (ترجیحاً زیرمجموعهٔ درس مشاوره مدیریت) اون مدل رو پیش ببریم. حالا چه برای سازمان خودمون چه جای دیگه، چنین چارچوبی هم میتونه زبان مشترک ایجاد کنه و هم باعث بشه که تمرکز از «مقصریابی» به سمت «حل مسئله» بره.
فکر میکنم در سال پیش رو که این بحث به مباحث مشاوره مدیریت اضافه بشه، خیلی دست بازتر باشه برای حرف زدن در این باره.
البته بخشی از حرفهای من در این دورهٔ صوتی رو هم بهنوعی میشه به این بحثها ربط داد. اما «ربط دادن» کافی نیست. چون این موضوعی که گفتی خودش واقعاً یه موضوع کاملاً مستقله. چیزی نیست که با چهار تا جمله و اشاره جمع بشه.
کاملا با حرف شما موافقم، امیدوارم سرفصل ایجاد بشه و بتونیم اونجا خیلی از موارد را بهش اشاره کنیم و راهکارهای برون رفت را بدست بیاریم. به هرحال سال جدید هم جز یکی از سالهای سخت کسب و کارهای ایران و باید قطعا خیلی به کسب و کارها کمک کنیم.
این که این دوره به عنوان هدیه همراهی بلند مدت متمم در نظر گرفته شده (بازه زمانی شش ماهه) در واقع دابل شدن یک ارزش است و در واقع ما داریم به ازای داشتن یک چیز ارزشمند (همراهی بلندمدت متمم) یک هدیه ارزشمند هم دریافت می کنیم.
اما سوالی که همواره هنگام خرید اشتراک متمم برام مطرح میشه، اینکه چه بازه زمانی رو انتخاب کنم؟ و این سوال از این جهت برام اهمیت دارد که یک بازه شش ماهه اشتراک از نظر متمم هم مورد تایید است اما نمی دانم خرید بازه های خیلی طولانی اشتراک (مثلا ۵ تا اشتراک یک ساله) آیا با آموزه های تفکر سیستمی در تضاد نیست؟
می دونم شاید سوالم شبیه سوالات و شبهات شرعی باشه اما واقعا برای من یک دغدغه محسوب می شود که آیا استفاده از خدمات متمم در سال های آینده با قیمت سال گذشته قابل قبول است یا خیر؟ (البته شاید درک من از مباحث تفکر سیستمی ایراد دارد که نتونستم برای این موضوع به جواب برسم.)
طرح این سوال در اینجا شاید درست نبوده باشد اما جای مناسب تری نتونستم پیدا کنم.
سلام خانم صدیقه عزیز، چقدر خوب شد که این سوال رو مطرح کردید.این دغدغه و سوال منم هست و واقعن نمیدونستم این رو باید کجا و چطوری مطرح کنم.حتا به ذهنم رسیده بود به پشتیبانی پیام بدم اما بازم نمیدونستم چطوری مطرحش کنم و اصلن چی بپرسم؟چون بیشتر به نظرم اومد یه انتخاب شخصی میتونه باشه.همین مدت پیش که میخواستم اشتراک رو تمدید کنم برای منم این دغدغه شد که آیا تمدید اشتراک چندساله با این قیمت واقعن درسته؟ البته واقعیت من مثل شما از بعد تفکر سیستمی بهش نگاه نکردم بیشتر از بعد اصول و ارزشها برام دغدغه شد؛اینکه حالا یک امکانی به من بدند،من میخوام تا کجا و چقدر و چطور از این امکان استفاده کنم؟ چون من فقط یک طرف این ماجرا هستم و طرف دیگه هم وجود داره.در نهایت هم تصمیم گرفتم اشتراک چندساله نگیرم.ممنون که مطرح کردید و منم امیدوارم مطرح کردنش در اینجا نادرست نباشه.
درود بر شما، انچه در بحث خرید اشتراک فرمودید بسیار خوب بود انچه خودم انجام می دهم اگر قصد خرید اشتراک یکساله داشته باشم در ابتدای سال این کار را انجام می دهم و اگر به مانند این موضوع که بخواهم هدیه ارزشی که با کمک دوستان متممی فراهم می گردد برخودار باشم خرید اشتراک را تا تاریخ مورد نظر انجام می دهم تا ضمن همراهی در تولید هدیه ارزشمند خودم هم یادگاری خوبی دریافت کنم پس از تاریخ مذکور و با نرخ سال جدید اشتراک خودم را تمدید می کنم . اگر موضوع ثبات اقتصادی در کشور حاکم باشد اصولا این دغدغه مندی ایجاد نخواهد شد. صرف حضور در جمع متمم می تواند دلگرم کننده برای دست اندرکاران متمم باشد اما چه کنیم که همگی در گرداب تورم و نابسامانی درد مشترک داریم .
سلام خانم پوراسترآبادی
پاسخ شخصی من به سوال شما:
آیا استفاده از خدمات متمم در سال های آینده با قیمت سال گذشته قابل قبول است یا خیر؟(قابل قبول رو به معنای به صرفه بودن گرفتم)
از منظر چه کسی؟
الف- مشترکین
اگر بحث قیمت باشد بعید میدانم کالا یا خدماتی درکشور در سال آینده به قیمت امسال عرضه بشه .نیاز به توضیح اضافه هم نداره و همه میدونیم قضیه از چه قرار است. بنابراین خرید ما قطعاً به صرفه خواهد بود.
اگر فرد احتمال دهد سلیقه و ذائقه اش ممکن است تغییر کند یا زمان استفاده اش کمتر باشد دوره های کوتاه مدت سه ماهه میتونه گزینه مناسبی باشه و اگر تمایلی نداشت تمدید نکنه یا در صورت مطلوب دانستن محتوا و رفع محدودیتها دوره های بلند مدت خریداری کند.
ب- متمم
اینکه متمم در دوره های کوتاه مدت و خیلی سریع قیمت رو افزایش نمیده قطعاً فشارهای سختی رو باید تحمل کنه و به احتمال زیاد ارائه خدمات با قیمت سال قبل به صرفه نیست. قطعا اصول و ارزشها و باورهای متمم در اینجا تعیین کننده خواهند بود.
من هم این اواخر با تشویق ها و حمایت های متمم اشتراکم تمدید می شد.(سری مطالب تشکر از تعدادی از دوستان متممی) از این بابت شرمنده هستم و حس میکنم اخلاق حرفه ای رو زیر پا گذاشتم. درسته که متمم به من لطف کرده و با تمدیدهای متوالی اشتراکم رو تمدید کرده ولی من هم نباید تماشاچی باشم و اگر کاری از دستم بر نمیاد(که واقعاً هم برای حمایت از متمم نمیتونم کاری کنم) حداقل بی تفاوت هم نباشم و به قدر و سهم خودم بهای این همه محتوای مفید و آموزنده رو بپردازم.
به نظرم به لحاظ قیمت نمیتونیم مقایسه دقیقی داشته باشیم چون فضای آموزشی مشابه متمم و با محوریت این موضوعات( مهارتهای فردی و MBA) و این محتوای عالی سراغ ندارم(مطابق سلیقه خودم)وهمچنان معتقدم قیمتها بسیار مناسبه .
من به سوال «چقدر تمدید کنم؟» فقط وقتی فکر میکنم که اشتراکم داره تمدید میشه، یا مثل چند وقت اخیر میبینم که یک مزیتی به افرادی که نوع خاصی از تمدید رو دارن داده میشه. اغلب هم اگر بیپول نبودم یا اون کارت دم دستم موجودی داشته یک ساله خریدم. حس میکنم در ایران و در این وضع اینترنت و زندگی، بیشتر از یک سال خریدن (مخصوصا وقتی خودشون گزینهش رو نزاشتن) عجیبه. در یک سناریویی (به اصطلاح خدایی نکرده) اگر متمم نباشه یا متوقفش کنند، احتمالا بخوان باقی موندهی اعتبار رو پس بدن یا تا آخرین روز اعتبار سرورها رو زنده نگه دارن. برای اون سناریو نمیخوام بار اضافه باشم.
ایدهم اینه رفتارهای غیر معمول (مثلا ۱۰ تا تمدید یک ساله یا ۱۲ تا تمدید یک ماهه برای کاهش استفاده از تخفیف) اون چنان مزیت مالیای برای متمم ندارن. برای همین در تمدیدم به این فکر نمیکنم که به متمم کمک مالی کرده باشم.
کلا تصویرم از هر مجموعهای که مثل متمم بر پایهی حق اشتراکه، و حق اشتراکهاش فقط یک نوعه (مثلا پلن VIP که با شعبانعلی در ماه یک ساعت جلسه داشته باشی و ماهی ۱۰ هزار دلار باشه نداره) و همه همین یکی دو تومن سالانه رو میدن، اینه که رفتارهای فردی در میزان آوردهی مالی تاثیری ندارن. چند هزار، یا چند ده هزار نفر هستند که دارن پول میدن و فقط شاید چند ده نفر باشند که بخوان رفتارهای غیرمعمول نشون بدن. اونا هر کاری هم بکنند در عدد مالی کل اثری نداره. ممکنه که بعضی از دادههای آماری رفتاری رو تغییر بده، ولی تیم متمم حرفهایتر از اینه که چنین چیزهایی رو متوجه نشه.
از اون ورش هم هست. یعنی یکی بخواد ۳ سال رو با هم بگیره که درگیر تورم نشه، به نظرم اوکیه. ضرری به متمم نمیزنه. یه کوچولو حسم بده به چنین رفتاری، ولی خب شاید یکی وضع مالیش خوب نیست یا هر دلیلی پشتش هست. مثلا من خودم این ستارهی عضویت بلند مدت رو دوست دارم، به ذهنم اومد بیام یه سال دیگه تمدید کنم نگران پاک شدنش نباشم. ولی گفتم صبر کنم افزایش قیمت انجام بشه بعد. کلا از این تصویر «عجله برای استفاده از تخفیف» یا «عجله برای کمتر پول دادن» خوشم نمیاد. ولی یه چیز شخصیه. فکر میکنم برا متمم از نظر مالی فرقی نکنه. فرقی هم کنه خودشون فکرش رو کردند و سورپرایز نمیشن.
هدف متمم رو هم سود مالی نمیبینم. برا همین وقتی به «کمک کردن و حمایت از متمم» فکر میکنم، معرفیش به دیگران، استفاده از متمم، رعایت پیشنهادهای خود متمم، فعال بودن در کامیونیتی متمم، امتیاز دادن به دیگران، حل کردن تمرینها به ذهنم میاد.
راستش رو بخوام بگم مقداری هم خجالت تجربه میکنم وقتی فکر میکنم یکی بخواد با خرید اشتراک به متمم کمک کنه. میتونم تصور کنم آدم مهربونیه، ولی یکم خجالت میکشم تصور میکنم یکی فکر میکنه «متمم رو دوست دارم. بیا این ۱۰ میلیون تومن حق اشتراک ۷ سال یه جا». حس میکنم خود آدمای متمم و محمدرضا وقتی یکی از رو محبت به متمم کامنت میزاره در درسی یا یکم فعالیتش رو بیشتر میکنه میفهمن.
—————
برام جالب شد «آموزههای تفکر سیستمی» رو گفتید. من در این حوزه در اوایل یادگیریم. برام سخته تصور کنم چطور تفکر سیستمی رو وارد تصمیمگیریم در این زمینه کنم. میتونم «بهینه سازی شخصی»، «تصمیم گیری»، «تصور اثری که رفتارم رو متمم میزاره» رو بفهمم، اما این که «رفتارم چه اثری رو متمم میزاره و متمم چه کار میکنه که بعد رو من اثر بزاره» رو برام سخته بفهمم. مثال استفاده از پلاستیک رو بگیم، میتونم تصور کنم استفاده من از پلاستیک رو محیط زیست و اقتصاد و مغازه دار چه اثری میزاره و اون چطور به من برمیگرده اثرش، اما در مورد متمم نه. ایدهم اینه رفتار فردی تمدیدی من اثری نمیزاره.
این طور هم میشه گفت: اگر خودمو گردانندگان مدیران متمم بزارم، به «تمدید» به عنوان یکی از اجزای متمم میتونم فکر کنم. اما وقتی خودمو در سطح عضو تمدید کننده میزارم، به تمدید به شکل «سیستمی» نمیتونم نگاه کنم. به کامنت گذاشتن و پروژه تحویل دادن و معرفی متمم یا ارتباط با پشتیبانی به عنوان بخشی از سیستم میتونم فکر کنم. راحته برام تصور کنم اگر این کار رو کنم اتفاقات بعدیش چی میشه. اما تمدید نه.
سلام
راستش من اشتراکات زیادی ندارم، از پارسال هم خیلی از اونهایی که داشتم مثل نتفلیکس و غیره رو کنسل کردم. اما وقتی بخوام برای یه سرویس جدید اشتراک بگیرم، به چند تا چیز دقت میکنم:
– اگه اولین بارمه که دارم از یه سرویس استفاده میکنم، ترجیحم یه اشتراک یکماههست. اینطوری میتونم امتحان کنم ببینم اصلاً به محتوای اون پلتفرم علاقه دارم یا نه؟
– یه مواقعی هم هست که متناوب به یه سایت سر میزنم مثل مجله اکونومیست، اشتراک سهماهه رو منطقیتر میبینم. نه اونقدر کوتاهه که زود تموم شه، نه اونقدر بلند که تعهدم زیاد بشه.
– اما وقتی یه سایت مثل متمم برام حکم منبع دائمی یادگیری داره و من واقعاً به محتواش علاقهمندم و مرتب بهش سر میزنم، خرید اشتراک بلند مدتتر یکساله یا حتی چندساله برام منطقیتره و مثل یه سرمایهگذاری روی رشد و توسعه فردی خودم میبینمش.
– گاهی هم مدل پرداخت سایت اهمیت داره. وقتی امکان پرداخت خودکار از حساب وجود نداره و هر ماه یا سه ماه باید دستی تمدید کنی، خرید طولانیمدت برام یه جور آرامش ذهنی بوجود میاره و لازم نیست هر ماه یادم بمونه که تمدید کنم.
– بعضی وقتها هم، تخفیف و پیشنهاد خود سایت تعیینکنندهست. اگه سرویس برای اشتراک بلندمدت تخفیف قابلتوجهی بذاره، منطقیه که آدم از این فرصت استفاده کنه. این مسئله توی بحث حقوق مشتری (customer rights) هم بنظرم قابلدرکه، چون ساختار قیمتگذاری سایت این گزینه رو پیشنهاد داده.
– یه مسئلهی دیگه که گاهی روی تصمیمم تأثیر میذاره، اثر انگیزشی اشتراک بلندمدته. مثل باشگاه، که وقتی اشتراک یکماهه میگیری، مبلغش خیلی بیشتر از اشتراک سالانه درمیاد. اینجا خرید بلندمدت هم از نظر هزینه بهصرفهتره، هم یه تعهد ناخودآگاه ایجاد میکنه که باشگاه رو ادامه بدم. وقتی بدونم که هزینهی یه سال رو دادم، کمتر احتمال داره که بعد از دو ماه بیخیالش بشم.
در نهایت، نظر شخصی من کلا برای خرید اشتراکهای مختلف یکسالهست، چون علایق و مشغلههام توی طول زمان تغییر میکنن. من بیشتر اشتراکهایی که داشتم رو از متمم هدیه گرفتم، و همیشه بابتش ممنونم. و از این بابت مثل آقای افراسیابی شرمنده هستم، به تازگی دیدم که اکانت پیپل اضافه شده و از این بابت خیلی خوشحالم که میتونم سهمی در حمایت از متمم داشته باشم.
صدیقه جان. واقعیت اینه که من هیچوقت تا حالا اینقدر مستقیم به این سوال فکر نکرده بودم. البته گاهی میدیدم بچهها آگاهانه یکی از دو سمت رو انتخاب میکنن. مثلاً بعضیها میگن ما اشتراکهای کوتاهمدت میخریم که حتی تخفیف زیاد هم نگیریم. و پشت هم با دورههای کم (مثلاً ۳ ماهه یا ۶ ماهه) تمدید میکنیم. از سمت دیگه هم بعضی وقتها میبینم که بعضی بچهها با استدلال برعکس، یعنی اینکه ما چند تا اکانت یکساله میگیریم که از متمم حمایت کرده باشیم و همراه بلندمدت متمم باشیم.
اما خودم هیچوقت مستقیم به این سوال فکر نکرده بودم و اینکه اگر فرضاً یه روز یکی چنین سوالی بپرسه جوابم چیه؟
الان هم دوست داشتم نظر خودم رو بنویسم. نهفقط برای متمم. اصلاً به فرض اینکه یه سرویسی یه جای دنیا هست که من دوستش دارم و دارم اشتراکش رو میخرم.
اما احتمالاً اگر من نظرم رو بنویسم، بقیه دیگه نظرشون رو نمیگن. اینه که صبر میکنم بچههای دیگه اگر حرف و نظری داشتن بنویسن. بعدش من نظر خودم رو مینویسم. کلاً بهنظرم موضوع جذابیه. اگر مستقل از متمم بهش فکر کنیم. حتی میشد در قالب یه دعوت به گفتگو گذاشت. اما چون ممکنه دوستان جدیدتری که توی جمع هستن و هنوز فضا رو نمیشناسن، به اشتباه فکر کنن که دغدغه واقعاً خود اشتراک متممه (در حالی که ما میدونیم هر فرصتی رو باید بهانهای کرد برای فکر کردن و تجربه ذهنی).
اینه که احتمالاً همین زیر در قالب کامنت، جای مناسبتری باشه.
سلام دوستان.
اگر اجازه بدید من دعوت آقا معلم رو بپذیرم و افکارم رو بنویسم. تا به حال بصورت جدی بهش فکر نکرده بودم و افکار همین یکی دو ساعتم رو مینویسم. تجربه دهها کامنت ارسال نشده بهم میگه که یا همین الان میفرستم یا هیچ وقت نمیفرستم.
فقط در نظر بگیرید که من فرض میکنم حرفم راجع به متمم نیست و راجع به یک سازمان با بیزنس مدل مبتنی بر عضویت هست.
سناریو اول: دوستی برای حمایت حق اشتراک ۵ ساله میخره. احتمالاً اگر یکی دو نفر این کار رو بکنند اتفاق مهمی نمیافته ولی اگر تعداد زیادی این کار رو انجام بدن، اتفاقاتی میافته.
اولین اتفاق اینه که سازمان با حجم زیادی از پول مواجه میشه که پیشبینی نکرده (اگر پیشبینی شده بود، در طرحهای عضویت میبود) و حالا باید به دنبال روشهایی برای نگهداری یا سرمایهگذاری مجدد باشه. مخصوصاً در ایران با تورم ۴۰ ۵۰ درصد این دغدغه بسیار مهم و اساسی خواهد بود (در حالی که در یک سال چندان خودش رو نشون نمیده) و نیازمند صرف منابع برای تصمیمگیری هست.
دوم این که شرکت ممکنه با منابع مالی بدست اومده، تعداد اعضاش رو بیش از حد زیاد کنه و بعداً به مشکل بخوره. راستش با رشد آهسته و پیوسته خیلی موافقترم و معتقدم این کار ممکنه رشد رو غیرطبیعی بکنه و به سازمان ضربه بزنه.
سوم این که تو این روش، سازمان نمیتونه فیدبک مناسب از کاربرانش دریافت کنه. فرض کنید یک رقیب خیلی خوب براش اومد یا کیفیت خدمتش افت پیدا کرد. در حالت خرید معقول، ریزش یا Churn کاربر رخ میده و تحلیل چرایی ریزش میتونه سینگال خوبی باشه برای اصلاح رفتار. با اینکار، این داده ارزشمند رو هم برای مدت زیادی (چند سال) از سازمان دریغ میکنیم.
راستش در این حالت به یاد نیت خیری افتادم که سنگفرش جادههای جهنم شده و ممکنه سازمان رو از پا دربیاره مگر این که مدیریت واقعاً قوی باشه؛ ولی باز هم نفع چندانی در این کار نمیبینم.
سناریو دوم: خریدهای سرویسهای کوتاهمدت بصورت پی در پی هست (مثلاً فرض کنید من هر ماه، یک اشتراک یکماهه بخرم).
اولاً یکی از اهداف سازمان تبدیل کاربران عادی به کاربران وفادار (طولانیمدت) هست (و یک روش ارزیابیاش تعداد کسانی هستند که اکانت بلندمدت میخرند). اگر کسی همچین کاری بکنه، چطوری میشه از کاربر وفادار تشخیصش داد؟ چطوری سازمان میتونه متوجه بشه که کاربران وفادارش در ۵ سال گذشته چقدر افزایش یا کاهش داشتند؟ با این کار توزیع خرید اکانت کوتاه مدت، میانمدت و بلندمدت چه معنایی خواهد داشت؟ (به نظرم این توزیع برای کسبوکارها مهمه).
دوماً، سازمانها ممکنه تصمیم بگیرند، به خواستههای کاربران بلندمدتشون بیشتر اهمیت بدن. اگر اینطوری باشه چطوری میتونند تشخیصش بدن؟ در اینجا احتمالش هست که کلاً خواستههاش کمتر در نظر گرفته بشه.
خیلی پرحرفی کردم. حرفم اینه که داده مهمه. تو حرفهایی که زدم کلی اما و اگر میشه آورد. میدونم میشه هر چیزی رو از روشهای دیگه هم سنجید؛ اما با این سینگالهای اشتباه فقط دادههای ارزشمند سازمان رو خراب میکنیم و تحلیلشون بسیار سختتر میشه (چون بر پایه منطق نیستند و احساس دخیل بوده).
احتمالاً بهتره صرفاً بر اساس منافع شخصی تصمیم بگیریم که کدوم گزینه برامون به صرفهتره. اینطوری سازمان هم میتونه سینگالهای درستتری بگیره. اگر سازمان بخواد افراد بهش کمک کنند، پروتکل جداگانه براش در نظر میگیره و نیازی به این کارها نیست.
مجدد که فکر میکنم نظر کاملاً متفاوتی دارم. به نظرم میاد هر دو دستهای که گفتم نهایتاً در حد چند درصد از کاربران سایت رو تشکیل خواهند داد.
در واقع اگر «فرض کنیم»، کاربران با توصیف مدنظر من، حداقل ۳۰ ۴۰ درصد کاربران رو تشکیل بدن، اونوقت حرفهایی که زدم رو میشه در ادامهاش بیان کرد. اما اگر واقعبینتر نگاه کنیم، شاید هیچوقت به این اعداد نزدیک هم نشیم. رفتار یکی دو درصد کاربر هم احتمالاً هیچ تأثیر قابل لمسی (چه مثبت و چه منفی) در هیچ بخشی از کسب و کار نداره.
اینطور که من فهمیدم، وقتی راجع به تفکر سیستمی حرف میزنیم که یک سیاست یا رفتار بخواد فراگیر انجام بشه و حالا بخوایم تبعاتش رو تحلیل کنیم. مثلاً بگیم تبعات ناخواسته اون رفتار چیه؟
اما اینجا راجع به رفتار گروه بسیار کوچکی صحبت میکنیم و احتمالاً جز در حالتی که رفتار اون گروه کوچک بتونه باعث تغییرات گستردهای بشه (که در این حالت خاص اینطوری نیست)، تأثیر قابلتوجهی در سیستم بوجود نمیاد یا حداقل من قادر به درک مکانیزم اثرش نیستم.
تنها چیزی که میمونه حس فردی ما هست به کاری که انجام دادیم. تو هر دو سناریو آدمها صرفاً حس خوبی دارند به این که دارند به سازمان کمک میکنند. حالا سازمان ممکنه متوجه بشه و این رو نشونه قدردانی از خودش بدونه. امکانش هم هست که اصلاً متوجه نشه. از نظر اخلاقی هم تا اونجا که سازمان محدودیتی قرار نداده (برای متمم فکر کنم حدوداً ۱۰ سال بود)، مشکل اخلاقی نمیبینم و فکر میکنم کاربران هر جور صلاح میدونند، میتونند تمدید کنند.
اما در حالتی که سرویس مدنظر الان خیلی ارزون باشه ولی بعداً ممکنه گرون بشه، ممکنه این مصداق سوءاستفاده باشه. مثلاً دیجیکالا، اشتراک پلاس رو در یک بازه زمانی خاصی با تخفیف زیاد ممکنه بفروشه، اینجا اگر چند تا اشتراک پشت سر هم خریداری بشه، به نظرم مصداق سوءاستفاده است.
به نظر من اشتراک بلند مدت می تواند حس امنیت خاطر برای کاربر داشته باشد مثلا خرید دامنه IR به صورت ۵ ساله باعث می شود یکی از دغدغه های تمدید را از وظایف سالانه من بردارد چرا که من چند ماهی ایمیل های که دامنه COM و هاست به آن می آمد را چک نکردم و این باعث شد دامنه دات کام ما، از ما گرفته شود و بعد از چند ماهی دوباره خریداری کردیم ولی اون پروسه انتظار برای ما سخت بود. ( فکر کردیم الان رقیب می آید و دامنه را می خرد:)
بهرحال ما یک سری چک لیست داریم که روزانه ، ماهانه یا سالانه با آن درگیر هستیم. از طرفی یک سایتی مثل متمم با اینکه من اهمال کاری زیادی انجام می دهم بابت حل تمرین ها، اشتراک بلند مدت باعث شده، فکر کنم همیشه وقت دارم برای حل تمرین ها ( مثلا من یکسال است که تفکر سیستمی را شروع کرده ام و چند بار صوتی محمد رضا عزیز را گوش داده ام و درس ها را تا وسط خوانده ام ولی یهو ول شده است، بابت درگیری و مسائل روزمرگی ( اولویت کارهایم نگذاشتم)).
نتیجه گیری: اشتراک بلند مدت اگر تیم متمم آینده نگری کند و تورم را درنظر بگیرد خوب است. حس امنیت به من کاربر می دهد.
در رابطه با خرید اشتراک بلندمدت متمم، اولین باری که تصمیم گرفتم بیشتر از یکسال اشتراک رو تمدید کنم اگه اشتباه نکنم مصادف بود با آخرین سمینار حضوری متمم، دوستان زیادی هدایای متنوعی برای ابراز محبت و تشکر تقدیم محمدرضا میکردن. من هم قبل از حضور در اون سمینار، خیلی دلم میخواست برای تشکر هدیهای تقدیم کنم اما به هر موردی (گل، عطر و …) فکر کردم به نظرم کم و کوچیک میاومد بخصوص وقتی تصور میکردم که سایر دوستان چند برابر با کیفیت بالاتر از اون هدیه رو تقدیم میکنند. کتاب خریدن هم که سلیقهای بود و در اون سطح نبودم که بخوام تشخیص بدم چی بگیرم که از این بابت خوشحالش کنم. از طرفی کارت هدیه رو هم اصلا مناسب نمیدیدم. در نتیجه تمام این درگیریهای ذهنی و با توجه به شناخت محدودی که از محمدرضا در اون زمان بدست آورده بودم، تصمیم گرفتم چند سال بیشتر اشتراک متمم رو تمدید کنم و به این شکل قدردان آموزهها و تاثیرش در بهبود کیفیت زندگیم باشم. هر چند که تا پایان اون سال دوباره خودم غافلگیر شدم. هدیهای بسیار ارزشمند و بینظیر ازش بدستم رسید که همزمان شرمنده و خوشحالم کرد.
به هر حال، من هر سال سعی کردم اشتراک یکساله متمم رو تمدید کنم (ممکنه یکسال بخاطر خرید خونه نتونسته باشم) و اون چند سال اضافه رو برای خودم در نظر نمیگیرم.
مدتی پیش هم یادمه در رابطه با مسائل حقوقی چنین عضویتهای طولانی مدت از جمله در سایتی مثل متمم یا در سایر شبکهها و بستر آنلاین، موضوعاتی مطرح شده بود مثلا آیا باید هزینههای مالی به وراث قانونی فرد واگذار بشه؟ و در کل با چنین مسائلی چطور باید برخورد بشه.
خواستم حالا که چنین موضوعاتی اینجا مطرح شد، بگم من که از اول بعنوان هدیه کوچک به معلمم چنین کاری انجام دادم و اگر روزی نبودم و همچنان این بستر مهیا بود. بهترین واگذاری رو در همین جا میبینم و به فرض نبود متمم، هر جا که آموزش به لطف محمدرضا عزیز برقرار و جاری باشه.
در کل خواستم حرفامو مختصر، ساده و دلی بیان کنم:)
فکر میکنم قبل از سال ۱۴۰۱ برای اینکه افزایشات سالیانه شامل من نشه اشتراکم رو تمدید کردم. اما بعدش این حس بد برام ایجاد شد که واقعا چرا اینکار رو انجام دادم. مگه اون افزایش هزینه چقدر بود؟ یاد اون ضربالمثل قدیمی افتادم که درسته طناب مجانی هست ولی من که نباید خودم باهاش دار بزنم.
تو این مدت اخیر همیشه این گوشه ذهنم بوده که در مقابل چیزهایی که از متمم یاد میگیرم این مبلغ اشتراک واقعا ناچیزه. مخصوصا با توجه به رفتار حرفهای که متمم در قبال عضوهاش داره. مثلا جایی در سرور اختلالی ایجاد میشه و خودش تا چند روز اشتراک رو تمدید میکنه و یا با انتقال اعتبار هدایای دوستان متممی به همدیگه به ما لطف میکنه. راستش دیدگاه الان من اینکه اگه الان همراه بلندمدت متمم جهت دریافت هدیه نوروزی نیستم اشتراکم را تمدید نکنم و دوره رو خریداری کنم. یا محصولات فروشگاه رو خریداری کنم حتی اگه الان بهشون نیازی نداشته باشم با توجه به اینکه متمم گفته این محصولات جهت تامین بخشی از هزینههاست. اینا همه در کنار اینکه هیچوقت محصولات رو در اختیار دیگران حتی عزیزانم قرار نمیدم و فقط معرفیش میکنم و یا لینک خریدش رو میفرستم و یا در آخرین مرحله خریداری میکنم و براشون میفرستم.
جایی محمدرضا شعبانعلی گفته بود یکبار به سوپرمارکتی میره و میبینه فروشنده برای فروش تعدای کنسرو چون داشته به تاریخ انقضاش نزدیک میشده تخفیف قابل توجهای گذاشته. اون با توجه به نیازش تعدادی از اون کنسروها رو میخره ولی با فروشنده همون قیمت قبلی حساب میکنه چون اون بخاطر نیازش در هر صورت اون کنسروها رو میخریده چه این تخفیف شاملش میشده چه نمیشده.
ببینید این رفتاریه که من از متمم یاد میگیرم. همین باعث میشه مثلا وقتی میتونم به نسبت راحت کتاب بخرم. از خریدن کتابهای تخفیف خورده در کانالهای خصوصی تلگرام صرفنظر کنم و اجازه بدم دیگران از این فرصت استفاده کنند. اینو داشته باشید تا خریدهای تخفیفدار دیگه.
این نکته رو هم در آخر بگم اونم اینکه من با این ستاره کنار اسم راحت نیستم. میدونم که حتما دلایلی داره که من الان نمیفهممش. ولی برداشت کوچکی ازش دارم اینکه من میتونم اشتراک بلندمدت تهیه کنم و شاید دیگران نمیتونند.
ممنونم که اعلام شد به عنوان تجربه ذهنی به این پرسش فکر کنیم و من راحتتر میتونم فکر کنم و نظرم رو بگم. قبلش بگم الان برای اولین بار بود که دقت کردم بازههای مختلف تمدید اشتراک چه تفاوتهای قیمتی دارند. و واقعا تنها چیزی که که در هر بار تمدید اکانت سالانه بهش فکر نکردم دغدغه افزایش قیمت و تفاوت بازههای قیمتی بوده. حتی مطمئنم چند روز دیگه هم این تفاوت قیمتها رو فراموش میکنم. (کلا نمیدونم چرا حساس به قیمتها نیستم. نگران از این هستم پیامم اینطور برداشت نشه که نداشتن دغدغه مالی باعث این نگاهم شده، نه. که امیدوارم در ادامه صحبتم بتونم دقیقتر منظورم رو بنویسم).
خیلی خلاصه و ساده اصل حرفم همین پاراگراف هستش. در هر بار تمدید سالانه مهمترین اصل و ارزش من این بوده که قراره همراه بلندمدت متمم باشم. پیامی شفاف برای خودم که چقدر وجود متمم برام مهمه و یادگیری مادام العمر در این کامیونیتی در فهرست ارزشهامه. و از طرفی هم چون تقریبا مطمئن هستم، تک تک متممیها میتونن به چشم بیان (درست مشابه وقتی یک متن رو دقیق کلمه به کلمه میخونی)، یک پیام پنهان هم داشتم از این که متمم و محمدرضا عزیز و دوستان متممی برام عزیز هستن و نگاهم به این دوستی و رابطه بلندمدته و در واقع ابزاری بود و هست برای اعلام بیان این نگاهم. و این که اگر واقعا بتونم به این مرحله برسم، میتونم در فهرست بزرگترین دستاوردهای زندگیم قرار بدم.
روش تمدیدم هم این بود دو یا سه بار یادمه که خیلی احساس عجیبی درم شکل گرفته بود و همینطور که داشتم روزنوشتهها و متمم رو میخوندم و یک تجربهای شبیه فلو بهم دست داده بود، اکانتم رو تمدید کردم و نوعی از بروز احساسات و قدردانی بود برام. و یک یا دور بار هم قبل شروع سال اونم چون این پیام افزایش قیمت جلو چشمم اومده بود تمدید کردم اما همون طور که ابتدا نوشتم نه به دلیل نگرانی از افزایش تعرفه. به دلیل این که خود این پیام تمدید اومده بود جلوی چشمم. (الان که فکر میکنم کاش تمام این تاریخها و احساساتم رو دقیق ثبت کرده بودم).
بازم میگم تجربه ذهنی بهم این اجازه رو میده اینطوری فکر کنم که اگر من خودم سمت متمم بودم (و فقط متممی نبودم) واقعا برام مهم بود چندنفر هستن که اشتراکهای بالای چندسال تهیه میکنند (خیلی هم برام مهم نبود هدفشون صرفهجویی در هزینهها هستش یا لطف به متمم یا هر دلیل دیگهای). برام مهم بود الگوی رفتار این افراد در بلندمدت چطوره. فردی که مثلا تا بیش از پنج یا ده سال حق اشتراک داره آیا در تمام این مدت همراه میمونه یا نه. چه بمونه چه نمونه برام مهمه دلایلش رو پیدا کنم و اون قسمتی که بهتر شدن اوضاع میشه رو به کار بگیرم و اجرایی کنم. مثلا ممکنه یکی به دلیل یک اتفاق پیشبینی نشده کلا نتونه ادامه بده (موقت یا دائمی). برای عدم همراهی منظورم بیشتر اون متممیهایی هستش که آگاهانه این تصمیم رو گرفتن. به هر حال یکی از دستهبندیهای ذهنیم راجع به متممیها قطعا این نگاه بود (فقط یکی از چندتا). حتی برام مهم بود دستاورد این افراد و رضایت و موفقیتشون در زندگی به چه سمتی میره و این موضوع رو دنبال میکردم. این نگاه هم دلیل دومم برای تمدید اشتراک به صورت سالیانه و یا بیشتر هستش و در دستهبندی ذهنی خودساخته خودم دوست دارم درش قرار بگیرم.
با این که دوست ندارم پیامم طولانی بشه ولی حیفم میاد به بهانه صحبت از هزینه شد این نگاهم نسبت به متمم رو نگم. من چند بار در روزنوشتهها خوندم، البته مربوط به سالیان قبل هستش و بهتره بگم از محمدرضای عزیز در سالهای اولیه خلق متمم، در روزنوشتهها خوندم (و الان برداشتم خودم رو مینویسم که ممکنه حتی اشتباه متوجه شده باشم) این که متمم قیمتش مناسبه مستقل از این که فکر کنم یکی از ارزشهای متمم این هستش که کسی به دلیل مسائل مالی ازش محروم نشه، از طرفی نوعی از استراتژی هم محسوب میشه که به دلیل قیمتگذاری پایین هر کسی جذبش نشه. واقعا من اینو بارها به تجربه دیدم. افرادی که ملاک ارزشمندی یک دوره براشون قیمته و قیمت بیشتر براشون مساوی هست با ارزش بیشتر. مثلا از بین دورههای موجود در فروشگاه متمم، دوره صوتی حرفه ای گری در محیط کار تقریبا در فهرست پایینترین قیمتها هستش ولی همین دوره اتفاقا از بقیه دورهها بیشتر جلو چشمم بوده و هست. و نه تنها به افزایش درآمد و تسهیل کسب درآمدم کمک کرده با استفاده از آنالوژی من هر بار تونستم از اون آموزهها برای قسمتهای دیگهای از زندگیم استفاده کنم.
به نظر من، هر کسی به تنهایی باید بهترین انتخاب رو برای خودش در رابطه با این مساله داشته باشه. بهترین انتخاب هر فرد، می تونه بهترین کمک به تیم متمم باشه.
ممکنه یه کاربر باشه که به این نتیجه رسیده وقتی اشتراک متمم رو یک سال و یا بیشتر تمدید میکنه، فراموش کنه که دیگه سایت متمم رو باز کنه. به تجربه فهمیده، هزینه ای که بابت اشتراک سه ماه پرداخت می کنه، باعث میشه بیشتر به متمم سر بزنه و بیشتر مطالعه کنه.
خودم همیشه اوایل اشتراکم رو یک ساله تمدید می کردم، این چند سال اخیر هم اشتراکی تهیه نکرده بودم، امسال قصد دارم بیشتر از یک سال تمدید کنم.
اقای رمضانی هم گفتند که خرید اشتراک بیش از یک سال به خاطر اوضاع و احوال کشورمون عجیب هست. حتی گفتند که از تصمیم عجله برای تخفیف خوششون نمیاد، یعنی ارزش های یک فرد هم می تونه روی تصمیم گیریش برای تمدید اشتراک تاثیر بذاره.
هیچ کدوم از تصمیمات بالا، برتری نسبت به هم ندارند. مزیت هر کدومشون این هست که بهترین انتخاب برای خود کاربر هست و منافعش رو به بهترین شکل متناسب با ارزش های خودش تامین می کنه.
به نظر من، اینکه تلاش کنیم تا بهترین تصمیم رو از جایگاه مدیران سایت برای خودمون بگیریم، اونم در شرایطی که از جزییات مدل درآمدی و ارزش ها و منافع متمم کاملا آگاه نیستیم، شاید تصمیم درستی نباشه. حتی می تونه سیگنال های غلطی هم به مدیران سایت بده و توی سیاست های آیندشون هم تاثیرگذار باشه.
اگر متمم، مشکل خاصی با تمدید بیشتر از یک سال داشت، حتما این گزینه رو از انتخاب های ما خارج می کرد. وقتی این آزادی رو به ما برای انتخاب داده، پس به نظرم خیلی نباید نگران این باشیم که کدوم مدل اشتراک رو تهیه کنیم یا اصلا نگران استفاده از تخفیف باشیم. هر چند که فکر کردن بهش می تونه نکات آموزنده زیادی برامون داشته باشه.
با سلام و وقت بخیر
یک متن درباره تفاوت زنده بودن بیولوژیک و احساس زندگی کردن
این نوشته را طبق اصلاحات درس تصمیمگیری با سیستم شماره یک بهتر است که مطالعه کرد. به اصلاح عامیانهتر، این متن با چشم دل نوشته شده و عقل محاسبهگر برایش در نظر نگرفته شده است.
گاهی باید بی حساب هزینه کرد.
بخشی از درس تعریف اعتماد چیست؟ (شکنندگی و آسیبپذیری) از با متمم را در ادامه میآورم.
((به زبان ساده، اعتماد از لحظهای شروع میشود که ما:
رازی را به کسی میگوییم و میدانیم که «ممکن است» روزی از آن علیه ما استفاده کند؛ پیامی را برای کسی میفرستیم که «ممکن است» جایی بر ضد منافع ما به دیگران نشان دهد؛ به ضعفی اعتراف میکنیم که «ممکن است» دقیقاً از همان نقطه به ما آسیب بزند. پیش کسی گریه میکنیم و میدانیم که «ممکن است» روزی همان را به روی ما بیاورد.
میشود بکوشیم از آسیبپذیری فاصله بگیریم. اما با این کار، فرصت لذتبخش تجربهٔ رابطهٔ مبتنی بر اعتماد را هم از دست میدهیم. و به شکل متقابل، سرمایهٔ واقعی زندگی ما نیز همهٔ شیشههای شکنندهای است که دیگران پیش ما بهامانت گذاشتهاند و هنوز سالمند.))
من فکر میکنم، یکی از زمانهایی که از تجربه ما از زنده بودن بیولوژیک فراتر میرود و احتمالا احساس زندگی را تجربه کنیم، زمانی است که بدون محاسبات و دوراندیشی، برای چیزی که دوست داریم، هزینه بدهیم.
یک مثال بسیار ساده
طبق مدیریت زمان، تفکر استراتژیک و حتی تفکر سیستمی هرچیزی که سریعتر باشد، بهتر است.
الان بهترین کار برای ساخت قهوه، خرید پودر قهوه و استفاده از دستگاه برقی تولید قهوه است.
ولی من خودم با دست خودم بدون استفاده از برق، به صورت کاملا سنتی، هر بار قهوه را پودر میکنم. بعد دوباره به روش کاملا سنتی، باز هم با دستگاه موکاپات قهوه را درست میکنم. ضمن اینکه از اول تا آخر فرآیند تشکیل قهوه در موکاپات، می ایستم و فرآیند را نگاه میکنم.
طبق محاسبات عقل محاسبهگر، من واقعا دارم وقتم را هدر می دهم. ولی اگر با چشم دل نگاه کنم، این زمانی برای خودم است، زمانی برای تجربهای فراتر از احساس صرفا زنده بودن بیولوژیک، زمانی برای احساس زندگی کردن است. دنبال هیچ دلیل دیگری هم نیستم.
شاید روزی برسد به خاطر حساسیت ذاتی معده به قهوه، کلا قهوه را هم کنار بگذارم. ولی از هیچ ثانیهای که برای این کار صرف کردم، پشیمان نخواهم شد.
درباره متمم
حرفم از جنس خودافشایی است، تا کنون این مطلب را جایی یا به کسی نگفته بودم. بسیاری از دورههای فروشگاه متمم که در دسترس من بوده است را دوباره یا چندباره خریداری کردهام. صرفا از این جهت که بخشی از هزینههایی که به سرورهای متمم تحمیل میکنم را پرداخت کرده باشم و مهمتر از همه، برای چیزی که دوست دارم، هزینه کرده باشم.
اینقدر با این موضوع راحت هستم که تا الان به ندرت، به درستی یا غلطی آن فکر کردم.
من بیش از هزار ساعت تجربه عمیق زندگی کردن یا غرقگی (Flow) را با متمم در وسط خاورمیانه تجربه کردم. چرا باید براش محاسبه کنم که بعدا میام متمم یا نه؟
اگر شرایط خاص مالی الانم نبود، تا آخرین روزی که میتواند در متمم تمدید اشتراک شود، قطعا این کار را میکردم. همین الان هم تا ۳۰ ماه دیگر اشتراک متمم دارم. هر ماه هم یک ماه اشتراک، خریداری میکنم.
درباره ((از کتاب))
من کتاب ((از کتاب)) را دو نسخه سفارش دادم. یک نسخه را که مطالعه می کنم، آن یکی نسخه همینطور در بسته پستی است، نه به کسی هدیه میدهم نه حتی امانت خواهم داد که مبادا آن را به من پس ندهد.
چرا این کار را کردم و میکنم؟ چون ((دوست دارم)) یک نسخه اصلی و دست نخورده کتاب هم کنارم باشه فقط همین
سایر تجاربم از چیزهایی که براشون هزینه (زمان، پول، توجه و… ) دادم
من چیزهایی زیادی را زمانی دوست داشتم از رشته دانشگاهیام، تا بعضی افراد، تا بعضی کتابها و… شاید امروز دیگه بهشون علاقه ندارم یا گاها متنفر هم هستم. ولی از هزینههایی که براشون دادم پشیمان نیستم.
من نمیتوانم در موضع ((طلبکاری)) در قبال این چیزها باشم. چون هرچی بودند، حداقل برای زمانهایی کمک کردند از زنده بودن بیولوژیک فاصله بگیرم و احساساتی فراتر را تجربه کنم.
اگر در وسط خاورمیانه نبودم
متاسفانه به هیچ خواننده داخلی، علاقه جدی ندارم. اما اگر در کشوری بودم که خوانندههای مورد علاقهام آنجا هستند، با هر هزینهای که شده ((بلیط صف اول)) را خریداری میکردم.
آنجا هم که میرفتم، موبایلم را هم خاموش میکردم و برای ساعاتی، از روزمرمرگی فاصله میگرفتم.
جمع بندی نهایی من
اگر برای چیزی که دوست داریم، خیلی با حساب و کتاب، هزینه (زمان، پول، توجه و…) کنیم. شاید در منابع ما صرفهجویی شود ولی احتمالا، در این فرصت یکباره و کوتاه عمر، بسیاری از احساسات و تجربهها را از دست خواهیم داد، چیزی که به آن زندگی (نه زنده بودن) گفته میشود.
البته منظورم از چیزهایی که دوست داریم، لزوما چیز عجیبی نیست. شاید چند دقیقه صحبت با آدمی که حداقل حرف هم را میفهمیم، تماشای یک تکه ابر در آسمان، شاید حس وزش یک نسیم، گوش دادن به موسیقی مورد علاقه و…
انتخاب با ما است، عقل محاسبه گر یا چشم دل؟
خانم پوراستر آبادی سلام.
راستش من هم مثل شما به این موضوع فکر کردم. اما نه از زاویه ای که شما دیدید. من به یک پست از روز نوشته های محمد رضا اشاره میکنم و بعدش هم زاویه نگاه خودم رو به مساله میگم.
۱- (هر کس باید مسئله چه کسی را حل کند؟): این که هر کس باید مساله چه کسی را حل کند؟ در حقیقت یکی از پست های لینکدین حسین آقایی هستش، که از محمدرضا تشکر کرده و محمد رضا با اضافه کردن چند تا نکته پایانی، اونو مجددا بازنشر کرده و بنظرم بسیار مفیدِ؛ که میتونید از اینجا بخونیدش. خلاصه مفهومی این متن هم، اینه که هر کسی باید مساله خودش رو حل کنه و لازم نیست مساله دیگران رو، ما حل کنیم.
۲- اگر از من بپذیرید که اینکه “اشتراک چند ماهه بخرم” مساله ماست و نه مساله گروه متمم، من یکم در این مورد صحبت میکنم. و بعد کمی هم از دیدگاه خودم راجع به تخفیف های اشتراک های بلند مدت متمم میگم.
منبع همیشه در دسترس: من خودم ترجیحا سعی میکنم خیلی از دوره های بلند مدت استفاده نکنم. علتش هم اینه که دلم میخواد هر از گاهی به خودم یادآوری بشه که من دارم پول میدم و اشتراک میخرم و از این بابت سعی میکنم بیشتر به متمم سر بزنم. خود این موضوع باعث میشه من متمم رو یک منبع همیشه در دسترس نبینم. و هر از گاهی بدونم که بدست آوردن محتوای متمم رایگان نیست. یه دلیل معقول دیگه هم اینه که من ممکنه به هر دلیلی، مدتی نتونم به متمم سر بزنم، خب چه دلیلی داره که وقتی به متمم سر نمیزنم، پول اشتراک رو بدم؟
ارزش زمانی پول: نمیدونم دقت کردید یا نه؛ متمم اشتراک قدیمش رو از ۱۶۰ هزار تومن، ۵۰ درصد افزایش داده و به ۲۴۰ هزار تومن رسونده. خب چه دلیلی داره که متمم ۵۰ درصد افزاش قیمت بده؟ دقیق نمیدونیم، ولی میشه حدس زد که احتمالا میخواسته تورم رو جبران کنه. فک کنم حوالی شهریور بود که از ۱۳۰ تومن هم حدود ۲۳ درصد افزایش داد و به ۱۶۰ تومن رسوند. من تقریبا مطمئنم که اونجا هم متمم میخواسته تورم رو پوشش بده. حالا یه سوال؟ دقت کردید که اشتراک یک ساله متمم (همین الان) یک میلیون و دویست هزار تومن هست؟ یعنی متمم برای اشتراک هر ماه، تقریبا ۱۰۰ هزار تومن در نظر گرفته. یعنی از اشتراک شهریور (۱۳۰ تومن) هم قیمت کمتری در نظر گرفته.
با شناختی که از متمم داریم میدونیم که متمم احتمالا هزینه هاشو حساب کرده و بعد سود خودش رو هم در نظر گرفته و در نهایت اعلام کرده که هر عضو، برای هر اشتراک باید ۱۶۰ تومن بده؛ پس چطور متمم اشتراک یکساله رو معادل اشتراک ماهانه ۱۰۰ هزارتومنی در نظر گرفته؟ بازم تکرار میکنم، متمم ضرر نخواهد کرد. از طرفی قیمت اعلامی هم دست بالا نیست.
اون چیزی که باعث میشه متمم همچین کاری بکنه به گمان من، مفهومی تحت عنوان “ارزش زمانی پول هست”.
دلم میخواد اینجا یکم ارزش زمانی پول رو توضیح بدم: فرض کنید توی کشوری زندگی میکنیم که تورم صفره (تصورش سخته البته). فرض کنید یه کارمند اداره برق، حقوقش هست ماهی یک میلیون. فرض کنید هیچ هزینه ای هم نداره. یعنی این یه تومن رو کاملا سیو میکنه. و فرض کنید میخواد پولش رو سر سال بده یه خونه به ارزش ۱۲ میلیون تومن بخره.
سوال: با توجه به اینکه تورم صفره و کارمند ما هیچ هزینه ای نداره، آیا فرقی میکنه که اداره برق پول ایشون رو سر ماه بده یا بذاره هر سال ۱۲ میلیون بهش بده؟ خیر؛ چون اگه به خودش هم میداد هیچی از پولش رو خرج نمیکرد و تورم هم که صفر بود، بنابراین اگه اداره برق بهش سالی یه بار هم حقوق بده براش فرقی نداره. و نهایتا سر سال میتونه خونه رو بخره.
حالا فرض کنید همه مفروضات قبلی برقرار ولی کارمند،بعد از کار توی اداره برق، عصر ها میره توی مغازه لوازم یدکی خودش. و پول خرید اجناس هم از شغل اولش تامین میکنه. و روی اجناس هم سود ۱۰ درصدی میکشه. یعنی هر ماه که از اداره حقوق میگیره، پولش رو میره میده به لوازم یدکی، میفروشه و روی فروش اونا ماهیانه ۱۰ درصد سود میکنه و یک میلیونش میشه ۱۱۰۰٫
الان سوال قبل رو تکرار میکنم: آیا فرقی میکنه که اداره برق پول ایشون رو سر ماه بده یا بذاره هر ۱۲ ماه یکبار بهش حقوق بده؟ پاسخ روشنه.
به این میگن ارزش زمانی پول. یعنی شما اگر الان یه مقدار پول توی دستت باشه، چه کارهایی میتونی باهاش انجام بدی و از خود اون پول، سود های جدید به دست بیاری.
متمم با محاسبات من تقریبا ارزش زمانی پول رو بانرخی بین ۴ تا ۵ درصد در هر ماه، کاهش میده. یعنی متمم میگه اگر الان این پول رو به من بدید من تا ماه بعد ۵ درصد میتونم باهاش کار کنم. و همین طور تا سال بعد (با کمی بی دقتی) معادل ۱۲ ماه یعنی حدود ۶۰ درصد، میتونم باهاش ارزش آفرینی کنم.
اعضای متمم در جایگاه سرمایه گذارِ متمم: در نهایت متمم از دیدگاه من هیچ تخفیفی نداده و فقط گفته شما اگه پولت رو بدی به من، من با پول تو میرم کار میکنم، از سود حاصل از اون کار، به اندازه ماهی ۵ درصد از هزینه اشتراکت کم میکنم. در حقیقت اینجا ما به نوعی میشیم سرمایه گذار متمم.
نهایتا در این صورت شما باید به این سوال پاسخ بدی، که من پولم رو بدم دست متمم بیشتر سود میکنم، یا اینکه پولم پیش خودم باشه و برم باهاش کارهای درآمدزا کنم؟
خانم پوراسترآبادی سلام
من کمی ساده و راحت به این مسئله نگاه میکنم.به نوعی بار رو از روی دوشم برداشتم و به گردن متمم انداختم.
اینطور در نظر میگیرم که اگر خرید اشتراک بیش از یک سال نفعی برای متمم داشت احتمالاً در میان گزینهها میدیدیم.
اشتراک بیش از یک سال اگر محدودیتی برای متمم ایجاد میکرد،بعد از این همه سال حتما این رویه را متوقف میکرد.
پس نفعی نمیبرد ،مشکلی هم با آن ندارد.
من معتقدم برخلاف اعدادی که در پروفایل به ما نشان داده میشود ، ما اشتراک ماهها و سالهای بعد را نمیخریم،بلکه هزینه استفاده قبلی را پرداخت میکنیم.به همین دلیل اشتراک چند ساله را به چشم پسانداز نگاه نمیکنم.انتظار امتیاز ویژه مثل جلسه ماهانه با محمدرضا شعبانعلی از گوشه ذهنم هم عبور نمیکند.
در کل تصورم از دوستانی که چند سال پی در پی اشتراک تهیه میکنند همین است.نه مشکل مالی و نه محاسبات مالی هیچکدام موجب خرید در متمم نمیشود.
تقریبا سال گذشته در متمم ثبت نام کردم و واقعا باورم نمیشه یک سال چقدر سریع گذشت ، با خودم قرار گذاشته بودم که حداقل هفته ای چند ساعت رو با مطالب متمم بگذرانم و چقدر از این تصمیم امروز خوشحالم. خیلی مشتاق و بی تاب هستم که روز ۲۸ اسفند عیدی مو از متمم بگیرم و قبل سال جدید گوش بدم ، نوت برداری کنم.
همیشه شاید از ۱۰ سال پیش دوست داشتم در رشته MBA تحصیل کنم و هرچند امروز بصورت آکادمیک در دانشگاه این درس رو میخونم ولی واقعیت کلاس و کیفیت کار متمم یه چیز دیگه است. مرسی از محمدرضا شعبانعلی عزیز ، مرسی از تیم متمم.