تنها هستم چون دوستان زیادی دارم!
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
۵۱ نظر برای تنها هستم چون دوستان زیادی دارم!
آخرین کاربران ویژه متمم
ورود محمد صابر هیجویی و پیام شایسته و فائزه نادری به جمع کاربران ویژه متمم را خوشآمد میگوییم
دوستان برتر متممی در دو هفته اخیر
- محمدرضا ضامنی (۱۳۷ امتیاز)
- علی محمد افراسیابی (۱۱۹ امتیاز)
- محمدرضا مزیدی (۱۱۶ امتیاز)
- علی کریمی (۱۱۲ امتیاز)
- هیوا (۱۱۰ امتیاز)
- پوریـا پرهیـزکار (۱۰۷ امتیاز)
- صبا کیانی (۹۰ امتیاز)
- احمد کوچک (۸۷ امتیاز)
- استرآبادی (۸۴ امتیاز)
- مونا رضایی (۷۸ امتیاز)
آخرین دیدگاهها
- آبان در در کتابخانه شخصی شما چه خبر است؟
- محمد امین ارشد در آیا نمایشگاه کتاب به کتابفروشیها آسیب میزند؟
- محمد امین ارشد در سواری رایگان | پسورد اینترنت همسایهام را میدانم!
- هادی محسن نژاد در هر یک از اینها از کدام سیاره آمدهاند؟
- عارفه الهی در معنی پختگی چیست؟ آیا شما فردی پخته و خردمند هستید؟
- مهلا محمد در تصمیم های سخت زندگی و درد راههای نرفته
- محمدرضا آیتی در معرفی کتاب چرا به یاد میآوریم؟ | دربارهٔ حافظه، به خاطر سپردن و فراموش کردن
- احمد کوچک در آلاینده های محیطی | مفهوم «آلاینده» و «محیط» را گستردهتر ببینیم
- اشکان مس در استعداد و توانایی خواندن سریع و سرعت درک تصویری بالا
- لیدا شاهوار در ده مرد و یک شلوار
- صابر طهانی در روش نوشتن برنامه رشد شخصی (تنظیم شناسنامه مهارت)
- بنیامین کیومرثی در درباره اهمیت کتاب | بخشی از متن کتاب آهنگ افلاک نوشته کارل سیگن
- آبان در کتاب صوتی یا کاغذی؟ | آیا کتاب کاغذی جای خود را به کتاب صوتی خواهد داد؟
- علی شیرین فشان در مدیریت استرس و روش های کاهش استرس در محیط کار و زندگی
- مهشاد شهابی در منظور از درک مطلب چیست؟ چگونه برای درک مطلب هدفگذاری کنیم؟
- اسکندر مهدوی در آرکتایپهای سیستمی | موفقیت سهم موفقهاست
- علیرضا بیژن در چگونه کتاب بخوانیم؟ راهنمای مورتیمر آدلر برای کتاب خواندن
- نیوشا بشارت در تصمیم گیری درست الزاماً به نتیجه مطلوب منتهی نمیشود
- مجتبی کرد در جمله های روزانه (۸۰) | جملاتی درباره شخصیت، موفقیت، پیشرفت و علوم کامپیوتر
- محمدرضا نقیئی در خوشه بندی چیست و چه تفاوتی با طبقه بندی دارد؟
- بنیامین کیومرثی در کتابخوانی و توصیه هایی برای آن | چگونه کتابخوان شویم؟
- محمد کلانتری در هوش کلامی | مهارت های کلامی و پرورش تسلط کلامی
- محمدرضا نقیئی در مفهوم پردازی چیست و چه اهمیتی دارد؟
- مونا رضایی در جمله های روزانه (۸۰) | جملاتی درباره شخصیت، موفقیت، پیشرفت و علوم کامپیوتر
- حسین خدابخش در ریشه های حس خجالت و کمرویی در جمع
- Dv در حمایت اجتماعی | تعریف دوستی چیست | چه کسانی واقعاً دوست شما هستند؟
- پوریا در پارادایم چیست ؟ پارادایم شیفت به چه معناست؟
- پرويز دارستان در اثر معکوس | آیا ابزارهای افزایش کارایی، خود عامل اتلاف وقت میشوند؟
- علی قانعی در برخی اشتباهات رایج در نگارش فارسی | چند پیشنهاد نگارشی
- محمدرضا نقیئی در رویدادهای اطراف ما، چگونه الگوهای ذهنی و مدل ذهنی ما را میسازند؟
آخرین پروژههای ثبت شده
- محمد حسین متقی در پروژه پایانی استعدادیابی
- جواد رزمی در پروژه پایانی استعدادیابی
- رضا رجبی در پروژه پایانی استعدادیابی
- مرتضی اخباری در پروژه پایانی ارزش آفرینی
- محمدرضا اسماعیلی در پروژه پایانی استعدادیابی
- محمدرضا مزیدی در پروژه پایانی تفکر سیستمی
- فرهاد کیا در پروژه پایانی درس تصمیم گیری
- حسین قبادی در پروژه پایانی درس تصمیم گیری
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
این مطلبی که من میگویم مستقیماً بر شواهد علمی استوار نیست. بلکه بیشتر بر تجربهی شخصی استوار هست. بنابراین، ممکن است با تجربهی سایر دوستانی که این نوشته را میخوانند چندان سازگار نباشد.
قبلاً در بحث نظافت اجتماعی در شبکه های اجتماعی، به عدد دانبار اشاره کردهام. عدد دانبار یک برآورد است. اگر چه نمیتوان در مورد دقت آن اظهار نظر کرد، اما میتوان تصور کرد که به هر حال، توانایی مغز ما برای مدیریت رابطهها، محدود است.
فکر میکنم در اینجا میتوان رابطه را در قالب تعریف گستردهتر و بازترِ رابطه عاطفی در نظر گرفت.
به عبارتی، وقتی من یک نویسنده را به صورت دائمی دنبال میکنم، وقتی با یک دوست هر روز به صورت منظم چت میکنم، وقتی با چند نفر کار میکنم، همهی اینها را میتوان نمونههایی از رابطه در نظر گرفت.
اگر نگاه دانبار را به محدودیت کورتکس مغز در مدیریت رابطهها بپذیریم، میتوان فرض کرد که افزایش تعداد دوستان و ارتباطات، به نوعی رقیق شدن یا Dilution منتهی میشود.
به این معنا که اگر رابطه با ۱۰ نفر به صورت عمیق وجود داشته باشد، به سادگی نمیتوان تصور کرد که رابطه با ۱۰۰ نفر هم میتواند از همان عمق برخوردار باشد. چون به هر حال ظرفیت پردازش مغز ما محدود است.
به همین منوال کسی نمیتواند مدعی باشد که با ده هزار نفر فالور خود رابطهی عاطفی (به همان معنایی که با دوست و همسایهی هر روزهی خود دارد) برقرار کرده است.
احساس من - بدون اینکه شواهد دقیق علمی برای آن داشته باشم - بر این است که ما با افزایش تعداد رابطههای دوستی (البته از جایی به بعد، از محدودهای که توانایی پردازش ما به سقف خود نزدیک میشود) عملاً عمق دوستیها را کم میکنیم.
دیدگاه دیگری هم دارم که این هم مستقیماً توسط شواهد علمی تایید نمیشود. اما ندیدهام که شواهد علمی آن را رد کنند.
اتفاقی که با گسترش شبکه های اجتماعی روی داده، به نظرم نوعی رقیق شدن ارتباطات «Followership» به «Fanship» است.
هزار سال پیش، وقتی کسی Follower کسی بود، حاضر بود در راه او جان دهد.
امروز هنوز از لغت Follower استفاده میکنیم، اما کمتر کسی را میشناسم که به خاطر فرد دیگری که او را فالو میکند، حاضر به جانفشانی باشد.
عملاً Followership وقتی معنا داشت که ما، فالور یک یا دو یا پنج نفر بودیم.
اما وقتی یک نفر در شبکه های اجتماعی 1000 نفر را فالو میکند، عملاً با Fanship مواجه هستیم.
علاقه وجود دارد. پیگیری وجود دارد. اما چیز بیشتری وجود ندارد. به همین علت میبینیم که مثلاً شخصی که در فضای آنلاین به قول خودش لشکر چند میلیونی دارد، وقتی بازداشت میشود، هوادارانش حتی در عکس گذاشتن هم محتاط هستند و عموماً از اکانتهای بدون نام استفاده میکنند و حتی مراقبند که اگر عکسی میگذارند، پشتشان به دوربین باشد.
فکر میکنم اصطلاح 4 میلیون نفر فالور تعبیر غلط اندازی است.
در تاریخ گذشتهی جهان، مردم با ۱۰ یا ۲۰ فالور، جغرافیای سیاسی اقتصادی نیمی از جهان را عوض میکردهاند. الان ۴ میلیون فالور، ممکن است به زحمت ۴۰ عدد شمع روشن کنند.