آیا درست است که از هر فرصتی برای نزدیکتر شدن استفاده کنیم؟
ما در پیام اختصاصی متمم، هر روز جملهی کوتاهی را برای شما نمایش میدهیم.
جملههای کوتاه را معمولاً نمیتوان به عنوان توصیهای قطعی یا مفهومی علمی یا حتی یک موضعگیری مشخص در نظر گرفت.
این نوع جملهها، صرفاً تلنگری برای اندیشیدن، برای ساماندهی بهتر به دانستهها و خاطرات و نیز بهانهای برای حرف زدن با دوستانمان هستند.
همچنین اگر بخواهیم چالش نوشتن را تجربه کنیم و نویسندگی را تمرین کنیم، ابراز عقیده در مورد جملههای کوتاه، میتواند نقطه شروع مناسبی باشد.
با توجه به اینکه در پیام اختصاصی امکان بحث و گفتگو وجود ندارد، ما در مجموعهای تحت عنوان دعوت به گفتگو فرصتی برای بحث، گفتگو، تمرین نوشتن و تبادل نظر میان دوستان عزیز متممی را فراهم کنیم.
جملهای که این بار انتخاب کردهایم از ورونیکا راث است.
نویسندهای که هنوز به سیسالگی نرسیده اما شهرت جهانی دارد و کتابهایش در مقیاس گسترده در جهان فروخته میشود. مجموعه رمان سهگانه او (شامل ناهمتا و شورشی و همپیمان) در شمار پرفروشترین مجموعه رمانهای فانتزی جهان قرار دارد.
حدس ما این است که شما هم با تجربهای از جنس آنچه ورونیکا راث مطرح میکند مواجه شده باشید.
اگر چه همهی ما ترجیح میدهیم اطرافیان و آشنایان و همسایهها و همکارها، با ما دوست و نزدیک باشند، اما میدانیم که دنیای واقعی معمولاً شرایط را اینچنین رقم نمیزند.
بسیاری از ما در محیط کار یا محیط زندگی شخصی، کسانی را داریم که به نوعی با ما خوب نیستند. یا به هر علت، حتی با ما دشمن هستند و از رشد یا پیشرفت یا اتفاقهای خوب برای ما خوشحال نمیشوند.
معمولاً بارها در موضعی قرار میگیریم که میتوانیم در مورد یک گام دورتر شدن یا یک گام نزدیکتر شدن به آنها تصمیم بگیریم.
این گام، میتواند حضور داشتن یا نداشتن در یک برنامهی مشترک، پذیرش یا نپذیرفتن یک هدیه، پاسخ دادن یا ندادن به یک پیام یا هر اقدام و تصمیم دیگری باشد.
ورونیکا راث در یکی از کتابهایش در این زمینه حکمی کلی میدهد و اصرار دارد که همواره هر فرصتی برای نزدیکی میتواند مثبت باشد یا لااقل دردسرهای آتی را کاهش دهد.
اما احتمالاً همهی با او – لااقل در همهی زمینهها – موافق نیستیم.
فرصت خوبی است تا حرف ورونیکا راث را بهانه کنیم و در این زمینه به تبادل نظر بپردازیم.
شما چطور فکر میکنید؟
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
فکر میکنم برای چنین سوالی، بسته به شرایط دوستی و دشمنی و ریشههای شکلگیری و تخریب رابطه بشه راهکارها و پیشنهادهای متفاوتی مطرح کرد.
اما به عنوان یکی از راهحلهایی که همیشه در ذهن دارم، عبارتی به ذهنم میاد که یکی از مدیران قدیمیم به کار میبرد: Out of the radar
گاهی میخواستم به شرکتها و کارخانجاتی که در اونجا مشتری داشتیم سر بزنم و میدونستم که در اون مجموعه، مثلاً یک مدیر یا یک کارشناس ارشد با ما خوب نیست.
اگر هیچ روشی برای از بین بردن دشمنی وجود نداشت، همیشه مدیرم میگفت: مواظب باشد در رادارِ فلانی نباشی.
منظور عجیبی نداشت و هیچ نوع راهکار پیچیدهای هم مد نظرش نبود. صرفاً پیام حرفش این بود که از هر شرایطی که ممکنه تو رو با اون آدم مواجه کنه دوری کن تا با دیدن تو اذیت نشه و تحریک نشه که اذیتت کنه.
حالا این کار رو میشد از طریق تنظیم محل جلسه، ساعت جلسه و بسیاری ابزارهای دیگه انجام داد.
هنوز هم اون تعبیرِ بیرون از رادار در ذهنم هست.
اگر در محیط کار یا میان آشنایان، کسی باشه که با من رابطهی خوبی نداشته باشه به این فکر میکنم که میشه از رادار این فرد خارج شد یا نه؟
اگر با چند گام یا چند تصمیم میشه چنین کاری کرد حتماً همین کار رو میکنم.
اما اگر نشد، سعی میکنم به توصیهی ورونیکا راث عمل کنم تا تنشها و دشواریها و تهدیدهای احتمالی کاهش پیدا کنه.
فقط همیشه یادم میمونه که «لبخند زدن به دیگران» و «محبت کردن به دیگران» الزاماً به معنای «دوست داشتن اونها» نیست.